مقالات
حوزه های تخصصی:
ضرورت توجه به منافع عمومی در مدیریت دولتی ایجاب میکند که مدیران دولتی در فراگردها و رفتارهای روزمره خود، نوعی جهت گیری عمومی داشته باشند. ضرورت تاکید بر اعتماد عمومی و اعتماد درون سازمانی که روز به روز در حال کاهش است و همچنین الزام توزیع قدرت و توانمند سازی در کشورهایی که فراگرد دموکراتیزه شدن را طی میکنند? وجود رهبری خدمتگزار را ضروری ساخته و ایده خدمات دولتی نوین دنهارت به مثابه مفهومی که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است? بر ضرورت توجه الگوی رهبری خدمتگزار افزوده است. در این راستا این تحقیق در صدد است تا اثرات الگوی رهبری خدمتگزار را بر اعتماد و توانمندسازی در سازمانهای دولتی بررسی نموده و رهنمودهایی را برای اثربخشی هر چه بیشتر مدیران دولتی ارائه کند. از این رو رابطه متقابل رهبری خدمتگزار با اعتماد سازمانی و توانمند سازی از طریق تحلیل تحقیق همبستگی مورد بررسی قرار گرفته، نتایج حاصله بر وجود رابطهای قوی میان رهبری خدمتگزار? اعتماد سازمانی و توانمندسازی دلالت دارند. همچنین یافتههای تحقیق بیانگر آنند که تفاوت معناداری میان ادرک کارکنان و مدیران از رهبری خدمتگزار وجود دارد.
بررسی تأثیر سقف شیشهای بر کاهش توانمندی زنان در سازمان توسعه برق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وضعیت عمومی سازمانها هنوز از باقی ماندن زنان در ردههای پایین مدیریتی و اثر سقف شیشه ای حکایت دارد. منابع و مطالعات متفاوت در کشورهای گوناگون نشان میدهد که افزایش زنان در پستهای مدیریتی هنوز غیر متعادل است؛ بهویژه هنگامیکه نسبت مدیران زن در مقایسه با نسبت جمعیت زنان و مردان در سازمان بررسی میشود[23].در این تحقیق سعی بر آن است عوامل مؤثر بر کاهش توانمندی زنان، بهویژه عوامل جامعهپذیری ناتوانی و خودناتوانانگاری زنان بررسی گردد.این پژوهش با ماهیتی توصیفی – پیمایشی، از طریق تحلیل همبستگی به بررسی دو عامل منتج شده از سقف شیشهای که اثری مستقیم بر کاهش توانمندی زنان دارد، میپردازد. جامعه آماری، مجموعه کارکنان شاغل در سازمان توسعه برق ایران (زیر مجموعه وزارت نیرو) است. نمونه آماری به طور تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه مورد نظرسنجی واقع شدهاند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میان جامعهپذیری ناتوانی و خودناتوانانگاری زنان با کاهش توانمندی آنان، رابطهای مستقیم وجود دارد و سقف شیشهای نیز به طور غیرمستقیم و از طریق دو عامل یاد شده بر کاهش توانمندی بانوان اثر میگذارد.
بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی نیروی انسانی در خدمات بررسی موردی در نظام بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیگمان امروزه تقویت توانمندی افراد در بخش عمومی میتواند نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات ارائه شده از سوی سـازمانها ایفا نماید. امروزه مزیتی که سازمانها برای پیشی گرفتن از یکدیگر دارند نه در بکارگیری فناوری جدید، بلکه در بالا بودن اعتماد به نفس و میزان تعهد کارکنان به اهداف سازمانی نهفته است. به عبارتی عنصر خلاقیت و دانش به عنوان عنصر برتری بخش در رقابت مطرح شده است. در تحقیق حاضر 20 عامل اثر گذار بر توانمند نمودن کارکنان شامل اطلاعات، اختیار، تیم کاری، شیوه رهبری، آموزش، تعلق سازمانی، تجربه اندروزی، روشن بودن اهداف و خط مشی، مشارکت، عدم تمرکز، دسترسی به منابع، مسئوولیت، تشویق، غنیسازی شغل، هدایت و حمایت، معنیدار بودن شغل، اعتماد به نفس، ابهام نقش، اهمیت قائل شدن به کارکنان و محیط شناسایی گردیدند، که با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، پنج عامل با مقدار ویژه بالای 1 احصاء که تحت عناوین " توجه به رشد فردی و طراحی شغلی، "توجه به مسایل نیروی انسانی و تیمهای کاری"، "سبک رهبری"، "توجه به رسمیت و شفافیت" و "توجه به محیط و عدم تمرکز" نامگذاری گردیدند. پنج عامل مذکور بر روی هم 533/64 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین نمودند و عامل اول یعنی عامل توجه به رشد فردی و طراحی شغلی با ارزش ویژه 746/7 و تبیین 729/38 درصد از واریانس به عنوان مهمترین عامل تاثیرگذار بر توانمندسازی کارکنان تعیین گردید که نشان دهنده درجه اهمیت این عامل میباشد.
