اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر کیفیت دلبستگی کودکان طلاق با دشواری در خودنظم دهی هیجانی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر کیفیت دلبستگی و تعامل والد- فرزندی کودکان طلاق با دشواری در خودنظم دهی هیجانی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دختر طلاق با دشواری در خودنظم دهی هیجانی (9 تا 12 سال) بود که در دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1401-1400 در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 26 کودک دختر طلاق با دشواری در خودنظم دهی هیجانی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 13 کودک). گروه آزمایش مداخله درمان ذهن آگاهی کودک محور را طی دو نیم ماه در 10 جلسه 65 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه نظم جویی هیجانی کودکان (گارنفسکی و همکاران ، 2007)؛ پرسشنامه دلبستگی کودکان (کاپنبرگ و هالپرن، 2006) و پرسشنامه تعامل والد- فرزندی بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی کودک محور بر کیفیت دلبستگی و تعامل والد- فرزندی کودکان طلاق با دشواری در خودنظم دهی هیجانی تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه و بودن در زمان حال می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود کیفیت دلبستگی و تعامل والد- فرزندی کودکان طلاق با دشواری در خودنظم دهی هیجانی مورد استفاده قرار گیرد.Efficacy of Child-Centered Mindfulness Therapy on the Attachment Quality in the Divorce-Engaged Children with Difficulty in the Emotional Self-Regulation
The present study was conducted to investigate the efficacy of Child-centered mindfulness therapy on the attachment quality and parent-child interaction in the divorce-engaged children with difficulty in emotional self-regulation. The research method was quasi-experimental with pretest, posttest and two-month follow-up period design. The statistical population of the present study included female divorce-engaged children engaged with difficulty in emotional self-regulation (9 to 12 years old) who studied in primary school in academic year 2021-22 in Tehran. 26 female divorce-engaged children with difficulty in emotional self-regulation were selected through purposive sampling method and randomly accommodated into experimental and control groups (each group of 13 children). The experimental group received ten sixty-five-minute sessions of Child-centered mindfulness therapy intervention during two months. The applied questionnaires in this study included Children's Emotional Regulation Questionnaire (Garnefski et.al, 2007) and Attachment Quality Questionnaire (Kappenberg, Halpern, 2007) and parent-child interaction Questionnaire (Fine, Moreland, Schwebel, 1983). The data were analyzed via SPSS23 software through mixed ANOVA method. The results showed that Child-centered mindfulness therapy has significant effect on the attachment quality and parent-child interaction of the divorce-engaged children with difficulty in emotional self-regulation (p<0.001). According to the findings of the study it can be concluded that Unified trans-diagnostic treatment can be used as an efficient method to increase attachment quality and parent-child interaction of the divorce-engaged children with difficulty in emotional self-regulation through techniques such as mindful emotions and thoughts and being in the present time.