مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
شناخت مفهوم عناصر تعالی و روابط میان این عناصر از منظر قرآن، مستلزم استقرای نشانه های تعالی از قرآن است. این تحقیق، با روش کیفی و راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد با رویکرد فرایندی انجام شد. پس از استخراج بیش از 1500 آیه، حدود 2500 نشانه ی تعالی به عنوان مضامین، مورد شناسایی قرار گرفت که از آن میان، 32 مفهوم اصلی به عنوان 32 عنصر الگوی تعالی برگزیده شد. از میان این عناصر، 6 مقوله ی اصلی شامل اسوه ی انسان شناسی الهی، اسوه ی تربیت الهی، اسوه ی بصیرت وحیانی، اسوه ی احاطه ی الهی، اسوه ی تحقق احکام الهی و اسوه ی کمال الهی طی مرحله ی کدگذاریِ محوری کشف شد. در مرحله ی سوم، کدگذاری انتخابی انجام و رابطه ی میان مقوله ها و مفاهیم، طی نگارش خط داستان و یادنوشت نگاری تبیین و تحلیل شد. به نظر می رسد نتایج تحقیق، تأمین کننده ی زیرساخت ها و پایه های نظری طراحی الگوی تعالی فرماندهان و مدیران بر مبنای الگوی تعالی الهی؛ یعنی، پیامبر اکرم(ص) و در سطح نظری و نظریه پردازی باشد
ترسیم نقشه موضوعی اسناد جنگ تحمیلی: مطالعه موردی وصیت نامه فرماندهان پاسدار شهید استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه وصیت نامه فرماندهان پاسدار شهید استان کرمان به عنوان اسناد جنگ تحمیلی از طریق رویکرد ترسیم نقشه های موضوعی است .
روش/ رویکرد: پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است که به تحلیل محتوا به روش تحلیل هم رخدادی واژگان و فن خوشه بندی می پردازد. تحلیل محتوا روی 68 متن کامل از وصیت نامه فرماندهان پاسدار شهید استان کرمان صورت گرفته است. اصطلاحات نمایه ای آن ها، با مدل نمایه سازی خودکار شکاف-گلچین، از متن وصیت نامه شهدا استخراج شد. حاصل آن 1879 اصطلاح بود. از طریق قانون برادفورد، 98 اصطلاح به عنوان مفاهیم هسته در این وصیت نامه ها برگزیده شد.
یافته ها: با توجه به خوشه های حاصل از نمودار سلسله مراتبی، هشت محور اساسی در این وصیت نامه ها تشخیص داده شد که رانت یا محور اصلی آن ها، دو اصطلاح «خداوند» و «اسلام» بود. نتایج حاصل به صورت مضمونی و ذهنی با چند نامه از آخرین نامه های کشته شدگان جنگ جهانی دوم توسط نازی ها مقایسه گردید.
نتیجه گیری: چندین محور در گروه وصیت نامه شهدا و کشته شدگان جنگ جهانی دوم مشترک است. تفاوت اساسی بین این دو گروه در درون مایه و ذهنیت رزمندگان است. وجه تمایز این دو گروه، وجود عنصر ایدئولوژی اسلامی با محوریت مفاهیم و بزرگان دینی، به ویژه شهدای کربلا، در وصیت نامه شهداست که جنگ ایران و عراق را متمایز می سازد.
طراحی الگوی تربیت و آموزش مدیران نهادی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر مدل سازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی تربیت و آموزش فرماندهان نواحی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به عنوان نمونه ای از مدیران نهادی) و با استفاده از پرسشنامه مدل سازی ساختاری تفسیری انجام گرفته است. به این منظور، تعداد 40 پرسشنامه بین خبرگان دانشگاهی و سازمانی که دارای سابقه، تجربه یا تخصص در حوزه فرماندهی و مدیریت در سپاه هستند، توزیع و درنهایت 32 پرسشنامه جمع آوری شد و با روش مدل سازی ساختاری تفسیری و تحلیل ماتریس اثر ضرب ارجاع متقابل کاربردی (میک مک) و با استفاده از نرم افزار متلب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه پژوهش در قالب مدل 6 سطحی به دست آمده است که پایه های اصلی آن را نظامات و فرهنگ سازمانی شکل می دهند. در سطح دوم، اساتید و مربیان و سپس محتوا قرار دارد. عرصه، قالب و ابزارهای آموزش و همچنین زمان، محیط و عوامل آموزش و تربیت، در سطوح بعدی هستند و درنهایت دانشجو به عنوان آخرین سطح و حلقه مکمل این مدل می باشد. همچنین در تحلیل خوشه ای، 5 مؤلفه: استاد، مربی، محتوا، نظامات و فرهنگ، دارای بیشترین تأثیرگذاری در میان سایر مفاهیم و مؤلفه های تربیت و آموزش گزارش شد.
