مطالب مرتبط با کلیدواژه

ایالات متحده آمریکا


۱۰۱.

کاربست حقوق بین الملل به عنوان قدرت مولد در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا پس از یازده سپتامبر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایالات متحده آمریکا یازده سپتامبر حقوق بین الملل قدرت مولد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۲۹۷
ایالات متحده آمریکا در راستای بازیابی شأن و منزلت بین المللی خود پس از یازده سپتامبر 2001، به طرح ریزی و اجرای راهبردهایی در راستای بازتولید قدرت خود اقدام کرد و در این مسیر تلاش بسیار نمود تا هم منابع تولید قدرت خود را کارآمدتر نماید و هم منابع جدید قدرت را پی ریزی کند. بنابراین ایالات متحده در کنار قدرت اجباری، قدرت ساختاری و نهادی سعی در فعال سازی بعد جدیدی از قدرت به عنوان قدرت مولد ساخت. اما سوالی که پیش می آید آن است منبع تولید قدرت مولد ایالات متحده در عرصه بین المللی چیست؟ درراستای پاسخ به این سوال، فرضیه مقاله آن است که حقوق بین الملل مهمترین منبع تولید قدرت مولد ایالات متحده آمریکا پس از یازده سپتامبر است. در راستای فهم هرچه بیشتر این فرضیه نیز تحول مفهوم حقوق بین الملل توسل به زور در قالب تحول اصل دفاع مشروع، مداخله بشردوستانه و مسئولیت بین المللی حمایت پس ازیازده سپتامبر به عنوان مطالعه موردی در این مقاله مورد واکاوی قرار میگیرد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای در راستای اثبات این فرضیه گام برمی دارد.
۱۰۲.

تحلیل حقوقی مبانی و عوامل نقض سیستمی حقوق شهروندی در ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایالات متحده آمریکا قانون اساسی قوانین فدرال حق های مدنی حقوق شهروندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۲۹
ایالات متحده آمریکا در زمره کشورهایی است که سایر کشورها را به دلایل حقوق بشری و عدم رعایت آزادی های شهروندی تحت پایش، گزارش دهی، تحریم قرار می دهد، در حالی که وضعیت حقوق شهروندی در آمریکا علیرغم تحولات تقنینی بیش از یکصد سال اخیر از جمله قوانین حق های مدنی (1946، 1957، 1960) و قانون حق رأی (1965) همواره توأم با مجموعه ای از نقض سیستمی حقوق است. تاریخ ایجاد ایالات متحده آمریکا که با کشتار بومیان و به برده کشیدن سیاهان آغاز و به وضع قانون اساسی با بدبینی به حق مشارکت مردم و قوانین تبعیض آمیز نسبت به رنگین پوستان، زنان، فقرا، غیرمسیحیان بویژه مسلمانان از طریق قوانین متعدد انجامیده و در ادامه علیرغم لغو برخی قوانین نژادپرستانه، در الزامات و ساختار حکمرانی، مبین نقض فاحش حقوق شهروندی در ایالات متحده آمریکاست. در این مقاله با روش تحلیلی – توصیفی و با استفاده از اسناد حقوقی، قوانین، مقررات عمومی و آمار به این سوال پاسخ می دهیم که «از حیث حقوقی، مبانی و عوامل نقض حقوق شهروندی در ایالات متحده آمریکا چیست؟» عمده دلیل به ساختار متعارض و تبعیض ذاتی قانون اساسی و قوانین داخلی برمی گردد که موجب نقض سیستمی حقوق شهروندی در ایالات متحده آمریکا شده، و در عمل مانع الگوگیری از این نظام حکمرانی به جهت بحران مشروعیت ناشی از نقض حقوق بنیادین و مشروع افراد شده است.
۱۰۳.

از هژمونی تا نظم بیسمارکی و توازن فراساحلی: استراتژی کلان آمریکا درقبال روسیه پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایالات متحده آمریکا روسیه نظم بیسمارکی موازنه فراساحلی نظم هژمونیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۳۳۰
دست یابی به نظم و امنیت منطقه ای و جهانی همواره از مهم ترین اهداف قدرت های بزرگ بوده است. برای دست یابی به این منظور، رویکردها و راه بردهای مختلفی از جانب این قدرت ها در مناطق مختلف جهان در پیش گرفته می شود که از میان آن ها رویکرد هژمونیک بسیار قابل تأمل است. هژمونی یعنی نظمی که طی آن یک قدرت بزرگ به تنهایی نقش اصلی را در مناطق ایفا می کند و سعی دارد تا از این طریق روابط و مناسبات امنیتی منطقه ای را اداره و مدیریت کند، در سیاست و نظم جهانی و منطقه ای ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد در مناطق پساشوروی بسیار مهم و تعیین کننده بوده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای، ضمن مفهوم سازی نظم هژمونیک و مؤلفه های آن، می خواهد به این پرسش بپردازد که ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد چگونه از طریق هژمونیک روابط و مناسبات خود را در مناطق پساشوروی و به ویژه درقبال روسیه مدیریت کرده است. شواهد تجربی و عملی نشان می دهد باتوجه به اهمیت اوراسیا برای نظم هژمونیک آمریکا، این کشور با سه شیوه موازنه گری به سبک بریتانیای قرن نوزدهم، سیاست بیسمارکی (اتحاد، ائتلاف، ابزارهای اقتصادی، سیاسی، نظامی، و تحریم)، و هم چنین روش استیلاجویانه مبتنی بر نظریه ثبات هژمونیک (نظم پاکس آمریکانا) به مواجهه با تهدیدهای امنیتی منطقه رفته و از این طریق تلاش کرده است تا روابط خود را با کشورهای واقع در مناطق پساشوروی و به ویژه با روسیه و حتی چین مدیریت کند. این فرضیه براساس نظریه پل پاپایانو و نظریه ثبات هژمونیک تحلیل نظری شده است.
۱۰۴.

