فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۱۶۱ تا ۱۰٬۱۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
345 - 358
حوزههای تخصصی:
بار شناختی مقدار تلاشی است که ذهن برای پردازش اطلاعات انجام می دهد و زمانی که بار شناختی بالا یا اضافی باشد منجر به پیامدهایی همچون عدم تمایل به یادگیری، عدم توانایی در یادآوری اطلاعات از حافظه درازمدت و درک اطلاعات می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی بار شناختی کلاس های آنلاین برای فراگیران زبان های خارجی با استفاده از یک مطالعه کیفی است. پژوهش حاضر از رویکرد کیفی با استفاده از تئوری گراندد (1967) تلاش کرده است به اهداف خود برسد. جامعه آماری پژوهش کلیه فراگیران زبان انگلیسی دانشگاه آزاد تبریز هستند که از بین آنها 16 فراگیر با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها، مؤلفه های بارشناختی فراگیران از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای ارزیابی روایی و پایایی مصاحبه ها از روش لینکولن و گوبا (1985) و ضریب کاپا (663/0) بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که در کل 27 کد به عنوان مؤلفه های بار شناختی در کلاس های آنلاین شناسایی شدند که تحت شش مؤلفه اصلی شامل فرایند یادگیری، انجام تکالیف، زمان کلاس، محیط، کیفیت نرم افزار و بار مطلوب دسته بندی شدند. این مؤلفه های اصلی نیز خود تحت سه مؤلفه انتخابی شامل بارشناختی درونی، بار شناختی بیرونی و بارشناختی مطلوب طبقه بندی شدند.
A Comparative Analysis of the Perceived Effects of Interactionist and Interventionist Dynamic Assessment Models in the Improvement of Speaking Subskills Among Iranian EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۳, Fall & Winter ۲۰۲۳
225 - 245
حوزههای تخصصی:
Dynamic assessment offers a holistic approach to evaluation by embedding assessment within instruction. Despite evidence suggesting the effectiveness of DA in language classrooms, there remains a reluctance among teachers to adopt DA practices. This reluctance stems from a lack of understanding of how DA models impact specific learning outcomes, particularly in speaking skills. One main contributing factor is the dominance of quantitative DA studies, which do not contextualize the differences between DA models. With an inductive thematic analysis design, this study explored the perceived effects of interactionist and interventionist DA models on speaking accuracy, fluency, and complexity among Iranian EFL students. Thirty undergraduate intermediate EFL learners from Islamic Azad University, North Tehran Branch, were recruited through purposive sampling. Each participant had received one hundred hours of speaking lessons with one of the DA models embedded before participating in a semi-structured interview. The analysis of participants' perceptions and reflections revealed that both DA models were well-received for improving speaking skills but had different effects on subskills. Learners perceived the interactionist model as an effective teaching method that improved their speaking accuracy and complexity but reduced fluency, while the interventionist model favored fluency at the expense of grammatical accuracy and complexity.
مقایسه استعاره مفهومی فضیلت اخلاقی راستی در متون فارسی میانه و فارسی دری (مقایسه موردی: مینوی خرد و گلستان سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده ، پاسخ به این پرسش است که مفهوم استعاره «راستی» در دو متن مینوی خرد و گلستان سعدی دارای چه حوزه های مبدایی بر اساس نظریه «استعاره معاصر» هستند و نتیجه مقایسه آن ها با یکدیگر چیست.. داده های تحقیق نشان می دهد که 5 نام نگاشت : شیء، عمل، مسیر، سخن و زیورآلات برای مفهوم «راستی» در دو متن مینوی خرد و گلستان سعدی یافت شده است. نام نگاشت های شیء وعمل با تفاوت بسامد، در هر دو متن مشترک بود. [راستی مسیر است] و [راستی سخن است] فقط در مینوی خرد و [راستی زیورآلات است] فقط در گلستان سعدی مشاهده شدند. از آنجا که گفتمان در دو وجه عملی (تمدن) و نظری (فرهنگ) بر ذهنیت ها اثر می گذارد، شاید بتوان گفت که [راستی زیورآلات است] به عنوان نشانی از وجه تمدنی گفتمان ، در گلستان بیشتر مورد تاکید بوده در حالیکه [راستی سخن است] و [راستی مسیر است] تاکید بر وجه فرهنگی گفتمان در مینوی خرد دارد، که البته هیچکدام از این دو وجه بر دیگری ارجحیتی ندارد و فقط نشان از آن دارد که در ایران پیش و پس از اسلام گفتمان «راستی» اهمیت داشته است.