الگوی صداقت سازمانی در یکی از نهادهای انقلابی از منظر رهبران ج.ا.ا
منبع:
اسلام و مدیریت سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
75 - 99
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر هیچ سازمانی را نمی توان بی نیاز از اصول اخلاقی به ویژه سرآمدترین آنها صداقت و درستکاری دانست. اگر صداقت بر سازمان حاکم باشد در موفقیت سازمان موثر خواهد بود. از اینرو، این مقاله در پی آن است الگوی صداقت سازمانی را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با استفاده از روش داده بنیاد به تجزیه و تحلیل آراء و اندیشه رهبران انقلاب اسلامی پرداخته بر این اساس تمامی مستندات به صورت تمام خوانی مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه جهت نیل به اشباع نظری گزاره های منتخب مورد واکاوی قرار گرفت و در نتیجه از طریق از طریق کدگذاری باز، تعداد 4309 کد، 56 زیرمفهوم، 294مفهوم، 21 زیرمقوله و 26 مقوله در خصوص موضوع تحقیق شناسائی شد و بوسیله کدگذاری محوری الگوی پارادیمی تحقیق احصاء گردید. بر اساس یافته های تحقیق در الگوی منتج از داده ها، مقوله های شناسایی شده عبارت است از: مقوله های علّی شامل؛ پیروزی انقلاب اسلامی، اهداف و آرمان های سپاه و تهدیدهای داخلی و خارجی، مقوله های محیطی از قبیل؛ شأن و جایگاه سپاه در جامعه، سازمان و تشکیلات، مقوله های واسطه ای مانند؛ عنایات الهی، پشتیبانی، وحدت و هم افزایی، منهیات فردی و سازمانی، مقوله های راهبردی شامل؛ ولایتمداری، بصیرت، معنویت گرایی، تعلیم و تربیت، فرمانده/مدیر، خدمت گزاری، اخلاق مداری، مردم داری، نوشوندگی، رفتارتوان مندشده، پیشروندگی و خوداتکایی و مقوله های پیامدی از قبیل؛ پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن، اقتدار دفاعی کشور، توسعه و تعالی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.
الگوی توسعه شایستگی های فرماندهان و مدیران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی توسعه شایستگی های مدیران و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. برای دستیابی به این هدف، یک سؤال اصلی و شش سؤال فرعی طرح شد. این پژوهش ازحیث هدف، از نوع تحقیقات توسعه ای و برمبنای مفروضات معرفت شناختی، از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل سه گروه «خبرگان علمی» «مدیران» و «فرماندهان ارشد سپاه » است. روش نمونه گیری این پژوهش، روش نمونه گیری نظری و حجم نمونه آن 16 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه عمیق و پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر رویکرد کیفی انجام شده است. یافته های این پژوهش منتج به ارائه الگوی توسعه شایستگی های فرماندهان و مدیران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده است که مبتنی بر رویکرد جامع و یکپارچه است. برای اعتباریابی مدل به دست آمده از روش دلفی استفاده شد. برای انجام این کار نتایج و یافته های تحقیق درقالب یک پرسشنامه برای مصاحبه شوندگان ارسال و پس از دو مرحله رفت وبرگشت، نتایج حاصل توسط آزمون دوجمله ای مورد تحلیل قرارگرفته و درنهایت به استثنای یک مورد از راهبردهای بعد محیطی، کلیت مدل تأیید شد.
