مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
ایالات متحده آمریکا
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
95 - 115
حوزه های تخصصی:
پس از 2001، سیاستگزاری رویارویی با تروریسم اتحادیه اروپا هم راستا با ایالات متحده آمریکا تمرکز خویش را بر تقویت نهادهای مجری قانون و کارآمد ساختن اقدامات مبتنی بر چند جانبه گرائی و ترسیم خطوط اجرائی این اقدامات تحت عنوان «مدل اروپایی»، نهاد. شماهای ساختاری، چه از جنس رئالیستی و چه از جنس فرهنگی، فراهم آورنده بخشی از توضیحات ناظر بر این مولفه بوده اند. در یکچنین چارچوبی می بایستی نقش شخصیت های سیاسی را به لحاظ میزان نفوذ ایشان به ویژه در رابطه با آمریکا و اتحادیه اروپا، مورد توجه ویژه قرار داد. اختلاف موجود میان اروپا و آمریکا در زمینه مسائل امنیتی برآمده از این واقعیت است که غرب آتلانتیک حداقل از زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2000، تروریسم را از فهرست تهدیدات درون کشوری خارج و وارد فهرست تهدیدات برون مرزی و نظامی، نمود.لذا بر افزایش توان نیروهای نظامی آمریکا جهت حفاظت از "میهن" ، نهاد. لیکن از دید اتحادیه اروپا و بریتانیا،تهدیدات تروریستی، درون کشوری می باشند و نه تهدیداتی برون مرزی، که لازمه برخورد با آن همانا افزایش توانمدی های نهادهای قانونگزار و مجری قوانین در درون این اتحادیه بوده است چه آنکه مشگلات این اتحادیه برخلاف آمکریکا نشأت گرفته از شمار بسیار مهاجرینی است که از حوزه های جغرافیایی پیرامونی به این اتحادیه مهاجرت و لی جذب جوامع اروپائی نگردیده اند و تبدیل به تهدیدی دائمی گردیده اند. اقدامات برون مرزی ضد تروریستی جند جانبه گرایانه اتحادیه اروپابه رهبری آمریکا و با تبادل داده های اطلاعاتی صورت می پذیرند.
قدرت نرم رسانه؛ ابزار سخت آمریکایی برای تغییرات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
75 - 97
حوزه های تخصصی:
با ظهور تکنولوژی های مدرن و پیچیده تر شدن جوامع انسانی و نقش رسانه ها در مناسبات جهانی، قدرت نیز ماهیت متفاوتی به خود گرفته است. قدرت سخت، بدون پشتیبانی قدرت نرم و بالعکس، قادر به حفظ برتری خود نیست. ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از بزرگ ترین امپراطوری های نظامی و رسانه ای تاریخ جهان، در طی دو دهه اخیر با استفاده از ابزار رسانه توانسته تغییرات ژئوپلیتیکی اساسی در خاورمیانه ایجاد کند. راه اندازی جنگ های همه جانبه علیه افغانستان و عراق و جهت دادن به رخدادها و تحولات جهان عرب، همگی در همراهی قدرت نرم و به ویژه رسانه ها میسر شد. از این رو، نگارندگان در این جستار، در پی پاسخ به این سوال بودند که «قدرت نرم ایالات متحده آمریکا از رهگذر بهره گیری از رسانه های جمعی و تأثیرگذاری و جهت دهی بر افکار عمومی، چگونه بر معادلات ژئوپلیتیکی خاورمیانه نافذ و مؤثر واقع شده است؟». درون دادهای مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری شده و در سپهر نظریه قدرت نرم، روش شناسی حاکم بر متن از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار است. یافته های پژوهش گویای این است که ایالات متحده آمریکا، حتی قدرت نرم خود را مرهون رسانه ای است که خود جزئی از عناصر قدرت نرم است. به عبارتی دیگر می توان چنین استدلال کرد که بدون رسانه، آمریکا بخش اعظمی از توان قدرت سازی سخت و نرم خود را از دست می دهد؛ این در حالی است که حتی شاخص های محاسبه قدرت نرم بیشتر از گذرگاهی می گذرند که رسانه های آمریکایی یا بر آنها مسلط هستند یا به آنها شکل می دهند.
