مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
ساخت اطلاعی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی در پاسخ به این پرسش داریم که دلیل خروج بند موصولی در زبان فارسی چیست. از آن جاکه خروج و عدم خروج بند موصولی معمولاً به جملاتی دستوری در پدیده خروج بند موصولی، این بند از مجاورت هسته خارج شده و به جایگاهی در انتهای جمله حرکت می کند و باعث بوجود آمدن ساخت ناپیوسته می شودمی انجامد، نمی توان دلایل نحوی را در این امر دخیل دانست و باید در جستجوی دلیل یا دلایل نقشی بود که باعث جابجایی بند موصولی می شود. در این مقاله تاثیر چهار عامل طول بند موصولی، نوع فعل بند اصلی، وضعیت اطلاعی فعل و هسته بند اصلی، و وضعیت معرفگی هسته بند موصولی بر خروج بند موصولی بررسی شد. مواد این تحقیق بر اساس پیکره طبیعی زبان بوده است. تحلیل داده های تحقیق نشان داد تاثیر عوامل فوق بر خروج بندهای موصولی به یک اندازه نیست. مهم ترین تاثیر را طول بند موصولی و نسبت آن با طول گروه فعلی بند اصلی دارد. هرچه این نسبت بیشتر باشد، احتمال خروج بیشتر است. نوع فعل نیز بر خروج تاثیر دارد؛ و به طور مشخص افعال ربطی بیشترین افعالی هستند که بندهای موصولی از آنها عبور می کنند، و دلیل آن را در وضعیت اطلاعی این افعال می توان دید، که در اکثر موارد دارای اطلاع مفروض هستند. وضعیت معرفگی هسته بند موصولی نیز در خروج نقش دارد، هرچند این نقش به اندازه نقش دو عامل نخست نیست. بندهای موصولی جابجا شده، نسبت به موارد جابجانشده، بیشتر دارای هسته نکره هستند. وضعیت اطلاعی هسته بند موصولی و وضعیت اطلاعی فعل، به تنهایی نقشی در جابجایی بند موصولی بازی نمی کنند. نتایج این مقاله به اهمیت تبیین های نقشی تاکید می کند و در عین حال پیامدی رده شناختی برای توالی کلمات زبان فارسی دارد. همچنین این مقاله بر تعامل چند عامل در بروز یک پدیده زبانی، یا عوامل رقیب، تاکید می کند.
عوامل موثر بر پسایندسازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظور از پسایندسازی در این مقاله، فرایندی است که طی آن سازه ای در جمله که جایگاه بی نشان آن پیش از فعل است، در جایگاه پس از فعل قرار می گیرد. در این پژوهش، با انتخاب چارچوب نظری نحو نقش گرا، به بررسی این فرایند پرداخته ایم و سعی کرده ایم نشان دهیم چه عوامل نقشی احتمال پسایندشدگی را بالا می برند. عوامل نقشی مورد بررسی عبارتند از: وزن دستوری، معرفگی، جانداری و ساخت اطلاعی. برای داشتن داده های طبیعی، پیکره ای گفتاری از مصاحبه ها و میزگردهای زنده تلویزیونی، مکالمات رو در رو و گزارش های زنده ورزشی گردآورده ایم و جملات پسایندشده در این پیکره را مبنای تحلیل خود قرار داده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل فوق به استثنای عامل جانداری، در پسایندسازی جملات فارسی مؤثرند؛ یعنی هرچه سازه موردنظر معرفه تر و سنگین تر باشد احتمال پسایندشدن آن بیشتر است، و در مورد ساخت اطلاعی نیز با اینکه مفعول های مستقیم پسایندشده بیشتر دارای اطلاع مفروض هستند، این یک دستی در مورد مفعول های غیرمستقیم و حرف اضافه ای دیده نمی شود.