حقوق مثبت و تعارضات مبنایی؛ ایالات متحده و کنوانسیون حقوق کودک

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۲۱
کنوانسیون حقوق کودک در سال 1989 تصویب شد و آمریکا تاکنون از پیوستن به این معاهده خودداری کرده است. مقاله حاضر، در تلاش برای پاسخ به این پرسش است که چرا آمریکا به کنوانسیون حقوق کودک نپیوسته است؟ در تلاش برای پاسخ به این سوال، که در منابع فارسی مورد غفلت واقع شده، به بررسی گفتار محققان و همچنین سخنان سیاستمداران آمریکایی پرداخته، سپس با بررسی ادله مخالفان، سنجش میزان محق بودن آراء آنان از لحاظ حقوقی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در نهایت از بین دلایل ذکر شده من جمله، حقوق و مسئولیت های والدین، بحث جنین، حقوق و آزادی های اساسی کودک، مغایرت مقررات کنوانسیون با قانون اساسی و قوانین ایالتی و بحث حقوق مثبت و منفی، به دفاع از مورد اخیر پرداخته خواهد شد. یافته ها نشان می دهد که علت اصلی این عدم الحاق، نه مباحث مربوط به حقوق خانواده و یا سقط جنین، که وجود ادبیات حقوق مثبت در کنوانسیون حقوق کودک است. چراکه برای تمام موارد دیگر، گریز حقوقی، یعنی غیر خود-اجرا تلقی کردن معاهده، وجود دارد اما این مورد، حقوق مثبت، با اساس تلقی آمریکایی از «حق» ناسازگار است.
۱۰۵.

تشدید تحریم های یکجانبه امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در زمان شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد ایالات متحده آمریکا برجام تحریم تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران دونالد ترامپ کرونا کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۳۱۸
تحریم در حالت طبیعی وقتی اتخاذ می شود که از قوانین بین المللی تجاوز و از معیارهای اخلاقی مقبول تخطی شده باشد. هدف از اعمال این تحریم ها آن است که نهاد یا کشور تحریم شونده مجبور به تغییر رفتار گردد. خروج دولت ترامپ از برجام و اعمال تحریم های یک جانبه علیه ایران، نقض منشور سازمان ملل متحد محسوب می گردد. افزون بر این شیوع بیماری کووید-19 در جهان و نیاز به همکاری جامعه جهانی برای مهار این بحران، باعث گردید تا دولت ایران و دیگر منتقدین تحریم های یک جانبه آمریکا درخواست لغو تحریم ها را نمایند. سؤال مطرح در این پژوهش این است که چرا در زمان بحران جهانی ناشی از کرونا، تحریم های یک جانبه آمریکا علیه ایران نه تنها برچیده و یا تعلیق نگردیدند بلکه بر شدت آنها افزوده شد؟ در پاسخ به این سؤال فرضیه ای که مطرح می گردد این است: دولت ترامپ با افزایش تحریم ها به دنبال ایجاد نارضایتی بیشتر در بین توده مردم بود تا از این طریق تغییر نظام سیاسی ایران را رقم زند و یا حداقل رفتار ایران را در خاورمیانه تغییر دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نظریه کارآمدی تحریم ها در مورد ایران مؤثر واقع نشده و روش پژوهش با توجه به ماهیت آن توصیفی تحلیلی می باشد.
۱۰۶.

