زبان پژوهی

زبان پژوهی

زبان پژوهی سال 16 پاییز 1403 شماره 52 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی تطبیقی گرایش ‌های طبیعت ‌گرایانه در آثار صادق چوبک و جک لاندن از دیدگاه نقش‌ گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی دستور نقش گرای نظام مند مکتب طبیعت گرا داستان کوتاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۶
مکتب طبیعت گرایی مدعی است که هنر و ادبیات باید جنبه علمی داشته باشند و تلاش می کند روش تجربی و جبر علمی را در ادبیات رواج دهد. در ایران، صادق چوبک یکی از نویسندگانی است که گرایش های طبیعت گرایانه مشهودی در آثار خود بروز می دهد. مشابه چنین تصوری، در ادبیات آمریکا برای جک لاندن وجود دارد. بااین حال، ادعای تعلق لاندن در ادبیات آمریکا و چوبک در ادبیات معاصر ایران به مکتب طبیعت گرایی موردبحث پژوهشگران ادبی بوده است. پژوهش حاضر بر آن است با بهره گیری از برخی اصول دستور نقش گرای نظام مند هلیدی، تحلیلی از داستان های «مردی در قفس» و «افروختن آتش» داشته باشد تا براین اساس میزان تعلق دو نویسنده به گرایش های طبیعت گرایانه را مورد سنجش قرار دهد. در مرحله نخست، فراوانی رخداد متغیرهای مقوله فرایندهای فرانقش اندیشگانی و مقوله های وجه نمایی و زمان داری فرانقش بینافردی تعیین شدند. سپس، براساس ساختار بند و اصول دستور نقش گرای نظام مند، تحلیلی آماری از میزان فراوانی مؤلفه های موردنظر ارائه شده و با استناد به متن دو داستان تبیینی کیفی از میزان گرایش های طبیعت گرایانه دو نویسنده ارائه شده است. یافته های پژوهش در پیوند با مؤلفه فرآیندهای فرانقش اندیشگانی نمایانگر آن است که سه فرایند مادی، رابطه ای و رفتاری در هر دو اثر بالاترین فراوانی را دارند که این خود تأییدکننده بازنمایی ویژگی های طبیعت گرایی در این آثار است. همچنین، فراوانی پایین فرایندهای کلامی و وجودی در هر دو اثر نشان از نگاه واقع گرا و طبیعت گرایانه نویسندگان دارد. افزون براین، مقایسه داده های به دست آمده از بررسی وجوه بندهای دو داستان نیز نشان می دهد که وجه خبری با اختلاف چشمگیری نسبت به دیگر وجه ها در بالاترین جایگاه قرار دارد که این ویژگی، قابل تعمیم به بیشتر آثار روایی است. گفتنی است که فراوانی رخداد دیگر وجه ها ناچیز بوده و نتیجه گیری بر مبنای آن ها پشتوانه محکمی نخواهد داشت. اگرچه به نظر می رسد فراوانی کم وجه هایی همچون شرطی و آرزویی در دو اثر را می توان ناشی از نگاه خالی از ناامیدی نویسندگان دانست. یافته های مربوط به مقوله زمان داری نیز نشان داد که در هر دو داستان زمان گذشته بالاترین میزان رخداد زمان دستوری را دارا است که با توجه به ماهیت روایی داستان های کوتاه، تأییدکننده این حقیقت است که نویسنده روایت گر وقایع طبیعی در زمان گذشته است. افزون براین، به نظر می رسد بتوان درصد پایین فراوانی کاربرد زمان آینده در دو داستان را نشانه ای از نامیدی به عنوان نماد بارزی از ویژگی های مکتب طبیعت گرایی دانست.
۲.

