مطالب مرتبط با کلیدواژه

اهورامزدا


۳.

فرمانروایی تؤامان: حکومت و مشروعیت در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران باستان مشروعیت سیاسی اهورامزدا پادشاهی حکومت ها و شاهان ایران باستان سنگ نوشته ها پادشاه سیاست ایران باستان تمدن ایران،

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۵۲ تعداد دانلود : ۴۴۸۲
در بار? ایران باستان به ویژه در سال های اخیر، پژوهش هایی قابل توجه انجام گرفته و این حاکی از یک رویداد میمون در خصوص توجه پژوهشگران به تمدن ریشه دار ایران باستان است. نوشتار حاضر به دلیل توجه و تمرکز روی یکی از وجوه سیاسی آن تمدن، در نوع خود کاری بدیع است. سئوال اصلی این است که حکومت ها و زمامداران برای تداوم زمامداری خویش چه ادله و توجیهاتی ارائه میکرده اند؟ پاسخی که بر اساس تحلیل متون سنگ نوشته ها به دست آمده حاکی از آن است که برای توجیه مشروعیت سیاسی سه عنصر دارای اهمیت بیشتر بوده اند. این عناصر عبارتند از: تبار، لطف خداوند و عدالت و خصال ویژ? انسانی. در این پژوهش سنگ نوشته های غرب ایران (کنونی) مورد مطالعه قرار گرفته اند.
۴.

خیر و شر در آیین مزدیسنی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مهر اهورامزدا اهریمن امشاسپندان دروج آشموغ پندار نیک گفتار نیک کردار نیک اکه منه مونوتئیسم هوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۱۵
آریاییان از دیرباز به دو مبدا خیر و شر قائل بودند. در یک سو اهورامزدا و در سوی دیگر اهریمن قرار داشت. امور نیک و خیر مانند روشنایی و باران و همه نیکی ها را به اهورامزدا نسبت می دادند و امور بد و شر همچون تاریکی و خشک سالی را به اهریمن. به طور اهورامزدا بانی و حامی روشنی، گرما و زندگانی اوست و اهریمن سبب مرگ و نیستی، تاریکی یا خشکی و نیروهای این دو همواره در مبارزه هستند...
۵.

بررسی تحلیلی نخستین مصراع شاهنامه در مطابقت با باورهای فلسفی باستان و حکمت خسروانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اهورامزدا حکمت خسروانی شاهنامة فردوسی جان/ نفس خرد/ عقل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۲۰۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۲۵
شاهنامة فردوسی روحی یکتاپرستانه دارد و سطوح دینی، آیینی و اساطیری مؤثر در ژرف ساخت روایی آن در طول تاریخ دچار «اسطوره زدایی» شده است، اما با شیوه های تحلیلی می توان بازمانده های بسیاری از باورهای کهن را هم در سطوح نمادین روایات و هم در زبان و تعابیر و تصاویر فردوسی باز جست. یکی از مهم ترین بخش های شاهنامه که نشانه های یک بنیاد شناسی الهی را در آن می توان یافت، «خردنامة» دیباچة کتاب و معروف ترین عبارت آن، یعنی مصراع نخست آن («به نام خداوند جان و خرد») است. در این جستار، با استفاده از رهیافت های زبانی و معنایی و به یاری استدلال های ریشه شناختی و تفسیر فلسفی، این موضوع بررسی شده است که این مصراع- علاوه بر نمایش باورهای کهن حکمت مشایی که «عقل» و «نفس» کلّی را دو مولود آغازین «احد» می داند- می تواند تفسیری دیگر از هویت فلسفی خدای یگانه در حکمت خسروانی را که «جان بخشی» و «خردبخشی» دو شاخصة اصلی معرفت شناسی الهی آن را تشکیل داده است، نمادینه کرده باشد.
۶.

