
مقالات
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی الگوهای ریتمیک در گفتار دوزبانه های فارسی-انگلیسی پرداخته و معیارهای مبتنی بر زمان را در گروهی از دوزبانه های دیرآموز مرد مورد مطالعه قرار داده است. تفاوت های بین زبانی، ثبات فردی و پتانسیل شناسایی گوینده با استفاده از چندین معیار ریتمیک شامل سنجه های همخوانی و واکه ای، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دهنده تفاوت های معنادار میان فارسی (زبان اول) و انگلیسی (زبان دوم) بود؛ در حالی که معیارهای همخوانی ثبات بیشتری را نشان دادند. همبستگی های بین زبانی برای معیارهای همخوانی قوی تر از معیارهای واکه ای بود که بیانگر ثبات فردی بیشتر در زمان بندی همخوان هاست. شناسایی گوینده از طریق تحلیل تشخیصی خطی با معیارهای همخوانی بالاترین دقت را نشان داد و عملکرد بهتری در زبان اول نسبت به زبان دوم داشت. این یافته ها نشان می دهد که اگرچه گویندگان دوزبانه الگوهای ریتمیک زبان اول خود را با نیازهای زبان دوم تطبیق می دهند، برخی ویژگی های فردی خود، به ویژه در زمان بندی همخوان ها، را حفظ می کنند. این نتایج می تواند در زمینه تولید گفتار دوزبانه ها و شناسایی گوینده مورد توجه قرار گیرد.
رمزگذاری موضوع در محمول تجربی «تمشا کردن» در کردی گروسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تمشا کردن» محمولی تجربی در کردی گروسی است که ساخت موضوعی و رویدادی آن به صورت یک محمول مرکب فعل یاری بیان می شود. این پژوهش به جستار چگونگی رمزگذاری موضوع ها در ساختار محمول-موضوع «تمشا کردن» بر اساس منظر رده شناختی کرافت (2022) می پردازد. هدف آن بررسی این است که «تمشا کردن» از چه راهبردهایی برای بیان نقش شرکت کننده هایش بهره می جوید، بخش های سازنده ی آن میزبان کدام کارکردهای دستوری و معنایی هستند و چگونه ساخت رویدادی این محمول در راستای ساخت موضوعی اش بازنمایی می یابد. بدین منظور، پژوهشی میدانی صورت گرفت و 30 گویشور بومی کردی گروسی مصاحبه شدند. فیلم «داستان گلابیِ» ولس چیف بستر گرداوردی داده ها واقع شد و روایت های کردی ضبط شدند. 88 نمونه ی دارای محمول «تمشا کردن» از پیکره ی گفتمانی فوق، برای بررسی راهبردهای رمزگذاری موضوع استخراج شدند. مشاهده شد که این محمول مرکب تجربی در رمزگذاری موضوع شرکت کننده ها و نوع رویدادی که بیان می کند دارای بازنمایی های گوناگونی بود. اساساً از راهبرد تجربه-محور بهره می جست و تجربه گر را به صورت یک عبارت موضوعی فاعلی بیان می کرد. اما موضوع محرک آن در کاربرد راهبرد رمزگذاری تنوع قابل ملاحضه ای را نمایان می کرد و به صورت های عبارت موضوعی مفعولی، عبارت موضوعی متممی، و عبارت موضوعی بند متممی بازنمایی می یافت. از میان 88 نمونه از محمول «تمشا کردن»، تنها 16 مورد ساخت موضوعی فاعلی-مفعولی داشتند. پربسامدترین راهبرد رمزگذاری موضوع، راهبرد رمزگذاری فاعلی-متممی شناسایی شد که دارای محرک مکانی/هدف بود. این محمول مرکب همچنین مشاهده شد که به صورت یک زیررویداد در ساخت فعل پیاپی شرکت می جست و در برخی موارد با ساخت رویدادی متفاوتی بیان می شد.