بررسی ساخت اطلاعی جمله در داستان بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ساخت اطلاعی همچون واقعیتی موجود در زبان در کنارِ ساخت های نحوی، معنایی و آوایی معرفی گردیده و قسمت های مختلف آن در زبان فارسی مورد مطالعه قرار گرفته است. پیکره داده های زبانی این تحقیق را متن کتاب بوف کور صادق هدایت تشکیل می دهد و ساخت اطلاعی جملات آن به عنوان شاهد، توصیف و تحلیل شد ه اند.
تفکیک اطلاع کهنه و نو در جملات بر اساس قواعد معینی انجام می گیرد. در این مختصر ضمن طرح و جمع بندی این قواعد، نشان داده می شود که واحد های اطلاعی موجود در جملاتِ کتاب بوف کور را می توان با این قواعد مقوله بندی و توصیف و تحلیل نمود. با مثال نشان داده شده است که زبان فارسی برای مشخص کردن اطلاع نو (تأکید) درجمله ازابزار های آوایی، واژگانی و نحوی استفاده می کند و این امر از ویژگی های زبا ن فارسی است. تحقیق حاضر نشان می دهد که نه فقط ساخت اطلاعی جمله ها در پیکره متون داستانی فارسی قابل توصیف و تحلیل است، بلکه داده های موجود در متن بوف کور، انواع ابزار های این ساخت را در خود دارد و مؤید این فرضیه است که سخن گویان هر زبان از ساخت اطلاعی زبان خویش به طور ناخودآگاه، آگاهی دارند. توجه به ساخت اطلاعی می تواند در شناخت، درک و تفسیر هر چه بهتر متن از جمله آثار داستانی، بسیار مفید و کارگشا باشد. چگونگی توزیع اطلاعات در سطح جمله و متن می تواند از شاخص های نوین در سبک شناسی انواع ادبی مطرح گردد.
بررسی آکوستیکی قلب نحوی مفعول صریح در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلب نحوی، سازه ای را از جایگاه بی نشان خود جابه جا کرده، بدون آنکه باعث نادستوری شدن جمله شود، بار اطلاعی جمله را دست خوش تغییر می کند. در این فرایند، الگوی آهنگی جمله نیز برای تعیین ساخت اطلاعی آن تغییر می کند. دراین مقاله، به بررسی و مقایسة ساخت اطلاعی و الگوی آهنگی جملات مقلوب در زبان فارسی می پردازیم. نتایج نشان می دهد که قلب نحوی در زبان فارسی از لحاظ اطلاعی، کهنه- شنونده و کهنه- بافت بنیاد است. ضمن اینکه بررسی الگوی آهنگی سازه های مقلوب نشان می دهد که در مورد تمام گروه های اسمی غیر مشخص، گروه اسمی مقلوب دارای الگوی آهنگی L+H* بوده، بنابراین دارای تأکید تقابلی می باشد. در مورد گروه های اسمی مشخص، این الگوی آهنگیL+H* در برخی موارد وجود داشته و در برخی موارد دیده نمی شود؛ بنابراین بر اساس پیش بینی عرضه شده، نوع تأکید در این شرایط وابسته به بافت است
مطالعة خروج بند موصولی در متون روایی زبان فارسی با رویکردی نقش گرا: شواهدی از جلدهای پنجم تا هفتم تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند خروج بند موصولی هنگامی رخ می دهد که بند موصولی از مجاورت هسته خارج شود و به جایگاهی در انتهای جمله حرکت کند. به بررسی فرایند هایی همچون خروج بند موصولی، پس از ظهور دستور نقش گرایی بیش از پیش توجه شده است. با توجه به آنکه جملات فارسی در صورت وقوع و یا عدم وقوع این فرایند، همچنان دستوری باقی خواهند ماند، بسیاری از زبان شناسان دلایل غیرنحوی را عامل این حرکت می دانند. نگارندگان با این فرض که وقوع این فرایند، دلایل نقشی همچون طول بند موصولی، ساخت اطلاعی، یکسان بودن فعل بند اصلی و موصولی و نوع فعل دارد، به بررسی فرایند خروج در 66 بند از 150 بند استخراج شده در بخش هایی از تاریخ بیهقی پرداخته اند تا بستری برای مقایسه نتایج این فرایند در متون روایی و ادبی با متون فارسی رسمی معاصر فراهم گردد. براساس داده های پژوهش از چهار فرضیه عنوان شده جز ساخت اطلاعی، سه عامل دیگر تأثیر مستقیمی بر خروج بند موصولی دارند. طول بند موصولی مهم ترین عامل خروج آن در تاریخ بیهقی است که تأییدکننده ادعای هاوکینز مبنی بر تمایل سازه های سنگین تر در زبان های فعل پایانی به حرکت به انتهای جمله و قرارگرفتن پس از فعل است. همچنین، مقایسه نتایج این پژوهش با نتایج راسخ مهند و دیگران (1391) نشان می دهد که تفاوت چشمگیری میان نحوه عملکرد این فرایند در فارسی رسمی معاصر و تاریخ بیهقی دیده نمی شود..