بررسی سوگیری جنسیتی در کتاب ‌های «فارسی ایران امروز» و «گام اوّل»: پژوهشی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماعی شدگی جنسیت سوگیری جنسیتی نقش های جنسیتی و هویت جنسیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۲
نمایش نادرست و یا نمایش ندادن نقش هر یک از دو جنس زن و مرد در مواد آموزشی زبان، نشان از سو گیری جنسیتی دارد و منجر به بازتولید کلیشه های جنسیتی در زبان آموزان خواهد شد. پژوهش حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی جنسیت در مواد آموزشی آزفا، به ویژه تألیف نگارندگان خارج از ایران و داخل ایران می پردازد. به این منظور، کتاب «فارسی ایران امروز، جلد1» به عنوان نمونه ای از اثر نگارندگان خارج از ایران و کتاب «گام اوّل» به عنوان نمونه ای از تألیف نگارندگان داخل ایران، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر پیکره بنیاد است. بنابراین، در گام نخست براساس متن ها و تصاویر مواد آموزشیِ پیش گفته، پیکره های جداگانه مناسبی با هدف پژوهش ایجاد شد. سپس با استفاده از نرم افزارهای استروگرپ و لنکس باکس پیکره ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند و جدول هایی برای تحلیل و بررسی پرسش های پژوهش، ارائه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد منبع های آموزشی مورداشاره، در بخش بازنمودهای زبانی (اسم های، صفت ها و شمار مشارکت کننده ها در گفت وگو) و نیز در بخش بازنمودهای غیرزبانی (مشاغل و تصاویر) پراکندگی جنسیتی یکسانی ندارند و جلوه های سوگیری جنسیتی در این منابع درسی بارز است. مقایسه دو منبع نیز نشان می دهد اگر چه کتاب «فارسی ایران امروز» نسبت به کتاب «گام اوّل» سوگیری جنسیتی متعادل تری دارد و با شرایط جامعه ایران امروز سازگاری بیشتری را نشان می دهد؛ ولی هر دو کتاب به بازبینی دوباره نیاز دارند. یافته های این پژوهش می تواند برای برنامه ریزان آموزشی، نگارندگان کتاب های درسی، معلمان آزفا و زبان شناسان اجتماعی برای ایجاد فضای آموزشی عادلانه و دور از کلیشه های جنسیتی مفید باشد.
۳.

تأثیر آموزش تکلیف-محور و بازخورد تصحیحی بر ارتقاء توانش منظورشناختی: مطالعه فارسی آموزان سطح میانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظورشناسی زبان میانی کنش گفتاری آموزش تکلیف محور بازخورد تصحیحی بازگویی بازخورد تصحیحی فرازبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۴
با توجه به نبود پژوهشی جامع در راستای پیشرفت توانش منظورشناختی فارسی آموزان غیرایرانی، پژوهش حاضر به آموزش سه کنش گفتاری زبان فارسی (درخواست، رد و عذرخواهی) در چارچوب رویکرد تکلیف-محور همراه با ارائه بازخوردهای فرازبانی و بازگویی به فارسی آموزان سطح میانی پرداخت. به این منظور، 80 فارسی آموز سطح میانی به شکل نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه دسته بندی شدند: گروه آموزشِ تکلیف-محورِ کنش های گفتاری به همراه ارائه بازخورد فرازبانی؛ گروه آموزشِ تکلیف-محورِ کنش های گفتاری به همراه ارائه بازخورد بازگویی؛ گروه آموزش سنتی کنش های گفتاری به همراه ارائه بازخورد فرازبانی و گروه آموزش سنتی کنش های گفتاری به همراه ارائه بازخورد بازگویی. داده های پژوهش با بهره گیری از آزمون تکمیل گفتمان تشریحی (Tajeddin et al., 2012) - که روایی و پایایی آن تأیید شده بود- در آغاز و پایان بررسی (پیش آزمون و پس آزمون) گرد آوری و برمبنای مقیاس تاگوچی (Taguchi, 2006) نمره دهی شد. یافته ها نشان داد که آموزش سبب پیشرفت تولید کنش های گفتاری می شود و همچنین گروهی که سه کنش گفتاری را در قالب رویکرد تکلیف-محور و بازخورد فرازبانی دریافت کرده بودند، عملکرد بهتری نسبت به دیگر گروه ها داشتند. می توان نتیجه گرفت که (1) تولید کنش های گفتاری در فارسی آموزان از طریق آموزش پیشرفت می کند، (2) آموزش تکلیف-محور نسبت به روش سنتی در پیشرفت توانش منظورشناختی فارسی آموزان مؤثرتر است و (3) ارائه بازخورد فرازبانی نسبت به بازخورد بازگویی در پیشرفت توانش منظورشناختی غیرفارسی زبانان تأثیرگذارتر است. یافته های این پژوهش می تواند در راستای پیشرفت توانش ارتباطی و توانش منظورشناختی فارسی آموزان به یاری مدرسان زبان فارسی و طراحان مواد آموزشی بیاید.
۴.