تحلیل رایانشی زبان گونه براهویی رایج در جنوب کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
21 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کمّی-رایانشی و با بهره گیری از روش های نوین گویش سنجی به تحلیل انبوهه زبان گونه براهویی رایج در شهرستان رودبارجنوب واقع در استان کرمان می پردازد. در این راستا به مدد امکانات بسته نرم افزاری گویش سنجی و نقشه نگاری، پراکنش جغرافیایی متغیرهای زبان شناختی موجود در این گونه زبانی را ارائه می دهد. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه ای حاوی 208 واژه و 10 جمله پایه بر اساس پرسشنامه های «طرح ملی اطلس زبانی ایران» و «فهرست واژگان پایه موریس سوادش» بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل و پردازش داده ها نشان داد این زبان گونه دارای وجوه اشتراک و افتراقی با گویش رودباری رایج در منطقه رودبارجنوب است. وجه اشتراک این زبان گونه با گویش رودباری کاربرد همخوان های لبی /gʷ/ و /χʷ/، واج چند زنشی /r/ و واکه های مرکب /Iə/ و /ʊə/، سخت کامی شدگی و سایشی شدگی است و وجه افتراق آن با گویش رودباری مواردی همچون کاربرد واژگان خاص براهویی، وندهای مصدرساز /-eng/، جمع ساز æk/ و /k/، نمود استمراری æ/-/، نهی /pæ/ و /fæ/، نفی /pæ/، /piə/، /p/، /fæ/، /f/، /to/، /t/ و درنهایت کاربرد خاص زمان، وجه و نمود است.
تکمله ای بر تصحیح قصه حسین کرد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تکمله ای بر تصحیح قصه حسین کرد شبستری، به کوشش ایرج افشار و مهران افشاری است که به دو بخش تقسیم می شود: بخش نخست نقد ضبط و تصحیح ابیاتی از شاعران مختلف، در لابه لای قصه که در آن، این ابیات به سه بخش تقسیم شده اند: ابیات با ضبط درست و سراینده مشخص که مصححان به سرایندگان یا مأخذ اشعار اشاره نکرده اند؛ ابیاتی که از نظر وزن و قافیه اشکالی ندارند، اما سراینده آنها نامعلوم است؛ ابیاتی که در ضبط و تصحیح آنها اشکال یا اشکالاتی وجود دارد و ضبط ناصحیح، اختلالاتی در وزن و قافیه آنها به وجود آورده که مصححان اثر، آنها را تصحیح نکرده اند یا در شعر شاعر تصرف شده و درنتیجه، بیت یا ابیات دیگری عرضه شده است. این ابیات بیشتر با مراجعه به آثار شاعران و توجه به سنت ادبی فارسی تصحیح شد. در بخش دوم این مقاله ضبط برخی کلمات، به ویژه کلمات و جملات ترکی، بررسی و تصحیح شده و تعلیقات روشن کننده بر آنها افزوده شده است؛ در این بخش با مراجعه به دو نسخه خطی، فرهنگ های ترکی به فارسی، یافتن قرائن کمک کننده در متن و متون دیگر و همچنین توجه به بافت داستان و متن، کلمات و جملات، از حیث تلفظ و معنی، تصحیح و تعلیقاتی بر آنها نوشته شد.
واژگان، جملات و عبارات ترکی اقتضا می کرد مصححان نگاه دقیق تری به این مقوله ها می کردند که متأسفانه چنین نیست و در مقاله حاضر، تمرکز بر روی آنها بوده است. با افزودن این تصحیحات و تعلیقات می توان متن منقح تری از قصه حسین کرد شبستری به دست داد.
دستوری شدگی ساخت آینده در برخی زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۹) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
43 - 69
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل درونی دگرگونی های زبانی فرایند دستوری شدگی است و منظور از آن اعطای ماهیت یا نقشی دستوری به واژه ای است که پیش تر آزاد و مستقل بوده است. بررسی های تاریخی بیانگر آن است که اکثر فعل های کمکی در بسیاری از زبان های دنیا قبلاً فعل واژگانی بوده اند و کاربرد ثانوی آنها در نقش فعل کمکی نتیجه موردی از دستوری شدگی با عنوان معین شدگی است. این مقاله با بررسی شواهد و نمونه هایی از برخی از زبان های ایرانی میانه و نو، به ویژه زبان ها و گویش های مرکزی ایران، مشخص می سازد که به موازات و مشابه با آنچه در تحولِ زبان فارسی میانه به نو رخ داد و فعل واژگانی «خواستن» با تبدیل شدن به فعل کمکی برای بازنمایی مفهوم آینده مورد استفاده قرار گرفت، در این زبان ها نیز فعل جعلی «کامیدن» دستخوش تغییر شده و به فعل کمکی آینده ساز تغییر یافته است. ولی با این تفاوت اساسی که در این زبان ها فعل مذکور با از دست دادن کاربرد واژگانی خود به عنوان یک واژه مستقل، به طور کامل به فعلی کمکی یا در مواردی حتی به ادات کمکی تبدیل شده است.