بررسی ارجاع گفتمانی در زبان فارسی بر اساس سلسه مراتب کهنگیِ گاندل، هدبرگ و زاخارسکی
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اصلی در تحلیل گفتمان ساخت اطلاعی است. تأثیر ساخت اطلاعی را در صورت نحوی، واج شناختی و ساخت واژی جمله می توان دید. در حوزه تأثیر ساخت اطلاعی بر صورت ساخت واژی جمله، مبحثی تحت عنوان ارجاع گفتمانی وجود دارد. در این مقاله، ارجاع گفتمانی در رمان «مدیر مدرسه» و کتاب «زبان و تفکر»، بر اساس سلسله مراتب کهنگی گاندل، هدبرگ و زاخارسکی (Gundel, Hedberg and Zacharski, 1993) که یک مدل شناختی است، بررسی شده است. در این سلسله مراتب شش وضعیت شناختی تعریف شده و ایده اصلی این است که انتخاب صورت لفظ ارجاعی بستگی به وضعیت شناختی مرجع در ذهن شنونده (خواننده) دارد. در مقالة حاضر، 12 صورت ارجاعی مختلف انتخاب شده است و بر اساس مثال های گردآوری شده، وضعیت های شناختی هر صورت ارجاعی در قالب یک جدول ارائه می شود. درنهایت، بر اساس ارقام به دست آمده، نتیجه گیری و مشخص می شود که پیش بینی های سلسله مراتب کهنگی تا چه حد با داده های زبان فارسی سازگار است.
نقد ترجمه ساخت اطلاعی نشان دار در نمایشنامه شهرزاد توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به دستاوردهای علم زبان شناسی نقش گرا، درک پیام متن برای مخاطب، صرف دانش زبانی و آشنایی با معانی واژگان و عبارات و نیز دستور صوری جملات امکان پذیر نیست؛ بلکه باید دانست صورت های مختلف زبانی متناسب با نقش ارتباطی خود در موقعیت های متفاوت، ساختارهای متفاوتی به عنوان ساخت اطلاعی می گیرند که دلالت ارتباطی معنایی دارند. از جمله ساخت های اطلاعی نشان دار، ساخت های کانونی شده است. نمایشنامه «شهرزاد» اثر توفیق الحکیم به عنوان اثر ادبی مورد توجه در ادبیات عرب دارای ساخت های اطلاعی نشان داری است که ترجمه دقیق آن برای انتقال معنای مورد نظر مؤلف ضروری است؛ از این رو، پژوهش حاضر می کوشد دریابد که آیا ساخت های اطلاعی نشان دار از زبان مقصد، بنا بر بافت موقعیتی به همان صورت نشان دار به زبان فارسی ترجمه شده اند. بدین منظور ساخت های اطلاعی مذکور از نمایشنامه شهرزاد به زبان عربی در برابر ترجمه فارسی دو مترجم آیتی و شریعت قرار گرفته است و با توجه به ترجمه هدفمند و انتقال معنای موردنظر نویسنده به خواننده در زبان مقصد با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی شدند. نتایج حاکی از آن است که مترجمان این نمایشنامه در جریان ترجمه بیشتر از جملات بی نشان بهره برده اند. تعداد اندکی از جملات به صورت نشان دار برگردان شده است؛ این درحالی است که با وجود تفاوت ساخت های نشان دار در هر دو زبان، مترجم با کاربست دقیق اسلوب های زبانی ساخت کانونی می تواند معادلی نسبتاً دقیق برای این ساخت ها بیابد.
