فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۶۶۲ مورد.
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
101 - 130
حوزههای تخصصی:
چالش محوری که انجام این پژوهش را ضروری ساخت، ناکارآمدی برخی رویکردهای سنتی در پیشبرد برندهای سبز در محیط های پیچیده بود؛ رویکردهایی که عموماً موفق به تبیین درست مزایای زیست محیطی و ایجاد تمایز واقعی برای مصرف کنندگان و ذی نفعان نمی شدند. در واکنش به این کاستی، هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش برند سبز هوشمند و تأثیر آن بر تدوین مدل قیمت گذاری سبز به منظور دستیابی به مزیت رقابتی پایدار است. برای دستیابی به این هدف، پژوهشگران با استفاده از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه بازاریابی سبز و نیز تحلیل اسناد مرتبط با پروژه های سبز را به صورت نظام مند کدگذاری کردند. در نهایت، ده مضمون اصلی و دویست و پنجاه کد فرعی شناسایی شد که سه حوزه کلیدی فناوری های هوشمند، تعاملات پایدار و درک مشتری، به ویژه در راستای ارزش آفرینی سبز و قیمت گذاری سبز، اهمیت ویژه ای داشت. تحلیل های نهایی نشان می دهد که بهره گیری از رویکردهای هوشمند و داده محور در برندسازی سبز، زمینه را برای درک عمیق تر ابعاد زیست محیطی و اقتصادی فراهم می کند و از سوی دیگر، با ایجاد شفافیت در منافع سبز و هزینه ها، تدوین سیاست های قیمت گذاری سبز را تسهیل می نماید. همچنین روشن شد که سازمان ها برای پیاده سازی موفق این مدل، باید از زیرساخت های دیجیتال کارآمد، همکاری میان واحدهای مختلف و فرهنگ سازمانی سبز برخوردار باشند. مقایسه یافته های حاضر با تحقیقات پیشین بیانگر آن است که وجود رویکرد تلفیقی بین برندسازی سبز و قیمت گذاری سبز در شکل گیری مزیت رقابتی سازگار با محیط پیچیده امروز نقشی کلیدی ایفا می کند. در نتیجه، این مطالعه نوآوری هایی همچون ارائه چارچوبی یکپارچه برای ترکیب جنبه های فناورانه، مدیریت سبز و عناصر فرهنگی ارائه می دهد که می تواند برای مدیران اجرایی، به ویژه در صنایع در حال گذار به رویکردهای سبز، بسیار راهگشا باشد.
مبانی معرفت شناسی قرآنی تصمیم گیری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
189 - 209
حوزههای تخصصی:
هر حوزه ای از دانش مانند دانش تصمیم گیری راهبردی که در پی ورود به واقعیت تجربی برای ایجاد تغییر است، ریشه در جهان بینی حاکم بر آن دارد و نمی تواند بدون توجه به مبانی زاویه فکری خود طراحی و اجرا شود. بدین سان برای دستیابی به دانش تصمیم گیری راهبردی قرآن بنیان، چاره ای جز تنظیم معرفتی آن از سطح مبانی زاویه فکری تا سطح تجربی، مبتنی بر آموزه های وحیانی نیست. در این راستا، در پژوهش پیش رو، مبنی بر سازوکار ترکیبی روش دلالت پژوهی و منطق دلالت در پیشینه علم اصول، با استناد به سوره انفال کوشش شده است تا با استفاده از تحلیل تم و تحلیل محتوا در نرم افزار atlas.ti، نمونه هایی از دلالت های مبتنی بر مبانی معرفت شناسی مرتبط با موضوع تصمیم گیری راهبردی فهم و تبیین شود. حاصل این فرآیند استخراج 192 کد اولیه، 14 مضمون پایه و 6 مضمون سازمان دهنده شامل نقش و کیفیت پیوستگی ادراکات حقیقی، اعتباری و وجدانی در تصمیم گیری راهبردی، تبلور فاعل تصمیم گیرنده از جنبه نظری و کاربردی، دانش گفتمان آفرین تغییر و تحول در تصمیم گیری راهبردی، جایگاه ارزش ها در تصمیم گیری راهبردی، منابع معرفت در تصمیم گیری راهبردی و اعتبار منابع معرفت در تصمیم گیری راهبردی، در ذیل یک مضمون دلالی فراگیر، یعنی نمونه مبانی معرفت شناسی تصمیم گیری راهبردی بوده است. گفتنی است نتایج تحقیق در مبانی معرفت شناسی قرآن بنیان در حوزه تصمیم گیری راهبردی است و این مهم، زمینه ساز تولید، فرآوری تدوین جامع نظریه و دانش تصمیم گیری راهبردی قرآن بنیان از سوی پژوهشگران این حوزه و بدین سان ارائه مدل های کاربردی خودویژه برای مدیران راهبردی، از چشم انداز جریان فکر دینی (قرآنی) در عینیت تحقیق و توسعه ای است.