بررس ی تطبیقی و آماری نیایش ها در نخستین منظومه ایرانیان (گاهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زرتشت نیایش ایران باستان اهورامزدا گات ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۰ تعداد دانلود : ۶۹۵
نیایش به عنوان آسان ترین راه گفتگوی دوسویه انسان با خدا، از جمله ارکان و اجزای مقوم تمامی ادیان درطول تاریخ بوده است. بررسی ستایش ها و نیایش های رسمی ادیان مختلف نمایانگر نظام فکری، دینی وشرایط و نیازهای فردی و اجتماعی دینداران در اعصار گونه گون است. این جستار به بررسی توصیفی و آماری همه نیایش های گات ها (کهن ترین اثر مکتوب بازمانده ایرانیان)، می پردازد. مجموعه ای منظوم که امروزه به باور بیشینه پژوهندگان، تنها بخش اوستاست که سخن زرتشت است، درحالی که دیگر بخش های اوستا در ادوار بعد تدوین شده است. بیشترین خواهش ها و خواسته ها در گات ها، رواج راستی و سرکوبی دروغ، رهایی زمین و جاندارانش از ستم و خشم و بیدادگری، داشتن زندگی آرام و شاد، جامعه ای آباد و در نتیجه رسیدن به کشور مینوی جاودانی اهورامزدا (فردوس) و پاداش و بخشایش جاودانی در روز داوری پسین است. بررسی درونمایه نیایش های گات ها نشان می دهد که مخاطب زرتشت به ترتیب مزدا، اهورا، اردیبهشت، مزدا اهورا، بهمن، سپندارمذ، اهورامزدا و شهریور است و او دربسیاری موارد ضمیر جمع را به کار می برد. سبک بیان زرتشت این انگاره را تقویت می کند که زرتشت همچنان که واژه های مزدا، اهورا، اهورامزدا و مزدا اهورا را برای اشاره به موجودی واحد اطلاق می کند، امشاسپندان نیز همگی فروزه ها و اوصاف خدای واحدند. این پژوهش آماری نشان می دهد که درخواست های مینوی (غیر مادی)، دو سوم خواسته های گیتیک(مادی) است و زرتشت تقریباً به یک اندازه برای خود و برای دیگران دعا کرده است.
۷.

ثنویت قدرت در بن مایه های تثلیث «اوستا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ثنویت تثلیث اهورامزدا آناهیتا میترا اوستا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۵ تعداد دانلود : ۶۲۹
کتاب اوستا، در شمار کهن ترین سرودها و متن های ایرانی است که روزگاری در شمار کتاب های آسمانی بوده و طی مراحل گوناگون، دست خوش تحوّلاتی بنیادین شده و آن را از بن مایة توحیدی اش دور ساخته است. ثنویت و تثلیث هر یک مبانی اعتقادی هستند که از دیرباز تاکنون در آیین ها و مذاهب الهی و غیرالهی نمود می یابند. پژوهش های انجام شده دربارة اوستا، بیشتر معتقد به ثنوی گری با تأثیر از آیین «زروان» با محوریت دو قدرت «اهورامزدا» و «اهریمن» است و پژوهش های تاریخی در متون گوناگون، به مثلث قدرت اهورامزدا، آناهیتا و میترا تکیه دارد. این پژوهش به شیوة «توصیفی تحلیلی» می کوشد با استناد مستقیم به اوستا و غیرمستقیم به سایر منابع، بازتاب نقش روحانیان در تاریخ و نیز شاهان عصر هخامنشی و ساسانی را در اوستا بررسی می کند و شاخه ای از پوشش تفکر تثلیثی را در دین زرتشت نشان دهد که ریشه های آن را بیش و پیش از آنکه در زروانیسم بجوییم، باید در میتراییسم جست وجو کنیم.
۸.