وندهای زبان پشتو از منظر رویکرد صرف واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
167-188
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، فرایندهای اشتقاق و تصریف در زبان پشتو در قالب رویکرد «صرف و واج شناسی واژگانی» بررسی و تحلیل شده است. در این مقاله، ۱۳۱ وند زبان پشتو، از جمله ۴۰ وند تصریفی و ۹۱ وند اشتقاقی، را با توجه به رفتارشان نسبت به پایه های که به آن متصل می شوند در چارچوب رویکرد کیپارسکی (۱۹۸۲) در دو طبقه خنثی و غیرخنثی تقسیم و بررسی شده اند. این پژوهش نشان می دهد که بیشتر وندهای زبان پشتو یا تکیه برند یا اتصال آنها به پایه موجب تغییر جایگاه تکیه می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که رویکرد کیپارسکی (۱۹۸۲) که به عنوان یک نظریه مطرح برای مطالعه ساختمان واژه های انگلیسی تدوین شده است، قابلیتِ تحلیل وندهای خنثی و غیرخنثی در زبان پشتو را نیز دارد. بر اساس این پژوهش، بیشتر وندهای زبان پشتو غیرخنثی هستند و در لایه اول قرار می گیرند. لازم به ذکر است که تعداد وندهای خنثی در مقایسه کمتر، ولی کاربرد آنها در زبان وسیع تر است. علاوه براین، همان طور که نظریه صرفِ واژگانی فرض می کند، پسوندهای خنثی و غیرخنثی بر اساس فرضیه ترتیب سطوح سازماندهی شده اند.
مفهوم واژه ی پارسی باستان bāji-در منابع دوره ی هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی ملل bāji- پرداز مندرج در کتیبه های هخامنشی، با فهرست هرودوت از شهربی های خراج گزار و نیز برداشت متاخر از مفهوم واژه ی باج/ باژ در فارسی میانه و نو، سبب شده که bāji-، غالبا در معنای خراج و گزیتی در نظر گرفته شود که به صورت موظفی پرداخت می شده است. با این حال، بررسی دقیق تر منابع دوره ی هخامنشی و به ویژه بند ششم از سنگ نبشته ی داریوش اول در نقش رستم DNb و رونوشت ایلامی آن و همین بند از کتیبه ی XPl، در پرتو نوشته های یونانیان و الواح ایلامی بارو و اسناد آرامی، اختیاری بودن bāji- را، حداقل در اوایل دوره ی هخامنشیان، پررنگتر می کند. آنچه که از کتیبه ی DNb برداشت می شود اینکه، bāji- در حد توان و استطاعت پرداخت می شده و غالبا با هدیه ای متقابل از سوی شاه همراه می شده است. فرایند ثبت و ضبط دقیق bāji- و هدیه، همچون صورت های الزام آور از خراج و مالیات، به تدریج تمایز این دو نوع پرداخت را از جهت وظیفه از میان برده است. با این حال، همین تمایز اولیه سبب شده است که حداقل بخشی از پرداخت های شهرب ها و طبقات فرادست به خزانه، در قالب کالاهای نفیس و هنرمندانه صورت گیرد که می توان آن را، یکی از عوامل گسترش هنرهای ایرانی در دوره ی هخامنشیان دانست.
