جامعه ستیزی اولیه که گاه به عنوان یک اختلال شخصیت در میان بزهکاران و گاه به عنوان جامعه ستیزی موفق در بین افراد بهنجار جامعه مطرح می شود غالباً شامل ویژگی هایی مانند خودخواه، عدم احساس همدلی و فریبکاری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل گر سیستم بازداری رفتاری (BIS) بخصوص ابعاد کنترل شده آن در رابطه بین ترس و جامعه ستیزی اولیه، در چهارچوب آخرین نسخه نظریه تجدیدنظر شده حساسیت به تقویت بوده است. برای این منظور 375 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تبریز و دانشگاه پیام نور تبریز (247 نفر دختر و 128نفر پسر) با میانگین سنی 14/22 و انحراف استاندارد 43/2 با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. شرکت نندگان پرسشنامه BIS/BAS کارور و وایت و مقیاس خودگزارشی جامعه ستیزی لونسون را تکمیل کردند. در ابتدا، از طریق تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه کارور و وایت عامل ترس از زیرمقیاس BIS استخراج گردید، سپس داده ها، از طریق تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که بین جامعه ستیزی اولیه و FFFS همبستگی منفی و معناداری وجود دارد؛ هر چند همبستگی معناداری بین جامعه ستیزی اولیه و BIS وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که اثر تعاملی (BIS×FFFS) فراتر از پ یش بینی کننده های اصلی، جام عه ستیزی اولیه را پیش بینی می کند. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ارتباط بین جامعه ستیزی اولیه و FFFS که به صورت خودکار باعث شکل گیری هجان ترس می شود تحت تأثیر ابعاد کنترل شده BIS، شامل فرایندهای شناختی و کارکردهای اجرایی می باشد.