هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سبک فرزندپروری والدین بر شکل گیری نظام ارزشی و خود–نظم بخشی تحصیلی دانش آموزان مدارس راهنمایی با تکیه بر رویکرد اجتماعی-فرهنگی بود. به این منظور با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چهار مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. پدران و مادران پرسشنامه سبکهای فرزند پروری بامریند را تکمیل نمودند.60 خانواده مقتدر، 58 خانواده مستبد و 53 خانواده سهل گیر انتخاب شدند. فرزندان خانواده های فوق که در سال تحصیلی90-89 در دوره تحصیلی راهنمایی مشغول به تحصیل بودند پرسشنامه های زمینه ارزشهای شوارتز و خود –نظم بخشی بوفارد را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میان سبک فرزند پروری پدران و مادران در خانواده های مقتدر در مقایسه با دو سبک دیگر، همبستگی معنادار بالاتری به دست آمد ( 51/0=r، 001 /0P<). نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که فرزندان خانواده های مقتدر نسبت به دو گروه دیگر نمره ای بالاتر در ارزشهای محافظه کاری، از خود گذشتگی و خود-نظ م بخش یِ تحصیلی کسب کردند (001/0P< ). بر اساس نظریه ویگوتسکی کودک با همکاری والدین و از راه زبان، شناخت و ابزار، تفکر درباره ارزشها را از فرهنگ دریافت و درونی می کند. البته فرزندان در پذیرش ارزشها و هنجارهای اجتماعی نیز یک فرآیند میان- فردی به درون- فردی را می گذرانند، یعنی ارزشهای والدین را درونی می کنند و برای راهنمایی رفتارهای خود از آنها بهره می گیرند. والدین مقتدر با به کارگیری قواعد و انتظارات معقول دگر-نظم بخشی مناسبی فراهم می آورند، سپس فرزندان با بهره مندی از گفتار خصوصی دستورالعملهای والدین را به خود آموزش می دهند و در نهایت گفتار درونی به خود-نظم بخشی فرزندان آنها کمک می کند.