مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ایالات متحده آمریکا
دیپلماسی عمومی وظرفیت فضای سایبری (دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی) یکی از ابزارهای اصلی آمریکا در چارچوب دیپلماسی عمومی می باشد که از آن برای مدیریت جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران و ابزاری برای تغییر رفتار این کشور بهره می برد . در این مقاله سعی می شود تا به این سوال پرداخته شود که در دوره اوباما چه اقداماتی درفضای سایبری برمحور دیپلماسی عمومی آمریکا در رابطه با جمهوری اسلامی ایران سازماندهی شده است؟ برای تحلیل رفتار و عملکرد دیپلماسی عمومی ایالات متحده درفضای سایبری (دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی) درقبال جمهوری اسلامی ایران، با استفاده از روش تحقیق اسنادی و همچنین تحلیل وب سایت ها وشبکه های اجتماعی ، دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، بررسی و به ابعاد، اشکال وروشهای اقدام شده در چارچوب نظریه کنش ارتباطی هابرماس پرداخته می شود.الگوی شبکه ای کنش ارتباطی دیپلماسی عمومی نیازمند آن است که دولت مبدأ از انتشار یک سویة اطلاعات برای ملت های خارجی فراتر رفته، به سوی تعاملی که بیشتر بر گفت و گو با جمعیت های هدف مبتنی باشد، حرکت کند اما بر اساس دیپلماسی عمومی آمریکا رفتار ایالات متحده در کنش استراتژیک معطوف به هدف قرار می گیرد که شکل کاملا یکسویه و هدف محور به خود می گیرد.
الزامات راهبردی جمهوری اسلامی ایران در قبال سیاست های خاورمیانه ای جدید آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید منطقه خاورمیانه، از مهم ترین مناطقی است که تمرکز و توجه بسیاری از بازیگران بین المللی را به خود معطوف کرده است. موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک، ذخایر عظیم انرژی، از مهم ترین عواملی است که باعث اهمیت مضاعف این منطقه شده است. از این رو، هرکدام از بازیگران و سازما ن های بین المللی، منطقه ای و فرامنطقه ای، برای توسعه نفوذ و حضور در خاورمیانه به رقابت پرداخته و درصدد دستیابی به منافع و اهداف خاص خود در منطقه هستند. آمریکا به عنوان مهمترین بازیگر فرامنطقه ای دخیل در معادلات سیاسی، امنیتی و افتصادی این منطقه همیشه مورد توجه دیگر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است و اقدامات سیاسی این کشور و ابعاد متنوع و گستردگی آن بر نحوه ی شکل گیری و تغییر و تحول ساختار های قدرت در این حوزه موثر بوده است. آمریکا در راهبردهای خاورمیانه ای خود اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی را دنبال می کند و توامان از ابزارهای متنوع سخت و نرم برای تحقق این اهداف استفاده میکند. نظم جدید حاکم بر خاورمیانه ی مورد نظر آمریکا، مبتنی بر ایجاد توازن قوا و جلوگیری از ایجاد یک ابرقدرت منطقه ای است. به عبارت دیگر، آمریکا در تلاش است تا با کمک قدرت های منطقه به طور موازی از قدرت گرفتن بیش از حد یکی و تضعیف دیگری جلوگیری نماید و از این طریق اهداف سیاسی ، اقتصادی و امنیتی خود را دراین منطقه دنبال کند. در این رهگذر، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مهمترین بازیگران قدرتمند منطقه ای بیشترین نقش را در ایجاد نظم منطقه ای و شکل دهی به ساختارهای سیاسی ،اقتصادی و امنیتی خاورمیانه دارد. از این رو، شایسته است سیاست های راهبردی خویش را متناسب با ساختار های قدرت در این منطقه و سیاست خارجی دیگر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به خصوص آمریکا بازسازی نماید تا از این طریق هم از فرصت های به و جود آمده بهره برداری نماید و هم هزینه های احتمالی ناشی از قدرت بازیگری دیگر بازیگران را به حداقل ممکن برساند. مقاله حاضر با پیشنهاد راهبرد ""موازنه سه بعدی قدرت"" به بررسی پیش شرطها و لوازم اتخاذ این راهبرد و چگونگی بهره گیری جمهوری اسلامی ایران، به عنوان عامل ثبات در منطقه، از سیاست بیطرفی فعال در قبال قدرتهای بین المللی در عین جلوگیری از بروز خلا قدرت در خاورمیانه، می پردازد.
