
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره 14 پاییز 1403 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
بار شناختی مقدار تلاشی است که ذهن برای پردازش اطلاعات انجام می دهد و زمانی که بار شناختی بالا یا اضافی باشد منجر به پیامدهایی همچون عدم تمایل به یادگیری، عدم توانایی در یادآوری اطلاعات از حافظه درازمدت و درک اطلاعات می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی بار شناختی کلاس های آنلاین برای فراگیران زبان های خارجی با استفاده از یک مطالعه کیفی است. پژوهش حاضر از رویکرد کیفی با استفاده از تئوری گراندد (1967) تلاش کرده است به اهداف خود برسد. جامعه آماری پژوهش کلیه فراگیران زبان انگلیسی دانشگاه آزاد تبریز هستند که از بین آنها 16 فراگیر با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها، مؤلفه های بارشناختی فراگیران از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای ارزیابی روایی و پایایی مصاحبه ها از روش لینکولن و گوبا (1985) و ضریب کاپا (663/0) بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که در کل 27 کد به عنوان مؤلفه های بار شناختی در کلاس های آنلاین شناسایی شدند که تحت شش مؤلفه اصلی شامل فرایند یادگیری، انجام تکالیف، زمان کلاس، محیط، کیفیت نرم افزار و بار مطلوب دسته بندی شدند. این مؤلفه های اصلی نیز خود تحت سه مؤلفه انتخابی شامل بارشناختی درونی، بار شناختی بیرونی و بارشناختی مطلوب طبقه بندی شدند.
بررسی تمایل به خواندن زبان آموزان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علاقه مندی به برقراری ارتباط (WTC) که گاهی اوقات با عنوان علاقه مندی به خواندن (WTR) هم شناخته می شود، اغلب به عنوان بخشی از یک ساختار کلی در نظر گرفته می شود که وابسته به زبان است. در واقع، اصول نظری به کار رفته در تئوری تمایل به برقراری ارتباط (WTC) بدون هیچ توجیه تجربی ای، برای تمایل به خواندن (WTR) به کار گرفته شده است. در این پژوهش، ما تمایل به خواندن را به عنوان یک مفهوم مستقل معرفی و مفهوم پردازی می کنیم. با توجه به اهمیت خواندن در بستر آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (EFL) در ایران، بر آن شدیم تا مفهوم تمایل به خواندن را بررسی کنیم تا درک بهتری از آن به دست آوریم. به همین منظور، با تکیه بر یک مطالعه مبتنی بر نظریه بنیادی (گراندد تئوری)، ۲۵ مصاحبه را انجام داده و از نرم افزار MAXQDA 2022 برای تحلیل محتوای کیفی استفاده نمودیم که شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. تحلیل مذکور منجر به یک دسته بندی مرکزی از تمایل به خواندن در زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی شد که یک ساختار چندبُعدی داشته که با یک طبقه بندی پنج بعدی از یکدیگر متمایز می شوند که شامل: محرک های زمینه ای (محرک های پایین به بالا، محرک های بالابه پایین)، راهبُردها، عوامل بازدارنده، عوامل عِلّی (محرک های مرتبط با کلاس) و تمایل به خواندن می باشند که می توانند تمایل به خواندن را در میان فراگیران EFL شکل دهند. پایایی مدل از طریق شاخص کاپا (کمتر از ۱٫۹۶) برآورد شد که از لحاظ آماری معنادار بود. به طور کلی، نتیجه گیری می کنیم که تمایل به خواندن در EFL را می توان در کنار سایر احساسات مرتبط با زبان که با خواندن EFL مرتبط هستند، در نظر گرفت.
