فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۷۳۶ مورد.
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
145 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق ارائه مدل جامع نوآوری باز در سازمان های دانش بنیان با استفاده از ترکیب روش های کیفی و کمی است. در دنیای کنونی، سازمان های دانش بنیان نیازمند یک رویکرد نوآورانه و پویا برای ایجاد و مدیریت فرآیندهای نوآوری هستند. در این تحقیق، پس از شناسایی کدهای فرعی و طبقه بندی آن ها به مضامین اصلی، الگوهای مؤثر در نوآوری باز به ویژه در ارتباط با فرهنگ سازمانی، فناوری های نوین، و فرآیندهای تصمیم گیری شناسایی شد. این تحقیق همچنین تأثیرات نوآوری باز بر رشد و توسعه سازمان های دانش بنیان و اهمیت همکاری های خارجی در ایجاد نوآوری های مؤثر را مورد بررسی قرار داد. استفاده از ترکیب روش های کیفی و کمی در تحلیل داده ها باعث شده تا مدل پیشنهادی با دقت و شفافیت بیشتری طراحی شود. در نتیجه، مدل جامع نوآوری باز به عنوان یک راهکار استراتژیک، می تواند به سازمان های دانش بنیان کمک کند تا از ظرفیت های بیرونی بهره برداری کرده و به طور مستمر فرآیندهای نوآوری را بهبود بخشند. این مدل با تأکید بر تعاملات میان سازمانی، به ویژه در بخش های تحقیق و توسعه، می تواند موفقیت های چشمگیری در افزایش بهره وری و رقابت پذیری سازمان های دانش بنیان به ارمغان آورد.
مدیریت استراتژیک داده های ژرف: چگونه تحلیل داده های ناشناخته را به مزیت رقابتی تبدیل کنیم؟
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
85 - 104
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی کاربرد هوش کوانتومی در شبیه سازی سناریوهای آینده پژوهی و تأثیر آن بر تصمیم گیری های استراتژیک پرداخته است. در این راستا، از ترکیب روش های کیفی و کمی برای تحلیل داده های پیچیده استفاده شده است. الگوریتم های هوش کوانتومی با قابلیت پردازش موازی و حل مسائل پیچیده، به ایجاد مدل های دقیق تر در پیش بینی سناریوهای آینده کمک می کنند. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از هوش کوانتومی می تواند ابزارهایی مؤثر برای مدیران استراتژیک فراهم آورد تا با دقت بیشتری به پیش بینی و شبیه سازی آینده های مختلف بپردازند. شبیه سازی سناریوهای مبتنی بر هوش کوانتومی، می تواند تصمیم گیری های استراتژیک را در مواجهه با پیچیدگی ها و عدم قطعیت ها بهبود بخشد. به طور کلی، این تحقیق نشان داد که هوش کوانتومی می تواند انقلابی در نحوه تحلیل و پیش بینی سناریوهای استراتژیک به وجود آورد.
طراحی مدل تصمیم گیری کوانتومی در مدیریت استراتژیک: رویکردی برای مقابله با عدم قطعیت های سازمانی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
95 - 110
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی مدل های تصمیم گیری کوانتومی در مدیریت استراتژیک و نقش آن ها در مقابله با عدم قطعیت های سازمانی پرداخته است. در دنیای پیچیده و متغیر امروز، مدل های سنتی تصمیم گیری قادر به تحلیل دقیق و بهینه وضعیت های پیچیده و مبهم نیستند. مدل های کوانتومی، با استفاده از اصول نظریه کوانتوم، به تحلیل هم زمان گزینه ها و وضعیت های مختلف پرداخته و به مدیران این امکان را می دهند که تصمیمات استراتژیک بهتری در شرایط عدم قطعیت اتخاذ کنند. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین اصلی و کدهای فرعی مرتبط با کاربرد مدل های کوانتومی در مدیریت استراتژیک را شناسایی کرده و آن ها را در پنج طبقه اصلی طبقه بندی کرده است. نتایج نشان می دهد که این مدل ها می توانند به طور مؤثری به مدیران در تحلیل ریسک ها، پیش بینی آینده و اتخاذ تصمیمات مبتنی بر داده های پیچیده کمک کنند. همچنین، چالش ها و موانع پیاده سازی این مدل ها در سازمان ها نیز شناسایی شده است. در نهایت، پیشنهادات کاربردی برای بهبود استفاده از مدل های کوانتومی در تصمیم گیری های استراتژیک ارائه شده است.
