فریده حسین ثابت

فریده حسین ثابت

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی (نویسنده مسئول)
پست الکترونیکی: hoseinsabet@atu.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲ مورد.
۱.

اثربخشی واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی بر کاهش جبرگرایی و علائم افسردگی و افزایش بهزیستی روان شناختی در افراد افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۴۱
سابقه و هدف: امروزه افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان شناسی و معضل عمومی زندگی بشر محسوب می گردد و تقریباً در همه کشورها و فرهنگ ها دیده می شود. با توجه به تأکید پژوهش های جدید بر استفاده از عامل های فرهنگی - اعتقادی، در فرهنگ ایرانی - اسلامی ما می توان برای درمان اختلال افسردگی در کنار اصول علمی واقعیت درمانی از آموزه های اسلامی هم کمک گرفت. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی بر کاهش علائم افسردگی، اعتقادات جبرگرایی و افزایش بهزیستی روان شناختی در زنان افسرده بوده است. روش کار: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 40 روزه صورت گرفته است. جامعه آماری زنان افسرده مراجعه کننده به درمانگاه ندای آرامش روان تهران در تابستان سال 1400 بودند که از میان آنان 32 نفر به روش نمونه گیری هدفمند نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 16 نفر) جایگذاری شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه افسردگی بک و همکاران، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و کیز و مقیاس اراده آزاد و جبرگرایی پالهاس و مارجسون استفاده شد و افراد گروه آزمایش به مدت هشت جلسه ۹۰ دقیقه ای در جلسات واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی شرکت کردند. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی بر کاهش علائم افسردگی و جبرگرایی و افزایش بهزیستی روان شناختی تأثیر معناداری داشت (05/0P<). مقدار این تأثیر با توجه به مجذور نسبی اتا (اندازه اثر) در دوره پیگیری بدین صورت بود که 42% تغییرات اراده آزاد، 60% تغییرات افسردگی، 26% تغییرات پذیرش خود، 30% تغییرات ارتباط مثبت، 29% تغییرات استقلال و 28% تغییرات تسلط بر محیط در مرحله پس آزمون از تفاوت گروه های آزمون و کنترل ناشی می شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی می تواند برای بهبود علائم افسردگی، کاهش جبرگرایی و افزایش بهزیستی روان شناختی افراد افسرده مؤثر باشد.
۲.

مقایسه سرزندگی تحصیلی، جو عاطفی خانواده و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان ممتاز و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگیزش خانواده عاطفه سرزندگی دانش آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۵۷
مقدمه: یکی از مهم ترین نگرانی های حیطه روانشناسی مدرسه، فهم چگونگی تلاش دانش آموزان برای رسیدن به موفقیت تحصیلی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه جو عاطفی خانواده، انگیزش و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان ممتاز و عادی انجام شد. روش: روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول مناطق ۵، ۱۸ و ۲۲ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود، که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد ۳۰۰ نفر از دانش آموزان این مناطق (هر گروه ۱۵۰ نفر) انتخاب گردید. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه جو عاطفی خانواده هیل برن (۱۹۶۴)، مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر (۱۹۸۰) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۸) استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون خی دو، تحلیل رگرسیون و تی مستقل و از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه در متغیرهای جو عاطفی خانواده و مؤلفه های آن شامل محبت (۰/۰۰۱>P)، نوازش (۰/۰۰۲>P)، تأیید کردن (۰/۰۰۳>P)، تجارب مشترک (۰/۰۰۳>P)، هدیه دادن (۰/۰۰۲>P)، تشویق کردن (۰/۰۰۱>P)، اعتماد (۰/۰۰۱>P) و احساس امنیت (۰/۰۰۲>P)، متغیر انگیزش تحصیلی (۰/۰۰۱>P) و سرزندگی تحصیلی (۰/۰۰۱>P) تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین دانش آموزان ممتاز از گروه عادی بالاتر بود. نتیجه گیری: در گروه دانش آموزان ممتاز جو عاطفی خانواده، میزان انگیزش و سرزندگی تحصیلی بالاتر از گروه عادی بود؛ بنابراین، تقویت روابط اعضای خانواده با دانش آموزان و قرار دادن برنامه های مهارتی با تأکید بر تقویت انگیزش و سرزندگی در دروس پرورشی مدارس می تواند بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان مؤثر باشد.
۳.

