مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کردی کلهری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نقش ممیز عدد در درون گروه حرف تعریف کردی کلهری را به عنوان یک زبان ممیزی بررسی می کنیم. ممیزها عناصری هستند که به عنوان متمم عدد با اسامی قابل شمارش به کار می روند. فرافکن حاصل از این هسته نقشی در درون گروه حرف تعریف پایین تر از گروه سوری ضعیف و بالاتر از گروه شمار جای می گیرد. برای تبیین نقش این عناصر ابتدا الگوهای چیرچیا (1998)، بورر (2005) و گبهارت (2009) را به عنوان سه مدل مسلط موجود در این زمینه ارائه کرده، همراه با توصیف ممیزهای عدد کردی کلهری از این سه دیدگاه کفایت آنها را دربرابر این داده های جدید می آزماییم. براساس مدل چیرچیا، در زبانهای ممیزی دلالت اسامی توده وار بوده و لذا به علت جمع بسته نشدن اسامی به تنهایی، از ممیزها برای جمع بستن اسامی استفاده می شود. وجود اسامی قابل شمارش و تکواژ جمع در زبان کردی و اختیاری بودن ممیزها حاکی از نادرستی این دیدگاه است. بورر (2005) براین عقیده است که تکواژ شمار و ممیزها نقش انفراد را داشته و در توزیع تکمیلی هستند. نظر به حضور همزمان ممیز و نشانه جمع در گروه حرف تعریف کردی کلهری، کارایی این دیدگاه در توصیف داده های این زبان نیز رد می شود. سرانجام نشان می دهیم که چنانچه به پیروی از گبهارت قائل به آن باشیم که ممیزهای عدد حاوی مشخصه هایی مانند [کمیّت] و [انفراد] بوده و درمقابل، تکواژهای جمع دارای مشخصه [گروه] باشند قادریم ضمن توصیف ممیزها در این زبان، توزیع آنها را نیز در درون گروه های حرف تعریف تبیین کنیم.
غلت سازی در گویش کلهری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش بر آن است تا با استفاده از نظریه بهینگی با رویکردی هم زمانی به تحلیل و توصیف فرایند غلت سازی در زبان کردی (گویش کلهری) پرداخته شود. در این مقاله نشان داده می شود که محدودیت [REL-const] که در بسیاری از زبان های دنیا (همانند زبان های نیجر کنگو) از رتبه بالایی در چینش محدودیت ها برخوردار است، در گویش کلهری رتبه پایینی را به خود اختصاص می دهد. در این مقاله همچنین، استدلال می شود که غلت سازی در زبان کردی علاوه بر واکه های افراشته، بر واکه های غیرافراشته مانند /e/ نیز اعمال می شود؛ بنابراین، افراشتگی V1برای غلت سازی در گویش کلهری، برخلاف بسیاری از زبان های دنیا، شرط اساسی و تعیین کننده نیست. همچنین، نشان داده می شود که شرط افراشتگی خروجی دستگاه واجی تخطی ناپذیر نیست؛ یعنی خروجی دستگاه واجی این گویش در شرایط و جایگاه خاص خود، هم می تواند افراشته باشد، مانند /y/ و هم می تواند غیرافراشته باشد، همانند /Y/.
ساخت الحاقی: توصیف و پیامدهای نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از منظر توصیفی، فرایند الحاق به فرایندی نحوی- ساختواژی اطلاق می شود که در آن یک حرف اضافه با پیوستن به فعل موضوع جدیدی را به ساختار موضوعی فعل اضافه می کند و یا اینکه یک موضوع غیرمستقیم را به موضوع مستقیم فعل بدل می کند. موضوع الحاقی غالباً دارای یکی از نقش های معنایی بهره ور، ابزار، مکان و یا جهت می باشد. در پژوهش های زبانشناسی توصیفی/نظری، شناسایی، توصیف و تحلیل این فرایند و ساخت های مشتق از آن در زبان های ایرانی مورد غفلت قرار گرفته است و لذا این پژوهش نخستین گام جدی در راستای معرفی و بررسی این ساخت در یکی از زبان های ایرانی، کردی کلهری، می باشد. به طور مشخص، در این مقاله، ساخت الحاقی در زبان کردی کلهری با تکیه بر جنبه های توصیفی و نظری آن مورد کنکاش قرار می گیرد و از این رهگذر ملاک های تشخیص این ساخت و تحلیل ساز و کارهای نحوی دخیل در اشتقاق آن در انگاره زایشی کمینه گرا معرفی می گردند.