تطبیق حکایت هبوط در دو حماسه ی شاهنامه ی فردوسی و بهشت گمشده ی میلتون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه بهشت گم شده هبوط خدا شیطان اهورامزدا اهریمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۵ تعداد دانلود : ۴۵۴
پردازجان میلتون در اثر حماسی خود، بهشت گم شده، به بیان و توصیف حکایت هبوط در داستان هبوط ابلیس، هبوط آدم و هبوط روح مسیح در کالبدی خاکی پرداخته است. در توصیفات و تعاریف میلتون علاوه بر جنبه های متفاوت هبوط، گاهی دیدگاه شاعر را در بیان لزوم و پیامدهای هبوط بشر هم چون عشق، مرگ، برافروختن شعله شهوت و نیاز به توبه و تضرّع و هم چنین عظمت هبوط روح آسمانی مسیح را در جسمی زمینی و تأثیر آن در رستگاری و جاودانگی نهایی بشر، می توان دید. در شاهنامه فردوسینیز هبوط، گاه معنوی و گاه عینی است؛ گاه متوجه شاهان و پهلوانان و گاه در پیوند با قلمرو های آنان و سرزمین های اساطیری و تاریخی است. افزون بر آن، این حماسه ملّی، ریشه در اساطیر و باورهای اساطیری ایرانیان دارد. داستان آفرینش و نبرد بزرگ اساطیری میان دو قطب اهورامزدا و اهریمن یا خیر و شرّ (هم چون نبرد میان خدا و شیطان در برخی از ادیان زنده دنیا) که بنیاد این باورهای کهن را تشکیل می دهد، و نیز درون مایه های اصلی برخی از داستان ها و شخصیت پردازی قهرمانان آن ها هم چون تهمورث، جمشید و کاووس به گونه ای آشکار یا نمادین در بردارنده معانی آشکار و نهان هبوط است. این پژوهش به بررسی جنبه های گوناگون هبوط در این دو اثر حماسی می پردازد.
۹.

مقایسه مفهوم جامع خدا در قرآن با مفهوم جامع خدا در کتب مقدس سایر ادیان الهی؛ با توجه به سنت اسلامی و روایت شیعی

کلیدواژه‌ها: الله اهورامزدا یهوه پدر آسمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۵۰۱
مفهوم جامع خدا در کتابهای مقدس ادیان الهی با عناوین مختلفی مطرح شده است؛ در قرآن، کتاب  مقدس مسلمانان، با عنوان «اَلله»، در اَوِستا، کتاب مقدس زرتشتیان، با عنوان «اَهورامَزدا»، در تورات، کتاب مقدس یهودیان، با عنوان «یهوه» و در اِنجیل، کتاب مقدس مسیحیان، با عنوان «پدر آسمانی». پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا همه عناوین مزبور به یک حقیقت اشاره دارند و کاملاً بر یکدیگر منطبقاند یا اینکه تفاوتهایی در این نامها وجود دارد.  بدین منظور، نویسنده به روش توصیفی تحلیلی تطبیقی عناوین مختلفی را، که در کتب مقدس سایر ادیان الهی حکایتگر مفهوم خداست، با عنوان (الله)، که حاکی از مفهوم خدا در قرآن است، مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده است که هرچند همه عناوین مذکور به یک حقیقت اشاره دارند و همگی بیانگر مفهوم جامع خدا در آن دین هستند، اما در کتب مقدس سایر ادیان الهی، از حیث توصیف ذات، صفات و افعال خدا، نقاط افتراق زیادی با قرآن وجود دارد. مفهوم جامع خدا در قرآن بیانگر حقیقتی است که در ذات، صفات و افعال، یگانه و نامحدود بوده و از هرگونه شباهت به مخلوقات منزّه است؛ اما در کتب مقدس سایر ادیان الهی بیانگر حقیقتی است که در ذات یگانه نیست، در صفات محدود و انسانی بوده و شریک دارد، در افعال نیز محدود بوده و سطح افعال او در حدِّ افعال بشری پایین آمده است.
۱۰.

نورسیاه ازادیان باستان تانگاه عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نور سیاه اهریمن اهورامزدا عرفان ادیان باستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۲۶۷
اساطیر،ادیان ،ادبیات وآیین های باستانی ایران یکی از خاستگاه های عقاید عرفانی است.دردوره اسلامی امتدادفرهنگ باستانی ایران ازسویی درفرهنگ عظیم اسلامی وازسوی دیگربراندیشه عرفا ،تاثیر گذارد.روح تفکرزردتشتی باتفکرعارفان ایران درهم آمیخت ودرمسلک اشراقی سهروردی احیاشدودرشعر عارفان بزرگی چون عطار ومولانا متجلی گردید.اصطلاح متناقض نمای «نورسیاه»یکی ازاین مفاهیم است که درحوزه اندیشه های عرفانی جایگاه ویژه دارد وریشه در باورهای اسطوره ای، ادیان و آیین های باستانی داشته با درآمیختن با باورهای عرفانی تغییراتی در آن ایجاد شده در مقاله حاضربه تحلیل رابطه میان باورهای اسطوره ای و تعابیر صوفیانه درباره نور سیاه پرداخته شده است.بررسی های انجام شده نشان می دهد باورهای اسطوره ای درباره اهریمن با نگاهی هنرمندانه و ساختارشکنانه در نگاه عارفانه به پارادوکس نور سیاه منجر شده است واین نوع نگاه هنرمندانه تغییرات ساختاری را در نگاه به ابلیس رقم زده است که ریشه آن در باورهای اساطیری است.
۱۱.