تعیین نقش صبر و هوش اخلاقی در پیش بینی کنترل عمل (جهت گیری پویا و ایستا) مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صبر هوش اخلاقی کنترل عمل جهت گیری پویا جهت گیری ایستا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۹۸
اختلال طیف اوتیسم، ناتوانی تحولی_عصبی پایداری است که چالش های مداوم در رشد ارتباط اجتماعی، گفتار، ارتباطات غیرکلامی و همچنین الگوهای رفتاری کودک دارای این اختلال، می تواند تعامل مادر و فرزند را تحت تأثیر قرار دهد. ازاین رو، توجه به عوامل مؤثر بر سازگاری مادر، به منظور ارتقای سلامت مادر و بهبود روابط مادر_کودک، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش صبر و هوش اخلاقی در پیش بینی مؤلفه های کنترل عمل (جهت گیری پویا و ایستا) مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. جامعه آماری شامل حدود 300 مادر دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم عضو در گروه مرد م نهاد و خودجوش «پرسش و پاسخ تجربیِ اوتیسم نگار؛ مادر ایلیا» در شهر تهران بود که از بین آن ها 169 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس سنجش صبر حسین ثابت (PS)، پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (MIQ) و پرسشنامه تجدیدنظر شده کنترل عمل (ACS-R) به روش اجرای اینترنتی استفاده گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و فنون آماری توصیفی، تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد بین صبر و هوش اخلاقی با مؤلفه های کناره گیری، آغازگری و پافشاری رابطه مثبت و معنادار و با مؤلفه های اشتغال ذهنی، دودلی و بی ثباتی رابطه منفی و معنادار وجود دارد؛ بنابراین یافته ها بیانگر نقش صبر و هوش اخلاقی در بالا بردن جهت گیری پویا و کاهش جهت گیری ایستا در مادران کودکان با اختلال طیف اوتیسم می باشد.
۴.

نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه کارکردهای اجرایی و تاب آوری در آتش نشان های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری راهبرد های تنظیم شناختی هیجان کارکرد های اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۵۵
مقدمه: این پژوهش با هدف ارائه مدل شناختی از تاب آوری و بررسی رابطه کارکردهای اجرایی و تاب آوری با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان انجام پذیرفت. روش کار: در این پژوهش از روش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه آتش نشان های مشغول به کار در 131 مرکز آتش نشانی شهر تهران در نیمه اول سال 1398 بود. از این بین 207 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری (Connor و Davidson، 2003)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (Garnefski، 2002)، نسخه رایانه ای آزمون استروپ کلاسیک (CST، 1935) و نسخه رایانه ای آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST) (Berg و همکاران، 1948) استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که کارکرد های اجرایی با تاب آوری ارتباط مستقیم معنادار (0/01>P) و راهبرد های سازگارانه تنظیم شناختی هیجان با تاب آوری رابطه مثبت معنادار (0/01>P) و راهبرد های ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان با تاب آوری رابطه منفی معنادار (0/01>P) دارد، اما بین کارکردهای اجرایی و راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان ارتباط معنادار موجود نداشت (0/05P>). اثر غیرمستقیم کارکردهای اجرایی به تاب آوری معنا دار نبود (0/05P>). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. با توجه به یافته های این پژوهش می توان تاب آوری را از طریق کارکردهای اجرایی پیش بینی کرد و تاب آوری افراد را با ارتقا راهبرهای تنظیم شناختی هیجان و کارکردهای اجرایی تقویت کرد.
۵.

