مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها با استفاده از ابزارهای مدیریت منابع انسانی هم می توانند کارکنان را راضی نگه دارند و هم درجهت بهبود عملکرد سازمان، گامی مهم و مؤثر بردارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ابزارهای مدیریت منابع انسانی و ابعاد آن بر عملکرد سازمانی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و توصیفی است و به روش پیمایش با ابزار پرسشنامه انجام شده است. روایی پرسشنامه از سوی خبرگان منابع انسانی دانشگاه تهران تأیید و پایایی آن نیز به وسیله ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای متغیرهای مستقل و وابسته، بیشتر از 7/0 به دست آمد. جامعه آماری پژوهش، کارکنان دانشگاه تهران شامل کارمندان و مدیران متخصص منابع انسانی هستند که 4000 نفرند. نمونه آماری با حجم 384 نفر با فرمول کوکران به دست آمد که با توجه به احتمال ریزش پرسشنامه، تعداد بیشتری به روش تصادفی طبقه ای بین کارمندان و مدیران دانشگاه تهران توزیع شد و درمجموع، 400 پرسشنامه سالم برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به کار گرفته شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از تکنیک تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار لیزرل 88/8 است. نتایج نشان می دهد ابزارهای مدیریت منابع انسانی، بر عملکرد سازمانی در دانشگاه تهران تأثیر مثبت و معنادار دارند.
توسعه منابع انسانی با بهره گیری از طرح توسعه فردی در سازمان های پروژه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب پژوهش های انجام شده در زمینه توسعه منابع انسانی با به کارگیری طرح توسعه فردی، بر صنایع آموزش و سلامت متمرکز بوده است. هدف این پژوهش، تبیین فرایند توسعه منابع انسانی در سازمان های پروژه محور با بهره گیری از طرح توسعه فردی، برای درک بهتر و شناسایی عوامل اثرگذار بر آن است. بدین منظور، با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، داده های حاصل از مصاحبه های باز و عمیق با 12 نفر از کارکنان بخش منابع انسانی شرکت نصب نیرو، گردآوری و تجزیه و تحلیل شدند. انتخاب این افراد، براساس نمونه گیری نظری صورت گرفت. نتایج نشان می دهد عوامل فردی، تیمی و سازمانی متفاوتی نظیر توسعه جویی، مسابقه برای پیشرفت، دریافت بازخورد عملکردی و اجبار به توسعه موجب می شود افراد و سازمان ها برای توسعه شایستگی های فردی تلاش کنند. طرح توسعه فردی، ابزاری کارآمد در هماهنگ کردن این تلاش هاست که پیامدهایی مطلوب، نظیر ارتقای قابلیت استخدام و بهبود عملکرد فردی و سازمانی یا نامطلوب مانند بروز تعارض های عدالت خواهانه به دنبال دارد.
طراحی مدل چیره دستی در سازمان های علمی و فناورانه بر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد (مطالعه موردی: جهاد دانشگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به نظریه ای در حوزه چیره دستی سازمانی به منظور درک بهتر این پدیده در سازمان های علمی و فناورانه اجرا شده است. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش اشتراس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری بود و با بهره مندی از تکنیک های هدفمند (قضاوتی) و گلوله برفی (زنجیره ای) انجام شد که بر مبنای آن 16 مصاحبه با مدیران، اعضای هیئت علمی و خبرگان جهاد دانشگاهی که در هر دو حوزه پژوهش و بهره برداری تجربه و تخصص داشتند، صورت گرفت. نتایج تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به ایجاد نظریه داده بنیاد در حوزه چیره دستی برای سازمان های علمی و فناورانه منجر شد که بر مبنای آن معماری فرآیند هایی چیره دستی مبتنی بر بهره گیری از هوشمندی متعهدانه در کنار مهندسی پژوهش و بهره برداری فناورانه، به عنوان مفاهیم اساسی دستیابی به چیره دستی معرفی شدند.