در جستجوی نظام آموزشی اعضای شورای شهر نمونه موردی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه شوراهای شهر و روستا در کشور نهاد جدیدی در عرصه مدیریت شهری ایجاد نمود که به جهت نمایندگی شهروندان، امیدهای زیادی برای اصلاح رویّههای مربوط به اداره امور محلی به وجود آورد. اکنون که شوراها دوره سوم خود را میگذرانند برای بسیاری از مسؤولین و خود اعضای شورا، روشن گردیده است که با آموزش برخی دانشها، نگرشها و مهارتهای خاص، میتوان عملکرد شوراها را ارتقاء بخشید. مقاله حاضر در پی پاسخگویی به خلأ فوق به دنبال تدوین نظام آموزشی متناسب با نیازهای اعضای شوراها میباشد. از آن جا که بررسی موردی همه شوراها میسر نمیباشد، به عنوان نمونه شورای اسلامی کلانشهر مشهد مورد بررسی قرار گرفت. در فرایند نیازسنجی آموزشی از روشهای تجزیه و تحلیل شغل، مشکل، سازمان و نظرسنجی استفاده گردید. نظام آموزشی ارائه شده شامل 4 نوع آموزش میباشد که عبارتند از: آموزشهای پایه، عمومی، تخصصی و مداوم. در تدوین نظام آموزشی سعی گردیده است با تعریف آموزشهای مداوم و تنوع بخشی به نحوه ارائه آموزشها (بازدید میدانی و سفر، فیلم، بحث گروهی در کنار سخنرانی) کیفیت آموزشها ارتقاء یافته و علاوه بر ارائه دانشهای مورد نیاز، برخی نگرشها و مهارتهای جدید نیز در مخاطبین ایجاد گردد. همچنین با بهرهگیری از روشهای متنوع برای نیازسنجی (و نه اکتفا به یک روش) تلاش گردیده است ابعاد مختلف نیازهای آموزشی شناسایی گردد.
اثربخشی نظام مدیریت زیست محیطی دربیمارستانهای شهر تهران (بر اساس مدل سری 14000 ISO)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید زباله بیمارستانی یک فرایند ناخواسته در سیستم بیمارستانی است. پسماندهای عفونی به دلیل ماهیت خطرناکشان، که حاوی انواع مختلفی از میکرو ارگانیسمهای بیماری زا هستند،بیشتر از سایر زائدات به محیط زیست انسانی صدمه میزنند و لازم است که راه کارهای منا سبی برای کنترل و بی خطر سازی آنها اتخاذ شود. هدف مقاله سنجش چگونگی اثر بخشی نظام مدیریت زیست محیطی بیمارستانهای شهر تهران بر اساس استاندارد بین المللی سری 14000 ISO است.پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی و میدانی است. از مجموع 75 بیمارستان در شهر تهران، 60 بیمارستان بر اساس جدول کرجسی و مورگان بعنوان نمونه و از طریق تصادفی انتخاب و جمعآوری دادهها از 57 بیمارستان ممکن شد. دادهها از طریق پرسشنامه ساخته شده بر مبنای استاندارد یادشده و استفاده از طیف لیکرت شش گزینهای جمعآوری و دادهها از طریق نرم افزارspss و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی( آزمون t )تحلیل شد.مقادیرمیانگین نمرات متغیرهای مورد مطالعه یعنی همان اجزاء استاندارد، در مقیاس طیف یک تا شش، به ترتیب:جهت گیری خط مشیها 48/3، شناسائی جنبههای زیست محیطی15/3، تدوین اهداف خردو کلان15/3، برنامه ریزی برای نیل به اهداف15/3،تدوین وظایف و مسئولیتها 18/3،آموزش کارکنان 23/3، استقرار نظام ارتباطی37/3، مستندسازی سیستم زیست محیطی22/3، کنترل فعالیتها 24/3،آمادگی واکنش در موقعیتهای اضطراری 25/3، امکان ارزیابی ادواری09/3، اقدام اصلاحی برای حذف عدم انطباقها 02/3 و بازنگری نظام مدیریت زیست محیطی3 بدست آمد.تمامی مقادیر کمتر از میانگین مفروض یانظری، (یعنی 5/3) هستند و این نشان دهنده آنست که استاندارد بینالمللی سری 14000 ISO در حد مطلوب رعایت نمیشود و باید توجه بیشتری در این مورد معمول شود.
شناسایی مؤلفههای نشاط در محیط کار و سنجش وضعیت این مؤلفهها در سازمانهای اجرایی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به چالشهایی که سازمانها امروزه با آن مواجه هستند، ایجاد سازمان شاد یکی از نیازهای استراتژیک برای موفقیت در بلند مدت میباشد . در این مقاله ضمن مطالعهی ادبیات پژوهش و بررسی پیشینهی تحقیق، 10 مؤلفه برای نشاط در محیط کار شناسایی کردیم.با توجه به مؤلفهها پرسش نامهای برای سنجش نشاط در محیط کار طراحی گردید.روایی مؤلفهها و پرسش نامهی مربوطه با استفاده از نظر اساتید مورد بررسی قرار گرفت.برای سنجش پایایی پرسش نامه، پرسش نامه را در بین 30 نفر از کارکنان اجرا نموده و پیایی آن مورد تایید قرار گرفت پرسش نامه در نمونهی مورد نظر که شامل 134 نفر از کارکنان سازمانهای منتخب در استان قم بود به اجرا در آمد. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که در سازمانهای منتخب استان قم مؤلفههای یادگیری سازمانی، خودگشودگی، مشارکت، عدالت، مثبت اندیشی و ساختار منعطف در وضعیت نامناسب و مؤلفههای معناداربودن کار، علاقه به کار، امنیت در محیط کار وتعامل با همکاران در وضعیت متوسط میباشد.