انتخاب استراتژی های عذرخواهی در آزمون تکمیل گفتمان: مطالعه ترک زبانان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه کاربرد راهکارهای عذرخواهی توسط ترک زبانان شهر تبریز می پردازد. صد و بیست شرکت کننده (60 مرد و 60 زن) ترک زبان تبریزی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، در یک آزمون تکمیل گفتمان شرکت کردند. این آزمون شامل 20 سناریو بود که در آن از 10 راهکار عذرخواهی استفاده می شد. به این ترتیب، 2400 راهکار عذرخواهی به دست آمد. راهکارها بر اساس دسته بندی بلوم-کولکا و اولشتاین (1984) تحلیل شدند. این دسته بندی شامل ابزار نشان دادن کنش منظوری، برعهده گرفتن مسئولیت، توضیح، پیشنهاد جبران، قول تکرار نکردن، نگرانی برای شنونده و استراتژی های غیرکلامی است. یافته ها نشان دادند که پرکاربردترین استراتژی ها در میان شرکت کنندگان توضیح و پیشنهاد جبران بوده است. همچنین، در برخی سناریوها بین سن، جنسیت و سطح تحصیلات و انتخاب راهکار عذرخواهی ارتباط معنی داری وجود دارد. برای مثال، در تعامل با خویشاوندان هم سطح با شرکت کننده و در ارتباط کودک و بزرگسال که در آن شرکت کننده در جایگاه بالاتری قرار دارد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که افراد در بافت های مختلف از راهکارهای متفاوتی برای عذرخواهی استفاده می کنند.
تحلیل خطاهای تلفظی خوشه های همخوان توسط زبان آموزان عراقی زبان انگلیسی براساس نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی خطاهای تلفظی خوشه های همخوان انگلیسی در بین زبان آموزان عراقی زبان انگلیسی با رویکرد نظریه بهینگی می پردازد. به این منظور، 40 دانشجوی سال اول دانشگاه در رشته های مختلف با سن 18 تا 25، براساس نمره هایشان در آزمون تعیین سطح آکسفورد از سطح مبتدی و متوسطه پایین انتخاب شدند. با استفاده از ابزارهای گوناگون مانند آموزش خواندن و آزمون روخوانی با صدای بلند و همچنین با آگاهی از مقوله مشکلات اصلی تلفظ توسط زبان آموزان عربی ارائه شده توسط یاوش (Yavas, 2011)، تحلیل بهینگی در پژوهش به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد که در تلفظ خوشه های آغازه با دو همخوان، *COMPLEX onset به عنوان محدودیت مرتبه بالا در عربی عراقی اغلب نقض می شود، زیرا در عربی عراقی واژه های بسیاری با #CCV شروع می شوند. همچنین، *#CCC هرگز در عربی عراقی نقض نمی شود و شرکت کنندگان سعی در شکستن خوشه داشتند و مرتبه این محدودیت در انگلیسی و عربی عراقی متفاوت است. در تلفظ خوشه پایانه دو همخوان، اگرچه *CCcoda هرگز در عربی عراقی نقض نمی شود، مرتبه این محدودیت در گفتار زبان آموزان تغییر نمی کند. ولی، برای تلفظ واژه ها با ساختارVCCC(C)# ، رتبه بندی دو محدودیت *CCCCcoda و *CCCcoda در گفتار زبان آموزان، مرتبه بالا خواهد داشت، درصورتی که رتبه این دو محدودیت در انگلیسی پایین است.
استعاره هایی که با آن ها پیر می شویم: مطالعه شناختی استعاره های قوجالیق (پیری) در شعر ترکی آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون در تلاش است تا انعکاس پیری در شعر ترکی آذربایجانی را بررسی نماید. پیکره زبانی پژوهش پیش روی شامل اشعار ترکی آذربایجانی شهریار (1988-1906) و هفت شاعر دیگر است. پنجاه بیت شعر ترکی آذربایجانی در مورد قوجالیق (پیری) به عنوان پیکره زبانی این پژوهش انتخاب شد. در گام نخست، تمامی استعاره ها از پیکره زبانی استخراج شده و آن گاه نگاشت های مربوطه ارائه شد. در نهایت، حوزه های مبدأ در استعاره های قوجالیق استخراج و گزارش شد. نتایج این مقاله نشان می دهد که سالمندی با چهارده استعاره برجسته در شعر ترکی آذربایجانی بیان می شود. علاوه بر این، پژوهش حاضر نشان می دهد که برخی از استعاره ها بین فرهنگ ها مشترک اند، به ویژه استعاره های مربوط به زوال که مبتنی بر تجربیات بدنمند انسان اند. این در حالی است که استعاره های دیگر بیشتر مبتنی بر فرهنگ آذربایجانی شاعران بوده و بسیار متاثر از آداب، سنت ها، دین و اقتصاد آنان است. همچنین، زوال جسمانی، و نه زوال روحی، یک حوزه ایده آل برای مفهوم سازی شاعر است، زیرا این حوزه به وضوح مشخص بوده و مردم معتقدند که آن را به خوبی می شناسند.
