مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، به تصویر کشیدن فرایند استفاده از رویکرد مدیریت دولتی نوین در کشور، تبیین رویکردی که در عمل پیاده شده و مقایسه آن با رویکرد ادعا شده است.
روش: این پژوهش به شیوه ترکیبی اجرا شده است. در مرحله کیفی از راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد (طرح نظام مند استراوس و کوربین) و روش نمونه گیری نظری استفاده شده است. در مرحله کمی، راهبرد پیمایش و هم بستگی در پیش گرفته شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، 400 تن به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای برآورد پارامترها و اجرای مدل یابی معادلات ساختاری از روش بیشینه درست نمایی در نرم افزار ایموس ۲۴ استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش در دو بخش کیفی و کمی نشان می دهد که تقلید و هم گرایی با روند جهانی، عوامل اصلی انتخاب رویکرد مدیریت دولتی نوین به شمار می آیند. همچنین نتایج نشانگر تأثیر ضعیف انتخاب رویکرد مدیریت دولتی نوین و تأثیر به نسبت قوی شرایط اختصاصی بر افزایش ناکارآمدی رویکرد مدیریتی حال حاضر کشور است. انتخاب رویکرد مدیریت دولتی نوین در کشور با وجود شرایط اختصاصی حاکم بر نظام مدیریتی، به ناکارآمدی بیشتر و افزایش پیامدهای منفی آن منجر شده است.
نتیجه گیری: در جمع بندی کلی می توان گفت که بهبودی سه مؤلفه مهم حکمرانی خوب، یعنی حاکمیت قانون، شفافیت و مهار فساد، پیش نیاز اصلی به کارگیری رویکرد مدیریت دولتی نوین و رکن اصلی آن، یعنی خصوصی سازی به شمار می آید. در غیر این صورت، به کارگیری این رویکرد در بخش دولتی با تبعات منفی بسیار بیشتری همراه خواهد بود.
ارائه چارچوبی برای تبیین تعارض خط مشی در نظام خط مشی گذاری سلامت ایران با رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تعارض خط مشی به معنای عدم انطباق درونی خط مشی با اصول و استاندارهای خط مشی گذاری یا ناهماهنگی بین دو یا چند خط مشی با یکدیگر یا با اسناد بالادستی است که به انحراف عملکرد از هدف خط مشی و بروز پیامدهای ناخوشایند منجر می شود. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای تبیین تعارض خط مشی در نظام خط مشی گذاری سلامت ایران است.
روش: برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، مبنی بر اینکه چه عناصری بر تعارض خط مشی در فرایند خط مشی گذاری نظام سلامت ایران تأثیرگذار است، از 13 خبره در قالب سه دور پرسش نامه دلفی نظرسنجی به عمل آمد. سپس، از طریق پرسش نامه دیمتل فازی، میزان اثرگذاری یا اثرپذیری متغیرها تعیین شد و در مرحله بعد، از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. بدین ترتیب، راهبرد این پژوهش آمیخته است.
یافته ها: متغیرهای تعارض خط مشی های نظام سلامت بدین صورت شناسایی شد: تنظیمات عناصر درونی خط مشی، نوع شناسی بازیگران، خصوصیت های ایدئولوژیک، بسترهای اجرا، ویژگی های محیطی، ابزارهای ایجاد تعارض، مجاری شناسایی تعارض، راهبردهای حل تعارض و پیامدهای حل تعارض. در پایان، با استفاده از روش های کمی، روابط و جهت بین متغیرها و شدت اثر آنها در چارچوب تعارض خط مشی مشخص شد.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود که خط مشی گذاران سلامت ضمن آموزش استانداردهای علمی خط مشی گذاری، عوامل مؤثر بر هر موقعیت تصمیم را شناسایی کرده و از راهبردهای مناسب برای مدیریت تعارض خط مشی استفاده کنند تا خط مشی هایی با کمترین تعارض غیرکارکردی و بیشترین انسجام و هم افزایی به وجود آید.