افول آمریکا از منظر دموکرات ها و جمهوری خواهان؛ دیگری سازی و برساختن هویت آمریکایی در سخنرانی های انتخاباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افول آمریکا مبحثی است که مورد توجه مجامع علمی سیاسی ایران قرار گرفته است، با این وجود کمتر به ابعاد داخلی آن از جمله اختلاف نظر محافظه کاران و لیبرال ها بر سر این مفهوم پرداخته شده است. این تفاوت نگاه در دو عرصه تعریف چیستی هویت آمریکایی و جایگاه بین المللی آمریکا تبلور یافته است. وجود نگاه های متفاوت باعث شده توافقی برای متوقف کردن سراشیبی افول وجود نداشته باشد و هویت مشترک تضعیف شود. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی سخنان افراد شاخص دو حزب اصلی آمریکا با تمرکز بر دوره ظهور ترامپ پرداخته تا تم های مرتبط با افول را شناسایی نماید. نظریه هویت اجتماعی و به طور خاص مفهوم هویت مشترک درون گروهی، برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج این تحلیل مؤید وجود اختلاف عمیق در تعریف چیستی آمریکا و در عین حال، اتفاق نظر در مواردی مانند استثناگرایی آمریکایی است.
بررسی مقایسه ای سیاست خارجی ترامپ و بایدن در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
۱۷۲-۱۵۳
حوزه های تخصصی:
روابط جمهوری اسلامی ایران با آمریکا در بیش از چهار دهه گذشته رابطه پرتنشی بوده و در این مدت آمریکا از هیچ تلاشی برای مقابله و تهدید ایران مضایقه نکرده و در دوره های مختلف الگوی رفتاری تعارضی آمریکا فراز و نشیب هایی داشته است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که سیاست خارجی ترامپ و بایدن در قبال جمهوری اسلامی ایران چه تفاوت و شباهت هایی داشته است؟ یافته های پژوهش با استفاده از روش مطالعه اسنادی و تحلیل گفتارها، مکتوبات و مواضع اعلامی هر دو رئیس جمهور و اطرافیان آنها در دولت و نهادهای فکری، بیانگر این است که تهدید و چالش بودن ایران برای منافع آمریکا و ضرورت مقابله با آن وجه تشابه در انگاره هر دو رئیس جمهور بوده ولی در رویکرد مقابله ای آنها تفاوت هایی وجود دارد که ترامپ رویکرد فشار حداکثری با هدف تغییر نظام و بایدن رویکرد متعادل تری را با هدف تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران دنبال کرده اند.
اعمال فراسرزمینی قانون اروپایی حفاظت از داده های شخصی در آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر لزوم حمایت از داده های شخصی کاربران در فضای سایبر امری اجتناب ناپذیر می باشد، لذا حکومت ها و ساز و کار های منطقه ای و بین المللی نظیر اتحادیه اروپا نیز دست به فعالیت های تقنینی در این عرصه زده اند. از طرفی برداشت غالب در زمینه قوانین مصوب درون اتحادیه اروپا این است که اجرای این قوانین نیز محدود به سرزمین دولت های تشکیل دهنده این نهاد منطقه ای می باشد، حال آنکه از مفاد آخرین سند حفاظت از داده اروپا (GDPR: 2016) چنین برداشت می شود که ویژگی فرامرزی داشته و در خارج از مرز های اتحادیه نیز قابل اعمال است. پژوهش حاضر نیز با استفاده از روش تحلیلی توصیفی در تلاش است تا با بررسی متن این سند و نسخه قبلی آن (DPD: 1995)، و مهم ترین پرونده های مطرح شده در دیوان دادگستری اتحادیه اروپا در خصوص انتقال داده های شخصی کاربران اروپایی به ایالات متحده آمریکا، به بررسی امکان اعمال فرامرزی این سند در کشور های غیر عضو اتحادیه نظر آمریکا بپردازد. در نهایت یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که با توجه به قدرت سیاسی و اقتصادی قابل توجه اتحادیه، تعداد زیاد کاربران اروپایی در فضای نت، تفاسیر و آراء ارائه شده توسط دیوان اروپا، سوابق ساز و کار های انتقال داده بین اروپا و آمریکا و همچنین ضمانت اجراهای پیش بینی شده در این سند، می توان گفت که عملا این مقررات ویژگی فرامرزی داشته و در خارج از اتحادیه نیز اعمال می شود.
