مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
استراتژی تولید
حوزه های تخصصی:
با طرح مفهوم استراتژی تولید و محتوای آن موضوع دراز مدت بودن تصمیم گیری های تولید و نقش آن در ایجاد مزیمت های رقابتی آشکار شد محتوای استراتژی تولید شامل سه جز اولیت های رقابتی تصمیمات استراتژیک و فعالیت های بهینه جهت تحقق این اولویت تعیین می شود در این مقاله ضمن تعریف قطه سازان موفق در صنعت خودروسازی ایران و بیان دلایلی مبنی بر تعیین کیفیت بعنوان اولویت رقابتی از سوی آنها مجموعه تصمیمات استراتژیک و فعالیت های بهینه انتخابی برای تحقق این اولویت تعیین و از آن میان اقدام به ارائه یک الگوی ارتباط میان این سه مولفه شد در فرایند تعیین الگوی یاد شده که به روش نظریه بنیانی صورت گرفت نتایج دیگری نز از جمله تعریف کیفیت ابعاد کیفیت و معرفت شناسی کیفیت از دیدگاه قطعه سازان موفق حاصل شد
ارایه یک مدل کمی برای ممیزی انطباق استراتژی های تولید و بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بازارهای پر رقابت با نیازهای متفاوت مشتریان، ادامه حیات سودآور و موفق یک سازمان پیشرو، منوط به عملکرد یکپارچه کلیه زیر سیستم ها و واحدهای سازمانی، می باشد. عدم انطباق استراتژیک در خروجی فرایند واحدهای مختلف در بلند مدت سازمان را از دستیابی به یک موقعیت رقابتی پایدار، باز می دارد. واحدهای بازاریابی و تولید از جمله کلیدی ترین اجزا تشکیل دهنده سازمان می باشند که انطباق استراتژیک آنها، پیشرفت و تعالی سازمان را تضمین می کند. در این مقاله مدلی کمی بر اساس عوامل «خلق ارزش بری مشتریان» و «نتایج کلیدی عملکرد» و متغیرهای مربوطه جهت سنجش یکپارچگی استراتژیک فرایندهای تولید و بازاریابی در سازمان ارایه می شود و با استفاده از تکنیک برنامه ریزی آماری روشی برای هدف گذاری کمی این انطباق استراتژیک، معرفی می شود.
بررسی رابطه بین سازگاری استراتژی کسب و کار با استراتژی تولیدی و عملکرد شرکت ساپیا دیزل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
صنعت خودرو با توجه به وسعت دامنه عمل و توانمندی در زمینه اشتغال زایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ توان بالقوه کشور برای رشد و پیشرفت و حضور در بازارهای جهانی به زیر بخش خودروی سنگین در صنعت خودروسازی کشور جایگاه خاصی بخشیده است که این توان بالقوه را می توان ناشی از توان سازندگان داخلی در ساخت بدنه و به صرفه نبودن صادرات کامل خودرو برای تولیدکنندگان برتر دنیا دانست. پیچیده شدن روزافزون رقابت و متغیر و متلاطم بودن محیط کسب و کار در جهان امروز کوچک ترین غفلت شرکت های بزرگ را به مشکلات عدیده ای منتهی می سازد؛ لذا جهت بقای حضور در یک صنعت نیاز به داشتن راهکارهای عملی و استراتژی های مشخص و مدون ضروری به نظر می رسد در حالی که برای صنعت خودروی سنگین کشورمان تاکنون جهت گیری مشخص، مدون و علمی ای تعیین نشده است؛ به همین خاطر پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه بین سازگاری استراتژی های کسب و کار تولیدی و عملکرد شرکت سایپادیزل زیر مجموعه گروه تولیدی سایپا می باشد.استراتژی کسب و کار شرکت بر اساس مدل مایکل پورتر (1980) و در دو بخش اصلی استراتژی رهبری هزینه و استراتژی تمایز و از طریق مصاحبه با تعدادی از مدیران و کارشناسان بررسی شده و محتوای استراتژی تولید که دربر گیرنده تعدادی از متغیرهای کلیدی تصمیم شامل منابع انسانی، برنامه ریزی تولید، کنترل مواد، ادغام عمودی و سازمان و مدیریت است نیز از طریق پرسشنامه ای که بین مدیران و کارشناسان شاغل در شرکت توزیع گردیده، سنجیده شده و نتایج حاصل از پرسشنامه هم از طریق بررسی اسناد و مدارک سازمانی مورد تایید واقع گردیده است.عملکرد شرکت نیز بر اساس دو معیار کلیدی سود و فروش طی سال های 1375 تا 1381 از اسناد مالی شرکت استخراج گردیده تا نسبت به بررسی رابطه سازگاری استراتژی های کسب و کار تولیدی و عملکرد مورد استناد قرار گیرد. روش تحقیق حاضر از نوع روش تحقیق غیرآزمایشی یا توصیفی و نیز به شکل مطالعه موردی بوده و نتایج حاصل از آن برای استفاده در جامعه آماری مورد مطالعه به کار گرفته شده است.