الگوی رفتاری ایالات متحده آمریکا در مدیریت بحران های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایالات متحده آمریکا بحران بین المللی تاریخ کاربردی تهدید خشونت سازمان ملل متحد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۱ تعداد دانلود : ۳۹۹
در خلال عمده بحران های بین المللی، آمریکا یا بازیگر اصلی بحران بوده و یا در پرتو مداخله سازمان ملل، فعالیت نموده است. بنابراین سؤال اصلی مقاله آن است که منطق رفتاری ایالات متحده در مدیریت بحران های بین المللی از چه الگویی تبعیت می کند؟ محققان، داده های پروژه بین المللی «آی. سی. بی» را با الهام از ایده تاریخ کاربردی، تحلیل و به طراحی الگوی مورد نظر پرداخته اند. یافته های مقاله نشان می دهد تهدید های نفوذ، خسارت شدید، خسارت نظامی محدود و تهدید سیاسی بیشترین فراوانی را در بحران های آمریکا به عنوان بازیگر بحران داشته است. تکنیک غالب آمریکا در بحران های مبتنی بر تهدید نفوذ (به عنوان فراگیرترین بحران فراروی آمریکا) عدم خشونت بوده است. همچنین آمریکا در هیچ یک از بحران هایی که شورای امنیت مسئول رسیدگی بوده، «بی فعالیت نبوده» اما رویکرد غالب آن، «فعالیت سطح پایین» بوده است. مقاله نتیجه می گیرد: تهدیدهایی همچون تهدیدهای فرهنگی، یا اقتصادی فاقد پتانسیل لازم برای ایجاد یک بحران بین المللی برای آمریکا است.
۱۰۷.

استراتژی دولت ترامپ در قبال تحولات عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عراق ترامپ نظامی گری ایالات متحده آمریکا نئورئالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۲۵۲
تحولات عراق یکی از موضوعات مهم غرب آسیا است که در سال های پس از 2003، به نوعی همه بازیگران خارجی را درگیر خود کرده و نقش ایالات متحده به عنوان یک بازیگر مداخله گر در تحولات منطقه ای غرب آسیا غیرقابل انکار است. واشنگتن تحولات عراق را عاملی مهم جهت بازتعریف نظم نوین منطقه قلمداد می کند و با هدف کسب اهداف و منافع منطقه ای، تحولات این کشور را در کانون سیاست خاورمیانه ای خود قرار داده است. لذا سؤالی که مطرح می شود این است که آمریکا در استراتژی نوین خود در قبال تحولات عراق چه سیاستی را دنبال می کند؟ فرضیه پژوهش این است که آمریکا در راستای دست یابی به منافع و اهدافی همچون کاهش نفوذ منطق ه ای ایران و دستیابی به منابع نفتی عراق، سیاست تهاجمی و فعالی را در قبال تحولات عراق اتخاذ نموده است. واشنگتن با اتخاذ چنین سیاستی، ضمن تأمین منافع دلالان اسلحه، به بهانه عدم بازگشت تروریست ها به عراق و نیز برقراری ثبات در این کشور به تثبیت حضور و نقش دوباره آمریکا در عراق آینده مبادرت می ورزد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای نظریه نئورئالیسم شکل می گیرد.
۱۰۸.

متغیرهای منطقه ای اثرگذار بر تحولات امنیتی ژاپن: 2019-2012(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژاپن ایالات متحده آمریکا چین کره شمالی موازنه تهدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۴۹۲
شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم و از دست دادن قوای نظامی و ممنوعیت کنشگری مستقلانه نظامی پس از این دوران این کشور را از نظر امنیتی به یک دولت وابسته و منفعل تبدیل کرد. اگر چه در سال های پس از جنگ جهانی دوم چتر امنیتی آمریکا توانست ژاپن را از بحران های جنگ سرد و پس ازآن حفظ کند اما احساس عدم امنیت وجودی در سال های اخیر باعث ایجاد پویایی های قابل توجهی در راهبردهای کلان این کشور شده است و ما شاهد آن هستیم که ژاپن به عنوان یک قدرت متوسط[1] به سمت از میان برداشتن موانع کنشگری فعالانه در سیاست بین الملل و افزایش توانمندی های نظامی حرکت کرده است. این احساس عدم امنیت ناشی از دگرگونی در محیط امنیتی شرق آسیا بوده که باعث تغییر در ادراکات سیاست گذاران امنیتی ژاپن شده و این کشور را در مسیر پاسخ گویی به این تهدیدها و چالش ها قرار داده است. سؤالی که در این زمینه مطرح می شود این است که چه متغیرهای محیطی باعث درک ژاپن از تهدید وجودی شده و پاسخ ژاپن به این تهدیدها چه بوده است؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این مبنا استوار است که چین و کره شمالی بر اساس چهار مؤلفه تعریف کننده تهدید(قابلیت کلی، مجاورت جغرافیایی، توانمندی تهاجمی، نیات خصمانه) که در نظریه موازنه تهدید استفن والت مطرح شده است به عنوان یک تهدید علیه امنیت وجودی ژاپن تعریف شده و این کشور را به سمت موازنه سازی تهدید به دو صورت داخلی و خارجی سوق داده است. روش پژوهش در این مقاله در قالب رویکردهای تبیینی-تحلیلی و با بکارگیری روش تلفیقی(تلفیق روش های کمی و کیفی) خواهد بود. شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای و مبتنی بر آمار و اسناد بین المللی است.
۱۰۹.

