فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل شایستگی های هوش مصنوعی بر عملکرد سازمانی با در نظر گرفتن قابلیت های بازاریابی تجارت به تجارت می باشد. روش پژوهش اکتشافی (کیفی کمی) می باشد. در بخش کیفی با رویکرد آنتروپی شانون و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی لحاظ گردیده است. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر در بخش کیفی اعضای هیأت علمی ونخبگان هوش مصنوعی و بازاریابی و مدیریت می باشد که براساس قانون اشباع نظری با 14 نفر انجام گرفت و در قسمت کمی مدیران اجرایی شهرک های صنعتی شمال ایران تعداد آن ها 540 نفر بوده که 224 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته است. روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی آزمون های تحلیل عامل تأییدی و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی آل اس انتخاب شدند. نتایج نشان داد که مکانیزم های شایستگی های هوش مصنوعی بر قابلیت های بازاریابی تجارت به تجارت و عملکرد سازمانی، تأثیر گذار می باشند و همچنین مدل شایستگی های هوش مصنوعی بر عملکرد سازمانی با در نظر گرفتن جنبه قابلیت های بازاریابی تجارت به تجارت مورد تأیید است.
ارائه مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
91 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه فضای رقابتی شدیدی بین سازمان ها حاکم است و پویایی فناوری و پیچیدگی های محیطی نیز باعث شده است تا سازمان ها برای بقاء در این محیط رقابتی به فکر تمایز و ایجاد ویژگی هایی برای محصولات خود باشند تا بتوانند از رقبا پیشی گرفته و بدنبال راه هایی برای کسب سود هرچه بیشتر باشند، یکی از مواردی که در این راستا مورد استفاده قرار می گیرد، بحث برندسازی است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش متشکل از خبرگان حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات جهت شناسایی مقوله ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار است. برای بررسی روایی، از مدل کرسول به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار بهره گرفته شد. در این پژوهش جهت ارائه مدل تحقیق از رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین استفاده شده است، که با نرم افزار Atlas.ti و با بهره گیری از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تدوین شده است. نتایج پژوهش شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر به همراه معرفی پدیده محوری و ارائه راهبرد های برندسازی محصولات فناورانه و شناسایی پیامدهای آن است. در این پژوهش مدل برندسازی محصولات فناورانه بر اساس سه محور معماری برند، جایگاه برند و اعتماد به برند ارائه شده است.
بررسی و درمان اختلال وسواس فکری و عملی در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال وسواس فکری- عملی یکی از اختلال های شایع روان شناختی است که در نوجوانان شیوع نسبتا بالایی دارد. این اختلال هزینه های اجتماعی و اقتصادی بسیاری را برای افراد مبتلا و جامعه ایجاد می کند و بر کارکردهای اجتماعی، تحصیلی و شغلی این نوجوانان تاثیر می گذارد. هدف تحقیق؛ بررسی و درمان اختلال وسواس فکری و عملی در نوجوانان، بود. روش تحقیق کمی و از نوع کتابخانه ای بود؛ (مقاله های اختلال وسواس فکری-عملی در نوجوانان در پایگاه های اطلاعاتی با استفاده از واژه های کلیدی وسواس، وسواس فکری، وسواس عملی و واژه های مرتبط، جستجو و منابع لازم برای پژوهش جمع آوری شد) نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که اختلال وسواس فکری- عملی به علت عوامل ژنتیکی و غیرژنتیکی بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی این نوجوانان تاثیر می گذارد؛ بنابراین تشخیص و مداخله بهنگام می تواند عملکرد اجتماعی، هیجانی و تحصیلی این دانش آموزان را افزایش دهد.
