فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر ارتباط بین هوش معنوی و هوش فرهنگی با بهره وری کارکنان پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی بود. روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کارکنان پژوهشگاه بوده و به علت محدود بودن جامعه، نمونه آماری برابر با جامعه (36= N=n) در نظر گرفته شد. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه هوش معنوی با پایایی (86/0= α)، هوش فرهنگی با پایایی (72/0=α) و بهره وری سازمانی با پایایی (95/0=α) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون کلموگروف – اسمیرونوف برای تعیین توزیع طبیعی داده ها، و آزمون های t مستقل، تجزیه و تحلیل آنوای یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی و برای الگوریتم مدل اندازه گیری و الگوریتم مدل ساختاری از طریق نرم افزارهای SPSS وPartial Least Square(PLS) در سطح معنی داری) 05/0≥P) استفاده گردید. نتایج نشان داد که الگوریتم مدل اندازه گیری تمامی شاخص های هوش معنوی و هوش فرهنگی مورد تایید بوده و در حد قابل قبولی قرار دارد. میزان رابطه هوش فرهنگی و بهره وری(10/3= t،40/0=r) و میزان رابطه هوش معنوی و بهره وری (76/2= t،47/0=r) نیز مورد تایید بوده و در حد قابل قبولی قرار دارد. بین هوش فرهنگی و سن کارکنان(05/0≥ P،10/0= r)و بین هوش معنوی و سن کارکنان (05/0≥ P ،17/0= r) و بین بهره وری و سن کارکنان (05/0≥ P،25/0= r) ارتباط معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین هوش فرهنگی براساس جنسیت (05/0≥P و 26/2- = t) تفاوت معنی داری وجود دارد. اما بین هوش معنوی براساس جنسیت (05/0P ≥ و 09/0 = t) و بهره وری کارکنان براساس جنسیت (05/0P ≥ و 47/1- = t) تفاوت معنی داری وجود ندارد. از طرفی، بین هوش فرهنگی براساس مدرک تحصیلی (05/0P≤ و 40/3=F) تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین با توجه میزان متوسط بهره وری کارکنان پ ژوهشگاه تربیت بدنی، مدیران توجه بیشتری به این مهم داشته باشند.
تبیین مدلی مفهومی برای ایجاد کسب وکارهای کوچک و متوسط ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، شرکت های جدید، منبع اصلی ایجاد شغل، خلاقیت، فناوری و پیشرفت های همهجانبه هستند. از این رو، این تحقیق با هدف بررسی مدل ها و یافته های موجود در حیطه ی ایجاد کسب و کارهای کوچک و متوسط و ارائه ی مدلی مفهومی برای کسب وکارهای ورزشی است. این تحقیق، با رویکرد کیفی و به روش اسنادی-تحلیل محتوی و مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته انجام شد. 18 نفر به عنوان نمونه از بین محققان فعال در زمینه ی کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسش نامه ی نیمه ساختار یافته ای بود که به روش مصاحبه به انجام رسید. بر اساس یافته های حاصل از مصاحبه ها و بررسی مدل ها و نظریه های موجود، سه دیدگاه در امر ایجاد SMEها مشخص شد. دیدگاه اول، بیانگر نقش عوامل فردی (کارآفرین) در ایجاد SME است. دیدگاه دوم، نقش عوامل محیطی را در ایجاد کسب و کار، مهم دانسته است. اما دیدگاه سوم، با عنوان نظریه ی تعاملی شکل گرفت. این نظریه، هر دو عامل فرد و محیط را در ایجاد کسب و کار مهم دانسته و آنها را با هم تلفیق کرده است. همچنین بر اساس یافته ها و بر پایه ی دیدگاه اخیر، در تبیین مدل مفهومی این تحقیق، عامل مهمی که اکثر محققان نیز به آن اشاره داشتند، مشارکت داده شد و به این طریق مدل مفهومی جامع تری و با حضور سه عامل اصلی فرد، محیط و تأمین سرمایه شکل گرفت. لازم به توضیح است که زیر بخش های هر کدام از این عوامل، نیز به صورتی کامل تر، ابعاد مدل را پوشش دادند. اعتقاد بر این است که این مدل، بتواند به گونه ای جامع تر عوامل مهم، در ایجاد کسب و کارهای کوچک و متوسط ورزشی را تبیین کند.