مقایسه تطبیقی قدرت هوشمند چین و ایالات متحده آمریکا در آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آفریقا ایالات متحده آمریکا چین قدرت نرم و سخت قدرت هوشمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۳۲۴
آفریقا در سال های اخیر بسیار مورد توجه چین و آمریکا قرار گرفته است. با بررسی قدرت نرم و سخت به کار گرفته شده این دو کشور در آفریقا، از جمله فعالیت در حوزه فرهنگی، سیاسی، دیپلماسی، اقتصادی و نظامی، این نتیجه حاصل می شود که هریک از قدرت ها سعی بر آن دارند که حوزه نفوذ خود را در این قاره افزایش دهند. بنابراین در دهه های اخیر بهره گیری از قدرت هوشمند به یکی از مهم ترین جنبه های استراتژی سیاست خارجی قدرت های بزرگ تبدیل شده است. دولت مردان چین و آمریکا به منظور رسیدن به اهداف خود، گام های مؤثری در جهت افزایش نفوذ و جایگاهشان در آفریقا برداشته اند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که «بهره گیری از قدرت سخت و استفاده از سازوکارهای قدرت نرم در سیاست خارجی چین و آمریکا در قبال آفریقا چه جایگاهی دارد؟» در پاسخ این فرضیه با روش تطبیقی – تاریخی بررسی می شود که میزان هم پوشانی و استفاده متوازن از ابزارها و منابع قدرت هوشمند میان چین و آمریکا متفاوت است. نحوه به کارگیری مؤلفه های قدرت نرم و سخت از سوی دو کشور، نشان می دهد که نخبگان چین با ایجاد هارمونی و بهره گیری متوازن از منابع و ابزارهای قدرت هوشمند و بدون ایجاد محدودیت توانسته اند جایگاه خود را نسبت به آمریکا در آفریقا افزایش دهند.
۱۱۰.

راهبرد منطقه ای ایالات متحده آمریکا؛ تهدیدسازی از اقدامات منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایالات متحده آمریکا جمهوری اسلامی ایران تهدیدسازی خاورمیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۱۹۲
خروج از برجام، با این ادعا که این توافق نتوانسته مهاری بر اقدامات و سیاست های منطقه ای ایران باشد، نقطه عطفی در استراتژی منطقه ای ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه بود؛ موضوعی که عموما ذیل مفهوم «استراتژی مهار» در دولت های قبلی ایالات متحده به اشکال مختلف پیگیری شده بود، در دوره ترامپ باعنوان «محاصره استراتژیک» ذیل «کمپین فشار حداکثری» تعقیب شد. دراین راستا ایالات متحده آمریکا به عنوان بازیگر امنیتی ساز، تلاش کرد ادراک امنیتی و تهدیدآمیز خود از اقدامات منطقه ای ایران را در چارچوب یک «استراتژی دوسطحی» به مخاطبان امنیتی سازی (خاورمیانه و اروپا) تسری دهد. در سطح اول؛ با اتخاذ «رویکرد سلبی» و با هدف معرفی و بازنمایی جمهوری اسلامی ایران به مثابه تهدید علیه ثبات و امنیت منطقه، مشروعیت زدایی و بی اعتبارکردن جایگاه و اقدامات منطقه ای ایران در دستور کار قرارگرفت. در سطح دوم؛ ایالات متحده با اتخاذ «رویکرد ایجابی» سعی کرد زمینه و بستر لازم برای همراهی و مشارکت متحدان خود در ایجاد و کاربست سازوکارهای مقابله ای (در طیفی از تحریم، تهدید، اعمال زور تا مذاکره) با این تهدید برساخته را فراهم آورد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اگرچه ایالات متحده آمریکا در سطح اول استراتژی امنیتی سازی (اقناع) نسبتاً موفق بوده است، اما در سطح دوم که لازمه اقدامات ایجابی (راه حل) از جانب مخاطبان تهدیدسازی است، نتوانسته است همراهی لازم را به دست آورد. روش مورداستفاده این مقاله، توصیفی- تحلیلی بوده و از ابزار کتابخانه ای، اسنادی، منابع الکترونیکی و پایگاه های اینترنتی و اظهارات مقامات مربوطه برای گردآوری داده ها استفاده شده است.
۱۱۱.

