فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۴٬۷۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی موانع اجرای مدیریت دانش در زنجیره تأمین شرکت های چینی آلات بهداشتی است. بدین منظور ابتدا با مطالعه مبانی نظری موضوع این موانع شناسایی و با استفاده از روایی محتوایی عوامل مرتبط با شرکت های چینی آلات بهداشتی استخراج شد؛ درنهایت با استفاده از مدل سازی تفسیری ساختاری و میکمک فازی روابط متقابل میان موانع مشخص و قدرت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر یکدیگر مشخص شد. طبق نتایج ، به ترتیب عدم تعهدات مدیریت ارشد به استفاده از مدیریت دانش در زنجیره تأمین، فقدان آموزش برای اعضا و نبود برنامه ریزی استراتژیک بیشترین تأثیر را بر دیگر موانع دارند. این مدل به مدیران صنعت چینی آلات بهداشتی کمک می کند، قبل از اجرای هرگونه استراتژی برای اجرای مدیریت دانش، با رویکرد کلی نگر، موانع موجود در این صنعت را بشناسند تا بتوانند رویکرد مناسبی برای استقرار مدیریت دانش در زنجیره تأمین به کار گیرند.
گونه شناسی استراتژی های تولید در ایران و معرفی ابعاد متمایزکننده آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استراتژی تولید برای کلیه سازمان ها و همچنین مدیران اهمیت زیادی دارد و می تواند تأثیر قابل ملاحظه ای بر موفقیت سازمان ها و ارتقای نقش حوزه های کاریِ درون سازمان داشته باشد. با توجه به اهمیت این موضوع، استراتژی تولید در وضعیت رقابتی سازمان نیز نقشی پررنگ و اساسی خواهد داشت. به دلیل تغییرات بسیار زیاد محیطی، استراتژی های تولیدی کارخانه ها به سرعت در حال تغییر است. بیشتر مطالعات در زمینه تولید و استراتژی های تولید بر محتوا و فرایند استراتژی تولید تمرکز کرده اند و در زمینه پیکره شناسی در این حوزه مطالعات کمی صورت گرفته است؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش ارائه تاکسنومی از استراتژی های تولید برای پیکره شناسی آن است. برای این منظور نمونه ای صدتایی از کارخانه های تولیدی مشهد ارزیابی شدند. پس از بررسی اعتبار ابزار پژوهش از تحلیل خوشه ای کای میانگین برای تحلیل داده ها استفاده شد که حاصل آن شناسایی چهار خوشه متفاوت از استراتژی های تولیدی بود که هر یک از آن ها بر اهداف تولیدی متفاوتی تأکید دارند.
ارائه مدل تلفیقی IAHP/DEA به منظور ارزیابی پیمانکاران صنایع ساخت وساز با وجود داده های نادقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائلی که سازمان های پروژه محور با آن مواجه اند، مسئله برون سپاری فعالیت ها به منظور تمرکز بر مدیریت یکپارچه آن هاست. صنایع ساخت وساز پروژه ای نیز با توجه به ماهیت خود و گستره کاری وسیعی که دارند، از این امر مستثنی نیستند. انتخاب پیمانکار بر مبنای کمترین قیمت پیشنهادی، نه تنها نتوانسته است از مخاطرات پیش روی کارفرمایان و سرمایه گذاران این صنعت بکاهد، بلکه با وجود توسعه روش های پیش ارزیابی، همچنان از جمله عوامل اصلی در ناکامی پروژه ها و تشدید ریسک های سرمایه گذاری در این حوزه است. در این مقاله، حل مسئله انتخاب و ارزیابی مجدد پیمانکاران با استفاده از روش ناپارامتریک تحلیل پوششی داده ها (DEA) ارائه می شود. تمایلات کارفرمایان بر به کارگیری تعداد زیاد معیارها از طرفی و مواجهه با تعداد اندک پیمانکاران در مناقصات اجرایی به سبب تخصصی بودن کارها از طرف دیگر موجب افزایش تعداد پیمانکاران در مرز کارایی خواهد شد؛ لذا به منظور رفع این مشکل، مدلی تلفیقی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی بازه ای(IAHP) و تحلیل پوششی داده ها توسعه داده می شود. فرایند تحلیل سلسله مراتبی بازه ای به سبب وجود داده های نادقیق در قضاوت خبرگان مدنظر قرار می گیرد. نتایج حاصله، نشان از این قدرت تفکیک پذیری بالای مدل پیشنهادی دارد.