نوآوری در یادگیری سازمانی و تاثیر آن در عملکرد پایدار شرکت ها
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ، نقش یادگیری در سازمان را در زمان ارزیابی و مدیریت عملکرد پایدار سازمانی مورد تحلیل قرار می دهد. علاوه براین، پژوهش ما شامل نقش مداخله گر شبکه بندی و نواوری سازمانی در زمان تحلیل رابطه بین یادگیری سازمانی و عملکرد پایدار سازمانی می شود. در زمان استفاده از روش نظرسنجی برای جمع اوری داده های 710 نفر از صاحبان بخش تولید متعلق به بنگاه های اقتصادی متوسط و کوچک (SME) در لائوس ، پژوهش ما رویکرد کمی را اتخاذ می کند. همه شرکت کنندگان ، اگاهانه به پژوهش شما رضایت دادند. مدل سازی معادل سازه بنگاه های کوچک و متوسط از طریق نرم افزار pls(روش کاهش متغیرات با استفاده از پیش بینی با کمک مجموعه کوچکتری از پیش گوها) و با هدف تست پایایی و اعتبار داده های جمع اوری شده و همچنین تست فرضیه ها به منظور رویارویی با اهداف پژوهش مورد استفاده قرار می گیرد. یافته های مطالعاتی این مورد را نشان می دهند که یادگیری سازمانی برای عملکرد و موفقیت سازمانی حیاتی می باشد. منابع اطلاعاتی(شبکه ها)، رابطه بین نواوری و عملکرد سازمانی را تعدیل می کنند. یافته های ما ، در صورت عدم اگاهی کافی و پردازش مناسب نواوری، مخرب بودن ان را تایید می کنند. براساس نتایج این پژوهش، یادگیری سازمانی برای عملکرد پایدار سازمانی حیاتی است. از دیدگاهی کاملا متفاوت، پژوهش اخیر از طریق بررسی عملکرد پایدار سازمانی، به مجموعه دانش و اگاهی کمک می کند.
طراحی الگوی مدیریت استعداد در شرکت مادر تخصصی نیروی برق حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی مدیریت استعداد در شرکت مادرتخصصی نیروی برق حرارتی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، توسعه ای - کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها بخش کیفی از نوع اکتشافی- استقرایی و در بخش کمی توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعتی، ابعاد مدیریت استعداد در قالب ساختار، رفتار و زمینه هستند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و به صورت گلوله برفی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل 237 نفر از کارکنان شرکت های تابعه برق حرارتی می باشند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی از رویکرد قیاسی و تحلیل محتوا، با استفاده از مطالعات پیشین، مقولات نهایی شناسایی شد و در بخش کمی به منظور تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS و برای معادلات ساختاری از AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد ساختاری مدیریت استعداد شامل شش بعد ساختار سازمانی، نظام جذب، نظام آموزش، نظام جبران خدمات، نظام مدیریت و ارزیابی عملکرد و استراتژی سازمان می شود. ابعاد رفتاری شامل سه بعد فرهنگ سازمانی، سبک رهبری و تامین نیازهای سطح بالا و ابعاد زمینه ای شامل جو و محیط سازمان و محیط بیرونی می شود. نتایج در بخش کمی نشان داد که مدل دارای برازش مناسب می باشد.
بررسی اثر اشتیاق کارآفرینانه با واسطه ادراک خودکارآمدی بر قصد کارآفرینانه زنان کارآفرین: نقش تعدیل گر میانجی سندرم سیندرلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
21 - 40
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر اشتیاق کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه زنان کارآفرین با نقش واسطه ای ادراک خودکارآمدی کارآفرینانه و نقش تعدیل گر میانجی سندرم سیندرلا مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است. از نظر رویکرد کمّی و از نوع پژوهش های توصیفی-همبستگی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد تعدیل یافته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان و پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید باهنر کرمان بود (۷۴۳۸ = N). حجم نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان ۳۶۸ نفر برآورد گردید که نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی و از طریق نرم افزارهای SPSS 23 و Smart PLS 3 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش اثر مثبت و معنادار اشتیاق کارآفرینانه بر ادراک خودکارآمدی کارآفرینانه، اثر مثبت و معنادار اشتیاق کارآفرینانه و ادراک خودکارآمدی کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه را تأیید کرد. همچنین نتایج، نقش تعدیل گر سندرم سیندرلا در اثر اشتیاق کارآفرینانه بر ادراک خودکارآمدی کارآفرینانه را تأیید کرد، اما نقش تعدیل گر سندرم سیندرلا در اثر اشتیاق کارآفرینانه و نقش تعدیل گر سندرم سیندرلا در اثر ادراک خودکارآمدی کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه رد شد. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه پژوهش به همراه دارد.