طراحی مدل کارآفرینی سازمانی مبتنی بر رابطه ساختار سازمانی با ابعاد گرایش های کارآفرینانه سازمانی در سازمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند سال گذشته به دلیل فشارهای اجتماعی، فرهنگی و رقابتی میزان علاقه سازمان ها به کارآفرینی سازمانی افزایش یافته است. عوامل مختلفی مانند ساختار سازمانی می تواند بر کارآفرینی سازمانی تأثیر شگرفی داشته باشد. ساختار مکانیکی به شکل منفی با نوآوری کارآفرینی سازمانی همبستگی دارد و ساختار ارگانیک به توانمندسازی مدیران و کارکنان منجر شده، باعث می شود آن ها خطر های حاصل از تغییر استراتژیک را پذیرا باشند و سازمان دارای گرایش های کارآفرینانه شود. ساختار سازمانی به عنوان یکی از پیش بران اصلی کارآفرینی سازمانی مطرح است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی مطلوب در زمینه ارتباط بین ساختار سازمانی ابعاد گرایش های کارآفرینانه سازمانی در سازمان تربیت بدنی انجام شده است. متغیر پیش بین در این پژوهش ساختار سازمانی با طیف ارگانیک - مکانیک و متغیرهای ملاک ابعاد گرایش های کارآفرینانه سازمانی است که 5 بعد نوآوری، خطر پذیری، استقلال طلبی، رقابت تهاجمی و پیشتازی در بازار را در بر می گیرد. علاوه بر متغیرهای فوق، متغیرهای تعدیل کننده ویژگی های جمعیت شناختی نیز مد نظر واقع شده است. نمونه آماری تحقیق شامل 202 نفر از کارکنان سازمان تربیت بدنی است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی و دو پرسشنامه ساختار سازمانی با پایایی 95/0 و گرایش کارآفرینانه سازمانی با پایایی 99/0 بود. برای بررسی روایی ابزار پژوهش از تحلیل عاملی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها و پاسخ به سؤال های پژوهش از مدل های آماری t تک گروهی (به منظور بررسی دیدگاه نمونه های تحقیق)، برای ارتباط بین متغیرها از رگرسیون تک و چندمتغیری و برای طراحی مدل از نرم افزارLISREL استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ساختار سازمانی در سازمان تربیت بدنی به شدت مکانیکی است و همچنین گرایشهای کارآفرینانه در سطحی پایین تر از حد متوسط است. بین ساختار سازمانی با گرایش های کارآفرینانه سازمانی ارتباطی مثبت و معنی دار در سطح 01/0> α مشاهده می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد سازمان تربیت بدنی در وضعیت غیرکارآفرینانه قرار دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود این سازمان در روند برنامه ریزی های راهبردی خود به مؤلفه های کارآفرینی سازمانی از جمله ساختار سازمانی توجه کند.
اولویت بندی سهم عوامل توسعه صنعت گردشگری ورزشی در اشتغال زایی از دیدگاه کارشناسان و محققان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش جاضر، اولویت بندی سهم عوامل موثر بر توسعه صنعت گردشگری ورزشی از دیدگاه کارشناسان و محققان بوده است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد و به صورت میدانی اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل محققان و کارشناسان حوزه اشتغال و گردشگری می باشند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بوده است. حجم تقریبی جامعه آماری محققان 1000 نفر و کارشناسان 1600 نفر در نظر گرفته شد و با استفاده از فرمول Qکوکران تعداد 334 نفر تعیین شد که افراد به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که با استفاده از نظر کارشناسان روایی صوری آن تایید و با تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل اصلی مشخص و سپس با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفتند. ضریب آلفای کرونباخ نیز 90/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازروش های آمار استنباطی نا پارامتریک ( آزمون فریدمن و یو من ویتنی) در سطح معناداری05/0 و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه محققان عامل های اسکان و حمل و نقل و از دیدگاه کارشناسان عوامل اقتصاد و رویدادهای ورزشی نقش مهمتری در ایجاد فرصت های شغلی دارند. بنابراین وجود قابلیت ها و توانمندی های کم نظیر ایران در حوزه گردشگری ورزشی از یک سو و وجود درصد بالای جمعیت جوان و جویای کار در کشور، می توان از گردشگری ورزشی به مثابه راهکاری برای اشتغال زایی سود جست.
