مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
تغییر معنایی
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در این مقاله، فرایند واژه افزایی این دو زبان را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و توانایی ها و محدودیت های هریک از این دو زبان را در مسیر پویایی و زایایی نشان داده اند. این پژوهش، اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات را به عنوان سه ساز وکار اصلی و مشترک میان این دو زبان در حوزه واژه افزایی مورد مطالعه و دقت نظر قرار داده است. مطالعه حاضر نشان می دهد ساختار گسترده اشتقاقی و ترکیبی که زبان فارسی از آن برخوردار است، در قرن گذشته، بیشتر در خدمت زایایی قرار گرفته و طیف وسیعی از واژه های جدید به ذخیره انبوه واژگانی این زبان راه یافته است. در زبان عربی، از آنجا که واژگان در قالب هایی وزنی پایه ریزی شده اند قالب ها، انعطاف لازم را برای صورت بندی واژه هایی که از طریق ترکیب ساختاری ساخته می شوند، ندارند و محدودیت های ساختاری خود را بر برخی واژگان تحمیل می کنند. در زبان فارسی نیز، تکیه افراطی بر ساخت واژگان از طریق ترکیب، در مواردی باعث استفاده کمتر از عناصر اشتقاق ساز و نادیده گرفتن عنصر اشتقاق شده و مانعی در برابر زایایی واژگان اشتقاقی ایجاد کرده است.
تغییر معنایی واژگان در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزه های تخصصی:
زبان یک پدیده زنده و متحوّل بوده و بسیار پیش آمده که بر اثر عواملی، از جمله تحولات زمانی و مکانی و فرهنگی، ساختار زبان به طور کلی یا بخشی از آن عناصر آن از جمله واژگانش، تغییراتی را بپذیرد. زبان عربی که زبان قرآن کریم نیز می باشد، از این قاعده مستثنا نیست.
در مقاله پیش رو به یکی از مباحث علوم قرآن و زبان شناسی، یعنی «تغییر معنایی الفاظ» بر اساس قرآن کریم و زبان عربی قبل از نزول قرآن و بالاخص شعر جاهلی پرداخته شده تا معلوم گردد که آیا واژگان قرآنی همچنان به معنای گذشته خود در زبان عربی جاهلی به کار رفته است یا آن معنا تغییر کرده و تبدیل به یک «اصطلاح قرآنی» گشته است و در وضعیت دوم، این تغییرات به چه شکلی می باشد. این بحث، هر چند از دیرباز نزد مسلمانان شناخته شده بود، امّا در دوران حاضر، با توجّه به گستردگی مباحث زبان شناسی، عمق و گسترش خاصی یافته و منجر به کشف زوایای پنهان واژه های زبان عربی و قرآن گشته است.
تفاوت معناشناختی واژگان «اصطفی» و «اختار» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهر برخی از واژه های قرآن، نظریّة ترادف کلمات این کتاب آسمانی را در ذهن برخی صاحب نظران برجسته نموده، به طوری که عدّه ای، چه ضمن بیان معنای لغوی و چه بیان تفسیر این واژه ها، مترادف بودن اینگونه کلمات را برگزید ه اند، حال آنکه بررسی معناشناسانه و توجّه به سیاقِ طرح این واژه ها، تفاوت ها و ظرافت های ممیّزانة آن را تبیین می نماید، واژه های «اصطفی» و «اختار» از این قبیل هستند. واژة «اصطفی» در قرآن کریم دلالت به برگزیدگى دارد و این برگزیدگی مخصوص پیامبران و انسان های نیکو و کسانی است که با مجاهدت، خود را برای خدا خالص کرده اند و با دوری از گناه، ایمان و انجام عمل صالح صاحب درجات عالی شده اند و شایستگی برگزیدگی از سوی خداوند متعال را پیدا کرده اند، امّا لفظ «اختار» در مواردی به کار رفته که مطلق انسان مورد نظر بوده است و یا در جایی که بین دو چیز مقایسه ای روی داده، سپس موردی با توجّه به فضیلتی انتخاب شده است. بنابراین، کاربرد این کلمات در سیاق های مختلف معنایی، غیر از معنای آنها در سیاق دیگری را می رساند و این مهم، اهمیّت توجّه بیش از پیش به سیاق آیات برای یافتن معنای لغوی را روشن و تبیین می کند.