تأثیر فناوری های نوین استحصال، بر جایگاه راهبردی خلیج فارس در سیاست خارجی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به باوری عده ای از تحلیلگران انقلابات فناوریکی در حوزه هایی جدید حفاری از جمله شیل موجبات کم رنگ شدن اولویت جایگاه خلیج فارس به عنوان مرکز ثقل و هارتلند تأمین انرژی جهان را در پی دارد،این موضوع معادلات بین المللی و ساختارهای قدرت در سطح جهانی را تأثیر پذیر خواهد کرد، چراکه با قطع وکاهش وابستگی برخی از کشور ها ی عمده وارد کننده انرژی از جمله ایالت متحده آمریکا و همچنین اولویت حضور و هزینه های نظامی و سیاسی در راستای تأمین امنیت انرژی همچون گذشته قابل توجیه نمی باشد.
تکیه بر فناوری های جدید استحصال انرژی از منابع غیر متعارف و استقلال از واردات نفت ازسوی آمریکا، تغییر الگوی مصرف انرژی این کشور، تغییر در حوزه عرضه و تقاضا، فروشنده و خریدار (با توجه به آنچه در گزارش چشم انداز 2030 از سوی آژانس بین المللی انرژی بیان شده است ) می باشد. ازاین رو نگارندگان با بررسی تحولات صورت گرفته در این حوزه و نیز ظرفیت قابل اتکای استحصال و انتقال به تأثیر آن بر اهمیت جایگاه خلیج فارس بپردازند. اگر بگوییم کاهش اهمیت خلیج فارس در تأمین انرژی برای کشورهایی با بهره مندی از قابلیت استحصال از ذخایر غیر متعارف مذکور ، همچون آمریکا محتمل است ، افزایش تقاضای کشورهای آسیایی از یکسو و نیز حضور مستمر ایالت متحده آمریکا جهت کنترل منابع انرژی و رقبای خود ، در منطقه همچنان در اولویت سیاست خارجی آمریکا و نیز عرصه رقابت قدرت های بزرگ باقی خواهد ماند.
نظریه «بازنمایی» و انگاره های معنایی گفتمان رسانه ای آمریکا از اسلام و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد «ساخت گرایانه بازنمایی» به عنوان یکی از رویکرد های نظریه «بازنمایی» نقش محوری در حوزه رسانه ای آمریکا دارد. بر اساس این رویکرد، از آنجا که رسانه ها به ساخته شدن «نظام های یادآوری کننده تعاریف» کمک می کنند، بازنمایی های رسانه ای در شکل دادن به نگرش های عمومی نسبت به «دیگران»(دشمنان) تأثیرگذار هستند و ذهنیت و دانش عمومی یک جامعه یا گفتمان را بر اساس تصویر یا انگاره ای که خود برمی سازند در قبال غیر یا غیرخودی تولید و توزیع می نمایند. ایالات متحده ، برای بیش از سه دهه است که شکل گیری موج جدید اسلام گرایی بعد از انقلاب اسلامی را که محوریت و مرجعیت آن را ج.ا.ا بر عهده داشته، با وقایع ایران پیوند زده اند. به این ترتیب، در منظر تحلیلگران، استراتژیست ها و مقامات آمریکایی ایران هراسی و اسلام هراسی به گونه غیرقابل تفکیکی در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر مورد تعریف و تفسیر قرار گرفتند. مقاله حاضر در تلاش است تا از رهگذر نظریه «بازنمایی سوگیرانه» به تبیین یکی از مهم ترین ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در موضوع اسلام و هراسی و ایران هراسی بپردازد. نگارندگان بر این باورند که رسانه های آمریکایی، نقش محوری و تعیین کننده در «بازنمایی سوگیرانه» از چهره اسلام سیاسی و جمهوری اسلامی ایران دارند.