بررسی رابطه بین تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله، و تاب آوری زبان آموزان سطح متوسط ایرانی: مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله و تاب آوری زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی و ایجاد یک مدل معادلات ساختاری انجام شد. در این تحقیق که از نوع توصیفی و از نظر ماهیت کمی بود، 382 زبان آموز با سطح مهارت متوسط با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. همه شرکت کنندگان، دانش آموزان آموزشگاه های مختلف زبان شهرضا بودند. با تأیید مدیران آموزشگاه ها، جمع آوری داده ها در کلاس ها انجام شد و تکمیل پرسش نامه ها به طور متوسط 30 دقیقه زمان برد. از آنها خواسته شد به پرسش نامه هایی در زمینه تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله و تاب آوری پاسخ دهند. مدل سازی معادلات ساختاری و تصویر بصری، مدل پیش فرض را تأیید کرد و تعاملی درونی و قوی بین متغییرهای تفکر انتقادی، عزم یادگیری، حل مسئله، و تاب آوری را نشان داد. با توجه به یافته ها، تفکر انتقادی باعث افزایش عزم یادگیری می شود و عزم یادگیری زبان خارجی باعث افزایش تاب آوری و حل مسئله می شود. علاوه بر این، این مطالعه نشان داد که عزم یادگیری زبان خارجی تأثیر بیشتری بر تاب آوری نسبت به حل مسئله دارد. نتایج این مطالعه دارای پیامدهای آموزشی برای مربیان و سیاست گذاران است.
روش ها و چالش های آموزش زبان انگلیسی به دانش آموزان نابینا و کم بینا در مدارس استثنایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه رویکردها و تکنیک های آموزشی نامناسب، افراد نابینا را از انتخاب رشته های نیازمند به مهارت درزبان خارجه باز می دارد، مطالعات درزمینه آموزش زبان خارجه به چنین فراگیرانی ضرورت دارد. لذا، مطالعه حاضر برآن بوده است تا درباره چالش ها و نقاط قوت معلمان زبان انگلیسی در مدارس نابینایان و کم بینایان ایران و همچنین تکنیک ها و مواد درسی بکارگرفته شده توسط آنان پژوهش نماید. بدین منظور، با درنظرگرفتن روش توصیفی– تحلیلی برای پژوهش، پس از مصاحبه با تمامی معلمان زبان انگلیسی در چنین مدارسی در تهران و مشاهده کلاس های آنان، تحلیل موضوعی روی داده های به دست آمده صورت پذیرفت. یافته ها گویای این مطلب است که با توجه به عدم برگزاری دوره های آموزشی مناسب برای معلمان از سوی وزرات آموزش و پرورش و فقدان مواد درسی مناسب سازی شده، روش قدیمی دستور زبان و ترجمه و نیز تکنیک ها و مواد درسی مشابه با آنچه برای فراگیران بینا به کار می رود، درکلاس های نابینایان نیز مورد استفاده قرار می گیرد. درحالی که طبق پژوهش های اخیر، این فراگیران رفتارهای اجتماعی و شیوه های فراگیری متفاوتی دارند. این پژوهش به سیاست گذاران و کارشناسان این حوزه پیشنهاد می دهد تا باارزیابی مجدد دوره های آموزشی قبل و حین خدمت معلمان نابینایان، دوره هایی مؤثرتر تدوین و برگزار نمایند. همچنین، به ایجاد تکنیک ها و مواددرسی ویژه برای این دسته از فراگیران و تشکیل محیط های آموزشی تلفیقی کارشناسی شده متشکل از دانش آموزان بینا و نابینا توصیه می نماید.
بررسی آموزش نوای گفتار از طریق تمرین های شناختی و فراشناختی در آموزش زبان فرانسه به زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر تمرین های شناختی و فراشناختی بر یادگیری نوای گفتار(عروض) در زبان آموزان ایرانی زبان فرانسوی پرداخته است. با استفاده از یک طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، ۶۰ زبان آموز سال دوم و سوم دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه تمرین های شناختی و فراشناختی دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل از روش های معمول استفاده کردند. نتایج نشان داد که گروه آزمایشی بهبود قابل توجهی در نمرات شنیداری و گفتاری خود داشته است. علاوه بر این، تحلیل های کیفی نشان داد که دانشجویان گروه آزمایشی تجربه یادگیری مثبت تری داشتند و توانستند الگوهای نوای گفتار را بهتر درک و تولید کنند. این یافته ها حاکی از آن است که تمرین های شناختی و فراشناختی می توانند به طور قابل توجهی مهارت های شنیداری و گفتاری زبان آموزان را تقویت کنند. مطالعه به اهمیت ادغام راهبردهای شناختی در آموزش زبان برای بهبود تسلط بر نوای گفتار تأکید می کند. نتایج این پژوهش می تواند برای مدرسان و طراحان برنامه های درسی زبان مفید باشد و نشان می دهد که استفاده از تمرین های مبتنی بر شناخت در برنامه های آموزشی زبان می تواند به نتایج یادگیری موثرتری منجر شود. با بهبود درک و تولید نوای گفتار، زبان آموزان می توانند به مهارت های زبانی بهتری دست یابند که برای ارتباط موثر به زبان خارجی ضروری است.