طراحی مدل هوشمندسازی استراتژی های ارزش با رویکرد پذیرش مهندسی ارزش و مدیریت ارزش بر رفتار مدیران(مورد مطالعه :اداره مهندسی و معماری شهرداری استان تهران )
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
127 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدلی جامع برای هوشمندسازی استراتژی های ارزش با تأکید بر نقش کلیدی مهندسی ارزش و مدیریت ارزش در شکل دهی رفتار مدیران است. مطالعه موردی این تحقیق در اداره مهندسی و معماری شهرداری استان تهران انجام شده است. در نهادهای خدمات شهری همچون شهرداری، پویایی فرایندهای زیرساختی و بهره گیری از رویکردهای خلاقانه در مهندسی ارزش، متأثر از سطح پذیرش مهندسی ارزش و عمق استقرار مدیریت ارزش در بین مدیران است. هوشمندسازی استراتژی های ارزش نیز با جهت دهی دقیق و ساختارمند منابع و سازوکارهای اجرایی، می تواند زمینه ساز تقویت این رویکرد در سطح مدیریت شهری شود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفته است. در این راستا، از میان مدیران و کارشناسان اداره مهندسی و معماری شهرداری تهران و همچنین خبرگان دانشگاهی در حوزه مدیریت شهری، 15 نفر با روش نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری و استخراج مضامین انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد که پیاده سازی مهندسی ارزش، با تأثیر مثبت بر بهینه سازی منابع و تقویت رفتار مشارکتی مدیران، نقشی مهم در شکل گیری و توسعه مدیریت ارزش دارد. همچنین، هوشمندسازی استراتژی های ارزش می تواند با ایجاد ساختارها و زیرساخت های فناورانه، فرایندهای سازمانی را در راستای ارتقای اثربخشی و تصمیم گیری های داده محور هدایت کند. بر اساس نتایج، این پژوهش می تواند به عنوان الگوی مناسبی برای سازمان های مشابهی که نیازمند ارتقای شاخص های عملکردی از طریق پذیرش مهندسی ارزش و مدیریت ارزش هستند، مورداستفاده قرار گیرد.
مدیریت ریسک استراتژیک صنعت انرژی بر اساس الگوریتم هوش مصنوعی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
81 - 100
حوزههای تخصصی:
با تعمیق روند ادغام اقتصادی جهانی، خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین الملل نیز شکوفا شده است. خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین الملل نقش مهمی در حل تامین مالی سازمانی زنجیره تامین ایفا کرده است. تا آنجا که به صنعت انرژی مربوط می شود، خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین المللی می تواند حمایت اعتباری کافی برای شرکت های انرژی فراهم کند. این امر معضل تامین مالی شرکت های انرژی کوچک و متوسط را در تجارت واردات و صادرات حل می کند و همچنین می تواند نرخ گردش سرمایه شرکت های بزرگ انرژی را بهبود بخشد. با این حال، از آنجایی که خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین الملل همچنان با تاثیر ریسک هایی مانند ریسک اعتباری شرکت، ریسک عملیاتی بانک و ریسک انتقال اطلاعات شرکت زنجیره تامین مواجه است، عملکرد آن در تامین مالی به طور کامل اعمال نشده است. هشدار زودهنگام و کنترل ریسک های موجود در خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین الملل می تواند نقش خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین المللی را در ارتقای توسعه صنعت انرژی ایفا کند. بنابراین، این مقاله از سه الگوریتم هوش مصنوعی (AI) شامل شبکه عصبی مصنوعی، الگوریتم ژنتیک و الگوریتم ازدحام ذرات برای تحلیل ریسک خدمات مالی در زنجیره تامین تجارت بین المللی صنعت انرژی استفاده کرد. یک مدل هشدار اولیه ریسک در مورد خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین المللی صنعت انرژی ساخته شد و یک مطالعه تجربی بر روی مدل هشدار اولیه ریسک انجام شد. تحقیقات نشان داد که مدل هشدار اولیه ریسک مبتنی بر الگوریتم هوش مصنوعی بانک ها را قادر می سازد تا دقت ارزیابی اعتبار شرکت ها را تا ۷.۴۳ درصد و دقت جمع آوری اطلاعات را تا ۵.۶۱ درصد بهبود بخشند. دقت پیش بینی ریسک های محیطی خارجی را تا 3.52 درصد بهبود بخشید و ریسک عملیاتی بانک را تا 6.58 درصد و ریسک قانونی و نظارتی را تا 7.06 درصد کاهش داد.