ایجاد همترازی بین عناصر سازمانی در پرتو نقاط مرجع استراتژیک و رابطه آن با عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خصوص چگونگی واکنش به دنیای در حال تغییر، رویکردهای زیادی مطرح شده است. تمامی این رویکردها تنها در صورتی که متضمن همترازی در سازمان به عنوان یک اصل زیربنایی و بسیار مهم باشند، با معنا هستند. بررسی ها و مطالعاتی که در خصوص سازمان های موفق انجام شده است نشان می دهد که همترازی به عنوان یک اصل و محور تعیین کننده در سازمان مورد توجه بوده است. این مقاله، حاصل پژوهشی است در خصوص بررسی نقش همترازی عناصر سازمانی در ارتقای عملکرد سازمانی. در این پژوهش، از داده های ثانویه مدل جشنواره شهید رجایی برای سنجش عملکرد سازمانی، و از نظریه نقاط مرجع استراتژیک برای سنجش درجه همترازی عناصر چهارگانه راهبرد، فرهنگ، ساختار، و راهبرد منابع انسانی استفاده شد. یافته¬های پژوهش نشانگر آن هستند که اولاً همترازی نسبتاً بالایی بین عناصر سازمانی پیشگفته برقرار است، ثانیاٌ بین همترازی و عملکرد سازمانی همبستگی مثبتی وجود دارد.
بررسی رابطه بین مؤلفههای اعتماد و تعهد سازمانی کارکنان (در سازمانهای جهاد کشاورزی و آموزش و پرورش استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق پیرامون بررسی رابطه اعتماد و تعهد سازمانی کارکنان صورت گرفته است. جامعه آماری در این تحقیق کارکنان سازمانهای آموزش و پرورش و جهاد کشاورزی استان قم میباشد و نمونه آماری متشکل از 35 کارمند از سازمان جهاد کشاورزی استان قم و 54 کارمند از سازمان آموزش و پرورش استان قم میباشد. جهت بررسی تعهد سازمانی از مدل آلن و میر و برای بررسی اعتماد از مدلی که نتیجه تحقیق صورت گرفته با عنوان "شناسایی عوامل مؤثر بر اعتماد سازی بین کارکنان و مدیران و بررسی وضعیت موجود سازمانهای اجرایی کشور" (حسن زاده، 1383، ص 18) میباشد، استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای تحقیق از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصل از فرضیه اصلی تحقیق مشخص شده که در هر دو سازمان میان اعتماد و تعهد سازمانی کارکنان رابطه معنا داری وجود ندارد. به علاوه نتایج حاصل از فرضیات فرعی تحقیق نشان دهنده این بود که در سازمان آموزش و پرورش میان ابعاد توجه و تعهد عاطفی، میان توجه و تعهد تکلیفی، رابطه معناداری مشاهده شده است.
بررسی ارتباط بین توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان در مناطق نوزده گانه سازمان آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمانها امروزه در محیطی کاملاً رقابتی که همراه با تحولات شگفت انگیز است باید اداره شوند.در چنین شرایطی مدیران فرصت چندانی برای کنترل کارکنان در اختیار ندارند و باید عمده وظایف روزمره را به عهده کارکنان بگذارند. کارکنان زمانی میتوانند به خوبی از عهده وظایف محوله برآیند که از مهارت، دانش و توانایی لازم برخوردار باشند.ابزاری که در این زمینه به کمک مدیران میشتابد فرایند توانمندسازی است. تحقیق حاضر یک تحقیق پیمایشی مبتنی بر روش همبستگی با استفاده از انتخاب نمونه است.حجم نمونه براساس روش نمونه گیری خوشهای 9 منطقه و تعداد نمونه 240 نفر است. دراین مقاله در فرضیه اول رابطه بین توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان و در فرضیات فرعی آن رابطه بین ابعاد توانمندسازی (احساس شایستگی، احساس معنی دار بودن شغل، احساس مؤثر بودن، احساس داشتن اعتماد به همکاران و احساس داشتن حق انتخاب) و تعهد سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین توانمندسازی و تعهد سازمانی و فرضیات فرعی مربوط به آن به غیر از احساس مؤثر بودن و احساس داشتن اعتماد ار تباطی وجود ندارد. در ضمن میزان توانمندی کارکنان از سطح متوسط بالاتر و میزان تعهد سازمانی کارکنان از سطح متوسط پایین تر است.