تاثیر تحریم های اقتصادی سازمان ملل و ایالات متحده آمریکا بر شاخص فلاکت کشورهای هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۴
281 - 323
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، تحریم های بین المللی به یک ویژگی متداول و تکراری در تعاملات سیاسی بین برخی دولت ها تبدیل شده است. ایالات متحده آمریکا کشوری است که بعد از جنگ جهانی دوم بیشترین تحریم های اقتصادی را اعمال کرده است. همچنین چندین اقدام توسط یک سازمان چندجانبه مانند سازمان ملل در سال های اخیر اعمال شده است. این مطالعه سعی در آشکار ساختن اثر تحریم های اقتصادی سازمان ملل و ایالات متحده آمریکا بر شاخص فلاکت در 41 کشور تحریم شده طی سال های 1991-2020 با استفاده از یک مدل معتبر و داده های جدید دارد. مدل نهایی به صورت داده های ترکیبی نامتوازن و با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) برآورد شده است. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که تحریم های سازمان ملل و ایالات متحده آمریکا تاثیر قابل توجهی بر شاخص فلاکت دارند. به طور متوسط، اعمال تحریم های سازمان ملل و ایالات متحده آمریکا شاخص فلاکت کشور هدف را به ترتیب 12/8 و 49/6 افزایش داده اند. همچنین اثر مثبت و افزایشی ناشی از اعمال تحریم های جامع اقتصادی سازمان ملل متحد بر شاخص فلاکت، بیشتر از تحریم های ایالات متحده آمریکا است.
جریانهای رادیکال دینی – تکفیری در آسیای مرکزی و قفقاز و بازتاب آن در تحولات منطقه
منطقه قفقاز و به ویژه آسیای میانه به سبب سیاست های نادرست دولت های حاکم و حمایت از گروه های افراطی در سال های آینده کانون ملتهبی در تحولات منطقه خواهند بود. اهمیت ژئوپولوتیک آسیای مرکزی و قفقاز و تلاش بازیگران مهم منطقه ای و فرامنطقه ای جهت حضور در این منطقه، بر ضرروت شناخت وضعیت افراط گرایی و تکفیریسم در آسیای میانه و قفقاز می افزاید و به سبب هم مرز بودن این منطقه با جمهوری اسلامی ایران، این شناخت برای ما از اهمیت دوچندانی برخوردار است. زمینه های مساعد داخلی و اهمیت ژئوپولیتیک این مناطق باعث شده تا روسیه آن را جزو حیات خلوت سنتی خود تلقی کند، عربستان سعودی بستر لازم را برای ترویج اندیشه های افراط گرایانه فراهم ببیند، جمهوری اسلامی ایران بدلیل پیوستگی و اشتراکات فرهنگی آن را به نوعی زیرمجموعه جغرافیای فرهنگی قلمداد نماید و کشورهای عضو ناتو، به ویژه کشورهای قدرتمند اروپایی و آمریکا نیز علاوه بر نگاه اقتصادی و تجاری برای بازیگری در حیات خلوت روسیه و هم چنین جلوگیری از توسعه نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران همواره به این مناطق توجه نمایند. در این میان آنچه شایان توجه است و جای نگرانی دارد این است که برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی و برخی کشورهای غربی از جمله آمریکا، برای تحقق اهداف خود، حمایت و تجهیز از گروه های افراط گرای مذهبی را در سرلوحه اولویت های سیاست خارجی خود در ارتباط با این مناطق تعریف کرده اند. برآیند ضعف ها، مشکلات و نابسامانی های داخلی در کنار دخالت ها و نقش آفرینی بیگانگان در آسیای مرکزی، توضیح دهنده واقعیت گسترش تفکرات افراط گریانه در این مناطق است.
