مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
کلاس های چندپایه
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف آسیب شناسی مدیریت کلاس های چند پایه مدارس ابتدایی شهرستان گرمی، در دو مرحله به روش پیمایشی و دلفی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر را در هر دو مرحله معلمین دارای سابقه تدریس حداقل یک سال در کلاس های چند پایه تشکیل می دادند در مرحله اول تعداد 201 نفر بر اساس جدول مورگان برای مصاحبه انتخاب گردید، در مرحله دوم نیز تعداد 30 نفر در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل می دادند. و روش نمونه گیری در مرحله اول تصادفی طبقه ای و در مرحله دوم نمونه گیری غیر تصادفی قضاوتی بود. ابزار گردآوری اطلاعات در مرحله اول مصاحبه عمیق و مرحله دوم پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در مرحله اول از روش هماهنگی بین پاسخ دهنده ها و در مرحله دوم از روش دلفی دو دوری استفاده گردید. برای تعیین روایی از روش ضریب نسبی روایی محتوا و تحلیل عاملی تاییدی و برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. پایایی پرسشنامه برابر با 0.95 محاسبه گردید. یافته های تحقیق در مرحله اول تعداد 69 آسیب و 165 راهکار بودند و برازش مدل مورد تایید قرار گرفت و نشان داد که سازه ها در سطح رضایت بخش روایی قرار دارند و نهایتاً آسیب ها و راهکارهای مدیریت کلاس های چند پایه شناسایی شدند و در مرحله دوم در نهایت بر اساس روش اتفاق نظر و در دو دور تعداد 10 آسیب و 10 راهکار به عنوان مدل نهایی معرفی شدند.
توصیف تجارب زیست شده معلمان دوره ابتدایی در مورد کلاس های چندپایه ( مطالعه موردی كلاسهای چندپایه اداره آموزش و پرورش منطقه انزل)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، توصیف تجارب زیست شده معلمان دوره ابتدایی در مورد کلاس های چندپایه منطقه آموزش و پرورش انزل می باشد. روش تحقیق از نوع کیفی و جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی دارای تجربه تدریس و یا در حال تدریس ( در سال تحصیلی 98-97) در کلاس های چندپایه در منطقه انزل می باشد. تعداد کل معلمان ابتدایی در این سال در بخش انزل 130 نفر بوده که از این تعداد 48 نفر معلم چندپایه می باشد. روش نمونه گیری گلوله برفی و حجم نمونه با توجه به اشباع داد ه ها 30 نفر(19 مرد و 11 زن) محاسبه شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مقایسه ای مداوم استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که دو تجربه زیسته متفاوت بر محوریت مسائل و مشکلات وجود دارد. تجربه زیسته معلمانی که شیوه های مدیریتی، تدریس، ارزشیابی، فرایند یاددهی- یادگیری، برنامه هفتگی و طرح درس را به گونه ای سازمان می دادند که مشارکت و تعامل دانش آموزان را در کلاس افزایش دهند و به عبارت دیگر شیوه آنها دانش آموز محوری بود که مسئولیت را به کل کلاس تعمیم داده و تقسیم می کردند. تجربه زیسته دیگر نشان می داد که معلمان بیشتر مسئولیت کلاس را خود بر دوش می کشند و از شیوه هایی استفاده می کنند که حداقل مشارکت دانش آموزان را در پی دارد. شیوه این گروه از معلمان به صورت معلم محور بوده که معلم بیشترین مسئولیت را دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت محدودیت ها و مشکلات و رویکرد معلمان به آنها، شکل دهنده تجربه زیسته معلمان در کلاس های چندپایه می باشد.