استفاده از الگوریتم ژنتیک جهت بهینه سازی موازنه بین زمان، بها،کیفیت و ریسک در پروژه های عمرانی و طرح های سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بهینه سازی بین اجزاء هرم بقاء شامل زمان، هزینه، کیفیت و ریسک در پروژه های عمرانی و طرح های سرمایه گذاری است. منظور از بهینه سازی ایجاد توازن بین زمان، هزینه، کیفیت و ریسک برای ایجاد بهترین سطح رضایتمندی برای مشتریان و استفاده کنندگان نهایی و کسب بهینه ترین سطح ارزش برای سازمان است. در محیط کسب و کار کنونی حسابداران مدیریت به ابزارها و توسعه مدل هایی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی نیاز دارند که ضمن کاهش زمان تحویل و بهای تمام شده محصولات و با کمترین ریسک کسب و کار به ارائه محصولاتی با بهترین حد کیفیت بپردازند تا از این طریق به ارزش آفرینی برای سازمان اقدام گردد. در این مقاله در راه بهینه سازی اجزاء هرم بقاء از نوعی الگوریتم ژنتیک استفاده شده است که به این منظور پنج حالت مختلف روی مسئله ی مورد نظر پیاده سازی شد. در چهار حالت به بهینه سازی هر یک از عوامل زمان، بها، کیفیت و ریسک به طور جداگانه پرداخته شد. در آخر هر چهار عامل به طور همزمان در نظر گرفته شد.
رویکردی ترکیبی از تحلیل پوششی داده ها با انواع خروجی ها و تحلیل پنجره در ارزیابی کارایی صنعت برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با هدف ارزیابی کارایی نواحی تولید و انتقال نیرو در صنعت برق ایران در طی زمان و با توجه به ماهیت سیستمی مراحل تولید و انتقال برق، دو رویکرد تحلیل پوششی داده های شبکه ای و تحلیل پنجره با هم ترکیب شده است. این سیستم شبکه ای دارای خروجی نامطلوب و مطلوب نهایی و میانی بوده و دارای دو مرحله تولید و انتقال برق در بازه زمانی 1391 تا 1393 است. متغیرهای ورودی و خروجی مرحله اول و دوم به ترتیب مصرف داخلی نیروگاه ها، سوخت مصرفی و بازده حرارتی، راندمان، قدرت نامی نیروگاه و قدرت عملی نیروگاه، حداکثر بار تولیدی، تولید ویژه و تولید ناویژه، ظرفیت پست های انتقال نیرو و طول خطوط انتقال نیرو و درنهایت انرژی تحویلی و تلفات انرژی در نظر گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که با توجه به مجموعه امکان ادغام شده طی سه دوره، در سال 1392 از نظر کارایی کل و کارایی مرحله تولید بالاترین تعداد واحدهای کارا وجود دارد؛ درحالی که در مقایسه با مرز کارای سه دوره ای، مرحله تولید برق بیشترین واحدهای ناکارا را دارد و افزایش تعداد واحدهای کارا در مرحله کارایی کل ناشی از کارایی بالای شرکت های برق منطقه ای است.
