مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
گذشته
نوستالژی یا غم غربت، در اصطلاح به حس دلتنگی و حسرت انسان ها نسبت به گذشته و به آن چیزهایی است که در زمان حال آنها را از دست داده است. اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی و کلا وضع زندگی انسان ها در ایجاد حس نوستالژی موثر است. تقریبا تمام شاعران و هنرمندان در آثار خود به نحوی غم غربت و دلتنگی های حاصل از آن را با ابزارها و تصویرهای شعری گوناگون بیان کرده اند؛ ولی در نزد بعضی از آنان این غم، تبدیل به ابزار هنری خاص، برای بیان عواطف شخصی شده است. در شعر معاصر، منوچهر آتشی، نادر نادرپور و مهدی اخوان ثالث از این گروه به شمار می روند. در این مقاله با پژوهش در شعر این شاعران، غم غربت، علت ها و شیوه های بیان آن تحلیل و بررسی شده است.
ترجمة فعلهای مضارع در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل مضارع در زبان قرآن و به طور کلی در زبان عربی از قابلیت و کشش زمانی ویژه ای برخوردار است و می تواند برگذشته، حال یا آینده دلالت داشته باشد. این قرینه های لفظی یا معنوی اند که این فعل را به یک زمان اختصاص می دهند، یا بدان معنای استمرار می بخشند. البته قرار گرفتن در یک اسلوب ویژه نیز می تواند معنی فعل مضارع را به یک زمان محدود کند. در این مقاله می کوشیم با استناد به قرآن کریم و برخی از ترجمه های آن به زبان فارسی معنای زمانی مضارع را در آیات مورد مداقه قرار داده و از این رهگذر به گوشه ای از زیباییهای معانی قرآن دست یابیم و بر اساس قوانین دریافت بهتر و استوارتری از آیات داشته باشیم.
پیوند میان زمان و نوشتار در خود زندگی نامه گلی ترقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات مربوط به خود- زندگی نامه نویسی ، بازگشت به گذشته به شدت با دلتنگی و نگاه حسرت بار نویسندگان به گذشته، به این لحظات شادی، همراه است. لحظاتی که با گذشت انکار ناپذیر زمان ناپدید شده اند. با این حال ، گلی ترقی ، یکی از معدود چهره های حال حاضر ادبیات معاصر ایران که به نگارش زندگی نامه خود پرداخته ، توانسته با ورود به دنیای گذشته وبر قراری ارتباط میان گذشته و حال ، احساسات و عواطف دوران کودکی و نوجوانی خود را دوباره تجربه کند.
هدف از این مقاله بررسی چارچوب زمانی و پدیده های سبک شناسی در خود- زندگی نامه این نویسنده ، تجزیه و تحلیل لحظاتی که حال و آینده در هم میامیزند و این « من » که همراهی خواننده را طلب میکند، می باشد. فرایندی که به نویسنده اجازه می دهد که میان لحظات مختلف حرکت کند، احساسات خود را بیان کند و این احساسات را نزد خواننده ایجاد نماید.