تجارب زیسته معلمان از آسیب ها و چالش های برنامه درسی کلاس های چندپایه دوره ابتدایی (مطالعه ای پدیدارشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
153 - 135
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف توصیف تجارب زیسته معلمان از آسیب ها و چالش های برنامه درسی کلاس های چندپایه دوره ابتدایی انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 98-99 با رویکرد کیفی، از نوع پدیدار شناسانه، با نمونه گیری هدف مند و با مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 19 نفر از معلمان کلاس های دوره ابتدایی استان آذربایجان شرقی انجام گرفت. راهبردهای اعتباربخشی به داده ها با استفاده از چندسویه سازی، بازبینی اعضاء و درگیری طولانی مدت پژوهشگر در جریان مصاحبه انجام شد. در این پژوهش ابتدا کدهای باز و جزیی شناسایی شده و با کنار هم قراردادن آن ها بر اساس روابط بین آن ها کدهای محوری و کلی تر ایجاد شده اند پس از این روند استقرایی، مجددآً کدهای باز شناسایی شده و کدهای بازی که بعدً شناسایی شدند به صورت انتخابی در زیر مفاهیم محوری ایجاد شده یا مفاهیم محوری ای که بعداً ایجاد و یکپارچه شدند قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها به صورت دستی و با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. یافته ها ی تحقیق نشان داد که چالش اصلی کلاس های چندپایه، استفاده نکردن از معلمان با سواد تخصصی کلاس های چندپایه، نبود مدیریت نظام جبران خدمات مناسب معلمان، چالش های جانبی کلاس های چندپایه و محاسن و معایب کلاس های چندپایه می باشد. مطابق با یافته ها، این نتیجه بدست می آید که می توان با طراحی الگوی مناسب آموزش در کلاس های چندپایه و بکارگیری نظام مناسسب جبران خدمات، بر اغلب چالش های کلاس های چندپایه غالب شد.
بررسی عملکرد ناظران و راهنمایان آموزشی در طرح راهبران آموزشی و تربیتی و مقایسه آن با طرح معلمان راهنمای روستایی در استان خراسان جنوبی
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
17 - 35
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه عملکرد ناظران و راهنمایان آموزشی در طرح راهبران آموزشی و تربیتی و طرح معلمان راهنما در استان خراسان جنوبی بود. بدین منظور، معلمان شاغل در کلاس های چندپایه در استان خراسان جنوبی -که تجربه لازم و کار با معلمان راهنما و راهبران آموزشی و تربیتی را داشتند- به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شدند؛ که تعداد آنها 186 نفر بود. از این تعداد، با استفاده از فرمول کوکران 125 نفر به طور تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی ترک زاده و نوروزی (1389) بر مبنای مدل اولیوا و پاولز (2004) بود. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ 96/0 و روایی آن با استفاده از روش تحلیل گویه بین 58/0 تا 92/0 محاسبه و تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های t تک نمونه ای، t مستقل، تحلیل واریانس و آزمون شفه استفاده شد. نتایج، حاکی از آن بود که معلمان عملکرد معلمان راهنمای روستایی را پایین تر از حد متوسط و عملکرد راهبران آموزشی را بالاتر از حد متوسط ارزیابی کرده اند. مقایسه عملکرد راهبران آموزشی و تربیتی با معلمان راهنما حاکی از آن است که راهبران آموزشی موفق تر از معلم راهنمایان عمل کرده اند.
مقایسه پیشرفت تحصیلی، خلاقیت و جو روانی - اجتماعی حاکم در کلاس های چندپایه و تلفیقی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه پیشرفت تحصیلی، خلاقیت و جو روانی_اجتماعی حاکم در کلاس های چندپایه و تلفیقی بود. روش: با توجه به موضوع و هدف پژوهش، روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود که در پژوهش حاضر جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان در مدارس چندپایه و تلفیقی در سطح استان مرکزی در سال 99-1400 بودند که از جامعه آماری پژوهش تعداد 20 نفر (دانش آموز در مدارس چندپایه) و 20 نفر (دانش آموز در مدارس تلفیقی) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1990)، نگرش نسبت به خلاقیت شیفر (1994) و جو روانی اجتماعی کلاس فریزر و همکاران(1995) بود. یافته ها: جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد پیشرفت تحصیلی دانش آموزان چندپایه (میانگین = 85/118) بیشتر از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تلفیقی (میانگین = 75/87)، خلاقیت دانش آموزان تلفیقی (میانگین = 65/21) بیشتر از خلاقیت دانش آموزان چندپایه (میانگین = 95/13) و جو روانی-اجتماعی حاکم بر کلاس دانش آموزان چندپایه (میانگین = 70/23) بهتر از جو روانی-اجتماعی حاکم بر کلاس دانش آموزان تلفیقی (میانگین = 15/15) می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین پیشرفت تحصیلی، خلاقیت و جو روانی_اجتماعی حاکم در کلاس های چندپایه و تلفیقی تفاوت وجود دارد.