ارزیابی سیاسی- حقوقی تحریم های اقتصادی یک جانبه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایالات متحده آمریکا تحریم اقتصادی جمهوری اسلامی ایران حقوق بین الملل یک جانبه گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۲۸۵
تحریم های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران پیشینه ای به عمر انقلاب اسلامی دارد که باعث سرنگون شدن دولت مورد حمایت آمریکا و تغییرات سیاسی در منطقه شد. دولت آمریکا از یک سو پیرامون حمایت از نظام های دیکتاتوری و نقض گسترده حقوق بین الملل خود را پاسخ گو نمی داند و از سوی دیگر به عنوان عضو شورای امنیت به خصوص پس از جنگ سرد، به طور گسترده از جایگاه خود در آن شورا به عنوان ابزار مشروعیت بخشیدن به منافع و سیاست خارجی خود استفاده نموده و در هر مقطعی که به هر دلیلی از جمله مخالفت روسیه و چین نتوانسته است تحریم های شورای امنیت بر ضد جمهوری اسلامی ایران را افزایش دهد؛ به اعمال و تشدید تحریم های یک جانبه اولیه و ثانویه روی آورده است. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از: وجاهت تحریم های اقتصادی یک جانبه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران از منظر حقوق بین الملل به چه میزان است؟
۱۱۲.

دیپلماسی انرژی اجبارآمیز ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایالات متحده آمریکا بازار نفت جمهوری اسلامی ایران دونالد ترامپ دیپلماسی انرژی فشار حداکثری نئومرکانتلیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۴۶
کارزار فشار حداکثری ایالات متحده بر ضد جمهوری اسلامی ایران بدون شناخت رهیافت جدید ترامپ در عرصه دیپلماسی انرژی قابل بررسی نیست. ترامپ با تحول رهیافتی و کارکردی تلاش کرد تا دیپلماسی انرژی را به عنوان یک ابزار قهرآمیز بر ضد جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرده و حداکثر فشار ممکن را از این بعد بر این کشور وارد سازد. در مقاله حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، با طرح این سؤال که دیپلماسی انرژی چه نقشی در کارزار فشار حداکثری ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران داشته به بررسی عملکرد و رفتار ترامپ در بازار نفت پرداخته می شود. فرضیه اصلی عبارت است از اینکه ریشه اصلی و ماهیت سیاست های ترامپ در بازار نفت به تحول رهیافت دیپلماسی انرژی این کشور از هنجارگرایی به نئومرکانتلیسم بازمی گردد که می توان آن را در خروج از برجام و بازگرداندن تحریم های نفتی، بازآرایی ژئوپلیتیک انرژی واردات نفت آمریکا، اعطای معافیت به خریداران بزرگ نفت از جمهوری اسلامی ایران، متشنج سازی قیمت نفت و تولید حداکثری نفت شیل با هدف تسخیر بازارهای سنتی این کشور مشاهده کرد. این رهیافت سبب شد که صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران به حداقل ممکن کاهش یافته و به دلیل افزایش نفوذ آمریکا در تعیین قیمت های جهانی نفت فشارها علیه تهران بیش از گذشته افزایش یابد.
۱۱۳.

سیاست خارجی چین و تحول الگوی رأی دهی آن در شورای امنیت

کلیدواژه‌ها: چین سازمان ملل متحد شورای امنیت ایالات متحده آمریکا سیاست خارجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۱۶۱
یکی از مهم ترین زمینه ها برای درک رفتارشناسی دولت ها، بررسی نظرات و آراء آن ها در سازمان های بین المللی است. چین مهم ترین شریک تجاری ایران است و با بررسی آراء این کشور در شورای امنیت می توان درباره عملکرد آن در قبال تحولات منطقه، پیش بینی هایی انجام داد؛ به عبارت دیگر با دقت به رفتار رأی دهی چین در شورای امنیت می توان متوجه تغییر و تحول و جریان شناسی آراء چین در شورای امنیت شد. این موضوع باعث اهمیت ویژه شناخت چارچوب رأی دهی این کشور در شورای امنیت شده است. بر این اساس در این مقاله سعی بر آن بوده است که پس از بررسی تحول آراء چین در شورای امنیت با استفاده از مفروضات نظریه سازه انگاری، به این پرسش مهم پاسخ داده شود که با توجه به تحولات چارچوب رأی دهی چین در شورای امنیت، چشم انداز سیاست خارجی چین چگونه خواهد بود؟ برای پاسخ به این پرسش، این فرضیه بررسی شده که تحول رأی دهی چین در شورای امنیت نشان دهنده افزایش نفوذ این کشور و ایجاد شبکه ای از متحدان چینی در سازمان های منطقه ای بوده و چین تلاش کرده است تا با استفاده از حق وتو نقش خود را به عنوان یک قدرت نوظهور سیاسی در مناسبت های بین المللی افزایش دهد و از یکسو به نوعی بازدارندگی سیاسی اقتصادی در برابر اقدامات تخریبی تحریمی ایالات متحده دست پیدا کند و از سوی دیگر هنجارهای چینی را با استفاده از سازمان های بین المللی گسترش و در محیط بین الملل تثبیت دهد.
۱۱۴.