زبان عربی در ایران گذشته، حال و آینده (عنوان عربی: اللغة العربیة فی إیران ماضیها، حاضرها و مستقبلها بقلم فکتور الکک)
حوزههای تخصصی:
زبان عربی در برهه ای از زمان چهره جهانی به خود گرفت و دایره نفوذ خود را با گسترش اسلام در سراسر جهان وسعت بیشتری بخشید. مرزهای چین را درنوردید و با گذر از خاورمیانه، مصر و شمال افریقا به جنوب باختری اروپا رسید. پایه گذار این گستره فراگیر جهانی چیزی نبود جز تمدنی که این زبان با خود داشت و باعث هدایت انسان ها به سوی پیشرفت و شکوفایی شد. مردم جزیره العرب با نشر اسلام به وسیله زبان قرآن راه این تمدن را هموار کردند و باعث شدند تا دیگر ملل نخبه جهان با شیفتگی فراوان زبان عربی را در آغوش گیرند، و با این زبان، میراث فرهنگی دیرپای خود را منتقل کنند.ایرانیان با مشارکت عظیم خود در تمدن اسلامی و عربی، و با نقش آفرینی بی همتا در ساماندهی زبان عربی، از دیگر ملل سرآمد بودند. و این گفته ابن خلدون است که: «بیشتر علمای اسلام از ایرانیان بودند». (? ابن خلدون، 1967م.)با این همه، و علی رغم گسترش زبان عربی در ایران، این پرسش مطرح است که چرا زبان عربی به عنوان زبان گویشی مردم در قلمرو شاهان ساسانی آن گونه که در سرزمین ما بین النهرین، سوریه، فلسطین و لبنان مورد استفاده قرار گرفت، به کار گرفته نشد؟ زبان فارسی دری با پایان قرن سوم هجری رو به شکوفایی نهاد، و نشانه های شعر و شاعری در آن نمایان شد، و سرانجام راه پرفراز و نشیب خود را با رودکی (329 هـ. / 1020 م.)، شاعر پرآوازه ایرانی آغاز کرد.چکیده عربی: أصبحت اللغة العربیة فی فترة معینة لغة عالمیة واتسع نطاقها باتساع نطاق الإسلام فی کل العالم. تجاوزت هذه اللغة حدود الصین وبعد أن تجاوزت الشرق الأوسط، ومصر، وشمالی إفریقیا، ألقت رحالها علی الضفة الجنوبیة للقارة الأوروبیة. والحضارة التی حملت فی طیاتها هذه اللغة هی التی أدت إلی هذه الشمولیة العالمیة وسوق البشریة إلی الرقی والکمال. واستطاع سکان شبه الجزیرة العربیة بنشرهم الإسلام وبواسطة اللغة العربیة أن یمهدوا الطریق أمام هذه الحضارة کما دعوا باقی الأمم المتقدمة إلی اعتناق اللغة العربیة بولع شدید لینقلوا تراثهم التلید بها.وکان للإیرانیین فضل السبق فی إکمال اللغة العربیة بدورهم الریادی فیها وبمشارکتهم العظیمة فی الحضارة الإسلامیة والعربیة. وهذا جعل ابن خلدون یقول: «إن غالبیة علماء الإسلام کانوا من الفرس.» (ابن خلدون، 1967م.)ولکن بالرغم من هذا کله یبقی سؤالا وهو أن اللغة العربیة لماذا لم یتم استخدامها لغة الحوار فی منطقة نفوذ الساسانیین کما تم استخدامها فی بلاد ما بین النهرین، وسوریا، وفلسطین، ولبنان؟ إن الفارسیة الدریة أقبلت نحو الرقی بعد انتهاء القرن الثالث الهجری، وظهرت فیها أمارات الشعر والشاعریة، وأخیرا بدأت مشوارها الطویل منذ ظهور رودکی (329 هـ . / 1020 م.)، الشاعر الإیرانی الشهیر.
بررسی نوستالژی در شعر منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسرت و یاد دوران گذشته باعث بروز غم و اندوه در انسان ها می شود. حسرت گذشته های شیرین و تقابل زمان حال با این گذشته نوستالژی یا غم غربت نامیده می شود. آن چه غم غربت را در وجود انسان ها می کارد جدایی از جایگاه اصلی، اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، و کلاً وضع نابسامان زندگی کنونی است. می توان گفت این رفتار ناخودآگاه به منزلة یک احساس عمومی در همة افراد متجلی می شود.
نوستالژی یکی از موضوع های مهم شعر معاصر پارسی است. از جمله شاعران معاصر که حسرت گذشته های خوش ازدست رفته و یادکرد آن ها در اشعارش بسامدی فراوان دارد منوچهر آتشی است. موقعیت و شرایط زندگی، اندیشه و عاطفة قوی، و آشنایی با بسیاری از شاعران و بزرگان منجر به برانگیخته شدن حس نوستالژیکی قوی در آتشی شده است. این پژوهش بر آن است، که با بهره گیری از نظریات یونگ و فروید و به روش تحلیلی ـ توصیفی، به بررسی عوامل ایجاد غم غربت و حسرت به گذشته در شعر منوچهر آتشی بپردازد.