ارزیابی وضعیت توانایی های شناختی در عملکرد کارکنان یک یگان نظامی
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
67 - 99
حوزههای تخصصی:
توانمندی های شناختی که مربوط به کارکردهای اجرایی مغز هستند بر مبنای چارچوب های نظری عمده در حوزه عصب روان شناسی توسط محققان مختلف تقسیم بندی های متفاوتی را دربرمی گیرد. در یکی از شناخته شده ترین چارچوب ها شامل هفت توانایی حافظه، توجه پایدار، برنامه ریزی، تصمیم گیری، کنترل مهاری و توجه انتخابی، شناخت اجتماعی و انعطاف پذیری شناختی است. با توجه به اصول موضوعه عصب روان شناسی از آنجایی که عملکردهای مغزی با رفتار ارتباط دارند؛ در نتیجه استنباط عصب روان شناسان بر این است که عملکرد مغز منجر به بروز توانمندی های مذکور می شود. بر همین مبنا هدف تحقیق حاضر شناسایی وضعیت توانمندی های شناختی هفت گانه در عملکرد کارکنان در یک یگان نظامی است. در همین راستا وضعیت هر یک از موارد مربوط به توانمندی های شناختی در عملکرد کارکنان مورد سؤال قرار گرفت. برای پاسخ گویی به هر یک از سؤالات، پس از بررسی و مطالعه مبانی نظری و سوابق پژوهشی و استفاده از پرسشنامه بومی شده توانمندی های شناختی که برای کارهای بالینی توسط نجاتی در ایران هنجاریابی شده بود؛ سعی گردید که ساختار کلی پرسشنامه با توجه به محیط کاری کارکنان یگان مدنظر و متناسب با مأموریت شغلی آنان مورد بازنگری قرار گیرد. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی و اعتبار آن نیز از طریق آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت و ضریب آلفای (93.5.) به دست آمد. از جامعه آماری کل کارکنان با استفاده از روش مورگان کرجسی تعداد 197 نفر انتخاب شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده نشان داد که 94.4 درصد پاسخ دهندگان وضعیت حافظه ،80.7 درصد وضعیت توجه پایدار، 89.8 درصد وضعیت برنامه ریزی، 91.9 درصد وضعیت تصمیم گیری، 85.3 درصد وضعیت کنترل مهاری و توجه انتخابی، 63.5 درصد وضعیت شناخت اجتماعی و 89.8 درصد نیز وضعیت انعطاف پذیری شناختی را در عملکرد کارکنان یگان مدنظر در حد زیاد و خیلی زیاد ارزیابی کرده اند. نتایج تحلیل های استنباطی نیز نشان داد که تمامی آماره های محاسبه شده در سطحp<..01 معنی دار هستند. با توجه به نتایج به دست آمده در هر یک از مؤلفه های توانمندی های شناختی می توان چنین استنباط کرد که توانمندی های شناختی هفت گانه مذکور سبب ارتقای عملکرد کارکنان یگان مدنظر با توجه به موارد مرتبط با خود می شوند.
تطبیق الگوی حکمرانی متعالی و فناوری نوین زنجیره بلوکی در صنعت فناوری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
1 - 23
حوزههای تخصصی:
اساس شکل گیری علوم، حرکت جوامع و نظام های سیاسی به سوی رشد و از وضع موجود به وضع مطلوب است. توسعه پایدار در قالب تدوین و اجرای مدل های حکمرانی مانند حکمرانی متعالی تحقق می یابد. فناوری های نوظهور همانند زنجیره بلوکی نیز موجب تحول کسب وکارها به خصوص در صنعت فناوری مالی شده است. هدف پژوهش ارائه مدل کاربردی-توسعه ای برای تطبیق ابعاد حکمرانی متعالی و زنجیره بلوکی به صورت آمیخته است. با بررسی پیشینه پژوهش، تعداد 10 بُعد برای حکمرانی متعالی و 13 ویژگی برای زنجیره بلوکی احصا شدند. برای تأیید آنها بر اساس نظر 30 خبره، از روش دلفی فازی با پرسش نامه استاندارد استفاده شد و منجر به تأیید تعداد 9 بُعد برای حکمرانی متعالی و 13 ویژگی برای زنجیره بلوکی گردید. با روش تحلیل عاملی اکتشافی بر اساس نظر 217 خبره، از 13 ویژگی زنجیره بلوکی، تعداد 6 بُعد استخراج شدند و روایی ابزار را خبرگان و پایایی با مقدار بالای 7/0 برای هر بُعد تأیید کردند. ابعاد نهایی برای حکمرانی متعالی شامل فرایند، ساختار، شناخت و ارزش ها، قانون اساسی، سازمان و نهاد، مدیریت عملکرد، خط مشی گذاری، نیروهای بین المللی و جهانی، اخلاق-پاسخگویی- شفافیت و برای زنجیره بلوکی شامل ساختار، فرایند تشکیل شبکه، فرایند توسعه شبکه، تعامل درون شبکه، بهبود عملکرد و شفافیت-ایمنی است. روابط میان ابعاد نهایی حکمرانی متعالی و زنجیره بلوکی با روش مدل سازی ساختاری تفسیری تببین شدند و مدل نهایی تطبیقی به دست آمد. نتیجه آن که ابعاد فناوری زنجیره بلوکی با ابعاد حکمرانی متعالی منطبق و در ارتباط دوسویه هستند.