بررسی عوامل محیطی مؤثر بر توسعه کارآفرینی در ورزش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی عوامل محیطی مؤثر بر توسعه کارآفرینی در ورزش کشور و ارائه الگوی مناسب است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری شامل مدیران باشگاه های ورزشی، مدیران ستادی سازمان ورزش و جوانان، دانشجویان دکتری و اعضای هیأت علمی مدیریت ورزشی و مدیریت کارآفرینی بود. نتایج نشان داد ارتباط معنا داری بین زیرساخت های کسب وکار و برنامه های آموزشی با توسعه کارآفرینی ورزشی وجود دارد؛ ولی عناصری مانند فناوری و سیاست گذاری ها با توسعه کارآفرینی ارتباطی ندارند.. در نتیجه تقویت و توسعه عوامل زیرساختی در توسعه کارآفرینی ورزشی در کشور نقش زیادی دارد و عواملی مانند سیاست گذاری های توسعه و برنامه های آموزشی برای کارآفرینی در سطح جامعه و توسعه فناوری ها در ایران، تأثیری در توسعه کارآفرینی ورزشی ندارند. به نظر می رسد اتخاذ سیاست هایی که در عمل، قابلیت اجرایی نداشته و آموزش های ناکارآمد و عدم توسعه فناوری ها با نیازهای افراد جامعه، تأثیر معنا داری بر توسعه کارآفرینی در ورزش کشور ندارد.
رابطه بین چابکی سازمانی و کارآفرینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین چابکی سازمانی و کارآفرینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان ایران از نظر کارشناسان حوزه معاونت های شش گانهوزارت ورزش و جوانان می باشد. مؤلفه های چابکی سازمانی از نظر موسسه ای اتی کرنی(2002) شامل رهبری، تغییر سازمانی، مدیریت عملکرد، ارزش و فرهنگ، خدمت به مشتری و فناوری و مؤلفه های کارآفرینی سازمانی از نظر استیونسون شامل: فلسفه پاداش، تعهد به منابع، ساختار مدیریت، کنترل منابع، تعهد به فرصت و گرایش استراتژیک می باشد. جامعه آماری شامل تمام کارشناسان معاونت های شش گانه وزارت ورزش و جوانان در سال 1392 بود که تعداد آن ها حدود 340 نفر بود.نتایج پژوهش نشان داد که بین چابکی سازمانی و کارآفرینی سازمانی، درجه بالایی از رابطه وجود دارد و همچنین، تأثیر انکار ناپذیر فناوری در چابک شدن سازمان و کارآفرینی در عرصه ورزش کشور تأیید شد.
اثر کارآفرینی سازمانی بر جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان ادارات تربیت بدنی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق تعیین اثر کارآفرینی سازمانی بر جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان ادارات تربیت بدنی استان مازندران بود که با روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و به صورت میدانی اجرا شد. جامعه تحقیق کلیه کارکنان ادارات تربیت بدنی استان مازندران ( 176 نفر) بودند. نمونه تحقیق برابر با جامعه در نظر گرفته شد (176n=). به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کارآفرینی سازمانی (OEQ)، پرسشنامه جامعه پذیری سازمانی (OSQ) و پرسشنامه تعهد سازمانی (OCQ) استفاده شد. از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری با تأکید بر نرم افزار AMOS/18 برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که کارآفرینی سازمانی با ضریب مسیر (36/0PC=) بر جامعه پذیری سازمانی و با ضریب مسیر (38/0PC=) بر تعهد سازمانی اثرگذار است. همچنین جامعه پذیری با ضریب مسیر (26/0PC=) بر تعهد سازمانی اثرگذار است. به صورت کلی کارآفرینی سازمانی نقش مهمی در تعیین جامعه پذیری و تعهد سازمانی کارکنان ادارات تربیت بدنی دارد.