نقش ایالات متحده آمریکا درروند تکوین نظریه پردازی روابط بین الملل: بررسی نظام ارزشی-هنجاری و مطالعه ی موردی فردگرایی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳
56-93
حوزه های تخصصی:
ارتباط علّی میان ایالات متحده آمریکا و دانش روابط بین الملل موضوعی است که در تحول پژوهی با رویکرد برون رشته ای به یکی از مسائل فرعی، اما با اهمیت در دیسیپلین تبدیل شده است. باید توجه داشت که پرسش در مورد امکان تسلط و یا تاثیرگذاری عمیق یک کنشگر متعهد و پذیرنده ی نقش هژمون بر یک حوزه ی دانشی در سایر رشته های علوم اجتماعی مسبوق به سابقه است. در پژوهش حاضر به تبیین جایگاه و نقش نظام ارزشی-هنجاری آمریکا در مکانیسم تاثیرگذاری بر تئوری پردازی روابط بین الملل پرداخته ایم. چارچوب نظری پژوهش بر زمینه ی پروردگی تاکید داشته و به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شاخص های برخاسته از لیبرالیسم از جمله فردگرایی و عملگرایی پرداخته و ارتباط معناداری میان این شاخص ها و پیش فرض های تئوری پردازی در روابط بین الملل تشخیص داده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، طبیعی است که با عینک و زمینه ی پروردگی لیبرال و بر مبنای روش زندگی آمریکایی اگر به جهان بین الملل نگریسته شود، این جهان قطعا باید آنارشیک باشد. همچنین گرایش افراطی به واقعگرایی و زیرشاخه های آن در روابط بین الملل آمریکایی امری قابل درک خواهد بود
تحلیل گفتمان شبکه های خبری آمریکایی از سخنان مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه 27 دی ماه 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهادت سردار سلیمانی و ایراد سخنرانی در خطبه های نماز جمعه توسط رهبر معظم انقلاب، دو هفته پس از شهادت از اهمیت ویژه ای برای همگان برخوردار گشت. این مقاله می کوشد به بررسی دال های مرکزی این اتفاق در میان شش رسانه مهم آمریکایی بپردازد. این پژوهش مبتنی بر بازنمایی و برجسته سازی به روش تحلیل گفتمان پدام در پنج مرحله است. تأکید بر اهمیت حضور رهبر انقلاب در میان مردم خشمگین و سخنرانی ایشان، دلقک و دروغگو دانستن آمریکایی ها و لزوم عدم اعتماد به آنها، قدرتمند بودن ایران و نهراسیدن از آمریکا، مشابهت اروپایی ها به آمریکایی ها در خصوص تعامل با ایران، اطاعت محض اروپایی ها از آمریکا، ضعیف و حقیر شدن چهره ابرقدرتی آمریکا و مواردی از این قبیل به عنوان مهم ترین دال های شناسایی شده در این پژوهش مدنظر هستند.
سیاست خارجی آمریکا در مقابله با محور مقاومت پس از بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمریکا پس از بیداری اسلامی تلاش کرد تا سیاست خارجی متنوع و درعین حال همسویی را برای مهار و تضعیف محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کند. شناخت و تبیین این سیاست ها برای دولت ها و ملت های منطقه غرب آسیا از اهمیت زیادی برخوردار است. سؤال اصلی پژوهش آن است که مبتنی بر چارچوب جنگ ترکیبی، چگونه می توان به تحلیل سیاست خارجی منازعه جویانه آمریکا علیه محور مقاومت پس از بیداری اسلامی پرداخت؟ این پژوهش، کاربردی است و در آن برای تحلیل داده ها از روش کیفی استفاده شده است. هدف این نوشتار آن است تا با استفاده از الگوی کولاک ترکیبی به تبیین اقدامات دشمن در مواجهه با محور مقاومت بپردازد. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که آمریکا برای تضعیف محور مقاومت و حذف تأثیرگذاری آن در معادلات ملی و فراملی غرب آسیا از نوعی جنگ ترکیبی علیه ملت ها و دولت های عضو آن استفاده کرده است.
قدرت نرم و بازدارندگی: مطالعه موردی توان موشکی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
229 - 247
حوزه های تخصصی:
در تقابل بین ایران و ایالات متحده آمریکا، جلوگیری از توسعه توان نظامی، سیاسی و اقتصادی ایران یکی از چالش های مهم سیاست خارجی آمریکا است. یکی از موضوعات بحث برانگیز این تقابل، بازدارندگی قدرت موشکی ایران در مقابل ایالات متحده آمریکا است؛ اینکه توان موشکی چه قابلیتی برای امنیت و منافع ملی ایران در صحنه بین المللی دارد. بنابراین، در چارچوب نظریه واقع گرایی و با تأکید بر مفهوم قدرت نرم جوزف نای و با استفاده از تحلیل کیفی اسناد و متون یعنی روش اسنادی، این مقاله تلاش می کند تا به این سؤالات پاسخ دهد که چرا ایران برای افزایش قدرت نرم و ایجاد بازدارندگی، قدرت موشکی را انتخاب کرده است و آیا توان موشکی قابلیت تقویت قدرت نرم ایران و ایجاد بازدارندگی در مقابل ایالات متحده آمریکا را دارد؟ نتایج حاصل از مطالعه نمونه های عینی تقابل ایران و آمریکا نشان می دهد که با وجود برتری آمریکا از لحاظ نظامی، ایران توانسته با گسترش قدرت موشکی، توازن نامتقارنی را در مقابل آن ایجاد نماید که به افزایش بازدارندگی و چانه زنی بین المللی به عنوان دو مؤلفه قدرت نرم منجر شده است.
