مطالب مرتبط با کلیدواژه

سایشی شدگی


۱.

تحلیل فرایندهای آوایی گویش گیلکی بر مبنای اطلس زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حذف گیلکی فرایندآوایی مرکزی شدگی افراشتگی سایشی شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۴ تعداد دانلود : ۶۷۱
در این پژوهش، می کوشیم ضمن تهیه اطلس زبانی استان گیلان به سه پرسش عمده پاسخ دهیم: (1) در سطح استان گیلان و در محدوده گویش گیلکی، چه فرایندهای آوایی رخ می دهد؟ (2) آیا تقسیم بندی سنتی گیلکی به گونه های بیه پس در مناطق غربی استان و بیه پیش در نواحی شرقی استان، مبنایی آوایی دارد؟ (3) آیا وقوع فرایندهای آوایی در شهرستان های مرکزی استان با شهرستان های غیرمرکزی از الگویی متفاوت تبعیت می کند؟ برای پاسخ به این پرسش ها 100 واژه از مقولات واژگانی مختلف مانند اسم، فعل، صفت، ضمیر و غیره انتخاب شد و تلفظ اهل زبان از طریق ضبط صدا و مصاحبه گردآوری شد. یافته های تحقیق نشان می دهد 18 نوع فرایند آوایی در سطح استان گیلان و در محدوده گویش گیلکی دیده می شود که از این میان، مرکزی شدگی، افراشتگی، حذف و سایشی شدگی به ترتیب پربسامدترین فرایندهای آوایی استان هستند. در خصوص پرسش دوم پژوهش مشخص شد که میان تنوعات آوایی و متغیر جغرافیایی همبستگی وجود دارد و بنابراین تقسیم بندی گیلکی به دو ناحیه بیه پس و بیه پیش منطق و توجیه آوایی دارد. هم چنین، مشاهده شد که در شهرستان های غیرمرکزی استان و در رأس آن رودسر در مجاورت استان مازندران، بسامد فرایندهای آوایی بیشتر از شهرستان های مرکزی استان است و به این ترتیب پاسخ پرسش سوم تحقیق مثبت است.
۲.

نقش مشخصة [گستردگی چاکنای] در رفتار واجی سایشی های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سایشی شدگی سایشی ها [+گستردگی] واک داری پساسایشی و سایشی شدگی آغازه دمیده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۲ تعداد دانلود : ۶۵۹
نقش تقابلی مشخصة [گستردگی چاکنای] در توصیف همخوان های انسدادی و سایشی در سایر زبان ها مانند زبان انگلیسی تأیید شده است؛ ولی در زبان فارسی، نقش این مشخصه تنها درمورد انسدادی ها بررسی شده و درمورد نقش آن در رفتار واجی همخوان های سایشی پژوهشی انجام نشده است. در این مقاله، نشان می دهیم که در چارچوب نظریة زمان بندی چاکنایی، توصیف سایشی ها با این مشخصة حنجره ای توجیه آوایی می یابد، سپس براساس فرض تمایزدهندگی آن در همخوان های سایشی، امکانات آوایی زبان فارسی در چارچوب رویکرد اشتقاقی را برمی شماریم و درنهایت نشان می دهیم که با استفاده از آن می توانیم درمورد برخی فرآیندهای به ظاهر بی ارتباط با هم، مانند سایشی شدگی انسدادی ملازی، سایشی شدگی آغازة دمیده و واک داری پساسایشی، تحلیلی اقتصادی تر و کارآمدتر در چارچوب نظریة خودواحد و نظریة بهینگی ارائه دهیم؛ به همین دلیل، پیشنهاد می کنیم که انفجاری های بی واک و سایشی های بی واک در یک طبقة طبیعی درنظر گرفته شوند که وجه مشترک آن ها نه با نبود یک مشخصه، یعنی [-واک]، بلکه با بود مشخصة [+گسترده] تعریف می شود؛ این در حالی است که جفت واک دار آن ها نیز با توجه به مشخصة [-گسترده] در یک طبقة طبیعی جای می گیرند.
۳.