تعیین روایی و پایایی نسخه ایرانی پرسشنامه نقش فناوری اطلاعات در توسعه فرصت های کارآفرینی در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع همبستگی- پیمایشی بوده و به لحاظ هدف در جمله تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش را کارآفرینان ورزشی در سراسر ایران تشکیل می دادند (300N=) که نمونه آماری با توجه به ملاک حداقل حجم نمونه لازم برای گردآوری داده ها در تحلیل عاملی انتخاب شد، بنابراین 169 نفر حجم نمونه تحقیق را تشکیل دادند. ابزار اندازه گیری داده ها پرسشنامة 28 سوالی هیستریچ و پیتر (2002) بود که روایی صوری ابزار توسط خبرگان دانشگاهی و کارآفرینان تأیید و در نهایت با استفاده از سیگمای شمارشی، روایی محتوایی آن 85/0 بدست آمد، سپس روایی سازه آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد ارزیابی قرار گرفت. پایایی ابزار به وسیله آلفای کرونباخ در شاخص خلق اندیشه کسب و کار در ورزش (0.71α=)، امکان سنجی نسبت به ایجاد کسب و کار ورزشی (0.82α=)، شروع کسب و کار جدید ورزشی (0.82α=) و ارزیابی و توسعه کسب و کار موجود ورزشی (0.89α=) محاسبه و مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده از آزمون های تحلیل عاملی تأییدی در محیط نرم افزار های آماری SPSS20و Lisrel8.50 استفاده شد. یافته های تحلیل عاملی تاییدی و مدل برازش شده تحقیق نشان داد که براساس میزان (t) همه سوالات پژوهش رابطه معناداری با عامل خود داشتند. پرسشنامه نقش فناوری اطلاعات در توسعه فرصت های کارآفرینی در ورزش از اطمینان مناسب و معتبری برخوردار است که می تواند به عنوان ابزاری مناسب برای تحقیقات مرتبط با حوزة کارآفرینی ورزشی به کار رود.
چارچوب تبیین و تدوین بیانیة مأموریت کارآفرینی در ورزش کشور از دیدگاه صاحب نظران ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین و تدوین بیانیة مأموریت کارآفرینی در ورزش کشور است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه و سپس پرسشنامة محقق ساخته (رویکرد آمیخته) استفاده شد. با توجه به عناصر تشکیل دهندة بیانیة مأموریت، پرسشنامة محقق ساخته ایجاد و پس از تأیید روایی صوری و محتوایی (توسط استادان) و پایایی (94/0=α)، بین مدیران ستادی سازمان تربیت بدنی (سازمان ورزش و جوانان)، استادان گروه مدیریت ورزشی، گرایش مدیریت کارآفرینی و مدیریت راهبردی توزیع شد. از روش های آماری توصیفی و استنباطی (بارتلت، کایزر و تحلیل عاملی) جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، مأموریت کارآفرینی در ورزش کشور با توجه به بار عاملی استخراج شده به این صورت تدوین شد: «مأموریت کارآفرینی فراهم کردن اقتصادی پویا برای ورزش، کمک به توسعة ورزش از طریق خصوصی سازی در جامعه به منظور گسترش نوآوری و ایجاد اشتغال است.» در نتیجه، تدوین بیانیة مأموریت کارآفرینی در ورزش کشور ماهیت و مفهوم فعالیت های آیندة سازمان ورزش و جوانان را با هدف ایجاد اشتغال و توسعة کارآفرینی بیان و راهبردهای مؤثری را در این راستا تعیین می کند.
بررسی ارتباط بین ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه و ایجاد کسب وکارهای کوچک و متوسط ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، تعیین ارتباط بین ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه و ایجاد کسب وکارهای کوچک و متوسط ورزشی است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه تحقیق، کسب وکارهای کوچک و متوسط ورزشی بودند (1500 شرکت) که مالکان یا مدیران آنها به عنوان نمونه تحقیق (258 نفر)، انتخاب و به روش تصادفی نمونه گیری شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه شخصیت کارآفرینانه (77/0=α) و پرسشنامه صلاحیت ایجاد کسب وکار (81/0=α) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی مناسب (ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن، دورشته ای نقطه ای، کولموگروف اسمیرنوف و رگرسیون) استفاده شد. نتایج نشان داد، شخصیت کارآفرینانه با ایجاد کسب وکار ارتباط مثبت و معناداری دارد و به جز بعد تحمل ابهام، مابقی ابعاد شخصیت کارآفرینانه با ایجاد کسب وکارهای کوچک و متوسط ورزشی ارتباط معناداری داشتند (001/0 >P). نتایج رگرسیون دومتغیره نشان داد که شخصیت کارآفرینانه حدود 20 درصد از واریانس ایجاد کسب وکار را تبیین کرد. همچنین، بین جنسیت، سن، وضعیت تأهل و سطح تحصیلات با ایجاد کسب وکار ارتباط معناداری مشاهده نشد (05/0 <P). یافته های این تحقیق، به اهمیت ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه در توفیق ایجاد کسب وکارهای کوچک و متوسط ورزشی تأکید داشت.