بررسی تطبیقی اسطوره آفرینش در کیش زروانی و اساطیر بومیان استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره آفرینش زروان بومیان استرالیا خواهران واویلاک اهورامزدا اهریمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۹۲
اساطیر آفرینش، بازتابی از اعتقاد انسان به آفرینش جهان، انسان و سرانجام آنهاست که در باور کیش زروانی در ایران نیز نمود این تفکر دیده میشود. از آن روی که اندیشه خلقت جهان در میان همه ملتها نمود دارد، چنین به نظر میرسد که اسطوره آفرینش در دو فرهنگ ایرانی و استرالیایی دارای نقاط مشترک متعددی باشد. به منظور بررسی این فرضیه برآنیم تا به مطالعه تطبیقی- توصیفی اسطوره آفرینش در این دو فرهنگ مبادرت ورزیده شود و نمادهای مطرح در آنها با هدف یافتن اشتراکات و تفاوتهایشان بررسی گردند. شباهت آشکار در دو فرهنگ، اعتقاد به نیرویی برتر است که در ایران، "زروان" و میان بومیان استرالیا، نیاکان اساطیری، "خواهران واویلاک" نام گرفتهاند. بهرهگیری از عناصر نمادین از جمله اشاره به "زمان بیکرانه" دیگر وجه مشترک آنهاست. بدان صورت که زروان در زمانی بیکرانه، "اهورامزدا" و "اهریمن" را آفرید. خواهران واویلاک نیز در "عصر رؤیاها"، نمودی از زمان بیکران، جهان و موجودات آن را خلق کردند. در آئین زروان، به اهورامزدا و اهریمن به عنوان دو نیروی خیر و شر که نمود آن در مفرغهای لرستان دیده میشوند و همچنین مار که نیرویی اهریمنی است، اشاره شده است. در اسطوره خواهران واویلاک، به نمادهایی چون مار و گودال آب مقدس اشاره شده که در نقوش صخرهای و نقاشیهای پوست درختی دیده میشوند. همچنین مار، مار رنگینکمان، موجودی نیایی است که جایگاه او در آسمان و هم در اعماق زمین در گودال آب مقدس است. زروان با بخشیدن "برسم" به اهورامزدا قدرت آفرینش جهان و موجودات را به وی میدهد. اهورامزدا نیز آفرینش را به یاری "وای نیکو" و خواهران نیایی با "ابزار حفاری" یا "نیزه های سنگی" خلق میکند. در دو اسطوره علاوهبر آفرینش جهان تأکید بر زایش نیز شده است.
۱۲.

داریوش شاهی زرتشتی؛ یک گواهی نادیدمانده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شادی کتیبه های هخامنشی داریوش زرتشت اهورامزدا اهریمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۸
در موضوع چگونگی دین و آیین شاهان هخامنشی و مخصوصاً چند پادشاه نخست این سلسله، گفتگوها و اختلاف نظرها در میان پژوهندگان و خصوصاً مورخان و زبان شناسان بسیار است. برخی آنان را زرتشتی گفته اند و برخی رأی مخالف داده و برخی هم در این معنا راه به دیانت هندوایرانیان برده اند. به طور کلی، آنچه در اینباره گفته و رانده اند، یا بر شواهد تاریخی تکیه دارد یا بر دلالت های زبان شناختی و چنین می نماید که در این عرصه، کسی به بررسی محتوا و مفاهیم موجود در کتیبه های هخامنشی نپرداخته است و آنها را بنا به رویکردی دین پژوهانه با مبانی آموزه ها یا جان مایه های دین زرتشت مقایسه ننموده است. این همه در حالی است که شعار اصلی و پُربسآمد هخامنشیان که داریوش برای تبیین مبانی مشروعیت خود آن را بر کتیبه هایش به یادگار گذاشت و زمین و آسمان و مردم و شادی را آفریده اهورامزدا اعلام کرد، بر بنیانی عمیقاً زرتشتی تکیه دارد.
۱۳.