بررسیِ معنایی حروف اضافه læ//، /wæ/ ، /wægærd/ و /wæpi/ در کردی براساس رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد تا با استفاده از انگاره چندمعنایی اصول مند (انگاره چما) ( 2006 Evans & Tyler, Evans & Green, 2004a, 2004b ; ) در رویکرد شناختی به بررسی برخی از کاربردی ترین حروف اضافه کردی (گویش کلهری)، یعنی /læ/ ، /wæ/ ، /wægærd/ و / wæpi / بپردازد. ماهیتِ روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی و نوع روش پیکره بنیاد است. پیکره انتخاب شده از مصاحبه با سخنورانِ این گویشِ کردی به دست آمده و اصالتِ آن ها نیز کاملاً مورد تأیید است که در این بررسی، به دلیل محدودیت حجم مقاله، به ذکر نمونه هایی از هر مفهوم بسنده کرده ایم. نگارنده برای واکاوی معانیِ متمایزِ این حروف اضافه، آن ها را جداگانه در یک شبکه معنایی ترسیم کرده است. در این راستا، یافته های پژوهش نشان می دهد که معنای سرنمون / læ / «از» است و در شبکه معنایی آن هجده معنای متمایز و پنج خوشه معنایی وجود دارد. با بررسی هایِ دقیق به عمل آمده، مشخص شد که گویشوران، حرف اضافه /wæ/ را در برخی موارد به جای læ/ / و با همان معانی در همان بافت ها به کار می برند؛ اما علاوه بر آن، /wæ/ در دو معنای مجزای دیگر به کار می رود که حرف اضافه /læ/ نمی تواند در آن جایگاه ها بیاید. بنابراین، معنای سرنمون /wæ/ «از» است و در شبکه معنایی آن بیست معنای مجزا وجود دارد. معنای سرنمون /wægærd/ «با» است و در شبکه معنایی آن یازده معنای متمایز و سه خوشه معنایی وجود دارد. معنای سرنمون / wæpi / «به» است و در شبکه معنایی آن پنج معنای متمایز و دو خوشه معنایی وجود دارد.
بررسی کاربردی-معنایی Ɂæra// در کردی از دیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه Ɂæra / / و چندمعنایی آن در کردی (گویش کلهری)، براساس انگارهه چندمعناییِ اصول مند (الگوی چما) (تایلر و ایوانز، 2001 و 2003؛ ایوانز و تایلرa، 2004؛ b، 2004؛ ایوانز، 2004، 2006) است که معیارهای اساسی و کاربردی برای شناخت معانی مجزا و معنای سرنمون حروف اضافه ارائه می دهد. با بهره گیری از این انگاره، ماهیت روش انجام این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی و نوع روش داده-بنیاد است. داده های انتخاب شده از مصاحبه با گویشوران کردیِ کلهری به دست آمده و صحت آنها نیز کاملاً مورد تأیید گویشوران بومی است که در این بررسی، به دلیل محدودیت حجم مقاله، به ذکر نمونه هایی از هر مفهوم بسنده کرده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که /Ɂæra/ به عنوان پرسش واژه در جایگاه ابتدای جمله یا در جای اصلی آن قبل از مقولهه فعل، «چرایی و علت» را مورد پرسش قرار می دهد و همچنین در جایگاه قبل از اسم یا گروه اسمی، به عنوان حرف اضافه شامل هشت معنای مجزا و دو خوشهه معنایی است که معنای سرنمون آن «برای» است. نگارنده برای واکاویِ معانیِ متمایزِ این حرف اضافه، آنها را جداگانه در یک شبکهه معنایی ترسیم کرده است.
