آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی مکانیسم های دفاعی در رابطه بین اختلال های شخصیت و خودآگاهی هیجانی بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهآماری شامل مراجعین دچار اختلال شخصیت به دفتر خدمات روان درمانی و مشاوره نویسنده اول مقاله در تهران در سال 1398 و ابتدای سال 1399 بودند، که از آن میان 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های چند محوری میلون 3 (1994)، خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران ( 2002)، و سبک های دفاعی اندروز و همکاران (1993) پاسخ دادند. ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش با نمره کلی اختلال های شخصیت نشان داد خودآگاهی هیجانی به طور منفی و مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و روان آزرده به طور مثبت با نمره کل اختلال شخصیت رابطه معنی دار دارند. همچنین مکانیسم های دفاعی رشدیافته به طور معناداری رابطه بین اختلال های شخصیت و خودآگاهی هیجانی را در اختلال های شخصیت اسکیزئید، اسکیزوتایپال، نمایشی، مرزی، خودشیفته، وابسته، وسواسی جبری و دسته اختلال های شخصیت دیگر، میانجی گری می کند و رابطه مثبت با خودآگاهی هیجانی و رابطه منفی با اختلال های شخصیت دارد، به عبارت دیگر هرچه استفاده از مکانیسم های دفاعی رشدیافته کمتر باشد، خودآگاهی هیجانی پایین تر بوده و زمینه برای ظهور این اختلال های شخصیت بیشتر خواهد بود . در دو اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و وسواسی جبری میانجی گری مکانیسم های دفاعی روان آزرده نیز معنی دار بود و این سبک دفاعی رابطه مثبت با اختلال شخصیت و رابطه منفی با خودآگاهی هیجانی داشت. پژ وهش حاضر رابطه سطح پایین خودآگاهی هیجانی با ظهور اختلال های شخصیت و همچنین رابطه استفاده از مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و روان آزرده با ظهور اختلال های شخصیت را نمایان ساخته، به علاوه نشان داده است که می توان ظهور اختلال های شخصیت را براساس کاستی در خودآگاهی هیجانی تبیین نمود و مکانیسم های دفاعی را از جمله عوامل میانجی در این رابطه دانست.

تبلیغات