اهمیت «تأکید» و روش های آن در ساخت اطلاعی گفتمان تعلیمی الانسان الکامل نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۲۸-۵
حوزه های تخصصی:
بررسی نظام متنی و چگونگی توالی کلمات در بخش آغازگر/ پایان بخش و توجه به ساخت اطلاعی، نوع آغاز گرها، بی نشانی و نشان دار بودن ساختار جمله، کارکرد قیدها و ادات نفی در جمله ها و بندهای معنایی دو رساله «در بیان آداب اهل تصوف» و «آداب خلوت» از کتاب الانسان الکامل بر اساس رویکرد نقش گرای هلیدی، متوجه کاربرد مکرر و معنادار انواع مختلفی از ابزارهای بیانی «تأکید» در این متن می شویم. ساختارهای نشان دار جمله که اغلب دلالت به معنای تأکید دارند، کاربرد گسترده آغازگرهای بینافردی (وجه نما و زمان دار)، کاربرد معنادار قیدهای زمانی دارای مفهوم استمرار و تأکید، ایجاد حصر و قصر با کاربرد قیدهای نفی و تأکید، القای مفهوم تأکید به همراه حروف ربطی بیانِ حکم و علت، کاربرد تکرار به عنوان ابزار تأکیدی، در نهایت حتی کاربرد ابزارهای بیانی تأکید در جمله هایی با ساختارهای بی نشان، نمایانگر تمرکز گفتمان نویسنده بر مقوله تأکید است. نتیجه این بررسی که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفت و تحلیل این یافته هاها در کنار بافت موقعیت تولید اثر، نشان می دهد که هدف نگارش در این متن، نه بازگویی مکرر گفته های پیشینیان، که جلب توجه مخاطب به این «تأکید و اهمیت» است. گفتمان غالب نسفی در این دو رساله، گفتمانی تعلیمی تأکیدی است و نویسنده برای القای این گفتمان از انواع روش های تأکید در زبان فارسی بهره می گیرد.
الگوی آهنگیِ ساخت اطلاعی در لهجه کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی آهنگ پاره گفتارهای کاشانی در انواعِ کانون گسترده، محدود و تقابلی با ساخت های نحوی متفاوت است. این ساخت های نحوی با تغییر ترتیب سازه های فعل، فاعل و مفعول حاصل شده است. داده ها شامل چهار جمله در سه ساختِ نحوی با کانون گسترده، یک ساخت نحویِ بی نشان در کانون های محدود و تقابلی (درمجموع پنج حالت) از هشت گویشور زن و هشت گویشور مرد کاشانی است که در فضای آکوستیک با فرکانس نمونه برداری 22050 هرتز ضبط شد. تمامی 320 جمله ضبط شده در دو لایه نواخت و آوا در نرم افزار پرات برچسب گذاری شد و فرکانس پایه هر کلمه در پنج فاصله زمانی اندازه گیری شد، و بعد از محاسبه میانگینِ آن ها، منحنی آهنگ پاره گفتارها در نرم افزار آماری spss ترسیم شد. نتایج نشان داد منحنی تغییرات زیروبمی پاره گفتار کاشانی در حالت بی نشان، تابع الگوی نزول منحنی است، به علاوه، منحنی آهنگ به جایگاه فعل، به عنوان هسته حساس است. فعل آخرین سازه دریافت کننده تکیه زیروبمی در جمله است و سازه های بعد از خود را تکیه زدایی می کند. در نهایت آنکه، سازه کانونی در انواع کانون های محدود و تقابلی با دامنه فرکانس و برجستگی بیشتر، در مقایسه با دیگر سازه ها، در جمله ظاهر می شود. همچنین، ترادفِ قله تکیه زیروبمی در تمام هجاهای تکیه بر با واکه هجای بعد از هجای تکیه بر انطباق دارد. نتایج این پژوهش می تواند در رده بندی لهجه ها و گویش ها و نیز در شناسایی گویشورانِ گویش های مختلف کاربرد داشته باشد.