بررسی تغییرات معنایی واژه «دولت» در زبان فارسی بر اساس نظریه پیش نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به تغییرات معنایی واژه «دولت» در تاریخ متون نثر فارسی، از سده چهارم تا امروز، پرداخته شد. معانی مختلف این واژه، در 80 اثر منثور فارسی، به تفکیک سده نگارش آثار، جستجو و استخراج شد. اگرچه معنای کلّی واژه «دولت» در ظاهر تغییر چندانی نکرده است، امّا این واژه، در متون فارسی بررسی شده به 21 معنای مختلف به کار رفته است. تلاش شد، تغییر معانی واژه «دولت» در چارچوب نظریه پیش نمونه با رویکرد گیرارتز (1997) تبیین شود. نظریه پیش نمونه، تغییرات معنایی این واژه را در قالب سه فرضیه از فرضیات چهارگانه راجع به مشخّصه های پیش نمونگی، به خوبی توضیح داد. در تأیید فرضیه (2)، مشخّص شد که مفاهیم خاصّی محور تغییرات هستند و تغییرات معنایی، در حاشیه خوشه ها و در ارتباط با این مفاهیم کانونی روی می دهند، برخی مفاهیم، حاشیه ای هستند و در مقایسه با معانی کانونی ناپایدارترند و برخی مفاهیم، هم زمان در بیش از یک خوشه مفهومی ریشه دارند. شواهدی به دست آمد که نشان می دهند، نوسان در مرزهای واژه می تواند باعث دو وقوع مستقل یک مفهوم در دو مقطع زمانی مختلف، یا پدیده تعدّد مبادی معنایی شود. که این امر، مؤیّد فرضیه (3) است و در نهایت، اهمّیت اطّلاعات جهان خارج در تغییر مفهومی واژه نشان داده شد که فرضیه (4) گیرارتز را تأیید می کند.
تغییر معنایی واژگان قرآنی و شیوه برخورد مترجمان فارسی زبان با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژگان با مرور زمان، تحول می یابند که براساس مطالعات زبان شناسی، مهم ترین گونه های این تحول، عبارتند از: تعمیم معنایی، تخصیص معنایی، مجاز، استعاره، تنزُّل معنایی و یا ترفیع معنایی. زبان عربی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و برخی واژه های قرآنی دچار تحول معنایی شده اند. متأسفانه تعدادی از مترجمان فارسی معاصر قرآن، از این امر غفلت کرده و برخی واژه ها را به معنای رایج معاصر ترجمه کرده اند که این امر می تواند آسیب جدی به مفاهیم قرآنی وارد سازد. از آن جا که تعالیم اصلی دینی مسلمانان از قرآن، اخذ می شود، باید تلاش گردد که در انتقال مفاهیم آن، کوچک ترین خطایی رخ ندهد؛ از این رو بررسی خطاهای راه یافته به برخی ترجمه ها، ضرورت می یابد. در این پژوهش ابتدا با جستجو در منابع لغوی و تفسیری قدیمی و معجم های معاصر، تغییر معنایی راه یافته به دوازده واژه قرآنی(خَصیم، المُثلی، تَبَرَّجنَ، ساهَم، مَقام، الملَّه، الاسباب، تَنَفَّسَ، جابوا، عائل، قَیِّمه، غُصّه) با رویکرد توصیفی_ تحلیلی نشان داده شده و سپس ترجمه این واژگان در 29 ترجمه رایج فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق بیانگر این است که برخی مترجمان از روی سهل انگاری، این واژگان را به معنای رایج معاصر ترجمه کرده اند و از معنای عصر نزول واژه ها غفلت کرده اند.