ارائه مدل اندازه گیری زبان مطلوب دولت (مطالعه موردی: حوزه بهداشت و درمان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه زبان بوروکراسی را نوعی سوءاستفاده دولتمردان از زبان عنوان می کنند و در ذات خود نوعی گفتار دوپهلو به حساب می آید، نمی توان جنبه مثبت یا مطلوبی را برای آن عنوان کرد و برای یک پدیده تقریباً منفی الگویی مطلوب را ارائه داد؛ بنابراین، بهتر است به جای استفاده از الگوی مطلوب زبان بوروکراسی، از عنوان زبان فرابوروکراتیک استفاده شود. الگوی مطلوب زبان دولت باید از خوی و منش زبان بوروکراتیک فاصله بگیرد، به سمت زبان فرابوروکراتیک سوق یابد و نگاه ارزشی بر آن حاکم شود؛ زبانی که صادق، ملت ساز، مشارکت جو، پاسخگو، تکریم کننده شهروندان، متوجه منافع عمومی، عدالت محور، شفاف و اخلاق محور است؛ بنابراین، هدف این پژوهش، ارائه مدلی برای سنجش زبان مطلوب دولت و بررسی آن در حوزه بهداشت و درمان دولت یازدهم در شهر تهران است. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که اعتبار سازه آن، به روش تحلیل عاملی تأییدی آزمون شد. همچنین برای سنجش وضعیت زبان مطلوب دولت، از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان می دهد مدل اندازه گیری تحقیق، دارای برازش مناسبی است و زبان مطلوب دولت در حوزه بهداشت و درمان در وضعیت مناسبی قرار دارد.
ارائه مدلی به منظور تبیین مسئولیت اجتماعی در شرکت های نفت و گاز با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی توجهی شرکت های نفت و گاز به مسئولیت اجتماعی در برخورد با ذی نفعان بیرونی، مشکلاتی را برای سازمان ایجاد می کند و بر سود و موفقیت سازمان تأثیر می گذارد؛ بنابراین، با توجه به مزایای مسئولیت اجتماعی برای شرکت های نفت و گاز، هدف این پژوهش، تبیین مسئولیت اجتماعی در شرکت های نفت و گاز است. برای انجام دادن این پژوهش با بررسی جامع پژوهش و همچنین با استفاده از نظر متخصصان، هشت دسته عوامل تبیین مسئولیت اجتماعی در شرکت های نفت و گاز شناسایی شدند. سپس با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری و با استفاده از ابزار پرسشنامه، عوامل در پنج گروه سطح بندی شدند. درادامه، پس از مشخص شدن سطوح هریک از عوامل و همچنین با درنظرگرفتن ماتریس دردسترس پذیری نهایی، مدل نهایی ساختار تفسیری ترسیم می شود. براساس نتایج، عواملی مانند اخلاق و ارزش ها، پاسخگویی، نوع دوستی و فرهنگ سازمانی، در ارتباط با موضوع مسئولیت اجتماعی در شرکت های نفت و گاز، اثرپذیری کمتری دارند.
نقش خودرهبری و خودمدیریتی بر سرمایه های انسانی سازمان های خدماتی دولتی (مطالعه موردی: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش خودرهبری و خودمدیریتی بر سرمایه های انسانی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 306 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه خودرهبری و خودمدیریتی ابیلی و مزاری (1393) با پایایی 94/0 و پرسشنامه سرمایه های انسانی نادری (1390) با پایایی 95/0 استفاده شد. نتایج نشان داد خودرهبری، خودمدیریتی و سرمایه های انسانی کارکنان، بالاتر از حد متوسط اند و خودرهبری (49/0r=) و خودمدیریتی (48/0r=) با سرمایه های انسانی کارکنان رابطه مثبت و معنادار (p<0/01) دارند. براساس نتایج رگرسیون گام به گام، از میان مؤلفه های خودمدیریتی، خودهدفگذاری، خودمشاهده گری و خودارزیابی، 38 درصد و از بین مؤلفه های خودرهبری، تمرکز بر پاداش طبیعی و راهبردهای رفتارمحور 39 درصد از سرمایه های انسانی را پیش بینی می کنند. مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد خودمدیریتی با ضریب مسیر 75/0 و خودرهبری با ضریب مسیر 68/0، بر سرمایه های انسانی تأثیر گذارند.