بررسی و تعیین مؤلفه های توسعه حرفه ای معلمان کلاس های چندپایه
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی مؤلفه های توسعه حرفه ای معلمان کلاس های چندپایه به منظور ارائه یک چارچوب مفهومی طراحی و اجرا شد. روش پژوهش، از نوع ترکیبی اکتشافی است که به شیوه متوالی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. ابتدا در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر معلمان کلاس های چندپایه دوره ابتدایی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند مصاحبه شد. بعد از انجام مصاحبه و کدگذاری و دستیابی به زیر مؤلفه ها و مؤلفه ها، ابعاد توسعه حرفه ای معلمان کلاس های چندپایه شامل 4 مؤلفه آموزشی، پرورشی، خدماتی و فردی شناسایی شدند. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان کلاس های چندپایه استان کرمانشاه (1869 نفر) بودند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه محقق ساخته توسعه حرفه ای معلمان کلاس های چندپایه استفاده شد. در بخش کمی، تعداد 335 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور بررسی اعتبار و میزان دقت پرسشنامه، از اعتبار صوری و اجماع صاحب نظران استفاده گردید. برای پایایی و سازگاری درونی گویه های پرسشنامه از مقیاس آلفای کرونباخ استفاده شد که با انجام یک پیش آزمون بر روی 30 پاسخگوی تصادفی انتخاب شده مبادرت شد. همچنین در راستای تحلیل های تکمیلی، از معادلات ساختاری برای مدل سازی روابط علی با تأکید بر نرم افزار spss بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد، تحلیل های مدل یابی معادلات ساختاری، برازندگی مدل را با داده ها موردحمایت قرار می دهند. نتایج این پژوهش می تواند دریچه های جدیدی را برای توجه بنیادی به توسعه حرفه ا ی معلمان چندپایه و ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه بهسازی منابع انسانی بگشاید.
واکاوی تجارب زیسته معلمان تازه کار از چالش های تدریس در کلاس های چندپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف فهم تجربه زیسته معلمان تازه کار از چالش های تدریس در کلاس های چندپایه طراحی و در چارچوب روش پژوهش کیفی و طرح پدیدارشناسی توصیفی اجرا شد. شرکت کنندگان در این پژوهش، 24 نفر از معلمان تازه کار (سابقه یک تا سه سال) در کلاس های چندپایه بودند که براساس معیارهای ورود به پژوهش به شیوه هدفمند انتخاب شدند و در مصاحبه های نیمه ساختاریافته شرکت کردند. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. یافته های این پژوهش به شکل گیری هفت مقوله و 33 کد منجر شد. این هفت مقوله عبارت است از: چالش های سازمانی و ساختاری، مرتبط با دانش تخصصی، فیزیکی و بافتی، مرتبط با دانش آموزان، والدین، کلاس داری معلم و مواجه با موقعیت های غیرمنتظره. براساس یافته های این پژوهش، پیشنهاد می شود معلمانی که حداقل سه سال سابقه تدریس در کلاس های عادی دارند، در کلاس های چندپایه مشغول به کار شوند؛ همچنین درس های مربوط به کلاس های چندپایه در رشته آموزش ابتدایی به صورت تیمی (عضو هیئت علمی و معلم با تجربه تدریس در کلاس های چندپایه) آموزش داده شود؛ به همین دلیل تصمیم گیرندگان نظام آموزشی، برنامه های آموزشی مناسب را برای رفع چالش های معلمان تازه کار در کلاس های چندپایه طراحی و اجرا می کنند.
