مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
صاحبکار
حوزه های تخصصی:
امروزه صورتهای مالی حسابرسی شده، وسیله مناسبی برای نقل و انتقال و ابلاغ اطلاعات صحیح و به موقع مالی درباره مؤسسات و شرکت ها تلقی میشود. درمحیطی متاثر از جهانی شدن اقتصاد، شناسایی عوامل اثرگذار بر تصمیم حسابرسان در جهت پذیرش یا رد صاحبکار حسابرسی می تواند گام موثری در جهت گسترش حرفه حسابرسی در ایران باشد، لذا اقدام به انجام این تحقیق در خصوص عوامل موثر بر پذیرش یا رد صاحبکار جدید ازدیدگاه حسابرسان مستقل در محیط اقتصادی ایران گردید. بررسی پیشینه پژوهش دراین زمینه نشان می دهد که مهمترین عاملی که مذاکرات اولیه برای پذیرش صاحبکار حسابرسی را تحت تاثیر قرار می دهد سطح تجربه حسابرسان است. تجربه، دانش و توانایی مورد قبول از عوامل بسیار با اهمیت تعریف شده است. دراین پژوهش به بررسی نظر حسابرسان نسبت به اهمیت و رتبه بندی عوامل مرتبط با پذیرش یا رد صاحبکار حسابرسی پرداخته شد. جامعه آماری این تحقیق شامل حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند که در جایگاه سازمانی سرپرست و بالاتر ازآن قرار دارند. روش شناسی تحقیق، توصیفی- پیمایشی بوده و در زمینه جمع آوری داده ها از پرسشنامه کتبی که اعتبار ساختاری و محتوایی آن به تأیید رسیده، استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش، ترکیب ریسک صاحبکار و اندازه کسب و کار تجاری صاحبکار، ازمهمترین عوامل اثرگذار بر تصمیم حسابرسان در جهت پذیرش یا رد صاحبکار جدید بوده است.
عوامل اقتضایی مؤثر بر مذاکره برای حل و فصل اختلاف نظرهای حسابرس با صاحبکار در ارتباط با نحوه گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسابرسان در مورد اصلاحات پیشنهادی خود در راستای کسب اطمینان از عاری بودن صورتهای مالی از تحریفات با اهمیت مذاکراتی را با صاحبکار ترتیب می دهند. بنابراین، محتوای صورتهای مالی تحت تأثیر استراتژی اتخاذ شده حسابرس برای مذاکره به منظور حل و فصل اختلاف نظر با صاحبکار قرار می گیرد. هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر عوامل اقتضایی بر روی انتخاب استراتژی های مذاکره توسط حسابرسان است. داده های این پژوهش با طرح سناریو و توزیع پرسشنامه بین 53 نفر از حسابداران رسمی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران جمع آوری و با استفاده از روش های آماری نظیر آزمون دوجمله ای، آزمون t ، آزمون کولموگروف اسمیرنوف و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموع از بین عوامل اقتضایی، مکانیزم های حاکمیت شرکتی بیشترین میزان تأثیر گذاری را بر انتخاب استراتژی های مذاکره داشته است و محدودیتها و شرایط خارجی نیز کمترین میزان تاثیرگذاری را بر فرایند مذاکره داشته است.
تدوین مدل حق الزحمه خدمات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حق الزحمه حسابرسی، به عوامل متعددی از جمله ویژگی های موسسه حسابرسی، ویژگی های صاحبکار، شرایط حرفه، استفاده کنندگان، شرایط رقابتی، محیطی و ... بستگی دارد. در این پژوهش، به منظور بررسی جامع عوامل موثر بر حق الزحمه، با مصاحبه عمیق خبرگان، از روش کیفی و رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی زمینه ای استفاده و نتایج در قالب یک مدل استخراج شده است. برای اعتباربخشی به نتایج پژوهش از معیارهای زاویه بندی (اجماع/مثلث سازی) داده ها، کنترل اعضا و مقبولیت استفاده شده است. طبق نتایج و مدل ارائه شده، اندازه موسسه، میزان رعایت آیین رفتار حرفه ای، ارزش (ارزشمند بودن) کار برای صاحبکار و ویژگی ها و اعتبار مدیران و شرکا مهم ترین عوامل موثر در سطح موسسه حسابرسی، اندازه، ریسک، توان تقاضای کیفیت، هدف صاحبکار از حسابرسی و حاکمیت شرکتی اثربخش مهم ترین عوامل در سطح صاحبکار و درک استفاده کنندگان و ذینفعان کلیدی از حسابرسی، نگرش و ویژگی های سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان و تدوین مقررات و ضوابط اثربخش، مهم ترین عوامل در سطح حرفه و شرایط محیطی شناخته شد که در صورت اتخاذ راهبردهای لازم و وجود زمینه مناسب در سطح کلان و حرفه حسابرسی از جمله فراهم شدن بستر اقتصادی، بازار، قدرت نهادهای ناظر بر حرفه حسابرسی و تعامل سازنده این نهادها با دولت و قانون گذاران منجر به دستیابی به حق الزحمه معقول می گردد. مجموعه این عوامل به همراه پیامدهای حق الزحمه معقول، مدل حق الزحمه خدمات حسابرسی را تشکیل می دهند.