جنگ تجاری چین و ایالات متحده آمریکا: موازنه قدرت در برابر هژمونی

کلیدواژه‌ها: جنگ تجاری چین ایالات متحده آمریکا سیستم پیچیده نوین بین الملل گذار قدرت گذار شاخه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶ تعداد دانلود : ۲۹۰
یکی از روند های مهم جهانی پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده آمریکا، بروز و تشدید اختلافات تجاری ایالات متحده و شرکای بزرگ تجاری این کشور است. در این میان تنش های تجاری بین دو قدرت برتر اقتصاد جهانی، آمریکا و چین، بسیار برجسته بوده؛ به طوری که از مفهوم «جنگ تجاری» برای آن استفاده شده است و با توجه به سند راهبرد امنیت ملی آمریکا که به تازگی منتشرشده است، به نظر می رسد حتی در دولت جو بایدن نیز ادامه پیدا کند. در این مقاله، با استفاده از روش سری زمانی، شاخص های مرتبط به جنگ تجاری چین و ایالات متحده آمریکا به عنوان قدرت چالش گر و قدرت برتر، علل و عوامل بروز چنین درگیری در قالب نظریه گذار قدرت در سیستم پیچیده نوین بین المللی موردبررسی قرارگرفته و در پاسخ به این سؤال، بروز گذار شاخه ای در تمامی سطوح و تغییر شکل جنگ های هژمونیک به انواع جنگ های نرم به خصوص جنگ های تجاری مطرح می گردد. این مقاله در مورد تأثیرات احتمالی آن بر وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی ایران نیز بحث کرده و سیاست هایی از قبیل استفاده از سیستم (CIPS) و همکاری بهینه با چین به خصوص در زمینه پروژه جاده ابریشم جدید به منظور بهره برداری از پروژه های زیرساختی و حفظ جایگاه ژئواستراتژیک ایران در نظم بعدی بین المللی را پیشنهاد کرده است.
۱۱۵.

تحلیل عملکرد دولت آمریکا در برابر آرای دیوان بین المللی دادگستری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایالات متحده آمریکا تفکیک قوا دیوان بین المللی دادگستری رابطه حقوق داخلی و حقوق بین الملل فدرالیسم نو قوای سه گانه در آمریکا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۹
در نظام معاصر حقوق بین الملل، رابطه حقوق داخلی و حقوق بین الملل همچنان بحثی مناقشه برانگیز می نماید و این مسئله در برخی نظام های داخلی مانند نظام حقوقی آمریکا، به عنوان نظامی فدرال، به چالش جدی حقوقی بدل می شود؛ چه، در عین حال که قانون اساسی آمریکا برتری را به حقوق بین الملل می دهد، رفتار حقوقی و سیاسی ایالات و حتی دولت فدرال گاه خلاف این را نشان می دهد. از سوی دیگر، آمریکا که در جامعه بین الملل حاضر خود را هژمون می شمرد، تلاش چندانی را، مگر به اقتضای منافع ملی، مصروف تبعیت از احکام صادره از نهادهای بین المللی و به ویژه دیوان بین المللی دادگستری نمی کند. در تحلیل رفتار قوای سه گانه در آمریکا، قوه مقننه با تحمل فشار حداقلی انتقادها و همچنین قوه مجریه، اعم از ریاست جمهوری و سایر ارکان اجرایی، رفتاری دوگانه در قبال تعهدات بین المللی داشته اند. انتقادات بسیاری اما متوجه قوه قضاییه آمریکاست؛ تا بدان جا که در مواردی، دادگاه های ایالات با بی توجهی به احکام دیوان بین المللی دادگستری و فراموش کردن تعهدات دولت فدرال، نوعی فدرالیسم نو را در انداخته اند.
۱۱۶.