تجزیه و تحلیلِ صوت شناختیِ سایشی شدگیِ انسایشی های /ʤ/ و /ʧ/: فرضیة جوازدهیِ سرنخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سایشی شدگی انسایشی صوت شناختی جوازدهی سرنخی جوازدهی نوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۸ تعداد دانلود : ۵۶۱
تجزیه و تحلیلِ صوت شناختیِ فرایندِ سایشی شدگیِ[1] همخوان های انسایشی در گفتارِ پیوستة[2] فارسی نشان می دهد که سایشی شدگیِ انسایشی های فارسی مبتنی بر جوازدهیِ سرنخی[3] (استریادی[4]، 1997 و 2001؛ فلمینگ[5] 2002) و نه جوازدهیِ نواییِ[6] گفتار (نسپر[7] [P1] و فوگل[P2] [M3] [8]، 1986) است. فارسی زبانان مهم ترین هم بستة ادراکی[9] همخوان های انسایشی، یعنی دیرشِ سکوت[10]، را در توالی انسایشی- انسدادی به دلیلِ هزینه و کوششِ بالای تولیدی، بر روی موجِ صوتیِ گفتار پیاده نمی کنند. پنج گویشور مرد، بین سنین 20 تا 30 سال، همخوان های انسایشی /ʧ/ و /ʤ/ را قبل از انسدادی های لبی /p, b/، دندانی /t, d/ و کامی /k, g/ سه بار تکرار کردند و درنتیجه 720 نمونة آوایی به دست آمد. سبکِ گفتار، فارسیِ غیررسمیِ محاوره ای است که در شهر تهران به آن صحبت می شود. تجزیه و تحلیلِ آکوستیکیِ داده ها نشان می دهد که در نمونه های انسایشیِ فاقدِ بست، خنثی شدگیِ مقوله ایِ[11] انسایشی به سایشی روی داده است و در نمونه هایی که بستِ انسایشی به طورِ ناقص تولید شده است، کاهشِ مدرجِ[12] سرنخ های صوت شناختی[13]، منجربه سایشی شدگیِ آوایی شده است، در این نمونه ها، تمایز واجیِ مقوله های انسایشی- سایشی حفظ شده است.
۴.

بررسی فرایندهای سایشی شدگی، ناسوده شدگی و حذف در گونه زبانی سیرجانی: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تضعیف حذف سایشی شدگی ناسوده شدگی نظریه بهینگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۶
پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به توصیف و تحلیل برخی از ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی واﺟﯽ تضعیف نظیر سایشی شدگی، ناسوده شدگی و حذف در گونه زبانی سیرجانی می پردازد. این تحلیل براساس ﻧﻈﺮﯾه ﺑﻬﯿﻨﮕﯽ اﺛﺮ ﭘﺮﯾﻨﺲ و اﺳﻤﻮﻟﻨﺴﮑﯽ (1993 و 2004) انجام می شود که یکی از نظریه های محدودیت بنیاد اﺳﺖ. به منظور انجام این پژوهش، 10 گویشور مرد و زن 50- 65 ساله و کم سواد به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های زبانی با استفاده از ضبط گفتار آزاد، مصاحبه با گویشوران و منابع کتابخانه ای موجود در ارتباط با گونه زبانی سیرجانی جمع​آوری شدند. داده های جمع آوری شده پس از تائید توسط پژوهشگر بومی این پژوهش، براساس نوع فرایندی که در نتیجه ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻫﺎی وفاداری و ﻣﺤﺪودﯾﺖﻫﺎی ﻧﺸﺎﻧﺪاری صورت می گیرد، طبقه بندی و رتبه بندی شده اند. ﻧﺘﺎﯾﺞ به دﺳﺖ آﻣﺪه از اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ  نشان می دهند که ﻋﺎﻣﻞ وﻗﻮع ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﻀﻌﯿﻒ در نظریه ﺑﻬﯿﻨﮕﯽ، ﻣﺤﺮک آواﯾﯽ در ﮐﺎﻫﺶ ﮐﻮﺷﺶ ﺗﻮﻟﯿﺪی اﺳﺖ. اﯾﻦ محرک آوایی در قالب محدودیت LAZY ﺻﻮرتﺑﻨﺪی ﻣﯽﺷﻮد. همچنین نوع محدودیت رﺧﺪاد ﻫﺮ ﮐﺪام از ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی واﺟﯽ تضعیف در گونه زبانی سیرجانی مشخص شد. 
۵.

تحول فرایند تضعیف در گویش تاتی خلخال (دِرَو) از ایرانی باستان تا به امروز: بر پایه نظریه بهینگی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظریه بهینگی گویش تاتی خلخال نرم شدگی سایشی شدگی واکدار شدگی حذف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۷
کاهش قدرت یک آوا را تضعیف می نامند. در تحقیق حاضر تحول فرآیند تضعیف در گویش تاتی خلخال (دِرَو)  از دوره ایرانی باستان تا به امروز توصیف می شود. فرایندی که در طی آن آواهای ایرانی باستان با درجه گرفتگی کمتری در گویش تاتی به کار می روند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در گویش تاتی خلخال فرایندهایی از جمله سایشی شدگی، واکدار شدگی و حذف در رابطه با همخوان ها وجود دارد. در پژوهش حاضر فرایندهای مذکور بر مبنای نظریه بهینگی تحلیل و مشخص شدند. در فرآیند تحول تاریخی گویش تاتی خلخال صورت های بهینه صورت هایی هستند که در آنها فرآیند تضعیف اعمال شده است. از این رو، این فرایند محدودیت های نشانداری هستند که بر تعیین صورت بهینه حاکم اند..