فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶٬۰۲۴ مورد.
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
139 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف: وجود کودک معلول و مراقبت از آنها، در هر خانواده، سلامت روان اعضاء خانواده، به ویژه مادران را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش، بررسی اثر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول است.
روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای فرزند معلول مرکز بهزیستی شهرستان نور در سال 1400 می باشد. نمونه آماری بر اساس طرح پژوهش 30 نفر در نظر گرفته شد که بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل و پیلوا و کورتونا (1980)، خودانتقادی تامسون و زورف (2004)، افکار خودآیند منفی کندال و هولون (1980) استفاده شد. جلسات مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس پروتکل 8 جلسه ای باونز و مارلات (2011) اجرا شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش احساس تنهایی در مادران دارای فرزند معلول به میزان 55/0، بر کاهش خودانتقادی به میزان 23/0 و بر کاهش افکار خودآیند منفی در مادران فرزند معلول به میزان 35/0 تاثیر دارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده آن است که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول شد، لذا می توان گفت، به منظور کاهش احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی از آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای مادران دارای فرزند معلول می توان بهره مند شد.
تدوین الگوی مشاوره ای بر اساس آموزه های اسلامی صبر و بخشش بر مدیریت هیجانات زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
339 - 361
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مشاوره ای صبر و بخشش براساس آموزه های اسلامی بر مدیریت هیجانات زوجین انجام شد. روش پژوهش به صورت کیفی و از نوع تحلیل مضمون با استراتژی تحلیل مضمون براون و کلارک (2006) بود. جامعه آماری شامل منابع مکتوب ازجمله قرآن، نهج البلاغه، اصول کافی و سایر منابع و مقالات مرتبط بودند. پیرامون موضوع صبر و بخشش 6 مضمون اصلی و 13 زیر درونمایه شناسایی شد. مضمون های صبر شامل: عوامل فردی(ارتقاء صفات مثبت، مدیریت احساسات و هیجانات منفی)؛ عوامل بین فردی(مدیریت مسائل جنسی، مدیریت اختلافات)؛ رویارویی با انواع فقدان ها (مدیریت بحران ها، مدیریت مسائل اقتصادی)؛ عوامل معنوی(برخورداری از شفابخشی صبر، برخورداری از آثار معنوی صبر)؛ راهبردها (توجه به وعده های پروردگار مهربان، الگو گیری) بود. مضمون بخشش شامل: آثار بخشش(فردی، اجتماعی و معنوی) بود.
تدوین مدل علی ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن بر اساس سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی در زنان متقاضی جراحی بینی: نقش میانجی همنوایی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
205 - 244
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علّی ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن بر اساس سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی در زنان متقاضی جراحی بینی: نقش میانجی همنوایی اجتماعی است. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان متقاضی جراحی بینی مراجعه کننده به پزشکان متخصص جراحی زیبایی و بینی مراجعه کننده به کلینیک های تاپ کلینیک، کلینیک دکتر نجف بیگی، کلینیک تهران بیوتی و کلینیک طراح طب واقع در مناطق 1 و 2 تهران، در پاییز و زمستان سال 1401 تشکیل دادند. برای نمونه پژوهش، سیصد نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن، سرمایه روان شناختی لوتانز، بهزیستی معنوی و پرسشنامه همنوایی ال-72 است. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و Amos 24 استفاده شد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد مدل علّی ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن بر اساس سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی در زنان متقاضی جراحی بینی با میانجی گری همنوایی اجتماعی با داده ها نیکویی برازش مطلوبی دارد؛ همچنین نتایج نشان داد همنوایی اجتماعی به صورت منفی و معنی داری اثر سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی بر ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن در زنان متقاضی جراحی بینی را میانجی گری می کند.
