هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین سبک های هویت و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را تمامی نوجوانان 16-14 سال که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی دوره اول متوسطه شهر کرج مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از میان آنها 247 نوجوان با استفاده از پرسشنامه سبک های هویت ( ISI ) ( برزونسکی، 1989) ، مقیاس شفقت به خود ( SCS ) ( نف، 2003)، و رفتار خودآسیب رسان ( ISAS ) (کلونسکی و گلن، 2009) به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش تحلیل این پژوهش، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی همزمان به روش بارون و کنی (1986) بود و از نرم افزار آماری 25- SPSS بعنوان ابزار تحلیل استفاده شد. یافته ها نشان داد بین هویت هنجاری و اطلاعاتی با رفتارهای خودآسیب رسان رابطه منفی معنادار و با شفقت به خود رابطه مثبت معنادار وجود دارد ( 01/0 P < ). بین سبک هویت سردرگم با شفقت به خود و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه منفی معنادار ( 01/0 P < )، و بین شفقت به خود و رفتار خودآسیب رسان در نوجوانان رابطه منفی معناداری وجود دارد ( 01/0 P < )، و شفقت به خود در رابطه بین سبکهای هویت (سردرگم ، هنجاری، و هویت اطلاعاتی) با رفتارهای خود-آسیب رسان نقش میانجی دارد. با توجه به یافته های به دست آمده در این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که سبکهای هویت و شفقت به خود به عنوان یکی از عوامل افزایش دهنده سلامت روان سبب کاهش رفتارهای خود-آسیب رسان در نوجوانان می شوند. بنابراین هدف قرار دادن متغیرهای مهمی همچون سبک های هویت و شفقت به خود در پیشگیری و کاهش رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان، می تواند مفید واقع شود.