اثرگذاری مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه جامع علمی کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
63 - 76
حوزههای تخصصی:
دانشگاه جامع علمی کاربردی خود را دانشگاهی نسل سوم معرفی می نماید و کارآفرینی دانشگاهی را ازجمله رسالت های خود قلمداد می کند. دانش، زمینه ساز نوآوری و نوآوری، لازمه کارآفرینی است. در سنوات اخیر، نقش مدیریت دانش در نیل سازمان ها به اهدافشان بیش از پیش آشکار شده و بررسی میزان تحقق مدیریت دانش و نحوه اثر آن بر اهداف سازمانی به موضوع جذابی برای مدیران و پژوهشگران بدل شده است. هدف این پژوهش، بررسی نحوه اثرگذاری مؤلفه های مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه جامع علمی کاربردی است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش، متشکل از 134 نفر از کارشناسان معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه جامع علمی کاربردی در کشور بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 98 نفر تعیین شد که از نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب جهت انتخاب اعضا استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد برای سنجش مدیریت دانش و کارآفرینی دانشگاهی بهره گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و ترسیم مدل از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS3.3 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد درونی سازی دانش اثر مستقیم و معناداری بر کارآفرینی دانشگاهی دارد، اما اثرات سایر ابعاد مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی به اثبات نرسید. لذا دانشگاه به منظور پیشبرد و گسترش کارآفرینی دانشگاهی باید ارتباطات مؤثر میان اعضای خود را افزایش دهد، ضوابط، مقررات و آیین نامه ها را مستندسازی نموده و به توزیع شفاف اطلاعات اهتمام بیشتری ورزد.
مدلی برای سنجش و ارزش گذاری دانش فنی در صنایع غذایی حلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق طراحی مدلی برای سنجش و ارزش گذاری دانش فنی در صنایع غذایی حلال می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و یک تحقیق آمیخته (کیفی – کمی) اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 20 نفر از خبرگان علمی و خبرگان اجرایی صنایع غذایی حلال بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی نیز شامل 250 نفر از کارشناسان صنایع غذایی استان تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 152 نفر تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی مصاحبه ها از طریق بازآزمون تأیید شد. و روایی محتوایی پرسشنامه بخش کمی نیز توسط خبرگان تأیید شد. جهت تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیلتم (مضمون) و بخش کمی نیز از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل سنجش و ارزش گذاری دانش فنی در صنعت غذایی شامل چهار بعد اصلی شامل: عوامل مربوط به شرکت/ سازمان، عوامل مربوط به محیط برون سازمانی، عوامل مربوط به ماهیت فناوری و عوامل مربوط به بازار فناوری و 15 مؤلفه با 72 شاخص می باشد. نتایج پژوهش در بخش کمی نیز موید معنی داری ارتباط بین ابعاد، مولفه ها و شاخص های مدل نهایی تحقیق می باشد.
روندهای آینده NFT در پیشبرد صنایع دستی، هنر و برند
حوزههای تخصصی:
توکن غیر قابل تعویض (NFT) یک مفهوم نسبتاً جدید و موضوعی داغ در توسعه این حوزه می باشد. آثار هنری تولید شده در قالب NFT آن را به بازاری پردرآمد تبدیل کرده است، به طوری که علاقه زیادی به کاربرد NFT در بازی ها، متاورس و اقتصاد مالی وجود دارد. بنابراین، این مقاله پژوهشی، روند توسعه بازار NFT را در زمینه متاورس و چشم انداز آتی آن را بررسی می کند، به ویژه برای تجزیه و تحلیل دقیق تر چندین زمینه مهم، به عنوان مثال صنعت هنر و برندسازی را در نظر می گیرد. بر اساس مطالعات موردی و تجزیه و تحلیل داده ها، قیمت بالای NFT به عوامل مختلفی نسبت داده می شود، برای جذب مخاطبان گسترده رویکرد بازاریابی شرکت ها عمدتاً خلاقانه شده است. NFT توانایی رشد در کل بخش فرهنگی را دارد، اما به دلیل فقدان آثار هنری NFT و احتمال سوداگری بیش از حد، حفظ رونق طولانی مدت چالش برانگیز است. به طور کلی، این مقاله ارزش و پتانسیل NFT را با استفاده از تحقیقات فعلی و آمار دقیق، به ویژه در زمینه های برندسازی و هنر بررسی می کند. این نتایج مسیرهای تحقیقاتی بیشتر در مورد چشم انداز بازار NFT را آشکار می کند.