واکاوی ترجمه ساختارهای نحوی نشاندار و بی نشان در ترجمه موسوی گرمارودی از خطبه جهاد براساس نظریه لمبرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختِ اطلاع و نشانداری از مباحث مهم در زبان شناسی نقش گرا به شمار می آید که توجه نظریه پردازان ترجمه را به خود جلب کرده است. از جمله ساختارهای نحوی نشاندار، مبتداسازی وکانونی سازی است که در آن ها سازه مبتدا وکانون از جایگاه اصلی خود در جمله خارج شده و در جایگاه دیگر مثلاً ابتدای جمله قرار می گیرند. از آنجا که از منظر ساخت اطلاعی، جابه جایی در عناصر جمله و نشانداری، بار معنایی بیشتری را ایجاد می کند، درک این موضوع خصوصاً در ترجمه متون دینی از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و نیازمند دقت بیشتر مترجم و شناخت و رعایت ساختار دو زبان مقصد و مبدأ است؛ زیرا ممکن است دو گزاره به لحاظ ظاهری، معنای یکسانی داشته باشند، اما به لحاظ ارتباطی و کلامی معانی متفاوتی داشته باشند. پژوهش حاضر با شیوه تحلیل محتوا و با رویکرد تطبیقی با تکیه بر نظریه لمبرکت، ترجمه موسوی گرمارودی از خطبه جهاد را از حیث ترجمه ساختارهای نشاندار مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد مترجم به طور کلی در ترجمه این ساختارها چندان موفق عمل نکرده و اکثر این ساختارها را به صورت بی نشان در فارسی ترجمه کرده است. البته این امر به روانی ترجمه وی لطمه نزده است، اما بدون شک از منظر ساخت اطلاعی به دلیل تغییر ساختارها از نشانداری به بی نشانی، انتقال دقیق بخشی از معانی ارتباطی کلام میسر نشده است.
نقد ترجمه ساخت اطلاعی نشان دار در رمان های نجیب محفوظ (مطالعه موردی: رمان های «الشحاذ» و «الطریق»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدول از چینش واژگانی معمول در هر زبانی، ساخت هایی با عنوان ساخت های اطلاعی نشان دار را رقم می زند. ساخت های نشان دار معانی کاربردشناختی و نقش ارتباطی در گفتمان دارند. از آنجایی که ترجمه کنشی ارتباطی است، اهتمام به این ساخت ها به منظور برقراری تعادل کاربردشناختی و ارتباطی میان گفتمان مبدأ و مقصد ضروری می نماید. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری ساخت اطلاع و فرآیند مبتداسازی که جزء مهم ترین ساخت های اطلاعی نشان دار است به شیوه توصیفی- تحلیلی به هفت نمونه ترجمه فارسی از رمان های «الشحاذ» و «الطریق» از نجیب محفوظ، نویسنده سرشناس مصری و برنده جایزه نوبل ادبی 1988، پرداخته شده است. رمان «الشحاذ» را محمد دهقانی با عنوان «گدا» و رمان «الطریق» را محمدرضا مرعشی پور با عنوان «راه» به فارسی برگردان کرده است. در آثار نجیب محفوظ و ازجمله دو رمان یادشده عدول از چینش واژگانی معمول ساخت های اطلاعی نشان داری را رقم زده است که انتقال صحیح آن ها به همان صورت نشان دار به منظور بیان مقصود نویسنده ضروری می نماید. نتایج حاصل شده از این پژوهش نشان داده است که مترجمان اغلب با شم زبانی خود به ترجمه پرداخته و در نتیجه ساخت های نشان دار را به صورت بی نشان برگردان کرده اند. این امر سبب شده است بخشی از معنای مدنظر نویسنده بیان نشده و تعادل ارتباطی و نقشی میان دو گفتمان حاصل نشود.