ارزیابی چند وجهی کیفیت ترجمه: مورد مطالعه ترجمه های فارسی کتب مصور تن تن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب های مصور تن تن، به عنوان یکی از محبوب ترین کتاب های مصور قرن بیستم، در ایران نیز مانند سایر نقاط جهان ترجمه و توسط گروه های سنی مختلف دنبال شده است. ترجمه کتاب های مصور کار دشواری است و حوزه های چالش برانگیز مختلفی در این خصوص وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کیفیت ترجمه معصومه رضاپور از کتاب های مصور تن تن با توجه به جنبه های کلامی و غیرکلامی در چهار حوزه چالش برانگیز اصطلاح، زبان عامیانه، نام آوا و معادل است. بدین منظور، دو متن انگلیسی و فارسی با یکدیگر مقایسه شدند. در بخش کلامی، برای ارزیابی خطاهای ترجمه ای از مدل الف ودینگتون (2001) و در بخش غیرکلامی از مدل کرس و ون لیوون (2006) برای بررسی فرامعانی متون چند وجهی و تعیین نقض رابطه بین تصویر و متن استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که مترجم بیشترین موفقیت را در ترجمه جزیره سیاه (45/7) و کمترین موفقیت را در ترجمه گوش شکسته (36/1-) داشته است. تغییر در فرامعناها تنها در معنای ترکیبی به علت تغییر نوع یا اندازه قلم یا عدم تداوم رنگ اتفاق افتاده است و مواردی از نقض رابطه بین تصویر و متن به دلیل تفاوت های فرهنگی نوع نوشیدنی و تفاوت در جهت نوشتن در این دو زبان یافت شد. بررسی دو وجه کلامی و غیرکلامی حاکی از آن است که مترجم در موارد معدودی که در پی بومی سازی کتب از جهت فرهنگی بوده باعث نقض معنا و رابطه بین متن و تصویر شده است. نتایج تحقیق را می توان در آموزش ترجمه، جهت آگاه سازی مترجمین از حوزه های چالش برانگیزتر ترجمه کتاب های مصور و استفاده هوشمندانه از بومی سازی در راستای عدم نقض رابطه متن و تصویر به کار برد.
واکاوی مسائل و چالش های پیرامون زبان عربی در ایران با رویکردی آینده نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن رویکرد راهبردی به مسائل یکی از ضروریات مدیریت کلان نهادها و سازمان ها است. فهم مسئله اولین گام در هر نوع سیاست گذاری محسوب می شود. نخستین گام سیاست گذاری عمومی، شناخت مسئله و صورت بندی آن برای قرار دادن در دستور کار سیاست گذاری است که فرایندی مجزا در سیاست گذاری عمومی به شمار می آید. هدف از انجام «مطالعات نظام مسائل» به عنوان مطالعه راهبردی، تعیین خطوط کلی بینش و تجربه موجود درباره موضوعات اصلی و کلیدی در حوزه ای مشخص است. به منظور شناسایی، اولویت بندی و گزینش مسائل اولویت دار زبان عربی تحقیقی جامع، کل نگر و راهبردی نیاز است. پژوهش حاضر به واکاوی «نظام مسائل