فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۲۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
در راستای تجاری سازی تحقیقات بعنوان یکی از ماموریت های اصلی دانشگاهها، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی انجام پذیرفته است. برای رسیدن به هدف تحقیق؛ ابتدا، با مرور ادبیات، مهمترین مولفه های تاثیرگذار بر تجاری سازی احصاء و با بهره گیری از نظریه سه شاخگی (3c) هر کدام از مولفه ها بر اساس ویژگیهایی در سه دسته عوامل زمینه ای، محتوایی و ساختاری طبقه بندی و چارچوب مفهومی تحقیق ارائه و با جمع آوری داده های تجربی و روش مدل سازی معادلات ساختاری، چارچوب پیشنهادی اعتبارسنجی و مدل نهایی تحقیق ارائه شد. بر اساس یافته های پژوهش و مقادیر مربوط به ضریب مسیرها در مدل نهایی تحقیق، عوامل زمینه ای 4/34 درصد، محتوایی 5/21 درصد و ساختاری 7/34 درصد تغییرات مربوط به متغیر تجاری سازی را بطور مستقیم تبیین می کنند. از سوی دیگر، متغیر زمینه ای بطور غیر مستقیم و از طریق متغیر میانجی عوامل ساختاری به میزان 8/14 درصد و از طریق متغیر میانجی عوامل محتوایی به میزان 7/16 درصد بر متغیر وابسته تجاری سازی تاثیر دارد. محاسبه و تحلیل شاخص های برازش با نرم افزار Smart-PLS انطباق چارچوب مفهومی و پیشینه تجربی با واقعیت را تایید نمود.
تخصیص منابع محدود به پیمانکاران با استفاده از روشهای FAHP و TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله یک راه حل جهت تخصیص نقدینگی محدود به پیمانکاران بر اساس اولویتهای پروژه که یکی از مباحث مطرح در مدیریت نقدینگی پروژه ها می باشد، ارائه می کند. هدف از این تحقیق ارائه یک راهکار جهت حل مشکلات پیمانکاران عمومی در تخصیص منابع به پروژه های نفت و گاز می باشد. در این مقاله ابتدا شاخصهای اثر گذار بر عملکرد پیمانکاران، با استفاده از روش AHP فازی تعیین می شود. سپس، وزن معیارهای مربوطه محاسبه و امتیاز نهایی پیمانکاران با استفاده از روش TOPSIS بر اساس شاخصهای مذکور تعیین می گردد و در ادامه، پیمانکاران رتبه بندی می شوند. در نهایت، با استفاده از یک الگوریتم ابتکاری نحوه تخصیص نقدینگی محدود در دست به پیمانکاران ارائه می گردد. جهت تشریح روش، از اطلاعات واقعی مربوط به یک پیمانکار عمومی فعال در حوزه نفت و گاز استفاده شده است. در پایان، نتایج ارائه شده در خصوص مسئله مورد نظر و همچنین پیشنهادهای توسعه ای ارائه گردیده است.
ارائه ی یک چهارچوب مبتنی بر روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و آثار آن در حالت فازی برای عارضه یابی علل تأخیر در پروژه های عمرانی نوسازی مدارس استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اغلب کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، باتوجه به وجود بازارهای رقابتی از یک سو ومحدودیت منابع در دسترس از سوی دیگر، به منظور استفاده ی بهینه از این منابع و کسب سود بیشتر در بازار رقابتی، به دنبال ریشه یابی علل تأخیر در پروژه ها بوده و تلاش می کنند با ارائه راهکارهایی از میزان تأخیر در پروژه های آتی بکاهند. در این مقاله ضمن مرور مفاهیم مرتبط با تأخیر ، مدیریت ریسک پروژه و روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و آثار آن و بررسی پروژه های عمرانی اداره ی کل نوسازی مدارس استان کردستان ، یک چهار چوب کلی بر اساس روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و آثار آن در حالت فازی و مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای شناسایی و مدیریت مهمترین ریسک های موجود در این پروژه ها پیشنهاد شده است. پس از شناسایی مهمترین ریسک ها ، میزان تأثیر هر یک از آن ها بر اهداف اصلی پروژه یعنی زمان، هزینه و کیفیت و احتمال وقوعشان تعیین شده و با استفاده از این اطلاعات راهکارهایی جهت پیشگیری از تاثیر عوامل یا کاهش اثرات مخرب آنها پیشنهاد داده شده است.