بحران اوکراین در پرتو هژمونی گرایی لیبرال آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
93 - 124
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی و بلوک شرق، مجموعه اقدامات ایالات متحده در گسترش ناتو در مناطق پیرامونی روسیه، موجب تحریک سیاسی و نظامی روسیه و شکل گیری سیاست تهاجمی این کشور در اوکراین شد. در واقع بحران اوکراین هراسی فراگیر در میان بازیگران بین المللی پدید آورد که ممکن است روسیه بار دیگر به قدرتی بزرگ و مداخله گر در عرصه بین المللی تبدیل شود. با این وجود، بسیاری بر این باور هستند که این تهاجم، به واسطه تحریم های مالی و حمایت های لجستیکی اتحادیه اروپا و آمریکا ضربه های سنگینی را نیز بر روسیه وارد کرده است. اتفاقی که می تواند منجر به درگیری جدی بین روسیه و ایالات متحده و فراسایشی شدن جنگ در اوکراین شود. پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که جنگ روسیه علیه اوکراین چه تأثیری بر هژمونی گری لیبرال آمریکا داشته است؟ فرضیه مطرح شده استدلال می کند که جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲، به دلیل تعارض منافع روسیه با آمریکا و هم پیمانانش در پی گسترش ناتو و تسلط روسیه در زمینه اقتصادی، نظامی و به ویژه ژئوپولیتیک بر اوکراین به عرصه ای برای افول هژمونی لیبرال ایالات متحده آمریکا تعیّن می یابد. از این منظر، هدف پژوهش پیش رو، بررسی جنگ روسیه علیه اوکراین و تأثیر آن بر هژمونی گری لیبرال ایالات متحده آمریکا از چشم انداز نظریه ثبات هژمونیک است. روش پژوهش نیز روش تبیینی است که با تمرکز بر پیدا کردن روابط علت و معلولی میان متغیرهای تحقیق به دنبال درک منازعه روسیه و اوکراین و تاثیر آن بر هژمونی ایالات متحده است.
عوامل ناکامی نظام حکمرانی ایالات متحده آمریکا در مدیریت بحران همه گیری ویروس کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۸)
157 - 189
ایالات متحده آمریکا رتبه نخست آمار مبتلایان و مرگ ومیر ناشی از بحران همه گیری ویروس کووید-19 را در جهان داراست و به لحاظ مدیریت و رهبری ضعیف بحران کووید-19 مورد انتقادات فراوانی قرار گرفته است. ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که عوامل ناکامی نظام حکمرانی ایالات متحده در مدیریت بحران همه گیری ویروس کووید-19 کدام اند؟ برای پاسخ به این پرسش، مقالات منتشرشده در سال های 2020-2021 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. بدین منظور، از روش فراترکیب و کدگذاری باز استفاده شده است. یافته های فراترکیب نشان می دهد که مقالات مورد مطالعه شش عامل اصلی: عوامل ساختاری (فدرالیسم و روابط بین دولتی و تفکیک قوا (سِنا، مجلس نمایندگان، و دولت فدرال))؛ عوامل سیاسی (ایدئولوژی سیاسی، صنعت سیاسی، و قطبی سازی حزبی و سیاسی)؛ عوامل مربوط به مدیریت و رهبری عمومی (ویژگی های شخصیتی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا (ترامپیسم)، و مدیریت و رهبری بحران)؛ عوامل اجتماعی (بی اعتمادی، بی عدالتی اجتماعی، و گسستگی (عدم یکپارچگی) اجتماعی)؛ عوامل مرتبط با ماهیت و ظرفیت دولت (ناکارآمدی بوروکراسی (ساختار اداری دولت) و خصوصی سازی)، و عوامل خط مشی (خط مشی های نئولیبرال و خط مشی های بهداشتی) را به ترتیب به عنوان عوامل ناکامی نظام حکمرانی ایالات متحده در مدیریت بحران کووید-19 مطرح می کنند. دانش حاصل از این پژوهش می تواند نگاه اندیشمندان و کارگزاران کشورهای دنیا را نسبت به پارادایم ها و مبانی نظری مدیریتی و حکمرانی برخاسته از ایالات متحده تغییر دهد. زیرا، عوامل اثرگذار بر ناکامی ایالات متحده در مدیریت موفق بحران کووید-19 فراتر از ناکامی و ناتوانی رئیس جمهور یا دولت ایالات متحده است و ناشی از نظام سیاسی و حکمرانی ناکارآمد و درحال افول ایالات متحده است.