بررسی عوامل محیطی موثر بر روحیه کارآفرینی دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی رشته تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایش و ارتقاء رفتار کارآفرینانه به عوامل و شرایط گوناگونی از قبیل ویژگی های روانشناختی و شخصیتی افراد و عوامل محیطی و ساختاری بستگی دارد. این مقاله در نظر دارد عوامل محیطی موثر بر روحیه کارآفرینی دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی رشته تربیت بدنی را مورد بررسی قراردهد. جامعه ی آماری این مطالعه را کلیه افرادی تشکیل می دهند که طی سال های 1385 الی 1391 در مقطع کارشناسی ارشد رشته تربیت بدنی از دانشگاه پیام نور فارغ التحصیل شده اند. نمونه مورد نظر با بهره گیری از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و متناسب با حجم 203 نفر انتخاب شده اند.عوامل محیطی شامل ابعاد محیط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی،آموزشی،زیست محیطی و بین المللی توسط پرسش نامه ای محقق ساخته،و روحیه کارآفرینی توسط پرسشنامه کرد ناییج مورد سنجش قرار گرفته است. به منظور برازش الگو و مشاهده نقش عوامل محیطى بر مهارت کارآفرینی از آزمون تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر استفاده شد و داده ها با استفاده از نر م افزار آموس و همچنین(SPSS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج تحقیق نشان داد که همبستگی بالایی(73 درصد) بین عوامل محیطی و روحیه کارآفرینی دانش آموختگان وجود دارد.
بررسی تعامل بین محیط آکادمیک و صنعت ورزش ایران براساس تحلیل اسناد و ساختار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل تعامل و همکاری بین محیط آکادمیک و بخش های اجرایی ورزش کشور براساس تحلیل اسناد مربوط به همکاری این دو محیط بود. این پژوهش از نوع مطالعات تحلیل اسناد و به صورت گذشته نگر است. در این پژوهش به صورت هدفمند و دردسترس اسناد، آئین نامه ها چارت های سازمانی، مصاحبه ها، منابع آرشیو و گزارش عملکرد سازمان های ورزشی و نهادی علمی و دانشگاهی و همکاری بین این دو نهاد مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج در سه بخش جمع بندی نظر کارشناسان در منابع آرشیو، همخوانی آئین نامه، چارت سازمانی و گزارش عملکرد سازمان ها برای تعامل و گزارش 5 ساله ادارات تربیت بدنی دانشگاه ها ورزشی تحلیل شد. علاوه براین الگوی ساختاری فعلی و مطلوب جهت تعامل این دو محیط ارائه شد. نتایج نشان داد دیدگاه صاحب نظران حوزه رسانه، اساتید و مدیران مراکز علمی ورزشی در مقایسه با مدیران بخش اجرایی همگرایی بیشتری دارد. یافته ها حاکی از این بود که متناسب با اهداف تعیین شده در آئین نامه ها، واحد مناسبی در چارت های سازمانی جهت تعامل با محیط مقابل تدوین نشده و گزارش عملکردها نیز انطباق مناسبی با وظایف پست های سازمانی این مراکز نداشتند. گزارش عملکرد ادارات تربیت بدنی دانشگاه ها در ارتباط با همکاری با بخش ورزش نشان داد که کلاس مربیگری، طرح تحقیقاتی، سمینار و همایش، کارگاه آموزشی، مربیان و هیات علمی های شاغل در دو بخش، کارورزی- کار آفرینی و نشر به عنوان مهم ترین زمینه های همکاری بین این دو محیط، حجم نسبتا بالایی داشته اند اما احتمالا کیفیت آن ها مناسب نیست. به طور کلی نتایج حاکی از عدم تعامل مناسب بین محیط آکادمیک و بخش اجرایی ورزش کشور به دلایلی متعدد ساختاری و برنامه ای دارد. به نظر می رسد باید با خصوصی سازی در بخش دانشگاه و ورزش، تدوین قوانین مدون مبنی بر همکاری دو نهاد، اجرای طرح و سمینارهای تحقیقاتی مشترک و کارورزی زمینه برای تعامل هرچه بهتر این دو نهاد مهیا شود.