تأثیر پدیده صخره شیشه ای بر شکل گیری انسداد سازمانی و سکوت سازمانی با نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده (مورد مطالعه: کارکنان زن دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
271 - 292
حوزه های تخصصی:
عدم پیشرفت شغلی زنان در سازمان ها می تواند منجر به پیامدهای منفی متعددی مانند انسداد سازمانی، سکوت سازمانی و نظایر آن شود. این عدم پیشرفت شغلی زنان در سازمان ها، به پدیده صخره شیشه ای معروف است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پدیده صخره شیشه ای بر شکل گیری انسداد سازمانی و سکوت سازمانی با نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده بود. نوع تحقیق، توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل کارکنان زن دانشگاه تهران به تعداد 412 نفر بود که 204 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از چهار پرسشنامه صخره شیشه ای، سکوت سازمانی، انسداد سازمانی و حمایت سازمانی استفاده شد. روایی پرسشنامه ها به صورت صوری، سازه، همگرا و واگرا بررسی شد. از طریق ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه صخره شیشه ای 89/0، سکوت سازمانی 85/0، انسداد سازمانی 72/0 و حمایت سازمانی ادراک شده 77/0 برآورد شد. نتایج نشان داد میانگین صخره شیشه ای، انسداد سازمانی و سکوت سازمانی، بالاتر از حد متوسط و میانگین حمایت سازمانی، پایین تر از حد متوسط بود. طبق نتایج، صخره شیشه ای روی انسداد سازمانی و سکوت سازمانی، تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین حمایت سازمانی ادراک شده روی سکوت سازمانی و انسداد سازمانی، تأثیر منفی و معنادار دارد. به علاوه نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده در تأثیر صخره شیشه ای روی انسداد سازمانی و سکوت سازمانی تأیید شد.
رابطه بین سبک های تفکر و حل مسئله با رضایت زناشویی در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
59 - 73
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های تفکر و حل مسئله با رضایت زناشویی در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر بود. جامعه ی آماری تمامی زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر در شهر یزد بود. نمونه پژوهش ۱۵۰ نفر زن بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد.برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه رضایت زناشویی انریج (۱۹۸۹)، پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (۱۹۹۱) و پرسشنامه سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (۱۹۹۶) استفاده شد. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه هم زمان تجزیه وتحلیل شدند. نتایج یافته ها نشان داد که بین رضایت زناشویی با سبک های تفکر قانون گذار، اجرایی، سلسله مراتبی، آنارشی ، جزئی نگر، درون نگر، برون نگر و نیز سبک حل مسئله کارآمد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین رضایت زناشویی با سبک قضاوتی ، سبک الیگارشی و حل مسئله ناکارآمد همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. و بین رضایت زناشویی با سبک های تفکر مونارشی، کلی نگر، آزاداندیش و محافظه کار همبستگی معنی داری وجود ندارد. هم چنین نتایج نشان داد که سبک های تفکر قانون گذار، سلسله مراتبی، جزئی نگر، درون نگر و سبک های حل مسأله کارآمد و ناکارآمد توانسته اند ۹/۵۶ درصد از واریانس رضایت زناشویی را پیش بینی کنند(۰۰۱/۰p<). وسایر متغیرها توان پیش بینی رضایت زناشویی را نداشتند. بنابراین برخی از سبک های تفکر وسبک های حل مسئله در زنانی که مورد بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسران خود قرارگرفته اند می توانند با بهره گیری از زمینه های فرهنگی و اجتماعی مناسب موجب افزایش رضایت زناشویی شوند.
رابطه سبک زندگی و نگرش به نقش مادرانه پژوهشی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
53 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف: زنانگی و نقش مادری به عنوان یک ساختار نقشی جنسیتی بیش از همه در نگرش به مادری تجلی می یابد و این نگرش به مادری می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی باشد. از دیگر سو، در پرتو تحولاتی که در سده اخیر در جهان و ایران رخ داده، بسیاری از مولفه های سبک زندگی، به ویژه در میان زنان، در معرض تغییر قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناسانه تأثیر سبک زندگی بر نگرش به نقش مادری از زنان شهر رشت انجام شده است.
روش و مواد : روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمام زنان متآهل دارای فرزند ساکن شهر رشت در سال 1400 است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و با حجم نمونه 384 نفر جمع آوری داده انجام گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، متناسب با سطح سنجش متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. با توجه به هدف و فرضیه های پژوهش، نگرش به مادری و سبک زندگی زنان با نظریات بوردیو، گیدنز، مانهایم و نیز برخی روایت های فمنیستی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: با توجه به آزمون فرضیه ها بین سبک زندگی و نگرش به مادری رابطه معنادار وجود دارد. بدین صورت که با مدرن شدن سبک زندگی، نگرش به نقش مادری در زنان نیز مدرن می شود و این مسئله در کلیه جنبه های سبک زندگی نظیر مدیریت بدن، سبک خرید، مصرف فرهنگی و اوقات فراغت به چشم می خورد .