ارائه چارچوب استراتژی قیمت گذاری در شرکت های چندکاناله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر استراتژی قیمت گذاری شرکت های چندکاناله، در پاسخ به این سؤال است که خرده فروشان چندکاناله، قیمت یکسان یا متفاوتی را برای یک نوع کالا در کانال های متفاوت عرضه کنند.
روش: این پژوهش کیفی، از روش مرور سیستماتیک ادبیات بهره گرفته است. تمام پژوهش های مرتبط تا سال 2020 میلادی (203 پژوهش) جمع آوری و در نهایت، 86 پژوهش برتر، به عنوان منبع تحلیل انتخاب شد. به منظور تحلیل داده ها از روش کد گذاری باز استفاده شد.
یافته ها: بر حسب یافته های پژوهش، 49 کد استخراج شده در مرحله نخستین، به 9 مفهوم و در نهایت به 4 مقوله تبدیل شدند. مقوله ها و مفاهیم شناسایی شده عبارت اند از: ویژگی های خرده فروش (ویژگی کانال، ویژگی شرکت، پشتیبانی پس از فروش)، ویژگی های مشتریان (عوامل موقعیتی و جمعیت شناختی)، ویژگی های محصول (انواع کالا) و عوامل تحمیلی (هزینه های آشکار و پنهان و عوامل محیطی).
نتیجه گیری: ویژگی های خرده فروشان، مشتریان، محصول و عوامل تحمیلی، به عنوان عواملی شناسایی شدند که در تصمیم گیری برای قیمت گذاری کالاهای یکسان در کانال های مختلف، راهنمای مدیران شرکت های چندکاناله است.
استراتژی، راهبردها، چالش ها و پیامدهای صنایع دستی مبتنی بر توسعه گردشگری با استفاده از روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۴
18 - 29
حوزههای تخصصی:
هنر صنایع دستی دارای ارزش های معنوی و مادی بسیار زیادی است که یکی از مؤلفه های مهم گردشگری فرهنگی است. در جامعه ای که هنر یکی از راه های گسترش توسعه فرهنگی و اقتصادی است به یقین آن جامعه در مسیر رشد و بالندگی قرار دارد. کشور ما با داشتن صنایع دستی متنوع و با کیفیت می تواند در زمره کشورهای پیشتاز صنعت گردشگری قرارگیردکه البته با چالش هایی نیز مواجه است. این مقاله با هدف شناخت استراتژی ها و پیامدهای صنایع دستی درگسترش صنعت گردشگری فرهنگی با روش داده بنیاد و با تکنیک مصاحبه باز و عمیق و مطالعه مقالات و اسناد مرتبط انجام شده است. پژوهش طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار تحلیل داده ها (MAXQDA) به تحلیل پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد تنوع محصولات فرهنگی و هنری در کشور می تواند کمک شایانی به اقتصاد بدون نفت باشد. اگر صادرات صنایع دستی در دستور کار قرار گیرد پرسود خواهد بود و نکته حائز اهمیت اینجاست که این صنعت با گردشگری رابطه دیالکتیکی دارد و صنایع دستی بخش مهمی از صنعت گردشگری بوده و ارتباط تنگاتنگی با آن دارد. خروجی مدل نشان داد که مشارکت روستاییان، هنرمندان و صنعت کاران فرهنگی تا حدود زیادی به حمایت دولت وابسته است. مثلاً واردات تجهیزات کارگاهی جدید و متنوع، نیازمند تسهیلات بانکی و پولی است که حمایت سازمان های فرهنگی دولتی و نیمه دولتی را می طلبد. همچنین وجود یک سامانه جامع و تارنماهای تخصصی حوزه صنایع دستی از نیازهای مهم این حوزه است که موجب تولید ثروت فرهنگی و رشد اقتصاد هنر و رفع بیکاری در کشور خواهد بود. پیامدهای توسعه صنایع دستی موجب توسعه اقتصاد فرهنگ، تقویت غرور ملی و رشد ناخالص ملی خواهد بود.
