مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
ایالات متحده آمریکا
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
57 - 87
حوزه های تخصصی:
امروزه نظم بین الملل تحولات مهمی را در سطح کلان و مناطق پشت سر می گذارد. ورود نظم بین الملل به دوران گذار پساآمریکایی و پویایی های محیطی در سطح مناطق عدم قطعیت های اساسی را با خود به همراه دارد که الهام بخش تغییر نقش بسیاری از کنشگران در سطح مناطق و به طور خاص منطقه خلیج فارس بوده است. ازجمله مهم ترین این کنشگران می توان به امارات متحده عربی اشاره کرد. براین اساس پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن نظریه نقش و بکار گیری آن در دوران گذار نظم بین الملل به دنبال پاسخ گویی به این سؤال مهم است که: تحولات و پویایی های نظم در سطح جهانی و منطقه ای چه تأثیری بر نقش و کنش های رفتاری بازیگران در عرصه منطقه ای خلیج فارس به همراه داشته است؟ و فرضیه ای که در پاسخ به آن مورد آزمایش قرار خواهد گرفت بدین صورت قابل طرح می باشد: پویایی های نظم در سطح کلان و منطقه ای منجر به تغییر ساختار اجتماعی نظم شده و این امر به عنوان محرکه ای برای تغییر نقش برخی از کنشگران منطقه ای از جمله امارات متحده عربی عمل کرده است تا نقش خود را از یک کنشگر میانه رو و تابع در تحولات منطقه ای به یک کنشگر سیاسی، نظامی و امنیتی طی دهه گذشته تغییر دهد. هدف پژوهش نشان دادن تغییر در تصورات از نقش کنشگران منطقه ای(امارات متحده عربی) و پیامدهای آن برای نظم منطقه ای است. روش پژوهش نیز در قالب رویکردهای تبیینی-تحلیلی خواهد بود و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای و مبتنی بر آمار و اسناد بین المللی می باشد.
عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای و پیامدهای ژئوپلیتیکی، نظامی، سیاسی و اقتصادی آن بر موازنه قوا با ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد توازن قوا با ایالات متحده آمریکا، که از تمامی ابزارهای سیاسی و اقتصادی و نظامی برای به انقیاد درآوردنِ ایران استفاده نموده است، به ائتلاف با سازمان همکاری شانگهای روی آورده است. تلاش دارد تا با ترکیب ظرفیت های داخلی خود با توانمندی های موجود در این سازمان، علاوه بر حفظ جایگاه محوریِ خود در جبهه مقاومت و پافشاری بر اصول بنیادین انقلاب اسلامی، انزوای ناشی از تحریم های ظالمانه آمریکا و جهان غرب را در هم شکسته و به مراودات گسترده تجاری و سیاسی و فرهنگی با کشورهای جهان بپردازد. در ضمن، در بازی جنگ با آمریکا و جهان غرب نیز دست برتر را داشته باشد. این پژوهش به این پرسش پاسخ می دهد که پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای از ابعاد ژئوپلتیکی، سیاسی، اقتصادی و نظامی چگونه می تواند در برقراری موازنه قوا با ایالات متحده تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی توسعه ای و به روش کتابخانه ای و تحلیل اسنادی، به مرحله اجرا درآمده است.
تبیین ژئوپلیتیکی منافع استراتژیک آمریکا در منطقه آسیای میانه (مطالعه موردی: 202 الی 2022)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه مکیندر ، همواره از آسیای مرکزی به عنوان یکی از مناطق ژئوپلیتیکی مهم جهان یاد می شود که این منطقه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و با تشکیل کشورهای استقلال یافته ، دچار تغییرات گسترده ای شد . در این زمینه در طی دهه اخیر با افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران ، افزایش نفوذ سیاسی-اقتصادی چین در آسیای مرکزی و همچنین افزایش مداخلات فدراسیون روسیه در کشورهای مذکور ، همواره منافع ایالات متحده آمریکا را در این منطقه با چالش ها و مشکلات متعددی مواجه ساخت . با توجه به تاثیرات نفوذ استراتژیک آمریکا در منطقه آسیای مرکزی و تاثیرات آن برمنافع امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به تبیین ژئوپلیتیکی منافع استراتژیک آمریکا در منطقه آسیای میانه پرداخته است . جامعه آماری پژوهش حاضر از کلیه کارشناسان و صاحب نظران و کارشناسان جغرافیای سیاسی تشکیل شده است که حجم نمونه آن بر اساس مدل کوکران تعداد 50 نفر تخمین زده شد. به منظور تحلیل یافته های تحقیق نیز از آماره های توصیفی آزمون های میانگین ، فریدمن و بینومال تست در نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج نشان داد که میان عوامل ژئواستراتژیک ، ژئواکونومیک و افزایش حوزه نفوذ ایالات متحده آمریکا در منطقه آسیای مرکزی رابطه ای مستقیم وجود دارد.همچنین در بخش های دیگر افزایش پایگاه های نظامی-جاسوسی،شکستن هژمونی روسیه و چین و افزایش درآمدهای اقتصادی آمریکا ، مهمترین منافع و اهداف پیش روی آمریکا در آسیای مرکزی در طی بازه زمانی 2020 الی 2022 است.