قلب نحوی در کردی کلهری براساس برنامه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلب نحوی در کردی کلهری حرکتی مشخّصه مبنا با انگیزه بازبینی مشخّصه تأکید است. انواع مختلف قلب نزدیک، قلب دور، قلب چندگانه نزدیک و دور و قلب به سمت چپ در کردی کلهری رایج است. مفعول مشخّص، گروه فعلی، گروه پرسش واژه و فاعل درونه برخلاف مفعول نامشخّص سازه های مقلوب شدنی در این زبان هستند. قلب نزدیک و دور مفعول مشخّص در کردی کلهری، منجر به ایجاد روابط ارجاعی و مرجع گزینی جدید می شود که ضمن ردّ نظر میاگاوا (2001) و ماهاجان (1990) که موردی از تناقض ویبلهوت نیز است. با ارائه استدلال هایی ازقبیل جایگاه قید جمله و قید گروه و همچنین، ضرورت وجود فاعل در پاسخ کوتاه اثبات شد که برخلاف برخی مطالعات (میاگاوا، 2001؛ ماهاجان، 1994 و کریمی، 2005)، مشخّصه اصل فرافکنی گسترده را نمی توان به مثابه انگیزه قلب نزدیک در کردی کلهری فرض کرد. داده های بررسی شده در این مقاله بیان گر آن است که قلب نزدیک در کردی کلهری حرکتی غیر موضوعی به مشخّص گر گروه تأکید است. یکپارچگی ارائه شده در تبیین قلب نزدیک و دور از دستاوردهای دیگر این مطالعه است که شواهدی برای ردّ ماهاجان (1994)؛ میاگاوا (2001) و کریمی (2005) محسوب می شود. این یکپارچگی در تبیین قلب نزدیک و دور هم سو با اصول اقتصادی موجود در کمینه گرایی مبنی بر استفاده حداقلی از ابزارها در تحلیل داده ها نیز است.
بررسی خطاهای واژگانی دوزبانه های کردزبان ساکن کرمانشاه به هنگام تکلّم به زبان فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خطاها انحرافات رایج و نظام مندی هستند که در نتیجه تخطی از قواعد زبان دوم به وجود آمده اند. در پژوهش حاضر خطاهای واژگانی براساس دسته بندی دالی، برت و کراشن (1982) به سه دسته تقسیم شده اند: خطاهای بین زبانی، خطاهای درون زبانی و خطاهای مبهم. هدف این نوشتار، بررسی سرچشمه و توزیع خطاهای واژگانی در گفتار کردزبانان کلهر ساکن کرمانشاه است. نمونه آماری این پژوهش که ازنظر رویکرد، جزء پژوهش های کمّی - کیفی است، هفده دختر و پسر دوزبانه ساکن شهر کرمانشاه را شامل می شود که به طور مساوی از هردو جنس به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. بعد از جمع آوری داده ها، ابتدا خطاها طبقه بندی شدند و سپس بسامد وقوع آن ها در قالب جدول و نمودار نشان داده شد. نتایج نشان داد که خطاهای مشاهده شده دارای منشأ درون زبانی و بین زبانی هستند. بیشترین خطاهای مشاهده شده نیز به ترتیب متعلّق به خطاهای بین زبانی و درون زبانی بود. نتایج این پژوهش در کنار ارائه توصیفی از خطاهای واژگانی کردزبانان کلهر، بر ضرورت اصلاح شیوه های تدریس، طرّاحی آزمون ها و منابع درسی و همچنین تهیّه کتاب های دوزبانه تأکید می کند تا گامی در جهت کاهش مشکلات کردزبانان به هنگام تعامل با فارسی زبانان برداشته شود.
فرسایش و تغییرات زبانی در کردی کلهری ایلامی های مقیم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های بارز جهان امروز، جابه جایی و مهاجرت گسترده افراد و گروه ها به نقاط دیگر است. این جابه جایی ها پیامدهای گوناگونی به دنبال دارند که ازجمله آن ها می توان به پدیده برخورد زبان ها اشاره کرد. برخورد و تماس زبانی می تواند به دوزبانگی و حتّی چندزبانگی افراد یا جوامع زبانی مهاجر بیانجامد یا در گذر زمان زمینه فرسایش، تغییر یا حتّی مرگ زبان اوّل (زبان مادری) مهاجران را فراهم آورد. پژوهش حاضر فرسایش و تغییرات زبان مادری کردهای ایلامی ساکن در تهران را بررسی می کند. هدف از این نوشتار بررسی میزان فرسایش و تغییرات زبانی از لحاظ جنسیت و گروه سنّی در میان ایلامیان مقیم ایلام و ایلامیان مقیم تهران در سطوح واژگانی و نحوی زبان کردی شاخه کلهوری می باشد. جامعه زبانی پژوهش حاضر را سی سخنور کلهری ساکن تهران و سی سخنور کلهری ساکن ایلام تشکیل می دهد. به همین منظور، پرسش نامه ای طرّاحی شد و پس از اطمینان از پایایی و روایی آن، در میان آزمودنی ها توزیع شد. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین فرسایش و تغییرات زبانی به مهاجران گروه سنّی زیر بیست سال در تهران تعلّق دارد؛ فرسایش و تغییرات زبانی در هردو گروه، در میان زنان بیشتر از مردان صورت گرفته است و درنهایت بیشترین میزان فرسایش زبانی به سطح واژگان زبان و کمترین آن به نحو تعلّق دارد.