مدیریت و کاهش بهای تمام شده، بامحوریت طبقه بندی طبیعی هزینه ها در کسب کارهای کارآفرینانه با رویکرد ارزش آفرینی
حوزههای تخصصی:
کنترل و کاهش هزینه را می توان مقوله ای متاثر از دوعامل دانست. یکی در سطح کلان قابل بررسی است که به مدیریت کشور و ساختار ها و سایر عوامل آن مربوط می شود ولی دیگری به مدیریت خود کسب و کار و عملکرد صاحبان کسب کار مربوط می شود این مقاله با پرداختن به مورد دوم یعنی عملکرد صاحبان کسب و کار ابتدا با بررسی مبانی نظری و مطالعات گذشته صورتحساب ارزش مشتری شناسائی و معرفی گردید وبعدا با معرفی موداهای موجود در زنجیره ارزش و روش شناسائی موداها که با بررسی تک تک فعالیتهای زنجیره ارزش یک واحد تولیدی امکان پذیر است تکنیکهایی برای مدیریت بر آنها ارائه و معرفی گردید و بعدا دستورالعمل های ویژه ای هم برای هر یک از اجزا طبقه بندی طبیعی هزینه ها ( مواد– دستمزد - سربار- هزینه های توزیع و فروش و اداری تشکیلاتی) ذکر گردید که بدین وسیله، رویه و الگویی برای حسابداران جهت شروع عملیات مدیریت و کاهش هزینه ارائه گردید.
ارزیابی و پیش بینی تولید پایدار با استفاده از رویکرد ترکیبی فازی چند درجه ای و شبکه عصبی مصنوعی(مورد مطالعه: شرکت لبنی کاله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پایداری بر جنبه های مختلف سازمانی از حیث اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی تأکید دارد، از اینرو اهمیت این موضوع برای نسل های فعلی و آتی بسیار حیاتی است. اکثر شرکت ها به این نتیجه رسیده اند که به منظور ارتقای اثربخش و کارا پایداری تولید نیازمند تعریف، اندازه گیری و کنترل شاخصه های تولید پایدار هستند. لذا اندازه گیری پایداری تولید به موضوعی با اهمیت در مباحث تولید و عملیات مبدل شده است. در همین راستا، تحقیق حاضر درصدداست تا با استفاده از رویکرد ترکیبی چند درجه ای فازی و شبکه عصبی مصنوعی علاوه بر ارزیابی وضعیت فعلی پایداری، وضعیت آینده تولید پایدار شرکت لبنی کاله را پیش بینی نماید. داده های اصلی تحقیق با نظرخواهی خبرگان دانشگاه و مدیران شرکت جمع آوری و تحلیل شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که وضعیت پایداری طی سال های 89 تا 94 به ترتیب به صورت کمی پایدار، نسبتاً پایدار، نسبتاً پایدار، کمی پایدار، نسبتاً پایدار ونسبتاً پایدار بوده در سال 1395 نسبتاً پایدار خواهد شد.
پیش بینی زمان پروژه از طریق طول زمان کسب شده و مدیریت ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
217 - 240
حوزههای تخصصی:
بسیار مشاهده می شود پروژه ها از زمان و هزینه برنامه ریزی شده عقب می مانند؛ علل چنین مشکلاتی استفاده از روش هایی است که جهت کنترل عملکرد پروژه به گذشته توجه می کنند. در پژوهش حاضر برای نزدیک کردن برنامه زمان بندی و واقعیت از دو روش مدیریت طول زمان کسب شده و مدیریت ریسک بهره گرفته شد تا در کنار دقت بالای روش اول، از آینده نگری روش دوم استفاده شود و زمان بندی برنامه و واقعیت به یکدیگر نزدیک شوند. در این پژوهش ابتدا با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو حدود کنترلی شاخص های عملکردی پروژه ایجاد شدند، سپس ریسک های پروژه شناسایی گردیدند و پروژه تحت شرایطی که بحرانی ترین ریسک ایجاد شود؛ شبیه سازی شد و برای درصد هایی که حدود کنترلی نقض شدند زمان پایان پروژه مجدداً اندازه گیری شد. زمان پایان به دست آمده، حدود دو ماه بیشتر از زمان پایانی قبل از به کارگیری روش ها را نشان می دهد و بیان کننده لزوم شناسایی ریسک ها حین برنامه ریزی پروژه هاست.