جرایم سودمدار در سنجه انتخاب عقلانی و روان شناسی تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جرایم سودمدار روا نشناسی تکاملی انتخاب عقلانی انتخاب طبیعی عقلانیت انطباقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۸۱
نظریه های انتخاب عقلانی در تبیین جرایم سودمداری مانند کلاهبرداری، خیانت در امانت و سایر جرایم مالی، تبیین های نسبتاً موفقی ارائه می دهند؛ چراکه بر توانایی مرتکب جرم در محاسبه هزینه و فایده تکیه دارند که این موضوع با ماهیت مالی جرایم سودمدار همخوانی قابل ملاحظه ای نشان می دهد. بااین حال پیش فرض اساسی یک نظریه مبتنی بر انتخاب عقلانی این است که افراد به عنوان کنشگران آگاه و محاسبه گر همیشه باید با خودمحوری رفتار کنند؛ اما این پیش فرض با واقعیت اجتماعی انسان همخوانی ندارد چراکه میزان رفتارهای همکارانه در جوامع انسانی بسیار گسترده است. در حقیقت نظریه های انتخاب عقلانی در تبیین فرایندهای شناختی مرتبط با تصمیم گیری مجرمانه چندان موفق عمل نمی کنند. از سوی دیگر روان شناسی تکاملی به عنوان یک رویکرد تعاملی تلاش می کند این موضوع را تبیین کند که رفتارهای فرصت طلبانه که منتهی به جرایم سودمدار می شوند محصول جانبی راهبردهای پایدار همکارانه به شمار می روند؛ راهبردهای پایدارِ همکارانه درنتیجه سازکارهای روان شناختیِ تکاملی مانند نظریه ذهن، همدلی و احساس انصاف و به منظور انطباق انسان ها با محیط زیست پیچیده آنها به وجود آمده اند. این سازکارها زمینه ثبات و انتقال رفتارهای همکارانه را در اجتماع به وجود می آورند؛ اما همین سازکارها درصورت نیاز، ابزار کافی برای اجرای راهبردهای فرصت طلبانه را نیز در اختیار انسان قرار می دهند. این دو دسته راهبرد به لحاظ نحوه اجرا، به شدت پویا هستند و در یک نبرد تسلیحاتی دائمی برای بهبود روش های خود قرار دارند. پژوهش پیش رو از یک روش توصیفی تحلیلی بهره می گیرد. همچنین از حیث جهت گیری، بنیادین محسوب می شود. روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است.
۶.

تبیین جرائم غیرسودمدار در سنجه روان شناسی تکاملی و نظریه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان شناسی تکاملی جرائم غیرسودمدار انتخاب طبیعی انتخاب عقلانی عقلانیت سازشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۱۱
نظریه های انتخاب عقلانی در پرتوی سادگی و کارایی روش خود، جایگاه ویژه ای در جرم شناسی دارند. بااین حال، در تبیین جرائم غیرسودمدار چندان موفق عمل نمی کنند. دیدگاه غالب، این عدم موفقیت را در ماهیت غیرعقلانیِ جرائم غیرسودمدار جستجو می کند، اما دیدگاه روان شناسی تکاملی علت را مشکلات روشیِ موجود در نظریه های انتخاب عقلانی می داند. از همین رو، دیدگاه اخیر، با ارائه یک روش تعاملی تلاش می کند نقاط ضعف نظریه های انتخاب عقلانی را در تبیین جرائم غیرسودمدار پوشش دهد و با ارائه یک روش کارا و منطبق با واقع، ضمن تبیین جرائم غیرسودمدار، خود را به عنوان مکملی قابل اتکا برای نظریه های انتخاب عقلانی معرفی نماید. پژوهش پیش رو، تلاش دارد در ابتدا به این مسئله بپردازد که چرا نظریه های انتخاب عقلانی در تبیین جرائم غیرسودمدار موفق عمل نمی کنند و پس از آن به این پرسش پاسخ گوید که آیا می توانیم جرائم غیرسودمدار را در قالب یک نظریه عقلانیِ تکاملی درک کنیم؟ روش مورد استفاده در این مقاله، توصیفی است و باتوجه به اینکه ادبیات جرم شناسی را گسترش می دهد، بنیادین محسوب می شود. این پژوهش به صورت کتابخانه ای صورت می پذیرد. در نوشته پیش رو، نشان داده شده است که انسان اقتصادی به عنوان یک نمونه علمی، انطباق چندانی با واقعیت های مرتبط با فرایند تصمیم گیری مجرمانه ندارد؛ چراکه اصولاً سازوکارهای شناختی انسان به گونه ای طراحی نشده اند که بتواند پیش از ارتکاب جرم اقدام به محاسبه دقیق سود و زیان رفتار خود کند. در نقطه مقابل، روان شناسی تکاملی با استفاده از عقلانیت سازشی می تواند سازوکارهای روان شناختی مرتبط با جرائم غیرسودمدار را به خوبی تبیین کند و نقش آن ها را در فرایند تصمیم گیری مجرمانه نشان دهد.
۷.