تاثیر بهره برداری از معادن بر سطح استاندارد زندگی مردم ساکن مناطق میزبان معدن، مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۶
35 - 66
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های مطرح شده بخش معدن در سطح منطقه ای، عدم بهره مندی ساکنان مناطق میزبان معادن از منافع حاصل از بهره برداری معادن است. این مطالعه با هدف آزمون تجربی چالش یادشده، به تخمین رابطه بین استاندارد زندگی استان ها و سهم هر استان از ارزش تولیدات معدنی با استفاده از مدل پانل دیتای پویا GMM با رویکرد آرلانو باند پرداخته است. همچنین سهم ارزش افزوده هر استان به عنوان یک متغیر کنترلی سطح توسعه یافتگی استان ها وارد الگو شده است. تخمین با استفاده از داده های استانی در طول سال های 1393 تا 1399 حاصل شد. نتایج تجربی این مطالعه نشان می دهد افزایش فعالیت های معدن کاری به بهبود استاندارد زندگی مردم منطقه منجر نمی شود و چالش عدم انتفاع مردم محلی از منافع معادن را تایید می کند. با این نگاه سازوکارهایی نظیر مسئولیت اجتماعی، ایجاد صندوق های سرمایه گذاری و سهامداری مردم محلی از معادن می تواند به رفع این چالش کمک کند.
مدل هتل یادگیرنده برای صنعت هتلداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
1 - 32
حوزههای تخصصی:
محیطی که سازمان های مختلف در آن قرار دارند هر روز پیچیده تر از گذشته می شود و سازمان ها ناچار شده اند برای ادامه حیات در این خود را با پیشرفت های روزافزون دانش و فناوری انطباق دهند و به اقدامات و تغییرات اصولی و مبتنی بر اندیشه نوآوری، انعطاف پذیری، پاسخگویی، تعریف خلاقانه مجدد از بازار و فرصت ها و منابع جدیدی برای کسب مزیت رقابتی بپردازند. مدیریت این تغییرات نیازمند استفاده مؤثرتر از سرمایه مبتنی بر دانش سازمان است که می تواند با ایجاد یک سازمان یادگیرنده تحقق پیدا کند. این مقاله در تلاش است تا مدلی برای تبدیل هتل ها به سازمان یادگیرنده ارائه دهد لذا با تدوین سوالات مصاحبه بر اساس ادبیات نظری و کسب نظر خبرگان با روش تحلیل مضمون، عوامل هتل یادگیرنده برای صنعت هتلداری ایران با معرفی 61 مفهوم پایه، 11 مفهوم سازمان دهنده و 3 مفهوم فراگیر شامل پیشران های هتل یادگیرنده، عوامل هتل یادگیرنده و پیامدهای هتل یادگیرنده ارائه گردید.