مدل سازی و شبیه سازی سامانه ترافیک شهری با شبکه های پتری رنگین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
381 - 404
حوزههای تخصصی:
مدیریت و کنترل ترافیک خودروها بر شبکه ای از خیابان ها و تقاطع، در حوزه سامانه کنترل ترافیک شهری است. هدف از انجام این پژوهش، ارائه روشی بر پایه تحقیق در عملیات برای مدل سازی سامانه کنترل ترافیک شهری است تا به عنوان ابزاری شایسته برای بهبود در ترافیک شهری به کار رود. سهم علمی این مقاله در بررسی سیاست های زمان بندی چراغ های راهنمایی در روان سازی جریان ترافیک شهری با استفاده از شبکه های پتری رنگین است. در این پژوهش، شبکه های پتری رنگین به عنوان ابزار مدل سازی و بهبود سامانه پیشنهاد شده است. بخشی از شبکه ترافیکی شهر بوشهر با روش پیشنهادی مدل سازی شده و با کمک شبیه سازی گسسته پیشامد سناریوهای بهبود بررسی شد. یافته ها نشان داد روش پیشنهادی روش شایسته و کارآمدی برای بهبود در عملکرد سامانه ترافیک شهری است. بر اساس ارزیابی سنجه های عملکرد سامانه، راهکار شایسته ای برای بهبود ترافیک پیشنهاد شد
تصمیم گیری عقلایی در مدیریت بخش عمومی: موردکاوی و تحلیل چگونگی کاربرد مدل های کمّی پژوهش عملیاتی در اداره عمومی کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تصمیم گیری عقلایی» رویکردی مدیریتی است که بر تصمیم گیری بر اساس فرآیندها و دقت های علمی به وسیله مدل های قطعی و کمّی تأکید می کند؛ اما در میان صاحب نظران بر سر به کارگیری مدل ها و فنون پژوهش عملیاتی در بخش عمومی اختلاف نظر وجود دارد؛ زیرا با وجود آنکه مخالفینی جدی در به کارگیری و کاربرد این روش ها در بخش عمومی وجود دارند، روش ها و مدل های پژوهش عملیاتی روز به روز درحال توسعه و بهبود هستند و در عمل در بخش عمومی مورد بهره برداری قرار می گیرند. در پاسخ به سؤال بالا، این پژوهش به موردکاوی و تحلیل 29 مورد از کاربرد فنون پژوهش عملیاتی در کشورهای مختلف و در زمان های متفاوت می پردازد. درنتیجه این بررسی ها مشخص می شود که اختلاف نظر در تأیید یا ردّ کاربرد فنون پژوهش عملیاتی ناظر به دو مقوله مجزای کارآمدی و اثربخشی آن ها است؛ بدین صورت که مدل های پژوهش عملیاتی عمدتاً کارایی خود را در مدیریت بهینه فناوری هایی که خدمات عمومی ارائه می دهند، اثبات می کنند؛ ولی در مورد اثربخشی این فنون با توجه به ابعاد روان شناختی و جامعه شناختی شواهد معناداری وجود ندارد.