ارائه یک روش ترکیبی از نقشه شناختی و تحلیل پوششی داده های فازی برای بررسی تأخیرات پروژه های ساختمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأخیر یکی از اتفاقات رایج در پروژه های عمرانی کشور است؛ به نحوی که شناخت عوامل تأخیرات این پروژه ها و تعیین میزان اثرگذاری آن ها بر دستیابی به اهداف تعیین شده ضروری است. در این تحقیق سعی شده است، شناسایی عوامل مؤثر بر تأخیر پروژه های ساختمانی با استفاده از بررسی مطالعات پیشین، اسناد پروژه ها و نظرات خبرگان انجام گیرد. سپس، از آن جایی که عوامل نهایی شناسایی شده در واقعیت بر یکدیگر اثرگذارند، نقشه شناختی فازی برای عوامل مؤثر بر تأخیر و عوامل سنجش یا همان اهداف مدیریت ترسیم می گردد. سپس با استفاده از الگوریتم یادگیری ترکیبی، اثرگذاری هر عامل تأخیر بر عوامل سنجش ارزیابی شده و با روش تحلیل پوششی داده های فازی، اولویت بندی عوامل انجام می شود. نتایج تحقیق در استان آذربایجان غربی نشان می دهد که عوامل ""ضعف فنی دستگاه نظارت در رفع مشکلات فنی و اجرایی کارگاه"" ، "" عدم برآورد دقیق حجم کار، تجهیزات و زمان پروژه"" و "" تعدد مراکز تصمیم گیری در اجرای پروژه"" مهمترین عوامل تأخیر در پروژه ها هستند.
ارائه و حل مدل مساله زمانبندی زنجیره بحرانی پروژه با در نظر گرفتن بافر تغذیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تحقیقات گسترده ای در زمینه زمانبندی پروژه صورت گرفته است. در حیطه زمانبندی پروژه
همواره عدم قطعیت هایی وجود دارد که باعث انحراف برنامه واقعی از برنامه زمانبندی می گردد. یکی از
راه حل های مواجهه با این عدم قطعیت استفاده از روش زنجیره بحرانی در زمانبندی پروژه است. این روش که
برآمده از تئوری محدودیت هاست، روشی نوین در کنترل پروژه است. در تحقیق حاضر سعی در استفاده از
اصول زنجیره بحرانی در زمانبندی پروژه تحت محدودیت منابع است. مهمترین نوآوری صورت گرفته در این
تحقیق،ارائه مدل مساله زمانبندی زنجیره بحرانی پروژه با در نظر گرفتن بافر تغذیه و استفاده از شناوری به عنوان
مکملی برای بافر تغذیه است. برای این کار ابتدا مدل زمانبندی پروژه تحت محدودیت منابع و با رویکرد
زنجیره بحرانی نوشته شده و قابلیت اطمینان آن با استفاده از نرم افزار لینگو سنجیده شده است. در گام بعدی
الگوریتم حل این مدل با استفاده از الگوریتم ژنتیک توسعه داده شده و در نهایت نمونه مسائل مختلفی مورد
آزمایش قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از این تحقیق کارایی الگوریتم ژنتیک ارائه شده را نشان داده
است.
ارائه مدل تلفیقی IAHP/DEA به منظور ارزیابی پیمانکاران صنایع ساخت وساز با وجود داده های نادقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائلی که سازمان های پروژه محور با آن مواجه اند، مسئله برون سپاری فعالیت ها به منظور تمرکز بر مدیریت یکپارچه آن هاست. صنایع ساخت وساز پروژه ای نیز با توجه به ماهیت خود و گستره کاری وسیعی که دارند، از این امر مستثنی نیستند. انتخاب پیمانکار بر مبنای کمترین قیمت پیشنهادی، نه تنها نتوانسته است از مخاطرات پیش روی کارفرمایان و سرمایه گذاران این صنعت بکاهد، بلکه با وجود توسعه روش های پیش ارزیابی، همچنان از جمله عوامل اصلی در ناکامی پروژه ها و تشدید ریسک های سرمایه گذاری در این حوزه است. در این مقاله، حل مسئله انتخاب و ارزیابی مجدد پیمانکاران با استفاده از روش ناپارامتریک تحلیل پوششی داده ها (DEA) ارائه می شود. تمایلات کارفرمایان بر به کارگیری تعداد زیاد معیارها از طرفی و مواجهه با تعداد اندک پیمانکاران در مناقصات اجرایی به سبب تخصصی بودن کارها از طرف دیگر موجب افزایش تعداد پیمانکاران در مرز کارایی خواهد شد؛ لذا به منظور رفع این مشکل، مدلی تلفیقی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی بازه ای(IAHP) و تحلیل پوششی داده ها توسعه داده می شود. فرایند تحلیل سلسله مراتبی بازه ای به سبب وجود داده های نادقیق در قضاوت خبرگان مدنظر قرار می گیرد. نتایج حاصله، نشان از این قدرت تفکیک پذیری بالای مدل پیشنهادی دارد.