نگاهی انتقادی به پندار پس دانشی اهریمن در تسلط براخشیجان در شاهنامه و اساطیر نورسی (با تاکید بر نسخه محفوظ در موزه بریتانیا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهریمن اهورامزدا آخشیجان اساطیر نورسی شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۴
براساس باورهای زروانی، اهریمن و اهورمزدا، دو بن ناهمساز و دوقلو، برای کسب جایگاه زروان خدا ناچار به ارائه مجموعه ای از فعالیت ها، قدرت و دانش برتر خود در تمشیت امور جهانی شدند. تقریباً هیچ متن اساطیری ایرانی نیست که به نقش گسترده چهار عنصر در شکل گیری گیتی اشاره نکرده باشد. مصالح ساختمانی کائنات تنها از همین آخشیج ها ساخته و پرداخته شده است. جوهره وجود افلاک نیز گویا از همین عناصر است. اهریمن نه تنها پس دانش و بی دانش به نظر نمی نماید که حتی به عکس آن در جاهایی نشان از برتری آشکار اهریمن در عرصه رقابت با هرمزد و هم در آفرینندگی و در زدارکامگی دست یافت. این جستار براساس روش شناسی تحلیلی و توصیفی و مبتنی بر شیوه کتابخانه ای به شکل فیش برداری انجام شده است. براساس مطالعات و پژوهش های منتج به این مقاله این نتیجه کسب شد که اهریمن در بسیاری از موارد، از دانش و قدرت و جرئت بیشتری نسبت به اهورمزدا برخوردار است و در شاهنامه فردوسی نیز شواهد و قوانین ادعا از خلال ابیات استخراج شد. قدرت و دانش برتر اهریمن، در متون کهن اسکاندیناوی نزد مردمان کافرکیش شمال (نورسی) نیز جلوه یافته است و آنان نیز شواهدی از کنترل و تسلط اهریمنان و غولان بر عناصر چهارگانه آب و باد و خاک و آتش در کهن باورهای خود دارند. اهریمن از آغاز آفرینش جهان به خوبی توانسته بود بر چهار عنصر یا آخشیجان (آب، باد، خاک، آتش) مسلط شود و کنترل این عناصر را در دست گیرد و بر اهورا مزدا برتری یابد.اهداف پژوهش:بررسی پندار پس دانشی اهریمن در تسلط بر اخشیجان در شاهنامه و اساطیر نورسی.تطبیق و قیاس، تشابهات و افتراق پندار پس دانشی اهریمن در تسلط بر اخشیجان در شاهنامه و اساطیر نورسی.سؤالات پژوهش: کنترل پس دانشی اهریمن کنترل بر اخشیجان در شاهنامه و اساطیر نورسی چگونه بوده است؟برای کنترل اهریمن بر چهار عنصر در اسطوره های نوردیک و شاهنامه چه شواهدی وجود دارد؟
۱۴.