بررسی آموزش در کلاس های چند پایه در همه گیری بیماری کرونا: مطالعه موردی در استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
120 - 132
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل آموزش در کلاس های چندپایه در ایام شیوع بیماری کرونا و آموزش مجازی صورت گرفته است. بدین منظور از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه ی آماری شامل ۱۸۷ نفر از معلمان مدارس ابتدایی چندپایه در سال های ۱۳۹۹-۱۴۰۰ در استان مرکزی است که ۵ معلم به صورت هدفمند انتخاب شدند، سپس ۱۰ معلم دیگر از طریق معرفی نفرات قبلی به صورت نمونه گیری گلوله برفی شناسایی و موردمطالعه قرار گرفتند. اطلاعات این پژوهش از مصاحبه با ۱۵ نفر به حد اشباع رسید. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه سازمان یافته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با الگوی کلایزی و در طی ۷ مرحله شامل: مطالعه ی دقیق مصاحبه ها، استخراج مضامین اصلی، فرموله کردن معانی شناخته شده، دسته بندی کدها، تلفیق کدها، روشن شدن ساختار پدیده، اعتبارسنجی نهایی؛ انجام شد. یافته های حاصل از پژوهش در ۵ مضمون اصلی شامل تغییر ساختار کلاس های چندپایه، دانش آموزان، والدین، معلمان و امکانات آموزشی و ۱۷ مضمون فرعی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد در ایام شیوع بیماری کرونا آموزش در کلاس های چندپایه، از حالت چندپایه بودن خارج شده است و درنتیجه از مزایای این نوع آموزش کاسته شده است. همچنین محدودیت های آموزش مجازی در کلاس های چندپایه ناشی از عدم دسترسی به گوشی هوشمند و اینترنت بیشتر بروز پیدا کرده است.
تاثیر رویکرد برنامه ریزی ترکیبی (محوری و گروهی) بر میزان مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان کلاس های چندپایه شهرستان پیرانشهر
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رویکرد برنامه ریزی ترکیبی بر میزان مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان کلاس های چندپایه شهرستان پیرانشهر انجام گرفت. روش پژوهش، شبه تجربی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل بود. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، از دو گروه مدارس چندپایه بخش لاجان و مرکزی، دو دبستان به صورت تصادفی گزینش و نهایتاً از هر دبستان، دو کلاس دوره دوم که پایه ششم در آن قرار داشت انتخاب گردید. لذا نمونه های تحقیق شامل چهار کلاس (60 نفر) یعنی دو کلاس گروه آزمایشی و دو کلاس گروه کنترل می باشند. برای سنجش میزان رشد مهارت اجتماعی دانش آموزان از پرسشنامه محقق ساخته کرامتی (1381)، که روایی آن مورد تأیید متخصصان و پایایی بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 89/0 برآورد گردیده بود، استفاده شد. برای سنجش پیشرفت تحصیلی نیز از آزمون معلم ساخته درس ریاضی با 15 سؤال که برای پایه ششم ابتدایی طراحی شد، استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر روش های آمار توصیفی، از روش آمار استنباطی (آنکوا) نیز استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که با رویکرد برنامه ریزی ترکیبی به یادگیری پرداخته بودند، بیشتر از دانش آموزانی کلاسی بود که با رویکردهای معمول آموزش دیده بودند.