تأثیر توسعه صادرات با فناوری برتر بر مهاجرت نخبگان در کشورهای منتخب منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (منطقه منا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۸)
607 - 632
حوزه های تخصصی:
مهاجرت نخبگان یکی از چالش هایی است که کشورهای زیادی از دیرباز با آن مواجه هستند و از آن به عنوان یکی از مسایل آسیب زا در کشورها یاد می شود، بنابراین ارزیابی علل مهاجرت نخبگان امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. یکی از موضوعاتی که می تواند بر جریان خروج نخبگان از کشورهای درحال توسعه تأثیر داشته باشد، توسعه صادرات با فناوری برتر است، زیرا با افزایش سهم صادرات محصولات با فناوری بالا، تقاضا برای نیروی کار متخصص و تحصیلکرده افزایش می یابد و مانع خروج نخبگان علمی می شود، لذا هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر، توسعه صادرات با فناوری برتر از کشورهای منتخب منطقه منا به ایالات متحده آمریکا طی دوره زمانی 2016-2000 با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) است. نتایج مطالعه نشان می دهد که توسعه صادرات با فناوری برتر تأثیر منفی و معناداری بر مهاجرت نخبگان در کشورهای منتخب منطقه منا دارد. هم چنین شاخص های شکاف رفاهی و شکاف دستمزد حقیقی بر مهاجرت نخبگان در کشورهای مورد مطالعه تأثیر مثبت و معناداری دارند. متغیر نرخ بیکاری دانش آموختگان نیز دارای اثر مثبت، اما بی معنا بر مهاجرت نخبگان است.
طبقه بندی JEL :C33, O31, F40, F22
الگوی مطلوب سیاست گذاری رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در مواجه با جنگ رسانه ای آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر کنونی رسانه های جمعی نقش مهمی را در حیات سیاسی و فرهنگی جوامع ایفا می کنند ، از سوی دیگر نیز با روند فزاینده توسعه رسانه های جدید در جهان همچون شبکه های اجتماعی، کارکرد آن ها در جنگ رسانه ای افزایش یافته است و بستری در دست قدرت های برخوردار از این فناوری های نوین فراهم آورده اند. هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی مطلوب سیاست گذاری رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با جنگ رسانه ای آمریکا می باشد. در این پژوهش از روش توصیفی و تحلیلی بهره جسته ایم و برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده کرده ایم. یافته های تحقیق در خصوص الگوی مطلوب سیاست گذاری رسانه ای ج.ا.ا در مواجهه با جنگ رسانه ای آمریکا عبارت است از: ولایت پذیری عملی و تئوری پردازی نظری س اختار م ردم س الاری دین ی، حفظ هویت با تمرکز بر سبک زن دگی ایران ی اس لامی، امیدآفرینی هوشمندانه و منطقی، اثبات کارآمدی نظام اسلامی و اطلاع رسانی مناسب درباره خدمات انجام شده، مقابله با شکاف های قومی و مذهبی، برخورد منطقی با سازمان های مردم نهاد (سمن)، همسان کردن ظرفیت ها و ساختارهای سازمان ه ای امنیت ی کش ور ب ا ماهی ت تهدیدات رسانه ای، تشکیل اتاق های فک ر و ج ذب نخبگ ان رسانه ای، ایجاد شبکه های قوی اجتماعی بومی، حمایت تقنینی، نظارتی و اجرایی از توسعه زیرساخت های جنگ رایانه ای، قانونمند کردن مقابله با جرائم سایبر و تلفن همراه، طراحی و تدوین نظام جامع دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ای ران، آینده نگاری ماهوی تهدیدهای رسانه ای فراروی نظام جمهوری اس لامی ای ران می باشد. واژگان کلیدی: جنگ رسانه ای، سیاست گذاری رسانه ای، ایالات متحده آمریکا.