پیش بینی علائم اختلال وسواسی- جبری بر اساس مؤلفه های ذهن آگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال وسواسی - جبری ذهن آگاهی تنظیم شناختی هیجان راهبردهای مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۲۶۳
زمینه و هدف: اختلال وسواسی-جبری، یکی از اختلالات ناتوان کننده و شایع در نوجوانان است. عوامل زیادی در ایجاد و تداوم این اختلال نقش دارد که اخیراً سازه های شناختی توجه زیادی به خود جلب کرده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی علائم اختلال وسواسی-جبری بر اساس مؤلفه های ذهن آگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله ای انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول شهر تبریز در سال تحصیلی 1398-1397 بود. درنهایت داده های 357 نفر (200 دختر و 157 پسر) که به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند، تحلیل شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه بازنگری شده وسواسی-اجباری (OCI-R، فوا و همکاران، 2002)، پرسش نامه مهارت های ذهن آگاهی کنتاکی (KIMS)، فرم کوتاه پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ-P-short) و مقیاس راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (CISS) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که خودسرزنشی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (01/0>P و 159/0=r) و مقابله اجتناب مدار از راهبردهای مقابله ای (01/0>P و 058/0=r) با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه ی مثبت و معنی داری دارند. همچنین پذیرش بدون قضاوت (01/0>P و 151/0-= r) و توصیف کردن (01/0>P و 103/0-=r) از مؤلفه های ذهن آگاهی و مقابله مسئله مدار (01/0>P و 073/0-=r) از راهبردهای مقابله ای با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه ی منفی و معنی دار دارند که درنهایت، متغیرهای خودسرزنشی و پذیرش بدون قضاوت توانستند در دو گام 9/ 3 درصد از واریانس علائم اختلال وسواسی-جبری را تبیین کنند. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن این نتایج، به نظر می رسد برای پیشگیری نوجوانان به اختلال وسواسی-جبری، توجه به متغیرهای خودسرزنشگری و پذیرش بدون قضاوت بسیار ضروری است.
۸.

پیش بینی سلامت عمومی، بر اساس سبک زندگی اسلامی و استرس ادراک شده در دانشجویان کارشناسی روان شناسی دانشگاه علامه طباطبائی تهران(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: سلامت عمومی سبک زندگی اسلامی استرس ادراک شده دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۴۱۵
این پژوهش با هدف پیش بینی میزان سلامت عمومی بر اساس سبک زندگی اسلامی و استرس ادراک شده در دانشجویان کارشناسی روان شناسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران اجرا شده است. روش: آزمودنی ها (96 نفر) دانشجویان کارشناسی روان شناسی بودند و از پرسشنامه های سلامت عمومی (GHQ-28)، سبک زندگی اسلامی (ILST) و استرس ادراک شده (PSS) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: همبستگی میان متغیرهای سلامت عمومی و سبک زندگی اسلامی، (295/0-)، سلامت عمومی و استرس ادراک شده (723/0) و سبک زندگی اسلامی و استرس ادراک شده (226/0 -) بود که هر دو از نظر آماری معنادار است. در تحلیل رگرسیون، هر دو متغیر سبک زندگی اسلامی و استرس ادراک شده به طور مستقل زیرمقیاس های افسردگی و اضطراب را پیش بینی می کردند. نتیجه گیری: سبک زندگی اسلامی و استرس ادراک شده به طور مستقل قادر به پیش بینی زیرمقیاس های مرتبط با سلامت روان دانشجویان هستند؛ بنابراین از طریق ارتقای سبک زندگی اسلامی و کاهش استرس ادراک شده در میان دانشجویان، می توان سلامت روان را افزایش داد.
۹.

اثربخشی آموزش صبر بر امید و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: صبر امید بهزیستی روان شناختی کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱ تعداد دانلود : ۴۲۱
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش صبر بر بهزیستی روان شناختی و امید، در مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) با روش نمونه گیری در دسترس بود. آزمودنی های تحقیق 20 نفر از مادران کودکان کم توان ذهنی شهر تهران بودند که با استفاده از مقیاس صبر، غیرصبور شناخته شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی و امید اجرا شد. آموزش صبر به عنوان مداخله ای در گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پیش از شروع مداخله، بعد از پایان جلسات آموزشی و همچنین دو ماه بعد از مداخله، پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی و امید اجرا شدند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس و t زوجی انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش صبر بر ارتقا امید و بهزیستی روان شناختی مؤثر است. بنابراین، از آموزش صبر می توان برای ارتقا امید و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی استفاده نمود.
۱۱.