تحلیل اثرات کارآفرینی گردشگری بر توسعه روستایی (موردمطالعه: نواحی روستایی دهستان ریجاب در استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
89 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تحلیل اثرات کارآفرینی گردشگری بر توسعه روستایی در نواحی روستایی دهستان ریجاب در استان کرمانشاه بود و در آن سعی شده است تا عوامل متعددی که به واسطه کارآفرینی گردشگری بر توسعه این منطقه مؤثر هستند، تحلیل شوند. این مطالعه به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، روستاییان دهستان ریجاب بودند (6700 = N) که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، تعداد 259 نفر از آن ها برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار سنجش پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن توسط آزمون KMO، آزمون بارتلت و ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که از مهم ترین اثرات مثبت ورود گردشگران به مناطق روستایی می توان به توسعه زیرساختی (واریانس: 41/35 درصد)، توسعه اقتصادی و رفاهی (واریانس: 84/21 درصد) و توسعه اشتغال (واریانس: 20/13 درصد) و همچنین، از مهم ترین اثرات منفی می توان به تخریب فضای کسب وکار (واریانس: 35/9 درصد) اشاره نمود. بررسی های میدانی در نواحی روستایی دهستان ریجاب نیز نشان داد که میزان توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی در این مناطق پایین است و می توان با گسترش امکانات رفاهی و خدماتی، توانمندسازی روستاییان، تقویت زیرساخت فیزیکی و حمایت دولت از کارآفرینی و گردشگری روستایی، داشتن دیدگاهی مثبت نسبت به توسعه گردشگری روستایی، توانمندسازی روان شناختی، آموزش آداب و رسوم روستاییان به گردشگران، ارتقای امنیت اجتماعی و بهبود باور و نگرش نسبت به گردشگری، به موفقیت بیشتر در توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی کمک کرد.
مفهوم سازی و نظریه پردازی بازاریابی آواتار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
185 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: رشد روزافزون تکنولوژی و علم هوش مصنوعی، موجب شده است تا استفاده از آواتارها در بازاریابی، به صورت گسترده ای افزایش یابد؛ این در حالی است که مفهوم و الگوی علمی بازاریابی آواتار، در پژوهش های قبلی مشخص نشده است؛ به همین منظور، پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی و ارائه الگوی بازاریابی آواتار در ایران اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نظر هستی شناسی مبتنی بر پارادایم تفسیری است، از لحاظ روش شناسی در دسته پژوهش های اکتشافی قرار می گیرد، برحسب داده ها کیفی و مبتنی بر تکنیک داده بنیاد و رهیافت اشتراوس و کوربین است و از نظر هدف بنیادی و کاربردی محسوب می شود. برای گردآوری داده ها از دو روش مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه خبرگان مفاهیم نوین مدیریت بازاریابی و هنر بودند که به عنوان استادتمام یا دانشیار دانشگاه، در این رشته سابقه تدریس چندساله داشتند. شیوه نمونه گیری نیز گلوله برفی هدفمند بود.
یافته ها: یافته نخست این پژوهش، دستیابی به ویژگی های اصلی آواتار در بازاریابی است که بر دو عامل مبتنی است: رئالیسم رفتاری و رئالیسم بصری برای درک مصرف کننده. یافته بَعدی آن، ارائه مدل بازاریابی آواتار است که 368 مفهوم و 38 مقوله را دربرمی گیرد و مبتنی بر شش بُعد شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، پدیده اصلی، راهبردها و پیامدهاست.
نتیجه گیری: نتایج مبین این بود که آواتارها قادرند که با شبیه سازی رفتاری انسان ها در بازاریابی با استفاده از علم داده و هوش مصنوعی، دقت و صحت در تماس با مشتری را افزایش دهند و در موقعیت ها و روندهای برنامه ریزی نشده، عملکردی مثبت و شایسته در جهت اشاعه بازاریابی محصولات و خدمات ارائه کنند.