تاثیر برنامه ریزی عصبی-کلامی بر استقلال و خودکارآمدی یادگیرندگان غیر فارسی‌ زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان آزفا استقلال برنامه ریزی عصبی-کلامی خودکارآمدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۱
در سال های اخیر پژوهش های انجام شده در حوزه برنامه ریزی عصبی-کلامی تأثیر آن را در کلاس های زبان خارجی/زبان دوم نشان داده اند. هدف این پژوهش نیز بررسی این است که آیا برنامه ریزی عصبی-کلامی تأثیر آماری مهمی بر استقلال و خودکارآمدی یادگیرندگان زبان فارسی دارد. به همین سبب، 64 دانشجو به صورت غیرتصادفی به روش نمونه گیری دردسترس از میان زبان آموزان خارجی سطح متوسط مشغول به تحصیل در دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی شهر تهران و قزوین انتخاب شدند و در دو کلاس جداگانه قرار گرفتند. برای اطمینان از یک دستی دانشجویان، پرسشنامه استقلال و مقیاس خودکارآمدی پیش ازآموزش اجرا شدند. سپس، آموزش آغاز شده و گروه آزمایشی در رویارویی با تکنیک های برنامه ریزی عصبی-کلامی قرار گرفت. در پایان آموزش، به هر دو گروه پرسشنامه استقلال و مقیاس خودکارآمدی داده شد. یافته های آزمون منکووا نشان داد که بهره گیری از تکنیک های برنامه ریزی عصبی-کلامی تأثیر مهمی بر روی هر دو متغیر وابسته مورد بررسی داشت. یافته های این پژوهش می تواند برای معلم ها و کارشناسان آموزش زبان مفید باشد.
۵.

تأثیر عوامل گفتمانی-کاربرد شناختی بر حذف مفعول در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حذف مفعول تغییر ظرفیت کاربردشناسی باهم آیی معنایی حذف ساختاری متمم سرنمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۴
حذف مفعول، پدیده ای کاهنده ظرفیت فعل است که در خلال آن فعل دوظرفیتی تنها با موضوع فاعل خود در جمله نمایانده می شود. برخلاف دیگر فرآیندهای ظرفیت کاه، مفعول حذف شده در این ساخت، عنصری تهی یا حرکت داده شده نبوده و نمی توان رد آن را جای دیگری در متن یافت. حذف موردنظر در پژوهش حاضر نیز آن نوع حذف مفعولی است که برخلاف حذف به قرینه یا بافت محور، مرجع مفعول محذوف جایی در گفتمان آورده نشده و بافت تأثیری بر درک آن نداشته باشد. بااین حال، حذف موضوع خللی در انتقال پیام به مخاطب ایجاد نمی نماید. از آن جا که درک مفهومی که در جمله نمود آشکار ندارد را می توان به عوامل گفتمانی-کاربردشناختی و دانش زبانی طرفین گفت وگو مرتبط دانست، نگارندگان پژوهش حاضر کوشیده اند با بررسی نمونه های گوناگونی از ساخت حذف مفعول که از منبع های گوناگونی همچون فیلم، رمان، روزنامه و محاوره های روزمره گردآوری شده است، روشن سازند کدام عوامل گفتمانی-کاربردشناختی بر رخداد حذف مفعول تأثیر دارند و دلیل تأثیرگذاری آن ها چیست. به سبب نبود پیکره مناسب و سیال بودن مبحث های گفتمانی-کاربردشناختی، پژوهش حاضر آماری نبوده و به شیوه ای توصیفی-تحلیلی به ارائه مهم ترین عواملی می پردازد که احتمال حذف مفعول را بالا می برد. یافته ها نشان می دهد برخی از این عوامل به ویژگی های فعل، برخی به ویژگی های مفعول و برخی دیگر به ساختارهایی مربوطند که وجود هریک را می توان عاملی در ایجاد شرایطی درنظر گرفت که در آن احتمال رخداد حذف مفعول بیشتر خواهد بود.
۶.