مروری بر راهبردهای مدیریت و سازماندهی کلاس های چندپایه مدارس ابتدایی ایران
حوزه های تخصصی:
مدیریت و سازماندهی اثربخش و کارا در کلاس های درس چندپایه، یکی از مسائل درخور توجّه این کلاس هاست؛ زیرا بسیاری از دانش آموزان مجبورند ساعاتی از روز را ساکت و بی هدف در گوشه ای از کلاس سپری کنند تا معلّم بتواند به گروه دیگری از دانش آموزان تدریس نماید؛ با توجه به این مسئله پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردهای مدیریت و سازماندهی کلاس های چندپایه مدارس ابتدایی اجرا شده است. با توجّه به ویژگی و ماهیت مطالعه حاضر، روش مورد استفاده، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و متن کاوی می باشد؛ که روند کار شامل انتخ اب موضوع، تعیین معیارهای ورود و خروج، تعیین استراتژی جستجو با استفاده از ابزاره ای موج ود در پایگاه های اطلاعاتی و کلیدواژه های مرتبط استاندارد، تعیین منابع گردآوری اطلاعات، انتخاب مطالعات، ارزیابی کیفیت، استخراج داده ها، تحلیل و ارائ ه نتایج که مرحله نهایی است. یافته های این پژوهش نشان داد، از یک سو آماده نمودن و توجیه والدین، شناخت دانش آموزان و ایجاد فضای اخلاقی در مدرسه و کلاس درس، به معلّم کلاس چندپایه کمک می کند تا کلاس خود را به شکلی مناسب اداره کند تا فرآیند یاددهی-یادگیری را بهبود ببخشد و از دیگر سو، راهبردهای مدیریت و سازماندهی کلاس های چندپایه شامل چیدمان و نحوه نشستن دانش آموزان، سازماندگی گروه ها و فعالیت های کلاس درس، مدیریت زمان در کلاس و ... می باشد که در نهایت پیشنهاد می شود معلّم با تنظیم این متغیرها، دانش آموزان را با حداقل حواس پرتی، نظارت، هدایت و درگیر در یادگیری ترغیب نماید.
بررسی راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چندپایۀ مدارس ابتدایی ایران
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چندپایه مدارس ابتدایی بوده است. با توجّه به اینکه در کلاس های چندپایه، سطوح تحصیلی دانش آموزان متفاوت است، به استراتژی های یاددهی-یادگیری گوناگون نیاز است تا تدریس موثر واقع شود. روش پژوهش حاضر، کیفی، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و متن کاوی است. ادبیات و سوابق موضوع تحقیق با مراجعه به مقاله های علمی-پژوهشی و سایر مقاله ها، کتاب ها، در حوزه تدریس در کلاس های چندپایه مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر کودکی با توانایی، نیاز و ویژگی های منحصر به فردی برای یادگیری وارد کلاس می شود. این بدین معناست که معلّم نیازمند تدوین و اجرای راهبردهای تدریسی است که وی را قادر به پرداختن به نیازها، ظرفیت ها، علائق و توانمندی های هر یک از کودکان کند. شناخت دانش آموزان زمان بر است، امّا یک معلّم کلاس درس چند پایه می تواند کاری کند که کلاس درس برای یادگیری دانش آموزان منحصر به فرد شود؛ در این راستا راهبردها، رویکردها و نکات موثر بی شماری وجود دارد که برخی از آن ها عبارت اند از: استفاده از محتوای مناسب و انعطاف پذیر، استفاده از یادگیری متناسب با سرعت هر یک از دانش آموزان، توجّه بیشتر به دانش آموزانی که نیاز به آموزش ویژه دارند، تدریس به همه گروه ها با یکدیگر، تدریس به یک پایه در حالی که پایه های دیگر مستقلانه در حال فعالیت هستند، تدریس یک موضوع به تمامی پایه ها با سطوح سختی متفاوت، تدوین فعالیت برای گروه هایی که به آن ها تدریس نمی شود و ... .
