روابط ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با نشانه های اختلالات نقص توجه-بیش فعالی، سلوک و نافرمانی مقابله ای در کودکان دبستانی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
در پژوهش حاضر به بررسی روابط ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با اختلالات نقص توجه-بیش فعالی، سلوک و نافرمانی مقابله ای در میان کودکان دبستانی پرداخته شده است. نمونه آماری این مطالعه را 533 نفر از کودکان 11 9 ساله تشکیل می داد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانش آموزان مدارس ابتدایی ش هرستان تبریز انتخاب شده بودند. کودکان با تکمیل پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (CERQ-K-P) و والدین آن ها نیز با پر کردن فرم والد پرسشنامه فهرست رفتاری کودکان (CBCL)، در پژوهش حاضر شرکت نمودند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تعدادی از (نه همه) راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با این مشکلات رابطه دارند. برخی از راهبردها مرتبط با یک یا دو اختلال بودند، اما ملامت کردن دیگران و برنامه ریزی مجدد مثبت به عنوان راهبرد مشترک تنظیم شناختی هیجان در هر سه اختلال بود. راهبردهای دارای اثر منفی و مثبت در مورد هر یک از این اختلالات و همچنین تلویحات آسیب شناختی و درمانی این یافته ها درمورد اختلالات برونی سازی کودکان، و نقش آن ها در تبیین اختلالات نقص توجه-بیش فعالی، سلوک و نافرمانی مقابله ای در مقاله بحث شده است.Structural Relations of Cognitive Emotion Regulation Strategies with Symptoms of Attention Deficit-Hyperactivity, conduct, and Oppositional Defiant Disorders among Primary School Children
The current study scrutinizes the structural relations between cognitive emotion regulation strategies and attention deficit-hyperactivity, conduct and oppositional defiant disorders among primary school children. The sample of the study included of 533 elementary school students (aged 9-11) of Tabriz city, whom were selected through multi-stage cluster sampling method. Children and their parents participated in the study by filling out Cognitive Emotion Regulation Strategies Questionnaire (CERQ-K-P) and Child Behavior Checklist (CBCL), respectively. Data were analyzed through structural equation modeling. The results showed significant relationships between some (not all) of emotion regulation strategies with attention deficit-hyperactivity, conduct, and oppositional defiant disorders. Some of strategies were related with one or two of these problems, however “blaming others” and “positive reappraisal” were common strategies for the cognitive regulation of emotion in all three disorders. Significant negative and positive strategies of cognitive emotion regulation about externalizing disorders, as well as pathological and therapeutic implications of these findings, and the role of these strategies in explaining attention deficit-hyperactivity, conduct, and oppositional defiant disorders have been discussed in the article.