مطالب مرتبط با کلیدواژه

زنان بی خانمان


۱.

فهم تجربه زیسته زنان بی خانمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدار شناختی تجربه زیسته زنان بی خانمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۰ تعداد دانلود : ۵۰۶
بی خانمانی ازجمله مسائل اجتماعی قابل توجهی است که در عصر حاضر اکثر کشورهای جهان اعم از توسعه یافته و توسعه نیافته درگیر آن هستند و در سطح جامعه ایران و بالاخص در سال های اخیر به شکل جدی تری گسترش یافته است. شناخت مسائل و مشکلات این گروه، می تواند برنامه ریزان اجتماعی را در طراحی سیاست های اجتماعی کارآمد یاری رساند. ازاین رو، مطالعه حاضر به بررسی تجربه زیسته زنان بی خانمان با محوریت مسائل و مشکلات اجتماعی که در حین بی خانمانی با آن درگیر بوده اند، نیز پرداخته است. داده های این تحقیق از طریق روش تحقیق کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و مشاهده گردآوری شده است. روش شناسی تحقیق، پدیدار شناختی است. حجم نمونه 18 نفر می باشد. افرادی که همگی در یک ملاک خاص مشترک اند و آن تجربه بی خانمانی است. تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش ولکات انجام شد و 7 تم اصلی استخراج شد که در واقع نشانگر تصویری سازمان یافته از تجربیات زنان می باشد. این تم ها عبارت اند از: اعتیاد و تداوم بی خانمانی، استراتژی تلاش برای بقاء، قربانی جرائم و آزار چندگانه، شکل گیری احساسات منفی، طرد اجتماعی، ناکارآمدی شبکه های اجتماعی و هم رویدادی محرومیت ها. در نهایت می توان گفت، زنان بی خانمان دارای شرایط و وضعیت بسیار دشواری هستند که آن ها را در مقابل آسیب ها و تهدیدهای ناشی از بی خانمانی، آسیب پذیر می کند. در واقع آن ها به حدی درگیر تجربیات منفی ناشی از بی خانمانی شده اند که اولاً تداوم بی خانمانی آن ها را در پی داشته است و ثانیاً امکان رهاشدگی از شرایط منفی را برای آن ها دشوار نموده است.
۲.

زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسی در زنان بی خانمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت جنسی زنان بی خانمان تجربه زیسته گراندد تئوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۴۸۷
مطالعه حاضر با هدف فهم عمیق زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسی در زنان بی خانمان انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع گراندد تئوری است و اطلاعات با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند گردآوری شد. تعداد مشارکت کنندگان 19 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند و با معیار اشباع اطلاعات انتخاب گردیده است. بعد از تحلیل اطلاعات، یافته های تحقیق، در بعد سببی عواملی همچون، اعتیاد و رفتارهای اعتیادی، وابستگی اقتصادی، شیوه زندگی روزمره و حیطه های فضایی، در بعد زمینه ای، عواملی همچون، طرد اجتماعی، از هم گسیختگی روابط خانوادگی، محلات بی سازمان شهری و تشدید خطر قربانی شدن و در نهایت در بعد مداخله گر مفاهیم عدم امکان پیگیری قضایی و تداوم خشونت، فقدان حمایت ها و سیاست های اجتماعی استخراج گردید. مقوله یا پدیده محوری پژوهش، گریز ناپذیری خشونت جنسی در زنان بی خانمان است. استراتژی های زنان بی خانمان در برخورد با وضعیت و شرایط موجود به دو شکل، سازگارمدار و تغییر مدار است. همسو با نگرش مددکاری اجتماعی، هرگونه مداخله در وضعیت افراد بی خانمان، نیازمند نگاه جامع و سیستماتیک به ابعاد مختلف پیدایش مساله، نیازها و چالش های آن ها است.
۳.

تجربه زیسته زنان بی خانمان از تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی ذهنیت تجربه زیسته زنان بی خانمان تلویزیون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۲۵۵
در رویکرد پدیدارشناسانه، تلویزیون به عنوان یک ابژه در جهان خارج وجود ندارد، بلکه تنها در آگاهی افراد تجسم می یابد. به بیانی دیگر، تلویزیون، نه به عنوان واقعیتی عینی، بلکه ذهنیت و ادراک از آن، موضوع مطالعه پدیدارشناسی حاضر است. با توجه به تأکید صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بر گروه های در حاشیه و فقرا، شناخت ادراک گروه های مختلف به ویژه گروه های آسیب پذیر از تلویزیون بسیار مهم است. از این رو، در پژوهش حاضر، تجربه زیسته زنان بی خانمان از تلویزیون مطالعه شده است. در این مقاله توصیف می شود که در زیست جهان زنان بی خانمان، تلویزیون چگونه صورت بندی شده است؟ با استفاده از نظریات برساخت گرایی رسانه و پدیدارشناسی و با کاربرد روش پدیدارشناسی تجربی، با 10 نفر از زنان بی خانمانی که به طور موقت در مددسرای نیلوفر آبی چیتگر حضور دارند، مصاحبه شده و یافته ها، با استفاده از روش تجزیه وتحلیل کرسول و نرم افزار maxqda 10 تحلیل شده اند. از مجموع واحدهای معنایی استخراج شده، 10 مقوله متنی به دست آمده است و پس ازآن، چهار مقوله ساختاری «تلویزیون برچسب ساز»، «تلویزیون طبقاتی»، «بی خانمانی کاذب تلویزیونی» و «تلویزیون طرد کننده» از مقولات متنی، انتزاع شده اند. تحلیل ها نشان می دهد که زنان بی خانمان در برابر این ادراک از تلویزیون مقاومت نمی کنند و این ذهنیت، امکان درخواست های اجتماعی را از آنان سلب کرده است. ازاین رو، ضروری است، رسانه در ساختاری برابر و با نگاهی ساختارگرایانه و نه فردگرایانه، امکان تحرک و تغییر اجتماعی را برای آنان فراهم آورد و دیگر ساختارهای طرد کننده را به چالشی جدی فراخواند.
۴.