از اندام واژه صورت تا حرف ربط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستوری شدگی فرایندی است که که طی آن یک صورت واژگانی به یک عنصر دستوری تبدیل می شود. به کمک این فرایند، تغییرات معنایی یک تکواژ قاموسی در کنار برخی تغییرات مقوله ای و آوایی به عملکرد ساختاری در حوزه نحو می انجامد و سازه های واژگانی سابق برای بیان مفاهیم دستوری انتزاعی مانند زمان، وجه و نمود به خدمت گرفته می شود. از جمله منابع واژگانی هر زبانی، اندام واژه ها هستند که شبکه معنایی بزرگ و بسامد کاربردی فراوانی دارند. مشارکت این دسته از واحد های واژگانی آزاد در فرایند دستوری شدگی به وسیله پژوهشگران مختلفی گزارش و نشان داده شده است که برخی اندام واژه ها با حرکت در پیوستار دستوری شدگی و دور شدن از معنای مرکزی خود به حرف اضافه تبدیل شده اند. مقاله حاضر بر آن است در چارچوب عملکرد این فرایند به جست وجوی اندام واژه «صورت» و الگوی تغییرات این واحد قاموسی در نظام زبان فارسی بپردازد و بر این اساس صورت های بسیط، مشتق و مشتق مرکب اندام واژه صورت بیان شده در «فرهنگ کنایات سخن» انوری (1383) و فارس نت(1) را در راستای پاسخ به پرسش هایِ ذیل بررسی کرده است: 1- پیوستار تغییرات درباره دستوری شدن اندام واژه صورت چگونه است؟ 2) پیامد های معنایی، واژنحوی و مقوله ای دستوری شدن این اندام واژه چیست؟ کاوش در داده ها نشان داده که این واحد قاموسی نیز مانند دیگر اندام واژه ها در فرایند شرکت نموده و جلو رفته و پس از اشاره به اندام صورت (معنای مرکزی)، دچار بسط معنایی و تنزل پایگانی شده و در ساخت ها و نقش های جدیدی حضور یافته است. ایستگاه پایانی تغییرات این اندام واژه، عملکرد دستوری به مثابه حرف ربط مرکب ناهمپایه ساز برای بیان شرط و تقابل است. در جریان این تحولات از معنای مرکزی خود دور و دورتر شده تا جایی که در حالت حرف ربط مرکب، دیگر اثری از محتوای قاموسی اولیه و اشاره به اندام صورت نیست.
توسیع معنایی در زبان فارسی؛ مطالعه موردی افعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
233-256
حوزه های تخصصی:
توسیع معنایی، از جمله فرایندهای مهم تغییر معنی به شمار می آید که از دیرباز از سوی متخصصان و به ویژه معنی شناسان تاریخی فقه اللغوی مطالعه می شد. در جریان این فرایند که در گذر زمان رخ می دهد، واژه ای بر حسب مشابهت مفهومش با مفهومی جدید و بر اساس اصل صرفه زبانی، برای اشاره به واحد جدیدی در زبان به کار می رود. به این ترتیب، افزون بر مفهوم اولیه اش در مفهوم تازه ای نیز کاربرد می یابد. همین عامل «مشابهت» سبب شده است تا در بسیاری از موارد، توسیع معنایی با استعاره اشتباه گرفته شود و مجموعه ای از واژه هایی که دارای توسیع معنایی هستند، استعاره محسوب شوند. در نوشته حاضر، نگارنده ضمن معرفی توسیع معنایی، به بررسی تمایز این فرایند با استعاره می پردازد و به ویژه با تأکید بر افعال زبان فارسی می کوشد نشان دهد که بسیاری از ساخت هایی که استعاره در نظر گرفته می شوند، در واقع، توسیع معنایی یافته اند و در اثر این فرایند، دارای چند معنایی شده اند.
