مقدمه: بینالمللی کردن برنامه درسی (IOC) مفهومی جدید و در حال تحول است که بهطور ویژه از اوایل قرن بیستویکم در ادبیات برنامه درسی مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم اهمیت و جایگاه چنین ایدهای، برداشتها و تفسیرها از این واژه در بسیاری از ممالک بهویژه ایران توام با ابهام، سردرگمی و عدم شفافیت است. مقاله حاضر در راستای بررسی این مفهوم در ادبیات برنامه درسی تلاش کرده تا برداشتهای مختلف از این واژه و حدود و دامنه آنها را مفهومپردازی کرده و در این راستا 3 برداشت متفاوت از IOC تحت عنوان بینالمللی کردن دروس و رشتههای دانشگاهی، بینالمللی کردن رشته مطالعات برنامه درسی و بینالمللی کردن حرفه برنامه درسی را شناسایی و معنی مؤلفههای آنها را معرفی کند.