شناسایی الگوی ذهنی کارفرمایان از ویژگی های ظاهری و رفتاری مؤثر بر استخدام بازاریاب در سازمان های مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولین مرحله استخدام بازاریاب در سازمان ها، شرکت در مصاحبه استخدامی است. بر اساس علم ارتباطات، ظاهر فرد در این ملاقات اهمیت فراوانی دارد و از آنجا که شغل بازاریاب از مشاغل حیاتی سازمان است، متقاضیان شغل با توجه به پوشش و رفتار خود می توانند برداشت کارفرما را تحت تأثیر قرار دهند. بر این اساس، هدف از مطالعه حاضر بررسی عوامل ظاهری و رفتاری مؤثر بر استخدام و همچنین، بررسی الگوی ذهنی کارفرمایان از ظاهر بازاریابان در زمان استخدام بوده است. همچنین، پژوهش حاضر با کمک روش کیو و تلفیق علم مدیریت منابع انسانی، رفتار سازمانی، بازاریابی و ارتباطات، به صورت میان رشته ای انجام گرفته است؛ بنابراین در پژوهش کیفی-کمی حاضر، فضای گفتمان (شامل کلیه عوامل ظاهری و رفتاری مؤثر) به همراه پیشینه گردآوری شده و مصاحبه با خبرگان در اختیار مشارکت کنندگان پژوهش که شامل مدیران منابع انسانی 9 صنعت مختلف است، قرار گرفت تا مشارکت کنندگان بر اساس دیدگاه خود، کارت های فضای گفتمان را در نمودار کیو پژوهش بچینند. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات حاصل از مطالعه منجر به شناسایی الگوی ذهنی مدیران از عوامل ظاهری و رفتاری مؤثر بر استخدام بازاریاب شد. بر این اساس، مهم ترین ویژگی های ظاهری و رفتاری بر اساس اتفاق نظر کلیه مشارکت کنندگان پژوهش مواردی چون اشتیاق، ذکاوت و تیزهوشی و سبک ارتباطی است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، ویژگی های ظاهری که بیشترین تأثیر را بر استخدام بازاریاب دارند، شناسایی می شوند و افرادی که قصد استخدام شدن را به عنوان بازاریاب دارند، می توانند با داشتن این ویژگی ها در مصاحبه استخدامی موفق تر باشند. در این میان، کارفرمایانی که قصد استخدام بازاریاب را دارند با دانستن این موارد، کمتر تحت تأثیر ظاهر افراد قرار می گیرند و در نهایت، ویژگی های مهم تر را مد نظر قرار خواهند داد.
طراحی و تبیین مدل سیستمی دیپلماسی تجاری در راستای صادرات پایدار شرکتهای دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز نقش دیپلماسی تجاری در توسعه اقتصادی و تجاری چنان اهمیتی یافته است که در برخی کشورها بخش عمده وقت دستگاه دیپلماتیک به این امر اختصاص می یابد. در کشور ما انتظار می رود دیپلماسی تجاری به یکی از اولویت های اصلی سیاست خارجی کشور تبدیل شود تا بتواند بخشی از مشکلات پیشروی شرکتهای دانش بنیان را مرتفع سازد. هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل سیستمی دیپلماسی تجاری در راستای صادرات پایدار شرکتهای دانش بنیان بود که برای این منظور از رویکرد ترکیبی استفاده شد، بر این اساس پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی است. در مرحله اول پژوهش با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و نمونه گیری نظری، 16 مصاحبه عمیق نمیه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری با فعالان شرکتهای دانش بنیان (متخصصان، مدیران شرکتها و مسئولین مرتبط) صورت پذیرفت و مدل سیستمی دیپلماسی تجاری صادرات محور در شرکتهای دانش بنیان طراحی شد. در مرحله دوم پژوهش با استفاده از مدل معالات ساختاری، مدل مذکور در 102 شرکت دانش بنیان مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد مدل دیپلماسی تجاری جهت پیاده سازی و نیل به صادرات پایدار نیازمند یک نگاه سیستمی است که در آن باید به عناصر ورودی ها، خانه پردازش، خروجی ها و بازخورد توجه ویژه ای شود، همچنین نتایج در بخش کمی تاثیرات ورودی ها بر خانه پردازش، خانه پردازش بر خروجی ، خروجی بر بازخور و باخورد بر ورودی ها را تایید کرد.