تاکسنومی استراتژیهای تولید در ایران مورد مطالعه: شرکتهای تولیدی شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات استراتژی تولید بر روی محتوا وفرایند استراتژی تولید متمرکز است و کمتر توجهی به بررسی تاکسنومیکی در این حوزه شده است. مطالعه تاکسنومی استراتژی تولید نه تنها توصیف مناسبی از گروههای استراتژیک سازمان در اختیار قرار میدهد بلکه زمینه لازم را برای مطالعات تخصصیتری چون بررسی عملکرد، شکل مناسب تصمیمات تولیدی در هر گروه و نظریهپردازی در آن را فراهم میآورد. تحقیقات تاکسنومیک به تعداد محدود در نقاط مختلف جهان انجام شده است و از طرفی تغییر منطقه و زمان بعنوان عوامل موثر بر خوشههای استراتژیک شناخته شدهاند. در این تحقیق، مطالعه تاکسنومیک استراتژیهای تولید در ایران انجام شده است. از تحلیل خوشهای K-mean برای تحلیل دادهها استفاده گردید و چهار خوشه استراتژیک شناسائی گردید. یافتهها نشاندهنده تفاوت این خوشهها نسبت به مطالعات دیگر می باشد. دلالتها برای هر خوشه آورده شد و در نهایت محدودیتها و پیشنهادات جهت تحقیقات آتی ارائه گردید.
ارزیابی استراتژیهای تولیدی با استفاده از رویکرد QFD فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بیشتر پژوهشهای انجام شده در زمینه استراتژی تولیدی بر فرآیندهای توصیفی و مدل های مفهومی تمرکز داشته و توجه اندکی بر ارزیابی کمی استراتژیهای تولید دارند. مقاله حاضر درصدد است تا با استفاده از روش QFD فازی رویکردی مناسب برای ارزیابی و توسعه استراتژیهای تولیدی با تمرکز بر عوامل رقابتی ارائه کند و تحلیلی از شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب شرکت در عوامل رقابتی ارائه دهد. داده های پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه میان خبرگان با تجربه حداقل 10 سال در زمینه بهدست » دابو صنعت « با نام تجاری » شرکت مخزن فولاد رافع « سیاست گذاری و برنامهریزی تولید در آمده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نوآوری در محصول و کاهش مصرف انرژی، مهم ترین و سرعت و اطمینان از تحویل، کم اهمیت ترین عوامل رقابتی در شرکت موردمطالعه است. توسعه محصول و فرآیند و بهبود سیستم برنامهریزی تولید بهترتیب مهم ترین و کم اهمیتترین استراتژیهای تولیدی شرکت محسوب میشوند. با توجه به یافتهها، شرکت باید استراتژیای را به کار گیرد که در بهبود وضعیت عوامل رقابتی مؤثر بوده و امکان نائل شدن به وضعیت مطلوب را برای شرکت فراهم آورد.
گونه شناسی استراتژی های تولید در ایران و معرفی ابعاد متمایزکننده آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استراتژی تولید برای کلیه سازمان ها و همچنین مدیران اهمیت زیادی دارد و می تواند تأثیر قابل ملاحظه ای بر موفقیت سازمان ها و ارتقای نقش حوزه های کاریِ درون سازمان داشته باشد. با توجه به اهمیت این موضوع، استراتژی تولید در وضعیت رقابتی سازمان نیز نقشی پررنگ و اساسی خواهد داشت. به دلیل تغییرات بسیار زیاد محیطی، استراتژی های تولیدی کارخانه ها به سرعت در حال تغییر است. بیشتر مطالعات در زمینه تولید و استراتژی های تولید بر محتوا و فرایند استراتژی تولید تمرکز کرده اند و در زمینه پیکره شناسی در این حوزه مطالعات کمی صورت گرفته است؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش ارائه تاکسنومی از استراتژی های تولید برای پیکره شناسی آن است. برای این منظور نمونه ای صدتایی از کارخانه های تولیدی مشهد ارزیابی شدند. پس از بررسی اعتبار ابزار پژوهش از تحلیل خوشه ای کای میانگین برای تحلیل داده ها استفاده شد که حاصل آن شناسایی چهار خوشه متفاوت از استراتژی های تولیدی بود که هر یک از آن ها بر اهداف تولیدی متفاوتی تأکید دارند.