مقاله پژوهشی: مسئولیت مدنی ناقض غیر مستقیم علامت تجاری: مسئولیت مطلق یا تقصیر محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران ایالات متحده آمریکا مسئولیت مدنی نقض علامت تجاری ناقض غیرمستقیم علامت تجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۲۳۴
نقض علامت تجاری به معنی بهره برداری از حقوق انحصاری ناشی از علامت تجاری بدون اخذ مجوز از صاحب علامت است. این اقدام به شرط ورود ضرر منجر به مسئولیت مدنی ناقض خواهد بود. در شرطیت سه عنصر بهره برداری غیرمجاز زیانبار در تحقق مسئولیت ناقض تردیدی طرح نشده است.آنچه محل تردید قرار گرفته است تاثیر علم و آگاهی بهره بردار غیرمجاز به هنگام ارتکاب فعل است. در این مقاله با توجه به سکوت قانون سال 1386، سعی شده است با استفاده از مبانی کلی در حقوق داخلی و بررسی تطبیقی نقش تقصیر در مسئولیت مدنی ناشی از نقض غیر مستقیم علامت تجاری در حقوق ایران و آمریکا،همراه با ارائه تحلیلی مناسب جایگاه آن تعیین شود. به این منظور مسئولیت مدنی ناقض علامت تجاری در دو سیستم حقوقی ایران و ایالات متحده آمریکا در منابع حقوقی هر دو کشور با استفاده از کتب، قوانین، مقالات و آرا صادره توسط دادگاه های ایران و ایالات متحده به روش کتابخانه ای مورد بررسی تطبیقی قرار گرفت. در این مطالعه در گفتار اول مسئولیت ناقض غیر مستقیم علامت تجاری در حقوق ایران مورد بررسی قرار گرفت، در گفتار دوم مسئولیت ناقض غیر مستقیم در حقوق آمریکا مورد بررسی قررار گرفت، در گفتار سوم دو سیستم حقوقی مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت و در نهایت در گفتار چهارم اصول حاکم بر احراز تقصیر در نقض غیرمستقیم علامت تجاری در دوسیستم حقوقی به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گفت. نتایج نشان داد در حقوق علایم تجاری ایران و ایالات متحده اصولا نقض مستقیم علامت تجاری موجب مسئولیت مطلق شخص ناقض خواهد بود و علم و عمد و یا بی اطلاعی شخص ناقض از فعل نقض، تاثیری در مسئولیت وی ندارد. البته در هر دو سیستم علم و عمد شخص ناقض در نقض علامت تجاری موجب مسئولیت کیفری وی نیز خواهد بود. اما در خصوص نقض غیر مستقیم علامت تجاری، در حقوق ایران ذکری از اثر علم و عمد و یا بی احتیاطی در تحقق مسئولیت به میان نیامده است. نظر به این ابهام، شایسته است قانون گذار داخلی با توجه به قواعد و مقررات عام مسئولیت مدنی، نوع مسئولیت مدنی را به نحوی روشن نماید تا مغایرت عمده ای با قوانین سایر کشور ها در زمینه مالکیت فکری نداشته و از برداشت متفاوت در محاکم قضایی جلوگیری شود.
۱۱۷.

تأثیرات سیاسی و رسانه ای دیپلماسی سایبری آمریکا در ایران (با تأکید بر دولت باراک اوباما)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دیپلماسی سایبری ایالات متحده آمریکا باراک اوباما جمهوری اسلامی ایران تروریسم سایبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۲۰۱
فضای سایبری کنشگری جهانی دارد. این فضای نوپدید، ملت ها و شهروندان در سرتاسر جهان را به هم متصل کرده و تعاملات و اختلافات بین آنها را تقویت می کند. ایالات متحده آمریکا نیز که در حوزه سایبری پیشگام است، با بهره گیری از دیپلماسی سایبری، دیدگاه ها، منافع و ارزش های خود را ترویج می کند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تحلیل پیامدهای سیاسی-رسانه ای «سایبر دیپلماسی» دولت اوباما در قبال ایران است. پرسش اصلی این است که سایبر دیپلماسی آمریکا در دوره اوباما چگونه بر تحولات سیاسی ایران تأثیرگذار بوده است؟ در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا دیپلماسی سایبری آمریکا در دوره اوباما در قبال ایران و سپس تأثیرات سیاسی آن بر جامعه ایرانی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که دیپلماسی سایبری آمریکا در دوره جرج بوش پسر به صورت محدود شروع شد، ولی در دوره اوباما از تمام ظرفیت دیپلماسی سایبری مانند وبلاگ، فیس بوک، یوتیوب، توییتر، مرورگرها و غیره در دیپلماسی عمومی و سایبری آمریکا در قبال ایران استفاده شد. در مجموع می توان گفت در زمینه هایی از جمله ایجاد برخی از ناآرامی های داخلی بعد از انتخابات 88 و جاسوسی و تروریسم سایبری، سایبر دیپلماسی آمریکا فعالانه عمل کرده است.
۱۱۸.

شکل گیری جنگ سرد نوین در رقابت آمریکا و روسیه در منطقه ی قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قفقاز ایالات متحده آمریکا روسیه بازی بزرگ هارتلند جدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
بررسی و سنجش حضور و نقش آفرینی ایالات متحده ی آمریکا و روسیه در منطقه ی قفقاز نشان دهنده ی ایجاد تحول جدیدی در این منطقه است. به نظر می رسد ایالات متحده در نظر دارد تا در قالب مناسبات اقتصادی، تغییراتی را در ساختارهای اقتصادی و تکنولوژیکی کشورهای حوزه قفقاز ایجاد کند تا ضمن جایگزین ساختن الگوهای اقتصاد آزاد و سرمایه داری با اقتصاد متمرکز دولتی، زمینه های لازم را برای نفوذ و همچنین کنترل ساختار حکومتی دولت های تازه استقلال یافته و مقابله با مناطقی که آمریکا را با چالش روبرو می سازند فراهم آورد. از سوی دیگر روسیه که خود را پدرخوانده ی این منطقه ی استراتژیک می داند، بر اساس این دیدگاه که منطقه ی قفقاز به لحاظ اهمیت برای روسیه «خارج نزدیک» محسوب می شود در صدد است که از گسترش نفوذ آمریکا و ناتو در این منطقه بکاهد. بر این اساس در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به طرح این سوال پرداخته شده است که آیا پس از جنگ سرد، جنگ سرد جدیدی در منطقه قفقاز در راه است؟ فرضیه مقاله نیز در این قالب طرح گردیده است که به نظر می رسد حضور ایالات متحده آمریکا در منطقه قفقاز جنگ سرد جدیدی برای روسیه و سایر قدرتهای منطقه ایجاد کرده است. در مجموع به نظر می رسد با افزوده شدن هرروزه به جذابیت های اقتصادی، سیاسی، استراتژیک و نظامی منطقه ی قفقاز درگیری ها در این منطقه افزایش قابل توجهی یابد.
۱۱۹.

بررسی جایگاه سینمای هالیوود در دیپلماسی رسانه ای آمریکا: بازنمایی، هژمونی فرهنگی و پیشبرد اهداف سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیپلماسی رسانه ای سیاست خارجی هالیوود بازنمایی ایالات متحده آمریکا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۱۷۰
در سالیان اخیر ، تاکید بر مفاهیمی چون دیپلماسی رسانه ای، قدرت نرم ، جنگ نرم و امثال آن در ادبیات سیاسی افزایش قابل توجهی داشته است در این زمینه علاوه بر مجموعه ای از نشست ها و سخنرانی ها، مکتوبات زیادی نیز به تحلیل و مداقه در پیشبرد اهداف و نیات سیاست خارجی آمریکا در منطقه، از طریق دیپلماسی رسانه ای پرداخته اند. در این میان ، به نظر می رسد در اغلب آثاری که در این زمینه موجود می باشند ، مقوله بازنمایی که از پشتوانه نظری بسیطی در میان نظریه پردازان سیاست بین الملل برخوردار است مورد غفلت واقع گردیده است .این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که هالیوود به عنوان یکی از ابزار های دیپلماسی رسانه ای آمریکا بر اساس کدام مبنای نظری به پیشبرد سیاست خارجی آمریکا کمک می کند؟ فرضیه مقاله حاضر نیز بر این اساس است که بازنمایی را می توان به عنوان حلقه مفقوده نظری بین دیپلماسی رسانه ای و پیشبرد سیاست خارجی به حساب آورد .از میان رسانه های آمریکا در این پژوهش ،هالیوود به عنوان مورد مطالعه ای در نظر گرفته شده است .همچنین تمرکز زمانی بر دوران جنگ سرد می باشد.
۱۲۰.

جایگاه دیپلماسی عمومی در رقابت جدید ایالات متحده ی آمریکا و فدراسیون روسیه (بازتولید جنگ سرد در عرصه ی دیپلماسی عمومی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت ملی ایالات متحده آمریکا دیپلماسی عمومی فدراسیون روسیه قدرت نرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۳
دیپلماسی عمومی ابزار «قدرت نرم» است. این واقعیت مدت ها پیش مطرح بوده و در سال های اخیر در عملکرد کشورها نمود عینی داشته است. آمریکا و روسیه دو کشور قدرتمند، سابقه رقابت با یکدیگر دارند. روسیه در سال های اخیر به دلیل ضعف قوای نظامی و اقتصادی نسبت به رقیب، رقابت خود را در دیپلماسی عمومی قرار داده که علی رغم فراهم بودن زمینه هایی از قبیل زبان مشترک و شناخت فرهنگ یک دیگر در رقابت با آمریکا دچار چالش هایی است. در این مقاله تلاش خواهدشد تا به پرسش «دیپلماسی عمومی چه جایگاهی در سیاست خارجی متقابل دو کشور داشته است، چگونه و در چه حوزه هایی مورداستفاده قرار گرفته است» پاسخ داده شود. پاسخ احتمالی به این پرسش این است که هر دو کشور به کارکردهای دیپلماسی عمومی در دنیای امروز واقفند اما به رغم تلاش های صورت گرفته طی سال های اخیر، روسیه پیروزی زیادی در حوزه ی دیپلماسی عمومی نداشته است. یکی از موانع مهم در پیش برد «دیپلماسی عمومی» در روسیه، ذهنیت هم چنان «سخت انگار» دولت مردان کرملین است. از دیگر سو آمریکا به عنوان یکی از مهم ترین بازی گران سیاسی عرصه ی نظام بین الملل همواره از ابزارهای گوناگون برای انتقال پیام خود به مردم و سایر دولت ها استفاده و توفیقات بیشتری کسب کرده است. این جستار به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، اینترنتی و الکترونیکی انجام شده است.