حرکت در دو رویکرد حاشیه های نحوی و خطی شدن چرخه ای : شواهدی از قلب نحوی در کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
209 - 229
حوزه های تخصصی:
رویکرد حاشیه های نحوی چامسکی (Chomsky, 2000, 2001) و خطی شدن چرخه ای فاکس و پزتسکی (Fox & Pesetsky, 2005)، دو رویکرد مطرح در تبیین حرکت در نحو فاز بنیاد هستند. در این مقاله، نقاط قوت و ضعف این دو رویکرد، با داده های قلب نحوی در کردی کلهری به چالش کشیده می شود. یافته های پژوهش نشان داد که براساس رویکرد حاشیه نحوی، قلب نحوی نزدیک و قلب نحوی دور در کردی کلهری هر دو از ساز و کار یکسانی پیروی می کنند. در این رویکرد، عنصر مقلوب به صورت چرخه ای و فقط از طریق حاشیه نحوی فاز های واژگانی و نقشی به مشخص گر گروه تأکید حرکت می کند. ارائه نکردنِ تبیینی بهینه از مرجع گزینی دور ضمیر پی چسبیey/ / (اش) در قلب دور، از نقاط ضعف رویکرد حاشیه نحوی است. در رویکرد خطی شدن چرخه ای، قلب نحوی نزدیک و دور در حاشیه نحوی و قلب چندگانه در جایگاه غیر حاشیه رخ می دهد. توجیه بهینه مرجع گزینی دور ضمیر پی چسبی در قلب دور، از نقاط قوت رویکرد خطی شدن چرخه ای است. تبیین فراتر از واقعیت (تعمیم افراطی) در دستوری اعلام کردن قلب دورِ گروه فعلی برخلاف واقعیات زبانی کردی کلهری نقطه ضعف این رویکرد است. به طور کلی، رویکرد خطی شدن چرخه ای توان تبیینی بهینه تری در اغلب موارد نسبت به رویکرد حاشیه نحوی دارد.
مطابقه، ساخت اطلاع و مفعول نمائی افتراقی در کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان ها از ابزار حالت نمائی و مطابقه بهره می برند تا مفعول ها را نشان دار کنند. پژوهش حاضر صرفاً ابزار مطابقه را به عنوان جلوه ای از مفعول نمائی افتراقی در کردی کلهری بررسی می نماید. برای انجام این کار، رویکرد نقش گرایانه ساخت اطلاع به عنوان چارچوب نظری پژوهش به دیگر رویکردها ترجیح داده شد (لامبرکت، 1994 و 2000؛ دالریمپل و نیکولاوا، 2010؛ نیکولاوا، 2001). پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده ها به شیوه میدانی و با ابزار مصاحبه، مشاهده و مشاوره با منابع معتبر کتابخانه ای استخراج شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در کردی کلهری مطابقه مفعولی به عنوان جلوه ای از مفعول نمائی افتراقی با مفعول هائی که دارای برجستگی کلامی باشند و مصداق آنها قبلاً در کلام آمده باشد انجام می گیرد. این مطابقه از لحاظ شخص و شمار است که به وسیله گروهی از پی بست های مفعولی که بر روی فعل ظاهر می شوند صورت می گیرد. نتیجه دیگر این که ساخت اطلاع برای مطابقه فاعلی عامل تأثیرگذار قلمداد نمی شود. همچنین، نتایج نشان می دهند که مفعول غیرمستقیم و افزوده ها نمی توانند محرک یا مبنای مطابقه باشند، حتی اگر مبتدائی باشند. نهایتاً، این که اگر مفعول (و یا فاعل) مبتدائی باشند، هم می توان آنها را حذف کرد و هم می توان به جایگاه پسافعلی منتقل کرد.