مروری بر انواع مدل های نوآوری (ارائه مدل نوآوری جدید در فرآیند تولید)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها برای از عهده برآمدن رقابت و تداوم رشد و حیاتشان همواره به دنبال کسب مزیت رقابتی هستند. نوآوری از مهم ترین روش های اصلی آن می باشد. به همین دلیل محققان مدل های نوآوری متعددی را ارائه نمودند. در این مقاله انواع نوآوری و مدل های نوآوری را موردبررسی مفهومی قرار خواهیم داد؛ اما هدف اصلی مقاله ارائه مدل نوآوری در فرآیند تولید می باشد. نوآوری در فرایند تولیدی (MPI) به معنای یک تلاش سازمانی برای بازطراحی بنیادین فرایندها و سیستم های تولیدی است که در راستای دستیابی به بهبودهای اساسی در شاخص های عملکرد تولیدی انجام می شود. نوآوری در فرایند تولیدی شامل فعالیت های مختلفی می شود. برخی از پیشگامان نوآوری در فرایند تولیدی بر روی نوآوری در فناوری تمرکز دارند درحالی که دیگران بر روی تغییر فرایندهای کاری و رویه های رفتاری در سازمان تأکید دارند. بااین حال، در ادبیات، نوآوری در فرایند تولیدی عمدتاً به عنوان یک نوع نوآوری در نظر گرفته می شود و طبقه بندی های بیشتری در مورد آن ارائه نشده است. در این مقاله مدل نوآوری تحت عنوان چهار نوع نوآوری در فرایند تولیدی معرفی می شود و انتظارات مدیریت در مورد هرکدام از آنها بحث می شود. مسیرهای استراتژیک پایه در مورد نوعی از نوآوری در فرایند تولیدی که می تواند در یک سازمان ویژه اجرا شود نیز بحث می شود. این چهار نوع نوآوری در فرایند تولیدی از طریق مرور ادبیات مرتبط با حوزه های پژوهشی مختلف توسعه پیداکرده اند.
شناسایی تصمیمات استراتژیک تولید در صنعت داروهای شیمیایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استراتژی تولید در ساده ترین تعریف به معنای پیکربندی تصمیمات تولید متناسب با اولویت های رقابتی شرکت است. بنابراین اولین قدم برای طرح ریزی استراتژی تولید شناخت درست تمام تصمیمات استراتژیک در حوزه های مختلف تولید است. علاوه برآن در هر تصمیم، شرکت آلترناتیوهای متعددی پیش روی خود دارد و انتخاب آلترناتیوهای مختلف در کنار هم پیکربندی واحد تولید را شکل می دهد. این تحقیق با هدف شناسایی و دسته بندی تصمیمات استراتژیک تولید در صنعت داروسازی ایران انجام شده است. داروها به طورکلی به دو دسته داروهای شیمیایی و نوترکیب دسته بندی می شوند و این تحقیق به طور خاص به تولید داروهای شیمیایی پرداخته است. بر این اساس ابتدا فهرست جامعی از تصمیمات و آلترناتیوها از دل ادبیات تحقیق بیرون آمده و بر اساس آن بیش از 25 ساعت مصاحبه با خبرگان در این صنعت انجام شد. مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد به دلیل الزامات قانونی سخت گیرانه در تولید دارو و نوع خاص فروش آن در بازار ایران، شرکت ها در اکثر حوزه های تصمیم، تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته و گزینه های پیش روی آنها، محدود هستند. از این رو عمده تفاوت تولیدکننده های داروهای شیمیایی در ایران برآمده از تفاوت تصمیم گیری در حوزه های مدیریت منابع انسانی و مدیریت کیفیت بوده و این دو حوزه تاثیر به سزایی در جایگاه رقابتی شرکت ها دارند. از طرفی همکاری با شرکت های پیشروی خارجی در زمینه طراحی فرآیند، اخذ فرمولاسیون و تامین مواد اولیه از تصمیماتی است که تاثیر به سزایی بر جایگاه رقابتی شرکت ها در این صنعت در ایران دارد.