واکاوی آینده پژوهانه افول قدرت آمریکا در هندسه نظم نوین جهانی به روش تحلیل لایه ای علت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق، آمریکا خود را به عنوان قدرت اول جهان معرفی و با برتری قابل توجه در عرصه سیاسی، نظامی و اقتصادی توانست موقعیت مسلطی در عرصه بینالمللی بهدست آورد، اما در حال حاضر، نشانه هایی مبتنی بر افول سیاسی این کشور قابل مشاهده است. از این رو پژوهش حاضر با روش آینده پژوهانه تحلیل لایه لایه ای علت ها و به صورت اکتشافی به دنبال شناسایی علل افول قدرت آمریکا در هندسه نظم نوین جهانی است. پژوهش از نوع کاربردی به صورت آمیخته (کیفی و کمی) است که داده های آن با بررسی اسناد، مدارک و مطالعات کتابخانه ای و همچنین مصاحبه به صورت برگزاری دو پنل خبرگی گردآوری شده است. رویکرد پژوهش استفاده از روش آینده پژوهی تحلیل لایه ای علت ها است. نتایج مصاحبه ها و مطالعات کیفی به صورت پرسشنامه محقق ساخت در اختیار جامعه 73 نفره از صاحب نظران و خبرگان مدنظر قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری و بهره گیری از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش 47 علل را نشان داد که 17 علت در سطح لایه لیتانی، 10 علت در سطح لایه نظام های علّی (اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی)، 11 علت در سطح لایه گفتمان و جهان بینی و در نهایت 9 علت در سطح لایه استعاره ها و اسطوره ها هستند که به عنوان علل مؤثر افول قدرت آمریکا در هندسه نظم نوین جهانی تلقی می شوند.
الگوهای تدافعی و پیشگیرانه جمهوری اسلامی ایران در مقابله با حملات سایبری با تأکید بر حمله استاکس نت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
82 - 99
حوزه های تخصصی:
سالها چنین تصور می شد که استفاده از سلاح های هسته ای، عمده ترین تهدید علیه جهان معاصر محسوب می شود. با توسل دولت ها به فضای سایبری برای پیشبرد اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خویش، برخی، جدی ترین تهدید حال حاضر را سوء استفاده دولتها از گستره عظیم و منعطف فضای سایبری در تحقق اهدافشان تلقی میکنند. با این حال، به نظر می رسد، جدی ترین تهدید دنیای معاصر، در عمل، زمانی محقق می شود که هر دوعامل در یکدیگر قرار گیرد. در این وضعیت، از این طریق می توان جنگی سایبری علیه تأسیسات و پایگاههای هسته ای دولتهای قربانی ترتیب داد و این سناریو ترکیبی، موجب تشدید عوامل خطرآفرین پیشین و شدت مخاطره را چندین برابر می سازد. البته با توجه به فقدان تحقق آستانه جنگ در عمده این موارد، نمی توان به حکومت حقوق بشردوستانه بین المللی امیدوار بود، لکن این نوشته در صدد است تا با تبیین یکی از جدی ترین و بارزترین مثالها در این زمینه، پرونده ویروس استاکس نت، به تحلیل این امر بپردازد که منافع و حقوق دولت قربانی در چنین مواردی به چه نحو قابل احقاق خواهد بود. به این منظور ضمن مفهوم شناسی چنین اقداماتی به حقوق بین الملل حاکم بر وضعیت موصوف پرداخته و امکان دفاع مشروع و عمل متقابل قربانی، به ویژه با ملاحظه مرور زمان را مورد بررسی قرار می دهیم.