بازی سازی در مدیریت استراتژیک: تحول تصمیم گیری مدیریتی با الهام از طراحی بازی های دیجیتال
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
25 - 46
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تأثیر استفاده از هوش کوانتومی در شبیه سازی سناریوهای آینده پژوهی در مدیریت استراتژیک می پردازد. با توجه به پیچیدگی و عدم قطعیت های موجود در محیط های تجاری، مدل های شبیه سازی که از هوش کوانتومی بهره برداری می کنند می توانند به مدیران در پیش بینی آینده های احتمالی و اتخاذ تصمیمات استراتژیک کارآمدتر کمک کنند. داده های تحقیق از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان در حوزه های هوش کوانتومی و مدیریت استراتژیک جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که استفاده از الگوریتم های هوش کوانتومی به سازمان ها این امکان را می دهد تا سناریوهای مختلف آینده را با دقت بیشتری شبیه سازی کرده و استراتژی های مؤثرتری طراحی کنند. همچنین، این تحقیق چالش ها و فرصت های استفاده از این فناوری در تصمیم گیری های استراتژیک را شناسایی کرده و مدل هایی برای بهبود فرآیندهای شبیه سازی سناریوها ارائه می دهد.
ظرفیت جذب، چابکی استراتژیک و بین المللی شدن شرکت های صادرکننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
317 - 334
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله بررسی رابطه ظرفیت جذب و چابکی استراتژیک با تسهیل بین المللی شدن در شرکت های صادرکننده برتر است. راهبرد پژوهش از نوع پیمایشی و از نظر روش توصیفی است که به صورت اکتشافی- همبستگی رابطه های مدل پژوهش آزمون شده و با استفاده از پرسشنامه ترکیبی برای سنجش ظرفیت جذب، قابلیت های چابکی استراتژیک و تسهیل بین المللی شدن است. نمونه آماری از جامعه آماری شرکت های صادرکننده، تعداد 38 شرکت صادرکننده نمونه ملی در سال 1400 انتخاب شد. آزمون رابطه های مدل پژوهش بیانگر نقش مهم ظرفیت جذب در انتخاب اهداف و قابلیت های چابکی استراتژیک و ارتباطات موثر برای بهره برداری از هوشمندی راهبردی است. مهمترین رابطه مربوط به سازه حساسیت راهبردی و پس از آن، انتخاب اهداف دانشی فناورانه راهبردی، درک ارزش دانش مفید در محیط و توانایی تبدیل آن به کارایی است. پس از آن، میزان شناسایی چالش های راهبردی مشتریان در حال و آینده، برای انتخاب اهداف دانشی فناورانه راهبردی است. این شواهد تجربی این استدلال را تأیید می کند که فعالیت های بین المللی و تسهیل بین المللی شدن شرکت بستگی زیادی به روند ظرفیت جذب از طریق چابکی استراتژیک در شرکت دارد.
تاثیر همرنگی بر قصد خرید با نقش میانجی رفتار مشارکتی و رفتار شهروندی مشتری در بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
33 - 88
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به پیشرفت علم در زمینه کسب و کار، اهمیت بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها (بازاریابی از طریق تاثیرگذارها) در رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از روش های نوین بازاریابی در حال افزایش می باشد. اهمیت این موضوع، پژوهش درباره بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها (بازاریابی از طریق تاثیرگذارها) در رسانه های اجتماعی را دوچندان می کند. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه همرنگی بین تاثیرگذارها و مخاطبانشان بر رفتار هم آفرینی ارزش مشتری تاثیر گذاشته و منجر به قصد خرید می شود. پژوهش حاض ر از نظر روش، از نوع توص یفی تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات میدانی و پیمایش ی اس ت. این پژوهش با توجه به حجم نمونه برای جامعه نامحدود با استفاده از فرمول کوکران به کمک ابزار پرسشنامه که توسط 393 پاسخ دهنده تکمیل شدند، انجام گرفت. آنچه یافته ها نشان می داد این بود که همرنگی بر رفتار هم آفرینی ارزش مشتری تأثیر مثبت می گذارد. همچنین همرنگی با قصد خرید همبستگی مثبت دارد. در ادامه یافته ها حاکی از آن بود که رفتار هم آفرینی ارزش مشتری نقش واسطه ای در رابطه بین همرنگی و قصد خرید را داراست. به طور کلی، با توجه به وجود عوامل تاثیرگذار دیگر از ویژگی های منبع به غیر از ویژگی همرنگی، این مطالعه پژوهش بیشتر در این حوزه از بازاریابی از طریق تاثیرگذارها را تشویق می کند و می تواند منبع خوبی برای متخصصان بازاریابی و تاثیرگذار ها باشد.