مطالعه ابعاد و مؤلفه های ارزشیابی کیفی توصیفی در کلاس های چندپایه دوره ابتدایی از منظر اهداف و رویکردها (یک مطالعه کیفی)
زمینه و هدف: در واکنش به پیامدهای منفی نظام ارزشیابی سنتی و اصلاح آن شورای عالی آموزش و پرورش ارزشیابی توصیفی را جایگزین روش های قدیمی تر کرده است. علیرغم استقبالی خوبی که از این روش به عمل آمده، همانند هر نوآوری دیگری با چالش و کژتابی روبرو بوده است؛ لذا هدف پژوهش حاضر ، مطالعه ابعاد و مؤلفه های ارزشیابی کیفی توصیفی در کلاس های چندپایه دوره ابتدایی از منظر اهداف و رویکردها می باشد. روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تئوری داده بنیاد از نوع نوخاسته بود. مشارکت کنندگان، متخصصان ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، متخصصان علوم تربیتی، برنامه درسی، روانشناسی تربیتی، در کلیه دانشگاه های کشور و همچنین شامل مدیران ستادی وزارت آموزش و پرورش در آموزش ابتدایی (با داشتن حداقل سه اثر شاخص در حوزه ارزشیابی، تدریس در کلاس های چندپایه) بودند. با توجه به ماهیت موضوع جهت نمونه گیری از روش هدفمند و نمونه گیری نظری استفاده شد. برای تحلیل داده ها با توجه به رویکرد نوخاسته مورد استفاده در این پژوهش به ترتیب از کدگذاری باز، محوری (نظری) و انتخابی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ارزشیابی کیفی توصیفی باید فرایند مدار با رویکرد ساختن گرایی بوده و تمام حیطه ای، تمام ساحتی و همه جانبه باشد و به زندگی دانش آموزان چندپایه تسری داده شود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد ساختار گزارش دهی آن کیفی و منجر به تقویت بهداشت روانی و پرهیز از فضای رقابتی شود و مرجعیت امتحانات پایانی چندپایه به چند مرجعی مشارکتی تغییر یابد.
بررسی میزان شیوع و تفاوت های جنسیتی اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان کلاس های چندپایه مقطع متوسطه اول مطالعه موردی: خراسان جنوبی
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
183 - 200
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان شیوع و تفاوت های جنسیتی اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان کلاس های چندپایه مقطع متوسطه اول انجام شد. روش تحقیق از نظر استراتژی توصیفی و از نظر مسیر اجرا مطالعه موردی و از نظر هدف کاربردی بود. شرکت کنندگان تعداد 150 دانش آموز پایه نهم مشغول به تحصیل در کلاس های چندپایه استان خراسان جنوبی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه اهمال کاری تحصیلی سواری (1391) انجام پذیرفت. نتایج بررسی آمار توصیفی نشان داد که 24 درصد دانش آموزان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین قرار گرفتند و دارای اهمال کاری شدید تلقی شدند، 61.33 درصد بین یک انحراف معیار بالاتر و یک انحراف معیار پایین تر از میانگین قرار گرفتند و دارای اهمال کاری متوسط دسته بندی شدند و 14.66 درصد یک انحراف معیار پایین تر از میانگین را به خود اختصاص دادند و دارای اهمال کاری خفیف تشخیص داده شدند. هم چنین، دانش آموزان پسر میانگین نمره بالاتری در پرسش نامه اهمال کاری تحصیلی نسبت به دانش آموزان دختر کسب کردند و بررسی آمار استنباطی از طریق اجرای آزمون تی مستقل نشان داد که تفاوت مشاهده شده بین میانگین نمرات دو گروه به لحاظ آماری معنی دار می باشد. نتایج این پژوهش می تواند توسط متخصصین امر تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار گیرد.