نگاهی بر مدیریت استراتژیک بازاریابی جهانی شرکت ها با یکدیگر با تمرکز بر هوش مصنوعی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
151 - 162
حوزههای تخصصی:
این مقاله، ویژه نامه ی بازاریابی جهانی در مبادلات بنگاه با بنگاه (B2B) را معرفی می کند. هدف این مطالعه پیشبرد دانش در مورد موضوعی است که می تواند منجر به تحقیقات بیشتر در زمینه مهم و در حال ظهورِ بازاریابی صنعتی شود. دوازده مقاله انتخاب شده برای این ویژه نامه، تحقیقات با کیفیت معاصر را به همراه دارند که چالش ها و پیشرفت های اخیر را بررسی می کنند. این مقالات به طور خاص دیدگاه های منحصر به فردی ارائه می کنند که درک ما از این حوزه را بهبود می دهند، مفاهیم مدیریتی جالبی ارائه می کنند و فرصت های جالبی را برای محققان آینده ایجاد می کنند. این مقالات منعکس کننده فعالیت های فعلی در بازاریابی جهانی برای مبادلات بنگاه با بنگاه هستند. درحالیکه بیشتر مقالات در این ویژه نامه بر توسعه و به کارگیری منابع و قابلیت های منحصر به فرد تمرکز دارند تا رقابت پذیری بین المللی را ارتقا داده و به موفقیت عملکرد کمک کنند، درمورد روابط بین الملل و/یا بازاریابی رابطه مند در مبادلات B2B، تاثیر کشور مبدا و انتقال دانش بین شرکای بین المللی در شرکت های تابعه، بینشی ارائه می شود. این مقاله با خلاصه ای از راه های مهم برای تحقیقات بیشتر به پایان می رسد.
مدیریت استراتژیک رایانش ابری در سازمان های بهداشتی و درمانی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
7 - 51
حوزههای تخصصی:
رایانش ابری یکی از تسهیل کننده های مهم انقلاب اطلاعات سلامت در کسب و کارهای بخش بهداشت و درمان است. تبادل جهانی سوابق در بخش سلامت از طریق رسانه های الکترونیکی توسط رایانش ابری تسهیل می شود. در بهداشت و درمان، این فناوری باعث افزایش ایمنی و ایجاد نوآوری می شود. ارتباط با ماتریس سلامت در سراسر جهان با استفاده از این فناوری امکان پذیر است. رایانش ابری استفاده شده است در بهداشت و درمان برای سال های متمادی است و در ارتباط با تحولات در تجارت تکامل یافته است. این تکنولوژی سخت افزار قابل دسترس استاندارد را برای برنامه های مختلف بهداشت و درمان از طریق اتصال شبکه ایجاد می کند. رایانش ابری و پردازش ارتباطات ایمن را تضمین می کند و سرورهای ابری همه داده های ضروری را ایمن می کنند. پزشکان می توانند به افراد در مورد سلامتی خود مشاوره دهند و رژیم های سلامت روزانه بیمار خود را تهیه کنند، و سلامت روانی و جسمانی آنها حفظ کنند. روانشناسان و روانپزشکان می توانند از ویدئو کنفرانسی که باعث راحتی بیماران می شود استفاده کنند. این مقاله رایانش ابری و نیاز آن در بهداشت و درمان را مورد بحث قرار می دهد. کلید اصلی مزایا، موانع و چالش های رایانش ابری برای صنعت بهداشت و درمان شناسایی شده اند. در نهایت، کاربردهای قابل توجه رایانش ابری برای بهداشت و درمان را مورد بحث قرار می دهد. امروزه بیشتر تامین کنندگان بهداشت و درمان ابزارهایی با قابلیت اینترنت اشیا (IoT) به بیماران ارائه می دهند و داده های بیمار فوراً به آنها مخابره می شود. پزشکان خود را با اتصال چنین دستگاه هایی به سیستم ابری بیمارستان ها. در نتیجه، رایانش ابری، در ارتباط با فناوری های در حال گسترش مانند تجزیه و تحلیل کلان داده ها، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا پزشکی، کارایی را بهبود می بخشد و تعداد راه های ساده سازی ارائه بهداشت و درمان را گسترش می دهد و در دسترس بودن منابع، قابلیت همکاری را بهبود می بخشد و هزینه ها را کاهش می دهد.
تأثیر بازاریابی دوسو توان بر بهبود عملکرد بازار و مالی با رویکرد مدیریت هوشمند
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
89 - 108
حوزههای تخصصی:
در محیط های پویا و رقابتی امروز، مدیریت استراتژیک هوشمند نیازمند ابزارها و رویکردهایی است که بتوانند همزمان بهره وری از منابع موجود و شناسایی فرصت های جدید را بهینه کنند. بازاریابی دوسو توان به عنوان رویکردی نوین، این قابلیت را به سازمان ها می دهد که هم در بهره برداری از بازارهای موجود و هم در اکتشاف فرصت های نوآورانه موفق عمل کنند. این پژوهش، تأثیر بازاریابی دوسو توان را بر عملکرد بازار و مالی در شرکت های کوچک و متوسط (SME) فعال در صنعت فناوری اطلاعات بررسی می کند. داده های این تحقیق از 392 مدیر و مالک SME با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با مدل معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که بهره برداری بازاریابی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بازار دارد و اکتشاف بازاریابی نیز تأثیری مستقیم و مثبت بر هر دو شاخص عملکرد بازار و مالی دارد. علاوه بر این، مشخص شد که عملکرد بازار نقش میانجی کلیدی در تأثیرگذاری بر عملکرد مالی ایفا می کند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که بازاریابی دوسو توان می تواند به عنوان ابزاری هوشمند برای بهبود عملکرد و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار در کسب وکارها مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین مدل مدیریت استراتژیک هوشمند منابع انسانی: با در نظر گرفتن نقش حسابداری ارزش منابع انسانی در شهرداری ها