روابط انسانی در منظومه فکری شهید سلیمانی (بازنمایی الگوی مدیریتی داده بنیاد)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
52 - 81
حوزههای تخصصی:
شناسایی الگوی راهبری شهید سلیمانی و از همه مهمتر نظام فکری حاکم بر شکل گیری چنین الگویی می تواند به عنوان نسخه ای شفابخش در بهبود مدیریت روابط انسانی سازمان ها قلمداد شود. پژوهش کنونی به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش اساسی است که چه نوع نگرشی در مبانی فکری شهید سلیمانی حاکم بوده است که باعث شده سبک مدیریت روابط انسانی ایشان، مکتبی و ارزش زا تلقی شود. روش پژوهش، ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد. بدین منظور شناسایی نظام ارزشی حاکم بر اندیشه شهید سلیمانی در حوزه اصول و فنون مدیریت روابط انسانی به روش داده بنیاد و از طریق شناسه گذاری های باز، انتخابی و محوری، در بازه زمانی 1402 انجام شد. منبع اصلی گردآوری داده ها، پایگاه شهید حاج قاسم سلیمانی بود، چراکه شامل آلبومی جامع از آثار معتبر در مورد ایشان است. مطابق با یافته های حاصل از شناسه گذاری انجام شده، چهل وسه شناسه محوری و شش شناسه انتخابی در قالب شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله تسهیل گر، شرایط مداخله گر محدودکننده، پدیده محوری و پیامدها به دست آمد. پس از طراحی الگوی پارادایمی تحقیق و تأیید روایی و پایایی آن توسط خبرگان آگاه، روایت نظری این پژوهش بدین شرح جلوه گر شد: «مبانی ارزشی حاکم بر اندیشه شهید سلیمانی در حوزه روابط انسانی به صورت دایره ای به مرکزیت رهبری با سبک پدرانه و شعاعی بی کران به طول انسانیت و انسان دوستی این رهبر بوده است و اعضای این دایره همان انسان هایی هستند که از منظر شهید سلیمانی، حکم اعضای خانواده را دارند».
نگرش و تحلیل راهبردی مدیریت جهانی شبکه تحقیقات
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
153 - 182
حوزههای تخصصی:
مدیریت راهبردی دارای حوزه های متفاوتی است. یکی از حوزه های مغفول در مدیریت راهبردی، مدیریت تحقیقات به ویژه در مقیاس جهانی است. هم اکنون «مدیریت جهانی شبکه تحقیقات» به صورت شبکه ای و با شیوه های نرم و نامحسوس به مدیریت جامعه علمی در سطح جهانی می پردازد. هدف این پژوهش شناسایی ابزار این مدیریت، تبیین و ارزیابی شیوه عملکرد آن ها و نشان دادن تاثیر آن بر جامعه علمی کشور (تحلیل راهبردی) از طریق تشکیل جلسات خبرگانی و با به کارگیری روش اسنادی و کتابخانه ای است. براساس یافته های این پژوهش، مراکز و موسساتی در سطح جهانی به عنوان ابزار «مدیریت جهانی شبکه تحقیقات» در ضمن ارائه خدمات مفید، با هدایت مسایل ، مدیریت اعتبار و منابع تحقیق و پروژه های علمی، در قالب هایی مانند شاخص های علم سنجی، معیارهای طبقه بندی دانشگاه ها و سایر مراکز علمی،همچنین قوانین مربوط به مالکیت معنوی و ... ، روند تحقیقات را در سطح جهان در جهت اهداف خاص مدیریت می کنند. بخش قابل توجهی از جامعه علمی کشور ایران نیز تحت این مدیریت راهبردی نامحسوس، عملا پژوهش های خود را در جهت اهداف «مدیریت شبکه جهانی تحقیقات» سامان می دهند.
عوامل کلیدی راهبرد دریایی ایران در شمال اقیانوس هند
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
82 - 121
حوزههای تخصصی:
گستردگی مرزهای دریایی جمهوری اسلامی ایران باعث افزایش عمق راهبردی کشور گردیده است. راهبرد دریایی مناسب در شرایط کنونی در اولویت های نظام قرار دارد .در پژوهش حاضر تلاش گردیده است تا با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و به صورت کاربردی پس از انجام مطالعات نظری و کتابخانه ای و بررسی راهبردهای دریایی بازیگران کلیدی منطقه حوزه ی شمال اقیانوس هند، عوامل مؤثر راهبرد دریایی جمهوری اسلامی ایران شناسایی و در ادامه پس از مشاوره با تعداد هشت نفر از خبرگان منتخب و مرتبط با موضوع و اخذ نظر، پرسشنامه ای در قالب ده سؤال، طراحی و تدوین گردید، روایی پرسشنامه از طریق خبرگان و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ حاصل گردید. پرسشنامه تحقیق در بین نمونه آماری که تعداد 58 نفر از مدیران ارشد نیروی دریایی به صورت هدفمند انتخاب گردیده بودند، توزیع و پس از جمع آوری و اخذ نظر آنان، با استفاده از روش معادلات ساختاری و با نرم افزار پی ال اس (PLS) اقدام به تجزیه وتحلیل داده ها و نهایتاً نسبت به جمع بندی و ارزیابی سؤالات تحقیق پرداخته شده است. برابر نتیجه این تحقیق، مؤثرترین عوامل کلیدی راهبرد دریایی جمهوری اسلامی ایران در منطقه دریایی شمال اقیانوس هند ، برحسب اولویت میانگین و وزن آن ها در قالب پنج عامل به ترتیب افزایش قدرت بازدارندگی، تأمین امنیت خطوط مواصلاتی دریایی، بهینه سازی و به روزرسانی تجهیزات نظامی، نمایش قدرت و تعامل با بازیگران و نیروهای منطقه ای تعیین گردید.