چالش های زندگی و مدیریت در گرمخانه های زنان بی خانمان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گرمخانه زنان بی خانمان سیاست های انضباطی طرد اجتماعی و شهرداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۳۸
بی خانمانی، معلول زنجیره ای از مسائل ساختاری است. در این میان حکمرانی شهری در بسیاری از شهرهای جهان به ارائه خدمات حمایتی برای کاهش آسیب های این گروه از افراد مبادرت می کند. در تهرانِ معاصر نیز سابقه ارائه خدمات به افراد بی خانمان قابل ردیابی است. بر این اساس ارزیابی سیاست های کاهش آسیب نظیر اقامتگاه های موقت که در قالب گرمخانه یا مددسرا شناخته می شود، امری ضروری است. یافته های این پژوهش که از طریق مصاحبه کیفی عمیق و مشاهده های میدانی از چهار گرمخانه زنان شهر تهران انجام شده است نشان می دهد که گرمخانه ها به موازات ارائه خدمات گوناگون به زنان بی سرپناه، بهنجارسازی آنها را نیز صورت می دهد. سیاست های انضباطی رایج در گرمخانه ها که در بسیاری از موارد در ضدیت با سبک زندگی افراد بی خانمان قرار دارد، سبب ساز مجموعه ای از چالش ها و منازعات قدرت می گردد و خود در فرایندی پارادوکسیکال می تواند به جای ادغام زنان بی خانمان سبب ساز طرد آنها شود. در این میان سیاست شهرداری تهران مبنی بر برون سپاری ارائه خدمات اجتماعی در حوزه بی خانمانی به بخش خصوصی، منجر به بی ثبات کاری و تولید نارضایتی در میان کارکنان وابسته به شرکت های پیمان کاری شاغل در گرمخانه ها شده است که این امر خود به تشدید منازعات و چالش ها در داخل مددسراها دامن زده است. یافته ها در مجموع نشان می دهد که گرمخانه های زنان با گستره ای از چالش ها در حوزه های گوناگون نظیر خدمات دهی به مددجویان، چالش های فراسازمانی، وضعیت شغلی پرسنل، چالش های فضای اجتماعی، چالش های مدیریتی و چالش های مرتبط با قشربندی مددجویان دست به گریبان است. در انتها راهکارهایی در راستای ارتقای کیفیت خدمات دهی در گرمخانه ها ارائه شده است.
۵.

تجربه زیسته زنان بی خانمان معتاد شهر تهران از هویت اجتماعی (مطالعه پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان بی خانمان هویت پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۲
فقر و طرد اجتماعی از عوامل ظهور پدیده بی خانمانی است، اما ادراک این گروه از هویت خود از عوامل بنیادی است که تداوم حضور آن ها را در خیابان تضمین می کند و یا در به چالش کشیدن وضعیت موجود و بازگشت آن ها به منزل نقش مهمی دارد. ازاین رو در این پژوهش تجربه زیسته زنان بی خانمان از هویت مطالعه شده است. در این مقاله توصیف می شود که در ادراک زنان بی خانمان، هویت چگونه صورت بندی شده است؟ با استفاده از نظریات پدیدارشناسی و با کاربرد روش پدیدارشناسی تجربی، با 10 نفر از زنان بی خانمانی که به طور موقت در مددسرای نیلوفر آبی چیتگر حضور دارند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده و یافته ها، با استفاده از روش تجزیه وتحلیل کرسول و نرم افزار maxqda 10 تحلیل شده است. از مجموع واحدهای معنایی استخراج شده، چهار مقوله ساختاری «ادراک هویت پیشینی/ پسینی»، «تجربه زیسته از چاره اندیشی برای هویت»، «تجربه زن بودن در تلاقی با اعتیاد» و «درک دیگری از نهادهای حمایت گر» انتزاع شد. نتایج، شکاف بین هویت پیشینی و پسینی را آشکار می سازد و نشان می دهد زنان، نه به شکل منفعل بلکه صورت نمونه هایی فعال و خلاق با هویت مواجه می شوند و در تجربه آنان، ساختارهای شکل دهنده هویت انگ خورده که فاصله اجتماعی را شکل می دهد، مخفی مانده و امکان مقاومت و تغییر هویت از آنان سلب می شود. این نظام معنایی شکل گرفته از هویت، تداوم حضور زنان بی خانمان را در خیابان تضمین کند و نه بازگشت آن ها را به خانه. این تحقیق پیشنهاد می کند، سیاست های دیگری ساز که توسط نهادهای گوناگون و افراد، برضد هویت زنان بی خانمان عمل کند، موردبازنگری قرار گیرد.