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
35 - 70
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی که این پژوهش را ضروری ساخت، ناکارآمدی برخی رویکردهای سنتی مدیریت منابع انسانی در سازمان های بزرگ – به ویژه شهرداری ها – بود که عموماً به عدم توجه کافی به ارزش واقعی سرمایه انسانی و اتکا به شیوه های سنتی جذب، نگهداشت و توسعه نیروها منجر می شد. در واکنش به این کاستی، هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش مدیریت استراتژیک هوشمند منابع انسانی و ارتباط آن با حسابداری ارزش منابع انسانی در شهرداری ها است. برای دستیابی به این هدف، پژوهشگران با به کارگیری رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، داده های گردآوری شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و نیز اسناد سازمانی را به صورت نظام مند کدگذاری کردند. در نهایت، 5 مضمون اصلی و 125 کد فرعی شناسایی شد که سه حوزه کلیدی «فناوری های پشتیبان»، «تعاملات سازمانی» و «فرآیندهای راهبردی توسعه نیروی انسانی»، به ویژه در تقویت حسابداری ارزش منابع انسانی، اهمیت ویژه ای داشت. تحلیل های نهایی حاکی از آن است که مدیریت هوشمند منابع انسانی، زمینه را برای درک عمیق تر شایستگی ها و نیازهای کارکنان شهرداری فراهم می آورد و از سوی دیگر، با تأمین داده های دقیق درباره ارزش سرمایه انسانی، زمینه را برای تصمیم گیری های مالی و سازمانی مبتنی بر شواهد فراهم می کند. همچنین روشن شد که شهرداری ها برای پیاده سازی موفق این مدل، باید از زیرساخت های دیجیتال کارآمد، همکاری بین واحدهای مختلف (منابع انسانی، مالی، فناوری اطلاعات) و فرهنگ سازمانی داده محور برخوردار باشند. مقایسه یافته های حاضر با تحقیقات پیشین نشان می دهد که وجود رویکرد تلفیقی بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و حسابداری ارزش منابع انسانی در ارتقای کارآمدی و شفافیت تصمیم گیری در شهرداری ها نقشی کلیدی ایفا می کند. در نتیجه، این مطالعه نوآوری هایی از قبیل ارائه چارچوبی یکپارچه برای ترکیب جنبه های فناورانه، مدیریتی و فرهنگی ارائه می دهد که می تواند برای مدیران اجرایی در بخش شهرداری ها بسیار راهگشا باشد.
ژئومارکتینگ هوشمند: تدوین مدل تقویت استراتژی های اقتصادی در کسب وکارها
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
71 - 100
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی که این پژوهش را ضروری ساخت، ناکارآمدی برخی رویکردهای سنتی در شناسایی موقعیت های جغرافیایی و پتانسیل های منطقه ای برای توسعه کسب وکار بود که عموماً به عدم بهره برداری صحیح از داده های مکانی و در نتیجه، ضعف در برنامه ریزی استراتژیک اقتصادی می انجامید. در واکنش به این کاستی، هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش ژئومارکتینگ هوشمند و ارتباط آن با تدوین مدل تقویت استراتژی های اقتصادی در کسب وکارها است. برای دستیابی به این هدف، پژوهشگران با بهره گیری از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، داده های گردآوری شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و نیز اسناد مرتبط با پروژه های مکانی را به صورت نظام مند کدگذاری کردند. در نهایت، 6 مضمون اصلی و 120 کد فرعی شناسایی شد که سه حوزه کلیدی «زیرساخت های فناوری»، «تحلیل تعاملی داده های مکانی» و «تجربه کاربران در محیط های جغرافیایی»، به ویژه در راستای تقویت استراتژی های اقتصادی، اهمیت ویژه ای داشت. تحلیل های نهایی حاکی از آن است که تلفیق داده های فضایی با متدهای تحلیلی پیشرفته، زمینه را برای درک عمیق تر نیازهای بازار فراهم کرده و از سوی دیگر، با تأمین اطلاعات دقیق و واقع بینانه، تصمیم گیری های مبتنی بر مکان را تسهیل می کند. همچنین روشن شد که سازمان ها برای پیاده سازی موفق مدل ژئومارکتینگ هوشمند، باید از زیرساخت های داده محور کارآمد، همکاری میان واحدهای مختلف (فروش، بازاریابی، فناوری اطلاعات) و فرهنگ سازمانی پیشرو برخوردار باشند. مقایسه یافته های حاضر با تحقیقات پیشین نشان می دهد که رویکرد تلفیقی بین تحلیل جغرافیایی و راهبردهای اقتصادی، می تواند نقش بسزایی در بهبود رقابت پذیری و توسعه پایدار کسب وکارها ایفا کند. در نتیجه، این مطالعه نوآوری هایی همچون ارائه چارچوبی یکپارچه برای ترکیب جنبه های فناورانه، مدیریتی و فرهنگی را پیشنهاد می دهد که می تواند برای مدیران اجرایی در بخش های مختلف بسیار راهگشا باشد.