توسعه مدلی برای ارزیابی و رتبه بندی پروژه های عمرانی با توجه به احتمال وقوع ریسک و تأثیر آن در عملکرد ساخت (مورد مطالعه: معاونت مهندسی و مجری طرح های عمرانی یک رده نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش سرمایه گذاری در بخش های عمرانی در نیروهای مسلح، علاوه بر تأمین نیازهای اساسی می تواند تأثیر مثبتی در پیشبرد اهداف راهبردی داشته باشد، لیکن در راه رسیدن به این اهداف، ریسک هایی وجود دارد که لازم است پیش از شروع هر پروژه، این موارد شناسایی و کنترل شود. در این خصوص هدف اصلی این مقاله، شناسایی، ارزیابی و مدیریت ریسک پروژه های عمرانی یک رده نظامی از نیروهای مسلح ایران، با یک رویکرد تلفیقی فنون تصمیم گیری چند معیاره است. این رویکرد می تواند به عنوان ابزاری مناسب در خصوص سنجش ریسک های ساخت پروژه های عمرانی، برنامه ریزی جهت کنترل آنها و شناسایی پروژه های کم ریسک استفاده شود. در این پژوهش ابتدا با مطالعه کتابخانه ای، ریسک های ساخت پروژه های عمرانی استخراج می شود. سپس در مرحله اول رویکرد پیشنهادی، با کمک فنِ تحلیل سلسله مراتبی و نظرات خبرگان، ریسک های شناسایی شده بر اساس احتمال وقوع نسبت به یکدیگر، وزن دهی می شوند. در مرحله دوم تحقیق با بررسی میزان تأثیر ریسک های شناسایی شده در عملکرد ساخت و با کمک نظرسنجی دوم و روش ویکور، شناسایی پروژه های کم ریسک میسر می شود. نتایج مرحله اول نشان می دهد، ریسک های مربوط به نظارت، طراحی و ساخت و همچنین مسائل مالی و اعتباری در میان زیرگروه های اصلی از لحاظ احتمال وقوع نسبی با ضرایب 38/0 و 28/0 در رتبه اول و دوم قرار داشته و ریسک های مربوط به حوادث جغرافیایی و اقتصادی با ضریب اهمیت 13/0 در رتبه آخر قرار دارد. همچنین خروجی نظرسنجی در مرحله دوم، بیانگر فهرستی از پروژه های عمرانی رتبه بندی شده بر اساس میزان تأثیر ریسک در عملکرد ساخت آنهاست.
ارائه مدلی برای بهینه سازی همزمان انتخاب پروژه ها و زمان بندی فعالیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مساله ترکیبی انتخاب و زمان بندی پروژه در حالت محدودیت منابع، با معیار حداکثرکردن مقدار ارزش فعلی پروژه مدل سازی، تحلیل و حل می شود. در این پژوهش، وضعیتی بررسی و مطالعه می شود که از بین چندین پروژه در دسترس و موجود، باید برخی انتخاب و اجرا شوند تا با توجه به محدودیت منابع بیشترین سود حاصل گردد. مدل های انتخاب پروژه عموما زمان بندی پروژه ها را به عنوان بخشی از فرآیند انتخاب در نظر نمی گیرند. از طرفی، به جز مواردی که تنها یک پروژه در هر دوره فعال است، اولویت بندی پروژه های انتخاب شده بدون در نظر گرفتن زمان بندی آنها بهینه نیست. زمان بندی پروژه ها در سطح فعالیت های پروژه بر پیچیدگی تصمیم گیری در مورد انتخاب سبد می افزاید و فضای جستجو را برای انتخاب سبدی از پروژه ها گسترش می دهد. در این مقاله برای حل مساله در ابعاد بزرگ، یک روش فراابتکاری مبتنی بر روش انبوه ذرات ارائه می گردد. به منظور صحه گذاری بر مدل ارائه شده، چندین مساله نمونه در ابعاد کوچک و بزرگ حل شده و نتایج بررسی شده است. نتایج نشان دهنده عملکرد مناسب الگوریتم ارائه شده است.