شبه وندها: شواهدی از زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد و نمونه هایی در زبان فارسی مشاهده می شود که می توان این سازه ها را شبه وند یا نیمه وند و یا وندواره نامید. در حالی که این سازه ها در فارسی به تنهایی نیز به کار می روند و کاربرد مستقل دارند در الصاق به واژه های دیگر مانند وندهای اشتقاقی عمل می کنند و تغییر معنایی حاصل می شود. این شبه وندها به هر پایه ای الصاق نمی شوند و پایه به لحاظ معنایی لازم است واجد شرایطی باشد که پذیرای شبه وند باشد. این شبه وندها زمانی که به عنوان تکواژ آزاد یا واژه ای مستقل در جملات و عبارات به کار می روند بسامد بیشتری دارند و محدودیت فوق در سطح گروه و جمله اعمال نمی شود. تعدادی از شبه وندهای پرکاربرد فارسی در این مقاله بررسی می شود اما این پژوهش شامل همه شبه وندهای موجود در فارسی امروزی نیست. پژوهش حاضر از نوع همزمانی است و تغییرات تاریخی را بررسی نمی کند با این پیش فرض که محتمل است این شبه وندها در مسیر تغییرات زبانی مبدل به وند شوند. نمونه های این مقاله غالباً از فارسی گفتاری هستند و شامل هر دو پیش شبه وندها و پس شبه وندها می شوند. و در واقع در فارسی هر دو نوع مشاهده می شوند. پژوهش حاضر وجود شبه وندها را با ویژگی های مختص به خود در فارسی امروزی مانند برخی از زبان های دنیا به اثبات می رساند سازه هایی که جایگاه بینابینی واژه از یکسو و وند از سوی دیگر دارند در حالی که هر دوی آنها را شامل می شوند.
تأثیر آموزش پردازش محور و بروندادمحور بر فراگیری زمان حال ساده زبان آموزان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دقیق تأثیر آموزش پردازش محور و برونداد محور بر رشد فراگیران زبان انگلیسی در درک و تولید زبان حال ساده انگلیسی انجام شد. نتایج حاصل از این مطالعه به بحث پایان ناپذیر در مورد تأثیرات آموزش پردازش محور (PI) در مقایسه با آموزش برونداد محور (OI) کمک کرده است. به منظور مطالعه حاضر از بین 70 زبان آموز زبان انگلیسی در یک مرکز زبان خصوصی در ایران 40 زبان آموز پیش از متوسط زبان انگلیسی در گروه PI و 20 شرکت کننده در گروه OI قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه آموزشی پردازش محور، فعالیت های ورودی پردازشی را دریافت کردند، در حالی که شرکت کنندگان در گروه آموزشی مبتنی بر خروجی، فعالیت های خروجی ساختار یافته را دریافت کردند. نتایج آمار توصیفی و تحلیلی نشان داد که اگرچه شرکت کنندگان در گروه آموزش پردازش محور از نظر دانش دریافتی در ساختار مورد نظر، یعنی زمان حال ساده، به طور قابل توجهی از شرکت کنندگان در گروه آموزش مبتنی بر خروجی بهتر عمل کردند، اما هر دو نوع دستورالعمل به طور قابل توجهی تأثیر مثبتی بر دانش تولید جملات زبان حال ساده شرکت کنندگان داشتند و تفاوت بین اثربخشی این دو نوع آموزش بر دانش مولد شرکت کنندگان معنی دار نبود.