زبان عربی با رویکردی آینده نگرانه» پرداخته، این پژوهش در زمره پژوهش های کاربردی محسوب می شود، زیرا با واکاوی نظام مسائل زبان عربی به دنبال ایجاد مبنایی برای سیاست گذاری حل مسائل زبان عربی است. روش گردآوری اطلاعات احصای مسائل زبان عربی با رویکرد توصیفی اکتشافی برپایه تلفیقِ روش های کمّی و کیفی بوده و روش تحلیل اطلاعات، مبتنی بر تحلیل مضمون (به عنوان راهبرد پژوهش) است. گردآوری داده ها از طریق مطالعات اسنادی، انجام مصاحبه، اجرای پرسش نامه و برگزاری نشست تخصصی صورت گرفت. نتایج نشان می دهد ابرچالش زبان عربی در ایران «خلاء گفتمان غالب در حوزه زبان عربی در ایران» است. خلاء گفتمانی که از«رهاشدگی زبان عربی در ایران» حکایت می کند؛ سه چالش کلیدی به عنوان اولویت دارترمسائل شامل ورود هوش مصنوعی به آموزش زبان عربی، عدم ارتباط بین آموزش زبان عربی و مهارت های مورد نیاز بازارکار و دوگانگی آموزش زبان عربی با هدف فهم متون دینی و یا اهداف عمومی است. رویکرد آینده نگر به مسائل پیش روی زبان عربی و توجه به تغییرات جدید در سپهر فناوری و تأثیر آن بر بروز چالش های نوظهور و جدید از جمله ورود هوش مصنوعی به آموزش زبان عربی، از نوآوری های این مقاله است و وجه تمایز این مقاله با پژوهش های پیشین است.
واکاوی چالش های ترجمه شعر (بر اساس اشعار فارسی و روسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر به عنوان یک صورت هنری خاص، چنان با عناصر زبانی، فرهنگی و زیبایی شناختی خاص خود عجین شده است که ترجمه آن به زبانی دیگر با چالش هایی همراه است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با ذکر مثال ها و نمونه های عملی از اشعار فارسی و روسی، به تحلیل چالش های زبانی و فرهنگی در فرآیند ترجمه شعر پرداخته است و نشان می دهد که ترجمه شعر نه تنها به انتقال معانی واژگان، بلکه به حفظ بافت فرهنگی متن نیز وابسته است. در نهایت، این نتیجه حاصل گردید که هر چند ترجمه کامل و دقیق شعر غیرممکن به نظر می رسد، اما مترجم می تواند با بهره گیری از خلاقیت و درک عمیق فرهنگی، بین عناصر زبانی و فرهنگی توازن لازم را برقرار کرده و ترجمه هایی ارائه بدهد که تا حد ممکن به اصل نزدیک باشند. هدف از انجام جستار پیش ِرو، تأکید بر این نکته است که ترجمه شعر تنها یک فعالیت زبانی نیست، بلکه فرآیندی است که در آن فرهنگ ها و جهان بینی ها به تعامل و تبادل می پردازند. بنابراین مترجمان نه تنها باید به مهارت های زبانی، بلکه به درک عمیق از فرهنگ و بافت زبان مبداء نیز مجهز باشند. در پایان پیشنهاد می گردد که به منظور بهبود کیفیت ترجمه شعر، مترجم رویکرد دیالکتیکی اتخاذ نماید.