آموزه های تاریخ از دیدگاه امیرالمؤمنین علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار چنان که از عنوان آن برمی آید درپی بررسی آموز ه ها و عبرت های تاریخ از دیدگاه امیرالمؤمنین علی (ع) است. تاریخ نقلی، علم تاریخ و یا تاریخ علمی، گنجینه ای از حقایق و اطلاعات زندگی گذشتگان است. با این وصف، آیا تاریخ برای آیندگان سودی دارد؟ آیا می توان از گذشته به آینده پل زد یا از آن عبور کرد و عبرت آموخت؟ اگر پاسخ مثبت است، دلیل یا ادله آن چیست؟ و عمده ترین عواملی که موجب کلی شدن قوانین و سنن تاریخی می شوند، کدام اند؟
در این پژوهش، به شیوه کتابخانه ای، کوشش شده است به این پرسش ها پاسخ داده شود؛ و درطی آن نتیجه گرفته شده است که بنابر جهان بینی توحیدی، جهان صاحبی و انسان خالقی دارد و بدون اراده خداوند نمی توان به طور مستقل، برای هستی، کارکردی و برای آدمی، استقلال عملی پذیرفت، پس باید به قوانینی که خداوند برای رفتار عالم و آدم وضع کرده است، گردن نهاد. از این رو تاریخ که محصول عمل عالم و آدم است، از منابع مهم اندیشیدن و مایه آموختن برای زندگی است و نهج البلاغه به عنوان گنجینه مهمی از سخنان امام علی (ع) و دیگر آثار علوی، آموزه های ارزشمندی را درباب عبرت های تاریخی شامل می شوند که به برخی از آنها اشاره می شود.
بررسی مفهوم اضطراب از دیدگاه کی یرکه گور و ژان پل سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کی یرکه گور با تکیه بر تفکر انفسی، توجه را از عالم خارج به فرد انسانی معطوف ساخت. او با تأکید بر فرد انسانی و احوالات مخصوص او، تعریفی جدید از انسان ارائه کرد و ادبیات جدیدی را وارد فلسفه ساخت و از آن پس، مفاهیمی نظیر اضطراب، نومیدی، تهوع و... به کلیدواژه های اساسی اگزیستانسیالیسم تبدیل شدند. در اندیشة ژان پل سارتر نیز توجه به این مسائل و اهتمام به آنها به اوج رسید. اضطراب از اولین احوالاتی است که فردِ هستی دار با آن درگیر است. کی یرکه گور دو رویکرد متفاوت به این مقوله دارد؛ یکی نگاه او در کتاب ترس و لرزاست که در آنجا یقین ایمانی را عامل اصلی اضطراب می داند؛ یقینی که برگرفته از اعتماد به خداست. رویکرد دیگر او در کتاب مفهوم اضطرابمطرح می شود که او در آنجا ، با نگاهی روان کاوانه، ریشه اضطراب را در گذشته گناه آلود فرد می جوید. سارتر نیز به مانند کی یرکه گور تعریفی خاص از انسان ارائه می دهد و مهم ترین خصوصیت او را انتخاب و آزادی می داند. از آنجایی که انسان پیوسته در موضع انتخاب قرار می گیرد، با آینده ای نامعلوم مواجه است که همین مواجهه، بر اضطراب او می افزاید. در این مقاله، مفهوم اضطراب را که از مفاهیم اساسی اگزیستانسیالیسم است، از منظر کی یرکه گور و سارتر بررسی می کنیم و به تأثیرپذیری سارتر از کی یرکه گور در این زمینه و اشتراکات و افتراقات آنها می پردازیم
بررسی انتقادی کتاب مقدمه ای بر تاریخنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۸۱)