رمزگذاری موضوع در محمول تجربی «تمشا کردن» در کردی گروسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
35 - 67
حوزههای تخصصی:
«تمشا کردن» محمولی تجربی در کردی گروسی است که ساخت موضوعی و رویدادی آن به صورت یک محمول مرکب فعل یاری بیان می شود. این پژوهش به جستار چگونگی رمزگذاری موضوع ها در ساختار محمول-موضوع «تمشا کردن» بر اساس منظر رده شناختی کرافت (2022) می پردازد. هدف آن بررسی این است که «تمشا کردن» از چه راهبردهایی برای بیان نقش شرکت کننده هایش بهره می جوید، بخش های سازنده ی آن میزبان کدام کارکردهای دستوری و معنایی هستند و چگونه ساخت رویدادی این محمول در راستای ساخت موضوعی اش بازنمایی می یابد. بدین منظور، پژوهشی میدانی صورت گرفت و 30 گویشور بومی کردی گروسی مصاحبه شدند. فیلم «داستان گلابیِ» ولس چیف بستر گرداوردی داده ها واقع شد و روایت های کردی ضبط شدند. 88 نمونه ی دارای محمول «تمشا کردن» از پیکره ی گفتمانی فوق، برای بررسی راهبردهای رمزگذاری موضوع استخراج شدند. مشاهده شد که این محمول مرکب تجربی در رمزگذاری موضوع شرکت کننده ها و نوع رویدادی که بیان می کند دارای بازنمایی های گوناگونی بود. اساساً از راهبرد تجربه-محور بهره می جست و تجربه گر را به صورت یک عبارت موضوعی فاعلی بیان می کرد. اما موضوع محرک آن در کاربرد راهبرد رمزگذاری تنوع قابل ملاحضه ای را نمایان می کرد و به صورت های عبارت موضوعی مفعولی، عبارت موضوعی متممی، و عبارت موضوعی بند متممی بازنمایی می یافت. از میان 88 نمونه از محمول «تمشا کردن»، تنها 16 مورد ساخت موضوعی فاعلی-مفعولی داشتند. پربسامدترین راهبرد رمزگذاری موضوع، راهبرد رمزگذاری فاعلی-متممی شناسایی شد که دارای محرک مکانی/هدف بود. این محمول مرکب همچنین مشاهده شد که به صورت یک زیررویداد در ساخت فعل پیاپی شرکت می جست و در برخی موارد با ساخت رویدادی متفاوتی بیان می شد.
بررسی تطبیقی گرایش های طبیعت گرایانه در آثار صادق چوبک و جک لاندن از دیدگاه نقش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
11 - 38
حوزههای تخصصی:
مکتب طبیعت گرایی مدعی است که هنر و ادبیات باید جنبه علمی داشته باشند و تلاش می کند روش تجربی و جبر علمی را در ادبیات رواج دهد. در ایران، صادق چوبک یکی از نویسندگانی است که گرایش های طبیعت گرایانه مشهودی در آثار خود بروز می دهد. مشابه چنین تصوری، در ادبیات آمریکا برای جک لاندن وجود دارد. بااین حال، ادعای تعلق لاندن در ادبیات آمریکا و چوبک در ادبیات معاصر ایران به مکتب طبیعت گرایی موردبحث پژوهشگران ادبی بوده است. پژوهش حاضر بر آن است با بهره گیری از برخی اصول دستور نقش گرای نظام مند هلیدی، تحلیلی از داستان های «مردی در قفس» و «افروختن آتش» داشته باشد تا براین اساس میزان تعلق دو نویسنده به گرایش های طبیعت گرایانه را مورد سنجش قرار دهد. در مرحله نخست، فراوانی رخداد متغیرهای مقوله فرایندهای فرانقش اندیشگانی و مقوله های وجه نمایی و زمان داری فرانقش بینافردی تعیین شدند. سپس، براساس ساختار بند و اصول دستور نقش گرای نظام مند، تحلیلی آماری از میزان فراوانی مؤلفه های موردنظر ارائه شده و با استناد به متن دو داستان تبیینی کیفی از میزان گرایش های طبیعت گرایانه دو نویسنده ارائه شده است. یافته های پژوهش در پیوند با مؤلفه فرآیندهای فرانقش اندیشگانی نمایانگر آن است که سه فرایند مادی، رابطه ای و رفتاری در هر دو اثر بالاترین فراوانی را دارند که این خود تأییدکننده بازنمایی ویژگی های طبیعت گرایی در این آثار است. همچنین، فراوانی پایین فرایندهای کلامی و وجودی در هر دو اثر نشان از نگاه واقع گرا و طبیعت گرایانه نویسندگان دارد. افزون براین، مقایسه داده های به دست آمده از بررسی وجوه بندهای دو داستان نیز نشان می دهد که وجه خبری با اختلاف چشمگیری نسبت به دیگر وجه ها در بالاترین جایگاه قرار دارد که این ویژگی، قابل تعمیم به بیشتر آثار روایی است. گفتنی است که فراوانی رخداد دیگر وجه ها ناچیز بوده و نتیجه گیری بر مبنای آن ها پشتوانه محکمی نخواهد داشت. اگرچه به نظر می رسد فراوانی کم وجه هایی همچون شرطی و آرزویی در دو اثر را می توان ناشی از نگاه خالی از ناامیدی نویسندگان دانست. یافته های مربوط به مقوله زمان داری نیز نشان داد که در هر دو داستان زمان گذشته بالاترین میزان رخداد زمان دستوری را دارا است که با توجه به ماهیت روایی داستان های کوتاه، تأییدکننده این حقیقت است که نویسنده روایت گر وقایع طبیعی در زمان گذشته است. افزون براین، به نظر می رسد بتوان درصد پایین فراوانی کاربرد زمان آینده در دو داستان را نشانه ای از نامیدی به عنوان نماد بارزی از ویژگی های مکتب طبیعت گرایی دانست.