طراحی آزمون قضاوت موقعیتی برای پیش بینی عملکرد دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
143 - 166
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها به دلیل کارکرد خطیری که برعهده دارند، به دنبال یافتن افرادی هستند که آنها را در اجرای سیاست های خود و عرضه افراد شایسته به اجتماع یاری نمایند. سوالی که در این میان وجود دارد این است که چگونه ویژگی های افراد را مورد ارزیابی قرار داد تا بتوان در نهایت به شناسایی و توسعه افراد شایسته در دانشگاه پرداخت. پژوهش حاضر تلاش دارد تا با طراحی یک آزمون قضاوت موقعیتی عملکرد دانشجویان را پیش بینی نماید. آزمون قضاوت موقعیتی ابزاری است که در آن مجموعه ای از موقعیت ها گنجانده شده و از افراد خواسته می شود تا مشخص کنند در آن موقعیت چه گزینه هایی مناسب یا نامناسب هستند. بدین منظور ابتدا شایستگی های شناسایی شده برای دانشجویان دانشکده مدیریت یکی از دانشگاه های تهران از مطالعات قبلی احصا و در7 خوشه طبقه بندی شدند، سپس موقعیت ها و گزینه های مهم و رایج دانشجویی گردآوری شده و با نظرات خبرگان مهم ترین آنها شناسایی گردیدند. پرسش نامه نهایی آزمون قضاوت موقعیتی که حاوی 35 سوال بود در اختیار یک نمونه 93 نفره از دانشجویان قرار گرفت. پایایی آزمون با استفاده از روش آلفای طبقه بندی شده، مقدار 67/0 به دست آمد. برای محاسبه روایی ملاکی آزمون نیز از معیارهای عملکردی مانند معدل و امتیاز دانشجویی استفاده شد که هم بستگی نتایج آزمون قضاوت موقعیتی با معدل و امتیاز دانشجویی به ترتیب 271/0 و 298/0 به دست آمد. این نتایج با نتایج پژوهش های مشابه بین المللی همخوانی دارند. پیش بینی عملکرد دانشجویان با دقت نسبتاً مناسب و صرف هزینه و زمان کم، ایجاد عدالت رویه ای در فرایند ارزیابی و ایجاد خودآگاهی در افراد از مزایای این ابزار هستند.
جستاری در کارآمدی راهبرد و آسیب شناسی نظام برنامه ریزی منابع انسانی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
293 - 318
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبرد کاهش نارسایی های برنامه ریزی منابع انسانی در سازمان تامین اجتماعی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت، اکتشافی و براساس شیوه گرده آوری داده ها، تحقیق آمیخته به شمار می رود. در بخش کیفی پژوهش، مشارکت کنندگان 23 نفر از خبرگان بودند که به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده و داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شد. در بخش کمّی، جامعه آماری، کارکنان حوزه منابع سازمان بودند که حجم نمونه مطابق جدول مورگان 364 نفر تعیین و به شیوه تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار جمع آ وری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود و طی دو مرحله نظرسنجی دلفی فازی تجزیه و تحلیل داده صورت گرفت. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ، 783/. برآورد گردید و روایی آن نیز با روش روایی محتوایی مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که نظام برنامه ریزی منابع انسانی سازمان با 19 مشکل اصلی مواجه است که شاخص های نبود الگوی مناسب برنامه ریزی، اجرای نامناسب برنامه ریزی منابع انسانی، عدم نظارت، کنترل و بازخورد برنامه ریزی منابع انسانی و...از مهمترین نارسایی های برنامه ریزی منابع انسانی سازمان بودند. نتایج تحقیق نشان می دهد که مولفه های استخراجی مدل تحقیق، مورد تائید جامعه قرار دارند. سازمان تأمین اجتماعی می تواند با مورد نظر قرار دادن مشکلات شناسایی شده، عوامل موثر بر آن و راهکارهای ارائه شده در این پژوهش، برنامه ریزی لازم را جهت کاهش مشکلات برنامه ریزی منابع انسانی خود انجام دهد.
شناسایی و تحلیل پیامدهای توسعه فروشگاه های زنجیره ای در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
175 - 204
حوزههای تخصصی:
یکی از کانال های توزیع انبوه در عصر امروز، فروشگاه های زنجیره ای است که نظام توزیع کالا را متحول کرده است. در کشور ما نیز متاثر از این تحول جهانی، از چند دهه گذشته توسعه فروشگاه های زنجیره ای آغاز شده که این امر در یک دهه اخیر شتاب بیشتری گرفته است. این پدیده را دو سطح می توان تحلیل کرد؛ سطح اول، سطح بنگاه است و سطح دوم، سطح کلان است که به بررسی نتایج این پدیده در افقی بالاتر از سود بنگاه می پردازد و به دنبال تحلیل موضوع از منظر سیاست گذاری بازاریابی است که منافع ملی و عمومی را مدنظر دارد. این پژوهش در سطح دوم به دنبال شناسایی و تحلیل پیامدهای مثبت و منفی توسعه فروشگاه های زنجیره ای در کشور است. در گام نخست این پژوهش، پس از بررسی پیشینه پژوهش، با تعداد 14 نفر از خبرگان مصاحبه هایی انجام شد تا پیامدهای مثبت و منفی توسعه فروشگاه های زنجیره ای در ایران بررسی شود. داده های کیفی به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شد. 37 مضمون پایه در قالب هفت دسته به عنوان پیامدهای مثبت و منفی توسعه فروشگاه های زنجیره ای طبقه بندی شد. در گام دوم پیامدهای احصا شده با استفاده از داده های به دست آمده از 20 خبره با کمک تکنیک تاپسیس رتبه بندی و تحلیل شد. از جمله پیامدهای توسعه فروشگاه های زنجیره ای، افزایش حق انتخاب مصرف کنندگان، دسترسی آسان مشتریان به طیف گسترده ای از محصولات است. از جمله پیامدهای منفی مورد اتفاق نیز می توان به تضعیف خرده فروشی های محلی و از بین رفتن روابط اجتماعی و انسانی در محلات شهری اشاره کرد.