ارائه و حل مدل مساله زمانبندی زنجیره بحرانی پروژه با در نظر گرفتن بافر تغذیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تحقیقات گسترده ای در زمینه زمانبندی پروژه صورت گرفته است. در حیطه زمانبندی پروژه
همواره عدم قطعیت هایی وجود دارد که باعث انحراف برنامه واقعی از برنامه زمانبندی می گردد. یکی از
راه حل های مواجهه با این عدم قطعیت استفاده از روش زنجیره بحرانی در زمانبندی پروژه است. این روش که
برآمده از تئوری محدودیت هاست، روشی نوین در کنترل پروژه است. در تحقیق حاضر سعی در استفاده از
اصول زنجیره بحرانی در زمانبندی پروژه تحت محدودیت منابع است. مهمترین نوآوری صورت گرفته در این
تحقیق،ارائه مدل مساله زمانبندی زنجیره بحرانی پروژه با در نظر گرفتن بافر تغذیه و استفاده از شناوری به عنوان
مکملی برای بافر تغذیه است. برای این کار ابتدا مدل زمانبندی پروژه تحت محدودیت منابع و با رویکرد
زنجیره بحرانی نوشته شده و قابلیت اطمینان آن با استفاده از نرم افزار لینگو سنجیده شده است. در گام بعدی
الگوریتم حل این مدل با استفاده از الگوریتم ژنتیک توسعه داده شده و در نهایت نمونه مسائل مختلفی مورد
آزمایش قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از این تحقیق کارایی الگوریتم ژنتیک ارائه شده را نشان داده
است.
مدلسازی فازی ساختارهای حلقه بسته مدیریت زنجیره تامین مبتنی بر بازاریابی سبز در صنعت خودرو
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر یک مطالعه کاربردی است که با هدف بررسی و اولویت بندی عناصر ساختار شبکه ای مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت تجهیزات مترو با رویکرد فازی صورت گرفته است. این تحقیق در صنعت تجهیزات مترو صورت گرفته است و گروهی از خبرگان حوزه مورد مطالعه به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای گردآوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. روابط میان متغیرهای اصلی مدل و الگوی روابط علی میان معیارها با تکنیک دیمتل فازی شناسائی شده است. ماتریس حاصله از تکنیک دیمتل (ماتریس ارتباطات داخلی)، هم رابطه علی و معلولی بین عوامل را نشان می دهد و هم اثرپذیری و اثرگذاری متغیرها را نمایش می دهد.
مدلسازی روابط میان متغیرهای تحقیق نشان داده است حمایت مدیریت ارشد عاملی است که بیشترین تاثیرگذاری را دارد. از سوی دیگر تمرکز بر مشتریان بیشترین تاثیرپذیری را دارد. میزان تاثیر و تاثر عامل مورد نظر در سیستم نشان می دهد، آن عامل تعامل بیشتری با سایر عوامل سیستم دارد. براین اساس حمایت مدیریت ارشد از بیشترین تعامل با سایر معیارها برخوردار هستند. تمرکز بر مشتریان در جایگاه دوم است، کنترل فرایندها و تعامل با تامین کنندگان نیز در رتبه های بعدی قرار دارند. در نهایت مشخص گردید حمایت مدیریت ارشد و کنترل فرایندها علی بوده و تمرکز بر مشتریان و تعامل با تامین کنندگان معلول هستند.
تجزیه و تحلیل استراتژی نوآورانه برنامه ریزی محیط زیست با رویکرد HSE در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، پژوهشی علمی-تحلیلی است که به منظور تجزیه تحلیل و تدوین استراتژی نوآورانه برنامه ریزی حفظ محیط زیست با رویکرد HSE و در قالب مطالعه موردی سازمان منطقه ویژه اقتصادی پارس (عسلویه)، انجام پذیرفته است. در نخستین گام این پژوهش، عوامل کلان و کلیدی تأثیرگذار بر توسعه برنامه HSE تبیین و در گام بعدی عوامل استراتژیک موجود در هر زمینه، با تعیین اهمیت نسبی و تعیین ارزش راهبردی آن ها بر طبق الگوی پیاده سازی ماتریس های ارزیابی عوامل خارجی و داخلی، با استفاده از تکنیک دلفی و توسط پرسش نامه ای با سؤالات بسته پاسخ (در طیف لیکرت با پنج درجه)، مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین ترتیب عوامل استراتژیک برون سازمانی و درون سازمانی رتبه بندی گشته و مهمترین فرصت ها، تهدیدها، نقاط قوّت و ضعف های سازمان، در راستای توسعه حفاظت محیط زیست بر پایه HSE، معرفی شده است. در نهایت نیز به کمک ابزار تعیین موقعیت استراتژیک و تدوین استراتژی، راهبردهایی در دو گروه عمده و خاص سازمان منطقه ویژه اقتصادی پارس (عسلویه)، تدوین و ارائه گشته است. از مجموع عملکرد عوامل استراتژیک، نتیجه می شود که به طور کلّی سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی، به لحاظ استراتژیک در موقعیت غلبه فرصت ها بر تهدیدات و غلبه نقاط ضعف بر قوّت ها قرار دارد. لذا عمدتاً می توان با اجرای «استراتژی های فرصت-ضعف»، از مزیت هایی نهفته در فرصت ها، در جهت جبران نقاط ضعف سازمان استفاده نمود.