بررسی چیستی و چالش های سوگیری مردانه فعالیت های مراکز فرهنگی مذهبی از منظر مدیران فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
نگاهی اجمالی به ویژگی های فرهنگی قشر مذهبی نشان می دهد که فعالیت ها و برنامه ریزی های فرهنگی این قشر، بیشتر سویه مردانه پیدا کرده و اغلب مراکز فرهنگی یا اختصاص به مردان دارند و یا به صورت حاشیه ای به زنان می پردازند. این مسئله در درازمدت جامعه مذهبی را دچار آسیب کرده و موجب شکاف فرهنگی بین بانوان و همسرانشان شده است. پژوهش پیشرو که به روش دلفی انجام شده است با هدف دستیابی به الگوی مطلوب حضور بانوان در فعالیت های فرهنگی به عنوان کنشگر و یا مخاطب عام در جامعه ی اسلامی، بر آن است تا در گام نخست، وضعیت کنونی را از منظر مدیران مراکز فرهنگی مذهبی شناسایی و معرفی کند. برای این منظور، نشانگاه های اصلی پژوهش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم و حوزه علمیه خواهران در نظر گرفته شد و با بیست مدیر فرهنگی در سطوح کلان و میانی مصاحبه ی عمیق به عمل آمد. برخی از مدیران بروز چنین مسئله ای را حاصل تصورات ذهنی و کلیشه های مرسوم در باب زنان می دانستند اما عده ای، مشکلات عملی این مسیر را، عامل کاهش تمایل به کار با بانوان و برای بانوان تلقی می کردند. برای این پژوهش چهار خرده گفتمان، ذیل گفتمان اصلی جامعه مذهبی تعریف شدند: گفتمان تفاوت، گفتمان برابری مجموعی، گفتمان برابری گزاره ای، گفتمان اتحاد.
جایگاه کمیسیون های حل اختلاف در دعاوی فی مابین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شهرداری تهران
منبع:
تمدن حقوقی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹
83 - 108
حوزههای تخصصی:
یکی از نهادهای بزرگ انقلاب اسلامی که به واسطه حضور خود در کلیه محلات و مناطق می تواند بیشترین ارتباط با دستگاه های شهری داشته باشد سپاه پاسداران و بسیج است. در حال حاضر مسئولیت هدایت، ساماندهی و فرماندهی این پایگاه ها، حوزه ها و نواحی بر عهده سپاه پاسداران تهران گذاشته شده و از آن جایی که مباحث حاکمیت اداری شهر اعم از معاملات و قراردادهای مربوط به شهرداری، ساخت و ساز، پسماند، فضای سبز، نگهداری اماکن و... در کلانشهر بر عهده شهرداری تهران می باشد، بررسی ارتباط این دو نهاد امری ضروری بوده و بهره گیری از سیستم های شبه قضائی از جمله کمیسیون ماده 38 شهرداری در موضوعات اختلافی فی مابین سپاه تهران و شهرداری تهران می تواند باعث کاهش هرگونه تنش در شهر و تسریع در انجام فعالیت های هر دو نهاد گردد. کمیسیون به اختلافاتی رسیدگی می کند که اولا: اختلاف فی مابین شهرداری و اشخاص (اعم از حقیقی و حقوقی) باشد. ثانیا: این اختلاف مربوط به قرارداد منعقده فی مابین شهرداری و شخص طرف قرارداد باشد، ثالثاً: این قرارداد مربوط به معاملاتی باشد که از آئین نامه معاملات شهرداری نشأت گرفته و مربوط به آئین نامه مزبور باشد. علیرغم این که کمیسیون فوق دارای خصوصیات قضائی می باشد، لکن در زمره مراجع شبه قضائی قرار می گیرد. از آن جائی که برخی مواقع ارگان های نظامی خصوصاً سپاه پاسداران برای بحث قرارداد در زمینه های ملکی و پیمانکاری طرف قرارداد شهرداری ها از جمله شهرداری تهران هستند، لذا بررسی نحوه حل اختلاف فی مابین شهرداری و سپاه پاسداران از اهمیت بسیاری برخوردار بوده که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.
بررسی نوآوری های نظامی مدیریتی سردار سلیمانی در جبهه مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: ادبیات مربوط به بررسی نوآوری های نظامی عموما متمرکز بر تشریح جنبه های سخت و فناورانه شده اند. این تمرکز باعث شده است که از جنبه های نرم و مدیریتی در این حوزه ها غفلت شود. سپاه قدس که ماموریت های فرامرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده دارد، توانسته است در دوره فرماندهی قاسم سلیمانی، با تمرکز بر جنبه های مدیریتی و مستشاری، بسیار بیشتر از جنبه های سخت و فناورانه به پیروزی جبهه مقاومت کمک کند. چنین رویکردی موجب شده است که هزینه های جنگ های گران برای ایران و کشورهای اسلامی بشدت کاهش یابد. همچنین اتحاد را در جهان اسلام ایجاد کرده است. روش شناسی: این پژوهش، با روش تحلیل مضمون انعکاسی انجام گردید. دلالت ها از جامعه هدف مشخصی که اظهارات منتشر شده از سران جبهه مقاومت یا سران جبهه استکبار در موضوع نوآوری های نرم و مدیریتی قاسم سلیمانی است، استخراج شد. یافته ها: نوآوری های نظامی نهادی و مدیریتی سردار قاسم سلیمانی عامل موثر بر تالیف قلوب و ایجاد اتحاد در منطقه خاورمیانه بوده است. ایجاد شان و جایگاه برای مرجعیت شیعه به عنوان متولی دین و سیاست اسلامی در عراق و لبنان اساسی ترین نوآوری نظامی نهادی وی شناسایی شد. انتقال مفهوم بسیج برای مردمی سازی جنگ و کاستن از مخاطرات ناشی از کمبود انگیزه در دولتمردان و انتقال عملی تصمیم گیری به مردم در حوزه جنگ از دیگر نوآوری های مذکور است. نهایتا مشخص شد که ایجاد ائتلاف برای بهره گیری از توان غیر مسلمینِ همراه، علیه جبهه استکبار یکی دیگراز مهم ترین و تاثیرگذارترین نوآوری های نظامی مدیریتی سپهبد سلیمانی در سال های اخیر است.