اثربخشی روش های آموزش و توسعه برای ایجاد شایستگی های دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
167 - 196
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی چهارم با محوریت تحول دیجیتال ماهیت کار، کسب و کارها، سازمان ها، رهبری سازمان و... را تغییر داده و بر آنها اثرات عمیقی به جای گذاشته است. درنتیجه مواجهه مؤثر منابع انسانی سازمان ها به عنوان یکی از ارکان اساسی آنها با این پدیده امری ضروری تلقی می شود. در این راستا کارکنان باید شایستگی های خاصی را برای ایفای موفقیت آمیز نقش و شغل خود کسب کنند که از آن با عنوان شایستگی دیجیتال یاد می شود. سازمان ها برای ایجاد و توسعه این شایستگی ها باید از روش های آموزش و توسعه مناسب استفاده کنند. در این پژوهش ابتدا با روش کیفی مطالعات کتابخانه ای و استفاده از ابزار مصاحبه با خبرگان همراه با تحلیل مضامین مصاحبه ها، شایستگی های مذکور و همچنین روش های آموزش با استفاده از روش کتابخانه ای احصا گردید و در نهایت با استفاده از ابزار پرسشنامه و تحلیل داده های حاصل از آن با روش آنتروپی شانون و تاپسیس، اثربخشی روش های آموزش و توسعه برای ایجاد و توسعه شایستگی های دیجیتال مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت روش ها به ترتیب اثربخشی اولویت بندی شدند. طبق نتایج حاصل استفاده از روش مدلسازی نقش، به عنوان اولویت اول و استفاده از روش مربیگری به عنوان اولویت آخر جهت ایجاد و توسعه شایستگی های دیجیتال کارکنان تعیین شدند.
طراحی الگوی کندذهنی جمعی در شرکت های دانش بنیان با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
103 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: کندذهنی جمعی به عنوان دشمن مخرب سازمان ها عامل تکرار اشتباهات گذشته، کندی در تسهیم دانش، مخدوش کننده عملکرد اثربخش کارکنان دانشی و تولیدکننده هزینه های حاصل از آزمون و خطاست. لذا هدف این پژوهش ارائه الگوی کندذهنی جمعی شرکت های دانش بنیان است.روش شناسی: استخراج داده های کیفی در این پژوهش حاصل مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند و رویکرد داده بنیاد است. نمونه گیری به شکل هدفمند و گلوله برفی از متخصّصان و خبرگان 12 شرکت دانش بنیان صنعتی انجام شد.اصالت: پژوهش اخیر با طرح موضوعی جدید و روش شناسی کیفی به خلق الگویی نوین و چارچوب نظری غنی دست یافته است و بررسی علل، شرایط زمینه ای و مداخله ای، راهبردها و پیامدها در پژوهش حاضر از نو بودن آن خبر می دهد.یافته ها: تفکّر غیرراهبردی و یکجانبه گرایی، نظام جذب ناکارآمد، فقدان بهسازی مناسب منابع انسانی، نقص نظام نخبه پروری، ضعف مدیریتی، عدم بهره وری نظام پرداخت، بی عدالتی سازمانی و رسمیّت زیاد به عنوان راهبردهای پژوهش حاضر امکان استقرار پدیده کندذهنی جمعی را مهیّا می سازند. همچنین عوامل علّی در سه دسته عوامل فردی، گروهی و سازمانی بر راهبردهای کندذهنی جمعی تأثیر مستقیم و خطّی دارند. فرهنگ سازمانی، ماهیّت فعالیت های دانشی و ویژگی های سازمان نیز از جمله مواردی هستند که زمینه را برای تحقّق راهبردهای کندذهنی جمعی فراهم می سازند و به نوعی تأثیر غیرمستقیم دارند. ویژگی های صنعت، عوامل اقتصادی، قانونی، فنّی و عملکرد نهادهای علمی مجموعه عوامل مداخله گر و میانجی هستند که تسهیل یا محدودکننده راهبردها می باشند. کندذهنی جمعی پیامدهای فردی و سازمانی چون کاهش خلّاقیت، عدم چابکی سازمانی و فرار مغزها را به دنبال دارد.