بررسی اثر رقابتی بار هیجانی و پدیده شکل - زمینه بر یادآوری واژگان با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
86 - 67
حوزههای تخصصی:
باتوجه به نقش پراهمیت یادآوری ، این موضوع از ابعاد متعدی مورد بررسی قرار گرفته است؛ برای مثال هیجانات که بار هیجانی را شامل می شود و پدیده شکل – زمینه یا مفهومی که در آن یک موجودیت غالب بوده و«شکل» نامیده می شود در حالی که موجودیت دیگر در پس زمینه قرار گرفته و به عنوان «زمینه» شناخته می شود. پژوهش حاضربا استفاده از از فن آوری ردیابی چشم در پی پاسخ به سوالاتی از این قبیل است که آیا پدیده ی شکل-زمینه(محل قرارگیری واژگان به صورت مرکز و اطراف) در به خاطر سپاری واژگان نیز صدق می کند؟در به یادآوری واژگان «بار هیجانی واژگان» یا «محل قرارگرفتن واژگان» مؤثرتر هستند؟ مقدار زمان تثبیت چشم با میزان یادآوری واژه ارتباط دارد؟ جنسیت در به خاطرآوردن واژگان تاثیر دارد؟ حجم نمونه 30 نفرزن و مرد بود. روش پژوهش شبه آزمایشی است. تحلیل آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار Spss نسخه ۲۶ صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد قرارگرفتن واژه در جایگاه «شکل» به تنهایی تأثیر معناداری بر یادآوری آن ندارد (p > 0.05) ؛ واژه های دارای بار هیجانی منفی بالا، حتی در جایگاه «زمینه» با درصد بیشتری نسبت به واژه های خنثی در جایگاه «شکل» یادآوری شدند. این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (p < 0.01) به عبارتی بار هیجانی منفی نسبت به جایگاه واژه نقش برجسته تری در یادآوری دارد. واژه های خنثی در جایگاه «شکل» نسبت به سایر واژه های هیجانی (مثبت تر، مثبت و منفی) در جایگاه «زمینه» در اولویت یادآوری بودند (p <0.05) . بین مدت زمان تثبیت چشم و میزان به یادآوری واژه همبستگی معناداری مشاهده نشد. ، تفاوت معناداری بین زنان و مردان در انتخاب نخستین واژه نبود و هر دو گروه عمدتاً واژه های دارای بار هیجانی منفی بیشتر را به یاد آوردند. مردان بیشتر واژه های خنثی را در جایگاه «شکل» و زنان واژه های هیجانی با بار مثبت را در جایگاه «زمینه» به عنوان دومین واژه به خاطر آوردند.
تحلیل نشانه شناختی زبان بدن دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان در ضمن ارائه کلاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می کوشد تا چگونگی زبان بدن دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگان را در ضمن ارائه کلاسی تحلیل نموده و نوع گفتمان های رایج در زبان بدن آنها را تفسیر نماید. برای نیل به این هدف از رویکرد کیفی از نوع تلفیقی از روشهای مشاهده مشارکتی و پدیدارشناسی استفاده شده است. شرکت کنندگان پژوهش را استادان و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 403 - 1402 تشکیل میدادند. نمونه پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب انتخاب شد و با توجه به اشباع نظری 10 نفر استاد و 18 نفر دانشجومعلم انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها از طریق مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمه-ساختاریافته بوده است که پس از مشخص شدن اهداف تحقیق، ارائه دانشجومعلمان مشاهده و ضبط و مکتوب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل ساختاری - تفسیری استفاده شده است و جزئیات یافته ها مورد تفسیر قرار گرفت. نتایج نشان داد دانشجومعلمان در ارائه کلاسی خود نشانه های زبان بدن را به منظور دوازده نوع گفتمان از جمله گفتمان تکمیل کردن مطالب، گفتمان اقناع سازی، قاطعیت و عدم قاطعیت ارائه دهنده، تاکید بر مطالب کلامی، حفظ و برقراری آرامش، توانمندی و تسلط ارائه دهنده، اعتماد و کم اعتمادی ارائه دهنده، تایید و مخالفت، کنترل و هشدار به دانشجویان، مشارکت دانشجویان در کلاس درس، تعادل و رعایت عدالت و تعامل با دانشجویان استفاده می نمایند. در نهایت می توان گفت با بهره گیری مطلوب و اصولی از مهارت های غیرکلامی میتوان ارتباط موفق تری با دانشجویان داشت و از سوءتفاهم ها و آغاز هرگونه تعارضی جلوگیری کرد.
