خودمدیریتی اساس درمان دیابت تلقی شده و بر پایه ی از عوامل روانشناختی و اجتماعی قرار دارد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تجربی برازش مدلی بود که در آن روابط ساختاری بازنمایی هایی شناختی بیماری با خودمدیریتی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک با توجه به نقش واسطه ای راهبردهای خودتنظیمی مدنظر قرار گرفت. این مطالعه از نوع مطالعات همبستگی(مدل سازی معادلات ساختاری) بود که با حجم نمونه 250 نفر نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک در شهر تبریز انجام شد. ابزارهای پژوهشی شامل: پرسشنامه ادراک بیماری IPQ، مقیاس مقابله با موقعیت های استرس زا CISS، پرسش نامه استاندارد خودکارآمدی دیابت، مقیاس خودمدیریتی دیابت DSMS بود. داده ها در نرم افزار SPSS و لیزرل تجزیه و تحلیل شدند. ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (CFI=0.95 , NFI=0.97 , RMSEA=0.09). نتایج نشان داد که بازنمایی های شناختی به ترتیب با ضریب استاندارد -0.73 و -0.50 بر خودتنظیمی و خودمدیریتی در سطح p>0.05 اثر معنی دار دارند. همچنین، خودتنظیمی نیز با ضریب استاندارد 0.47 بر خودمدیریتی اثر معنی دار دارد. تصورات شناختی نوجوانان درباره بیماری از طریق مولفه های خودتنظیمی (خودکارآمدی و روش های مقابله ای) بر خودمدیریتی بیماری دیابت در نوجوانان تاثیر می گذارد. بنابراین با شناسایی و اصلاح تصورات شناختی ناکارآمد و بهبود راهبردهای خودتنظیمی نوجوانان دیابتی می توان خود مدیریتی این بیماری را بهبود بخشید.