285-301
کتاب مقدمه ای بر تاریخنگاری نوشته راجر اسپالدینگ و کریستوفر پارکر است که در هفت فصل به مسائل مختلفی در زمینه ی تاریخنگاری پرداخته اند و مباحثی مرتبط با فلسفه تاریخ و روش تحقیق در تاریخ را نیز مورد بررسی قرار داده اند. نویسندگان تأکید خود را بر علم تاریخ(تاریخ به مثابه گزارش) قرار داده و مؤلفه ی اساسی در جستار های تاریخی را بررسی مکاتب تاریخی و فکری بشمار دانسته اند. از این روی نویسندگان به مباحث و مکاتبی چون تاریخنگاری حزب ویگ، اندیشه پیشرفت، نازیسم، جنسیت در تاریخ، مارکسیسم و تاریخ فرهنگی پرداخته اند. بخش های مزبور تواند که سرنمونی جهت بررسی مکاتب فکری و تاریخی باشد. علاوه بر این نویسندگان فصلی را نیز به روش نوشتن مقاله در دوره کارشناسی اختصاص داده اند که درسنامه ی نافعی فراروی دانشجویان می نهد. مقاله حاضر که با رویکرد تحلیلی به نگارش درآمده به بررسی انتقادی کتاب مقدمه ای بر تاریخنگاری پرداخته و به این نتیجه رسیده که کتاب مورد بررسی علی رغم ضعف ها، ایرادات نگرشی وارد بر نویسندگان و زاویه ی دید محدود، راهنمای سودمندی در زمینه نگارش مقاله در دوره کارشناسی و الگوی مطلوبی برای بررسی مکاتب تاریخی است.
پی جویی آینده در گذشته و بازنمایی امر نوستالژیک در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
201 - 236
حوزههای تخصصی:
نوستالژی یا «حسرت گذشته» مفهومی محوری در مباحث هویتی و سیاسی معاصر است. فهم نوستالژی و ابعاد و زوایای آن در نظریه های روان شناختی، فرهنگی و اجتماعی، بیانگر وضعیت یأس و از خودبیگانگی بنیادین و از جاکندگی زمانی- مکانی، پدیدار شدن نوعی حرمان و دلتنگی و اشتیاق فزاینده به گذشته و محور قرار دادن نگرشی «گذشته گرا» است. نمادینه و آیینی کردن میراث گذشتگان، مکاشفه در گذشته و اعقاب دور و دنیایی پالوده و خالی از تعارض، مصادره حال و آینده به نفع گذشته، اعاده گذشته ای از دست رفته، پی جویی آینده در گذشته ای آرمانی، اکتشاف گذشته طلایی ملت و آینده شناسی به معنای رجعت به گذشته ای فراواقعی از مشخصه های هویتی- سیاسی نوستالژی است. ضرورت بحث درباره نوستالژی در این است که تفکر نوستالژیک در میان بخشی از ما ایرانیان به عنوان یک مکانیسم دفاع روانی برای بیرون راندن مضامین عاطفی ناخوشایند و به صورت وجهی ناخودآگاه جهت تخفیف و تعارض و اضطراب ناشی از جاکندگی زمانی و مکانی ریشه دوانیده است. از این رو، به بحث درباره چرایی پناه بردن به گذشته و ایده های نوستالژیک با تلاش برای اعاده گذشته ای از دست رفته پرداخته می شود. پرسش اصلی این است که ماهیت و کارکردهای نوستالژی چیست و در ایران معاصر چگونه بازتولید شده است؟ فرضیه مقاله این است که نوستالژی بیش از هر چیز «متضمن نفی» و «انقلابی علیه الگوها و رویه های موجود» است که با توسل به آن تلاش می کنند با طفره روی از مشکلات موجود، به دامن گذشته بیاویزند و از طریق همدلی با میراث آن التیام یابند.