تأملی در اثبات هوّیت واقعی و محتوای تاریخی نقش برجسته اردشیر بابکان در نقش رجب فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نقش برجسته ساسانی اردشیر بابکان اهورامزدا نقش رجب مطالعات باستان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۲۶۵
نقش برجسته های ساسانی از منابع و مآخذ بزرگ و ارزشمند دوره ساسانی به شمار می روند و به مثابه معیارهای اصیلی هستند که می توان مدارک به دست آمده از مطالعات باستان شناسی و تاریخی را با آنها سنجید و به کشفیات و نتایج مهمی دست یافت. این آثار ارزشمند نمودار بخش وسیعی از هنر، فرهنگ و روش سیاسی و مذهبی ساسانیان هستند، زیرا هر یک از آنها به منظورِ بیان و انتقالِ یک مفهوم و واقعه ای صادق خلق شده اند. از آنجا که ظهور ساسانیان از اهمیت خاصی در فرایند کلی تاریخ ایران برخوردار است، لازم است تا وضعیت دقیق یافته های باستان شناسی- خاصه نقش برجسته های این دوره- روشن گردیده و محتوای تاریخی آنها از هر گونه ابهام و تاریکی زدوده شود. بر این اساس، مهمترین هدف این مقاله روشن ساختن هویت واقعی شخصیتهای حاضر در نقش برجسته مورد بحث و بیان محتوای تاریخی و درک مفهوم و پیامِ مرموزِ موجود در آن است. نتایج مطالعات نشان میدهد که (۱) اعطا کننده حلقه سلطنتی در نقش برجسته اردشیر بابکان در نقش رجب فارس کسی نیست جز اهورامزدا. انتساب این شخصیت به موبدان موبد یا هر شخصیت فانی دیگر اساس علمی و منطقی ندارد؛ (۲) ازدواج اردشیر بابکان با دختر اردوان پنجم و به دنیا آمدن شاپور اول در نتیجه، این ازدواج، کذب محض بوده و مأخوذ از یک افسانه عامیانه است.
۱۵.

بررسی و تحلیل تصویر داریوش در نقش برجسته های بیستون و نقش رستم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داریوش بزرگ نقش برجسته بیستون نقش رستم آرامگاه داریوش اهورامزدا هنر هخامنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۱۸
هنر هخامنشی اگر اوج قله هنر ایران در دوران پیش از ورود اسلام نبوده باشد، دست کم می بایست آن را یکی از اوج های درخشان هنر ایران در همه ادوار آن دانست؛ هنر رسمی هخامنشی، اغلب در نقش برجسته های صخره ای و دیواری ظهور یافته و داریوش اول، بیشترین نقش را در شکل گیری این هنر داشته است. نقش برجسته های صخره ای بیستون و آرامگاه داریوش در نقش رستم، دو یادمان اصلی و کتیبه دار هخامنشی بوده که در زمان داریوش برپاشده و تصویر او را در دو قاب مجزا اما ممتد نمایش داده اند. هدف این پژوهش، بررسی و شناخت بصری و معنایی تصویر داریوش به عنوان مهم ترین عنصر مشترک در این دو نقش برجسته و تبیین ارتباط تصویر پادشاه با دیگر عناصر بصری موجود در این آثار بوده است. سؤالات پژوهش عبارت اند از 1. نقش برجسته های بیستون و نقش رستم چه تصویری از داریوش را نمایش داده و چه نسبتی میان این دو تصویر وجود دارد؟ 2. اصلی ترین خط بصری پیونددهنده نقش برجسته های بیستون و آرامگاه داریوش کدام بوده و معنای آن چیست؟ 3. تصویر داریوش در دو نقش برجسته مذکور چه تفاوتی داشته و این تفاوت از کجا ناشی شده است؟ این پژوهش با روش توصیفی_تاریخی_تحلیلی انجام شده و اطلاعات موردنیاز آن از طریق منابع کتابخانه ای گردآوری شده است. در این مقاله، تصویر پادشاه و دیگر عناصر بصری در دو نقش برجسته بیستون و آرامگاه داریوش موردبررسی قرارگرفته و تلاش شده تا تصویر شفاف تری از داریوش (شاهنشاه پارسی) در هنر رسمی هخامنشی نمایان گردد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در نقش برجسته بیستون، داریوش، شاهنشاه پارسی پیروز، مقتدر و برحقی نمایش داده شده که با خواست اهورامزدا و حمایت سپاهیانش، توانسته بر شورشیان و مخالفان دروغ زنی که قصد برهم زدن اتحاد شاهنشاهی هخامنشی را داشته چیره گردد. تصویر داریوش در نقش رستم نیز شاهنشاه پارسی مقتدر، معتقد و پارسامنشی را نمایش داده که با خواست اهورامزدا و با پشتیبانی همراهان و سپاهیانش، بااقتدار و انصاف بر سرزمین های بسیاری فرمانروایی کرده و اینک آماده عزیمت به جهان دیگر است. تصویر داریوش در نقش رستم تکرار تغییریافته تصویر او در بیستون بوده و اصلی ترین خط بصری پیونددهنده میان این آثار، ایستادن داریوش در برابر اهورامزدا در ارتباطی دوسویه و منحصربه فرد بوده که به معنای برگزیده شدن او از جانب خدای بزرگ است. علاوه بر ماهیت و کارکرد متفاوت دو نقش برجسته، تفاوت تصویر داریوش در این دو اثر، به واسطه بومی سازی و شبیه سازی بیشترِ تصویر شاه و خدا در نقش رستم بوده است.
۱۶.