ساخت تأکید در کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو ساخت تأکید و نشان گرهای آن را در کردی کلهری بررسی کرده است. تأکید در زبان های مختلف با نشان گرهای آوایی، صرفی یا نحوی مختلف نشان داده می شود. در نوشتار حاضر داده ها به شیوه میدانی و ازراه مصاحبه با گویشوران کردزبان در شهر کرمانشاه گردآوری شد. یافته ها نشان داد که نشان گرهای تأکید در کردی کلهری /ke/ و /xo/ هستند که گویشوران آن ها را در معنای یکسان به کار می برند. بررسی ها نشان داد که اگرچه این دو نشان گر معنای یکسانی دارند، امّا کاربرد آن ها در جملات مختلف خبری، امری، پرسشی (آری/ نه و پرسش واژه ای) و تعجّبی باهم تفاوت دارد، این در حالی است که در جملات تعجّبی، گویشوران از هیچ کدام از این دو عنصر نشانه تأکید استفاده نمی کنند. نتایج نشان داد که گویشوران در گونه خبری و پرسشی آری/ نه هر دو نشان گر را به کار می برند، در حالی که در جملات امری و پرسش واژه ای تنها نشان گر تأکید /ke/ به کار می رود؛ همچنین یافته های پژوهش، بیان گر آن است که نشان گر تأکید /ke/ نسبت به نشان گر /xo/ در کردی کلهری از کاربرد کمتری برخوردار است.
بررسی پی بست در کردی کلهری
پژوهش پیش رو با هدف توصیف و بررسی یک نوع از تکواژ های وابسته دستوری بنام واژه بست در گویش کردی کلهری صورت گرفته است. با بررسی های ترتیب واژه بست های گویش مذکور، مشخص گردید که تمامی واژه بست های این گویش از نوع پی بست می باشند؛ لذا، در این پژوهش به جای اصطلاح کلی واژه بست از پی بست استفاده می کنیم. به عبارت دیگر، در این گویش پیش بست وجود ندارد. در این پژوهش سعی شده است تمامی پی بست های گویش کلهری استخراج شود، انواع پی بست ها معرفی شود، میزبان پی بست ها بیان گردد و اینکه به چه مقوله دستوری تعلق دارند. نقش های دستوری ای مشخص شوند که پی بست ها در جمله ایفا می کنند، و نهایتاً با مقایسه ویژگی های وند ها، به خصوص وند های تصریفی، و پی بست ها تفاوت های مکانی و رفتاری این تکواژها معرفی گردد. ویژگی های آوایی، صرفی و نحوی و معنایی پی بست ها نیز بیان شده است. جایگاه پی بست در نمودار درختی و همچنین چگونگی فرافکنی پی بست در ساخت سلسله مراتب جمله هم مد نظر قرار گرفته است. پدیده خوشه پی بستی به عنوان پدیده ای که در این گویش استفاده می شود، بیان شده است. در خوشه پی بستی یک پی بست فاعلی و یک پی بست غیر فاعلی، مانند پی بست مفعولی، مفعولی غیر صریح، متممی و اضافی مورد مطالعه قرار گرفته است.