بررسی، نقد و تحلیل واژگان معادل یابی شده درسنامه زیست شناسی دوره متوسطه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
139 - 158
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به مطالعه موردی واژه های معادل یابی شده در درسنامه زیست شناسی پرداخته شده و سنجش میزان مقبولیت واژه های تخصصی معادل یابی شده به زبان فارسی در درس زیست شناسی دوره متوسطه اول و دوم، بر اساس مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بر پایه معیارهای واژه سازی و واژه گزینی نقد و بررسی شده است. روش تحقیق به صورت کیفی و کمی است. در روش کیفی، پرسش نامه ای از نوع نگرش سنجی بسته به صورت جداگانه به 50 دانش آموز داده شده است و در روش کمی، داده ها با تحلیل آماری بیان شده اند تا تأثیر واژه های معادل یابی شده بر استقبال کاربران سنجیده شود. نتایج تحقیق با توجه به ساخت واژه های معادل یابی شده از نظر بهره وران تفاوت معناداری را نشان می دهد؛ یعنی دانش آموزان با همان اصطلاحات و واژگان تخصصی لاتین بهتر می توانند معنی واژگان را مفهوم سازی و درک کنند. به همین دلیل واژه ها به سه دسته (آشنا، نسبتاًآشنا و ناآشنا) تقسیم شده اند و نظر دانش آموزان در مورد کل واژه های معادل یابی شده بررسی و تحلیل گردید که نتیجه منفی بود. نظر دانش آموزان به این اشاره دارد که معادل های ارائه شده برای واژه های ناآشنا مناسب نیستند؛ اما معادل های ارائه شده برای واژه های آشنا و نسبتاًآشنا از نظر ایشان مناسب تر هستند.
Scrutinizing Applied Linguistics Professors, EFL Teachers, and Parents’ Perspectives on English Instruction at the Primary School Level(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
139 - 171
حوزههای تخصصی:
واکاوی مسائل و چالش های پیرامون زبان عربی در ایران با رویکردی آینده نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
445 - 461
حوزههای تخصصی:
داشتن رویکرد راهبردی به مسائل یکی از ضروریات مدیریت کلان نهادها و سازمان ها است. فهم مسئله اولین گام در هر نوع سیاست گذاری محسوب می شود. نخستین گام سیاست گذاری عمومی، شناخت مسئله و صورت بندی آن برای قرار دادن در دستور کار سیاست گذاری است که فرایندی مجزا در سیاست گذاری عمومی به شمار می آید. هدف از انجام «مطالعات نظام مسائل» به عنوان مطالعه راهبردی، تعیین خطوط کلی بینش و تجربه موجود درباره موضوعات اصلی و کلیدی در حوزه ای مشخص است. به منظور شناسایی، اولویت بندی و گزینش مسائل اولویت دار زبان عربی تحقیقی جامع، کل نگر و راهبردی نیاز است. پژوهش حاضر به واکاوی «نظام مسائل زبان عربی با رویکردی آینده نگرانه» پرداخته، این پژوهش در زمره پژوهش های کاربردی محسوب می شود، زیرا با واکاوی نظام مسائل زبان عربی به دنبال ایجاد مبنایی برای سیاست گذاری حل مسائل زبان عربی است. روش گردآوری اطلاعات احصای مسائل زبان عربی با رویکرد توصیفی اکتشافی برپایه تلفیقِ روش های کمّی و کیفی بوده و روش تحلیل اطلاعات، مبتنی بر تحلیل مضمون (به عنوان راهبرد پژوهش) است. گردآوری داده ها از طریق مطالعات اسنادی، انجام مصاحبه، اجرای پرسش نامه و برگزاری نشست تخصصی صورت گرفت. نتایج نشان می دهد ابرچالش زبان عربی در ایران «خلاء گفتمان غالب در حوزه زبان عربی در ایران» است. خلاء گفتمانی که از«رهاشدگی زبان عربی در ایران» حکایت می کند؛ سه چالش کلیدی به عنوان اولویت دارترمسائل شامل ورود هوش مصنوعی به آموزش زبان عربی، عدم ارتباط بین آموزش زبان عربی و مهارت های مورد نیاز بازارکار و دوگانگی آموزش زبان عربی با هدف فهم متون دینی و یا اهداف عمومی است. رویکرد آینده نگر به مسائل پیش روی زبان عربی و توجه به تغییرات جدید در سپهر فناوری و تأثیر آن بر بروز چالش های نوظهور و جدید از جمله ورود هوش مصنوعی به آموزش زبان عربی، از نوآوری های این مقاله است و وجه تمایز این مقاله با پژوهش های پیشین است.