تبیین استراتژی امتیازدهی حسابرس به صاحبکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۲
229-261
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین استراتژی امتیازدهی حسابرس به صاحبکار با تأکید بر آسیب شناسی و ارائه راهکار، با استفاده از روش پژوهش کیفی و رویکرد نظریه پردازی زمینه بنیان است. این پژوهش در سال 1398 با انجام 16 مصاحبه عمیق با شرکای مؤسسه های حسابرسیِ عضو جامعه حسابداران رسمی کشور، به روش نمونه گیری هدفمند- گلوله برفی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که 10 مقوله از جمله حفظ تداوم فعالیت حسابرس، علّت اتخاذ استراتژی امتیازدهی است. از مهمترین پیامدهای اتخاذ این استراتژی، آسیب به شخص حسابرس، حرفه حسابرسی و کاهش اعتماد اجتماعی است. برای کاهش استفاده از استراتژی امتیازدهی، راهبردهایی همچون شفاف سازی قوانین و استانداردها، نظارت و حمایت مراجع ذیصلاح، تمرکز بازار حسابرسی، کاهش مداخلات سیاسی، بهبود کنترل کیفیت، تغییر ساختار مؤسسات حسابرسی، بهبود شرایط فرهنگی و اثربخشی کمیته های حسابرسی پیشنهاد می شود. بر اساس نظر خبرگان پژوهش، مهمترین مقوله جهت مدیریت استراتژی امتیازدهی توسط حسابرسان، بهبود وضعیت اقتصادی کشور و به دنبال آن افزایش تداوم فعالیت مؤسسه های حسابرسی است.
تأثیر ویژگی های صنعت صاحبکار بر کیفیت حسابرسی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر ویژگی های صنعت صاحبکار بر کیفیت حسابرسی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، یک پژوهش توصیفی با تاکید بر روابط همبستگی است. داده های مورد نیاز جهت محاسبه متغیرهای پژوهش، از بانک اطلاعاتی «ره آورد نوین» استخراج شده است. به منظور نیل به این هدف 966 سال-شرکت (138 شرکت برای هفت سال) مشاهده جمع آوری شده از گزارشات مالی سالیانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1392 تا 1398 مورد آزمون قرار گرفته اند. به منظور تخمین این مدل از تکنیک رگرسیون لوجیت استفاده می شود .یافته های پژوهش نشان می دهد که رقابت بازار محصول در صنعت و همگنی عملیاتی شرکت های موجود در صنعت بر کیفیت حسابرسی تأثیر مثبت و معناداری دارند .
بررسی روابط بین حسابرس - صاحبکار و رتبه بندی مشکلات مربوطه در محیط حسابرسی ایران
حوزه های تخصصی:
در محیطی متأثر از جهانی شدن استاندارد های حسابداری و حسابرسی، شناسایی عوامل و مشکلات اثرگذار بر روابط بین حسابرسان و صاحبکاران حسابرسی و تلاش در جهت رفع آن ها می تواند گام مؤثری در جهت گسترش حرفه حسابرسی در ایران باشد، لذا اقدام به انجام تحقیقی در خصوص روابط بین صاحبکار و حسابرسان و مشکلات مربوطه در محیط اقتصادی ایران گردید. هدف اصلی این تحقیق گسترش ادبیات موضوع در خصوص روابط بین صاحبکار و حسابرس به وسیله بررسی مسائل و مشکلات مربوطه که حسابرسان و صاحبکار حسابرسی در طی انجام فرآیند حسابرسی در ایران با آن مواجه هستند، می باشد. متدولوژی انجام تحقیق، توصیفی- پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کتبی که اعتبار ساختاری و محتوایی آن به تأیید رسیده، استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق، فقدان تجربه کافی کارکنان حسابرسی به منظور درک فعالیت واحد مورد رسیدگی و عدم رعایت اخلاق حرفه ای از سوی حسابرسان در طی انجام حسابرسی از مهمترین مشکلات مشاهده شده از سوی صاحبکار حسابرسی بیان گردیده است. به علاوه، عدم دسترسی به اطلاعات واحد مورد رسیدگی و عدم وجود اطلاعات٬ دفاتر و سوابق حسابداری در واحد مورد رسیدگی، از مهمترین مشکلات مشاهده شده از سوی حسابرسان می باشد.