ایمنی حمل و نقل جاده ای کشور: رویکرد تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر ساله تعداد زیادی از مردم بر اثر تصادفات رانندگی در جاده های کشور متحمل خسارات سنگین و بعضاً غیر قابل جبران می شوند. این امر باعث شده تا دست اندرکاران حمل و نقل، تمرکز ویژه ای بر موضوع ایمنی راه ها داشته باشند. اما آنچه در این بین اهمیت دارد این است که در راستای ارتقای ایمنی جاده ها در چه مواردی باید سرمایه گذاری نمود. به همین منظور در این مقاله به بررسی عوامل مهم اثرگذار در ایمنی راه های کشور با استفاده از رویکرد تجزیه و تحلیل چندمتغیره پرداخته شده است. بنابراین ابتدا متغیرهای تأثیرگذار بر وضعیت ایمنی راه های کشور مشخص شده و سپس عوامل اصلی مؤثر با استفاده از روش تحلیل عاملی تعیین شده اند. سپس استان های کشور با در نظر گرفتن امتیاز عامل های به دست آمده و بر اساس یک شاخص کلی رتبه بندی شده اند. در نهایت نیز روند تغییرات شاخص کل برای برخی استان های کشور از سال 1387 تا 1392 بررسی و تحلیل شده است.
یک مدل بهینه سازی مبتنی بر شبیه سازی برای برنامه ریزی یکپارچه جریان های مالی و فیزیکی در زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش به کارگیری رویکرد بهینه سازی مبتنی بر شبیه سازی برای مدل سازی زنجیره تأمین رینگ خودرو است. رویکرد بهینه سازی مبتنی بر شبیه سازی از یک مدل بهینه سازی و یک مدل شبیه سازی تشکیل شده است که تا دستیابی به جواب های بهینه به صورت رفت وبرگشتی با یکدیگر تبادل اطلاعاتی دارند. روش شبیه سازی به کار گرفته شده در این رویکرد پویایی شناسی سیستم و تکنیک بهینه سازی به کار گرفته شده بهینه سازی چندهدفه است. اهداف مدل شامل کمینه کردن هزینه، کمینه کردن چرخه تبدیل پول وبیشینه کردن تعداد دفعات گردش موجودی کالا برای دو عضو زنجیره تأمین رینگ سایپا است که دو هدف آخر با یکدیگر هم راستا نیستند و به کمک الگوریتم ژنتیک حل می شود. به منظور ترکیب دو مدل شبیه سازی و بهینه سازی از نرم افزار «پاورسیم استودیو 10» که امکان شبیه سازی و بهینه سازی را فراهم می آورد، استفاده شده است. پس از به کارگیری رویکرد معرفی شده جواب های بهینه به دست می آیند که تصمیم گیرنده با توجه به اولویتی که برای اعضای زنجیره متصور است جواب بهینه را انتخاب می کند. نتایج نشان داد جواب های بهینه حاصل از این روش بسیار بهترازجواب های بهینه تولیدشده از به کارگیری سناریوهای مختلف در شبیه سازی بودند
ارائه یک مدل ریاضی برای مسئله موازنه هزینه- زمان- اثرات زیست محیطی و حل آن با الگوریتم های فراابتکاری ازدحام ذرات و کرم شب تاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش تعداد و گردش مالی پروژه های سازمان ها و سازمان های پروژه محور از یک سو و شدت گرفتن دغدغه های زیست محیطی تحت مفهوم «توسعه پایدار» از سوی دیگر به ورود دغدغه های زیست محیطی در مدیریت پروژه منجر شده است. از اینرو در این مطالعه، اثرات زیست محیطی پروژه به عنوان شاخص جدیدی در مسئله موازنه هزینه- زمان پروژه در نظر گرفته شده و مدل ریاضی جدیدی با سه شاخص هزینه، زمان و اثرات زیست محیطی ارائه شده است. با توجه به دشواری حل مدل ریاضی ارائه شده از دو الگوریتم فراابتکاری ازدحام ذرات چندهدفه و کرم شب تاب چندهدفه به صورت ترکیبی با