الگوی راهبردی ارزیابی بهبود عملکرد وضعیت جاری صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
171 - 191
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد اقدامی مهم جهت بهبود عملکرد سازمان ها است. تحلیل پوششی داده ها یکی از کاربردی ترین روش ها در ارزیابی عملکرد و رتبه بندی صنعت بیمه است. مدل های اولیه تحلیل پوششی داده ها با وجود داشتن مزایای متعدد، اشکالاتی دارد. بی توجه به فرایند های داخلی، لحاظ نکردن نظرات کارشناسی و رتبه بندی ناقص واحدهای سازمان از جمله معایب اصلی این روش ها است. مدل تلفیقی تحلیل پوششی داده های دو مرحله ای و روش بهترین- بدترین، فرآیند داخلی و نظر کارشناسان را در نظر می گیرد، اما این مدل همواره قادر نیست تا رتبه بندی واحدها را به طور کامل انجام دهد. این پژوهش با اضافه نمودن یک واحد مجازی ایده آل به مدل تلفیقی تحلیل پوششی داده های دو مرحله ای و روش بهترین- بدترین به طور همزمان سه اشکال مذکور را رفع نموده و به توسعه مدل پرداخته است. افزودن واحد مجازی ایده آل، به مدل دو مرحله ای تلفیقی تحلیل پوششی داده ها موجب می شود تا رتبه بندی واحدها به طور کامل انجام شود و نتایج بهتر و منطقی تری ارائه گردد. در مطالعه موردی 36 نمایندگی شرکت بیمه منتخب در استان یزد با استفاده از نرم افزار گمز ارزیابی و رتبه بندی شدند و راهکارهای مدیریتی همچون برگزاری دوره های آموزشی مورد نیاز و انجام رویکردهای تنبیهی و تشویقی جهت بهبود عملکرد هر یک از نمایندگی ها بیان گردید. با هدف اعتبارسنجی مدل توسعه یافته، رتبه بندی با روش وزن دهی افزایشی ساده نیز انجام شد و ضریب همبستگی 94% بین نتایج این دو مدل، اعتبار مدل توسعه یافته را نشان داد. این پژوهش به لحاظ بهبود مدل تحلیل پوششی داده ها، توسعه ای و به دلیل پیاده سازی در صنعت بیمه، کاربردی است.
ارائه مدل بومی سازی مدیریت استراتژیک پایداری در صنایع ایران: ترکیب تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
93 - 108
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، هدف اصلی ارائه مدل بومی سازی مدیریت استراتژیک پایداری در صنایع ایران با استفاده از ترکیب تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره بوده است. با توجه به اهمیت پایدار بودن عملکرد سازمان ها در دنیای رقابتی امروز، این تحقیق به تحلیل و ارزیابی وضعیت موجود صنایع ایران در زمینه مدیریت استراتژیک پایداری پرداخته است. داده های به دست آمده از مصاحبه ها و نظرسنجی ها نشان می دهد که عوامل مختلفی همچون تغییرات اقتصادی، فناوری، و تغییرات اجتماعی می توانند بر استراتژی های پایداری تاثیرگذار باشند. تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره به ویژه در انتخاب گزینه های استراتژیک و ارزیابی آن ها مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که بومی سازی این مدل ها برای صنایع ایران ضروری است و مدل پیشنهادی می تواند به صنایع کشور در جهت بهبود عملکرد و انطباق با نیازهای پایداری کمک شایانی کند. این تحقیق نشان دهنده اهمیت توجه به فرآیندهای تصمیم گیری استراتژیک در راستای دستیابی به توسعه پایدار در صنایع ایران است.