ارائه مدل تحلیل شبکه عوامل موثر بر اعتماد بین فردی حسابرس و صاحبکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
53 - 74
هدف: اعتماد به عنوان برچسب اجتماعی تعریف شده که اعضای جامعه را به یکدیگر متصل می کند و با القای همکاری واحساسات مثبت برای پیشرفت وعملکرد موفقیت آمیز تیم ها حیاتی است. در این راستا، اعتماد بین فردی حسابرس و صاحبکار می تواند نقش مهمی در فرآیند حسابرسی داشته باشد. هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی این عوامل (محرک ها و شاخص ها) است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که محرک های یافته های پژوهش نشان داد که در میان محرک ها، نظام راهبری، ویژگی های شخصیتی، دانش و تجربه، ویژگی های فردی، کمیته های حسابرسی دارای بالاترین اهمیت بوده و همچنین رتبه بندی شاخص ها نیز بیانگر این بود که هیئت مدیره، حسابرسی داخلی، مدت تصدی اعضای کمیته حسابرسی، اندازه کمیته حسابرسی و استقلال حسابرس از مهمترین شاخص های موثر در اعتماد بین فردی شرکت ها است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند شناخت حسابداران رسمی و مدیریت صاحبکار را در فرآیند، پذیرش و انجام حسابرسی تسهیل نموده و استفاده های عملی برای نهادهای تدوین کننده مقررات مرتبط با حرفه حسابرسی و جنبه تردید حرفه ای در حسابرسی داشته باشد.
بررسی تاثیر روش های ارتباطی و تخصص حرفه ای حسابرس بر پاسخ صاحبکار به سوالات حسابرسی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش های ارتباطی و تخصص حرفه ای حسابرس با پاسخ صاحبکار، به سوالات حسابرسی است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه حسابداران رسمی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران تا پایان 6 ماهه اول سال 1399 که فعال و مشغول به کار می باشند، است. طبق آمار به دست آمده تعداد کل آنها به ترتیب 550 و 1057 نفر می باشد. حجم نمونه، از طریق جدول مورگان، تعداد 225 و 285 نفر با روش تصادفی ساده تعیین شد، که تنها 205 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی از نوع کاربردی و همبستگی است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. همچنین آزمون فرضیه ها با استفاده از نرم افزار Spss24 انجام گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین شیوه ارسال سوالات حسابرسی و میزان جانبداری پاسخ صاحبکار به سوالات حسابرس، رابطه معنی داری وجود دارد و جهت آن نیز معکوس است. همچنین بین میزان تخصصی بودن سوالات حسابرسی و میزان جانبداری پاسخ صاحبکار، رابطه معنی داری وجود دارد و جهت آن نیز معکوس است. نتیجه گیری: از آنجایی که حسابرسی در ارتباط با انسان ها بوده و نیازمند یک ارتباط اجتماعی مناسب است، حسابرسان باید علاوه بر مهارت های تخصصی، مهارت های ارتباطی خود را هم تقویت نمایند که باعث پیشرفت و افزایش کیفیت کاری می گردد. بهتر است حسابرسان بیشتر روش های ارتباطی را برگزینند که باعث حضور اجتماعی بیشتر حسابرس و به تبع آن جانبداری کمتر پاسخ صاحبکار گردد.
تدوین مدل مفهومی عوامل موثربر نگرانی حسابرس از تداوم فعالیت صاحبکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
5 - 33
حوزه های تخصصی:
بند تداوم فعالیت یکی از ابزارهای اطلاع رسانی ویژه حسابرسان می باشد که مؤسسات حسابرسی با استفاده از این ابزار، استفاده کنندگان صورت های مالی را در درک بهتر وضعیت مالی و غیرمالی شرکت ها یاری می رسانند. این موضوع سبب می شود شرکت ها نیز با آگاهی از این امر همواره سعی کنند خود را از معرض دریافت گزارش های حسابرسی تعدیل شده به ویژه گزارش های حسابرسی حاوی بند تداوم فعالیت دور کرده و همواره سعی کنند ترتیباتی اتخاذ کنند که حسابرس را قانع کنند تا بندی در این خصوص در گزارش درج ننماید. از این رو پژوهش حاضر به تدوین مدل مفهومی عوامل موثربر نگرانی حسابرس از تداوم فعالیت صاحبکار پرداخته است.
روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد می باشد برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفته است. نمونه گیری به روش نظری و با بهره مندی از تکنیک های هدفمند (قضاوتی) و گلوله برفی (زنجیره ای) صورت پذیرفته که بر مبنای آن 15 مصاحبه با حسابرسان شرکت های حسابرسی به عمل آمد.
نتایج تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها طی فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی و با استفاده از نرم افزار Maxqda 2018 به ایجاد مدل تدوین مدل مفهومی عوامل موثربر نگرانی حسابرس از تداوم فعالیت صاحبکاربر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد شامل 6 بعد و ﻃی ایﻦ ﻓﺮآیﻨﺪ ﺗﻌﺪاد 110 کﺪﺑﺎز، 26 ﻣﻔﻬﻮم و 12 ﻣﻘﻮﻟﻪ اﺳﺘﺨﺮاج گردید.
مدیران و دست اندرکاران امر زمینه سازی را برای کاربردی کردن این الگو فراهم نمایند. همچنین محققان آتی می توانند دامنه آزمون مدل عوامل موثربر نگرانی حسابرس از تداوم فعالیت صاحبکاررا در دیگر سازمان ها گسترش دهند.
الگوی بهینه تعاملات کارکنان حسابرس با صاحبکار در جمع آوری شواهد
حوزه های تخصصی:
مقررات حسابداری مبتنی بر این فرض استوار است که صاحبکاران به درخواست حسابرسان برای جمع آوری شواهد حسابرسی پاسخ داده و همکاری می کنند. معمولاً کارکنان حسابرسی نسبت به صاحبکار و کارکنان آن که در طول فرآیند جمع آوری شواهد حسابرسی با آن ها در تعامل هستند، ساعت های طولانی تحت محدودیت های زمانی و بودجه ای کار می کنند و معمولاً برای تمرکز بر منافع تجاری شرکت به جای تعهدات حرفه ای، فرهنگ سازی شده اند. بنابراین، کارکنان حسابرسی مستعد به خطر افتادن استقلال عملیاتی هستند و گروه مهمی برای مطالعه در بررسی رابطه حسابرس و صاحبکار به شمار می روند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی بهینه تعاملات کارکنان حسابرس با صاحبکار در جمع آوری شواهد است. در این پژوهش برای شناسایی عوامل از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و در نهایت از ابزار پرسشنامه برای اعتبارسنجی و رتبه بندی این عوامل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که 1. آشنایی حسابرسان با نرم افزارهای مورد استفاده در تهیه گزارش های مالی؛ 2. کاهش اضطراب کارکنان حسابرس؛ 3. سوابق کارکنان حسابرس؛ 4. توضیح واضح مسائل برای پرسنل صاحبکار از طرف کارکنان تیم حسابرسی؛ 5. ارائه مدارک و مستندات به موقع از طرف صاحبکار به حسابرس به ترتیب از اولویت بیشتری به عنوان عوامل موثر بر بهبود تعامل کارکنان حسابرسی با صاحبکاران برخوردارند. رابطه کارکنان حسابرس و صاحبکار به دلیل تعداد ذینفعان و افراد درگیر بسیار پیچیده است. با این حال، از آنجاکه این پیچیدگی در هسته فرآیند حسابرسی نهفته است، بررسی های بیشتری در مورد تعامل حسابرس و صاحبکار مورد نیاز است. یافته های این پژوهش می تواند به رفع پیچیدگی های تعامل بین کارکنان حسابرس و صاحبکار کمک کند.
عوامل ارزش آفرین در روابط حرفه ای بین حسابرس و صاحبکار در حرفه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عوامل ارزش آفرین در روابط حرفه ای بین حسابرس و صاحبکار در حرفه حسابرسی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و روش اجرا بصورت کمی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 303 نفر اعم از کارشناس مالی، مدیر اجرایی، حسابرس یا بازرس قانونی، مدیرعامل یا عضو هیات مدیره و اعضای هیات علمی دانشگاه و سایر می باشد و از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزار SPSS وPLS استفاده گردید. نتایج نشان داد استراتژی های مورد استفاده در مذاکرات حسابرس و صاحبکار می تواند بر چرخش یا ابقا حسابرس اثر داشته باشد. همچنین، اثر ادغام موسسه های حسابرسی بر روابط بین حسابرس و صاحبکار مثبت بوده است و البته انحصار بازار حسابرسی می تواند بر کیفیت رابطه بین مؤسسه حسابرسی و صاحب کار اثر داشته باشد. به عبارتی، انحصار بازار حسابرسی به وسیله ی مؤسسه های بزرگ، می تواند تهدید جدی برای سایر مؤسسه ها باشد. همچنین مقدار GOF برابر با 200/0 بدست آمد که، نشان از برازش مناسب و متوسط را در مدل دارد.