میزان وام گیری در مقولات واژگانی اصلی براساس رویکرد سلسله مراتب وام گیری در کُردیِ کلهری (با تمرکز بر متغیرهای جنسیت، تحصیلات و سن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان وام گیری مقولات واژگانی اصلی در کُردیِ کلهری است. مقولات اسم، فعل، صفت و قید در کُردیِ کلهری بررسی شدند تا مشخص شود در کدام مقوله گویشوران کُردیِ کلهری بیشتر از واژه های بومی یا وام واژه فارسی استفاده می کنند. براساس متغیرهای سن، جنسیت و تحصیلات، افراد به هشت گروه تفکیک شدند تا میزان استفاده از کلمه های بومی و قرضی در هر گروه مشخص شود. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه ای (فهرست) محقق-ساخته شامل 339 گویه (اسم، فعل، صفت و قید) استفاده شد. در طراحی پرسش نامه صرفاً واژه هایی انتخاب شدند که در کُردیِ کلهری هم از واژه کُردی و هم معادل فارسی آنها استفاده می شود. نتایج نشان می دهد در همه مقولات بررسی شده، میزان استفاده از واژه های بومی بسیار بیشتر از وام واژه های معادل فارسی است. همچنین، بین میزان وام گیری از مقولات بررسی شده، تفاوت آشکاری دیده نمی شود، در حالی که در همه رویکردهای سلسله مراتب وام گیری (Treffers-Daller, 2010; Muysken, 2000; Thomason & Kaufman, 1988)، مقوله نحوی اسم قابلیت بالاتری برای وام گیری نشان می دهد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد دلایل دیگری به غیر از جایگاه سلسله مراتبی واژه ها، مانند خلأ واژگانی، در وام گیری دخیل هستند. بنابراین، رویکرد این پژوهش بدیلی تازه برای رویکردهای سلسله مراتبی قلمداد می شود.
بازنمایی شناختی رویداد حرکت در کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت به مثابه رویداد و طرح واره ای ذهنی است که آدمی از بدو تولد آن را تجربه می کند و مفهومی همگانی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رویداد حرکت در کردی (گویش کلهری) بر اساس انگاره الگوهای واژگان شدگی تالمی (1985؛2000ب) انجام گرفته است تا نشان دهد که این انگاره، رویداد حرکت را در کردی کلهری چگونه بازنمایی می نماید. نگارنده در پی پاسخی برای این پرسش به بررسی و واکاوی جایگاه رده شناختی کردی کلهری بر اساس الگوهای واژگان شدگی پرداخته است. این پژوهشِ کیفی با استفاده از روش تحلیل-توصیفی انجام شده و بدین منظور، تعداد 130 فعل حرکتی به صورت پیمایشی و از طریق مصاحبه با گویشوران کردی کلهری گردآوری شده است که اصالت آن ها نیز تأیید شده است. نتایج نشان داد که کردی کلهری از نه الگوی ادغام استفاده می کند که از میان آن ها، الگوهای دو جزیی ادغام حرکت + هم رویداد و حرکت + مسیر به ترتیب از بیشترین بسامد برخوردارند، و الگوی سه جزیی حرکت + مسیر + هم رویداد نیز پس از دو الگوی مذکور از بسامد بالاتری برخوردار است. همچنین یافته ها حاکی از آن است که در کردی کلهری افعال حرکتی هم مسیرنما و هم شیوه نما هستند و از آنجایی که در این گویش، الگوی سه جزیی حرکت + مسیر + هم رویداد نیز بسامد بالایی را داراست، بر این اساس باید گفت که این گویش جزء دسته زبان های دو قطبی به حساب می آید.
حذف همخوان های چاکنایی در نام ها در کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کردی کلهری و زبان فارسی در تلفّظ نام های دارای همخوان چاکنایی تفاوت هایی دارند. نوشتار پیش رو حذف همخوان های چاکنایی /h/ و /ʔ/ پس از واکه در کردی کلهری را به مثابه یکی از این تفاوت ها بررسی کرده است. . بدین منظور، داده های مرتبط از راه مصاحبه با ده گویشور کردی کلهری جمع آوری شد و نام هایی که نسبت به فارسی، صورت آوایی متفاوتی دارند، شناسایی شدند. پژوهش حاضر نشان می دهد که یکی از تفاوت های عمده در صورت آوایی نام ها در این دو زبان، خود را در توالی واکه و همخوان چاکنایی نشان می دهد. در این حالت، همخوان چاکنایی حذف شده و واکه پیش از آن، یا به یک همخوان یا به واکه دیگری می رسد. مطالعه حاضر تنها مواردی را بررسی کرده است که در آن ها، واکه پیش از همخوان قرار می گیرد. پس از رسیدن واکه به همخوان، ممکن است سه فرایند جایگزینی واکه کوتاه با واکه بلند، کشیدگی واکه کوتاه، یا هماهنگی واکه ای رخ دهد. جستار پیش رو این تغییرات را در چارچوب نظریه بهینگی بررسی کرده است. بررسی داده ها در چارچوب این نظریه از تسلّط محدودیت نشانداری *V/GLOT بر محدودیت پایایی IDENT(V) حکایت دارد. این تغییرات تا جایی امکان پذیر است که از سوی نظام واکه ای کردی کلهری پذیرفتنی باشد.