تاثیر استراتژی های هم رقابتی، یادگیری سازمانی و کسب وکار بر توسعه خدمات جدید فروشگاه های زنجیره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
169 - 187
حوزههای تخصصی:
رقابت روزافزون در عصر کنونی و روبرو بودن با نیازها و خواسته های متنوع و متغیر مشتریان،امکان تغییر و ابتکار در محصولات و خدمات شرکت ها را امری بسیار مهم و ضروری ساخته است. خدمات جدید را می توان هسته اصلی مزیت های رقابتی شرکت ها به حساب آورد. انطباق با محیط متلاطم، نیازمند جریانی مداوم از توسعه و ارائه محصولات جدید است. بر این اساس در پژوهش حاضر تاثیر استراتژی های هم رقابتی، یادگیری سازمانی و کسب وکار بر توسعه خدمات جدید مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت یا روش گردآوری داده ها، توصیفی (غیر آزمایشی) از شاخه مطالعات میدانی به شمار می آید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با بهره گیری از شاخص های پیشینه تحقیق است. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر خبرگان و اساتید مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ به میزان 899/0 تایید گردید. جامعه آماری این پژوهش، مدیران فروشگاه های زنجیره ای استان تهران مشتمل بر 699 فروشگاه از فروشگاه های زنجیره ای افق کورش، شهروند، رفاه، اتکا، میادین میوه و تره بار شهرداری، هایپراستار، نجم خاورمیانه، هایپرسان، هایپرمی، ایران مال و شهر فرش می باشد و تعداد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در دسترس و با استفاده از فرمول کوکران 248 فروشگاه زنجیره ای انتخاب گردید. تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد: استراتژی های هم رقابتی، یادگیری سازمانی و کسب وکار بر توسعه خدمات جدید در فروشگاه های زنجیره ای استان تهران تاثیر دارد.
بررسی و تحلیل پژوهش های شبکه سازی کسب و کار سیستم های پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
23 - 46
حوزههای تخصصی:
سازمان های فعال در صنعت سیستم های پیچیده جهت تامین نیازهای پیچیده فناورانه خود و تجهیز خود به ترکیبی از مهارت ها و تخصص های مکمل، نیازمند حضور در شبکه های همکاری هستند. هدف اصلی پژوهش بررسی و تحلیل نظام مند و دسته بندی مضامین مورد مطالعه، روندهای قابل مشاهده در مطالعات و تحلیل آماری مطالعات پیشین است. تحقیق حاضر نوعی رویکرد کیفی و اکتشافی دارد و در ابتدا پس از شناسایی کلیدواژه های مرتبط، دستور جستجو شکل گرفت سپس دستور جستجو در پایگاه داده اسکوپوس اجرا شد در انتها پس از اصلاحات لازم 109 مقاله حاصل گردید. جهت دسترسی به مقالات اصیل، محدودیت «صرفاً مقالات و مطالعات مروری و به زبان انگلیسی»، اعمال گردید که خروجی به تعداد 68 مقاله تقلیل یافت، که پس از بررسی تک به تک مقالات حاصل از دستور جستجو توسط دو پژوهشگر و به صورت جداگانه، خروجی نهائی به تعداد 47 مقاله کاهش یافت که وارد نرم افزار بیبلیومتریکس[1] گردیده و پرارجاع ترین منابع، مجلات، دانشگاه ها، افراد و شبکه های همکاری در قالب تحلیل توصیفی پژوهش معرفی گردیدند. همچنین پنج مضمون مهم در این تحقیقات عبارتند از: عوامل اصلی پایداری شبکه در صنایع سیستم های پیچیده، پویایی های انطباق پذیری در شبکه در صنایع سیستم های پیچیده، راهبری شبکه در صنایع سیستم های پیچیده، ارزش در شبکه در صنایع سیستم های پیچیده، نوآوری در شبکه در صنایع سیستم های پیچیده.
واکاوی اهمیت بینش های رفتاری در تحقق رابطه دانشگاه و اجتماع؛ دلالت هایی برای تحقق دانش بنیان شدن تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
77 - 110
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین دانشگاه و اجتماع یکی از راه های تحقق تولید دانش بنیان است. ورود و به کارگیری یافته های دانشگاهی در عرصه ی اداره ی دولت، صنایع و کسب وکارهای کوچک و خرد با مشکلات و مسائلی مواجه است. یکی از ریشه های بنیادین این مشکلات، موضوعات مرتبط با عامل انسانی به عنوان مصرف کننده ی دانش تولید شده در دانشگاه است که رفع این مشکلات، نیازمند اقدامات فرهنگی می باشد. یکی از این اقدامات، استفاده از بینش های رفتاری برای تسهیل مسیر ارتباط دانشگاه و اجتماع است که تقریباً هیچ هزینه ای برای استفاده از آنها ندارد. بدین منظور با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، عواملی که بر شکل گیری انتخاب افراد تأثیرگذار است شناسایی شد. در گام بعد با استفاده از نظرسنجی از خبرگان و تکنیک هایTOPSIS وSAW ، این عوامل رتبه بندی گردیدند. به این منظور از نظرات تعداد ۳۲ خبره استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد سه رتبه نخست این عوامل از نظر اهمیت عبارتند از: برجسته سازی اطلاعات در ارتباط، استفاده از هنجارهای اجتماعی و استفاده از اصل سادگی در انتقال پیام.