اثر بخشی آموزش بخشایشگری بر افزایش عواطف مثبت و همدلی زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بخشایش عواطف مثبت همدلی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۵ تعداد دانلود : ۴۹۱
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش بخشایش گری بر افزایش عواطف مثبت و همدلی زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهرستان دزفول در سال 1392 بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و کاربردی با طرح پیش آزمون – پس آزمون به همراه گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل 67 نفر از زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهرستان دزفول بود که از بین آن ها، نمونه ای مشتمل بر 30 نفر با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب، سپس آن ها به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند و مداخله آموزشی به مدت 6 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه، هفته ای یک بار برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب (1998)، عواطف مثبت و منفی (1988)، صفت همدلی باتسون (1997) بود؛ هر دو گروه از شرکت کنندگان، قبل و بعد از مداخله و در دوره پیگیری به آن ها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و t همبسته و نرم افزار SPSS 22 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش بخشایش گری بر انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب و مؤلّفه های آن (اجتناب و دوری انتقام) عواطف مثبت و منفی و همدلی تأثیر مثبت معناداری داشته است. لذا آموزش بخشایش گری، رویکردی مفید و مناسب برای کاهش رنج های عاطفی و مشکلات برخاسته از طلاق زنان است.
۱۲.

اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت گروهی بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان راه حل مدار کوتاه مدت خودکارآمدی کیفیت زندگی مالتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۳۳۸
مقدمه: بیماری مولتیپل اسکلروزیس بیماری مزمن و خودایمنی است که با نشانگان فراوان و عوارض جسمی و روانی متعدد، میزان رضایت مبتلایان را نسبت به زندگیشان کاهش می دهد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان راه حل مدار گروهی کوتاه مدت بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به ام. اس شهر تهران بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل با دوره ی پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش کلیه بیماران زن مبتلا به ام .اس بودند که در سال 1394 به انجمن ام. اس شهر تهران مراجعه کردند. ابتدا به صورت در دسترس 64 نفر از بیماران زن پرسشنامه های خودکارآمدی و کیفیت زندگی مربوط به بیماری ام .اس را تکمیل کردند. از میان کسانی که نمره خودکارآمدی کمتری را کسب کرده بودند، 22 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه (11نفر گروه آزمایش و 11 نفر گروه کنترل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که گروه درمانی راه حل مدار کوتاه مدت بر افزایش خودکارآمدی و کیفیت زندگی بیماران اثرگذار است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها در پیگیری دو ماهه نیز، تنها نشان از کارآمدی این درمان در متغیر خودکارآمدی داشت. نتیجه گیری: از درمان راه حل مدار کوتاه مدت به علت تأکید بر نقش خودگویی ها و انتقال تجارب موفقیت آمیز گذشته به زمان حال، می توان برای افزایش خودکارآمدی و بهبودی کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری ام.اس استفاده کرد.
۱۳.

کارآمدی آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی - روان شناختی بر تعارضات زناشویی زنان متأهل استان قم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: آموزه های دینی - روان شناختی تعارضات زناشویی آموزش همسرداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی - روان شناختی بر تعارض زناشویی در زنان متأهل بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و طرح به کاررفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، زنان متأهل ساکن در مجتمع شهید رجایی استان قم بودند. تعداد 20 نفر از زنان که نمرات کمتری در پرسشنامه تعارض زناشویی کسب کرده بودند به شکل تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از بسته آموزشی مبتنی بر آموزه های دینی و روان شناختی آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه به کارگرفته شده در این پژوهش پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (1379) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر تعارضات زناشویی معنی دار است. یافته ها نشان داد که آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی-روان شناختی در کاهش تعارضات زناشویی زنان متأهل مؤثر بوده است.
۱۴.