خطاهای واژگانی در انشاهای فارسی نوشته شده توسط دانشجویان عرب زبان: تحلیل خطا و تحلیل مقابله‌ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خطاهای واژگانی تحلیل مقابله ای تحلیل خطا درون زبانی بین زبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
این مقاله با بررسی خطاهای واژگانی برگرفته از 200 انشای نگاشته شده توسط فارسی آموزان عرب زبان، رویکرد تازه ای را به آموزش های واژگانی در چارچوب «تحلیل خطا و تحلیل مقابله ای» پیشنهاد می دهد. از این تعداد، 100 زبان آموز در محیط فارسی زبان و 100 زبان آموز دیگر در محیط غیرفارسی زبان درس می خواندند. در انشای این افراد تعداد 927 خطا یافت شد. طبقه بندی لاچ (Llach, 2011) از خطاهای واژگانی که در این مقاله به کار گرفته شده، به آن دسته از خطاهای معنایی و صوری می پردازد که خاستگاهی بین زبانی و درون زبانی  دارند. یافته های تحلیلی که با نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس به دست آمد، نشان می دهد که در 5. 90 درصد از 200 انشاء دارای خطا، بیشترین موردی که زبان آموزان مرتکب شدند، خطاهای درون زبانی بود. خطاهای رایج در میان زبان آموزان خطاهای صوری و معنایی بودند که به ترتیب، 72 درصد و 5. 50 درصد از 200 انشا دارای خطا یافت شدند. همچنین، پژوهش حاضر نشان می دهد که رابطه آماری معناداری بین خطاهای بین زبانی (تداخل زبان اول) و محیط غیرفارسی زبان وجود دارد. این مسئله درستی نسخه میانی از تحلیل مقابله ای را اثبات می کند. داده های این جستار می تواند به عنوان راهنمایی برای پژوهشگران در نگارش فرهنگ واژگان و اصطلاح های خطاهای زبانی به کار گرفته شود.
۷.

رویکرد مدرسان به آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان از طریق متون ادبی دارای ویژگی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متون ادبی فرهنگ آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۲
پژوهش حاضر به شیوه ای پیمایشی به تعیین میزان و درجه اهمیت شاخص های مؤلفه مصداق های ادبیِ دارای ویژگی فرهنگی در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان به وسیله متون ادبی در دو سطح میانی و پیشرفته پرداخته است. به این منظور، نخست پرسشنامه ای محقق ساخته دربردارنده 9 گویه از مصداق های ادبیِ مشتمل بر ویژگی فرهنگی تهیه شد و به صورت غیرتصادفی دسترس پذیر و هدف دار در اختیار 94 مدرس ایرانی با سابقه تدریس در حوزه آموزش زبان و ادبیات فارسی به غیرفارسی زبانان قرار گرفت. داده های به دست آمده با نرم افزار اس .پی. اس. اس ویرایش 22 و آزمون های آماری کای-دو یک طرفه و فریدمن مورد بررسی قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان داد که جمعیت نمونه در اهمیت ورزی به گویه ها بیشتر به معیارهایی همچون تناسب متن های انتخابی با اهداف عمومی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، عدم بازنمایی چندصدایی فرهنگی، نداشتن بافت-وابستگی یا وابستگی به زمینه های اجتماعی، اندیشگانی، فلسفی، عرفانی، کلامی، تعلّق بیشتر به مصداق های فرهنگ عمومی در برابرِ آن چه فرهنگ فاخر خوانده می شود، قابلیت انطباق گویه ها با سطح مهارت زبانی فارسی آموزان، روش ها، رویکردها و استراتژی های آموزش مهارت های زبانی و جهان شمول بودن، قابلیت همه فهمی و فعّال سازی دانش پیشین فارسی آموزان نظر داشته اند.
۸.