بررسی اهمیت میانجی مؤلفه احساس بی قدرتی در میزان تأثیر ادراک از پاسخ گویی بر رفتار مشارکتی دانشجویان (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش رابطه بین ادراک از پاسخ گویی و مشارکت شهروندی را با در نظر گرفتن متغیر احساس بی قدرتی میان دانشجویان دانشگاه تهران بررسی می کند. سؤال اصلی این است که دانشجویان تا چه حد متأثر از میزان ادراک خود از ساختار پاسخ گویی هستند و بر این اساس رفتارهای مشارکتی خود را تعریف می کنند؟ علت اصلی اجرای این پژوهش توجه به این نکته است که احساس پاسخ گویی نامناسب از سوی تصمیم گیران می تواند حس ناتوانی برای تأثیرگذاری بر فرایندها را در دانشجویان ایجاد کند و سبب بی انگیزگی آنها در همکاری و مشارکت های سازمانی شود. در این راستا تجزیه وتحلیل داده ها به کمک روش های همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای مختص به هریک صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد ادراک از پاسخ گویی با تأثیر بر متغیر احساس بی قدرتی بر مشارکت دانشجویان تأثیرگذار است. همچنین ادراک مجرد دانشجویان از ابعاد پاسخ گویی اخلاقی، قانونی، دموکراتیک و سیاسی، قابلیت پیش بینی میزان احساس بی قدرتی و به تبع آن میزان مشارکت آنها را به همراه خواهد داشت.
بررسی نقش توسعه دانش در کاهش تعارض سازمانی و تعدیل بیگانگی شغلی (مطالعه موردی: اعضای هیئت علمی و غیرهیئت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت و توسعه دانش، از اهداف سازمان های بزرگ به شمار می رود. این سازمان ها می دانند که استفاده پیوسته از دانش، آنها را در مدیریت بهتر منابع انسانی یاری می رساند و بدین ترتیب، می توانند به گونه ای اثربخش تر به کاهش و تعدیل آثار مخربی بپردازند که منابع انسانی با آن مواجه اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر توسعه دانش بر کاهش تعارض شغلی و تعدیل بیگانگی شغلی است که در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، اعضای هیئت علمی و غیرهیئت علمی این وزارت است که شامل 312 نفرند. برای تعیین حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده شد و با پخش تعداد بیشتری پرسشنامه، درمجموع، 200 پرسشنامه تحلیل شد. نتایج نشان داد توسعه دانش، سبب کاهش بیگانگی شغلی و تعارض سازمانی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری می شود.
بررسی تأثیر شفافیت سازمانی بر کاهش فساد اداری با میانجی گری اعتماد سازمانی (مطالعه موردی: کارکنان بیمارستان پانزده خرداد ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شفافیت سازمانی بر کاهش فساد اداری با میانجی گری اعتماد سازمانی است که در بیمارستان پانزده خرداد ورامین انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و روش گردآوری اطلاعات، پیمایشی است و برای گردآوری اطلاعات، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تأیید و پایایی آن با توجه به آلفای کرونباخ برای تمامی مؤلفه ها بیشتر از 7/0 است. جامعه آماری این پژوهش، شامل پزشکان و پرستاران واحد ستادی بیمارستان پانزده خرداد ورامین است که حدود 280 نفرند. برای تعیین حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده شد و با پخش تعداد بیشتری پرسشنامه، درمجموع، 184 پرسشنامه تحلیل شد. روش تحلیل اطلاعات، بهره گیری از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار لیزرل است. نتایج نشان داد شفافیت بر اعتماد و فساد اداری تأثیرگذار است، اما اعتماد بر کاهش فساد اداری در بیمارستان پانزده خرداد ورامین تأثیری ندارد.