اثربخشی یادگیری داده-محور بر توسعه مهارت های نگارشی فراگیران زبان انگلیسی مهارت های سطح خرد در نگارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این مطالعه بررسی تأثیر یادگیری داده-محور (DDL) بر رشد مهارت های نوشتاری فرا گیران زبان انگلیسی است. «مهارت های نوشتاری» در مطالعه حاضر به جنبه های شکلی یا ساختاری زبان، روشی که عناصر زبانی، واژه ها، عبارات، بندها و جملات واحدهای بزرگ تری از زبان را برای انتقال ایده ها و مفاهیم تشکیل می دهند، محدود می شود. هدف عینی تر پژوهش حاضر، مقایسه اثر بخشی یادگیری به روش DDLو روش تدریس متعارف ضمن بررسی معیارهای دانش اظهاری فراگیران از مطالب تدریس شده و نمرات تحلیلی نوشته های آنها بود. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از طرح تحقیقی گروه کنترل پیش آزمون پس آزمون استفاده شد. دو گروه از دانشجویان که در درس «پاراگراف نویسی» شرکت می کردند، از لحاظ مهارت های نوشتاری در سطح خرد، مقایسه شدند. گروه کنترل با روش مرسوم استفاده از کتاب درسی، توضیحات معلم و تمرینات کلاس درس، آموزش دیدند. گروه آزمایش علاوه بر استفاده از کتب درسی، دروس تهیه شده براساس خطوط واژه نما را نیز دریافت کردند. تجزیه وتحلیل های آماری نشان داد که بین دو گروه، از نظر دانش اظهاری تفاوت معناداری وجود دارد. این نتیجه را شاید بتوان بیانگر برتری دروس مبتنی بر DDL نسبت به کتابهای درسی متداول از نظر توسعه مهارت های نوشتاری زبان آموزان (دانش اظهاری) تعبیر کرد. نتایج مربوط به نمرات تحلیلی نشان داد که بین دو گروه از نظر «محتوا»، «واژگان» و «سازمان دهی» تفاوت آماری معناداری وجود ندارد. بااین حال، گروه DDL دانش بیشتری در «کاربرد زبانی» نشان داد که همین امر بیانگر مزیت بیشتر درس های مبتنی بر DDLدر یادگیری و به کارگیری الگوهای دستور زبان است. دستاوردهای عملی این تحقیق در سه حوزه مجزا اما مرتبط استفاده از پیکره های زبانی در آموزش زبان، استفاده از خطوط واژه نما در آموزش زبان و تهیه مطالب درسی مبتنی بر DDL در کلاس های زبان ارائه شده اند. به تهیه کنندگان کتب درسی همچنین توصیه شده است بخش های خاصی از فعالیت های کلاس را به مواد مبتنی بر DDL اختصاص دهند.
نگرش مدرسان زبان نسبت به استفاده نوآورانه از فناوری: مطالعه موردی کشور هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری در آموزش و یادگیری در بسیاری از محافل آموزشی فراگیر شده است، اما این استفاده گسترده به معنای بهرمندی موثر مدرسان از فناوری نمی باشد. این مطالعه به بررسی نگرش مدرسان زبان نسبت به بکارگیری نوآوری های فناورانه می پردازد. موضوع مطالعه با استناد به خلاء پژوهشی پیرامون مهارت های فنی و آموزشی، ابزار فناورانه، اراده، تجربه و نوآوری مدرسان در پذیرش و بکارگیری فناوری طراحی شده است. الگویی بسط یافته، با عنوان WESTINN ، با استناد به مطالعات پیشین (الگوی WST نزک و کریستنسن، 2008، و الگوی WEST فارجون و همکاران، 2018) ارائه و مورد ارزیابی قرارگرفت. پرسش های پژوهش به شرح زیر می باشند: مدرسان زبان، اراده، تجربه، مهارت ، ابزارهای فناورانه و نوآوری های خود را چگونه ارزیابی می کنند؟ آیا الگوی پیشنهادی دربرگیرنده بکارگیری نوآورانه فناوری توسط مدرسان زبان می باشد؟ داده های پژوهش از 115 مدرس زبان در هند، از طریق پرسشنامه ای شامل 48 گویه جمع آوری، و بااستفاده از نرم افزار IBMSPSS v26 مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج بیانگر آن بود که مدرسان نگرش مثبتی نسبت به پذیرش و اجرای فناوری های نوآورانه در کلاس دارند. بعلاوه، تحلیل همبستگی و رگرسیون بیانگر آن بود که الگوی WESTINN، الگویی قوی برای ارزیابی نگرش مدرسان نسبت به پذیرش و بکارگیری نوآوری های فناورانه و آموزشی می باشد. بدین سان، ابزارهای فناورانه و اراده در مرحله اول، و سپس مهارت و نوآوری در استفاده از فناوری بعنوان شاخص ترین مولفه ها شناخته شدند و تجربه نقش معناداری در پذیرش و بکارگیری فناوری ایفا نکرد. یافته های این پژوهش را می توان برای ارزیابی نگرش مدرسان پیرامون بکارگیری فناوری های نوین در کلاس های زبان مورد استفاده قرارداد.