مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
نمایش آیینی
حوزه های تخصصی:
سده جشن آتش زمستانی است که هزاران سال قدمت دارد. صورت همگانی این آیین در بسیاری از نقاط ایران محدود شده و یا از بین رفته است. برگزاری آیین سده در شهر کرمان هرگز به طور جدی تعطیل نشد؛ از این رو، برگزاری آن در این شهر صورتِ نمایشی محلی به خود گرفت که می توان آن را «پرفورمانسی» آیینی به شمار آورد. مضمون این نمایش آیینی مبارزه ی بین نور و ظلمت است. نقطه ی اوج نمایش که برافروختن آتش بزرگ است، همواره با جلوه-های نمایشی و مشارکت شرکت کنندگان، از جمله سوارانی که به عنوان سپاه زمستان به کوه آتش هجوم می-بردند، همراه بوده است. وانمود در اجرای نمایش چنان بود که گویی رزمنده ای بزرگ همراه با سپاهی نیرومند عازم پیکار است. خوراک بخشی از پرفورمانس آیینی است که در نمایش سده سوزی جایگاه ویژه ای دارد. این نمایش زمان و مکان مشخصی دارد که به همه-ی زمان ها و همه ی مکان ها می پیوندد. سده همچنین، با خرده نمایش هایی همچون جَشَن خوانی، که نوعی نقل مذهبی است، همراه است.
نمایش خیابانی و نسبت آن با فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گونه های نمایش، از ابتدای آغاز این هنر، اجرا در «فضاهای بیرونی»، اعم از میادین، راه های عبور و مرور، مراکز تجمع مردم (نظیر بازارها، کشتزارها، مقابل معابد) و سایر فضاها از این دست بوده است. در روزگار معاصر نیز ما شاهد اجرای نمایش هایی هستیم که به جای استفاده از فضاهای «داخلی» و «رسمی»، محیط بیرونی، خیابان ها، کافه ها و دیگر مکان های نمایش «غیررسمی» را برای خود برمی گزینند. هرچند مشابهاتی بین اجراهای دستة اخیر با اجراهای عهد باستان قابل مشاهده است، اما در واقع نمایش های اجرا شده در فضای بیرونی یا مکان های نمایشی غیررسمی – که عمدتاً به نام «نمایش های خیابانی» نامیده می شوند – از فضای آیینی فاصله گرفته و تمرکز خود را بر مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی نظامی معطوف کرده اند؛ مسایلی که بیشتر در قالب اعتراض به شرایط موجود مطرح می شوند.
یکی از نقاط مشترک این اجراها در دوران کهن و روزگار معاصر، استفاده از «فضای شهری» (در مورد عهد کهن شاید فضاهای روستایی) به عنوان صحنة نمایش است. در واقع این نمایش ها با استفاده از فضاهای شهری نوعی هویت جدید را به شهر منتقل کرده و هم بر فضاهای شهری تأثیر می گذارند و هم از آن تأثیر می پذیرند.
امروزه فضای شهری تنها به عنوان فضایی برای داد و ستد، ارتباط یا گذران زندگی فیزیکی و مادی تلقی نمی شود، بلکه به استناد هنرهایی که فضای شهر را در نوردیده و اتمسفری معنوی (منتج از هنر) پدید می آورند، می تواند نقش بیشتر و والاتری در زندگی بشر ایفا کند.
تا کنون پژوهشگران مختلفی چه در داخل، چه در خارج از کشور به موضوع «نمایش خیابانی» یا «تئاتر خیابانی» پرداخته اند. وجه مشترک همة این پژوهش ها، تأکید بر اصول اجرایی این گونة نمایشی بوده است و کمتر کسی به این موضوع از منظر اهمیت فضای شهری یا «شهر به مثابة صحنة نمایش» نگاه کرده اند. ویژگی این مقاله در قیاس با پژوهش های پیشین در ورود به موضوع از منظر «شهری» است. علاوه بر آن متاسفانه اغلب کتاب هایی که در این زمینه در کشور تألیف شده اند، تکرار یافته های محققین غربی بوده و کمتر نشانه ای از ابداع و هویت بومی «نمایش خیابانی و شهر» ایران در آنها مشاهده می شود.