آمریکا و دیوان کیفری بین المللی: سیاست آونگی، از تقابل تا تعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متعاقب تأسیس دیوان کیفری بین المللی در سال 1998، ایالات متحده با این مسئله مواجه شد که با این نهاد تازه تأسیس چگونه و به چه نحوی برخورد کند؛ زیرا بیم ها و امیدهای بسیاری در مورد دیوان در میان سیاست مداران و تصمیم گیران آمریکایی ایجادشده بود. بدین جهت است که موضع گیری های آمریکا در طول این سالیان، دچار فراز و نشیب های بسیاری شده است. این سیاست ها در طیفی از همگرایی و مشارکت، تقابل و اقدامات خصمانه و تعامل با دیوان قرار گرفته است. البته تمامی این مسائل را می توان در چارچوب سیاست خارجی و منافع امنیت ملی ایالات متحده آمریکا تحلیل و بررسی کرد. این مقاله درصدد است ضمن بررسی سیر تاریخی این مسائل، ایرادات حقوقی ارائه شده توسط آمریکا در مورد دیوان و اساسنامه رم را مورد مداقه قرار دهد. همچنین اقدامات حقوق بین المللی و سیاست خارجی آن کشور را بررسی خواهیم کرد تا به تحلیل چرایی اقدامات آمریکا پیرامون دیوان کیفری بین الملل دست یابیم.
راهبردهای دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه؛ ارزیابی تطبیقی دوران بوش و اوباما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منطقه خاورمیانه می پردازد. پرسش اصلی مقاله این است که دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا در دوران بوش و اوباما در قبال خاورمیانه چه تفاوت هایی دارد؟ در این راستا فرضیه ای که طرح می شود این است که وقوع حادثه 11 سپتامبر سبب افزایش اهمیت نقش دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه شده و این سیاست در دوران بوش و اوباما از رویکردهای متفاوتی برخوردار بوده است. طبق یافته های این مقاله، در دوران بوش که سیاست خارجی ایالات متحده بر منطق یک جانبه گرایی و سیاست جنگ طلبی استوار بود، اعتقاد قلبی چندانی به قدرت نرم و کاربرد دیپلماسی عمومی وجود نداشت. بنابراین، دیپلماسی عمومی در این چارچوب به «جنگ ایده ها» تعبیر شد. از این رو، برای پیروزی در این جنگ هدف اصلی رسانه ها نه تعامل، بلکه جنگ رسانه ای برای معرفی ارزش ها و ایده های آمریکایی به منظور تأمین هر چه بهتر منافع ملی ایالات متحده آمریکا بود. در مقابل، در دوران اوباما اگرچه هدف اصلی که همان معرفی ارزش ها و ایده های آمریکایی است، همچنان پا بر جاست، اما با تغییری رویکردی این هدف نه از طریق جنگ ایده ها، بلکه بر پایه منطق چندجانبه گرایی و تعامل دنبال شده است، تعامل و گفتگوی مستقیمی که در قالب ارسال پیام هایی همانند تبریک نوروز و تبریک حلول ماه رمضان نمود یافته است.
راهبرد و دیپلماسی رقابتی قدرت های بزرگ در آمریکای لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر در نوع نگرش و رویکرد قدرت های بزرگ نسبت به منطقه آمریکای لاتین و همچنین تغییر در ماهیت روابط آنها با کشورهای این منطقه، موجب تحول در رفتارها و اقدامات دیپلماتیک آنها شده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که آیا برایند این تغییرات منجر به شکل گیری نوعی دیپلماسی رقابتی بین قدرت های بزرگ شامل ایالات متحده آمریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا در منطقه آمریکای لاتین شده است؟ در این صورت، مؤلفه های اساسی الگوی مزبور چیست و چگونه می توان آن را تبیین و تحلیل کرد؟ برای یافتن پاسخ به این پرسش اصلی، مقاله حاضر بر این فرضیه استوار است که در شرایط کنونی روابط بین الملل به دلیل گذار نظم جهانی به سوی نظام چندقطبی و کاهش قدرت ایالات متحده آمریکا، این کشور برخلاف گذشته قادر به اعمال نفوذ گسترده سیاسی و نظامی در کشورهای آمریکای لاتین نیست. از این رو، مهم ترین رقبای آمریکا در سطح جهانی با اغتنام فرصت، طی سالیان اخیر حضور اقتصادی و نظامی خود را در آمریکای لاتین تقویت کرده و به رقابت دیپلماتیک گسترده ای مبادرت ورزیده اند. با عنایت به ماهیت و ویژگی های موضوع مقاله، تحقیق در چرایی و چگونگی شکل گیری الگوی جدید رقابت دیپلماتیک بین قدرت های بزرگ در آمریکای لاتین، مستلزم پرداختن به شاخصه های علمی-پژوهشی دانش روابط بین الملل و تلفیق آن با جنبه های کاربردی حرفه دیپلماسی به مثابه فن روابط بین الملل است. از این رو، ابتدا با استفاده از روش تحلیل و تطبیق، مبانی نظری و راهبرد دیپلماسی منطقه ای قدرت های بزرگ در آمریکای لاتین مورد واکاوی و مقایسه قرار گرفته و سپس با تکیه بر برخی شاخص های مطرح در حرفه دیپلماسی نظیر اظهارات، موضع گیری ها، رفتارها، تصمیمات و اقدامات دولتمردان، الگوی رقابت بین قدرت های مورد نظر از منظر دیپلماسی مورد ارزیابی حرفه ای و تطبیق کاربردی قرار می گیرد. در این تحلیل و ارزیابی، شکل گیری الگوی دیپلماسی رقابتی قدرت های بزرگ در منطقه آمریکای لاتین متغیر وابسته ای فرض شده است که تابعی از متغیرهای مستقلی همچون افول قدرت هژمونیک آمریکا، منافع راهبردی قدرت های بزرگ و شرایط در حال گذار روابط بین الملل و ویژگی های کشورهای این منطقه است
بررسی نقش و عملکرد انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا ...(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گروه هایی که در زمان تسخیر لانه جاسوسی نقش بسزایی را ایفا کرد انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا (گروه فارسی زبان) بود. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که نقش انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا در زمان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا چه بود؟ برای گرد آوری داده ها ضمن مطالعه و بررسی اسناد، با برخی از دانشجویان آن زمان عضو انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا مصاحبه شده است.
عمده فعالیت هایی که دانشجویان در آن زمان انجام داده اند، عبارتند از: فعالیت های تبلیغاتی که به منظور افشاگری توطئه های دشمن و همچنین آگاه سازی افکار عمومی ملت آمریکا صورت گرفت. دیگر فعالیت انجمن، برگزاری تظاهرات و راهپیمایی در اعتراض به سفر شاه به آمریکا و حمایت از عمل دانشجویان پیرو خط امام بود. اعتصاب غذا و تشکیل دادگاه نمادین محاکمه شاه خائن از دیگر برنامه های انجمن بود که برای جلب توجه رسانه های آمریکایی و رساندن پیام خود به گوش جهانیان از آن استفاده شد.
اقتصاد سیاسی خطوط لوله انرژی در آسیای مرکزی و قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقة آسیای مرکزی و قفقاز از دیرباز به خاطر موقعیت ژئوپلیتیکی خود مورد توجه قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است. در دوران اتحاد جماهیر شوروی، به خاطر تسلط روس ها بر این منطقه امکان حضور دیگر قدرت ها کاسته شد، ولی پس از فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای این منطقه، امکان حضور قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در این منطقه فراهم گردید. یکی از مواردی که زمینه حضور دیگر قدرت ها در این منطقه را فراهم کرده است، ذخائر نفت و گاز این منطقه می باشد. همواره کشورها برای سرمایه گذاری در حوزه نفت وگاز به سود اقتصادیِ ناشی از سرمایه گذاری و همچنین ملاحظات امنیتی و فنی مراحل استخراج و به ویژه انتقال آن توجه می نمایند. به دلیل محصور بودن کشورهای این منطقه در خشکی و عدم دسترسی آن ها به آب های آزاد و همچنین به دلیل بحران ها و درگیری هایی که بین برخی از کشورهای این منطقه وجود دارد باید دید که آیا قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای که پس از فروپاشی شوروی وارد این منطقه برای سرمایه گذاری در حوزه ذخائر نفت و گاز گردیده اند، ملاحظات اقتصادی، امنیتی و فنی را برای سرمایه گذاری در نظر گرفته اند؟ فرضیه این نوشتار بدین صورت است که برای کشورهایی که به سرمایه گذاری در این منطقه پرداخته اند ملاحظات سیاسی نسبت به ملاحظات امنیتی، اقتصادی و فنی از الویت بیشتری برخوردار بوده است.