ساخت پیکره مقایسه ای تخصصی «پارسا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیکره تخصصی پیکره مقایسه ای هنجارسازی واحدسازی برچسب گذاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۸
پیکره ها براساس زبان به کاررفته در متن های تشکیل دهنده آن ها به پیکره های تک زبانه، دوزبانه و چندزبانه گروه بندی می شوند. پیکره مقایسه ای، پیکره ای است دوزبانه یا چندزبانه که شامل متن هایی است مشابه در حوزه های موضوعی یکسان. با وجود کاربرد فراوان این نوع پیکره ها در پژوهش های گوناگون همچون پژوهش های زبانی، ترجمه ماشینی و سامانه های خودکار بازیابی اطلاعات بینازبانی، پژوهشگران همواره با کمبود پیکره های مقایسه ای مواجه بوده اند. در این مقاله، به معرفی مراحل ساخت یک پیکره مقایسه ای تخصصی به نام «پارسا» پرداخته شده است. این پیکره از چکیده های فارسی و انگلیسی پایان نامه ها و رساله های ثبت شده در پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) ساخته شده است و شامل بیش از 89 میلیون واژه فارسی و 79 میلیون واژه انگلیسی است. محتوای این پیکره عمومی نیست و مشتمل بر متن های بسیار تخصصی در حوزه های موضوعی کلان مانند علوم اجتماعی، علوم انسانی و هنر، فنی ومهندسی و رشته های مربوط به این حوزه ها است و ازاین جنبه، برای پردازش های زبانی که نیازمند بهره گرفتن از متن های تخصصی است، بسیار ارزشمند است. برای ساخت این پیکره، پس از نمونه گیری، داده های فارسی وارد فرایند پیش پردازش (هنجارسازی و واحدسازی) شدند. برای ارزیابی این مرحله دقت (P)، فراخوان (R) و F1 سنجیده شد. دقت، 5614035088. 0، فراخوان،   0531561462. 0 و در پایان، F1 09711684370257966. 0 محاسبه شده است. سپس، داده ها برچسب گذاری شدند (برچسب گذاری اجزای کلام) و برچسب های متون فارسی کنترل شدند. داده های انگلیسی نیز به صورت ماشینی برچسب گذاری شدند. شمار واژه های محتوایی (فعل، اسم، صفت، قید) داده های فارسی این پیکره 57653813 و شمار واژه های دستوری به همراه اعداد و علائم سجاوندی 31350125  است و بن واژه های فارسی استخراج شده نیز شامل 41064 بن واژه است. شمار واژه های محتوایی متون انگلیسی 45606686 و شمار واژه های دستوری به همراه اعداد و علائم سجاوندی شامل 33662304 و بن واژه های انگلیسی استخراج شده نیز شامل 12937 بن واژه است. پیکره ساخته شده قابلیت بسیار بالایی برای داده کاوی، پژوهش های مربوط به ترجمه ماشینی و به کارگیری در تمام پژوهش هایی که بر روی متون علمی انجام می شود را دارا است.
۹.