تبارشناسی مفهوم شاهی در نقش برجسته های اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهورامزدا اردشیر بابکان شاهی ساسانیان نقش برجسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۱
اردشیر بابکان پس از رسیدن به قدرت، برنامه ای منسجم را در جهت مشروعیت بخشیدن به نظام پادشاهی اش به مرحله اجرا درآورد. از مهمترین کارهای وی در این زمینه، ایجاد نقش برجسته های تاج ستانی در نواحی گوناگون فارس بود. این شاه ساسانی در این نقش برجسته ها، سنت های بصری پیشین را آگاهانه به کار گرفت و از بر هم نهاد آنها به ترکیب بندی ای دست یافت که شکل نهایی اش را در دو نقش برجسته نقش رجب و نقش رستم به دست آورد و الگویی برای دیگر نقش برجسته های شاهان ساسانی قرار گرفت. در این ترکیب بندی بدیع، دو عنصر اصلی به چشم می خورد: نخست اعطاء «حلقه» از سوی ایزد به شاه و دودیگر رویارویی «شاه» با «ایزد» و بهره گیری از عناصر بصری مشابه در جهت نشان دادن تساوی جایگاه آنها. بنیان های چنین عناصری ریشه در فرهنگ میان دو رود باستان دارند و با درک درست مبانی فرهنگی آنها است که می توان درک درستی از «شاهی» در نقش برجسته های اردشیر بابکان به دست آورد. در این مقاله با بررسی ریشه های قراردادهای تصویری ای که در نقش برجسته های تاج ستانی اردشیر بابکان به کار گرفته می شوند، نشان داده می شود که برای دریافت بهتر این نقش برجسته ها، «شاهی» را باید مرتبه ای هستی شناختی و نه صرفاً جایگاهی سیاسی در نظر گرفت.
۱۷.

مراتب آفرینش در گاهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گاهان آفرینش اهورامزدا هستی نخستین تجلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۴۹
فرینش یکی از اساسی ترین موضوعات هر دینی به شمار می رود که نمایانگر بخش مهمی از جهانبینی پیروان آن است. گاهان بخشی از اوستاست که نسبت به سایر بخش ها بیشتر به چگونگی آفرینش پرداخته به طوری که می توان گفت آفرینش یکی از مضامین مهم گاهانی به شمار می رود. با توجه به این که آفرینش در دین زردشتی بیشتر از منظر اسطوره شناسی بررسی شده است ضروری به نظر می رسد که دیدگاه گاهان نیز در این مورد روشن شود. در گاهان برای بیان چگونگی آفرینش از اصطلاحاتی چون زاییدن، آفریدن و ساختن استفاده می شود که هر کدام در جای خود نگاه متفاوتی به آفرینش را می رساند. به منظور روشن ساختن چگونگی رخداد آفرینش در گاهان، در مقاله حاضر مفهوم آفرینش با توجه به سه واژه نام برده بررسی شده و با مقایسه کاربرد آنها نتیجه گیری می شود که در گاهان باور به وجود سه مرحله مختلف از آفرینش دیده می شود که با زایش آغاز و سپس ملزومات آن بخشیده و در نهایت اجزای آن ساخته می شده است و زایش آغازین که با اصطلاح «هستی نخستین» عنوان می شود فقط منحصر به اورمزد بوده است. این نگرش دیدگاهی عرفانی را به مقوله آفرینش نشان می دهد.
۱۸.