واکاوی و تاکسونومی استراتژی های تولیدی در بین شرکت های تولیدی شهرک صنعتی قزوین
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاکسنومی استراتژی تولید نه تنها توصیف مناسبی از گروه های استراتژیک سازمان در اختیار قرار می دهد بلکه زمینه لازم را برای مطالعات تخصصی تری چون بررسی عملکرد، شکل مناسب تصمیما ت تولیدی در هر گروه ونظریه پردازی در آن را فراهم می آورد توسعه و ایجاد پیکره بندی ها و تاکسنومی مبنایی برای تحقیقات در استراتژی تولید می باشد. بالاخص هنگامی که هدف تحقیق تعیین الگوهای غالب در سازمان ها باشد و یا هنگامی که هدف تعیین ارتباط بین چند متغیراست که بطور مجزا قابل درک اما درک کلی آنها خیلی پیچیده است. این تحقیق به منظور "تحلیل تاکسونومی ودسته بندی استراتژی های تولیدی در بین شرکت های تولیدی شهرک صنعتی قزوین" طراحی و اجرا شد. این تحقیق بر روی 68 نفر از مدیران تولید انجام گرفت. استراتژی های مستخرج نشان دهنده این است که گرچه برخی استراتژی ها بر تعداد محدودی هدف تولیدی محدودند، اما یک استراتژی بنا بر اظهار خود شرکت ها و مبتنی بر واقعیت موجود در آنها بر همه اهداف تاکید دارد و می توانند خبرگان در صنعت مورد نظر باشند. اسکینر بیان می کند که منابع سازمانی محدود هستند و با توجه به رابطه معکوس بین برخی اهداف تولیدی همه اهداف نمی توانند بطور حداکثری ارائه گردند.
توسعه تکنیک بهترین- بدترین در محیط کاربرگ میلتنبرگ به منظور تدوین راهبردهای عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
183 - 214
حوزه های تخصصی:
از جمله ابزارهای ضروری مدیریت عملیات در فضای رقابتی کنونی، راهبرد عملیات است. راهبرد عملیات وظیفه تمرکز فعالیت های سطوح عملیاتی همراستا و هم جهت با اولویت های رقابتی سازمان را برعهده دارد. از همین رو پژوهش حاضر در پی بررسی و تدوین مناسب ترین راهبردهای عملیاتی برای افزایش کارایی صنعت قطعه سازی خودرو می باشد. چراکه این صنعت به عنوان موتور محرک صنایع و اقتصاد، نقش مهمی در رشد کشور دارد و همواره تحت فشارهای روزافزون و متنوعی بوده که می توان به دو نیروی پرتوان تغییرات مکرر در ذائقه مشتریان و پیشرفت سریع در نوآوری فناوری اشاره کرد که تعدیل تاثیر این فشارها بازنگری و تدوین راهبردهای عملیاتی را می طلبد. به همین منظور پس از تعیین اهداف یک ساله در خصوص هر یک از خروجی ها، سیستم تولیدی جریان پیوسته به عنوان سیستم مناسب جهت رسیدن به وضعیت مطلوب در شرکت مورد مطالعه شناخته شد؛ و درنهایت تعدیلاتی به منظور بهبود وضعیت شرکت مورد مطالعه در هر یک از اهرم های تولیدی ارائه شد. اولویت بندی خروجی ها با توجه به نظر خبرگان و توسعه تکنیک بهترین- بدترین فازی (FBWM) برای اولین بار صورت گرفت که شاخص هزینه به عنوان مهم ترین خروجی دارای بیشترین اهمیت شناخته شد و شاخص کیفیت در سطح دوم اهمیت قرار گرفت؛ و همچنین شاخص های انعطاف پذیری، عملکرد و تحویل در سطوح بعدی اهمیت جای گرفتند. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این مطلب است که با بهره گیری صحیح از مدل میلتنبرگ می توان ضمن بررسی وضعیت جاری سیستم های تولیدی و کنکاش محیط رقابتی، به دنبال زمینه هایی بود که برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد می نمایند.