مقایسه ابعاد چشم انداز زمان در دانشجویان با و بدون اضطراب هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
155-164
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ابعاد چشم انداز زمان در دانشجویان با و بدون اضطراب هستی بود. روش پژوهش، از نوع علی -مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال تحصیلی 1399-1400 بود. نمونه پژوهش شامل 80 دانشجو (40 دانشجوی دارای اضطراب هستی و 40 دانشجوی بدون اضطراب هستی) بود که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه اضطراب هستی (مسعودی ثانی و همکاران، 1394) و پرسشنامه چشم انداز زمان (زیمباردو و بوید، 1999) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره ( MANOVA ) صورت گرفت. نتایج تحلیل اطلاعات نشان داد که بین دو گروه دانشجویان با و بدون اضطراب هستی از نظر چشم انداز زمانی گذشته منفی، حال لذت گرا و حال معتقد به سرنوشت تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0> r ). به طوری که میانگین نمرات دانشجویان با اضطراب هستی در این سه متغیر بیشتر از دانشجویان بدون اضطراب هستی بود . اما بین چشم اندازهای زمانی گذشته مثبت، آینده و آینده متعالی در دانشجویان با و بدون اضطراب هستی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. لذا، نتایج به دست آمده می تواند حاکی از اهمیت بسزای چشم اندازهای زمانی گذشته منفی، حال لذت گرا و حال معتقد به سرنوشت در تمایز دانشجویان دارای اضطراب هستی از دانشجویان عادی قلمداد شود.
آینده گذشته ایران: بررسی انتقادی کتاب وزارت و دیوان سالاری ایرانی در عصر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
آینده تاریخ ایران تا حد زیادی در گرو روایتی است که ما از گذشته آن ارائه می کنیم. این روایت می تواند رو به آزادی و مسئولیت پذیری باشد، و نیز می تواند نوعی گذشته گرایی را بر ما تحمیل کند که ما را از پیشرفت بازدارد. هر دو روی سکه، حی و حاضر هستند. بسته به اینکه ما چه رویکردی و چه ارزشی را مد نظر داشته باشیم، آینده گذشته ایران نیز متفاوت خواهد بود. من در این مقاله، ضمن بررسی و نقد کتاب «وزارت و دیوان سالاری ایرانی در عصر اسلامی» (تالیف صادق سجادی)، با توجه به رویکرد مولف در اعتباربخشی به گذشته، به نقد تاریخ دیوان سالاری پرداخته ام و ملاحظاتی چند به نحو انتقادی و با رویکرد هرمنیوتیک را بیان کرده ام. از نظر من، آینده پیشرفت ایران قبل از هر چیز در گرو تهافت دیوان سالاری آن است. این دیوان سالاری به جای نظم و کارامدی و شفافیت، به پوشانندگی می انجامد. این آینده است که چراغ راه گذشته است.
بازنمایی گفتمان گذشته در متون روایی دیداری: مطالعه موردی فیلم های گذشته و پله آخر(مقاله علمی وزارت علوم)
سینما همچون دیگر متون نوشتاری و دیداری، بازتاب دهنده ارزش های فرهنگی و اجتماعی است و از این رو می تواند در تحلیل های بین رشته ای زبانی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد. تحلیل گفتمان این گونه متون، یکی از روش هایی است که می تواند ارتباط متن با جامعه را از منظر جزییات به کاررفته در متن بررسی کند و یافته های ارزشمندی را فراروی پژوهشگران قرار دهد. از میان همه روش های تحلیل گفتمان، روش لاکلاو و موفه، روشی کارآمد در بررسی های متونی است که در آن ها ارجاعات مربوط به اجتماع اهمیت دارد. این روش از یک سو ریشه در مارکسیسم دارد و از سویی از منظر پساساختارگرایی به پدیده ها نظر می کند. هدف این پژوهش، ارائه الگویی برای گفتمان های مربوط به گذشته در متون روایی است؛ زیرا به نظر می رسد امروزه، گذشته در متون روایی دیداری به مسئله تبدیل شده است و از این منظر، بررسی درون مایه گذشته در متون معاصر اهمیت بسیاری دارد. این پژوهش قصد دارد با روش تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه و از طریق بررسی نشانه های متن، به تحلیل بین رشته ای گذشته گرایی در دو فیلم پله آخر و گذشته بپردازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد، گذشته در این متون به صورت گفتمان های متفاوتی، ازجمله حذف، جبران، بازگشت و تثبیت بازنمایی شده است. هر یک از این گفتمان ها نماینده خاص مواجهه با گذشته از سوی طبقات مختلف در جامعه امروز ایرانی است.