فهم پدیده محوری و ریشه های تصمیم هراسی مدیران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف فهم پدیده محوری و ریشه های تصمیم هراسی مدیران در وزارت کشور و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اجرا شده است.روش: پژوهش به روش ترکیبی (کیفی کمی) اجرا شده است. در بخش کیفی آن، از گراندد تئوری و در بخش کمّی، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. بر اساس مدل پیاز پژوهش ساندرز (2009) فلسفه پژوهش خردگرایانه، رویکرد آن ترکیبی، استراتژی آن گراندد تئوری، انتخاب روش آمیخته، بازه زمانی روش مقطعی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای میدانی است. ابزار جمع آوری اطلاعات بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن تأیید شده است.یافته ها: ابعاد طفره روی در تصمیم گیری، ناتوانی درک مسئله، هراس از مواجهه با تصمیم گیری و تصمیم گیری انتزاعی مربوط به متغیر تصمیم هراسی مدیران (پدیده محوری) و ضعف در تصمیم گیری، ترس از عواقب تصمیم، جوّ سازمانی، برنامه محور نبودن تصمیم های سازمانی، فقدان تجربه تصمیم گیری و در دسترس نبودن اطلاعات واقعی مربوط به شرایط علّی تأثیرگذار بر پدیده محوری شناسایی شدند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بخش کیفی (کدهای شناسایی شده) تأیید ارتباط ابعاد با متغیرها و مدل معادلات ساختاری پژوهش که با نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 انجام گرفت، مشخص شد که شرایط علّی با ضریب اثر و ضریب معناداری مقبول بر پدیده تصمیم هراسی اثر می گذارند. معیارهای GOF، 2Q،Rsquare و Fsquare برای مدل ساختاری و مدل های اندازه گیری محاسبه شد که همگی، مقادیر مجاز و مقبولی داشتند.
واکاوی مفهوم مشارکت شهروندی: به سوی سامان دهی نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت مشارکت شهروندی در حکمرانی، پژوهش های زیادی برای تبیین این مفهوم انجام شده که هر یک از زاویه ای به آن نگریسته و این مسئله، به آشفتگی و پراکندگی در تبیین مفهوم مشارکت شهروندی انجامیده است. هدف از این پژوهش، ارائه مدل مفهومی مشارکت شهروندی، به منظور سامان دهی به پژوهش های قبلی است.روش: این پژوهش کیفی، جهت گیری کاربردی دارد و رویکرد آن قیاسی است. افق زمانی آن تک مقطعی است. روش گردآوری داده ها نیز بررسی اسناد است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمونی استفاده شده است.یافته ها: در این پژوهش ابتدا با بررسی و مداقّه در ادبیات نظری مشارکت و مشارکت شهروندی، چهار مضمون فراگیر «انواع مشارکت شهروندی»، «عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندی»، «راه کارها و الزامات مشارکت شهروندی» و «پیامدهای مشارکت شهروندی» احصا شد، سپس با گردآوری و تحلیل منابع و پژوهش های تخصصی مربوط به هر یک از این چهار مضمون فراگیر، مضامین اصلی و فرعی ذیل آنها شناسایی شدند. بدین ترتیب، در ذیلِ مضمون فراگیر «انواع مشارکت شهروندی» مضامینِ اصلی روش مشارکت، درجه تمرکز، مشارکت کنندگان، موضوع، زمینه و زمان؛ در ذیل مضمون فراگیر «عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندی» مضامین اصلی عوامل انسانی و عوامل سازمانی و در ذیل مضامین فراگیر «راه کارها و الزامات مشارکت شهروندی» و «پیامدهای مشارکت شهروندی» نیز مضامین اصلی مشابهِ مربوط به حکمرانی و مربوط به شهروندان شناسایی شد.نتیجه گیری: انتظار می رود این پژوهش، ضمن فراهم آوردن تصویری جامع از مفهوم مشارکت شهروندی، باعث سامان دهی نظری آن شده و مفهوم مشترکی در این حوزه ایجاد کند و یاری دهنده تحقق آن در عرصه عمل باشد.
مقایسه الگوهای حاکمیتی مبارزه با ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر تلاش شده است تا الگوهای حاکمیتی در کشورهای مختلف در خصوص ویروس کرونا با یکدیگر مقایسه شود.
روش: این پژوهش از نوع مطالعه تطبیقی است. در این پژوهش 31 کشور درگیر ویروس کرونا که دارای بیشترین میزان گسترش بودند، بررسی شدند. داده های ثانویه از سازمان های بین المللی یا منطقه ای پایش کننده ویروس کرونا گردآوری و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که در کشورهای بررسی شده، تعداد فوت شدگان و میزان گسترش کرونا در سطح مورد انتظار است، با وجود به کارگیری خط مشی های مشابه در مبارزه با کرونا، ابزارهای اجرای خط مشی متفاوت است، سازوکارهای هماهنگی زیر نظر بالاترین مقام اجرایی طراحی شده اند، ظرفیت حاکمیتی در مبارزه با کرونا پایین و سخت گیری حکومتی بالاست و ثبات سیاسی تنها مؤلفه تعالی حاکمیتی مؤثر بر نرخ گسترش کروناست.
نتیجه گیری: پژوهش های انجام شده در زمینه مبارزه با ویروس کرونا کمتر با رویکرد حاکمیتی انجام شده است. این پژوهش توانست با بررسی مقایسه ای الگوهای حاکمیتی مبارزه با کرونا در کشورهای مختلف، شباهت ها و تفاوت های این کشورها را آشکار کند.