نگاه دوباره به «نمایش خیابانی» از منظر اهمیت فضای شهری و تأکید بر استفاده از فضاهای شهری به عنوان جایگاه اجرای نمایش، به دلیل رابطة نزدیک با مخاطب، وجود تماشاگران بالقوه و همچنین مضامینی که نسبت نزدیکی با زندگی اجتماعی مردم دارد، می تواند راهکارهای جدیدی را پیش روی هنر نمایش کشور نهاده و آن را به هنری جدی در زندگی روزمرة مردم تبدیل کند. نکته ای که در ایران قدیم به شدت مورد توجه هنرمندان و مردم بوده و در حقیقت این نوع نمایش را به جزیی از زندگی ایرانیان بدل کرده است.
نقش گردشگری آیینی در نگهداشت فرهنگ عزاداری حسینی؛ مطالعه موردی شهرک ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
103 - 133
حوزه های تخصصی:
آیین ها و مراسم سوگواری مذهبی، از مهم ترین منابع رسیدن به هویت، ریشه های فکری، و سبک زندگی افرادی است که به طور جمعی در منطقه مشخصی برای اجرا و حفظ آن می کوشند. آیین عزاداری حسینی در شهرک ماسوله، اجرای آیینی سنتی است که پس از ورود اسلام به این منطقه، لباس نمادین خود را به قامت سوگواری های مسلمانان نشانده و شیوه آیینی سنتی را برای ابراز همدردی با امام حسین(علیه السلام) و یارانش به روز کرده است. این پدیده فرهنگی که به عنوان میراث معنوی ثبت شده است، برای حفظ و صیانت و از بین نرفتن جلوه های عملی آن، نیاز به دیده شدن دارد. گردشگری آیینی با ویژگی نمایشی خود، تکرار و بازنمایش جریان رویداد و کنش و واکنش آیینی را در مقابل چشمان گردش گ ران روایت کرده و به عنوان رس انه ای قدرتمند در نگهداشت ویژگی های ناب و منحصربه ف رد مناطق عم ل می کند. پژوهش حاضر، از نوع توصیفی و پیمایشی است که با ابزار مصاحبه و پرسش نامه و به روش نمونه گیری دردسترس و گلوله برفی در بین 340 نفر از گردشگران داخلی و خارجی حاضر در آیین های عزاداری حسینی شهرک ماسوله در سال 1396 انجام شده است. نتایج بررسی و تجزیه وتحلیل خروجی از نظرات گردشگران با استفاده از نرم افزار های SPSS و Excel، بیانگر نقش بسزای گردشگری آیینی در حفظ و صیانت از آیین های سنتی و لزوم تجهیز زیرساخت های گردشگری منطقه است. در راستای هدایت هدفمند گردشگران و بهره گیری از رویداد گردشگری آیینی، برگزاری تور های تخصصی و برنامه ریزی شده یکی از پیشنهاد های اصلی این پژوهش است.
خویشکاری و هم نوایی اسطوره و عرفان در نسخ تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
51-80
حوزه های تخصصی:
این مقاله جستاری در خویشکاری (= کارکرد مقدس) و هم آوایی (= همسانی) اسطوره و عرفان در تعزیه نامه هاست. تعزیه که نمایشی آیینی و مبتنی بر کهن الگوهای اساطیری و آموزه های دینی و اخلاقی است؛ رویدادهای تاریخی را با روایتی برآمده از باورهای عامیانه ارائه می کند. همین درک و دریافت، از سویی، کارکردها و پندارهای اساطیری را از پسِ ذهن تاریخی توده ها، دوباره سازی کرده و از سوی دیگر، ارزش ها و رهیافت های اخلاقی و عرفانی را که اتفاقاً همسانی و هم کارکردی ریشه داری با بن مایه های اسطوره ای دارند، جلوه گر ساخته است. در این مقاله، برای تبیین خویشکاری و هم نوایی رازورمزهای پیوندخورده اسطوره و عرفان در بستر آیینی تعزیه، موضوعاتی چون جاودانگی پس از مرگ، مؤلفه های عاشقانه، اهمیت انسان کامل و رابطه مراد و مریدی، خلوت های عارفانه، جهان شمولی افکار و اشخاص، همیشه جوان بودن قهرمانان، کوشش به اندازه وسع، ضرورت پاکیزگی و طهارت روح و جسم و... مورد بحث قرار گرفته شده و در نهایت این نتیجه حاصل شده است که باورها و عقیده مندی های عرفان اسطوره ای، که قدیمی ترین نوع عرفان است، در مجلس نامه های تعزیه، این دو مقوله دیرپا را به همسایگی و هم آوایی نشانده است.