یک الگوریتم ابتکاری که جواب های موجه از نظر روابط پیش نیازی ایجاد می کند، در محیط نرم افزار متلب استفاده شد. نتایج به کارگیری این مدل ریاضی و الگوریتم های حل بر روی داده های مسائل استاندارد موجود در کتابخانه PSPLIB نشان داد که مدیران پروژه با به کارگیری این مدل ریاضی در زمان بندی پروژه خود، حق انتخاب بین مقادیر مختلف زمان، هزینه و اثرات زیست محیطی پروژه را خواهند داشت و از طرفی می توانند اثرات زیست محیطی پروژه را کنترل کنند؛ همچنین مقادیر شاخص های ارزیابی جواب های پارتو نشان داد که الگوریتم ازدحام ذرات کارایی بهتری نسبت به الگوریتم کرم شب تاب در این مسئله داشته است.
اختلالات اسکلتی عضلانی ناحیه کمر (مطالعه موردی: کارخانه تولید و مونتاژ قطعات خودرو)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی در میان نیروی انسانی پدیده ای رایج و شایع می باشد و معمولاً در نواحی پشت، کمر، گردن و اندام های فوقانی بروز می کند.هدف: در این پژوهش سعی بر آن شده است تا عوامل تأثیرگذار بر اختلالات ناحیه کمر، در یک کارخانه تولید و مونتاژ قطعات خودرو مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است.مواد و روش ها: به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه نوردیک استفاده شده است. این پرسشنامه به روش سرشماری در میان کارکنان کارخانه قاره سبز توزیع گردید. تعداد کل پرسشنامه های توزیعی 160 عدد می باشد. از این میان 148 پرسشنامه کامل دریافت گردید. 12 پرسشنامه ناقص و مردود بود. جهت بررسی فرضیات پژوهش از آزمون های آماری به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شد.نتایج: طبق نتایج به دست آمده کشیدن سیگار با کمردرد رابطه مثبت و معناداری دارد. ورزش و کمردرد رابطه منفی و معناداری دارند. بین سابقه کاری با کمردرد و سن با کمردرد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما میان قد با کمردرد و وزن با کمردرد رابطه مثبت و معناداری یافت نشد.
ارائه مدل یکپارچه برای تحلیل و بهبود مسائل زمانبندی و ارسال وسایل نقلیه هدایت خودکار در سیستم تولید انعطاف پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمانبندی سیستم های تولید انعطاف پذیر یکی از مهم ترین و کاربردی ترین مباحث در حوزه ی مسائل زمانبندی سیستم های تولیدی است که ویژگی ها و زیر مسائل زیادی در آن تأثیرگذار هستند. در نظر گرفتن این زیر مسائل به طور همزمان و یکپارچه در مدل زمانبندی سیستم های تولید انعطاف پذیر به یک برنامه زمانبندی موجه منجر خواهد شد، مدل به شرایط واقعی موجود در محیط سیستم تولید انعطاف پذیر نزدیک تر می شود و در نتیجه قابلیت استفاده از آن در محیط های تولیدی افزایش خواهد یافت. در این مقاله به طور همزمان به مسائل زمانبندی وظایف تولید و ارسال وسایل نقلیه هدایت خودکار پرداخته شده است که دو زیر مسئله: بارگیری ماشین و مسیریابی قطعات در سیستم تولید انعطاف پذیر را نیز به طور ضمنی در بر می گیرد. برای این مسئله یک مدل ریاضی برنامه ریزی غیرخطی مختلط عدد صحیح ارائه شده است. الگوریتم ژنتیک برای حل مدل به کار رفت که به جواب های نزدیک به بهینه منجر شد. با حل چند مثال عددی و تعریف حدود بالا و پایین و مقایسه آن ها، کیفیت راه حل های به دست آمده از الگوریتم نشان داده شده است.