تبیین الگوی قضاوت در پیش بینی هزینه های سربار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت ریسک زنجیره تأمین پروژه ها در خطوط انتقال گاز: رویکرد تئوری برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به اهمیت فزاینده بحث ریسک در زنجیره تأمین در دهه اخیر به طور عام و در پروژهها به شکلی
خاص، در این پژوهش ابعاد و اجزاء پدیده مدیریت ریسک زنجیره تأمین در پروژهها تبیین میشود. برای این
منظور با استفاده از رویکرد تئوری برخاسته از دادهها، پروژههای خط انتقال گاز در استان فارس توسط محققین
مورد مطالعه قرار گرفت و از روش کوربین و استراوس برای کشف و شناسایی کدها و مقولههای مرتبط با
پدیده مورد نظر استفاده شد. برای این منظور با 71 تن از خبرگان و تأمین کنندگان شرکت گاز مصاحبه عمیق
صورت گرفت و اشباع نظری حاصل شد. پس از انجام کدگذاری باز، محوری و گزینشی بر اساس مدل
پارادایمی نهایی، پدیده مدیریت ریسک زنجیره تأمین پروژهها در قالب 6 بعد اصلی، 75 مقوله فرعی و 91 کد
مشخصه طبقهبندی گردید. یافتههای حاصل از کدگذاری نشان داد که پدیده اصلی در مدیریت ریسک زنجیره
تأمین پروژه مشتمل بر ریسک های محیطی، سازمانی و شبکهای است.
طراحی مدل اندازه گیری چابکی با استفاده از روش فراترکیب (مطالعه موردی در سازمان مدیریت پسماند شهرداری شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
باید مختص سازمان طراحی شود زیرا از طرفی ساختار، فرهنگ، استراتژی ها و اهداف از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است و از دیگر سو نیاز سازمان های مختلف به چابکی نیز متفاوت است. مدل حاضر توجه به ویژگی های سازمان مدیریت پسماند شهرداری شیراز بومی سازی شده و برای اندازه گیری سطح چابکی فعلی این سازمان مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به کیفی بودن ماهیت پژوهش برای طراحی مدل، روش فرا ترکیب مورد استفاده قرار گرفته است. در ابتدا مدل های چابکی مختلف مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از روش فراترکیب ابعاد و مولفه های اندازه گیری چابکی سازمان استخراج شده است. معیارها و مولفه های اصلی مدل عبارتند از: محرک ها، توانمند سازها، قابلییت های کلیدی و راهبردهای چابکی ، تعیین سطح چابکی مورد نیاز، اهداف چابکی و نتایج چابکی. سپس تمامی سطوح مدل (سه سطح معیار، زیرمعیار و نکات راهنما) با استفاده از روش گروه متمرکز نهایی شده و ابزار اندازه گیری چابکی سازمان بر اساس سطح سوم مدل(نکات راهنما) طراحی شده است. در نهایت سطح چابکی سازمان مدیریت پسماند شهرداری شیراز به وسیله ی این مدل توسط ارزیابان سازمانی مورد سنجش قرار گرفت که نتایج ارزیابی نشان می دهد سطح چابکی سازمان مدیریت پسماند شهرداری شیراز در حال حاضر متوسط می باشد.