بررسی تغییرات معنایی واژه ها و اصطلاحات رایج در زبان زندان با توجه به متغیرهای اجتماعی جنسیت، سن، تحصیلات، موقعیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه زبان زندان و واژه ها و اصطلاحات رایج در این زبان از نظر جامعه شناختی، روان شناختی، زبان شناختی و جرم شناختی دارای اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر آن است که یکی از جنبه های مهم گونه زبانی زندان، یعنی جنبه معنایی را بررسی کند و مهم ترین تغییرات معنایی واژه ها و اصطلاحات رایج در این گونه زبانی را با توجه به چهار متغیر اجتماعی جنسیت، سن، تحصیلات و موقعیت اجتماعی واکاوی کند. برای گردآوری داده های پژوهش از روش های مشاهده عینی و مصاحبه استفاده شده است. این داده ها شامل 615 اصطلاح رایج در زبان زندانیان مرد و 496 اصطلاح رایج در زبان زندانیان زن است (مجموع 1111 مورد). تعداد کل زندانیانی که مصاحبه شدند، 70 نفر بود. از این تعداد، 20 نفر آن ها زن و همگی از زندان شهر ری بودند. 50 نفر آن ها مرد و از چهار زندان رجایی شهر، قزل حصار، فشافویه و تهران بزرگ بودند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که چهار گونه تغییر معنایی رایج در زبان زندان شامل تغییر استعاری، تغییر مجازی، تغییر کنایی و تنزل معنایی بیشترین تأثیرپذیری را از دو متغیر اجتماعی تحصیلات و موقعیت اجتماعی دارند و کم تر تحت تأثیر جنسیت و سن هستند.
بررسی عوامل توسّع معنایی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
181 - 198
حوزه های تخصصی:
لفظ و معنا در قرآن کریم پیوند ناگسستنی با هم دارند و این ارتباط محکم ظرفیت بالایی در تولید و توسع معانی ایجاد می کند. قرآن کریم در بسیاری از موارد اسلوب سهل و ممتنع را برگزیده است که با ظاهری آراسته و باطنی ژرف، کمال ظاهر و باطن را در خود جمع کرده است به گونه ای که یک لفظ یا یک عبارت را در عین ظاهری آشکار و دارای معنایی روشن می توان به شیوه های گوناگونی تفسیر کرد که بر بیش از یک معنا دلالت کند. هدف از پژوهش حاضر این است که با روشی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر شواهدی از آیات قرآن کریم ضمن بحث و بررسی عوامل لفظی و معنایی ای که سبب تولید یا توسع معنایی در الفاظ و عبارت می گردند، وجوه مختلف معنایی آن شواهد را بیان کند. از جمله نتایجی که بدان نائل آمده است این است که قرآن کریم برای بیان مقاصد و انتقال معانی شیوه ها و قاعده های صرفی نحوی و بلاغی متنوعی به کار می گیرد که در عین ایجاز و اقتصاد کلامی سبب توسّع و تولید معانی هم می شود.
فارسی زدگی در ترجمه های قرآن کریم؛ مطالعه موردی واژگان تفاوت، حاجه، إهلاک، إمداد و صاحب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از واژه های عربی پس از ورود به زبان فارسی، با حفظ آوا و نوشتار دچار نقل معنا شده و کاملاً معنای دیگری بر آنها غالب شده است، به گونه ای که در زبان فارسی، یا معنایی که مراد قرآن است، اصلاً از آن فهمیده نمی شود، یا معنایی منسوخ است و از تبادر برخوردار نیست. این واژگان می توانند زمینه ساز سوء تفاهم های بسیاری شوند، بدین صورت که ممکن است در برگردان چنین واژگانی، معنای فارسی این واژه ها به صورت ناخودآگاه به ذهن برخی از مترجمان متبادر شده و آنها را از معنای عربی باز دارد. از این لغزش می توان به فارسی زدگی تعبیر کرد. در این پژوهش با استفاده از منابع معتبر لغت زبان های فارسی و عربی با رویکرد توصیفی و انتقادی، تفاوت معنایی واژگان _" تفاوت، حاجه، إهلاک، إمداد و صاحب/اصحاب" _ در زبان عربی با زبان فارسی عربی تبیین شده و سپس عملکرد 41 مترجم فارسی قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر این نتیجه است که آسیب فارسی زدگی، رواج گسترده ای در بین مترجمان فارسی زبان دارد به گونه ای که هیچ مترجمی را نمی توان معرفی کرد که اشتباه کمتری در این زمینه داشته باشد.