بررسی عوامل رفتاری مؤثر بر توسعه کارآفرینی در ورزش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی عوامل رفتاری مؤثر بر توسعه کارآفرینی در ورزش کشور و ارائه الگوی مناسب است. روش تحقیق، همبستگی است و برای جمع آوری داده ها و نظرهای صاحب نظران ورزشی از مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران باشگاه های ورزشی، مدیران ستادی سازمان ورزش، دانشجویان دکتری و اعضای هیأت علمی مدیریت ورزشی و مدیریت کارآفرینی بود. در بخش کمی، پرسشنامه مربوط به کارآفرینی شامل 15 سؤال در دو بخش عوامل رفتاری و توسعه کارآفرینی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه را ده نفر از اعضای هیأت علمی تأیید کردند (روایی سازه نیز تأیید شد) و پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ 916/0 به دست آمد. به منظور تحلیل داده ها، از رگرسیون، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی و به منظور تبیین الگو از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد. تمام تجزیه وتحلیل ها با استفاده از نرم افزار Amos و SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد براساس تحلیل رگرسیون ارتباط معناداری بین عوامل رفتاری با توسعه کارآفرینی ورزشی وجود داشت و عناصری مانند انگیزه ها و نگرش های کارآفرینانه بر توسعه کارآفرینی تأثیرگذار بود. شاخص های مدلسازی (80/0 P=،94/0 GFI=، 90/0 AGFI=، 000/0 =RMSEA) نیز از برازش خوبی برخوردار بود. در نتیجه می توان گفت که تقویت و توسعه عوامل رفتاری در توسعه کارآفرینی ورزشی کشور نقش زیادی دارد. بنابراین به نظر می رسد انگیزه ها و نگرش های افراد جامعه یکی از عواملی است که به تقویت و گسترش کارآفرینی در ورزش کشور منجر می شود و در نتیجه شاخص های رفتاری می تواند به شناسایی افرادی که فرصت های کارآفرینانه را بهتر درک می کنند، کمک کند.
ارزیابی کارآفرینی مدیران کل تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اکثر کشورهای توسعه یافته در حال انتقال از حالت بوروکراتیک به وضعیت کارآفرینی میباشند. از این روی شناسایی و پرورش ویژگیهای مربوط به کارآفرینی به خصوص در مدیران از اهمیت ویژه برخوردار است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی کارآفرینی مدیران ادارات کل تربیت بدنی ایران میباشد.این پژوهش توصیفی- پیمایشی و بصورت میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش شامل 397 نفر مدیران ادارات کل تربیتبدنی استانها و شهرستانهای کشور در سطوح مختلف سلسله مراتبی بوده که از این تعداد 169 نفر با استفاده از جدول مورگان بعنوان نمونه انتخاب گردید. برای انجام این پژوهش از یک پرسشنامه استاندارد که توسط سازمان کانادایی متنوع سازی اقتصاد غرب5(2007) منتشر شده بود و شامل 75 سوال 4 گزینهای در طیف لیکرت، استفاده شده است .یافتهها نشان میدهد؛ متغیرهای جاهطلبی(اعتماد به نفس) و استقلالطلبی مدیران تربیت بدنی بسیاربالا، متغیر مخاطرهپذیری بالا و متغیرهای رهبری، انگیزش و پایداری کمتر از حد متوسط است. شاخص کارآفرینی به مفهوم کلی در در بین مدیران ادارات کل تربیت بدنی به مقدار 58/2 کمی بیش ازحد متوسط (5/2) است، که حاکی از استقرار وضعیت متوسطی از کارآفرینی است. بنابراین برای اعتلای کارآفرینی، پرورش ویژگیهای شخصیتی مدیران ضرورت دارد.