مضاعف سازی واژه بستی و خروجِ مفعولِ صریح براساس داده هائی از کردی جنوبی (کلهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
351 - 386
حوزه های تخصصی:
هدفِ پژوهشِ حاضر بررسیِ فرایندِ مضاعف سازی واژه بستی و پیامدهای آن برای نحوِ زبان بر اساس داده هائی از کردی کلهری است. به عبارت دیگر، مسأله این است که آیا مضاعف سازی واژه بستی حالتِ غالب در کردی کلهری است یا اینکه این فرایند مانند بسیاری از زبان های دیگر منجر به منفک شدنِ گروهِ اسمی از درونِ بند و خروجِ آن به سمتِ چپ یا راست می گردد. تبیینِ تفاوتِ بین وند و واژه بست نیز از اهدافِ دیگر این پژوهش است. پژوهشِ حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر ارائه استدلال جهتِ بررسی رابطه بین مضاعف سازی واژه بستی و ساخت نحوی در کردی کلهری است. این پژوهش عمدتاً بر اساس چارچوبِ ارائه شده در اسپنسر و لوئیز (2012) انجام گرفته است. برای گردآوری داده ها، از شیوه میدانی، مشاهده، مصاحبه و مراجعه به منابع کتابخانه ای، اقدام به جمع آوری داده ها شده است. نتایج نشان داد که فرایندِ مضاعف سازی واژه بستی به صورت محدود در کردی کلهری مورد استفاده قرار می گیرد. در مقابل، برای اجتناب از حضورِ هم زمانِ واژه بست و گروهِ اسمی مرتبط با آن، گویشورانِ کردی کلهری اغلب به ساختِ نحوی خروج به چپ یا راست متوسل می شوند و به این ترتیب، گروهِ اسمی (مفعولِ صریح) را از ساختار موضوعی جمله خارج می کنند.
بررسی میزان فرسایش واژگان زبان اول در میان دوزبانه های کردی-فارسی شهر اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درصد قابل توجّهی از جمعیت سرزمین ایران دوزبانه هایی هستند که زبان های اقلیت را در محیط خانواده و زبان رسمی، یعنی فارسی را در محیط های آموزشی یاد می گیرند. تماس دائمی غیر فارسی زبانان با زبان فارسی و یادگیری فارسی به مثابه زبان دوم، زمینه فرسایش زبان اوّل را فراهم آورده است. پژوهش حاضر به بررسی فرسایش واژگان زبان اوّل در میان دوزبانه های کردی - فارسی در شهر اسلام آباد غرب پرداخته است. نوشتار پیش رو با شرکت 120 نفر از زنان و مردان دوزبانه ساکن در شهر اسلام آباد بین دو گروه سنی 18 تا 30 و 65 سال و بالاتر انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که گویشوران مرد توانایی بیشتری در حفظ واژگان زبان اوّل (کردی کلهری) دارند و توانش واژگانی آن ها نسبت به زنان هم سنّ خود کمتر دچار فرسایش شده است؛ همچنین گروه سنّی بالا (65 سال و بالاتر) توانایی بیشتری در حفظ واژگان زبان اوّل دارند و توانش واژگانی آن ها نسبت به افراد جوان تر (18 تا 30) کمتر دچار فرسایش شده است. با توجّه به گرایش ها و انتخاب های زبانی زنان و جوانان و توجّه آن ها به زبان معتبر و رسمی، بالاتربودن درصد فرسایش واژگانی میان زنان و جوانان نشان گر درجریان بودن روند فرسایش زبان اوّل درمیان دوزبانه های کردی - فارسی اسلام آباد است.