مدیریت جهادی و امنیت مردم نهاد در عرصه امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۹ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۲
35 - 70
حوزههای تخصصی:
مدیریت جهادی مقوله ای است کهآثار آن در فرازهایی از انقلاب اسلامی بروز پیدا کرد، ولی مفهوم آن چنان که درخور اینکلیدواژه باشد، در مجامع علمی مطرح نشده است. یکی از مؤلفه های اصلی مدیریت جهادی کهمورد توافق فعالان این عرصه است، مردم محوری است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهعنوان یکی از اولین و مؤثرترین نهادهای انقلابی، با اعتقاد و عمل به آن در روندی تکوینیو رو به رشد توانست از این عامل در جهت ارتقا و تثبیت امنیت مردم نهاد در کردستان بهره مندشود.امنیت مردم نهاد، به عنوان نمونه ای از رویکرد نرم افزاریدر مدیریت جهادی در عرصه امنیتی، بر اصول اساسی بسیج مردم و مشارکت فعال مردم تأکیددارد. این رویکرد گویای جهت گیری فکری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مبتنی بر باور مردم گرایانهو سازگار کردن امنیت مردم نهاد با محیط کردستان است. این مفهوم بیانگر برقراری و تثبیتامنیت برای مردم (مرجع امنیت) از طریق جلب مشارکت مردم (کارگزار امنیت) است. انگیزه هایمردم گرایانه، سپاه را متوجه وسیع ترین منبع ممکن برای حمایت از انقلاب اسلامی کرد.بر این اساس این نهاد انقلابی معتقد بود که برای مقابله با بحران کردستان باید امنیتمردم نهاد را پیش گرفت. اعتماد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به انرژی مردم به این نهاداجازه داد تا این سیاست را رشد و توسعه دهد و عمل به آن، اتحاد بنیادی مردم در رویاروییبا بحران امنیتی در کردستان را تقویت کرد.برای درک وضعیت فوق، پرسش اصلی حول محور «جایگاه و کارکردمردم به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی مدیریت جهادی در عرصه مدیریت امنیتی در کردستانچیست؟» طرح و با روش توصیفی تحلیلی ضمن بیان جایگاه مردم، کارکرد مردم در عرصه مدیریتامنیتی بررسی و تحلیل شده است.
بررسی اسنادی عملکرد آستان قدس رضوی در هشت سال جنگ تحمیلی؛ پشتیبانی، تبلیغات، اعزام نیرو، ایثارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
274 - 295
حوزههای تخصصی:
از جنگ جهانی نخست به این سو دیگر تقریباً هر جنگی را می توان با عبارت «جنگ تام» توصیف کرد چرا که جنگ به میدان نبرد محدود نمانده و تمام ظرفیت های نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی یک کشور را به خود مشغول می دارد. جنگ هشت ساله ایران و عراق نیز به خصوص برای طرف ایرانی یک «جنگ تام» به شمار می آمد. آستان قدس رضوی یکی از نهادهای مذهبی- اجتماعی- اقتصادی ریشه دار در کشور بود که به سهم خود در جنگ تحمیلی هشت ساله نقش آفرینی کرد. مسئله اصلی این مقاله بررسی زوایا و ابعاد مختلف نقش آفرینی سازمانی این نهاد در طول هشت سال جنگ تحمیلی از خلال اسناد می باشد. بر این مبنا مقاله حاضر با اتکا بر رهیافتی توصیفی- تشریحی و با اتکا بر اسناد آرشیوی و مصاحبه های تاریخی شفاهی منتشرنشده درپی پاسخ گویی به مسئله اصلی خود برآمده است. با اتکا بر داده های اسنادی، نقش آفرینی آستان قدس رضوی در جنگ تحمیلی الگویی متشکل از پنج مقوله اصلی «پشتیبانی جنگ»، «تبلیغات و سازمان دهی و اعزام نیرو»، «امور مهاجرین جنگی و بازسازی»، «تشکیل دفتر جبهه و جنگ» و نهایتاً «ایثارگری» است که باز این مجموعه به نوبه خود مشتمل بر نُه زیرمقوله می باشد.