ساخت اطلاعی مفروض و استنباطی در قرآن کریم از منظر رویکرد زبان شناسی نظام مند نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
9 - 27
حوزه های تخصصی:
وجود سه ویژگی تاریخی، تطبیقی و میان رشته ای در زبان شناسی نوین باعث سرعت گسترش، تغییر و تحول آن به شمار می رود. زبان انتقال دهنده نقش اطلاعی و ساختار محتوایی هر کلام است. نقش وابستگی ارتباطی جملات که با توجه به نقش گفتمانی و تأثیرات بافتی آن ها مشخص گردیده برای درک پیام ضروری می باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی ساخت اطلاعی و موضوعی آیاتی چند از قرآن کریم با پیروی از نظریه نظام مند نقش گرای هلیدی (1994) می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع دست اول(قرآن کریم) انجام شده است تا به بررسی چگونگی تأثیر انسجام ساختاری و پیوستگی معنایی آیات قرآن بپردازد. نتایج حاکی از آن است که تغییر جنبه مفهومی و معنایی ساختار، بستگی به ساخت اطلاعی گفتمان و عناصر ارتباطی آن است که با دگرگون ساختن نوع ساختار احتمالی تقویت می شود و این تغییرات با ابزارهای زبانی و سبکی، شکل درستی به خود می گیرد.
بسته بندی اطلاعات از منظر ولدووی: مطالعه موردی روزنامه های «ایران» و «ایران ورزشی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
105-126
حوزه های تخصصی:
در رویکردهای مختلف تحلیل گفتمان، روند بسته بندی و انتقال پیام از نویسنده یا گوینده به مخاطب، دارای ساختار منحصر به فرد است. برای شناسایی این ساختار، پژوهش حاضر، با بررسی عناوین روزنامه های «ایران» و «ایران ورزشی» انجام گرفته است. توصیف و تحلیل پیکره در چارچوب نظری «بسته بندی اطلاعات» ولدووی (1990) انجام شده است تا مشخص شود که روزنامه نگاران فارسی زبان برای انتقال پیام خود از چه ساختاری استفاده می کنند و هدف آنان از استفاده ی این ساختهای ویژه چیست. برای رسیدن به هدف مذکور و پاسخ به پرسش های پژوهش، هزار عنوان از روزنامه های مذکور انتخاب و بررسی شده است. شناسایی عناوین پر بسامد و تفاوت موجود در آنها از اهداف دیگر این پژوهش بوده است. یافته های پژوهش، نشان داد که الگوی رابط/ تأکید/ انتها، به عنوان صورت بی نشان در پیکره تظاهر یافته است. الگوی رابط/ تاکید/ انتها به عنوان پر بسامد ترین الگو در روزنامه ی ایران و نیز الگوی رابط/ تاکید به عنوان پر بسامد ترین الگو در روزنامه ایران ورزشی شناخته شده است. گویا روزنامه نگاران فارسی زبان، به منظور انتقال صحیح پیام خود، مخاطب را به سمت اطلاع از پیش موجود در ذهنش سوق داده تا هم مخاطب استنباط بهتری از خبر داشته باشد و هم بر جذابیت و روانی متن و پیام خود بیفزایند. در عناوین هر دو روزنامه از ساختار رابط/ تاکید استفاده شده و تنها تفاوت دو روزنامه، منوط به وجود انتها در روزنامه ی ایران است که در اکثر عناوین، با الگوی رابط/ تاکید/ انتها مشهود گشته است.