جنگ حقوقی ایالات متحده آمریکا علیه ایران از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1825 - 1853
حوزه های تخصصی:
جنگ حقوقی بیانگر راهبردی در استفاده ابزاری از حقوق برای رسیدن به منافع ملی و امنیتی است که اهداف یک مخاصمه مسلحانه را بدون توسل به زور پیگیری می کند. کنشگر جنگ حقوقی، از خلأهای موجود حقوق بین الملل سوءاستفاده می کند تا بیشترین آسیب را به طرف مقابل وارد کند. این در حالی است که نظام حقوقی خاصی برای مواجهه در برابر این اقدام ها وجود ندارد. در جنگ حقوقی حاکمیت قانون مخدوش است. پیچیدگی های جنگ حقوقی موجب شده است که ابتکار عمل در اختیار دولت های قدرتمندی باشد که از زیرساخت های حقوقی مناسبی بهره مندند. ایالات متحده آمریکا توانسته است از این طریق بیشترین بهره را برای تحت فشار قرار دادن ایران داشته باشد و به دنبال اهداف خصمانه اش باشد. مطالعه رویکرد و رویه آمریکا نسبت به جنگ حقوقی در تقابل با ایران موضوع نوشتار حاضر را تشکیل می دهد. شناخت عملکرد آمریکا در این خصوص نشان می دهد دولت ایران هدف سخت ترین جنگ حقوقی بوده که از طریق نهادهای بین المللی و همچنین در سطح داخلی آمریکا با استفاده از راهبردها و ابتکارات متنوع پیگیری شده است.
تحلیل محتوای استراتژی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در قبال چین (2001- 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
161 - 176
حوزه های تخصصی:
از آنجا که کشور چین، پس از آمریکا در حال تبدیل شدن به مهم ترین قدرت اقتصادی و نظامی در سطح جهانی است؛ هدف از نگارش این مقاله، تجزیه و تحلیل استراتژی های امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در قبال چین (2001-2021) است تا مشخص گردد که آمریکا در این استراتژی ها چگونه با چین رفتار کرده و خواهد کرد(تقابل یا همکاری یا هردو)در پاسخ فرضیه مطرح شده آن است که «افزایش وابستگی متقابل میان کشورها احتمال وقوع درگیری میان آن ها را کاهش می دهد. از همین رو همکاری در عرصه های اقتصادی و تجاری، موجب می شود کشورها فایده بیشتری ببرند و هم زمان دریابند که هزینه منازعه افزایش یافته است». به این منظور از روش تحقیق تحلیل محتوای تلفیقی(کمی و کیفی) و نرم افزار MAXQDA بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد: در بخش کمی بیشترین درصد کلمات و پاراگراف های بکار رفته در مورد چین در سال 2021 بوده و در بخش کیفی استراتژی ها آن بود که کشور آمریکا از سال 2001 کشور چین را به عنوان یک بازیگر متعهد جهانی و ادغام در سیستم جهانی تشویق به همکاری کرده اما به مرور به استراتژی تقابل و مهار همه جانبه چین و استقبال از همکاری به صورت همزمان روی آورده است. رقابت و همکاری میان این دو کشور اگرچه گاهی با خصومت و تنش در عرصه های مختلف نظامی، سیاسی همراه بوده اما در ارتباط با تبادلات اقتصادی به شکل ناباورانه ای درهم تنیده شده، به شکلی که میزان مبادلات چین با آمریکا به 700 میلیارد دلار در سال رسیده است؛ این دو کشور به جای منازعه به سمت همکاری همه جانبه نیل پیدا کرده اند.
بررسی ارکان متشکله حقوق امنیت ملی در آمریکا: آثار و نتایج آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت ها همواره بر آن بود هاند که با وضع قوانین و مقررات خاصی، امنیت ملی خود را
تأمین و تضمین کنند. در این بین، آمریکا سعی داشته است بیشترین بهره را از ارتباط میان
حقوق و امنیت ببرد و به تمشیت امور مربوط به امنیت ملی خود بپردازد. این تحقیق برای
بررسی عناصر و ارکان تشکی لدهنده حقوق امنیت ملی آمریکا به منظور تبیین آثار و نتایج
آن، از روش توصیفی تحلیلی استفاده کرده و با مراجعه به متون و منابع علمی، ضمن
واکاوی ابعاد مختلف حقوق امنیت ملی آمریکا، آن را در قالب عناصر چهارگانه اصول اساسی
مندرج در قانون اساسی، سیاست گذاری امنیت ملی، نهادهای امنیت ملی و قوانین مرتبط با
امنیت ملی مطرح کرده و به این نتیجه رسیده است که وجود ارتباط هماهنگ و پیوسته میان
عناصر مذکور، می تواند در قالب اسناد مختلف راهبرد ی امنیتی متجلی شود.