با توجه به میانگین شاخص های پژوهش، نگرش به مادری در زنان نه سنتی است و نه مدرن بلکه بینابین؛ اما نزدیک به مدرن است؛ سبک زندگی زنان نیز در وضعیت مشابه قرار دارد و در محدوده بینابین (سنتی- مدرن) است. تحلیل مسیر نشان از آن دارد که مصرف فرهنگی بیشترین اثر مستقیم را بر نگرش به مادری دارد. همچنین مدیریت بدن و پایگاه اقتصادی و اجتماعی دارای اثرات مستقیم و غیرمستقیم و اوقات فراغت دارای اثر غیرمستقیم بر نگرش به مادری است.
کاوش کیفیت مقصد در میان ذهنیت زنان حاشیه نشین مهاجر شهر یزد، یک مطالعه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
97 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف: تغییر همیشه اصل اساسی زندگی بشر بوده است. قلب جامعه مدرن، تغییر و ارتباط است. فرایند توسعه، تغییر در مبدأها و مقاصد را تسهیل کرده است. مهاجرت یکی از پیامدهای اصلی این وضعیت است. دراین میان، زنان در سال های اخیر هر چه بیشتر به گردونه مهاجرت وارد شده اند و مهاجرت ها سمت و سوی زنانه به خود گرفته است. نظریه های کلاسیک رابطه ای خطی از دافعه تا جاذبه را ترسیم می کردند ؛ اما به نظر می رسد ارزیابی از مقصد و زندگی از دید یک زن مهاجر، پیچیدگی های خاص خود را دارا است. درواقع هدف پژوهش حاضر واکاوی این فرآیند بوده است.روش: با استفاده از روش نظریه زمینه ای سیستماتیک، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته است.یافته ها: بر پایه یافته های پژوهش؛ 384 مفهوم، 77 مقوله فرعی، 14 مقوله اصلی و در نهایت مقوله مرکزی دل ربایی مقصد استخراج گردید. به طورکلی نتایج نشان داد که زندگی در شهرهای کوچک و در حال توسعه مطلوبیت بیشتری برای زنان مهاجر دارد. آنها در این شهرها مطلوبیت بیشتری به لحاظ شغلی، حفظ امنیت و ... پیدا می کنند. فرآیندی که در شهرهای بزرگ تا حد زیادی رنگ می بازد و مطلوبیت خود را از دست می دهد؛ اما این ارزیابی هیچوقت دائمی نیست و زن مهاجر به طور پیوسته در مورد واقعیت های زندگی خود بازاندیشی می کند. در نتیجه با توجه به این امر که تصمیم به مهاجرت بر اساس هزینه-فایده بوده و هیچ بستری دارای مطلوبیت کامل نیست، برای دستیابی به درک عمیق و دیدی وسیع تر در حوزه مهاجرت زنان به ویژه شرایط زندگی در مقصد و میزان مطلوبیت یا آسیب حاصل از مهاجرت برای زنان، تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است.
جنبه های چند بعدی فرآیند تغییر دین از تجربه زنان مسیحی شده ایرانی پناهجو در اسکی شهیر/ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
113 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف: مقاله پیشرو بر آن است تا با رویکردی کیفی و با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با زنان تغییر دین داده پناهجوی ایرانی نگاهی دوباره به نظریه های تغییر دین داشته باشد. این پژوهش از لحاظ روش کیفی است که در آن با استفاده از تحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته نظریه های تغییر دین را مورد نقد قرار می دهد.
روش : تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA10 انجام شده است. در نهایت با استفاده از دسته بندی های متفاوت نظریه ها مورد بررسی قرار گرفته اند.
یافته ها: بسیاری از نظریه پردازان به موضوع تغییر دین پرداخته اند. این نظریه پردازان را می توان به دو گروه کلاسیک و مدرن تقسیم کرد. آنها ایمان آورندگان را براساس نوع اعمالشان در لحظه ایمان آورندگی به گروه های منفعل و فعال تقسیم کرده اند. یکی از نظریه های کامل و طبقه بندی شده ای که به موضوع تغییر دین پرداخته است، نظریه کیلبورن و ریچاردسون است که ترکیبی از کنش های فعال و منفعل است. اما نسبت به این نظریه و نظریه های پیشین نقدهایی وجود دارد که در این پژوهش با کمک مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای که با 27 زن پناهجوی ایرانی مسیحی شده انجام شد، نگاه دوگانه فعال- منفعل مورد نقد قرار گرفته است. هر دو کنش فعال و منفعل این زنان مربوط به لحظه اولیه تغییر دین یا در روند مسیحی شدن اتفاق افتاده است. در نتیجه، یافته ها نشان می دهند که 1. تغییر دین یک فرایند همیشه پویا است. 2. تغییر دین می تواند در برخی جهات فعال و در برخی بخش ها به طور همزمان منفعل باشد و این سیالیت برای همیشه حتی پس از انتخاب دین جدید رخ خواهد داد. 3. تغییر دین به صورت فعال و منفعل انواع مختلفی دارد که با توجه به شرایط هر مورد می تواند ترکیبی از هر کدام باشد.