مفهوم «خدایان، دیگر خدایان و همه خدایان» در ایدئولوژی سلطنتی شاهان هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدایان دیگر خدایان اهورامزدا کتیبه های سلطنتی بایگانی باروی تخت جمشید ایدئولوژی سلطنتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۲
کتیبه های سلطنتی هخامنشی که بیشتر سه زبانه (فارسی باستان، ایلامی، بابلی) هستند، به استثنای کتیبه بیستون از جنبه روایی تهی هستند، این کتیبه ها جهانبینی و ایدئولوژی شاهان و شاهنشاهی هخامنشی را بازتاب می دهند. یکی از مهم ترین موضوعات کتیبه های هخامنشی پیوند شاه با خدا است؛ این پیوند بیش از آنکه رنگ و بوی دینی داشته باشد، بر جنبه سیاسی و ایدئولوژیک شاه هخامنشی با خدا تأکید می کند. مهم ترین و بزرگ ترین خدای نام برده شده در این کتیبه ها، اهورامزداست. بر مبنای این کتیبه ها پیوند میان اهورامزدا و شاه بدیهی و روشن است، او پادشاهی را به شاه بخشیده است و شاه هخامنشی در راستای تحقق و اجرای اهداف خدا گام بر می دارد، اما این تمام ماجرا نیست، در کتیبه های سلطنتی از عبارات کلی «خدایان خاندان سلطنتی، خدایان، دیگر خدایان و همه خدایان» نیز نام برده شده است، همچنین در کتیبه های سلطنتی دوران اردشیر دوم و اردشیر سوم به خدایان آناهیتا و میترا اشاره شده است، آیا این خدایان همان خدایانی هستند که با عبارات کلی از آنها یاد شده است و چه پیوندی با اهورامزدا و شاهان هخامنشی دارند؟ متون بایگانی باروی تخت جمشید در این باره چه اطلاعاتی در اختیار قرار می دهند، آیا می توان به رواداری و تساهل هخامنشی در کتیبه های آنها استناد کرد؟، واکاوی دقیق کتیبه های سلطنتی و مدارک مکمل به ویژه متون آیینی بایگانی باروی تخت جمشید نشان می دهد که پیوند شاه هخامنشی با خدا از نظر ایدئولوژیک و مشروعیت بخشی بسیار مستحکم بوده است و اینکه در جهانبینی آنها چندین خدا وجود داشته است؛ در واقع آنها از چندین خدا کمک می گرفته اند
۱۹.

قدرت و قابلیت اهریمنان (اسوره ها) در مقابل انسان ها در اساطیر دینی هند و ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهورامزدا دئوه اهریمن اسورا ایران هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۶
هندیان و ایرانیان، کهن ترین اقوام آریایی، جهان بینی خاصی درباره نیروهای خیر و شری داشتند که انسان را احاطه کرده و بر زندگی آدمیان تأثیرگذار بوده اند. بررسی قدرت و قابلیت اهریمنان/اسوره ها و دستیارانشان و چگونگی اعمال نفوذ و تأثیرگذاری این نیروهای شر بر زندگی آدمیان از مسائل مهمی است که در این پژوهش بدان پرداخته شدهمچنین، تشابه و تباین عملکرد و قدرت انسان در برابر نیروهای زیانمند و شرور و چرایی این تفاو ت ها و تشابه ها در هند و ایران باستان از مسائل مهم دیگری است که در این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با واکاوی منابع مهم هندی و ایرانی بدان ها پاسخ داده شده است. بر این مبنا نتایج حاصله حاکی از آن است که: با توجه به نگرش متفاوت هندیان و ایرانیان به نحوه پیدایش نیروهای اهریمنی، باور به قدرت و توانایی نیروهای شر نیز دارای تفاو ت هایی بود. در این بین هندیان به سبب آنکه اسوره ها و دئوه ها را از یک منشأ می دانستند، تسلط و نفوذ اسوراهای هندی و همیارانشان را بر انسان پذیرفتنی می یافتند؛ مقوله ای که در ایران به سبب گسستِ بنیادین نیروهای خیر و شر دگرگونه بود و انسان ایرانی برخلاف همنوعان هندی خویش قدرت رویارویی بیشتری با اهریمنان در خود مشاهده می کرد.