سناریوهای آیندة نظام بین الملل و جایگاه جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از جنگ سرد و فروپاشی نظام دوقطبی، نظام بینالملل جدید با نوعی ابهام در تبیین سامانِ
نظم جدید روبرو شد. این ابهام موجد سناریوسازیهای متعددی در راه تبیین نظم آیند ة جهان و
تشریح نظام بینالملل شد که نظریه نظامهای تکقطبی،چندقطبی، تک- چندقطبی و سلسله مراتبی
ازجمله سناریوهایی هستندکه نظام ب ینالملل آینده را تفسیر کردند . طرح این پرسش ها که
محتملترین سناریوی آیندة نظام بینالملل کدام است و اینکه جایگاه جهان اسلام در سناریوی
آیندة نظام بینالملل چگونه است؟ ازجمله مسائل مهم و پیشِرو هستند که پاسخ به آن ها هدف
این پژوهش و موجد تبیین بسیاری از روندهای موجود و آیندة بینالمللی است؛ لذا میتوان گفت:
نظم فعلی بینالملل وضعیت در حال گذاری است که در بین دو سناریوی تک - چندقطب ی و
چندقطبی، جهت کلی آن حکایت از میل به چندقطب ی دارد. قدرت ها ی نوظهور چین، اتحادیه
اروپا، روس، هند، ژاپن و جهان اسلام عمدهترین قطبهای آینده جهان به شمار م یروند که در
کنار آمریکا به ایفای نقش جهانی خواهند پرداخت . دراینبین جهان اسلام به مدد
ظرفیتهایژئوپلیتیکی، فرهنگی، منابع و انرژی، جمعیت و کشورهای قدرتمندش از توانایی مهمی
برای ایفای نقش یکقطب در نظام بینالملل آینده برخوردار است. در این تحقیق روش پژوهش
توصیفی- تحلیلی است و شیوه گردآوری دادهها مبتنی بر منابع کتابخانهای است
نقش یالات متحده آمریکا در افراط گری های منطقه خاورمیانه با تاکید بر عراق و سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال 2011 و به دنبال شروع ناآرامی ها در کشورهای عربی منطقه خاورمیانه افراط گرایی در این منطقه به ویژه درعراق و در سوریه افزایش یافته است. با توجه به بافت قومی و مذهبی منطقه خاورمیانه تنوع گروه های افراطی در این منطقه قابل پیش بینی است. سؤالی که مطرح می شود این است که نقش قدرت های فرا منطقه ای ازجمله ایالات متحده آمریکا را در گسترش افراط گری ها در خاورمیانه را چگونه ارزیابی می شود؟ این پژوهش استدلال می کند که ایالات متحده از مهم ترین علل بقا و عمل این نیروهای افراطی در خاورمیانه و ازجمله در عراق و سوریه است.
شکل گیری افراط گرایی در منطقه خاورمیانه علیرغم فراهم بودن بستر داخلی به محرک خارجی نیز نیازدارد . هدف این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری عوامل خارجی ازجمله نقش دولت ایالات متحده در شکل گیری و گسترش پدیده افراط گرایی در منطقه خاورمیانه است. روش بکار گرفته شده در این پژوهش توصیفی –تحلیلی است .
جایگاه فضای سایبر و تهدیدات سایبری دراستراتژی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهدیدات و حملات سایبری در استراتژی امنیت ملی آمریکا جایگاه پر اهمیتی دارد. اگر چه جنگ سایبری به معنای واقعی آن تا حال حاضر صورت نگرفته است ولی حملات روزانه سایبری حکایت از چشم انداز مخوف جنگ سایبری در آینده دارد. از این رو ایالات متحده با در نظر گرفتن این امر و این که یک جنگ سایبری اگر به وقوع بپیوندد تلفات و خطرات آن کمتر از جنگ کلاسیک نخواهد بود، دست به طرح ها و ابتکارات نهادی مختلفی دراین زمینه زده است واستراتژی امنیت ملی آمریکا به نوعی دچار دگرگونی شده است. هدف مقاله تبیین فضای سایبر، حملات و تهدیدات سایبری و جایگاه آن در استراتژی امنیت ملی آمریکا است. سوال اصلی نوشتار این است که فضای سایبردر استراتژی امنیت ملی آمریکا چه جایگاهی دارد؟ فرضیه اصلی مورد آزمون در پاسخ به سوال این است که با توجه به اهمیت فضای سایبر در ایالات متحده و خطرات آینده ناشی از حملات سایبری دشمن، آمریکا در استراتژی امنیت ملی خود بازنگری نموده و بعد فضای سایبر را- به عنوان بعد پنجم- به ابعاد سنتی تهدیدات( ابعاد چهار گانه زمین، دریا، هوا و فضا) افزوده است. فرضیه فرعی نوشتار این است که اگر چه تا حالا جنگ سایبری به معنای واقعی کلمه صورت نگرفته ولی حملات روزانه سایبری(متفاوت با جنگ سایبری) چشم انداز مخوفی از جنگ سایبری ارائه می دهد ودر استراتژی امنیت ملی آمریکا خطرات جنگ سایبری در صورت وقوع به همان اندازه یک جنگ کلاسیک می تواند رفاه و امنیت شهروندان را بطور جبران ناپذیری به خطر اندازد. مفروض نوشتار این است که عمده ترین تهدید جنگ سایبری در صورت وقوع، تخریب زیر ساخت های حساس است که تمامأوبیش از پیش در حال ابتناء بر فضای سایبری هستند. مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، با ابزار کتابخانه ای و براساس مبانی نظری "" بعد جدید قدرت در چارچوب فضای سایبر "" به رشته تحریر درآمده است.