نگرش به هویت مادری و قصد فرزندآوری: مطالعه ای در میان زنان دارای حداقل یک فرزند مناطق شهری شهرستان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
245 - 270
حوزه های تخصصی:
مادر شدن جنبه مهمی از زندگی زنان است که با دو کارکرد مهم زایش و پرورش فرزند، نمود پیدا می کند. با ظهور مدرنیته، مادرشدن و مادری کردن به عنوان نقش اصلی زنان مورد پرسش و بازتعریف قرار گرفته است. بررسی نگرش به هویت مادری در ارتباط با تمایلات فرزندآوری زنان می تواند در شناخت تحولات باروری در ایران کمک کننده باشد. در این راستا 385 نفر از زنان 18-44 سال دارای حداقل یک فرزند ساکن در مناطق شهری کاشان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بیانگر میانگین 2/2 فرزند قصد شده در زنان مطالعه است. میانگین نمره نگرش به هویت مادری پاسخگویان، بالاتر از میانگین مورد انتظار است. این موضوع بیانگر آن است که هنوز هویت مادری برای بخش قابل توجهی از زنان در اولویت و اهمیت قرار دارد. نتایج تحلیل چند متغیره بیانگر آن است که با کنترل همه متغیرها، متغیر نگرش به هویت مادری به صورت مثبت و نگرش به برابر طلبی جنسیتی و تحصیلات به صورت منفی بر قصد فرزندآوری زنان تأثیرگذار هستند. از سوی دیگر نتایج تحلیل مسیر بیانگر نقش میانجی و واسطه ای نگرش به هویت مادری در ارتباط با تأثیرگذاری متغیرهای برابرطلبی جنسیتی و تحصیلات بر قصد فرزندآوری زنان است. با توجه به تغییراتی که در مولفه های گفته شده در حال وقوع است، پیشنهاد می شود سیاست گذاران گسترش تسهیلات و برنامه های حمایتی که منجر به کاهش تعارض بین مؤلفه های توانمندی و استقلال زنان با هویت مادری می گردند را در سیاست های جدید جمعیتی در نظر بگیرند.
رابطه بین بیش حمایت گری مادر در فرهنگ ایرانی و باورهای اضطرابی مادر با اضطراب کودک: نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
33 - 47
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین بیش حمایت گری مادر در فرهنگ ایرانی و باورهای اضطرابی مادر با اضطراب کودک و نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی مادر بود. جامعه آماری، تمامی مادران دارای کودکان 2 الی 8 ساله ساکن تبریز و ارومیه در سال 1400 و 1401 بود که به مرکز مشاوره آرامش اندیشه تبریز و آرامش ارومیه مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 225نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جهت گردآوری داده ها از مقیاس رابطه مادر کودک راس (1961)، مقیاس اضطراب پیش دبستانی اسپنس و همکاران (2001)، پرسشنامه باورهای اضطرابی فرانسیس و چوربیتا (2010) و مقیاس عواطف مثبت و منفی واتسون و همکاران (1998)، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS-24 وAmos- 24 استفاده شد. نتایج نشان داد باورهای اضطرابی، عاطفه مثبت و منفی مادر با اضطراب کودک رابطه معنی داری دارد و بین بیش حمایت گری مادران و باورهای اضطرابی مادر با اضطراب کودک با نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی مادر رابطه معنی دار وجود دارد (001/0>p). هم چنین مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. با توجه به نتایج به دست آمده ویژگی های روان شناختی مادران در فرهنگ ایرانی و سبک های تربیتی مبتنی بر فرهنگ بر اضطراب کودک تاثیر گذار است.