چگونه مشکل انگشت مکیدن ( شست مکیدن ) دانش آموز را برطرف کنم؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
23 - 36
حوزه های تخصصی:
کودکان، بخش بسیارى از ساعات روز را در مدرسه سپرى می کنند. بنابراین، مدرسه می تواند در تربیت آنها نقش بسزایى داشته باشد. در این میان، عده اى از کودکان به راهنمایى و کمک معلم بیشتر از سایرین نیاز دارند و بنابراین معلم است که مى تواند با فراهم کردن کمکهاى لازم، با اشتیاق و علاقه، به این گروه کمک کند. هدف از انجام این آموزش پژوهی کمک به کاهش و رفع اختلال انگشت مکیدن محمدرضا دانش آموز پایه دوم دبستان شهید نورمحمدی روستای حاجی حاضر از توابع شهرستان ایوان می باشد. مکیدن انگشت یک اختلال عادتى ارضاکننده و واکنش روانى است که غالباً از دوران کودکى شروع مى شود و در دوران ابتدایى و راهنمایى شدت مى یابد. محمدرضا دانش آموز پایه دوم کلاس چندپایه در روستای حاجی حاضر بود که دچار اختلال انگشت مکیدن بود. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و مطالعه منابع و روش های مشاهده و مصاحبه استفاده شد. در نهایت با توجه به اطلاعات گردآوری شده به منظور حل اختلال دانش آموز با کمک خانواده از روش های تقویت، مثبت، حمایت عاطفی و واگذاری مسئولیت، استفاده از سرگرمی چون نقاشی و بازی و پرت کردن حواس، جدول پیشرفت و .... استفاده شد. نتایج بعد از ارائه راه حل ها حاکی از آن بود که راه حل های ارائه شده از اعتبار کافی برخوردار بوده و اختلال محمدرضا به شدت کاهش یافته و در آستانه بهبودی است و همچنین پیشرفت تحصیلی نیز حاصل شده است.
طراحی و اعتباریابی الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاس های چندپایه دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
133 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاس های چندپایه دوره ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان دانشگاهی و مدیران ستادی آموزش وپرورش ابتدایی کشور در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 15 نفر بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده ها با روش کدگذاری در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاس های چندپایه دوره ابتدایی دارای 306 شاخص و 41 مولفه در 6 مقوله اهداف و رویکردها (با 11 مولفه مانند ارزشیابی همه جانبه و تسری آن به زندگی، ارزشیابی توصیفی تمام حیطه ای، کیفی سازی ارزشیابی توصیفی با تغییر در ساختار گزارش دهی و ارزشیابی کیفی فرایندمدار با رویکرد ساختارگرا)، زمینه ای (با 4 مولفه مدیریت لوازم اجرای ارزشیابی کلاس های چندپایه، منطقی نمودن زیرساخت های اجرایی با تاکید بر کاهش تراکم در کلاس های چندپایه، کیفیت بخشی روش های تدریس و ارزشیابی معلم و فرهنگ سازی و اشاعه عوامل ارزشیابی توصیفی)، درون دادی (با 5 مولفه ابزارهای ارزشیابی کیفی، توجه به انتظارات آموزشی کلاس های چندپایه، اجرای ارزشیابی توصیفی در تمام مراحل تدریس، انطباق برنامه درسی چندپایه با ارزشیابی توصیفی و هماهنگی برنامه هفتگی با نقشه راه یادگیری)، فرایندی (با 13 مولفه مانند افزایش اعتمادسازی، آرامش، رضایت مندی و عزت نفس، کاهش اضطراب دانش آموزان چندپایه، کیفی سازی معیارها در کارنامه، تنوع ابزارهای خودسنجی و همسال سنجی و والدین سنجی و تاکید بر یادگیری های گروهی دانش آموزان چندپایه)، برون دادی (با 5 مولفه تصمیم گیری مشارکتی برای ارتقای پایه، کیفی سازی گزارش دهی و کارنامه دانش آموزان، روایی، پایایی و آزمون پذیری ارزشیابی توصیفی چندپایه، استمرار یادگیری با بازخوردهای متنوع و کیفیت بخشی چندبعدی ارزشیابی توصیفی با بازخوردهای کیفی) و پیامدی (با 3 مولفه تحلیل سالانه یافته های ارزشیابی توصیفی، تحلیل یافته های ارزشیابی توصیفی به صورت طولی و تحلیل پیامدهای ارزشیابی توصیفی) بود. همچنین، نسبت روایی محتوایی 90/0 و شاخص روایی محتوایی 92/0 بر اساس نظر خبرگان حاکی از اعتبار مناسب الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاس های چندپایه دوره ابتدایی بودند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، برنامه ریزی برای استقرار الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاس های چندپایه دوره ابتدایی ضروری است