طراحی مدل کارآفرینی پایدار در ورزش با استفاده از نظریه برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هموار کند، مهم و باارزش است. هدف مقاله حاضر طراحی مدل کارآفرینی پایدار براساس رویکرد نظام مند اشتراوس و کوبین (1989) است. روش تحقیق تحلیلی است و بدین منظور از روش شناسی کیفی استفاده شد. راهبرد تحقیق، استفاده از نظریه برخاسته از داده ها بود. مشارکت کنندگان در تحقیق 24 نفر شامل استادان مدیریت ورزشی، مدیریت کارآفرینی و کارآفرینان ورزشی و راهبرد نمونه گیری در بخش کیفی انتخاب موارد حاد و شاخص بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که نگرش و ذهنیت کارآفرینانه افراد با در نظر گرفتن نهادهای درگیر و محیط نهادی می تواند بر فرایند کارآفرینی پایدار ورزشی اثرگذار باشد تا نتایج حاصل از آن در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیط نهادی جامعه ورزش را به سمت و سوی توسعه پایدار هدایت کند. به نظر می رسد راهبردهای حاصل از مدل از جمله سیاست های حمایتی از طرف دولت، تشویق رسانه ها از کارآفرینی در ورزش و آموزش صحیح مهارت های کاربردی و کارآفرینانه بتواند به کارآفرینی و استمرار کسب وکارها و به نتیجه رسیدن اهداف اجتماعی و نهادی به کشور و جامعه ورزش کمک کند.
تاثیر سبک های رهبری بر کارآفرینی سازمانی در اداره کل تربیت بدنی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر سبک های رهبری بر کارآفرینی سازمانی در اداره کل تربیت بدنی استان تهران می باشد. بدین منظور، 34 نفر از مدیران ورزشی، پرسشنامه ها ی سبک های رهبری باس و آولیو، کارآفرینی سازمانی صمدآقایی (1378) و پرسشنامه مشخصات فردی را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین سبک رهبری تحول گرا و کارآفرینی سازمانی همبستگی مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین بین سبک های رهبری عمل گرا و عدم مداخله با کارآفرینی سازمانی در اداره کل تربیت بدنی استان تهران همبستگی منفی و معنا داری وجود دارد. نتایج تحیل رگرسیونی داده ها نیز نشان داد که تغییرات متغیر کارآفرینی سازمانی به اندازه 7/57 درصد از متغیر سبک های رهبری تاثیر پذیرفته است. با توجه به یافته های تحقیق، سبک رهبری غالب در اداره کل تربیت بدنی استان تهران (سبک رهبری عمل گرا)، هم راستا با شرایط کارآفرینی سازمانی نیست. لذا بکارگیری سبک های رهبری موثر (سبک رهبری تحول گرا)، احتمالاً کارآفرینی سازمانی را در اداره کل تربیت بدنی استان تهران رشد و توسعه خواهد داد.
برآورد سهم نسبی کارآفرینی از شیوه مدیریت مشارکتی از دیدگاه کارکنان اداره کل تربیت بدنی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، برآورد سهم نسبی کارآفرینی از شیوه مدیریت مشارکتی از دیدگاه کارکنان اداره کل تربیت بدنی استان یزد است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان رسمی و قراردادی و پیمانی اداره کل تربیت بدنی استان یزد بود که تعداد آن ها بر اساس اطلاعات کارگزینی این اداره در سال 1389، 144 نفر اعلام شد. با توجه به جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 104 نفر برآورد شد و سرانجام، 93 پرسشنامه از این نمونه آماری دریافت شد. این پژوهش از نوع همبستگی است و به شیوه پیمایشی اجرا شده است. برای اندازه گیری از دو پرسشنامه محقق ساخته مدیریت مشارکتی و کارآفرینی استفاده شده است که پایایی این دو پرسشنامه به ترتیب 91/0 و 85/0 به دست آمد و توسط مشخصات تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد بین مدیریت مشارکتی و کارآفرینی رابطه معنی-داری وجود دارد (05/0 p 60/0=r). همچنین طبق نتایج، مدیریت مشارکتی تمامی مؤلفه های کارآفرینی را تحت تأثیر قرار می دهد (001/0 (p. بین رابطه میان مدیریت مشارکتی با کارآفرینی بر حسب جنسیت، مدرک تحصیلی و وضعیت استخدام تفاوت معنی داری وجود دارد و در خصوص سابقه خدمت به جز طبقه 11- 15 سال در بقیه طبقات، سابقه خدمتی همبستگی بین دو متغیر معنی دار است.