شفافیت سازمانی و تاب آوری سازمانی با دوستی در محل کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
87 - 109
حوزههای تخصصی:
تاب آوری سازمانی یکی از مهمترین الزامات دستیابی به حفظ بقا و موفقیت پایدار در محیط رقابتی امروز است. یکی از اثربخش ترین ابزارهای نیل به این هدف؛ شفافیت سازمانی می باشد. هدف پژوهش حاضر، تعیین تعامل شفافیت سازمانی و تاب آوری سازمانی با نقش دوستی در محل کار است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری، کارکنان رسمی، قرارداد مستقیم و ارکان ثالث در شرکت گاز شهر اصفهان به تعداد 300نفر هستند امّا حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی، 270نفر انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ، روایی سازه آن از طریق تحلیل عاملی تاییدی و نیز روایی محتوای آن طبق دیدگاه صاحب نظران حوزه مربوطه تایید شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی و نرم افزار SPSS و برای الگوسازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS20 استفاده شده است. بر اساس نتایج، بین شفافیت سازمانی و تاب آوری سازمانی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. یافته ها وجود نقش میانجی دوستی در محل کار را در رابطه بین شفافیت سازمانی و تاب آوری سازمانی تایید کرد. یعنی با افزایش میزان شفافیت در سازمان، تاب آوری سازمانی ارتقاء خواهد یافت و در این میان، پدیده دوستی در محل کار نقش میانجی ایفا خواهدکرد. این نتایچ می تواند مدیران را در تعیین راهبردهایی جهت افزایش شفافیت سازمانی و دوستی در محل کار که منجر به بروز و تقویت پدیده تاب آوری سازمانی با هدف بهره مندی از مزایای بی شمار آن می گردد، کمک نماید.
تبیین و ارزیابی مدل کنترل راهبردی در صنعت زعفران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
211 - 233
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد راهبرد ها در بهره گیری از فرصت های محیطی و حفظ قدرت رقابتی سازمان ها به استقرار و کارآیی نظام کنترل راهبردی بستگی دارد. هدف پژوهش، تبیین و سنجش مدل کنترل راهبردی در صنعت زعفران است. روش پژوهش، از نوع آمیخته کیفی و کمّی است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش، مدیران فعال در صنعت زعفران بود که با مصاحبه از 12 نفر آن ها، اشباع نظری محقق گردید. در مرحله کمّی، به منظور آزمون مدل نهایی، کارشناسان فعال در این صنعت نمونه آماری در نظر گرفته شدند. حداقل حجم نمونه در این مرحله، بر اساس معیارهای توان آماری با 80 درصد و سطح معناداری 5 درصد، برای اندازه اثر 25/0، برابر با 59 نفر تعیین گردید. داده های مورد نیاز پژوهش از تعداد 63 نفر از کارشناسان گردآوری شد. از تحلیل کیفی مصاحبه ها، 27 مقوله منتخب استخراج گردید. با مبنا قرار دادن رهیافت نظام مند در نظریه داده بنیاد، کدهای شناسایی شده در شش طبقه شرایط علّی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدهای حول پدیده مرکزی «مدل کنترل راهبردی صنعت زعفران»، جای گرفتند. در مرحله کمّی، مدل نهایی مطابق رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS4 آزمون گردید. بر اساس نتایج، شرایط علّی پدیده محوری با ضریب 534/0؛ پدیده محوری با ضریب 312/0؛ شرایط زمینه ای و مداخله گر ضرایب 346/0 و 297/0 دارند که بر راهبردها مؤثر هستند. راهبردها بر پیامدها با ضریب 433/0 درصد مؤثر واقع شدند.
دیدگاه های صاحبان شرکت ها در استفاده از بازاریابی الکترنیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
151 - 169
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، شناسایی دیدگاه های صاحبان شرکت ها در استفاده از بازاریابی دیجیتال با استفاده از تکنیک کاربست کیو در شرکت های تولیدی شهر کرمانشاه انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی اکتشافی و از نظر نوع استفاده، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه خبرگان در شرکت های تولیدی شهر کرمانشاه است که تعداد آنها 650 شرکت فعال می باشد که در زمینه فناوری دیجیتال در زمینه بازاریابی نیز فعالیت دارند. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی از نوع گلوله برفی می باشد. از بین این افراد تا رسیدن به اشباع نظری تعداد 15 انتخاب شدند و به روش مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند سوالات مصاحبه را جواب دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا برای کدگذاری باز و از SPSS 28 برای تحلیل عاملی استفاده شد. با توجه به مصاحبه های انجام شده، می توان گفت که 31 مفهوم از مصاحبه ها استخراج شد که با استفاده از تحلیل عاملی کیو سبب پیدایش دو عامل شدند. نتایج نشان داد دو الگوی ذهنی وجود دارد که شامل الگوی کاربرد محور، الگوی مدیریت و مشتری محور می باشد. پیشنهاد می شود مدیران شرکت ها فرصت های بازاریابی دیجیتال را با متخصصین این امر در شرکت خود ارزیابی نماند و با تست کردن آزمایشی این فرصت ها میزان موفقیت آنها را بسنجند و در صورت موفقیت با به کارگیری آن در سوددهی شرکت خود مفید واقع گردند.