رابطه مالکیت خصوصی بر منابع نفتی در فقه امامیه و حقوق آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
271 - 295
حوزه های تخصصی:
بحث از رژیم مالکیت بر نفت و گاز و پذیرش نظریه های موجود دراین خصوص از حیث آثاری که بر آن مترتب می شود از اهمیت بسزائی برخوردار است؛ با این توضیح که بحث دراین خصوص درواقع دریچه ورود به مبحث قراردادهای نفتی محسوب شده و پذیرش هر یک از نظریه های موجود تأثیر مستقیم بر نوع قراردادهای نفت و گاز خواهد داشت. در نظام حقوقی هر کشوری به تناسب نگرشی که به این منابع وجود داشته، نظام مالکیتی متفاوتی موردپذیرش قرار گرفته است. نظام مالکیت خصوصی بر منابع نفتی یکی از نظام های پذیرفته شده بر این منابع می باشد که در کنار دو نظام مالکیتی دیگر یعنی نظام مالکیت دولتی و عمومی مطرح می باشد. کشور ایالات متحده آمریکا یک مثال عینی در پذیرش نظام مالکیت خصوصی می باشد. در فقه اسلامی نیز، نظام مالکیت خصوصی از سوی برخی از فقهای امامیه مورداشاره قرار گرفته است؛ اگرچه اصولی که موجب پذیرش این نظریه در فقه امامیه شده است با مبانی این نظریه در حقوق آمریکا متفاوت است.
الگوی مستشاری امنیتی ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
227 - 259
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مفهوم «مستشاری امنیتی» به عنوان یک رویکرد بدیع در ادبیات بومی معرفی و مبانی نظری آن بررسی شده است. دغدغه اصلی پژوهشگر، یافتن الگوواره و چارچوب مشخصی برای مأموریت مستشاری امنیتی است که بدین منظور رویکرد ایالات متحده آمریکا برای ارائه کمک های مستشاری امنیتی به کشورهای هم پیمان بر اساس اسناد و منابع موجود مورد بحث قرار گرفته است. این پژوهش به روش تحلیل مضمون انجام شده و عناصر و اجزای تشکیل دهنده الگو، بر اساس مضامین شناسایی شده در منابع، بازشناسی شده اند. مطالعه موردی الگوی مستشاری ایالات متحده نشان می دهد که هدف گذاری، ایجاد یکپارچگی اقدامات و تقسیم وظایف مشخص میان نهادهای سه گانه اصلی در ارائه کمک های مستشاری امنیتی (وزارت امورخارجه، وزارت دفاع و سازمان یو اس اید)؛ تبیین بخش امنیت یا جامعه هدف کشور دریافت کننده کمک ها و همچنین سطح بندی این کمک ها جزو مؤلفه های اصلی الگوی آمریکایی مستشاری امنیتی هستند.
موازنه سازی نرمِ چینی و مشارکت اقتصادی در بریکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول سال های اخیر، حضور فعال چین در ابتکارات اقتصادی راهبردی پرشماری در صحنه بین الملل آغاز شده است که یکی از مهم ترینِ آن ها، بریکس است. عضویت چین در بریکس، ضمن تحکیم قدرت سیاسی اقتصادی آن، شرایطی را فراهم کرده است که در بطن آن، رویکرد خود در مورد نظام سیاسی اقتصادی جهانی و نارضایتی اش از توزیع قدرت را به اشتراک بگذارد. در مقاله حاضر، روند عملکرد بریکس با مشارکت فعال چین برای بازتوزیع قدرت در شرایط خاصی بررسی شده و نویسندگان با استفاده از روش تاریخی و رویکرد توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای، درصدد پاسخ گویی به این پرسش برآمده اند که «در جهانی که ایالات متحده ابرقدرت آن بوده، رفتار راهبردی چین در ابتکاراتی چون بریکس، بر چه مبنایی استوار بوده است؟» فرضیه مطرح شده نیز ناظر بر این است که «چین با تأثیرپذیری از شرایط بین المللی پس از جنگ سرد، الگوی کلان توازن بخشی در سطوح داخلی و خارجی را پیگیری کرده است؛ ازاین رو، مشارکت فعال در ابتکاراتی چون بریکس، نشان دهنده جنبه ای از توازن خارجی الگوی کلان چین برای بازتوزیع قدرت از طریق موازنه نرم است». نویسندگان، بیشتر ابزارهای اصلی موازنه سازی نرم را که چین از طریق بریکس به کار می برد، ازجمله دیپلماسی اقتصادی، را شناسایی کرده اند.
ارزیابی زمینه های تغییر و استمرار در راهبرد سیاسی- امنیتی آمریکا در خاورمیانه (2001-2021)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی زمینه های تغییر و استمرار در راهبرد سیاسی- امنیتی آمریکا در خاورمیانه (2001-2021) چکیده منطقه خاورمیانه در قرن بیستم میلادی به دلیل موقعیت ژئوپلتیک و ویژگی های ژئواکونومیک آن همواره یکی از مهمترین مناطق استراتژیک در سیاست جهانی به حساب آمده است. درواقع، اگرچه خاورمیانه در ابتدا به عنوان مهد تمدن بشری و سپس در قالب تمدن اسلامی، در دوره هایی از تاریخ جهان از اهمیت بسیاری برخوردار بوده اما در عمل، این منطقه پس از گذشت بیش از شش سده، در قرن بیستم مجددا به هارتلند سیاست بین الملل بازگشت. این مقاله تلاش دارد تا با بررسی عوامل موثر بر اهمیت خاورمیانه در استراتژی کلان ایالات متحده آمریکا، به این سوال اصلی اصلی بپردازد که مهمترین زمینه های تغییر و استمرار راهبرد سیاسی- امنیتی آمریکا در خاورمیانه پس از 11 سپتامبر تا کنون کدامند؟ فرضیه این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته بر این اساس استوار است که میزان وابستگی آمریکا به انرژی منطقه، تجارت تسلیحاتی، نقش لابی ها، سیاستگذاریِ تولید امنیت و ناامنی در خاورمیانه به عنوان هژمون فرامنطقه ای، ظهور بازیگران جدید دولتی و غیردولتیِ چالشگر هژمونی آمریکا و بویژه تلاش این کشور برای مهار چین و پیگیری سیاست چرخش به آسیا، مهمترین زمینه های تغییر و استمرار در راهبرد سیاسی-امنیتی آمریکا در خاورمیانه در دو دهه اخیر هستند. • واژگان کلیدی: راهبرد، خاورمیانه، ایالات متحده آمریکا، ایران، امنیت ملی.
تبیین پیوندهای استراتژیک آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه مکیندر ، همواره از آسیای مرکزی به عنوان یکی از مناطق ژئوپلیتیکی مهم جهان یاد می شود که این منطقه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و با تشکیل کشورهای استقلال یافته ، دچار تغییرات گسترده ای شد . در این زمینه در طی دهه اخیر با افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران ، افزایش نفوذ سیاسی-اقتصادی چین در آسیای مرکزی و همچنین افزایش مداخلات فدراسیون روسیه در کشورهای مذکور ، همواره منافع ایالات متحده آمریکا را در این منطقه با چالش ها و مشکلات متعددی مواجه ساخت . با توجه به تاثیرات نفوذ استراتژیک آمریکا در منطقه آسیای مرکزی و تاثیرات آن بر منافع امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به تبیین پیوندهای استراتژیک آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی پرداخته است . جامعه آماری پژوهش حاضر از کلیه کارشناسان و صاحب نظران و کارشناسان جغرافیای سیاسی تشکیل شده است که حجم نمونه آن بر اساس مدل کوکران تعداد 50 نفر تخمین زده شد . به منظور تحلیل یافته های تحقیق نیز از آماره های توصیفی آزمون میانگین در نرم افزار spss استفاده گردید . نتایج نشان داد که تهدیدهای مشترک اسلام گرایی و تروریسم ، مقابله با هژمونی روسیه و چین در منطقه و مقابله با نفوذ ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی به عنوان مهمترین عوامل همگرایی میان آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی محسوب می شود.
تجزیه و تحلیل پیچیدگی های افول هژمونی آمریکا در نظام جهانی سرمایه داری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
307 - 334
حوزه های تخصصی:
خاستگاه تکوین سیکل های هژمونی در نظام جهانی به روندهای پیچیده جهش های ذهنی و عینی سرمایه داری در دوره های بلندمدت تاریخی مربوط می شود. از این حیث برتری قدرت آمریکا در سومین روند ساختاری سیکل های هژمونیِ نظام جهانی سرمایه داری محقق شد. در مقابل شاخص های عینی و ذهنی افول جهانی هژمونی آمریکا و احتمال تحقق پذیری سیکل چهارم هژمونیک در تداوم بحران متأخر سرمایه داری از اوایل دهه 1970 به منصه ظهور رسیده است. سؤال محوری محققان این است: روند ساختاری افول احتمالی نظام هژمونیک آمریکایی چگونه است و پیامد(های) سیستمی آن چیست؟ نتایج نهایی می تواند به اثرات بحران متأخر نظام جهانی سرمایه داری، مالی شدن سرمایه داری آمریکا و افزایش مخارج نظامی ایالات متحده از سال 2000 معطوف باشد. جابجایی کانون جغرافیایی انباشت به چین و تکوین احتمالی سیکل چهارم هژمونی از پیامدهای دیگر این روند بلندمدت شمرده می شود. واکاوی این پژوهش با تلفیق روش تحلیل سیستمی سیکل های هژمونیک و نظریه اقتصاد نظامی کندی خواهد بود.
مطالعه تطبیقی خط مشی های توسعه اینترنت اشیاء (مقایسه تجارب اتحادیه اروپا،آمریکا و چین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
455 - 484
حوزه های تخصصی:
اینترنت اشیاء ازجمله فناوری های نوظهوری است که به واسطه منافع اقتصادی و رفاه اجتماعی چشمگیری که در پی دارد، مورد توجه قرار گرفته و کشورها در صدد طراحی نظام سیاست گذاری مطلوب در این حوزه برآمده اند. ایران نیز نیازمند طراحی مدل مواجهه فعالانه مختص خود است. استفاده از تجربیات کشورهای پیشرو در زمینه اینترنت اشیاء یکی از منابعی است که می تواند خط مشی گذاران را در طراحی نظام خط مشی یاری نماید. این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی به دنبال بررسی تطبیقی خط مشی کشورهای مختلف در حوزه اینترنت اشیاء است. در این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعات اسنادی و بهره گیری از روش مطالعه تطبیقی به دنبال پاسخ به این سؤالات هستیم که اتحادیه اروپا، ایالات متحده آمریکا و چین به عنوان کشورهای پیشرو در این زمینه چه اهدافی برای نظام خط مشی گذاری اینترنت اشیاء خود برگزیده اند و سیاست ها و راهبردهای آنها برای دستیابی به آن اهداف چیست؟ پس از بررسی و توصیف نظام خط مشی گذاری این کشورها، وظایفی که دولت ها بر عهده دارند را ذیل دو دسته «انتخاب اهداف راهبردی و توسعه فعالانه خط مشی ها» و «انتخاب راهبردها، مشارکت دادن و ظرفیت سازی» طبقه بندی نموده ایم.
پیامدهای امنیتی خروج آمریکا از افغانستان بر جمهوری اسلامی ایران: با تاکید بر گسترش تحرکات گروهک های تکفیری و تروریستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
107 - 139
حوزه های تخصصی:
مساله اصلی این پژوهش این است که خروج آمریکا از افغانستان چه پیامدهای امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران در پی خواهد داشت، چرا که با خروج آمریکا و هم پیمانانش، گروهی با تفکر خاص به نام طالبان بر این کشور تسلط یافته است که حمایت از گروهک های تروریستی بویژه القاعده را در کارنامه خود دارد. با تسلط طالبان و فقدان ساختار سیاسی قدرتمند و آینده مبهم این کشور و نوع نگاه و تصمیمات طالبان متاثر از نفوذ برخی بازیگران می تواند پیامدهای امنیتی از جمله شروع فعالیت گروهک های تکفیری و تروریستی را در خاک افغانستان و در ادامه نفوذ و انجام عملیات در داخل خاک جمهوری اسلامی ایران را در پی داشته باشد. بنابراین اهمیت حفظ و ارتقاء امنیت ملی برای ج.ا.ا اولویت اصلی در رابطه با افغانستان می باشد. در این پژوهش با روش جمع آوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای،مصاحبه ساختارمند با صاحبنظران و رصد سایت های معتبر با بهره مندی از روش تجزیه و تحلیل توصیفی-تحلیلی، به بررسی پیامدهای امنیتی خروج آمریکا از افغانستان بر جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر گسترش تحرکات گروهک های تکفیری و تروریستی پرداخته شده است.نتایج و یافته های پژوهش نشان داد خروج آمریکا از افغانستان پیامد های امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران را در پی داشته و باعث تحرکات بیشتر گروهک های تکفیری-تروریستی علیه منافع ج.ا.ا در افغانستان و همچنین حمایت از گروه های معاند داخلی که سعی دارند با نام داعش خراسان،افکار خود را بر سایر گروه های تکفیری تروریستی تحمیل نمایند، اشاره نمود.
خنثی سازی تحریم و جانمایی جدید اقتصاد ایران در عرصه بین الملل به مثابه نقشه راه جدید دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
140 - 175
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد پدیده تحریم و ماندگاری آن را از منظری بدیل مورد بررسی قرار داده و بر اساس آن، نقشه راه جدید دیپلماسی اقتصادی ایران را تبیین کند. سؤال پژوهش حاضر آن است که آیا تحریم صرفاً ناشی از مناقشه میان ایران و بلوک غرب است یا اینکه باید عامل دیگری را در موضوع ماندگاری تحریم در تحلیل های خود وارد کنیم. برای پاسخ به این پرسش، روش توصیفی-تحلیلی به کار گرفته شده و سه نتیجه به شرح زیر حاصل شده است که این نتابج در حقیقت نوآوری پژوهش حاضر محسوب می شوند: الف. امکان تحریم ایران از سال 2012 ازآن جهت ایجاد شد که رابطه راهبردی ایران و غرب در پرونده نفت (صادرات نفت به بلوک غرب و واردات لوازم توسعه) مخدوش شد. ب. تحریم اساساً امری ژئواکونومیک و نمودی از تعارض میان حوزه های ژئوپلیتیک است؛ خطای راهبردی آن است که تحریم را صرفاً ناشی از مناقشه میان ایران و بلوک غرب بدانیم. ج. موقعیت جغرافیایی ایران در ماندگاری تحریم ها امری مؤثر است؛ جغرافیای ایران به دلیل قرارگیری در نقطه گرانیگاهی شکل گیری نظم نوین جهانی عاملی مهم در ماندگاری تحریم است. بر اساس نتایج فوق، پاسخ دقیق به تحریم عبارت است از «خروج از زیست نفتی و جانمایی جدید کشور در عرصه بین الملل». در این رویکرد جدیدِ چندبعدی، چالش هایی که به واسطه تحریم بر ایران بار شده اند اکنون ذیل پرونده های متعدد (ابتکارهای مبتنی بر جغرافیای سیاسی) مورد حل وفصل قرار می گیرند.
رشد و کمال عقلِ» کودک در پرتو حقوق کیفری عصب شناختی؛ با نگاهی بر رویه قضایی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
101 - 135
حوزه های تخصصی:
به موجب ماده 91 ق.م.ا شبهه در «رشد و کمال عقل» کودک موجب سقوط مجازات حد و قصاص می شود. در حقیقت، قانون گذار با بیان این مفهوم گام ارزنده ای در راستای تعالی مبانی حقوق کیفری اطفال و نوجوانان برداشته است؛ اما درعین حال، به سبب ابهام و نقص نظری، این موضوع با مناقشه فکری بسیاری میان علمای حقوق همراه است. چنانچه این مفهوم و ارتباط آن با عقل در حوزه مسئولیت کیفری به خوبی روشن نشود امکان برخورد سلیقه ای آن در دادرسی کیفری وجود خواهد داشت. رشد عقلی مفهومی است که در ماهیت خود به برخی مبانی علوم اعصاب شناختی ارتباط وثیقی پیدا می کند. به همین روی، پژوهش حاضر در تلاش است تا این مفهوم را در قرائت دانش نوین حقوق عصب شناختی تبیین نموده و شاخص های احراز آن را مشخص نماید. در این راستا، بهره گیری از تجارب ارزنده رویه قضایی آمریکا برای بومی سازی سازوکارها و آموزه های حقوقی آن در نظام حقوق کیفری کشورمان می تواند بسیار راهگشا باشد. یافته های این پژوهش علاوه بر اینکه تا حد قابل توجهی خلاءهای علمی را در این زمینه برطرف می سازد، دیدگاه و معیارهای مناسبی در رابطه با رشد عقلی کودک معارض با قانون به دادرس ارائه می دهد
مروری بر زمینه های تقویت پراگماتیسم آمریکایی در برابر ایران با تمرکز بر حقوق بشر از سال دو هزار میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از ارائه نوشته ی حاضر، تحلیل انتقادی سیاست خارجی و رفتار سیاسی ایالات متحده آمریکا در قبال ایران با محوریت مواضع حقوق بشری از سال دو هزار به این سو است. در این پژوهش نگارندگان با رویکردی تبیینی– تحلیلی (با شیوه گردآوری داده های کتابخانه ای و اینترنتی) در پی پاسخ گویی به این مسئله یا پرسش هستند که ماهیت مواضع حقوق بشری و رفتار سیاسی ایالات متحده آمریکا در قبال ایران از دهه دو هزار به این سو چه بوده است؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه پژوهش آن است که مواضع حقوق بشری ایالات متحده آمریکا در قبال ایران از سال دو هزار میلادی به این سو عمدتاً تابعی از اهداف و سیاست های واقع گرایانه، قدرت بنیاد و منفعت طلبانه در چارچوب اصول و مؤلفه های پراگماتیسم است و شعار و گفتمان های حقوق بشری اش عمدتاً جنبه ابزاری، تبلیغی و تاکتیکی برای پنهان سازی اهداف باطنی یادشده دارد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین گفتمان به ظاهر حقوق بشری این کشور در ساحت نظری و رفتار سیاسی و سیاست خارجی، شکافی جدی وجود دارد. استفاده ی گزینشی آمریکا از حقوق بشر علیه ایران و نادیده گرفتن مشکلات حقوق بشری کشورهای ناقض این موضوع به ویژه عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی، تا حد زیادی تأییدکننده ی جهت گیری های پراگماتیستی این کشور هستند. از این منظر، ایالات متحده آمریکا به دنبال تثبیت هژمونی و رهبری سیاسی خود در جهان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تثبیت هژمونی خود بر اقتصاد جهانی نولیبرالیستی بوده است.
نقش محوری ایالات متحده آمریکا در منطقه خلیج فارس و تاثیر آن بر امنیت ملی ج.ا .ایران (2020- 2003).(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
241 - 267
از زمان خروج بریتانیا از خلیج فارس در دهه 1970، ایالات متحده در فضای جنگ سرد به عنوان . یکی از دو ابرقدرت جهانی نقش ویزه ای در شکل گیری ترتیبات امنیتی در خاورمیانه و بخصوص خلیج فارس داشته است. آنها برای تسلط بر منطقه و جلوگیری از انجام اقدامات علیه منافع خود مجبور بودند نظم امنیتی ویژه ای را بر منطقه حاکم کرده تا استراتژی نظامی خود را اجرا کنند .براین اساس، اهمیت خاص تنگه هرمز و خلیج فارس به واسطه ذخایری مهمی از جمله نفت و گاز اهمیت راهبردی است و ایران با طولانی ترین خط ساحلی یکی از بازیگران اصلی در این حوزه محسوب می شود .نظر به اهمیت بالای خلیج فارس، عواملی به عنوان تهدید از جمله حضور قدرت های فرامنطقه ای چون آمریکا امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تهدید می کند. قدرت های فرامنطقه ای به دنبال رفع نیازهای خود می باشند که ماهیت آن اقتصادی است اما بیشتر تفسیر امنیتی از آن را نشان می دهند. این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که نقش محوری ایالات متحده آمریکا در منطقه خلیج فارس و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران از سال 2003 تاکنون به چه صورت بوده است.
نقش هند در استراتژی احاله مسئولیت آمریکا برای مهار چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
139 - 169
آمریکا با پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق به عنوان یک قدرت بزرگ، برتری جهانی یافت. اما تحولات عرصه بین الملل در دهه های اخیر به ویژه خیزش قدرت های نوظهوری ازجمله چین سبب گشت تا آمریکا با چالش های جدی در توزیع قدرت خود در نیمکره شرقی مواجه گردد. چین در سال های اخیر به بازیگری تأثیرگذار در نظام بین الملل مبدل گشته و در پی آن بود تا با بهره گیری از قدرت اقتصادی، نفوذ سیاسی و امنیتی خود را در جهان به ویژه حوزه هندو-پاسیفیک گسترش دهد. این مسئله برای دولت واشنگتن که دارای منافع راهبردی بسیار در این منطقه بود؛ قابل قبول واقع نشد. از همین رو استراتژی آمریکا در جهت مهار قدرت چین در قالب استراتژی احاله مسئولیت در منطقه هندو-پاسفیک تبلوریافته و کشور هند در میان متحدان آمریکا به سبب موقعیت ویژه در این منطقه توانسته به عنوان یکی از مؤتلفین اصلی واشنگتن به نقش آفرینی بپردازد. مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال بود که چگونه هند در استراتژی احاله مسئولیت آمریکا در منطقه هندو-پاسیفیک برای مهار چین نقش آفرینی کرده بود؟ در پاسخ به این سؤال که با روش تبیینی-تکوینی و ابزار تحقیق کتابخانه ای بررسی شده است ؛ فرضیه و یافته های پژوهش نشان می دهد که آمریکا در ابعاد اقتصادی-تجاری و نظامی-امنیتی از طریق سرمایه گذاری، تجارت دوجانبه، ائتلاف های دوجانبه و چندجانبه، امضای موافقت نامه های نظامی-امنیتی و... با کشور هند درصدد ائتلاف سازی چندجانبه و پیوند منافع استراتژیک بود که استراتژی احاله مسئولیت آمریکا را جهت مهار چین تقویت کند.