اثر بخشی مدیریت دفاع های تاکتیکی بر اساس روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت(ISTDP) بر تعارضات بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۶۲
هدف: تعیین اثر بخشی مدیریت دفاع های تاکتیکی بر اساس روان درمانی پویشی کوتاه مدت بر کاهش تعارضات بین فردی بود. روش: این پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی با گروه کنترل، از نوع پیش آزمون و پس آزمون به همراه پیگیری 2 ماهه صورت گرفت. 16 نفر از جوانان 20 تا 40 ساله که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برای ارزیابی متغیر از پرسشنامه تعارض ویکز و فیشر و اوری استفاده شد. اعتبار و روایی این پرسشنامه به ترتیب 77/0، 69/0 بود. همه شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 12جلسه تحت درمان روان درمانی روان پویشی کوتاه مدت قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش، در نمره تعارض بین فردی تفاوت معنا داری وجود دارد، اما در پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل چنین تفاوتی دیده نشد. همچنین نتایج بدست آمده از آزمون T همبسته در گروه آزمایش نشان داد که اثربخشی مداخله در طی 2 ماه ماندگار بود. نتایج این پژوهش نشان داد که مدیریت دفاع های تاکتیکی براساس روان درمانی روان پویشی کوتاه مدت در کاهش تعارضات بین فردی موثر بوده است.
۱۵.

Comparing the Efficacy of Three Therapeutic Methods of Emotional Expression, Mental and Combined Relaxation in Reducing Perceived Stress(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Emotional expression Meditation Perceived stress

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۳۴۹
The phenomenon of stress and its role in sickness and health is overt. Furthermore, various studies have confirmed the role of emotions in psychological well-being; but the relation between stress and emotions is one of the important issues about which there are different theories. The aim of the present study is to compare the effect of three interventions including: emotional expression, meditation and compound method on perceived stress. <br />The design used in the present study is quasi-experimental, pretest-posttest with control group and a two-month follow-up stage. Forty men who voluntarily had referred to Tavan Afza Clinic were chosen using hand-to-hand sampling method and were randomly assigned to four groups. The Cohen's Perceived Stress Scale was used in the pretest, posttest and follow-up stages and the intervention lasted for eight sessions within one month. The data were analyzed by covariance and T-test independent group test. The statistical data indicated that the difference between the compound treatment group and control group by the significance level of 5% and the confidence level of 95% was significant; but the difference between the other groups was not significant. The results indicated that the compound method can be effective in reducing perceived stress of the youth. Therefore, this method can be used as an effective way to reduce stress in the stressed-out people and to improve psychological well-being in the youth.
۱۶.

نقش افکار خودکار منفی، نگرش های منفی و خاطرات مزاحم در افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های خاطرات مزاحم پاسخ به خاطرات مزاحم نگرش های منفی افکار خودکار منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۳ تعداد دانلود : ۴۹۸
افکار خودکار منفی، نگرش های منفی و خاطرات مزاحم ویژگی های شناختی مرتبط با افسردگی هستند. علاوه بر این، ارزیابی های منفی از خاطرات مزاحم و واکنش های اجتنابی در برابر آن ها با افسردگی رابطه دارد. برخی از پژوهش ها ویژگی های خاطرات مزاحم (پریشانی همراه با آن و احساس کرختی و بی حسی همراه با آن) را عامل تعیین کننده ی افسردگی می دانند، در حالی که بر اساس نتایج برخی دیگر از پژوهش ها، پاسخ به این خاطرات مزاحم بهتر می تواند، افسردگی را پیش بینی کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین افکار خودکار منفی، نگرش های منفی، ویژگی های خاطرات مزاحم و پاسخ به آن ها با افسردگی و توانایی این متغیرها در پیش بینی افسردگی می باشد. 112 نفر از زنان 25 تا 35 ساله در فرهنسگرای معرفت، پرسشنامه افسردگی بک، افکار خودآیند منفی، مثلث شناختی و پاسخ به خاطرات مزاحم را تکمیل کردند و از تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره برای بررسی رابطه ی بین آن ها استفاده گردید. افکار خودآیند منفی، نگرش های منفی و ویژگی های خاطرات مزاحم (پریشانی همراه با خاطرات مزاحم و احساس جدایی و کرختی همراه با بازیابی آن ها) می توانند، افسردگی را پیش بینی کنند. اگر رویدادهای ناگوار گذشته در داستان زندگی فرد جای نگیرند، خاطرات مزاحم و پریشانی و احساس کرختی و جدایی همراه با آن منجر به افسردگی می شود و این ویژگی های خاطرات مزاحم بیشتر از واکنش به آن ها می تواند افسردگی را پیش بینی کند .
۱۸.