دریای خزر و ملاحظات ژئواکونومیک شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با فروپاشی شوروی و پدیدآمدن نظم بین الملل جدید، ماهیت قدرت از نظامی محض به نظامی، سیاسی و اقتصادی تغییر کرد و دراین دوره گفتمان ژئو اکونومیک در کنار ژئوپلیتیک مطرح شد. به عبارت دیگر پس از این کشورهای مختلف برای حداکثر ساختن قدرت خود در نظام بین الملل به توسعه اقتصادی و کسب منافع اقتصادی بیشتر روی آوردند. در این راستا نقش انرژی به عنوان مهم ترین عنصر در توسعه بیش از پیش اهمیت یافت و مناطق نفت خیز جهان در کانون توجه قدرتهای بزرگ قرار گرفت. این مقاله درصدد نشان دادن این مهم است که دریای خزر در میان این مناطق دارای ویژگی های خاص و ممتازی است که آن را به عنوان موازنه گر ژئواکونومی جهان مطرح می کند. داشتن یکی از ذخایر مهم انرژی جهان و قرارگرفتن در دهلیز ارتباطی شرق و غرب در کنار آسیب پذیری شدید امنیتی خلیج فارس و شمال آفریقا، به دریای خزر این فرصت را داده که خود را به عنوان موازنه گر ژئواکومیک جهان مطرح کند. دراین مقاله با مطالعه موردی امنیت انرژی چین و ایالات متحده آمریکا و جایگاه خزر در تأمین امنیت انرژی این دو و اهمیت سرزمینی منطقه خزر برای این دوکشور این مهم نشان داده می شود.
آمریکا و تأثیر آن بر دستیابی ایران به هدف های خود در منطقه قفقاز (مطالعه موردی جمهوری آذربایجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، آمریکا که خود را در عرصه جهان بی رقیب می دید خواهان ایفای نقشی فعال و مؤثر در کشورهای استقلال یافته از اتحاد شوروی بود و تمایل این کشورها به ویژه جمهوری آذربایجان به غرب - به خصوص به آمریکا- این نفوذ را آسان تر می کرد. در اندیشه نخبگان سیاست خارجی آمریکا این فکر پیدا شده بود که با تجزیه اتحاد شوروی و خروج جهان از نظام دو قطبی، این کشور قادر است برای اولین بار حضور سیاسی خود را در کشورهای نو استقلال تا مرزهای چین حاکم کرده و با این حضور سیاسی در ابعاد دیگر نیز به موفقیت هایی برسد. در بین کشورهای منطقه قفقاز، حضور آمریکا در جمهوری آذربایجان بر روابط ایران با این جمهوری – مانند انتقال انرژی، تعیین رژیم حقوقی دریای خزر، مباحث امنیتی- تأثیر منفی داشته است. در این نوشتار کوشش شده است تا به بررسی منافع ایران در منطقه قفقاز (مطاالعه موردی آذربایجان) پرداخته شود و دلایل عدم موفقیت ایران به عنوان یکی از مهمترین همسایگان را دریافت. این مقاله دلیل این حضور و ایجاد موانع در موفقیت ایران در دستیابی به هدف های خود در منطقه قفقاز را بر اساس تضاد موجود بین ایران با آمریکا، قابل فهم می داند.