بررسی نقش کتاب های آموزش زبان آلمانی به غیر آلمانی زبان ها برای کسب آمادگی شرکت در آزمون های رسمی زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر میزان هماهنگی میان آزمون های استاندارد بین المللی و محتوای آموزشی در کلاس های یادگیری زبان آلمانی را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. ضرورت و فایده محتوای درسی برای رسیدن به اهداف آموزشی بر کسی پوشیده نیست و استفاده از کتاب درسی درخور می تواند فراگیران را سریعتر به سمت اهداف قصدشده سوق دهد. یکی از اصلی ترین اهداف آموزش، کسب آمادگی لازم برای شرکت در آزمون های بین المللی زبان آلمانی است. در این مقاله ابتدا مفهوم آزمون بین المللی استاندارد تبیین و سپس شرایط و ویژگی های محتوای آموزشی اثربخش اعم از معیارهای کیفیت و استفاده از انواع تمرین به عنوان گامی لازم برای ایجاد آمادگی پیش از آزمون ذکر می گردد و به این سوال اساسی که «آشنایی با تمرین های کتاب آموزشی چه نقشی را برای آمادگی شرکت در آزمون های استاندارد بین المللی بازی می کند؟» پاسخ می دهد. در اینجا، با استفاده از جدول معیارها با رویکرد تحلیلی، مقایسه تطبیقی میان یکی از آزمون های بین المللی استاندار زبان آلمانی به نام ÖSD B2 و تمرین های یک کتاب آموزشی برای پایان سطح میانی با عنوان Sicher B2 انجام می گردد و در آخر نشان خواهیم داد که آیا تمرین های این کتاب آموزشی شرایط لازم برای ایجاد آمادگی کلی آلمانی آموزان جهت شرکت در آزمون های بین المللی زبان آلمانی را دارند. نتیجه اینکه: Sicher B2 می تواند کتاب آموزشی مناسبی برای ایجاد آمادگی نسبی به منظور شرکت در آزمون بین المللی ÖSD B2 باشد، مشروط بر اینکه مدرسین با شناسایی کمبود ها و بهره گیری از محتوای آموزشی همخوان با سوالات آزمون برای اثربخشی و بهترشدن نتایج یادگیری برنامه ریزی کنند.
پیکربندی روایت، کانونی سازی و نشانه-معنا شناسی داستان کوتاه «ماه نیمروز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه ماه نیمروز از مجموعه داستانی با همین نام نوشته شهریار مندنی پور است. در این مقاله به تبیین و تحلیل پیکربندی روایت، کانونی سازی و نشانه-معناشناسی این داستان پرداخته ایم تا نشان دهیم طرح داستان چگونه شکل گرفته است و این طرح به دنبال بیان چه معنایی است. با استفاده از رویکرد کانونی سازی ژنت به بحث درباره کانونی گر و کانونی شده پرداخته ایم و نقش تصاویر به عنوانِ کانونی گر یا کانونی شده را نشان داده ایم. و با رویکرد نشانه-معناشناسی گرمس نظام های معنایی شکل گرفته در داستان را تحلیل کرده ایم. نتیجه تحقیق نشان می دهد این داستان در خواب پیرمردی در حال احتضار شکل می گیرد درحالی که سه شخصیت عجیب در خواب او به عنوانِ کانونی گر به تماشا و تفسیر تابلوهایی از مرگ می پردازند. با تفسیر آن ها تابلوها از تصویر به کلام تغییر شکل می دهند و گفتمان بوشی داستان به وجودمی آید . ابژه های تصاویر کنشی می شوند و شکل جدیدی از هستی برای آن ها خلق می شود. آن ها سخن می گویند، احساسات و رنج خود را بیان می کنند و گفتمان شوشی داستان شکل می گیرد. به کنش درآمدن تابلوها و استفاده از این طرح روایی، برای بیان ناگفته هایی است که در تصویر نمی توان دید. تصاویر فقط می توانند زمان حال واقعه را نشان دهند ولی با کنشی شدن آن ها، گوشه هایی از گذشته و آینده نیز بیان می شود.