رابطه بین هوش هیجانی، سبک های دلبستگی و همبستگی خانوادگی با استفاده از فیس بوک در کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فیس بوک هوش هیجانی انسجام خانواده سبک دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۶۷۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی، سبک های دلبستگی و همبستگی خانوادگی با استفاده از فیس بوک در کاربران انجام شد. شرکت کنندگان پژوهش را دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر تهران تشکیل دادند (204 نفر کاربر، 103 نفر غیر کاربر). از آن ها خواسته شد که مقیاس هوش هیجانی برادبری و گریوز، مقیاس سبک های دلبستگی هازان و شیور و پرسشنامه انسجام خانواده رضویه و سامانی و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و برای بررسی برازش کلی مدل آزمون هوسمر و لمشو استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که: 1) از بین متغیرهای پیش بین، متغیرهای انسجام خانواده و هوش هیجانی توانستند به طور مستقل و معناداری کاربر و غیر کاربر بودن افراد را پیش بینی نمایند، 2) بین انسجام خانواده و میزان استفاده از فیس بوک همبستگی منفی معناداری وجود دارد، 3) بین زیرمقیاس های هوش هیجانی و نمره کل آن و میزان استفاده از فیس بوک همبستگی منفی معناداری وجود دارد، 4) همبستگی معناداری بین سبک های دلبستگی با میزان استفاده از فیس بوک وجود ندارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که افرادی که دارای هوش هیجانی پایین و انسجام خانوادگی کمتر هستند بیشتر به سمت استفاده از فیس بوک گرایش پیدا می کنند و بین استفاده از فیس بوک و سبک های دلبستگی رابطه ای وجود ندارد.
۱۹.

اثربخشی آموزش صبر بر سه فضیلت «شجاعت»، «عدالت» و «میانه روی»(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: زنان سرپرست خانوار آموزش صبر توانمندی های شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۸ تعداد دانلود : ۵۶۱
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش صبر بر فضیلت «شجاعت»، «عدالت» و «میانه روی» در زنان سرپرست خانوار است. جامعة آماری تمام زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهرستان جیرفت در سال1392 است. نمونه شامل 20 تن از زنان سرپرست خانوار بهزیستی است که در مقیاس صبر، کمترین نمره را کسب کردند و به طور تصادفی، در دو گروه «آزمایش» و «کنترل» جایگزین شدند. گروه «آزمایش» طی هشت جلسه، تحت آموزش صبر قرار گرفتند. برای ارزیابی توانمندی های شخصیت، از مقیاس «ارزش های فعال در عمل» استفاده شد. در این پژوهش، برای توصیف داده ها، از میانگین و انحراف استاندارد و برای آزمون فرضیه ها از تحلیل «کوواریانس» استفاده گردید. همچنین برای بررسی پایداری اثربخشی دورة پیگیری از آزمون «t وابسته» استفاده شد. یافته ها اثربخشی آموزش صبر بر توانمندی های شخصیت (فضایل شجاعت، میانه روی و عدالت) را تأیید می کند و این تأثیر در پیگیری دو ماهه مشهود بود.
۲۰.

اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر بهبود نظریه ذهن و مهارت اجتماعی دانش آموزان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ذهن مهارت اجتماعی کودکان ناشنوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۸ تعداد دانلود : ۱۱۸۹
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر بهبود نظریه ذهن و مهارت اجتماعی در کودکان ناشنوا بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر ناشنوا شهر اردبیل بود که در مدارس استثنایی استان اردبیل در سال تحصیلی 1394-1393 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. نمونه مورد نظر دانش آموزان ناشنوا، که دارای والدین شنوا بودند، انتخاب شدند و بعد از آن به صورت تصادفی در دو گروه 8 نفری گروه کنترل و گروه آزمایشی قرار گرفتند. حجم نمونه مورد نظر شامل 16 کودک ناشنوای پنجم وششم ابتدایی بود. ابزار بکار گرفته شده در این پژوهش شامل آزمون نظریه ذهن و مقیاس مهارت اجتماعی بودند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بین گروه های آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود سطح نظریه ذهن تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر بوده است. همچنین، با کنترل پیش آزمون، بین گروه های آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود مهارت های اجتماعی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (654/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود مهارت های اجتماعی کودکان ناشنوا موثر نبوده است. بنابر نتایج پژوهش، کودکان ناشنوا در کسب نظریه ذهن دچار نارسایی هایی می باشند و آموزش تکالیف باورهای غلط در بهبود و تسریع رشد نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان