مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ترادف
منبع:
ذهن ۱۳۸۳ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
اچ. پی. گریس (H. P. Grice)، عضو شورای مدیریت دانشکدة سنتجان دانشگاه آکسفورد و پیتر. اف. استراسون (Peter. F. Strawson) استاد فلسفة دانشگاه آکسفورد بودند، سمتهایی که تا هنگام بازنشستگی آنها ادامه داشت. گریس و استراوسون در این نوشتار درصدد ابطال عقیدة کواین (Quine) هستند. کواین بر این باور است که تمایز تحلیلی ترکیبی (analytic synthetic distinction) معتبر نیست. استدلال آنها در برابر کواین این است که اگر ایدة ترادف (the idea of synonymy) بیمعنا است، در این صورت ایدة معناداری نیز اساساً بیمعنا است. گریس و استراسون استدلال میکنند که کواین نتوانسته است اثبات کند مفهوم تحلیلیّت (analycity) بیهوده و بیمعنا است.
پروفسور کواین در مقاله «دو حکم جزمی تجربهگرایی» تمایز فرضشده میان گزارههای تحلیلی و ترکیبی (analytic and synthetic statements)و دیگر ایدههای مربوط به آنها را نقد میکند و میگوید قائل به چنین تمایزی نیستیم. قصد داریم اثبات کنیم که نقدهای وی از این تمایز، ردّیة او را توجیه نمیکند...
طرح دو نکته ادبی (ایهام ترادف - انتفاع)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی نمادهای ترادف و تحلیل آن ها در تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در انواع روابط معنایی بین الفاظ، ترادف یکی از مباحث لغوی و به مثابة پدیده ای تلقی می شود که همواره محل مناقشه بوده است. موافقان و مخالفان با استناد به مصادیق آن به اثبات یا رد واژگان مترادف پرداخته اند و به لحاظ نقشی که در ترجمه و تفسیر کلمات قرآنی دارد، در متون تفسیری و در ذیل مباحث ادبی مورد توجه مفسران قرارگرفته است. در این مقاله پدیدة ترادف در تفسیر مجمع البیان، بنا به جایگاه برجستة ادبی آن، مورد کندوکاو قرار گرفته است. از این رو با نگاهی به پیشینة ترادف در زبان ادبی و اشاره به دیدگاه های موافقان و مخالفان و تحلیل آن، ترادف در علوم قرآن و جایگاهش در مجمع البیان را مورد ارزیابی قرار داده است. رهاورد این پژوهش، معطوف به این حقیقت است که طبرسی به ترادف تام قائل نبوده است و اگر در تفسیر مجمع البیان از کلمات متقارب المعنی سخن گفته، صرفاً برای تفهیم و تقریب به ذهن مخاطبان بوده و حداکثر اعتقاد به نوعی ترادف جزئی داشته است.
تداخل معنایی واژگان مترادف در ادبیات جاهلی و واژگان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترادف یک پدیده مشترک میان زبانهای مختلف است. زبان شناسان دنیا نظرات گوناگونی درباره ی آن داشته اند. از این رو، این بحث ابتدا در میان زبان شناسان عربی بررسی و سپس درباره ی گستره ی آن در قرآن کریم بحث می شود. پدیده ترادف موافقان و مخالفانی دارد که هرکدام دلایل خاص خود را دارند و سبب پیدایش این اختلاف، نبودن تعریفی جامع و مانع از ترادف بوده است. از طرف دیگر واژگان عربی در قرآن به واسطه بافت و سیاق آیات، تحولات معنایی گسترده ای پیدا کرده است.
این نوشتار با پژوهش در معانی برخی از واژه های مترادف در قرآن، درصدد است تداخل معنایی واژه های مربوطه را به جای ترادف کامل مطرح نماید که همین امر موجب تولید و تکثیر معنایی شده است. به عنوان مثال خوف و خشیت تداخل معنایی دارند ولی به سبب تغایر مفهومی نمی توانند کاملاً عین هم باشند اما در انسانهایی نظیر انبیای الهی که مظهر تجلی صفات پروردگارند، خوف و خشیت مصداقاً در آنان به وحدت می رسد.از دستاوردهای تداخل معنایی، پیدایش شبکه های معنایی واژگان در قرآن است که مجموعه های سازمان دار با در هم پیوستگی بسیار از آن حاصل می آید. این شبکه های معنایی معارف نهفته در آیات را روشن کرده و اندیشه نظام دار بودن آن معارف را تقویت می کند.
تمایزِ تحلیلی تألیفی از منظر کواین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة 1951 کواین با عنوان «دو حکم جزمی تجربه گرایی» با نقدی دور از انتظار به دوگانة مشهور تحلیلی ترکیبی، ضمن موضع گیری علیه استفاده از مفهوم تحلیلت در توضیح و تبیین ضرورت و پیشینی بودن، هرگونه تلاش در جهت ارائة تمایزی غیر دوری میان گزاره های تحلیلی و ترکیبی را ناکام دانست. به اعتقاد کواین مفاهیمی نظیر تناقض، ترادف، و معنا که در تعریف قضایای تحلیلی از آن ها بهره برده می شود، در عین حال که وضوح لازم را ندارند، ارتباطی دوری با یک دیگر دارند.
کواین همچنین بر آن است که نگرشی کل نگرانه به محتوای هر گزارة مفرد موجب خواهد شد تا همة گزاره ها به نحوی با حاشیه های تجربی شبکة باورهای ما تماس حاصل کنند و این به معنای امکان بازنگری در همة گزاره ها و از میان رفتن تمایز مألوف میان قضایای تحلیلی و ترکیبی خواهد بود. این نوشتار ضمن بررسی تفصیلی نظرگاه کواین در نفی تمایز، در نهایت، عمده ترین چالش های پیش روی این نظریه را به بحث و بررسی خواهد گذاشت.
از واژه گزینی تا ترادف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترادف یا هم معنایی در زبان امری طبیعی است و عوامل مختلفی باعث ایجاد و گسترش آن می شود که می توان به قرض گیری، تطور معنایی واژگان و تنوع گونه های جغرافیایی و سبکی اشاره کرد. در این جستار به بررسی یکی از عوامل جدید گسترش ترادف در فارسی معاصر یعنی واژه گزینی در برابر لغات بیگانه خواهیم پرداخت. این نوع ترادف زمانی پدید می آید که در برابر کلمات خارجی واژه های فارسی ساخته می شود. در بسیاری از موارد، واژه های ساخته شده به طور نسبی رواج می یابند، اما لغات متناظر بیگانه نیز در کنار آن ها به حیات خود ادامه می دهند. در این نوشتار ضمن بررسی عوامل پدید آمدن چنین وضعیتی به معایب و فواید آن اشاره خواهد شد.داده های این تحقیق از برنامه های مختلف صدا و سیما ،مطبوعات، کتاب های درسی و حتی گفتگوهای روزمره جمع آوری شده اند و هر جا لغات بیگانه در کنار معادل های فارسی ظاهر شده اند، مورد تحلیل قرار گرفته اند. در پایان به این نتیجه می رسیم که این نوع ترادف در مرحلة گذار امری اجتناب ناپذیر بوده و در راه تثبیت واژه های ساخته شده، یک قدم به پیش محسوب می گردد. همچنین نشان داده خواهد شد که هرچه سبک رسمی تر باشد میزان استفاده از لغات فارسی بیش تر است.
تفاوت معناشناختی واژگان «اصطفی» و «اختار» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظاهر برخی از واژه های قرآن، نظریّة ترادف کلمات این کتاب آسمانی را در ذهن برخی صاحب نظران برجسته نموده، به طوری که عدّه ای، چه ضمن بیان معنای لغوی و چه بیان تفسیر این واژه ها، مترادف بودن اینگونه کلمات را برگزید ه اند، حال آنکه بررسی معناشناسانه و توجّه به سیاقِ طرح این واژه ها، تفاوت ها و ظرافت های ممیّزانة آن را تبیین می نماید، واژه های «اصطفی» و «اختار» از این قبیل هستند. واژة «اصطفی» در قرآن کریم دلالت به برگزیدگى دارد و این برگزیدگی مخصوص پیامبران و انسان های نیکو و کسانی است که با مجاهدت، خود را برای خدا خالص کرده اند و با دوری از گناه، ایمان و انجام عمل صالح صاحب درجات عالی شده اند و شایستگی برگزیدگی از سوی خداوند متعال را پیدا کرده اند، امّا لفظ «اختار» در مواردی به کار رفته که مطلق انسان مورد نظر بوده است و یا در جایی که بین دو چیز مقایسه ای روی داده، سپس موردی با توجّه به فضیلتی انتخاب شده است. بنابراین، کاربرد این کلمات در سیاق های مختلف معنایی، غیر از معنای آنها در سیاق دیگری را می رساند و این مهم، اهمیّت توجّه بیش از پیش به سیاق آیات برای یافتن معنای لغوی را روشن و تبیین می کند.
هنر گزینش و کاربرد واژه در سخن سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شیوة گزینش واژه در سخن سعدی نشان می دهد که واژه های کلیدی در جمله یا بیت معمولاً با هم مرتبط هستند و بر هم تأثیر می گذارند. معیار سعدی در انتخاب واژه، تناسب در معنای کلّی و عام در جایگاه همگرایی کلمات است؛ حتی انگیزه او در استفاده از استعاره، تشبیه و ترکیبات دارای معنای کنایی نیز تاحدّی رعایت همین تناسب و هماهنگی بین واژه ها در محور همنشینی است. سعدی هنرمندانه از شگردهای زبانی خاص برای پرهیز از تکرار واژه در یک معنا و مفهوم بهره می برد و افزون بر تناسب در گزینش واژه به این نکته نیز توجه دارد. در این نوشتار نخست موضوع ترادف و چند شگرد زبانی بررسی می شود؛ از آن جمله است: استعاره، مجاز، تغییر صورت صرفی واژه و معادل عربی کلمه که سعدی برای پرهیز از تکرار از آنها بهره می برد. در ادامه با ذکر نمونه هایی تناسب و هماهنگی بین واژه ها در سخن سعدی بررسی خواهد شد.
تحلیل تطبیقی قاعده ترادف واژگان در تفسیر قرآن با رویکرد معناشناسی در تفسیر «المیزان» و «التحریر و التنویر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفسران هرچند از اصول و قواعد خاصی در تفسیر بهره برده اند، غالباً بدون تبیین این قواعدِ نانوشته و ناگفته، به امر تفسیر پرداخته اند. تحقیقات موجود در این باره نیز صرفاً به استخراج قواعد از کتب علوم قرآن، اصول فقه، لغت و قواعد عربیت، برخی مقدمات تفسیر و کتب پراکنده اکتفا نموده اند؛ حال آنکه استخراج قواعد از متن تفاسیر و کاوش در میان نظرات تفسیری مفسران در لابه لای آیات قرآن، قواعد و نکات بدیعی را برخواهد نمود. تنقیح این قواعد، گنجینه پرارزشی از قواعد تفسیر و زیرساخت های آن در اختیار مفسران قرار می دهد و رهاورد این تلاش، ضابطه مند شدن علم تفسیر از رهگذر تدوین مجموعه ای متقن از قواعد تفسیر است که قطعاً فهم دقیق تر و به دور از لغزش و خطا در فهم مراد از آیات قرآن کریم را به دنبال دارد. این جستار بر آن است تا زیرساخت های مورد استفاده در ترادف واژگان قرآن کریم را با رویکرد معناشناسی جدید، در میان نظرات تفسیری دو مفسر مٶثر در قرون اخیر، یعنی علامه طباطبایی و ابن عاشور جستجو کند.
معناشناسی واژگان نظام خویشاوندی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه معناشناختی مفردات قرآن کریم که به نحو هوشمندانه و حکیمانه ای در آیات و سور جای گرفته اند، دستیابی به شبکه ای منسجم از معانی و مفاهیم عمیق این کتاب آسمانی را تسهیل می نماید. در بین مفردات قرآن مجید، تعدادی از واژگان در ظاهر مترادف و هم معنا می باشند، حال آنکه با تدقیق معنائی واژگان، تفاوت های ظریف بین کلمات ظاهر می گردند. هدف این پژوهش، تبیین تفاوت های معنائی دو واژه «الأمّ» و «الوالده» می باشد. این امر پس از بررسی معجمی و تفسیری کلمه ها، با روش مطالعه روابط مفهومی واژه و تجزیه آن به مؤلفه های معنائی صورت گرفته است. این تحقیق سعی دارد تا با تحقیق اکتشافی در قرآن و در چارچوب معناشناسی ساختارگرا، تفاوت این دو واژه و چگونگی کاربرد آن ها را به لحاظ معنائی در عبارات و آیات قرآنی بررسی کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که روش های معنی شناسی می تواند دقت معنایی را در واژگان بالا ببرد، چنانکه از مقایسه حضور این دو واژه در قرآن کریم ملاحظه می شود که هر دو کلمه در 6 مورد از 8 مؤلفه معنائی با هم اشتراک، و در 2 مورد تفاوت دارند. بررسی بیشتر این مقاله به این نکته انجامید که دو واژه مورد بحث دارای خصوصیت «زمان مندی» می باشند؛ به این معنی که کلمه «الوالده» به دوره زمانی خاصی از مراحل زندگی «الأمّ» اطلاق می گردد. این ویژگی را در غالب واژه های مجموعه نظام خویشاوندی نیز می توان ملاحظه کرد.
بررسی زبان شناختی روش کاربست ترادف در قرآن (با محوریت آراء علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترادف از جمله روابط مفهومی است که مورد توجه اصولیون، عالمان علوم قرآنی و نیز زبانشناسان قرار گرفته است. شناخت روش های کاربست ترادف در تعامل با نوع هم پوشانی واژگان و ترسیم میدان معناشناسی واژگان مترادف و بررسی تمایزات و فروق آن، برای فهم صحیح معانی آیات، ضرورت بسیار دارد؛ لذا سوال اصلی این پژوهش، آن است که روش کاربست ترادف در قرآن به لحاظ زبان شناختی چه صورت هایی دارد؟ بررسی روش کاربست ترادف در قرآن با روش تحلیلی و رویکرد معناشناسی، بیانگر آن است که عنایت به وحدت سیاق و پذیرش فرق بین اصل معنایی واژگان، حاکی از وجود نوعی ترادف نسبی در قرآن است که علامه از آن با عنوان «کالمترادف یا شبه ترادف» یاد می کند؛ بنابراین ترادف به معنای انطباق در هسته اصلی معناشناختی با وجود تفاوت در جنبه های عاطفی، در واژگان متقابل در وسعت معنا و شمول معنایی در جانشین سازی و تفاوت در هم نشین ها امری محقق و واقع است اما به معنای جایگزینی دقیق واژه ها نیست؛ بنابراین با تبیین روابط مفهومی در سطح واژه و با تفکیک بین هم معنایی مطلق و نسبی، وجود هم معنایی مطلق پذیرفته نیست.
بررسی تطبیقی کاربرد و مفاهیم واژه عهد در قرآن و عهدین
حوزههای تخصصی:
برخی لغت شناسان بر این باور هستند که ترادف در قرآن، وجود ندارد. بر این اساس، هر واژه بار معنایی در سیاق جمله دارد. از این جهت ضرورت دارد با تحقیق و تفحص در معنای صحیح کلمات، درک و فهم دقیق تری از کلام الهی داشت. یکی از واژه هایی که در قرآن کریم معانی متعددی دارد واژه "عهد" است که با مشتقات آن 46 بار در مصحف شریف و در کتاب مقدس نیز حدود 300 مرتبه به کار رفته است. در این پژوهش معنای واژه ی عهد و دایره معنایی آن در قرآن کریم با معنای آن در عهدین بررسی تطبیقی شده است. یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که مفهوم عهد، در قرآن و عهدین، یکسان نیست؛ بلکه تفاوت معنا داری در این خصوص وجود دارد.
تناظر معنایی بین دو زوج واژه عام و سنه در قرآن (بر مبنای هم معنایی نسبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلمات «سنهو عام» که هر دو در قرآن استعمال شده اند، در ابتدای امر هم معنا تلقی می شوند. این نوشتار به دنبال پاسخگویی به وجوه معنایی این دو زوج واژه در آیات قرآن کریم است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، صورت گرفته است. با مراجعه و دقت در کتاب های لغوی و بافت تاریخی آیات، روشن شد این دو زوج واژه هر کدام فی ذاته در قرآن در سه وجه معنایی به کار رفته است. وجه اشتراک آنها در مدلول حقیقی(گاه شماری قمری)، و مدلول مجازی(زمان) است. و تمایز معنایی آنها در این است که «سنه» برای گاه شماری قمری و شمسی هر دو اطلاق شده و اعم از کلمه « عام» است که تنها برای گاه شماری قمری استفاده شده است، همچنین این دو واژه مطابق کاربردشان در برخی آیات، در یکی از وجوه معنایی آنها با یکدیگر در تضاد هستند. «سنه» برای سالی به کار رفته، که در آن خشکسالی، حوادث سخت و ابتلاءات سخت الهی رخ داده است، اما «عام» برای سالی استعمال شده، که در آن ترسالی، فراوانی نعمت و آسایش در زندگی وجود داشته است.
تأثیر مبنای شهید صدر در باب وضع بر دیگر نظرات اصولی ایشان
منبع:
مناهل سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ شماره ۱
124-137
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال تاثیرات مبنای شهید صدر در بحث تعریف وضع بر دیگر نظرات اصولی ایشان است این نوشتار در ساحت علم اصول فقه است و بر روی نظرات شهید صدر تمرکز کرده است منابعی که برای این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است کتب اصولی شهید صدر و آثار دیگر علما که از لحاظ موضوع با بحث ما تناسب داشته اند. نظر شهید صدر در تعریف وضع نسبت به دیگر نظرات در این باب جدید و متفاوت از دیگر نظرات است فایده مهمی که این مبنا دارد این است که ما می توانیم با این مبنا تحلیلی روشن تر و جواب بهتر به سوالات ابتدایی مباحث الفاظ در اصول بدهیم اما با کمی دقت می یابیم که این نظر تاثیر بسیار زیادی در سیر مباحث اصول ندارد هر چند بخشی از مباحث اصول واضح تر شده است. شایسته است در کنار مباحثی این چنینی به بررسی نظر دیگر علما و مقایسه آن با نظر شهید صدر پرداخت از جمله در بحث تعریف وضع و دلالت تصوری و تصدیقی ومعنای مجازی و معنای حرفی چه اینکه قسمت دیگر مباحث شهید در آثار ایشان به نقد نظرات علمای دیگر بر مبنای خود ایشان می باشد. این نوشتار برای طلاب حوزه های علمیه و دالنش آموختگان علم اصول مفید و قابل استفاده می-باشد)بر فرض مفید بودن( و برای شناخت بیشتر با نظرات شهید صدر در مباحثی اصولی میتوان از آن استفاده کرد.
کارکردهای 12 گانه سیاق در تعیین و تبیین معنای آیات و واژگان قرآن
حوزههای تخصصی:
هر واژه در کتاب لغت دارای معنا یا معانی خاصی است ولی وقتی همین واژه در متن قرار می گیرد معنای دقیق خود را پیدا می کند و از این رو بهترین راه برای تعیین معنای واژه، توجه به قرائن کلام و بافت و سیاق است. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی در صدد ارائه تعریف دقیقی برای سیاق و بیان آثار کارکردی آن در تبیین واژگان قرآن بوده و به نتائج زیر نائل شده است: سیاق، هرگونه دلیل دیگری است که در فضای الفاظ و عباراتی که می خواهیم آن ها را بفهمیم قرار دارد و به لفظی و معنوی ، پیوسته و گسسته تقسیم می شود و دارای این کارکردهاست: عدم امکان معنای الفاظ بدون کمک سیاق؛ ارائه معنای واژه دقیقتر از معنای ارائه شده توسط اهل لغت؛ تعیین معنای لفظ مشترک در آیه ؛ تبیین فرق یا فروق بین الفاظِ به ظاهر مترادف؛ تشخیص حذف و محذوف در آیات؛ تعیین نقش دستوری واژه در متن؛ تعیین مصداق واژه های مشترک معنوی؛ تعیین وجه واژه های دارای وجوه متعدد؛ ترجیح و تعیین یکی از قرائت های مرتبط با واژه ها؛ قبول یا رد روایت های تفسیری مرتبط با معنای واژه ها ، تعیین معنای واژگان اضداد در آیات ؛ کشف اعجاز لغوی قرآن؛ تعیین معنای صحیح واژه های ناظر بر احکام فقهی.
الگوی آهنگیِ ساخت اطلاعی در لهجه کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی آهنگ پاره گفتارهای کاشانی در انواعِ کانون گسترده، محدود و تقابلی با ساخت های نحوی متفاوت است. این ساخت های نحوی با تغییر ترتیب سازه های فعل، فاعل و مفعول حاصل شده است. داده ها شامل چهار جمله در سه ساختِ نحوی با کانون گسترده، یک ساخت نحویِ بی نشان در کانون های محدود و تقابلی (درمجموع پنج حالت) از هشت گویشور زن و هشت گویشور مرد کاشانی است که در فضای آکوستیک با فرکانس نمونه برداری 22050 هرتز ضبط شد. تمامی 320 جمله ضبط شده در دو لایه نواخت و آوا در نرم افزار پرات برچسب گذاری شد و فرکانس پایه هر کلمه در پنج فاصله زمانی اندازه گیری شد، و بعد از محاسبه میانگینِ آن ها، منحنی آهنگ پاره گفتارها در نرم افزار آماری spss ترسیم شد. نتایج نشان داد منحنی تغییرات زیروبمی پاره گفتار کاشانی در حالت بی نشان، تابع الگوی نزول منحنی است، به علاوه، منحنی آهنگ به جایگاه فعل، به عنوان هسته حساس است. فعل آخرین سازه دریافت کننده تکیه زیروبمی در جمله است و سازه های بعد از خود را تکیه زدایی می کند. در نهایت آنکه، سازه کانونی در انواع کانون های محدود و تقابلی با دامنه فرکانس و برجستگی بیشتر، در مقایسه با دیگر سازه ها، در جمله ظاهر می شود. همچنین، ترادفِ قله تکیه زیروبمی در تمام هجاهای تکیه بر با واکه هجای بعد از هجای تکیه بر انطباق دارد. نتایج این پژوهش می تواند در رده بندی لهجه ها و گویش ها و نیز در شناسایی گویشورانِ گویش های مختلف کاربرد داشته باشد.
اتباع در سبک خراسانی و اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
437 - 454
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی چه در نظم و چه در نثر و همچنین در زبان محاوره اتباع بسیار به کار می رود. اینکه بکار بردن اینگونه ترکیب ها از چه زمانی در آثار کتبی و شفاهی ایرانیان آغاز شده است، هنوز مشخّص نیست. مطالعات پیشین فقط نمونه هایی از کاربرد این نوع ترکیب را در آثار گذشتگان ارائه کرده اند. با توجه به سیر اتباع در دوره های مختلف و کاربرد آن در زبان شاعران و نویسندگان سبک های متفاوت، می توان گفت که اتباع درآغاز با شکل کنونی آن که «اسم مهمل» نیز نامیده می شود، تفاوت دارد. غیر از بعضی ترکیب ها که از ابتدا بی معنی و یا مهمل بوده است، مانند «شکست و مکست» در دیوان رودکی ، که واژه تابع کاملاً بی معنی است و رودکی فقط یک بار آن را به کار برده، اکثر ترکیب ها هدفدار و با معنی انتخاب می شده است. در این تحقیق برای دستیابی به سیر بکارگیری اتباع و نحوه آغاز آن و چگونگی تبدیل آن به اسم مهمل، آثار شاعران و نویسندگان معروف دوره خراسانی و اصفهانی مطالعه و اتباع در آن ها بررسی گردیده است. یافته های این تحقیق از بکارگیری اسم مهمل یا تابع برای ایجاز در کلام حمایت می کند.
واکاوی دلالت معنایی واژه های قرآن و تجلی آن در ادعیه مأثوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
255 - 270
حوزههای تخصصی:
به نظر بسیاری از بزرگان علم و ادب، اسلوب بیان و سبک نظم قرآن، جمله بندی ها و عبارات آن در قالبی نو و اسلوبی تازه، برجسته ترین جنبه اعجاز قرآن است. به علاوه، ویژگی کلمات انتخاب شده به گونه ای است که جابه جایی کلمات یا تبدیل آن ها هرگز امکانپذیر نیست. همچنین با عنایت به وجود ترادف معنایی(غیر تام) بین آن ها مشخص می شود نه تنها هر واژه، متناسب با دلالت معنایی خاص خود بلکه با ترکیب معنایی هر واژه بعضاً با واژه قبل و یا بعد از خود، جایگاه خاص خود را در آیات الهی و ادعیه می یابد و چنین نیست که هر واژه مترادف(غیر تام) بتواند جایگزین واژه دیگری شود. ترادف تام در واژه های قرآنی وجود ندارد و آنان که قائل به ترادف اند، بر معانی مشترک واژه ها تأکید داشته و از معانی ویژه هر واژه، مخصوصاً آنجا که از نظم و ترکیب آیات تأثیر می پذیرند چشم پوشی نموده اند. از سوی دیگر بر پایه حدیث گران سنگ ثقلین، قرآن و عترت پیامبر(ص)، پیوندی ناگسستنی با هم دارند. نگارنده در این مجال بر آن است تا از مصادیق تجلی ساختار بیانی قرآن در ادعیه، به دلالت معنایی واژه های حمد- شکر و خوف- خشیت بپردازد.
فروق شناسی ساختارهای مصدری با تکیه بر نهج البلاغه (مطالعه موردیِ مصدر اصلی و میمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
67 - 91
حوزههای تخصصی:
در زبان عربی به فراوانی مشاهده می کنیم که برای یک فعل، بیش از یک مصدر ذکر شده است. بر خلاف تلقی رایج، در بسیاری از حالات، این مصادر مترادف نیستند و در واقع، بازتاب دهنده معانی مختلف فعل اند. نیز اغلب تصور می شود بین مصدر اصلی و مصدر میمی تفاوتی وجود ندارد، در حالی که معنای این دو مصدر همانند ساختارشان متفاوت است. بر خلاف مصدر اصلی که بر «حدث» صِرف دلالت می کند، مصدر میمی غالبا حامل معنای «ذات» است. در این نوشتار با تکیه بر شواهدی از نهج البلاغه، ظرافتهای معناییِ پاره ای از این مصادر، به شیوه تحلیلی توصیفی، و با رویکردی فروق شناسانه بررسی شده است. از آنجا که در این قبیل مطالعات، واژگان هم حوزه در کنار هم بررسی می شوند مرزبندی معنایی واژه ها کاملاً معلوم می شود. لذا در واژه شناسیِ متونی چون نهج البلاغه که از دقت و حساسیت بالایی برخوردار است اهمیت شایان دارند.
ارزیابی ترجمه های فارسی در خصوص واژگان مترادف نمای مرتبط با مفهوم گناه در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واکاوی میزان رعایت اصل عدم ترادف در الفاظ قرآن در ترجمه واژگان مترادف نما، از برجسته ترین ملاک های ارزیابی کار مترجمان است. ازجمله واژگان مترادف نما در آیات الهی، واژگان مرتبط با مفهوم گناه است. دقت در ترجمه این واژگان به فهم و درک بهتر معارف والای قرآن در سه حوزه عقاید، احکام و اخلاق می انجامد. در همین راستا، این پژوهش می کوشد با روش توصیفی تحلیلی توأم با نقد و با ارزیابی ترجمه های آقایان معزی، فولادوند، آیتی، الهی قمشه ای و خانم صفارزاده به عنوان نمایندگان پنج روش ترجمه تحت اللفظی، وفادار، معنایی، تفسیری و آزاد به این مسائل پاسخ دهد؛ بهترین معادل برای واژگان مترادف نمای مرتبط با مفهوم گناه در زبان فارسی چیست؟ موفق ترین روش ترجمه درخصوص واژگان یادشده کدام است؟ فرضیه تحقیق پیش رو عبارت است از اینکه مترجمان فارسی زبان در ترجمه واژگان مرتبط با مفهوم گناه به مثابه دسته ای از واژگان مترادف نمای قرآن، اصل عدم ترادف را لحاظ نکرده اند، در حالی که با عنایت به اصل معنایی واژگان یادشده امکان تبیین وجوه تمایز این الفاظ در ترجمه وجود دارد. نتایج ارزیابی های صورت گرفته حاکی از آن است که بیان معنای دقیق این الفاظ با عنایت به اصل معنایی واژگان یادشده و در قالب واژگانی مختصر و مفید و یا در قالب توضیحاتی درون پرانتز در روش های معنایی، آزاد و تفسیری امکان پذیر است، اما به دلیل محدودیت ناشی از ذات و طبیعت روش های ترجمه تحت اللفظی و وفادار، این دو روش چندان کارآمد نیستند.