بازتاب الگوی اساطیری نبرد کیهانی در نمایش های سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه ثنویت و به تبع آن الگوی اساطیری پیکار کیهانی یکی از اصلی ترین درون مایه های دینی ایرانیان شمرده می شود که هم در محتوا و هم در ساختار اجرایی سنت های نمایشی ایران قابل مشاهده است. در این طرح اسطوره ای دو شخصیت با سرشتی متضاد یا هدفی متعارض با یکدیگر به جدال می پردازند و در نتیجه آن نوعی آفرینش همچون رهایی آب، رهایی از اسارت یا به طور کلی حرکت از آشوب به نظم و هم چنین باروری جهان اتفاق می افتد. ما در برخی سنت های نمایشی ایرانی شاهد بازتاب پیکار کیهانی هستیم، پیکاری که به شکلی نمادین واقعه ازلی اسطوره ای را به نمایش درمی آورد و از طریق این الگوی قابل تقلید، اشخاص، اشیا و مکان نمایش از خود فراتر رفته و هر جزء آن به تجلی امر مقدس بدل می شود. در این مقاله تلاش شده است تا با بهره گیری از ریشه های اساطیری و بررسی تجلی امر قدسی موجود در این گونه های نمایشی در چارچوب نظری تاریخ نگاری نوین میرچا الیاده، به نمایش های سنتی ازجمله «سخنوری»، «دئیشمه آشیق ها»، «پهلوان کچل» و نمایش های مرتبط با «میرنوروزی» نگاهی تحلیلی انداخته شود و مطالعه شود چگونه این الگو، و به طور اخص مسئله پیکار، در نمایش های سنتی بازنمایی شده و به مثابه نوعی ضرورت اعتقادی و زیستی در فرهنگ عامه موردتوجه واقع شده است.
پیشینه نمایش در ایران با تمرکز بر یسن 29 اوستا و شباهت های آن به تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در توضیحات و معرفی یسن 29 اوستا که یکی از مهم ترین و پیچیده ترین بخش های گاهان به شمار می آید اشاراتی از سوی اوستاشناسان به نمایشی بودن این متن شده است اما درمورد ویژگی های نمایشی متن و این که به طور دقیق بر چه اساس این نظریه مطرح می شود یا با کدام نوع از گونه ها و سبک های نمایشی مطابقت می کند، تحقیق و توضیحات مفصلی وجود ندارد. آنچه مسلم است اینست که متن با توجه به موضوع و درون مایه آن نوعی تعزیه به شمار می آید که در این پژوهش سعی شده با پیگیری تعاریف نمایش به طور کلی و مروری بر پیشینه آن در ایران، ابتدا به احتمال وجود نمایش های آیینی از این دست در آن روزگار کهن پرداخته شود و سپس با بررسی تعزیه و ریشه های آن در فرهنگ، اسطوره و نمایش های آیینی ایران باستان و همچنین بررسی ویژگی های تعزیه در یسن 29 اوستا آن را نه تنها به عنوان یک متن دینی بلکه به عنوان یک نمایشنامه آیینی و دست مایه ای برای اجرای نوع خاصی از تعزیه متناسب با آنچه در آن روزگار مرسوم بوده است، بپذیریم.