رابطة هوش کارکنان و بلوغ هوشمندی کسب وکار در سازمان های کاربر سیستم های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به کارگیری مفاهیمی مانند هوشمندی کسب وکار به دلیل ایفای نقش در تصمیم گیری سازمانی و ارتقای بهره وری در صنایع مختلف بسیار مورد توجه است. شناخت و ارزیابی عوامل مؤثر در پیشرفت سیستم های هوشمندی کسب و کار در سازمان بسیار اهمیت دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط بلوغ سیستم های هوشمندی کسب و کار در یک سازمان با انواع هوش کارکنان درگیر با این سیستم ها انجام گرفته است. در این تحقیق سه نوع هوش فرهنگی، هیجانی و منطقی ارزیابی شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی با روش توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری شامل مدیران و کارکنان شرکت های ایرانی می شوند که سیستم های هوشمندی کسب و کار را به کار می گیرند. 313 نفر از بین کارکنان و 48 مدیر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونة آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه است. آزمون Z و ضریب همبستگی اسپیرمن برای آزمون فرضیه های پژوهش، و تحلیل سلسله مراتبی فازی برای تعیین وزن شاخص ها به کار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد میان بلوغ هوشمندی کسب و کار و هوش فرهنگی، هیجانی و منطقی رابطة معنادار وجود دارد
ارائه مدل نوآوری مبتنی بر مشتری با تمرکز بر روی مراحل اولیه فرآیند نوآوری محصول؛ در پارادایم نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات روزافزون فضای کسب وکار، دگرگونی سریع بازارها و افزایش رقابت پذیری سبب شده تا نقش نوآوری در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی سازمان ها و ایجاد مزیت رقابتی برای آنها، بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد. در فرآیند نوآوری، همواره بخش مهمی از تحقیقات شرکت مربوط به تولید ایده های جدیدی است که قابلیت تجاری داشته باشند. به منظور تولید ایده های جدید و نوآورانه می بایست دیدگاه ها نسبت به محصول جدید گسترش یابند. یکپارچه سازی مشتریان مختلف در مراحل اولیه فرآیند نوآوری که اصطلاحاً به آن «مقدمات نوآوری» می گویند می تواند منجر به افزایش خلاقیت و موفقیت نوآوری شود. در نتیجه، در این مقاله با مرور ادبیات، مدل جدیدی از نوآوری مبتنی بر مشتری با تلفیق و توسعه مدل های معتبر ارائه شد که با تمرکز بر روی مقدمات نوآوری، علاوه بر مشتریان سازمان موجود، مشتریان سازمان های رقیب و مشتریان صنایع دیگر (صنایع حاشیه ای) را به منظور تولید ایده های خلاقانه در مورد محصول جدید نیز به صورت همزمان با یکدیگر ادغام می کند. از طرفی، بدیهی است که بکارگیری چنین رویکردی، بدون توانمندی گشودگی و بکارگیری پارادایم نوآوری باز، امکان پذیر نخواهد بود. هدف این مقاله، طراحی مدلی نظام مند است بطوری که مدیران بتوانند با اطمینان نسبت به موفقیت محصول جدید در مقدمات نوآوری وارد گام های بعدی فرآیند نوآوری شوند.