طراحی مدل ارائه آموزش های مجازی در سازمان تأمین اجتماعی ایران بر اساس تحلیل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به شرایط جامعه و شیوع بیماری کووید 19، تحول در ارائه آموزش، آگاهی و آشنایی مسئولان و مدیران با مفاهیم، نگرش ها و رویکردهای آموزش های مجازی در سازمان برای دستیابی به اهداف، پاسخ گویی به مشکلات و استقرار نظام آموزشی مجازی کارآمد، ضروری به نظر می رسد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای آموزش های مجازی و نتایج آن بر عایدی سازمان و ادبیات این حوزه اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی محسوب می شود و با استفاده از نظریه داده بنیاد به صورت کیفی اجرا شده است. نمونه گیری به روش نظری و با بهره مندی از روش های هدفمند (قضاوتی) و گلوله برفی (زنجیره ای) و بر مبنای اشباع نظری داده ها انجام شده است؛ به گونه ای که تا زمان رسیدن به اشباع نظری با کارشناسان و خبرگان باتجربه و متخصص سازمان تأمین اجتماعی در این حوزه، مصاحبه به عمل آمد.
یافته ها: نتایج تحلیل داده های به دست آمده طی فرایند کدگذاری های باز، محوری و انتخابی، به ایجاد نظریه داده بنیاد در حوزه آموزش های مجازی منجر شد. عناصر مدل طراحی شده از، شرایط علّی، زمینه ای و واسطه ای تشکیل شده است که پدیده محوری، پیامدها و راهبردهای اجرای خط مشی عمومی را نشان می دهد.
نتیجه گیری: کارگزاران و خط مشی گذاران می توانند از نتایج این پژوهش، برای کارآمدی بیشتر آموزش های مجازی در سازمان بهره برداری کنند. همچنین، ارائه آموزش های مجازی در موقعیت کنونی، به خصوص بیماری شایع شده، نیاز اساسی محسوب می شود و از نظر ادبیات و مبانی نظری نیز خلأ تئوریکی را غنی می کند. در پایان مقاله نیز، برای بهبود آموزش های مجازی، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
واکاوی تمایل مدیران به ماندگاری در قدرت، از منظر پدیده هوبریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در سازمان هایی که سازوکارهای انتخابی در تغییر مدیران ارشد تأثیر اندکی داشته و شاخص های غیرعملکردی در ماندگاری مقامات در قدرت نقش برجسته ای دارند، متصدیان سمت های عالی سازمان برای ادامه مسئولیت، از خود تمایل آشکاری بروز می دهند. متخصصان روان شناسی مغز از طریق پدیده هوبریس، این موضوع را تشریح کرده اند. هوبریس نوعی تغییر شخصیت است که توسط یک عامل خارجی قدرت تحریک شده و از طریق تغییرات حاصل از شیمی مغز جنبه تاریک شخصیت مدیران آشکار می شود. این پدیده، اغلب به عواقب منفی شخصی و سازمانی منجر می شود. از این رو، هدف از این پژوهش طراحی الگوی پدیده هوبریس در مدیران ارشد سازمان های دولتی بوده است.
روش: این پژوهش به روش آمیخته متوالی (کیفی و کمی) در سه مرحله انجام شده است. در مرحله نخست، برای شناسایی عوامل مؤثر بر پدیده هوبریس از روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد. مصاحبه شوندگان 15 نفر از مدیران ارشد سازمان های دولتی بودند که بر اساس قاعده اشباع نظری با آنها مصاحبه شد. در مرحله دوم برای تعیین میزان اهمیت از روش دلفی استفاده شد و در مرحله سوم از طریق طراحی پرسش نامه تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. در این مرحله 471 نفر از مدیران پیمایش شدند.
یافته ها: در این پژوهش، مقوله محوری از طریق سه بعد (مبنای مدیریتی، شخصیتی نوروتیک و عملکردی) به همراه 12 مؤلفه استخراج شد و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮاﯾﻂ ﻋﻠﯽ، ﺷﺮاﯾﻂ مداخله گر، راﻫﺒﺮدﻫﺎ و ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎ ﺗﺪوﯾﻦ شده و الگوی ﻧﻬﺎﯾﯽ اراﺋﻪ ﺷﺪ. میزان اهمیت عوامل مؤثر بر پدیده هوبریس و همچنین راهبردها و اولویت بندی آنها با استفاده از روش دلفی و نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی پدیده محوری ارائه شد
نتیجه گیری: آگاهی از ماهیت پدیده هوبریس به ریشه یابی صحیح برای اجرای راهبردها و سازوکارهای غلبه بر پیامد منفی این پدیده و افزایش شاخص عمومی سلامت و بهره وری کمک می کند. پژوهش حاضر، در حوزه رهبری و پدیده هوبریس، نوآوری های تئوریکی و نظری به همراه داشته و به کارفرمایان و پژوهشگران در درک و شناخت بهینه از الگوی پدیده هوبریس کمک می کند.