بررسی تأثیر آموزش های عقیدتی سپاه بر دین داری سربازان وظیفه در دوره بدو خدمت (مطالعه موردی آموزشگاه مالک اشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
221 - 252
حوزههای تخصصی:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عنوان نهادی بالنده و نوآور، مولود تفکر راهبردی امام خمینی و جلوه بارز آرمان های مکتبی و انقلابی ملّت مسلمان ایران و نمادی از اقتدار سیاسی نظامی جمهوری اسلامی ایران است. این نهاد انقلابی منحصر به فرد در جهان، بر مبنای اصل 150 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را در برابرِ هر طیف از تهدیدات سخت ، نیمه سخت، نرم و کمک به توسعه و تعمیق انقلاب اسلامی در داخل و خارج، در چارچوب قوانین و تدابیر ولیّ امر مسلمین و فرمانده معظّم کل قوا بر عهده دارد. در راستای انجام این وظیفه، معاونت تربیت و آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولیّ فقیه در سپاه براساس وظیفه ذاتی خود اقدام به تهیه نظام آموزش عقیدتی برای تدریس در دوره رزم مقدماتی سربازان نموده است. در این دوره-ها که دارای متن خاص و مشخص و مدوّن است، مسائلی از قبیل احکام، اصول اعتقادات و اخلاق اسلامی و همچنین مطالبی درباره انقلاب اسلامی ایران برای فراگیران طرح می شود. هدف کلی از برگزاری این دوره ها ارتقای میزان و سطح شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی، افزایش گرایش آنان به ارزش ها و رفتارهای دینی، و همچنین ارتقای سطح اخلاقی و رفتاری آنان بر اساس موازین اسلامی می باشد. مسئله اصلی این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری این دوره و آموزش های مذکور در ارتقا و بهبود سطح دین داری فراگیران است. بر اساس یک تقسیم بندی، این تأثیر را می توان در سه حوزه شناختی (بینشی)، گرایشی (احساسی و عاطفی)، و کنشی (اخلاقی و رفتاری) بررسی و تجزیه و تحلیل کرد. این پژوهش به لحاظ ماهیت موضوع، توصیفی تحلیلی بوده و برای انجام آن روش پیمایشی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات آن، یکی از متداول ترین و پرکاربردترین ابزارهای پژوهش های میدانی، یعنی پرسش نامه به کار گرفته شده است. پرسش نامه حاضر محقق ساخته می باشد و به صورت بسته طراحی شده است. در این پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت تعداد 50 گویه در اختیار پاسخ دهندگان قرار داده شد تا پاسخ های خود را درباره آن ها مشخص نمایند. طیف گرایش در این پرسشنامه از نوع پنج گزینه ای بوده و پنج درجه ارزشی «کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالم و کاملاً مخالفم» را دربرمی گیرد. پرسش نامه مذکور به گونه ای طراحی شده که بتواند تأثیر آموزش ها را در سه بعد بینشی (شناختی)، گرایشی (احساسی/ عاطفی) و کنشی (رفتاری) مورد سنجش قرار دهد. البته با توجه به زمان محدود دوره آموزشی (2 ماه) و همچنین ماهیت و مواد آموزشی آن، انتظار اصلی از آموزش های این دوره، بیشتر متوجه تغییرات دین داری فراگیران در بعد شناختی خواهد بود و کمتر انتظار است که دو بعد گرایشی و کنشی تغییرات قابل توجهی داشته باشند. از همین رو در پرسش نامه تحقیق، اکثر گویه ها طوری طراحی شده اند که تغییرات بعد شناختی را اندازه گیری کنند. بدین ترتیب، از گویه 1 تا 34 برای سنجش بعد شناختی، گویه 35 تا 41 برای سنجش بعد گرایشی و گویه 42 تا 50 برای سنجش بعد رفتاری در نظر گرفته شده است. پرسش نامه این پژوهش ابتدا با نظر دو تن از کارشناسان خبره (که عضو هیئت علمی و فارغ التحصیل دکتری مرتبط با این پژوهش بودند) آماده شد. سپس برای تعیین اعتبار(روایی) و حصول اطمینان از قابلیت اجرای آن، در