بررسی تأثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر رضایت شغلی (مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر رضایت شغلی در میان کارکنان دانشگاه تهران است. این پژوهش توصیفی است و به روش پیمایش، با ابزار پرسشنامه انجام شده است. همچنین از حیث هدف کاربردی است؛ زیرا نتایج آن در بهبود اقدامات برای رفاه منابع انسانی در دانشگاه تهران کاربرد دارد؛ جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی کارکنان دانشگاه تهران (کارمندان و مدیران) است که درمجموع، 4000 نفرند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب و با فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 384 نفر به دست آمد، اما با توجه به تجربه محققان، تعداد بیشتری پرسشنامه پخش شد و درنهایت، 400 نفر به عنوان نمونه این تحقیق درنظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری، نرم افزار لیزرل 54/8 و تکنیک تحلیل مسیر انجام شد. نتیجه تجزیه و تحلیل اطلاعات استنباطی بیانگر تأثیر مثبت و معنادار به کارگیری اقدامات مدیریت منابع انسانی بر بهبود رضایت شغلی در دانشگاه تهران است.
واکاوی نقش داستان سراییِ سازمانی در توسعه منابع انسانی؛ کنکاشی در ادبیات پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله آن است که با معرفی اثربخشی بالقوه داستان سرایی برای توسعه منابع انسانی، به تقویت دامنه انتخاب مسئولان توسعه منابع انسانی در برآورده کردن اهداف آن بپردازد. در این مقاله، با رویکرد مرور ادبیات تم محور کرسول (2008) اطلاعات موجود در ادبیات پژوهشی، تحلیل و ترکیب و شواهدی از اثربخشی داستان سرایی برای توسعه منابع انسانی ارائه می شود. در پژوهش حاضر، 111 مقاله مرتبط، از پایگاه های معتبر علمی براساس معیار مشخصی انتخاب و بررسی شد. مطابق یافته ها، پژوهشگران در حوزه های علمی مختلف (16 حوزه) که اشتراک های ویژه ای با توسعه منابع انسانی دارند، به اثربخشی داستان سرایی در فعالیت های مختلف (30 فعالیت)- که به اهداف و فعالیت های توسعه منابع انسانی مربوط می شود- توجه کرده اند. این درحالی است که بعضی از مطالعات، به آثار منفی داستان سرایی در سازمان، مانند استفاده از آن برای دستکاری عقاید اشاره کرده اند. درنتیجه، مسئولان توسعه منابع انسانی باید مهارت داستان سرایی را فراگیرند و این ابزار را به مجموعه رویکردها و ابزارهای خود بیفزایند.
بررسی عوامل فردی مؤثر بر قصد ترک شغلِ کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی عوامل فردی مؤثر بر قصد ترک شغل می پردازد. جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان اداره آموزش و پرورش استان کردستان است که از این جامعه 148 نفر برای نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری است. برای تعیین پایایی ابزار پژوهش از آلفای کرونباخ استفاده شد که این مقدار برای تمام پرسشنامه ها بیشتر از 75/0 به دست آمد و نشان داد ابزارهای پژوهش پایایی مناسبی دارند. داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزارهای LISREL وSPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد: 1. متغیرهای رقابت پذیری، خوداثربخشی و تلاش بر عملکرد کارکنان، در سطح 01/0 درصد معنادار هستند؛ 2. متغیرهای خود اثربخشی و تلاش بر رضایت شغلی کارکنان در سطح 01/0 دارای اثر معنادار هستند؛ 3. متغیرهای عملکرد و رضایت شغلی بر قصد ترک شغل در سطح 01/0 درصد معنادار هستند و 4. مدل ساختاری بین متغیرها برازش مناسبی (94/0 = GFI؛ 031/0 = RMSEA؛ 92/0 = AGFI) دارد.