واکاوی و اولویت بندی راهبردهای اساسی تولید دانش پاسداری از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
توسعه روزافزون انقلاب اسلامی و ظهور و بروز فرصت ها و تهدیدات نو، ابعاد متعدد و متفاوتی از پاسداری را فراوری جبهه انقلاب اسلامی قرار داده و این الزام را ایجاب کرده است تا ضمن استفاده از تجربیات متراکم گذشته با نوآوری و پیمودن راه های میان بُر، مرزهای دانش را شکسته و دانشی متناسب با افق های جدید علمی تولید کنند. هدف پژوهش کنونی، واکاوی و اولویت بندی راهبردهای اساسی تولید دانش پاسداری از انقلاب اسلامی می باشد. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی؛ از حیث گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های اکتشافی و از نظر ماهیت، توصیفی- پیمایشی بود. روش پژوهش، آمیخته و به صورت کیفی و کمی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان سازمانی سپاه پاسداران و نخبگان دانشگاهی و علمی سازمان های نیروهای مسلح است. نمونه آماری در بخش کیفی به روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی بر اساس جدول مورگان به تعداد ۳۰ نفر انتخاب شدند. در بخش کیفی پژوهش با بهره گیری از مطالعات اسنادی و روش گروه کانونی، داده های لازم استخراج شد و با روش شناسه گذاری تحلیل شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی نیز پرسش نامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس تأیید شد. به علاوه در بخش کمی پژوهش، با استفاده از موقعیت یابی راهبردی و بر اساس روش swot و ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی QSPM، راهبردهای نهایی تدوین و اولویت بندی شدند. بر اساس نتایج پژوهش، 82 عامل تأثیرگذار بر تولید دانش پاسداری از انقلاب اسلامی در قالب 23 شناسه محوری و ۶ شناسه انتخابی با عناوین: عوامل کلیدی موفقیت، عوامل فیزیکی، عوامل فرهنگی، عوامل انسانی، عوامل تعاملی و عوامل راهبردی شناسایی شدند و با انجام موقعیت یابی راهبردی، راهبردهای اساسی تولید دانش پاسداری از انقلاب اسلامی مشتمل بر ۸ محور و به ترتیب اولویت به شرح: جبهه سازی علمی با رویکرد آرمانگرایی، انقلابی گری و اقدام جهادی؛ اسلامی سازی علوم انسانی با رویکرد تحولی؛ دستیابی به استقلال در اندیشه و تفکر؛ ایجاد و توسعه پایگاه استنادی دانش پاسداری از انقلاب اسلامی؛ نیازسنجی مبتنی بر عرصه های اولویت دار گام دوم انقلاب اسلامی؛ آمایش علمی سرزمینی و توسعه متعادل و متوازن قابلیت ها؛ ایجاد، یکپارچه سازی و روزآمدسازی نظامات و ایجاد نظام دیپلماسی و همکاری های علمی انقلاب اسلامی، ارائه شد.
آموزش های دانش بنیان به مثابه راهکار غلبه بر تهدیدها در حوزه اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
235 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله عرضه و نشر دانش جدیدی است که در فرایند تحقیق حاصل شده است. این دانش حاصل سال ها کار و مطالعه محققان در حوزه افراد مبتلا به اتیسم است. اختلال طیف اتیسم، اختلال عصبی است که بر نحوه تعامل افراد با دیگران، یادگیری و رفتار تأثیر می گذارد، علایم آن از حدود یک سالگی ظاهر شده و به تدریج در فرایند رشد کودک تاخیر ایجاد می کنند. بر اساس پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، مبتلایان به اتیسم در سه گروه خفیف، متوسط و شدید دسته بندی می شوند. میزان علاقه مندی ها، مهارت ها و سطح آموزش پذیری، در هریک از این سطوح متفاوت است. در پژوهش حاضر با بررسی ۳۰ نفر از کودکان اتستیک مرکز اتیسم همدان، به بررسی علاقه مندی های آنها و ارتباط بین نوع علاقه مندی و سطح بیماری پرداخته شده است. به منظور ارزیابی جذابیت های دیداری و شنیداری برای کودکان اتیسمی و بررسی ارتباط بین علاقه مندی و شدت بیماری، میزان علاقه مندی کودکان به تماشای برنامه های تلویزیونی و همچنین شنیدن داستان سنجیده شد. میزان علاقه مندی آنها به محتواهای واقعیت مجازی مورد ارزیابی قرار گرفت. در گام بعد، ارتباط متقابل این علاقه مندی ها بر یکدیگر سنجیده شد. نتایج این پژوهش پیشنهاد می کند که با پیشرفت بیماری اتیسم، میزان علاقه افراد به داستان کاهش می یابد. لذا علاقه به فیلم، ارتباط معکوس با علاقه به کتاب و ارتباط مستقیمی با علاقه به واقعیت مجازی دارد. برای مبتلایان به درجات خفیف و متوسط اتیسم، فناوری واقعیت مجازی به خوبی قابل استفاده است. در بخش دیگر، میزان علاقه کودکان اتیسمی به بازی های رایج در بازار سنجیده شد. طبق دانش حاصل از نتایج این بخش، می توان اظهار داشت که علاقه به بازی های تمرکزی و آموزشی، بیشترین میزان محبوبیت را در بین همه سطوح اتیسم نشان می دهد و بازی های ساده یک نفره، مثل لگو و دومینو، در رتبه بعدی قرار دارند.