بررسی تغییرات واجی واکۀ پیشوند منفی ساز کردی کلهری پیش از غلت: تحلیلی در بهینگی متوالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ساختمان فعل در کردی کلهری، با افزوده شدن پیشوند منفی ساز na- به افعالی که غلت آغازین دارند، واکه پیشوند در بافت هایی بدون تغییر مانده و در عین حال، در بافت های دیگر، با غلت پس از خود به شکل کامل یا ناقص، همگون می شود. پژوهش حاضر، با رویکردی متوالی به نظریه بهینگی، وضعیت واکه پیش از غلت را بررسی کرده است. داده های مورد استفاده در نوشتار پیش رو، هم ازراه مصاحبه با گویشوران کردی کلهری و هم با استخراج داده از پژوهش های پیشین در گونه های کلهری و سورانی به دست آمده اند. پس از بررسی داده ها و تحلیل آن ها در چارچوب انگاره توالی هماهنگ، مشخّص شد که واکه پیشوند منفی ساز در هجای باز، بدون تغییر می ماند، امّا هنگامی که با غلتِ پس از خود، هجای بسته ای را تشکیل می دهد، واکه با غلت ازنظر جایگاه تولید همگون می شود؛ البتّه، این همگونی تا جایی پیش می رود که توالی دو عنصر افراشته در یک هجا شکل نگیرد.
حذف و همگونی واکۀ پیشوند التزامی/امری در کردی کلهری: تحلیلی در نظریۀ بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صورت آوایی تکواژها، بسته به بافت آوایی خاصی که در آن قرار می گیرند، ممکن است دچار تغییراتی شود. این تغییرات در تکواژهای دخیل در ساختمان فعل نمود بیشتری دارد. در مقاله حاضر با نگاهی توصیفی - تحلیلی، دو فرآیند حذف و همگونی واکه پیشوند التزامی/امری در کردی کلهری بررسی می شود. به این منظور، پس از گردآوری داده های مرتبط ازطریقِ مصاحبه شفاهی با 10 گویشور کردی کلهری ساکن شهر اسلام آباد غرب، صورت های متناوب این پیشوند استخراج شد و بازنمایی زیربنایی به دست آمد. سپس تغییرات آوایی، با درونداد صورت واجی، در چارچوب نظریه بهینگی بررسی شد. نتایجی که از داده های این پژوهش به دست آمد، نشان می دهد که از تکواژ التزامی/امری /bə-/، سه صورت آوایی [bə-]، [b-] و [bu-] به دست داده می شود که دراین میان، صورت های آوایی [b-] و [bu-] به ترتیب حاصل فرایندهای حذف و همگونی هستند. برای به دست دادن همه این صورت ها، محدودیت های نشان داری باید بر محدودیت های پایایی مسلط باشند. همچنین، درخلال تحلیل ها، مشخص شد که برای تبیین فرآیندهای همگونی در بهینگی موازی باید کل جایگاه تولید هدف قرار گیرد و نه تک تک مشخصه های واجی.
تحلیل نمود ایستایی و فعّالیتی در کردی کلهری (بر اساس رویکرد فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برپایه رویکرد فازی کرافت (2012) به واکاوی نمودهای ایستایی و فعّالیتی در کردی کلهری پرداخته است. باتوجه به طبقه بندی کرافت (2012) از انواع نمود، می توان چنین مطرح کرد که چهار نمود ایستایی گذرا، ایستایی ناگذرای ذاتی، ایستایی ناگذرای اکتسابی و نمود ایستایی نقطه ای نیز در کردی کلهری وجود دارد. همچنین در این زبان نمودهای فعّالیتی به دو نوع نمود فعّالیتی مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می شوند. تحلیل داده ها نشان داد که وجه مشترک چهار نمود ایستایی در کردی کلهری نقطه ای بودن فاز نمایه شده آن ها در بُعد کیفی است و تفاوت این نمودها در بسط فاز نمایه شده آن ها در بُعد زمان است. فازهای نمایه شده نمودهای فعّالیتی در دو بُعد زمان و بُعد کیفی گسترش می یابد که ازاین نظر، آن ها با نمودهای ایستایی تفاوت دارند. علاوه براین، تحلیل فازی، تفاوت بین نمودهای فعّالیتی مستقیم و غیرمستقیم را این گونه مشخص کرد که در نمود فعّالیتی مستقیم یک تغییر مستقیم و پیوسته در امتداد بُعد کیفی وجود دارد؛ اما در نمود فعّالیتی غیرمستقیم شاهد چنین وضعیتی نیستیم. باتوجه به تحلیل داده ها نتیجه گرفته می شود که تحلیل فازی می تواند تبیینی مناسب از تفاوت ها و ویژگی های مقوله نمود واژگانی به ویژه دو نوع نمود ایستا و فعّالیتی در کردی کلهری به دست دهد.