شناسایی نقش والدین در سازگاری دختران جوان با طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط خانواده قبل و بعد از طلاق والدین به عنوان عامل مهمی در سازگاری فرزندان در نظر گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش والدین در سازگاری فرزندان با طلاق انجام شد. این پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون (تماتیک) به انجام رسید. نمونه پژوهش از بین فرزندان طلاق دختر ساکن تهران در سال 1401که بین 20 تا30 سال داشتند و حداقل 5 سال از طلاق والدینشان گذشته بود. مشارکت کنندگان بر مبنای منطق نمونه گیری هدفمند از بین مراجعان واجد شرایط انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 12مشارکت کننده از طریق پرسشنامه سازگاری بل فرم بزرگسالان انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه موردمطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل یافته ها از طریق روش تحلیل مضمون براون و کلارک منجر به شناسایی 3 مضمون اصلی و 16 مضمون فرعی گردید. مضامین اصلی شامل «ایفای نقش کارآمد والدینی بعد از طلاق»، «تغییر نگرش والدین نسبت به طلاق» و «تدارک محیط بدون تنش بعد از طلاق» است. براین اساس نتایج پژوهش حاضر می تواند به والدین دغدغه مند نسبت به نقش خود در جهت سازگاری دختران جوانشان با طلاق آگاهی و بینش برساند و راهگشا باشد.
ملاک های توافق مالی زوجین هر دو شاغل و بررسی نقش آن بر روابط زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
311 - 337
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر بررسی ملاک های توافق و سازگاری زوجین هر دو شاغل پیرامون مسائل اقتصادی و نقش آن بر ابعاد مختلف روابط زناشویی است.روش: این مطالعه کیفی بود. مشارکت کنندگان پژوهش 12 زوج شاغل، با روش نمونه گیری هدفمند ملاکی و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. داده های این پژوهش با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش روش اشتراوس و کوربین استفاده شده است. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها شامل 2 کد انتخابی(ملاک های توافق مالی زوجین موفق و نقش توافق مالی بر ابعاد مختلف روابط زناشویی)، 10 کد محوری(اعتماد متقابل به یکدیگر، مدیریت یکی از زوجین بر امور مالی، برقراری تعاملات سازنده قبل و بعد از ازدواج، برقراری تعادل میان درآمد و هزینه ها، عدالت زناشویی، حفظ حریم های خصوصی و اقتصادی در ارتباط با اطرافیان، ایجاد سازگاری زناشویی، بهبود رضایت زناشویی، بهبود کیفیت روابط زناشویی و برقراری تعاملات مفید و پایدار) و 28 کد باز بود. نتبجه گیری: نتایج به دست آمده بینشی از ملاک های توافق و سازش همسران در روابط را ارائه می کند و اهمیت نقش های بر عهده گرفته شده در حوزه های مختلف مدیریت مالی را نشان می دهد. واژگان کلیدی: توافق مالی، رضایت زناشویی، نظریه داده بنیاد، زوجبن هر دو شاغل
نقش پایبندی مادر به تعالیم دینی بر سلامت معنوی فرزندان با نگاهی به فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
49 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پایبندی مادر به تعالیم دینی بر سلامت معنوی فرزندان با نگاهی به فرهنگ ایرانی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی متون تعالیم دینی می باشد. نمونه پژوهش تعالیم دینی مادر در مورد سلامت معنوی فرزندان بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات ، متون و منابع مرتبط با موضوع، از روش کتابخانه ای استفاده شد. سپس به تحلیل اطلاعات و داده ها پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد: مادران برای تربیت دینی و سلامت معنوی فرزندان خود، باید به تعالیم دینی پایبندی داشته باشند. هم چنین خانواده در فرهنگ ایرانی، پایه و ستون اصلی جامعه است و برای جامعه ایرانی واحدی بسیار ارزشمند محسوب می شود. در خانواده های با نگرش مذهبی، نگرش فرزندان بر پایه اعتقادات مذهبی شکل گرفته و این اعتقادات سبب شکل گیری شخصیت دینی در فرزندان شده و به بروز رفتارهای مثبت از سوی آن ها می شود. پایبندی مادر به تعالیم دینی شامل آداب شیر دادن به نوزاد، نماز خواندن و روزه گرفتن، تشویق مادر، اخلاق و تقوا، دعا و توکل، عفت و حیا وخودسازی می باشد. این تعالیم دینی به طور مستقیم و غیرمستقیم از دوران کودکی بر سلامت معنوی فرزندان اثر می گذارد و باعث شکل گیری شخصیت معنوی آن ها می شود.