نقد کتاب درس های دیپلماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم مهر و آبان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
این مقاله تلاش می کند تا با رویکرد انتقادی کتاب درسهای دیپلماسی نوشته جان بردی کیسلینگ را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. کتاب درسهای دیپلماسی مرور خاطرات و تجارب کاری یک دیپلمات آرمانگرای آمریکایی است که به دلیل نارضایتی از تحولات پس از به قدرت رسیدن جورج بوش و خشونت گرایی آمریکا از سمت خود کناره گیری کرده است. کتاب در پانزده فصل با ارائه مثالهای متعدد از عملکرد سیاست خارجی ایالات متحده در نقاط مختلف جهان تلاش می کند تا ضمن تبیین موضوعات مختلف حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی، به نقد عملکرد دستگاه سیاست خارجی آمریکا بپردازد. کیسلینگ بر این باور است که خشونت گرایی و یکجانبه گرایی آمریکا این کشور را به ابرقدرتی منفور در جهان تبدیل کرده است. اگرچه روانی و رسایی متن و استفاده از مثالهای عملی که اکثرا تجارب نویسنده بوده است کتاب را به منبعی جذاب و قابل استناد برای دانش پژوهان تبدیل کرده است اما رویکرد جانبدارانه نویسنده و ضعف مباحث مفهومی و نظری حوزه دیپلماسی از عمده ترین نقاط ضعف این کتاب به شمار می آید.
تحلیل سازه انگارانه مبانی هویتی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با تأکید بر نقش ابعاد هویتی و برساخت ها در سیاست خارجی، به بررسی نگاه هویت بنیان آمریکا به مسائل بین المللی و ریشه های سازه انگارانه مبانی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال موضوع هسته ای ایران پرداخته می شود. از منظر ایالات متحده، ایران بعد از انقلاب اساساً در ضدیت با ارزش های غربی و نقطه مقابل لیبرال دموکراسی تعریف شده است که دارای ویژگی هایی همچون تلاش برای دستیابی به سلاح های کشتارجمعی، نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم و تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی است. این برداشت از ایران، از آن بازیگری چالشگر و ماجراجو در عرصه بین الملل می سازد که امنیت ملی آمریکا و صلح و ثبات بین المللی را به مخاطره می اندازد و برای آن تهدید به شمار می آید. این نگاه و رویکرد برساخته از ایران، کاملاً گویای تأثیر انگاره های شناختی و برداشت های متعدد از هویت خود (ایالات متحده آمریکا) و دیگری (جمهوری اسلامی ایران) است که مبنای ورود به پرونده هسته ای می شود. ایالات متحده آمریکا سیاست خارجی خود را در خصوص پرونده هسته ای ایران، با توجه به رویکرد هویتی و برساخت ویژه از ایران، در چارچوب حفظ رژیم منع گسترش سلاح های اتمی، هژمونی طلبی و یکجانبه گرایی، تهدید و نظامی گری بر مبنای چند عنصر هویتی، همچون رسالت مداری، استثناگرایی و دشمن سازی تعریف کرده و براین اساس، سیاست خارجی خود را در قبال فعالیت هسته ای ایران تنظیم ساخته و پیش برده است. برای فهم مبانی سیاست خارجی آمریکا، باید به بررسی نوع نگرش ها و نظام معنایی آن پرداخت و ازآنجاکه روش های اثبات گرا دراین باره ناتوان اند، روش های تفسیری می توانند کارگشا باشند که در این پژوهش به دلیل اینکه سازه انگاری بر نقش هویت و باورهای ذهنی در تعریف منافع، تصمیم سازی و شکل دهی رفتار سیاست خارجی تأکید دارد، از روش سازه انگاری بهره گرفته شده است.
شیوه های نفوذ نظامی- امنیتی آمریکا در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایالات متحده آمریکا با حمله نظامی به عراق در سال 2003 میلادی تلاش داشت تا با مدیریت هوشمند منابع مختلف قدرت به اهداف و منافع از پیش تعیین شده خود دست یابد؛ از این رو نفوذ در ساختارهای عراق از جمله برنامه های اصلی آمریکا برای تأمین اهدافش در این کشور عربی است. در این مقاله تلاش می شود تا چگونگی مدیریت آمریکا بر منابع قدرت سخت در صحنه میدانی عراق مورد بررسی قرار گیرد. از این رو این نوشتار در پاسخ به این سؤال که ابعاد نفوذ سخت آمریکا در عراق جدید چیست به دنبال واکاوی ابزارها و شیوه های نفوذ سخت ایالات متحده در عراق جدید با تمرکز بر دوره خروج نیروهای نظامی آمریکایی از عراق نگاشته شده است. بررسی منابع کتابخانه ای و حوادث میدانی حاکی از آن است که آمریکا با بهره گیری از معاهدات تسلیحاتی (با توجیه تلاش برای تقویت توان دفاعی عراق)، تجهیز مخالفین حکومت مرکزی و استفاده از ظرفیت شرکت های امنیتی خصوصی و نیز کمک گرفتن از مساعدت های مالی به دنبال نفوذ در ساختار نظامی- امنیتی عراق است تا بتواند از این طریق به منافع خود در سطوح منطقه ای و بین المللی دست یابد.