شناسایی الزامات طراحی و قابلیت تبیین سیستم های هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
45 - 67
حوزههای تخصصی:
با گسترش کاربرد الگوریتم های هوش مصنوعی در سازمان ها و بخش های دولتی، دغدغه هایی در مورد مسئولیت اجتماعی کاربست عامل های هوشمند همانند شفافیت، پاسخگویی و انصاف در محافل دولتی و دانشگاهی مطرح شده است. بر همین اساس، هدف پژوهش، تبیین مدل ساختاری- تفسیری الزامات طراحی سیستم های هوش مصنوعی با قابلیت تبیین در تصمیم گیری های مبتنی بر مشارکت انسان و هوش مصنوعی است. برای رسیدن به این هدف، از روش آمیخته اکتشافی طراحی مبتنی بر اقدام- دلفی فازی و مدل سازی ساختاری- تفسیری برای توسعه و ارزیابی اصول طراحی سیستم هوش مصنوعی با قابلیت تبیین استفاده می شود. زمینه پژوهش، اداره کل تنقیح قوانین و مقررات در معاونت حقوقی قوه قضائیه است. مشارکت کنندگان پژوهش، دست اندرکارانی از اداره کل تنقیح قوانین و مقررات و مرکز فناوری اطلاعات بوده که به همراه پژوهشگران تیم پژوهش را تشکیل می دهند و در مجموع 15 نفر هستند. بر اساس یافته های پژوهش، مدل، پنج ویژگی قابلیت درک، قابلیت حکمرانی، قابلیت اقناع، دقت پیش بینی (توصیفی)، شفافیت و سودمندی را در بر می گیرد. این قابلیت ها در دو بُعد طبقه بندی شدند. بُعد توانش شامل قابلیت درک، قابلیت حکمرانی و قابلیت اقناع است. بُعد محقق سازی نیز شامل ویژگی های دقت پیش بینی، شفافیت و سودمندی است. افزون بر این، مدل می تواند سازوکار تقویت هوشمندی در تعامل انسان-هوش مصنوعی را تبیین کند.
تدوین استراتژی و هدف گذاری استراتژیک بازاریابی درصنعت هوانوردی و فرودگاهی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
209 - 232
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصادی هر کشور تا اندازه ای به کارایی و میزان عملکرد صنعت هوانوردی و فرودگاهی و حمل ونقل هوایی وابسته است. هدف پژوهش، تبیین الگو در راستای تدوین استراتژی و هدف گذاری استراتژیک عملکرد بازاریابی و بازار صنعت هوانوردی فرودگاهی ایران است. با روش آمیخته، در ابتدا شاخص معیارهای فعلی مورد استفاده در ارزیابی صنعت فرودگاهی و هوانوردی کشور و جهان مورد غربالگری قرار گرفت. در بخش کیفی با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان و صاحبنظران صنعت حمل ونقل هوایی و فرودگاهی، شاخص های نهایی حاصل از بررسی پیشینه و مصاحبه ها به دست آمد. بررسی ها نشان داد که کمبود قابل توجه ای در رابطه با استراتژی های عملکرد بازاریابی و معیارهای مبتنی بر بازار در ارزیابی عملکرد در بخش هوانوردی و فرودگاهی کشور وجود دارد. از این رو، الگویی جهت ارزیابی عملکرد مبتنی بر بازار تبیین و ارائه شد تا بتوان به تصویر جامع تری از استراتژی عملکرد بازاریابی هوانوردی و فرودگاهی ایران دست یافت. نمونه آماری، 34 فرودگاه که از روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین 57 فرودگاه کشور انتخاب شده و با بهره گیری از الگوی ریاضی، فنون تحقیق در عملیات و نیز استفاده از مفاهیم و اصول تحلیل پوششی داده های شبکه ای، بخش کمّی انجام شد. شاخص های حاصل و نتایج حل مدل نشان دادند تنها 14فرودگاه در هر دو مرحله بطور کامل کارا بوده و دارای کارایی100% در ارزیابی استراتژی های عملکرد بازاریابی بوده اند و سایر فرودگاه ها بدلیل ضعف در خروجی و ازدیاد ورودی فرایندهایشان از مرکز کارایی جدا شده اند؛ بنابراین، برای بهبود وضعیت این فرودگاه ها لازم است اقدامات مستمری از طریق رویکرد تحلیل پوششی داده ها، در دستور کار قرار گیرد.