بررسی تاریخی اشکال های بعد چهارم در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای این که مشخص شود چرا در بحث زمان حال گروی بر بعد چهارم رجحان دارد، نخست باید دید در طول تاریخ چه اشکال های جدی ای بر بعد چهارم وارد شده است. برخی از اندیشمندان غربی امروزه در این مورد نکاتی بیان کرده اند که مهم ترین آن این است که بعد چهارم نافی حرکت است و از این رو به شدّت خلاف شهود است. برخی از اندیشمندان مسلمان نیز، از همان هنگام طرح بعد چهارم توسط محقق طوسی، گاه به روشی مشابه به شدت در نقد آن کوشیده اند. برای نمونه، علامه حلی می گوید: ما بداهتاً می دانیم که گذشته و آینده ای چون دیروز و فردا معدوم اند نه این که هر کدام در جای خود موجود باشند. به عبارتی، بعد چهارم چون نافی حرکت و تغییر و تغیر است، خلاف شهود و خلاف بداهت بوده و بلکه عین سفسطه است. بنابراین اشکال های اندیشمندان مسلمان بر بعد چهارم باید به روش تاریخی دقیق مشخص شود و تحلیل عقلانی شود تا سپس روشن گردد این اشکال ها تا چه اندازه پذیرفتنی است.
نقد قطب الدین رازی بر بعد چهارم و تأثیر آن بر اندیشمندان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
3 - 32
از همان هنگام که محقّق طوسی در حل برخی از دشواره های مربوط به زمان بعد چهارم (سرمدگروی ایستا) را پیش نهاد برخی از اندیشمندان مسلمان به شدت در نقد آن کوشیده اند. در این میان نقدهای قطب الدین رازی در محاکمات – به ویژه از نظر تاریخی – از اهمیت خاصّی برخوردار است. چه، ذیل سخنان او اندیشمندان بسیاری در طول تاریخ به عنوان شارح یا ناقد به ابراز دیدگاه های خود پیرامون چهاربعدگروی پرداخته اند. از این رو در این پژوهش به تعلیقه های فراوان محاکمات – که اغلب به صورت نسخه ی خطی و چاپ نشده اند – توجه خاصّی شده است. قطب رازی در نقد خود نخست بر بداهت وجود تغیّر و حرکت در زمان حاضر، و نه در گذشته و آینده، پای می فشرد و سپس بر غیرقارالذات بودن حرکت و نبود حرکت قطعیه در خارج. برخی از شارحان یا ناقدان او نقدهای افزون تری نیز پیش کشیده اند که معروف ترین آن ها دیدگاه دوانی است؛ یعنی اشکال تقارن تناقض آمیز حرکت قطعیه با وصف گذشته (یا حضور). آن نقدهای دیگر عبارت اند از: نیستی مطلق حرکت قطعیه در آینده؛ خلاف بداهت بودن وجود گذشته در گذشته و آینده در آینده؛ ادراک ناپذیری گذشته در گذشته و آینده در آینده؛ پیدایش تسلسل محال در امور زمانی؛ جدلی بودن وجود حرکت گذشته/آینده در زمان گذشته/آینده در خارج. در این نوشتار همه ی آن بررسی های پراکنده یک جا گردآوری و تحلیل و ارزیابی عقلی خواهد شد؛ دیدگاه های کسانی چون سیف الدین ابهری، جرجانی، دوانی، غیاث الدین دشتکی، باغ نوی، م ح ق ّق س ب زواری، احمد علوی، ابراهیم حسینی، م ح ق ّق خوانساری و ... . با بررسی اشکال های جدی ای که در طول تاریخ بر بعد چهارم وارد شده است مشخص خواهد شد که چرا حال گروی در بحث زمان جای گزین مناسبی برای چهاربعدگروی است: اگر مشکلی چون جزء لایتجزا در مورد زمان حال و حال گروی وجود نداشت، می توانستیم بگوییم حال گروی درست است و چهاربعدگروی مطلقاً نادرست. ولی با وجود چنین مشکلی هم اینک تنها می توانیم بگوییم حال گروی جای گزین مناسبی برای چهاربعدگروی است.
