مطالب مرتبط با کلیدواژه

فشار حداکثری


۱.

دولت ترامپ و شوروی سازی جمهوری اسلامی ایران؛ چرایی و چگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت ترامپ جمهوری اسلامی ایران فشار حداکثری شوروی سازی فروپاشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۰ تعداد دانلود : ۷۷۲
به نظر می رسد هدف دولت ترامپ از استراتژی «فشار حداکثری» علیه ایران، شوروی سازی جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از تجارب دولت ریگان علیه اتحاد شوروی است. بر اساس یافته های این مقاله، شاخه فکری پشتیبان این پروژه، بنیاد دفاع از دموکراسی ها و برخی دیگر از اتاق های فکر دست راستی و محافظه کار ایالات متحده مانند بنیاد هریتیج و امریکن اینترپرایز هستند. شاخه اجرایی این پروژه نیز وزارت خارجه آمریکا و سازمان سیا با کنشگری پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، برایان هوک، رئیس گروه اقدام ایران و همچنین، جان بولتون، معاون شورای امنیت ملی دولت ترامپ است. مطابق این پروژه، براندازی «جمهوری اسلامی» یا تغییر رژیم سیاسی حاکم بر ایران کافی نیست و هدف اصلی، فروپاشی «جمهوری اسلامی ایران» است. البته اتخاذ این استراتژی لزوماً به منزله موفقیت آن نیست و شرایط امتناع جدی در برابر تحقق این پروژه وجود دارد.<br />  
۲.

سیاست خارجی بایدن در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برجام بین الملل گرایی لیبرال نهادگرایی لیبرال چندجانبه گرایی فراآتلانتیک گرایی حقوق بشر گسترش دموکراسی مداخله گرایی بین المللی فشار حداکثری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۳۹۴
جو بایدن، قبل و بعد از انتخابات، یکی از اولویت های سیاست خارجی خود را تدوین و تعقیب سیاست نوین آمریکا در قبال ایران اعلام کرده است. در کانون «سیاست ایران» بایدن نیز بازگشت به برجام قرار دارد. با این حال، در مورد چیستی و چگونگی این سیاست و بازگشت آمریکا به برجام ابهاماتی وجود دارد. از این رو، در این مقاله تلاش می شود به این پرسش پاسخ داده شود که سیاست خارجی بایدن نسبت به ایران چه ماهیت، مؤلفه ها و مختصاتی دارد و چگونه خواهد بود؟ با روش مطالعه اسنادی و تحلیل گفتارها، مکتوبات و مواضع اعلامی بایدن و تیم سیاست خارجی او، استدلال می شود که گفتمان سیاست خارجی بایدن «بین الملل گرایی لیبرال» است. سیاست هسته ای بایدن نیز بر پایه پیوند موضوعی و مرحله ای مبنی بر بازگشت به برجام در گام نخست، تقویت و توسعه مفاد و طولانی ترکردن زمان آن در گام دوم و تسری آن به برنامه موشکی و نفوذ منطقه ای ایران در گام سوم است.
۳.

دیپلماسی انرژی اجبارآمیز ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایالات متحده آمریکا بازار نفت جمهوری اسلامی ایران دونالد ترامپ دیپلماسی انرژی فشار حداکثری نئومرکانتلیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۵۴
کارزار فشار حداکثری ایالات متحده بر ضد جمهوری اسلامی ایران بدون شناخت رهیافت جدید ترامپ در عرصه دیپلماسی انرژی قابل بررسی نیست. ترامپ با تحول رهیافتی و کارکردی تلاش کرد تا دیپلماسی انرژی را به عنوان یک ابزار قهرآمیز بر ضد جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرده و حداکثر فشار ممکن را از این بعد بر این کشور وارد سازد. در مقاله حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، با طرح این سؤال که دیپلماسی انرژی چه نقشی در کارزار فشار حداکثری ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران داشته به بررسی عملکرد و رفتار ترامپ در بازار نفت پرداخته می شود. فرضیه اصلی عبارت است از اینکه ریشه اصلی و ماهیت سیاست های ترامپ در بازار نفت به تحول رهیافت دیپلماسی انرژی این کشور از هنجارگرایی به نئومرکانتلیسم بازمی گردد که می توان آن را در خروج از برجام و بازگرداندن تحریم های نفتی، بازآرایی ژئوپلیتیک انرژی واردات نفت آمریکا، اعطای معافیت به خریداران بزرگ نفت از جمهوری اسلامی ایران، متشنج سازی قیمت نفت و تولید حداکثری نفت شیل با هدف تسخیر بازارهای سنتی این کشور مشاهده کرد. این رهیافت سبب شد که صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران به حداقل ممکن کاهش یافته و به دلیل افزایش نفوذ آمریکا در تعیین قیمت های جهانی نفت فشارها علیه تهران بیش از گذشته افزایش یابد.
۴.