ارائه مدلی یکپارچه برای انتخاب سبد پروژه و سرمایه گذاری در منابع با هدف بیشینه سازی ارزش خالص فعلی و حل آن توسط الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، یک مدل بهینه سازی جهت انتخاب بهترین سبد پروژه از بین پروژههای موجود، بهترین سطح
استخدام منابع، سپس زمانبندی پروژههای انتخاب شده جهت بیشینه کردن ارزش خالص فعلی با رعایت
محدودیتها ارائه شده است. چون مدل توسعه یافته در زمره مسایل سخت از نظر محاسباتی قرار دارد، لذا برای
حل این مساله یک الگوریتم فراابتکاری بر مبنای الگوریتم ژنتیک پیشنهاد شده است. در الگوریتم حل
پیشنهادی علاوه بر کاربرد عملگرهای معمول ژنتیک مانند تقاطع و جهش از عملگرهایی هوشمند جهت
جستجوی محلی در حوزه منابع و جابجایی فعالیتهای با جریان مالی منفی استفاده شده است. پارامترهای
کلیدی الگوریتم در راستای تسریع همگرایی آن با استفاده از روش تاگوچی تنظیم شده است. سپس تعداد 90
مساله آزمایشی، شامل 30 مساله در ابعاد کوچک، 30 مساله در ابعاد متوسط و 30 مساله در ابعاد بزرگ با
استفاده از روش پیشنهادی حل شده وکارایی آن گزارش شده است. همچنین در مسائل سایز کوچک
جوابهای حاصل از الگوریتم ژنتیک با جوابهای بهینه موضعی مدل ریاضی بدست آمده با نرمافزار لینگو
مقایسه شده، که میانگین جوابهای حاصل از الگوریتم ژنتیک بهتر از جوابهای بهینه موضعی حاصل از لینگو
بوده است. در مسائل سایز متوسط و بزرگ که هیچ جوابی با استفاده از لینگو در زمان محدود شده بدست
نیامده بود، نتایج نشان میدهد که جوابهای حاصل از الگوریتن پیشنهادی دارای پایداری مناسب میباشند.
تحلیل چالش های پیشرو در پروژه های صنعتی با استفاده از نظریه داده بنیاد ( مطالعه موردی: صنعت پتروشیمی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل عوامل تأخیر در پروژه راهکاری جهت برنامه ریزی و مدیریت زمان و هزینه در اجرای بهتر پروژه است. به دلیل اهمیت کاهش تأخیرات در پروژه های صنعتی در این پژوهش بر آن شدیم تا به برسی عوامل اصلی در ایجاد تأخیرات در صنعت پتروشیمی به عنوان یکی از صنایع سودآور و اشتغال زا بپردازیم. نتایج حاکی از آن است که: تحریم ها، کاهش قیمت نفت و رکود اقتصاد جهانی فعالیت های اقتصادی را تحت تأثیر قرار داده است، این امر به ویژه در نوسانات حجم کاری در صنعت ساخت وساز بیشتر منعکس شده است. ازجمله کشورهای عضو اوپک ( شامل ایران، عراق، کویت ، عربستان، قطر، ونزوئلا و .....) هستند که در معرض این نوسانات قرار دارند و ساخت پتروشیمی و فرآوردهای آن ها یک عامل اشتغال زایی و موقعیت اقتصادی مهم برای این کشورها بشمار می رود. پژوهش حاضر به بررسی علل ایجاد تأخیر در ساخت و راه اندازی پروژه های پتروشیمی به عنوان مهم ترین چالش پیشرو در توسعه این صنعت از چهار منظر: زمانی، مالی، کیفیتی و ساختاری پرداخته است و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با جمعی از کارشناسان و خبرگان صنعت پتروشیمی مفاهیم حاصل از موردکاویها استخراج و در قالب چهار فرضیه و به صورت یک شبکه مفهومی ارائه گردید.
طراحی الگوی سازمان پروژه محور مبتنی بر عملکرد سازمانی (مطالعه موردی: جهاد دانشگاهی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همگان اذعان دارند که در شرایط پرتنش و پررقابت فعلی، استفاده از شکل های سنتی سازمانی، اشتباهی نابخشودنی است. از این رو، نگاه به چهره های جدید سازمانی از دغدغه های مهم پژوهشگران است. لذا هدف این تحقیق، طراحی مدل سازمان پروژه محور (به عنوان یکی از چهره های سازمانی نوظهور) مبتنی بر عملکرد سازمانی است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، ازنوع تحقیقات اکتشافی است که با رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) می کوشد طراحی مدل چنین سازمانی را در مورد مطالعه (جهاد دانشگاهی استان فارس) به انجام رساند. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که مدل نهایی تحقیق، متشکّل از متغیّر مدیریت پروژه با پنج بعد (الزامات دانشی، ریسک، فرایندی، منابع انسانی، حاکمیت و رهبری) و دو متغیّر میانجی طبیعت پروژه سازمان و فنّاوری پروژه های سازمان است. از بین ابعاد مدیریت پروژه، الزامات مدیریت ریسک دارای بالاترین اولویت در شکل گیری مدل سازمان پروژه محور است. همچنین مبتنی بر بارهای عاملی مدل نهایی تحقیق، به مدیران پیشنهاد می شود که توجه به ابعادانتقال فنّاوری به کار رفته در پروژه های سازمان، اندازه و نوع پروژه های سازمان، فشارهای وارد به پروژه های سازمان و الزامات مدیریت ریسک پروژه را در اولویت خود برای طراحی ساختار چنین سازمانی قرار دهند.