چرایی افول هژمونی آمریکا مبتنی بر نظریه رابرت کاکس(مقاله علمی وزارت علوم)
در طول تاریخ ظهور و افول قدرت های بزرگ، همواره یکی از موضوعات مهم و اساسی در نظام بین الملل بوده است. با شروع قرن بیست و یکم این گزاره در بین ناظران و تحلیل گران قوت گرفته که دوران گذار در نظام بین الملل شروع شده است و اگرچه عصر جدید هنوز صورتبندی مفهومی روشنی ندارد ولی آن چیزی که مشهوده این است که موقعیت هژمونی آمریکا تضعیف شده است. بنابراین سئوال مقاله این است که علت افول هژمونی آمریکا مبتنی بر نظریه رابرت کاکس چیست؟ در پاسخ به این سئوال فرضیه ای به این صورت طرح می گردد که افول هژمونی آمریکا بیش از آنکه ناشی از موازنه قوای قدرت های جهانی باشد، به دلیل الگوی رفتاری نامناسب آن کشور در طول دهه های اخیر بوده که بیش از تلاش برای ایجاد رضایت مبتنی بر نظریه هژمونی رابرت کاکس، بر رفتار سیاسی سلطه جویانه متمرکز بوده است. یافته های پژوهش با استفاده از روش تحقیق توصیفی – تبیینی نشان می دهد؛ رفتارهای سیاسی آمریکا متفاوت از نگاهی است که رابرت کاکس به هژمونی دارد و در عملکرد آن کشور سلطه بیش از رضایت نقش داشته و همین امر بر افول هژمونی آن کشور تاثیر گذار بوده است.
راهبرد موازنه گرایی هند در تعامل با ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر راهبرد موازنه گرایی عملگرایانه هند بر دیپلماسی این کشور در قبال ایران و ایالات متحده آمریکا است. رشد اقتصادی بالای هند، در سال های اخیر این کشور را به یک الگوی موفق در عرصه توسعه اقتصادی تبدیل کرده است.بسیاری از ناظران بر این باورند که سیاست خارجی عملگرایانه این کشور، نقش مهمی در تسهیل روند رشد اقتصادی اش ایفا کرده است. به کارگیری راهبرد موازنه گرایی در برابر ایران و آمریکا به عنوان دو رقیب منطقه ای و بین المللی یکی از نمودهای این رویکرد عملگرایانه هند است. بر این اساس در پژوهش حاضر با استفاده از روش تبیینی-تحلیلی درصدد پاسخ گویی به این پرسش هستیم که «هند چگونه توانسته به رغم وجود اختلافات گسترده ایران و آمریکا پس از یازده سپتامبر2001، منافع ملی خود را در قالب تعامل سازنده با هر دو طرف منازعه تعریف کند؟» فرضیه پیشنهادی برای پرسش درنظر گرفته شده این است که «در دهه اخیر هند تلاش کرده تا با راهبردی موازنه گرایانه ، از اختلافات بین ایران و آمریکا در جهت منافع خود استفاده نماید و از این طریق با هر دو کشور تعامل خوبی را برقرار نماید» نتیجه مقاله نیز نشان می دهد که راهبرد موازنه گرایی هند در رابطه با ایران و آمریکا تا اندازه زیادی راه را برای ارتقاء این تعاملات فارغ از هر گونه اختلافی تسهیل نموده و به گونه ای موجب شده تا هند در مسیر رشد و توسعه اقتصادی اش از هر دو آنها به صورت هم زمان امتیازاتی را بگیرد و نقش یک موازنه گر را به خوبی ایفا نماید.