واکاوی نشانه های نمایش های آیینی در نقوش مهرهای مکشوفه تمدن باستانی جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۱)
13 - 29
حوزه های تخصصی:
به دنبال نمایان شدن برخی سفالینه ها و مهرها و آثار باستانی در حاشیه هلیل رود، که بعد از طغیان این رودخانه ی دائمی پس از بارش های سیل آسای سال 1379 در جیرفت رخ داد، باستان شناسانی از سراسر دنیا به منظور انجام کاوش های علمی به این منطقه آمدند و با کاوش های صورت گرفته، کهن ترین تمدن شرق پا به منصه ی ظهور گذاشت تا آشکار کننده ی هویتی شگرف از مردمانی صاحب ذوق با آداب و رسوم و آیین های خاص آنان باشد. در این مقاله نشانه های نمایش های آیینی در نقوش مهرهای کشف شده ی تمدن باستانی جیرفت را با هدف شناسایی و معرفی پیشینه ی جدیدی از نمایش ها آیینی در ایران بررسی می کنیم. بدین منظور ابتدا با نگارش درآمدی بر نمایش های آیینی این سئوال طرح شده است که آیا نظریه اثبات شده محققان در تعیین قدمت نمایش های آیینی همچنان به قوت خود باقی است یا خیر؟ و سپس پیشینه ی پژوهش شرح داده شده و در ادامه، یافته های تمدن جیرفت مورد بررسی قرار گرفته است. پس از آن، قرابت نقوش باستانی دنیا با نقوش کشف شده از تمدن مزبور، که بیان کننده ی نمایشی آیینی می باشد، بررسی شده است. در این نوشتار، سعی در اثبات این نکته داریم که نمایش های آیینی ایران از گذشته ای باستانی برخوردار است و قدمتی طولانی تر از دانسته های پیشین ما دارد و با توجه به نتایج حاصله از این تحقیق، محتمل است که نمایش های آیینی جیرفت قدیمی ترین نمایش های آیینی ایران، در زمان تقریبی پنج هزار سال پیش از میلاد مسیح باشد.
سازبندی و سازشناسی در تعزیه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
27 - 41
حوزه های تخصصی:
تعزیه از نمودهای بارز تجلی موسیقی سوگ در اجتماعات مذهبی ایران به شمار میرود که در پیوند با سنت به جایگاه مهم، فراگیر و تاثیرگذاری در هنر آیینی ایران دست یافته است.موسیقی، نظام بخش و جزء لاینفک هنر تعزیه است و به دو گونه سازی و آوازی در آن بروز و ظهور دارد. تحقیق حاضر به روش توصیفی-تحلیلی از طریق مطالعه کتابخانه ای و میدانی با استفاده از مستندات موجود و احصاءنظر صاحب نظران، در پی آنست که ضمن شناسایی و معرفی آثار متقابل تعزیه و موسیقی ایرانی بر یکدیگر، از دو منظر سازبندی و سازشناسی ابعاد موسیقایی این نمایش آیینی را مورد واکاوی، تحلیل و معرفی قرار دهد. از یافته های تحقیق چنین استنتاج گردید: موسیقی تعزیه که منبعث از موسیقی نواحی و دستگاهی ایران است،علاوه بر کمک به حفظ، اشاعه، ترویج و تبدیل آرام حرمت های موسیقی به حلیت ها، موجب شکل گیری موارد مهمی چون: ایجاد نیاز در مذهبیون برای فراگیری آواز، بکارگیری صدای پسران نابالغ بجای صدای زنان، تبادل محتوا با انواع گونه های موسیقی و نهایتا بسترسازی برای ابداع مرکب خوانی شده است. از سوی دیگر ویژگی های بارزی باعث شده بسیاری از سازها در سازبندی تعزیه مورداستفاده قرار نگیرند،این موارد شامل: لزوم داشتن حجم و شدت صوتی بالا، عدم نیاز به اعمال کوک، تطبیق تاریخی-مکانیسمی، قابلیت اجرا در حین دسته روی، عدم حرمت از نظر فقها، قابلیت قرینه سازی تاریخی و داشتن جنس صدای حزین یا رعب آور می باشد. در این مقاله دوگروه از سازهای بادی و کوبه ای مورداستفاده در سازبندی مرسوم تعزیه موردمعرفی و تشریح از منظر سازشناسی قرارگرفته است. از دیگر نتایج حاصله کارکردهای موسیقی سازی در تعزیه است که تحت عناوینی چون: تشریفات، تقویت حس حماسی، همراهی آواز، تشدید یا تلطیف دراماتیک، رابط و فضاساز، بسترساز رخدادهای آینده، نفس گیری شبیه خوانان، افزایش جذابیت صحنه، القای نظم زمانی، ایجادتنوع صوتی و ایجاد آمبیانس غالب، موردمعرفی و تشریح واقع شده اند.