رابطه بین عوامل کارآفرینی سازمانی و توانمندسازی روان شناختی در اساتید تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طح کار آفرینی در رشته تربیت بدنی موثر باشد. از این رو، این پژوهش به بررسیارتباط بین عوامل روان شناختی توانمند سازی و کار آفرینی سازمانی منتخبی از اساتید رشته تربیت بدنی شرکت کننده در دومین همایش ملی توسعه علمی والیبال اراک 1388 پرداخته است. عوامل روان شناختی توانمند سازی مورد بررسی در این پژوهش شامل: احساس معنا دار بودن، احساس شایستگی، احساس خودتعیینی، احساس تاثیر و احساس اعتماد می باشد. 53 نفر (32 نفر مرد و 21 نفر زن) از اساتید تربیت بدنی شرکت کننده در همایش، به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بوده که برای جمع آوری داده های عوامل روان شناختی توانمند سازی، از پرسش نامه 18 سوالی سنجش توانمندی روان شناختی اسپریتزر (ضریب پایایی 88/0) و جهت سنجش کار آفرینی سازمانی، از پرسش نامه صمد آقایی (ضریب پایایی 85/0) استفاده گردید. همچنین جهتبررسی ارتباط بین عوامل توانمند سازی روان شناختی و کار آفرینی سازمانی، از آزمون آماریضریبهمبستگیپیرسون استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد بین چهار عامل روان شناختی توانمند سازی (احساس معنی دار بودن، احساس شایستگی، احساس خود تعیینی و احساس تاثیر) با کار آفرینی سازمانیرابطه مستقیم ومعنا داری وجود ندارد؛ اما بین احساس اعتماد و کارآفرینی سازمانی، رابطه معنا داری مشاهده گردید؛ بنابراین ممکن است از جمله موانع در دانشگاه ها، ناشناخته بودن مفهوم کار آفرینی و عدم توسعه آن در سطح محیط های سازمانی دانشگاه باشد.
اولویت بندی موانع کارآفرینی از نظر دانشجویان تربیت بدنی با استفاده از روش TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش فارغ التحصیلان دانشگاهی در طی سال های اخیر و تمایل آنها برای ورود به بازار کار، بعضا مشکلاتی بر سر راه این دانشجویان دیده شده و یا از طریق آنها گزارش می شود. در همین راستا این مطالعه برای بررسی موانع تجربه شده برای ورود به بازار کار توسط دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه شهید چمران اهواز طراحی شد. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشکده تربیت بدنی این دانشگاه بود(263 نفر) که بر اساس جدول مورگان 155 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته موانع کارآفرینی جمع آوری شد، روایی صوری و محتوایی پرسشنامه نیز با نظرخواهی از اساتید کارآفرینی و مدیریت ورزشی مورد تایید قرارگرفت. پایایی درونی از طریق آلفای کرونباخ 81/0 محاسبه شد کفایت حجم نمونه نیز از طریق شاخص 78/0KMO= گزارش شد. سپس اطلاعات جع آوری شده از پرسشنامه ها با استفاده از روش تحلیلی تاپسیس مورد بررسی قرار گرفت. همچنین از آزمون یو من ویتنی نیز برای بررسی اختلاف نظر بین دانشجویان پسر و دختر در خصوص موانع کارآفرینی استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که بیشترین وزن از نظر دانشجویان به موانع آموزشی و سپس فردی اختصاص یافت. محتوای درسی دانشجویان در دوره تحصیلی و روش تدریس از مهم ترین عواملی بودند که در تحقیق حاضر شناسایی شد. ترس از دست دادن سرمایه اندک خود و نداشتن اعتماد به نفس و عدم احساس حمایت از دانشجویان کارآفرین از دیگر عوامل هستند. به نظر می رسد طراحی دوباره و هدفمند محتوای آموزشی و حمایت ملموس از دانشجویان باعث ترغیب دانشجویان به سمت کارآفرینی خواهد شد.