پیش بینی تحمل پریشانی در سالمندان بر اساس حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با نقش میانجی ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
283 - 310
حوزه های تخصصی:
سالمندان به دلیل پریشانی های روانشناختی و احساسات منفی در این دوره از قبیل احساس شکست در تلاطم ها، استرس ها و فشارهای زندگی، دچار چالش های بیشتری م ی شوند در نتیج ه این ادراک بالاتر اس ترس، موجب پایین آمدن کیفیت و روابط زندگی آن ها خواهد شد. از این رو پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی تحمل پریشانی در سالمندان بر اساس حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با نقش میانجی ذهن آگاهی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که در قالب تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر سالمندان شهر تهران در بازه سنی ۶۵ تا ۸۰ سال بودند که 3۰0 نفر از آنان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مقیاس مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (198۸)، پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، مقیاس ذهن آگاهی براون و ریان(2003) و پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی گامز و همکاران (2011) بود. داده های حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر برای بررسی نقش میانجی، با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج حاکی از این بود که مدل تدوین تحمل پریشانی در سالمندان درمجموع از برازش قابل قبولی برخوردار است. این موضوع نشان می دهد که متغیرهای حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با تحمل پریشانی به صورت مستقیم ارتباط دارند. رابطه ذهن آگاهی با تحمل پریشانی به طور مستقیم معنادار بوده و همچنین اثر غیرمستقیم حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با تحمل پریشانی با میانجی گری ذهن آگاهی معنادار است (05/0>P). نتایج حاکی از آن است که حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با نقش میانجی ذهن آگاهی در تحمل پریشانی سالمندان بسیار مهم و تأثیرگذار است.
بررسی طلاق از منظر شاخص های کلان اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
69 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف: طلاق یک پدیده اجتماعی است که می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد. هر یک از این عوامل که خود می توانند از حوزه های مختلفی نشأت بگیرند، بسته به سطح و عمق تأثیر می توانند در گسترش یا کنترل این پدیده اجتماعی سهیم باشند. عوامل اقتصادی - به ویژه در کشور ما به دلیل نوسانات شدید در دوره های کوتاه - را می توان یکی از دلایل مهم این پدیده دانست. با توجه به تاثیر عوامل اقتصادی بر طلاق و نقش دولت در راستای سیاست گذاری مناسب، نوشتار حاضر قصد دارد با هدف شناسایی میزان تاثیر متغیرهای اقتصادی بر طلاق به ازای هر هزار نفر در کشور به این پرسش که کدام متغیرهای اقتصادی بیشترین تاثیر را برنرخ طلاق دارند؟ پاسخ دهد.روش : از این رو با مرور ادبیات پژوهش چهار متغیر تورم، تولید ناخالص داخلی (GDP)، ضریب جینی و نرخ بیکاری انتخاب و به دلیل ماهیت داده ها از روش آماری ARDL برای برازش ضرایب متغیرها و تعیین معنی داری استفاده شده است.یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده متغیرهای کلان بیکاری و تولید ناخالص داخلی دارای اثر بلند مدت و مثبت بر طلاق به ازای هر هزار نفر جمعیت بوده؛ اما تورم و ضریب جینی به شرط حضور دو متغیر قبلی، اثر معناداری بر متغیر وابسته نداشته اند. در بیان علت عدم معناداری داری این متغیرها می توان عنوان کرد که رفتار هر یک متغیرهای استفاده شده در این پژوهش به تنهایی یا همراه با متغیرهای دیگر در الگو متفاوت است. به عبارت دیگر دو متغیر ضریب جینی و تورم در کنار دو متغیر دیگر الگو یعنی بیکاری و تولید ناخالص داخلی بی معنی هستند. با توجه به یافته های این پژوهش، به نظر می رسد که سیاست های اقتصادی که منجر به کاهش بیکاری و افزایش تولید ناخالص داخلی می شوند، می توانند به طور غیرمستقیم به کاهش طلاق در جامعه کمک کنند.
پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی در زوجین راضی از زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازگاری و رضایت در زندگی زناشویی نقش اساسی در سلامت جسمی و روانی زوجین دارد و زمینه رشد را برای همه اعضای خانواده فراهم می آورد. این پژوهش با هدف شناسایی پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی در زوجین راضی از زندگی، با روش کیفی و با استفاده از رهیافت داده بنیاد بر اساس الگوی اشتراوس و کوربین انجام شد. بدین منظور از زوجین تهرانی دارای حداقل یک فرزند 14 نفر(زن و مرد) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و تا حصول اشباع نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل مصاحبه ها به شناسایی 73کد باز، 15کد انتخابی و 3 کد محوری منتهی شد. شرایط علی عبارت بود از خانواده اصلی و آموزه های فرهنگی-اجتماعی. ویژگی های مطلوب شخصیتی، یادگیری از تجارب بین نسلی و بین فردی، شکل دهی سیستم زوجی، سیستم والدگری مطلوب و ارتباط با خانواده اصلی به عنوان شرایط مداخله گر بدست آمدند. راهبردهای مورد استفاده زوج ها عبارت بود از منش جبران، استفاده از منابع حمایتی، انطباق پذیری با رابطه، حمایت گری منطقی و برخورد منطقی. در نهایت، رضایتمندی شخصی، رضایتمندی زوجی، رضایتمندی والدگری و رضایتمندی خانوادگی به عنوان پیامدهای سازگاری زناشویی شناسایی شدند. با توجه به نتایج بدست آمده، یافته های این پژوهش می تواند در ارائه اطلاعات، آموزش به زوجین و مداخلات مشاوره ای جهت افزایش سازگاری و رضایت زوجین موثر واقع شود.