سیاست فشار حداکثری آمریکا و راهبرد مهارگریزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فشار حداکثری مهارگریزی بازدارندگی نامتقارن آمریکا ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۷۹
به موازات تحول در موازنه قدرت جهانی، نظم ژئوپلیتیکی خاورمیانه با گذار از عصر آمریکایی به  سمت یک وضعیت چندقطبی در حال تغییر است. وضعیتی که ناظر بر افول هژمونی ایالات متحده و ظهور قدرت های منطقه ای به منظور شکل دهی به نظم در حال ظهور خاورمیانه است. در این میان، ایران به عنوان یک دولت انقلابی و یک قدرت تجدیدنظر طلب، با اتخاذ راهبردهای نامتقارن سعی در به چالش کشیدن نظم بین المللی لیبرال و تثبیت موقعیت خود به عنوان یک قدرت منطقه ای نظم ساز است. در نقطه مقابل، ایالات متحده با همراه ساختن متحدان بین المللی و منطقه ای خود و در قالب سیاست فشار حداکثری به دنبال تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی، تغییر رژیم و تغییر موازنه قدرت منطقه ای علیه ایران بوده است. با وجود این، راهبرد مهار آمریکا قادر به تضعیف ظرفیت های کنشگری ایران در ژئوپلیتیک در حال تغییر منطقه ای نبوده است. سوال اصلی این است که ایران با بهره گیری از چه استراتژی توانسته در مقابل فشار حداکثری ایالات متحده و متحدان منطقه ای آن به منظور تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی، موقعیت و قدرت خود را حفظ کند؟ فرضیه این نوشتار این است که در مقابل فشارحداکثری ایالات متحده، جمهموری اسلامی ایران سیاست مهارگریزی را به عنوان راهبرد اصلی خود برگزیده است. این سیاست که از طریق "بازدارندگی نامتقارن" اعمال می شود در سه قالب بهره گیری از گروه های پروکسی، ارتقای توانمندی موشکی و بازدارندگی دریایی اعمال شده است. ذکر این نکته ضروری است که این پژوهش در قالب روش توصیفی-تحلیلی به بررسی فرضیه تحقیق خواهد پرداخت .
۵.

چشم انداز پسابرجام روابط ایران و آلمان در چارچوب تعهدات فراآتلانتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
مناسبات ایران و آلمان به نسبت دیگر قدرت های اصلی اروپایی کمتر شکننده و عمدتاً پایدار بوده است. با این حال یکی از دشواری های مطالعه سیاست خارجی آلمان آن است که این کشور حضور در رقابت های ژئوپلیتیک را بخاطر درس های سنگین جنگ جهانی دوم کنار گذاشته و عمدتاً تمام انرژی خود را مصروف اقتصاد بین الملل نموده است. علاوه بر این، آلمان نمی تواند سیاست خارجی خود را خارج از چارچوب تعهدات فرااتلانتیکی و نیز فراتر از اصول و موازین سیاست خارجی مشترک اروپایی تنظیم و راهبری کند. به همین دلیل در تحلیل سیاست خارجی آلمان بیشتر باید بر رفتارهای نسبتاً پوشیده این کشور تمرکز کرد تا گفتارها مقامات آن. مطالعه روابط ایران و آلمان کاملاً در این چارچوب قرار می گیرد. پرسش مقاله آن است که چرا آلمان همواره تمام تلاش کرده تا در برابر الگوی تقابلی آمریکا در قبال ایران، بر الگوی تعاملی تأکید کرده و اتحادیه اروپا را نیز به سمت همین الگو سوق دهد؟ این مقاله ضمن ارائه یک چارچوب تحلیلی برای فهم عمیق تر سیاست آلمان، تمرکز خود را بر رویکرد و سیاست خارجی آلمان در قبال ایران پس از امضای برجام بویژه زمانی که ترامپ زمام ریاست جمهوری آمریکا را از دست می دهد، قرار داده است. 
۶.