مدیریت هوشمند منابع سرمایه ای: طراحی سیستم ERP برای تعمیر و نگهداری عملکردمحور کلینیک ها
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
7 - 34
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، افزایش استفاده از کلینیک های عمومی، اهمیت مدیریت غیرمتمرکز در مجموعه های پشتیبان مراقبت از بیمار را به وضوح نشان داده است. این تحقیق به بررسی طراحی و پیاده سازی یک سیستم برنامه ریزی منابع سرمایه ای (ERP) برای مدیریت تعمیر و نگهداری عملکردمحور کلینیک ها می پردازد. فرضیه اصلی این پژوهش بر این مبنا استوار است که عملکرد و نگهداری کلینیک ها را می توان با استفاده از شاخص های کلیدی عملکرد (KPIs) و بر اساس معیارهای عملکردی و هزینه های چرخه عمر، به طور دقیق کنترل و پایش کرد.مدل پیشنهادی، با تلفیق هشت KPI کلیدی و طراحی یک موتور استنتاجی در سیستم ERP، سیاست های تعمیر و نگهداری هوشمند را بر مبنای داده های عملکردی کلینیک ها ارائه می دهد. این سیستم، با استفاده از استدلال استقرایی و پروفایل کلینیک، راهکارهای مؤثر در بهبود بهره وری و کاهش هزینه ها را پیشنهاد می دهد. پیاده سازی این مدل در یک نمونه آزمایشی شامل 42 کلینیک عمومی، بهبود قابل توجهی در بازدهی عملیاتی (+25%) نشان داده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از سیستم های ERP مبتنی بر عملکرد، می تواند به عنوان یک ابزار هوشمند در مدیریت استراتژیک منابع کلینیک ها، به ارتقای بهره وری و صرفه جویی مالی کمک کند.
ارائه نظریه ای داده بنیاد برای تبیین فرآیند «شکل گیری نشاط و پویایی علمی در دانشگاه ها و مراکز علمی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشاط و پویایی علمی حیاتی ترین عامل در رشد و تعالی مراکز علمی و دانشگاهی است و پژوهش حاضر به دنبال تبیین فرآیند شکل گیری آن در این مراکز است. داده ها مبتنی بر نمونه گیری نظری و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 22 نفر از مطلعان کلیدی گردآوری شد. در چهاردهمین مصاحبه، اشباع نظری داده ها حاصل شد. به منظور رواسازی یافته ها، مصاحبه ها تا بیست و دومین نفر ادامه یافت. نتایج حاصل از این مطالعه به اساتید شرکت کننده در این پژوهش ارائه و نتایج مطالعه، تأیید شد. تحلیل داده ها در چارچوب نظریه برخاسته از داده ها به شکل گیری و بازنمایی «فرآیند نشاط و پویایی علمی» در مراکز علمی و دانشگاهی در قالب نظریه ای بنیادین با محوریت «خودتعالی جویی حکمت گرا» منتهی شد. این نظریه در نگاهی کلان تر با این گزاره تبیین می گردد که پدیده نشاط و پویایی علمی، برآیندی از فرآیند منظم و یکپارچه تأثیر و تأثر میان پدیده های «نشاط و پویایی عمومی» و «تعامل چندوجهی با محیط پیرامونی»، است. در این مطالعه این تعاملات چندسطحی و چندبعدی به تدوین «مدل چهار حلقه ای نشاط و پویایی علمی» منتهی شد.
الگوی ترکیبی پیش بینی رفتارهای متغیر قیمت در بازار سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
61 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی روش های فرا ابتکاری جهت پیش بینی رفتار قیمت سهام و معرفی کارآمدترین روش در بازار سهام ایران است. بدلیل نااطمینانی در زمینه سرمایه گذاری و کثرت متغیرها، سرمایه گذاران به روش پیش بینی روی می آورند که به واسطه آن ها، تخمین هایشان به واقعیت نزدیک و خطایشان کم شود. در این پژوهش، به پیش بینی قیمت سهام 5 شرکت پذیرفته شده در شاخص فلزات اساسی بورس اوراق بهادار تهران در یک بازه زمانی سه ساله، با شرط فقدان توقف معاملاتی پیوسته برای مدت بیش از 3 ماه پرداخته شد. بدین منظور، متغیرهای بهینه از بین 9 متغیر اولیه و پرکاربرد با استفاده از روش های انتخاب ویژگی، الگوریتم های فرا ابتکاری شاهین هریس و وال انتخاب و سپس با استفاده از شبکه های عصبی پس انتشار خطا، شبکه عصبی پایه شعاعی و شبکه عصبی با تأخیر زمان به پیش بینی قیمت سهام پرداخته شد. نتایج نشان داد که در پیش بینی قیمت سهام فملی، زنگان، فرآور، فاسمین و فولاد به ترتیب WOATD، HHOTD، HHOTD، HHOTD و HHORBF مدل برتر هستند. همچنین نتایج نشان می دهد که روش تکاملی شاهین هریس در یافتن ویژگی ها نسبت به روش تکاملی وال بهتر عمل کرده است. با توجه به نتایج، مدل HHOTD نسبت به بقیه مدل ها از دقت و کارایی بالاتری برخوردار است.