بررسی مدل ساختاری رابطه ی بین میزان استفاده از تکنولوژی های ارتباطی و خشونت نوجوانان دختر استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
19 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف: همزمان با پیچیده تر شدن جوامع امروزی، رسانه های ارتباطی نیز پیچیده تر گشته ، تأثیرات مختلفی بر انواع مسائل اجتماعی جوامع، از جمله انحرافات اجتماعی داشته اند. خشونت نیز به عنوان یکی از انواع انحرافات اجتماعی، از جمله مسائلی است که به دلیل وسعت تأثیرات آن، نیازمند سنجش همه جانبه بوده است؛ از اینرو در این مقاله، تأثیر تکنولوژی های ارتباطی بر آن سنجیده می شود. هدف اصلی این مقاله، مطالعه ساختاری رابطه ی بین میزان استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی و خشونت دانش آموزان دختر استان بوشهر است.روش :در این مقاله با استفاده از روش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی و از طریق ابزار پرسشنامه، رفتارهای خشونت آمیز 1049 نفر از دانش آموزان دختر استان بوشهر مورد مطالعه قرار گرفت. روش نمونه گیری نیز به صورت خوشه ای چندمرحله ای است.یافته ها:یافته های این پژوهش گویای آن است که متغیرهای تکنولوژی های ارتباطی، آشفتگی روابط خانوادگی و باورهای مذهبی با رفتارهای خشونت آمیز رابطه دارند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان می دهد که متغیر وابسته رفتارهای خشونت آمیز، مستقیماً تحت تأثیر متغیر تکنولوژیهای ارتباطی (46/0 =Beta) قرار گرفته است؛ در مجموع این متغیر، توانسته است مقدار 10 درصد از تغییرات این متغیر وابسته را توضیح دهد. بر همین اساس، در مدل مسیر، تنها متغیر تکنولوژی های ارتباطی توانسته است به شکل مستقیم تأثیر معنی داری بر روی متغیر وابسته داشته باشد و تأثیر متغیرهای آشفتگی روابط خانوادگی و باورهای مذهبی به صورت غیرمستقیم بوده است؛ همچنین بر اساس شاخص های برازش، این مدل با استفاده از آماره های RMSEAبا مقدار 042/0 و X2/DF با مقدار 88/2، از برازش خوبی برخوردار است. بر اساس نتایج این پژوهش، از بین عوامل تعیین کننده ی رفتارهای خشونت آمیز دانش آموزان دختر، نقش تکنولوژی های ارتباطی بسیار تعیین کننده است؛ پیشنهاد می شود در سطح مدارس، آموزش های لازم جهت شناخت این تکنولوژی ها و نحوه ی مواجهه با آن ها از جانب مشاوران پرورشی در اختیار دانش آموزان دختر قرار گیرد.
واکاوی تجارب زیسته زنان زندانی: از حسرت کودکی تا تداوم جرائم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 87
حوزه های تخصصی:
کودکان آسیب پذیرترین گروه های جامعه اند که تجربیات، ذهنیت و کیفیت تعاملات کودکی، وضعیت بزرگسالی آنان را رقم می زند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته کودکی زنان زندانی و تداوم آن در وضعیت فعلی آنان است. این پژوهش مطالعه ای کیفی و به روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شده است. داده های مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری نظری با 25 نفر از زنان زندانی شهر کرج، با مصاحبه عمیق گردآوری و در نهایت، داده های گردآوری شده در قالب 6 مضمون اصلی و 24 مضمون فرعی کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد تجارب ناامنی، حسرت و ناکامی، بی پناهی و عدم حمایت خانواده از جمله تجارب نامطلوب کودکی زنان زندانی است. تفسیر زنان زندانی از دوران کودکی شان به مثابه زیست جهان پرمخاطره است که در بزرگسالی با تداوم آشفتگی روانی، استرس و پرخاشگری، تداوم افعال کودکی، خلافکاری و ارتباط با شبکه های خلاف، تداوم خانواده متشنج، ناسازگاری با همسر و نبود عاطفه مادرانه تداوم می یابد. آن ها بر این باورند مانند سایر کودکان نتوانسته اند از ظرفیت هایشان استفاده کنند و توسط پدر و مادر و اطرافیان نزدیک مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند. به روایت آن ها، زندان و تخلف بزرگسالی آنان ادامه و تکرار تخلفات کودکی شان است. درنهایت ارائه آموزش های لازم از سوی سازمان های متولی از جمله رسانه های جمعی، مراکز حمایت خانواده، مشاوره و... در راستای بهبود روان، افزایش آگاهی و اصلاح عملکرد زنان زندانی پیشنهاد می شود.
ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک های درون شهری(مورد مطالعه: پارک بانوان لاله شهر نورآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
169 - 203
حوزه های تخصصی:
پارک ها و فضاهای سبز عمومی به عنوان بخشی از بافت اکولوژیک شهرها می باشند تا جایی که حیات زیست محیطی و پایداری شهرها به آنها وابسته است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک های درون شهری در شهر نورآباد لرستان می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بانوان مراجعه کننده به پارک لاله در بازه زمانی اردیبهشت ماه لغایت آذرماه سال 1401 می باشد. حجم نمونه شامل 200 نفر از بانوان می باشد که با استفاده از نرم افزار Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد و مقداری آلفای 01/0، 03/0 و 05/0 محاسبه گردید. داده ها با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 مورد واکاوی قرار گرفت. بر اساس یافته ها وضعیت پارک بانوان لاله در تمام ابعاد شش گانه ایمنی و امنیت، سلامت، کالبدی، فرهنگی و اجتماعی، محیطی بهداشتی و مبلمان، پایین تر از سطح متوسط کیفیت قرارگرفته و نامطلوب ارزیابی می شوند. همچنین یافته های تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS24، نشان دادند که بعد کالبدی- فیزیکی (86/0=β)، بیش ترین تأثیر را بر میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک بانوان لاله، دارا می باشد. پس از آن نیز متغیرهایی چون محیطی و بهداشتی (78/0=β)، مبلمان پارک (73/0=β)، ایمنی و امنیت (68/0=β)، سلامت (58/0=β ) و فرهنگی- اجتماعی (48/0=β) بیش ترین تأثیر را بر میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک بانوان لاله را دارا می باشند.
بررسی و تحلیل گفتمان اخبار خشونت خانگی در بستر رسانه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
111 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی گفتمان های ناشی از رواج اخبار خشونت خانگی در بستر رسانه های مجازی (اینستاگرام، تلگرام و واتساپ) در اجتماع است. پژوهش حاضر با روش تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است؛ نمونه پژوهش شامل 15 زن و مرد متأهل شهرستان خرم آباد بود که به روش هدفمند از بین افراد در دسترس با توجه به ملاک های رغبت برای شرکت در پژوهش، استفاده روزانه از رسانه های مجازی (حداقل 2ساعت در روز)، تحصیلات دانشگاهی و سلامت جسمانی و عقلانی در سال1400 انتخاب شدند. مصاحبه به صورت نیمه ساختاریافته و براساس محورهای نظریه لاکلا و موفه انجام شد. نتایج نشان می دهد که رواج اخبار خشونت خانگی در رسانه های مجازی، برآمدن گفتمان غالب ناامنی اجتماعی و از بین رفتن ارزش ها است؛ دال مرکزی شکل گرفته حول محور بی ثباتی و بی اعتمادی اجتماعی، قابل بحث است که با مضامین هم ارز، ساختار خود را شکل می دهد تا در نهایت هویت مخاطب حاضر در صحنه، هویتی بحران زده و تحت فشار ترسیم شود که گفتمان های حاکم بر او، به ضدیت و مخالفت با جهان بینی های ثابت و ارزشی وی می پردازند. راهبردهایی همچون، سواد رسانه ای، آگاهی از مسائل اجتماعی، افزایش تمایز یافتگی فردی و اجتماعی، استحکام پیوندهای اجتماعی و خانوادگی و کسب فلسفه مستحکم وجودی و ارزشی می تواند ساختار شکن گفتمان غالب باشد. در نتیجه می توان گفت که شناخت فرایند پیش رو و تلاش در گفتمان سازی های متقابل، متناسب با بافت فکری، فرهنگی و ارزشی جامعه ایرانی اسلامی، می تواند از گسترش آسیب های اجتماعی از جمله خشونت خانگی جلوگیری کند و سبب تحکیم ارزش های فردی و اجتماعی شود.