اهداف استراتژیک آمریکا و اروپا در مورد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی برجام فشار حداکثری مقاومت حداکثری بازدارندگی منطقه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۸۶
این مقاله به بررسی اهداف آمریکا و اروپا در مورد شرایط برجام، چرایی سیاست های آنها برای مهار نقش منطقه ای و محدودیت های موشکی جمهوری اسلامی ایران می پردازد. بحث اصلی مقاله این است که سیاست به اصطلاح «فشارحداکثری» آمریکا علیه کشورمان که با هدف تضعیف ایران از درون و به تبع عقب نشینی از مواضع منطقه ای اش طراحی شده، و به گونه ای هم توسط محافل و جریان اصلی قدرت در دولت های اروپایی، عمدتا به دلیل ناتوانی استراتژیک در مخالفت با سیاست های آمریکا حمایت می شود، در نهایت به نتیجه دلخواه خود نرسیده و حتی نتیجه برعکس داده است. اکنون ایران پنج مرحله اقدام برای کاهش تعهدات هسته ای خود در چارچوب برجام انجام داده، دامنه و عمق نفوذ استراتژیک خود در منطقه را تقویت کرده، بر قدرت بازدارندگی خود افزوده و با مدیریت نسبی اقتصاد داخلی مانع از فروپاشی کشور از درون شده است. در چنین شرایطی، آمریکا همچنان امیدوار به کارآمدی سیاست جاری خود علیه ایران است و احتمالا با اقدامات متقابل ایران از جمله کاهش تعهدات هسته ای و اقدامات دیگر بر فشارهای سیاسی خود بدون ورود به جنگ می افزاید. نویسنده نتیجه می گیرد که سیاست مقاومت حداکثری ایران هرچند سختی های اقتصادی زیادی را به کشورمان تحمیل کرده، اما حداقل آمریکا را وادار به عقب نشینی از اهداف اولیه خود کرده که تضعیف ایران و فروپاشی از درون بوده است. همین تحول بر نقش و ارزش استراتژیک ایران می افزاید. اکنون کشورمان باید به تلاش خود برای تقویت روابط در حوزه همسایگی و با قدرت های غیرغربی ادامه دهد و با تکیه بر ادغام اقتصادی و چندجانبه گرایی منطقه ای و با بهره گیری از موقعیت ممتاز جغرافیایی خود به مقاومت خود در برابر آمریکا ادامه دهد تا شرایط برای گفتگو از یک زاویه «برابر سیاسی» فراهم شود.
۷.

آینده پژوهی راهبردهای امریکا برای مقابله با ایران بر پایه سناریونویسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی فشار حداکثری آشوب تحریف مذاکره سناریونویسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۷۹
اهمیت پژوهش بدین جهت است که اقدامات امریکا در قالب قدرت نرم، جنگ نرم و ترکیبی و سرمایه گذاری در این زمینه ها در طول چند سال اخیر، جمهوری اسلامی ایران را با تهدیدهای اساسی و هزینه های فراوان سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی در آینده روبه رو خواهد کرد. بنابراین، آینده پژوهی تهدیدات امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در قالب سناریوهای مختلف از ضرورت اساسی برخوردار است. در این راستا، موضوع پژوهش حاضر نیز پاسخ به این پرسش است که راهبردهای امریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران در آینده چه چیزی است؟ یافته های پژوهش در چهارچوب آینده پژوهی و به روش سناریونویسی (سناریوپردازی) حاکی از سناریوهای محتملی چون افزایش حداکثری تحریم های اقتصادی و تغییر نگرش مردم نسبت به حکومت و سناریوی ممکنی در قالب آشوب سیاسی و اجتماعی و در نهایت، سناریوی مطلوبی چون آغاز دور جدید مذاکرات است.