اختیار چند تن از اساتید و کارشناسان رشته تعلیم و تربیت که دارای مدرک دکتری این رشته بودند قرار داده شد تا نسبت به روایی آن اظهار نظر نمایند. هر یک از این اساتید نیز اصلاحاتی را در مورد پرسش نامه پیشنهاد دادند، که این پیشنهادات نیز در پرسش نامه اعمال شد. سرانجام پس از جمعبندی نظرات خبرگان، پرسش نامه پژوهش به لحاظ روایی مورد تأیید آنها قرار گرفت. لازم به ذکر است که پرسش های طرح شده، ناظر به محتوای آموزش ها و متونی است که خاص این دوره تهیه و طراحی شده است. همان گونه که اشاره شد، برای آن که بتوانیم میزان تأثیرگذاری آموزش های مذکور بر دین داری سربازان را دقیق تر مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم، آن را به سه بعد شناختی، گرایشی و کنشی تقسیم کردیم. بدین ترتیب سه پرسش فرعی ذیل در دستور کار تحقیق قرار گرفت: 1. این دوره و آموزش های آن تا چه حد در ارتقای آشنایی و شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی تأثیرگذار است؟2. این آموزش ها چه میزان می تواند گرایش سربازان را نسبت به ارزش ها و اخلاق و رفتار اسلامی ارتقا دهد؟3. آموزش های مذکور تا چه حد در ارتقای اخلاقی و رفتاری فراگیران و التزام عملی آنها نسبت به باورها، ارزش ها و احکام اسلامی تأثیر دارد؟ به دنبال طرح سؤالات مذکور، سه فرضیه متناظر با آنها نیز به شرح زیر ارائه گردید: 1. آموزش های عقیدتی مذکور در این دوره، رابطه معنادار بالایی با تغییر بینش و شناخت دینی مخاطبان و فراگیران دارد. 2. مطالب تدریس شده توسط مربیان عقیدتی در این دوره، رابطه معنادار نسبتاً بالایی با تغییر نگرش فراگیران دارد. 3. آموزش های عقیدتی دوره مذکور، با تغییر رفتار فراگیران تحت آموزش، رابطه معناداری ندارد.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد همبستگی مثبت و معنی دار بین بعد شناختی و اثربخشی آموزش های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش های صورت گرفته، بر بعد شناختی فراگیران تاثیر مثبت قابل توجهی گذاشته است. بدین ترتیب، فرضیه اول پژوهش مورد تأیید قرار می گیرد. همچنین نتایج حاصل از محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی دار بین بعد گرایشی و اثربخشی آموزش های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می توان گرفت که آموزش های صورت گرفته، بر بعد گرایشی آنها تاثیر نسبتاً قابل توجهی گذاشته است. البته میزان این تأثیر در مقایسه با بعد شناختی کمتر است. بدین ترتیب می توان گفت فرضیه دوم پژوهش نیز تأیید می شود. همچنین محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی داری بین بعد رفتاری فراگیران و اثربخشی آموزش های صورت گرفته در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. براین اساس، فرضیه سوم پژوهش مورد تأیید قرار نمی گیرد و نتایج تحقیق نشان می دهد آموزش های عقیدتی، در تغییر رفتارهای دینی سربازان نیز تأثیر قابل توجهی دارد. در مجموع، نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که آموزش های عقیدتی مذکور، در تحقق اهداف مورد نظر موفق بوده و حتی در زمینه تغییرات رفتاری که معمولاً نیارمند بازه های زمانی بلند مدت و طولانی است و ظرف مدت دو ماه، کمتر می توان شاهد چنین تغییراتی بود، اثربخشی مناسبی داشته است. بنابراین براساس یافته های مذکور اولاً می توان پیشنهاد کرد این دوره ها همچنان ادامه یابد، و ثانیاً در ادامه این پژوهش می توان پژوهشی را طراحی کرد که طی آن با بررسی نقایص و ضعف های احتمالی (اعم از مربیان، متون، شرایط، فضا و امکانات برگزاری کلاس ها و ...) اثربخشی این آموزش ها افزایش داده و بهبود بخشید.