بررسی رابطه ی کوچینگ، توسعه فردی و مدیریت کسب و کار
حوزههای تخصصی:
کوچینگ، مدیریت کسب وکار نقش مهمی در یک سازمان ایفا می کند و نبود آن می تواند به موفقیت و پیشرفت یک سازمان ضربه بزند. مدیریت کسب وکار فقط به یک نقش بسنده نمی کند و می تواند در بخش های مختلفی ایفای نقش کند. هدف بررسی رابطه ی کوچینگ، توسعه فردی و مدیریت کسب و کار؛ بود. این تحقیق بصورت مطالعه ی کتابخانه ای، روش تحلیلی/ توصیفی صورت گرفت. در این مقاله محتوای مرتبط با موضوع مدیریت کسب و کار و کوچینگ در مقالات و کتابهای داخلی و خارجی به روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد استقرایی، بررسی شد. نتایج حاصل از بررسی مقالات و متون علمی حاکی از این بود که چگونگی کمک های کوچینگ در بازار کسب و کار را نشان دهد، به بیان دیگر، مدیریت کسب وکار یک سلسله مراتب چند سطحی از راه حل های مختلف کسب و کار است که نشان می دهد چگونه سازمانی که به دنبال سود است، عملکردهای مختلفی مانند بازاریابی، فروش، استخدام کارکنان و خرید را برای حصول موفقیت به انجام می رساند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی نگهداشت مشتریان در کسب وکارهای بَرخط (مورد مطالعه: صنعت پوشاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
17 - 38
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در مطالعات کسب وکارهای بَرخط، نگهداشت مشتریان است. هدف از این پژوهش، طراحی و اعتبارسنجی الگوی نگهداشت مشتریان در کسب وکارهای بَرخط بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل خبرگان نظری (اساتید مدیریت بازاریابی) و خبرگان تجربی (مدیران صنعت پوشاک) بودند، که 15 نفر از آن ها به صورت هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری نیز شامل مشتریان کسب وکارهای بَرخط پوشاک بودند که تعداد 400 نفر از آن ها به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی شد. به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش فراترکیب و در بخش کمی از روش ISM و حداقل مربعات جزئی استفاد شد. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی توسط نرم افزار Maxqda و دربخش کمی توسط نرم افزار MicMac و Smart PLS انجام شد. براساس یافته های پژوهش، تعامل پذیری، زیبایی شناسی و عملکرد سامانه بَرخط بر تبلیغ، ترفیع و همچنین امنیت کسب وکارهای بَرخط تأثیرگذار بود. تبلیغات، ترفیع و امنیت کسب وکار بَرخط بر تجربه مشتری تأثیر داشت و منجر به بهبود وفاداری مشتری، اعتماد الکترونیکی و رضایت مشتری می شد. بنابراین، از طریق بهبود وفاداری، رضایت و اعتماد مشتری می توان در جهت نگهداشت مشتریان کسب وکارهای بَرخط اقدام کرد.
شناسایی ابعاد تعالی برند با رویکرد تحلیل مضمون (مورد مطالعه: صنعت کالاهای تند مصرف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
13 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: تعالی برند شاخصی است که میزان منحصربه فرد بودن و تمایز برند را از دیدگاه مشتریان می سنجد. با توجه به رقابت شدید میان برندهای صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) و همچنین بالا رفتن انتظارت مصرف کنندگان این بخش، برندها به دنبال ایجاد تمایز و تداعی های منحصربفرد برای نشان دادن برتری خود نسبت به رقبا می باشند. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی ابعاد تعالی برند در صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) می باشد.روش: در پژوهش حاضر به تحلیل کیفی مصاحبه 21 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه برندسازی و مدیران برند و بازاریابی صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) در ایران با روش تحلیل مضمون پرداخته شد. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب شدند و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. پس از تحلیل داده ها با نرم افزار MAXQDA2020، 299 کد باز، 65 مضمون پایه، 20 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر احصاء شدند.یافته ها. یافته های پژوهش نشانگر این است که ابعاد تعالی برند در صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) شامل شش مضمون فراگیر «رهبری برند»، «هوشمندی برند»، «اکوسیستم برند»، «هدفمندی برند»، «تعالی ارزش ویژه برند (قدرت برند)»، «آمیخته بازاریابی پویا» می باشند. نتیجه ها. براساس نتایج پژوهش حاضر مشخص شد که برندهایی که در صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) به دنبال تعالی و برتری هستند باید قبل از هر اقدامی، در استراتژی های برندسازی خود به 6 مضمون فراگیر احصاء شده توجه ویژه ای نمایند.