آینده پژوهی حضور ایالات متحده آمریکا در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۰ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۴
139 - 168
حوزه های تخصصی:
غرب آسیا از نظر ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک اهمیت ویژه ای برای قدرت های بزرگ دارد؛ از این رو تاریخ یک سده اخیر این منطقه فراز و نشیب بسیار داشته است. پژوهش حاضر به روش تحقیق ترکیبی و با ابزار مطالعات اسنادی و مصاحبه می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به اسناد امنیت ملی ایالات متحده و نظر کارشناسان، راهبرد آتی آمریکا در غرب آسیا چه خواهد بود؟ برای پاسخ به این سؤال سه سناریو بررسی شده است: «تداوم حضور در غرب آسیا»، «کاهش حضور در غرب آسیا» و «خروج کامل از غرب آسیا». بررسی اسناد سیاست خارجی و اسناد امنیت ملی آمریکا نشان می دهد راهبرد جدید غرب آسیای این کشور تغییر کرده است و دیگر تمایلی ندارد همچون گذشته بیشتر تمرکز خود را روی این منطقه معطوف کند که به معنای کاهش اهمیت غرب آسیا برای آمریکا و تمایل این کشور به استفاده از راهبرد «مدیریت از راه دور» و «عدم مداخله مستقیم» در قالب سناریوی «کاهش حضور در غرب آسیا»ست. در حالی که نتایج به دست آمده از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از متخصصان حوزه آمریکا خلاف مطالعه اسنادی را نشان می داد. 55 درصد از مصاحبه شوندگان به استمرار وضع موجود و حضور ایالات متحده یعنی سناریوی «تداوم حضور در غرب آسیا» رأی دادند. نکته مهم اینکه تقریباً همه مصاحبه شوندگانی که سناریوی استمرار حضور را محتمل ترین سناریو می دانستند، استمرار حضور به شیوه پرهزینه گذشته را ناممکن دانستند و درباره تغییر شیوه حضور آمریکا در منطقه هم نظر بودند.
رقابت استراتژیک آمریکا و چین و تأثیر آن بر سیاست هندو- پاسیفیک ایالات متحده: درس آموخته های راهبردی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
28 - 56
حوزه های تخصصی:
رقابت استراتژیک ایالات متحده و چین که از قبل آغاز شده بود، از ابتدای دهه دوم هزاره جدید شکل جدی تری به خود گرفته است. این رقابت استراتژیک که تأثیرهای زیادی بر سیاست هندو- پاسیفیک آمریکا داشته است، باعث چرخش استراتژیک واشنگتن به منطقه پاسیفیک شده است. واشنگتن به منظور موازنه چین در شرق آسیا، از حضور گسترده خود در بسیاری از مناطق جهان ازجمله خاورمیانه و اروپا کاسته است و بر منطقه هندو- پاسیفیک تمرکز کرده است. بنابراین مسئله اصلی این مقاله بررسی تأثیر رقابت استراتژیک آمریکا و چین بر سیاست هندو- پاسیفیک ایالات متحده است. مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که رقابت استراتژیک آمریکا و چین چه تأثیری بر سیاست هندو- پاسیفیک ایالات متحده و رقابت منطقه ای و بازیگری ایران داشته است؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که رقابت استراتژیک آمریکا و چین باعث چرخش آمریکا از غرب آسیا به منطقه هندو- پاسیفیک و ائتلاف سازی برای جلوگیری از قدرت یابی و گسترش حوزه نفوذ چین شده و افزایش رقابت منطقه ای و تنش های سینوسی بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده را در خاورمیانه در پی داشته است. روش بکار رفته برای انجام این پژوهش، روش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده و تلاش شده تا به تحلیل منابع و آزمون فرضیه پرداخته شود.