ارائه مدل ریاضی برای زمانبدی پروژه با محدودیت منابع در حالت چند مد و با در نظر گرفتن جریانهای نقدی تنزیل یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مدل ریاضی جهت زمانبندی پروژه هایی با محدودیت منابع در حالت چند مد و با هدف بیشینه سازیNPV ارائه شده است. مدل ارائه شده برگرفته از مسئله MRCPSP- GPRمی باشد. در این پژوهش ابتدا یک مدل ریاضی که قادر به ارائه جواب دقیق باشد جهت حل نمودن مسائل MRCPSP- GPRارائه خواهد شد، سپس مدل برای محاسبه هزینه اضافه کاری، در نظر گرفتن جریمه دیرکرد، پاداش زودکرد و تاثیر آن برروی NPVپروژه تعمیم می یابد. در نظر گرفتن هزینه های اضافه کاری و پاداش و جریمه زمان تحویل به طور همزمان در تصمیم گیری، زمانبندی و مقدار واقعی NPV پروژه تاثیر بسیاری خواهد داشت. برای نزدیکتر شدن نتیجه مدل به شرایط واقعی، دو سیاست پرداخت کلاسیک در قالب تابع هدف مدل ارائه شده است. جهت اثبات عملکرد مدل یک مسئله استاندارد با دو سیاست پرداخت مدل سازی و حل شده است. در نهایت، 36 نمونه پروژه ی استاندارد با سایزها و پارامترهای مختلف توسط مدل زمانبندی شده و نتایج آن مورد تحلیل قرار گرفت.
ارائه یک سیستم خبره فازی جهت تعیین زمان ختم پروژه در شبکه های پرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمانبندی صحیح پروژه از ارکان اصلی و لازمه موفقیت و همچنین تطابق برنامهریزی و اجرا، اصلیترین
موضوع مدیریت پروژه میباشد. در این مقاله سعی شده است تا سیستمی کاربردی و مناسب برای زمانبندی
پروژههای مختلف ارائه شود تا از طریق آن زمانبندی پروژهها دقیقتر انجام شود. در حال حاضر تکنیک
ارزیابی و بازنگری پروژه PERT به طور گستردهای برای مدیریت پروژههای با مقیاس بزرگ به کار میرود.
در روشهای سنتی موجود در تکنیک PERT ، زمان انجام فعالیتها به صورت اعداد قطعی و یا از طریق
توزیع بتا حاصل میشده است، لیکن در شرایط و دنیای واقعی، تخمین زمان عملی انجام هر فعالیت به طور
دقیق کار بسیار دشواری است. در این مقاله با استفاده از منطق فازی و به منظور مقابله با مشکلات مربوط به
عدم قطعیت، سیستم خبره فازی طراحی شده است و در آن بسیاری از محدودیتها و عوامل تأثیرگذار بر روی
زمان انجام پروژه مد نظر قرار گرفته است. در این ارتباط پارامترهای ورودی و خروجی سیستم از طریق
پرسشنامه تهیه و پایایی نتایج حاصله تحلیل شده است. نتایج حاصل حاکی از قدرت بالای سیستم در کنترل
شرایط مختلف تأثیرگذار بر روی زمان انجام پروژه میباشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار موفق مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار در سازمان های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار موفق BPR و اولویت بندی این عوامل بوده است. ابتدا با توجه به ادبیات پژوهش، عوامل مؤثر بر استقرار موفق BPR شناسایی شد. پرسش نامه پژوهش با 66 سوال تهیه و در جامعه آماری پژوهش، شامل کارشناسان و مدیران واحدهای تشکیلات و روش ها در 49 سازمان دولتی شهر تهران که یا مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار را پیاده یا حداقل قسمتی از فرآیندها را در سازمان خود باز مهندسی کرده اند، توزیع شد. از 300 پرسش نامه به عنوان حجم نمونه، 191 پرسش نامه تجزیه و تحلیل شد. با استفاده از روش تحلیل عاملی روی متغیرها، عوامل زیر با اولویت یکم تا چهارم حاصل شد: 1. عامل آمادگی برای تغییر، 2. عامل توجه به مشاوران و اطلاعات، 3. عامل بهره وری راهبردی، 4. عامل منابع انسانی الکترونیک.