کشش جبرانی در زبان کردی مرکزی: فرایندی تیره در چارچوب بهینگی متوالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشش جبرانی حذف همخوان زبان کردی نظریه بهینگی بهینگی متوالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۵
پژوهش حاضر فرایند کشش جبرانی در زبان کردی مرکزی را در چارچوب نظریه بهینگی متوالی مورد بررسی قرار می دهد. در بهینگی متوالی دستور واجی زبان و به طور خاص دستگاه ارزیاب که تعامل محدودیت ها را با اِعمال بر گزینه های رقیب مورد ارزیابی قرار می دهد در هر مرحله از اشتقاق تنها یک تغییر بر درون داد را مجاز شمرده و پس از رسیدن به همگرایی و برآورده کردن همه محدودیت ها گزینه بهینه انتخاب می شود. در زبان کردی مرکزی، تنها همخوان های محرک کشش جبرانی، دو همخوان/h و ʕ/ هستند که در بافت وام واژه های عمدتاً برگرفته از عربی و فارسی، پس از حذف، کشش جبرانی واکه قبل از خود را در پی دارند. پیکره ای از گویشوران کردی سورانی استخراج و واج نویسی شد و واژه های مشابه به بافت موردنظر نیز از فرهنگ لغت استخراج شدند. اینکه کدام همخوان ها در زبان کردی مورایی هستند از اصلی ترین پرسش های مطرح شده در این مقاله است که به دنبال پاسخ برای آن بودیم و درپایان استدلال شد که همخوان های سایشی حلقی و چاکنایی به عنوان عضو اول خوشه های همخوانی مورایی و درنتیجه، غیرمجاز و یا نشان دارند و به عنوان مشخصه ای که وام گرفته می شود می توان با آن برخورد کرد. گویشوران بومی زبان کردی از حذف و کشش جبرانی به عنوان راهکاری استفاده می کنند تا همخوان های مورایی نشان دار در جایگاه مذکور در برخی وام واژه ها را بومی سازی کنند. بهینگی متوالی به عنوان رویکردی اشتقاقی منشعب از بدنه واج شناسی زایشی، در تبیین فرایندی تیره مانند کشش جبرانی دارای کفایت تبیینی بیشتری بوده و با اشتقاقی تدریجی و همگرا صورت های بهینه ای تولید می کند که با محدودیت های فعال در زبان کردی همگرایی کامل دارد و از جنبه رده شناختی نیز دارای توجیه نظری است.
۱۰.

معادل‌های دروغین در ترکی زنجانی و ترکیِ استانبولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکی استانبولی ترکی زنجانی معادل های دروغین معادل دروغین کامل معادل دروغین ناقص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
معادل های دروغین واژه هایی هستند که باوجود دارابودن تلفظ کمابیش یا کاملاً یکسان در زبان مقصد و مبدأ، از جنبه کاربرد و معنا متفاوت بوده و چالش جدی در برقراری ارتباط مؤثر بین زبان ها ایجاد می نمایند. معادل های دروغین به دو گروه کامل و ناقص دسته بندی می شوند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی انواع معادل های دروغین در دو گونه ترکی زنجانی و ترکی استانبولی و نیز تبیین تفاوت فراوانی آن ها از جنبه مقوله های دستوری بود. پژوهش حاضر از نوع ترکیبی (کمی و کیفی) است. بخش کیفی به شناسایی معادل های دروغین و گونه های مختلف آن از جنبه مقوله های دستوری، در این دو گویش می پردازد. بخش کمی شامل سنجش فراوانی و نیز معناداریِ تفاوت فراوانی آن ها، از جنبه مقوله های دستوری است. برمبنای آمار توصیفی، معادل های دروغین در دو گویش از جنبه تعداد مقوله های دستوری، به ترتیب مشتمل اند بر اسم، صدوهفت مورد (5/53 درصد)؛ فعل، شصت ودو مورد؛ (31 درصد)، صفت، بیست وشش مورد (13 درصد) و قید پنج مورد؛ (5/2 درصد). به کارگیری آمار استنباطی، نشان داد که تفاوت معنا داری بین مقوله های دستوری از جنبه معادل های دروغین در دو گویش ترکی استانبولی و ترکی زنجانی وجود دارد. نیمی بیشتر از معادل های دروغین (5/53 درصد) مربوط به مقوله اسم است؛ و پس ازآن، به ترتیب فعل، صفت و قید را دربر می گیرد. این به آن سبب است که در زبان ترکی، به طورکلی مقوله اسم بیشترین فراوانی را دارد؛ یعنی این مسئله، بازنمایاننده پراکندگی این مقوله ها در زبان ترکی است.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۵۲