تبارشناسی: روش _ اندیشه ای انتقادی و مواجهه ای دیگرگون با گذشته، حال، آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
در متن حاضر کوشیده ایم به بررسی رویکرد تبارشناسانه فوکو و کلیت پروژه انتقادی اش درمقام نوعی روش اندیشه انتقادی بپردازیم. ویژگی سرشت نمای این روش اندیشه انتقادی آن است که درمقام نوعی استراتژی، به «موضع گیری» دگرگونه سوژه پژوهنده در برابر جهان و پروبلماتیزه شدن اکنون می انجامد. بااین همه، این اکنون اکنونی گسسته از گذشته و آینده نیست که بشود آن را در یک انزوای روش شناسانه به بحث نشست. به عکس، به یک تعبیر می توان یکی از شاخصه های انتقادی روش تبارشناسی را نگاه همزمانش به گذشته و حال و آینده، آن هم تحت لوای مفهوم «قدرت»، دانست. لذا در متن حاضر، برای تشریح و توضیح همین مدعا سعی نموده ایم مواجهه فوکو با زمان گذشته، از خلال مقاله «نیچه، تبارشناسی، تاریخ»، مواجهه اش با زمان حال، از خلال مقاله «نقد چیست؟»، و مواجهه اش با زمان آینده، از خلال مقاله «روشنفکرها و قدرت»، را واکاویم و تأملی نیز داشته باشیم بر مفهوم قدرت که هر سه این مواجهات را در یک کلیت واحد و معنادار گرد هم می آورد و کلید فهم آن در گروی درک این نکته است که قدرت فوکویی از حیث هستی شناسانه نه به صورت مایملک گروه یا نهادی خاص، بلکه به صورت مناسبات نیرو قابل توجه و پیگیری است.
اخوان و ادونیس، بین سنّت و مدرنیته(تحلیل و نقد آراء با رویکرد فلسفی و روان شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت و مدرنیته دو مقوله مهم در فلسفه و روان شناسی هستند که در ساختار شخصیت انسان و آینده او تأثیر بسزایی دارند. به تبع آن ها ادبیات بالأخص شعر نیز تحت تأثیر سنت و مدرنیته قرار می گیرد و بدون شناخت تأثیر سنت و مدرنیته در نوع نگرش شاعر و روشنفکر نمی توان به قصد و منظور اصلی آن ها پی برد. از آنجا که ادبیات و به طور کلی هنر به عنوان یکی از عناصر اجتماعی جامعه فارسی و عربی بنا بر اصل ارتباطات اجتماعی و تأثیر و تأثر فرهنگی، تحت تأثیر تمدن و فرهنگ غرب قرار گرفت شعر معاصر نیز در روند تأثیرپذیری از مدرنیته غربی رویکردهای متفاوتی داشته است. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی به بررسی آثار دو شاعر روشنفکر تاریخی جامعه معاصر ایران و عرب: ادونیس و اخوان پرداخته تا دیدگاه و نظر آن ها را در خصوص این دو مقوله تبیین نماید. این دو شاعر در آثار خود نه سنت را بر اطلاق، اصل قرار می دهند و نه مدرنیته را؛ بلکه سنت را در قالب مدرنیته و در پرتو عقل فلسفه عصر روشنگری برای تبیین معضلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه به کار می گیرند و گذشته را پلی برای ورود به آینده می دانند.