اصل رعایت تشریفات قانونی در بازنگری قضایی ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصلاحیه چهاردهم قانون اساسی آمریکا، برای دیوان عالی این کشور مقدمه ای شد جهت تأسیس اصل رعایت تشریفات قانونی تا دادگاه ها از این طریق در راستای حمایت از حق ها و آزادی های بنیادین افراد، کلیه اقدامات دولتی را مورد بازنگری قضایی قرار دهند و در صورت مشاهده موارد مغایر، اقدام تقنینی یا اجرایی موضوع شکایت را بلااثر نمایند در این مقاله به تبیین سازوکار و چهارچوب های اِعمال این اصل در رویه قضایی ایالات متحده آمریکا می پردازیم تا با تبیین نحوه تضمین حق های شهروندی در نظام حقوقی این کشور، برای تصویب قوانین و رویه های حقوقی آتی در زمینه تضمین حق های ملت مقرر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، گام مؤثری باشد.
نقد و بررسی کتاب قدرت نرم سیاست خارجی آمریکا در جنگ علیه عراق طی سال های 1991 تا 2003
منبع:
مجموعه مقالات اولین همایش ملی نقد متون و کتب علوم انسانی ۳۰ آذر ۱۳۹۶ جلد اول «تجارب حرفه ای نقد»
هدف اصلی این مقاله بررسی انتقادی کتاب «قدرت نرم در سیاست خارجی: آمریکا و جنگ علیه عراق در سال 1991 و 2003» است. این کتاب اثر ترزا رینولد است که در سال 2008 به چاپ رسیده و مجید رسولی آن را به فارسی برگرداندهاست. در واقع نویسنده در این کتاب سعی کردهاست با بررسی مقایسهای و تطبیقی دو دوره از سیاست خارجی آمریکا (جنگ اول خلیج فارس علیه عراق به رهبری آمریکا و حمله به عراق در سال 2003) با توجه به نقش و جایگاه قدرت نرم در این دو دوره، این مفروضه را تبیین کند که علت اصلی ناکامی دولت ایالات متحده در واقعه دوم، کاملاً ناشی از عدم توجه دولت بوش پسر و رهبران آمریکا به قدرت نرم و مشروعیت دادن به سیاستهای خود در نزد جامعه بینالمللی بودهاست. با این ایده این مقاله در راستای پژوهش انتقادی خود ابتدا به معرفی کلی این اثر خواهد پرداخت و سپس در دو مبحث جداگانه از یک سو به بررسی امتیازات شکلی/ محتوایی اثر و از سوی دیگر به بررسی کاستیها و نواقص شکلی/ محتوایی کتاب مورد نقد خواهد پرداخت. نتیجه نیز بخش پایانی این مقاله را شکل خواهد داد.
دیپلماسی عمومی آمریکا در ایران دوره پهلوی (مطالعه موردی سپاهیان صلح 1341-1355ش)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابتکارات جان اف. کندی رئیس جمهور آمریکا در تداوم برنامه اتحاد برای پیشرفت و در راستای دیپلماسی عمومی و بهبود وجهه آمریکا در جهان سوم، تشکیل سپاهیان صلح (گروه صلح) در سال 1961م بود. اعضای سپاهیان صلح، جوانان دانشجو و دانش آموختگان دانشگاه های آمریکا بودند که به صورت داوطلبانه به این گروه پیوسته بودند و بعد از دیدن آموزش های لازم به کشورهای دیگر اعزام می شدند. آموزش نیروی انسانی و همچنین کمک به تفاهم بیشتر ملت ها با آمریکا و به عبارت بهتر صدور فرهنگ و شیوه زندگی آمریکایی، از اهداف عمده سپاهیان صلح بود. این مقاله با استفاده از روش اسنادی-تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که: زمینه و اهداف حضور و فعالیت سپاهیان صلح در ایران چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که فعالیت سپاهیان صلح، جزئی از برنامه های رقابت ایدئولوژیکی بین دو بلوک شرق و غرب در دوران جنگ سرد بود. سپاهیان صلح، یکی از ده ها ابزار دیپلماسی عمومی آمریکا بود که برای آموزش و تبلیغ فرهنگ و زندگی آمریکایی و الگوسازی آن در کشورهای زیر نفوذ آمریکا از آن استفاده می شد.