The Ugly, the Promising, and the Good: A Mixed-Methods Study of Shame, Guilt, and Grit among Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present mixed methods study examined the relationship of three constructs within applied linguistics, namely, shame, guilt, and grit among Iranian EFL learners. By considering the principles of positive psychology, the authors tried to determine the existence of any significant association between the variables. In this vein, 263 Iranian students aged between 13 to 18 participated in the study and filled out the questionnaires. Analyses of the data revealed strong negative relatedness between shame and the other two variables, while the learners’ guilt and grit were found to be positively correlated. Expanding the quantitative results, the authors utilized a grounded theory approach and interviewed 30 students to further investigate the shame-inducing factors in L2 classroom and the analyses signaled that the ashamed learners suffer from internal and external shame-provokers. Attending to shame and other negative feelings would possibly reduce the learners’ shame and stress, help them progress in learning and enhance their well-being.
Construction of Intercultural Savoirs Through Interculturally-laden Tasks: An Iranian Experience(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۲, Spring & Summer ۲۰۲۳
1 - 29
حوزههای تخصصی:
A long-standing concern reverberating over the minds of intercultural scholars is how best to incorporate intercultural issues in English language teaching, an issue on which there has been little research in EFL contexts. To fill this gap, this qualitative study examined the efficacy of interculturally-laden tasks in promoting Iranian learners’ intercultural competency in Anzali, Guilan province, Iran. Thus, a group of 22 Iranian intermediate EFL learners were recruited through convenience sampling from a pool of 44 according to their score on Oxford Quick Placement Test. All the participants were 12 females and 10 males aged 21-30. Then, they attended eighteen sessions of intercultural training using Mirrors and Windows: An intercultural communication textbook and completed seven intercultural tasks as a pretest and posttest. Data was collected through seven intercultural tasks and reflective worksheets. Drawing on the qualitative content analysis of intercultural tasks, the findings revealed that the tasks could help the participants increase their intercultural competence. Moreover, three themes were emerged from the analysis of the reflective worksheets as follow: (1) the participants’ evaluation of the ICC course and intercultural tasks, (2) perceptions regarding intercultural development and (3) language skills and anxiety. The implications and suggestions for further research are discussed.
ارزیابی چند وجهی کیفیت ترجمه: مورد مطالعه ترجمه های فارسی کتب مصور تن تن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
429 - 444
حوزههای تخصصی:
کتاب های مصور تن تن، به عنوان یکی از محبوب ترین کتاب های مصور قرن بیستم، در ایران نیز مانند سایر نقاط جهان ترجمه و توسط گروه های سنی مختلف دنبال شده است. ترجمه کتاب های مصور کار دشواری است و حوزه های چالش برانگیز مختلفی در این خصوص وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کیفیت ترجمه معصومه رضاپور از کتاب های مصور تن تن با توجه به جنبه های کلامی و غیرکلامی در چهار حوزه چالش برانگیز اصطلاح، زبان عامیانه، نام آوا و معادل است. بدین منظور، دو متن انگلیسی و فارسی با یکدیگر مقایسه شدند. در بخش کلامی، برای ارزیابی خطاهای ترجمه ای از مدل الف ودینگتون (2001) و در بخش غیرکلامی از مدل کرس و ون لیوون (2006) برای بررسی فرامعانی متون چند وجهی و تعیین نقض رابطه بین تصویر و متن استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که مترجم بیشترین موفقیت را در ترجمه جزیره سیاه (45/7) و کمترین موفقیت را در ترجمه گوش شکسته (36/1-) داشته است. تغییر در فرامعناها تنها در معنای ترکیبی به علت تغییر نوع یا اندازه قلم یا عدم تداوم رنگ اتفاق افتاده است و مواردی از نقض رابطه بین تصویر و متن به دلیل تفاوت های فرهنگی نوع نوشیدنی و تفاوت در جهت نوشتن در این دو زبان یافت شد. بررسی دو وجه کلامی و غیرکلامی حاکی از آن است که مترجم در موارد معدودی که در پی بومی سازی کتب از جهت فرهنگی بوده باعث نقض معنا و رابطه بین متن و تصویر شده است. نتایج تحقیق را می توان در آموزش ترجمه، جهت آگاه سازی مترجمین از حوزه های چالش برانگیزتر ترجمه کتاب های مصور و استفاده هوشمندانه از بومی سازی در راستای عدم نقض رابطه متن و تصویر به کار برد.