پژوهش های مشاوره

پژوهش های مشاوره

پژوهش های مشاوره جلد 18 تابستان 1398 شماره 70 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مولفه های احساس تنهایی دختران نوجوان مبتنی بر تجارب زیسته ی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تنهایی نوجوانان تجربه زیسته دختران نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۳۳۱
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین مولفه های احساس تنهایی نوجوانان دختر بر اساس تجارب زیسته ی آنان بود. روش: پژوهش حاضر، از نوع کیفی بود و جهت اجرای آن از روش پدیدارشناسی استفاده شد. نمونه گیری به صورت هدفمند بود، به این صورت که پرسشنامه ی احساس تنهایی UCLA بر روی نوجوانان دختر با میانگین سنی 16 سال اجرا شد و 30 نفر از افرادی که نمرات بالاتر از برش در احساس تنهایی داشتند به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش مصاحبه بود، پس از 15 مصاحبه و کدگذاری با استفاده از نظریه ی زمینه ای، داده ها به اشباع رسید. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مولفه های احساس تنهایی نوجوانان دختر به ترتیب عبارتند از: 1. احساس تنهایی خانوادگی 2. احساس تنهایی ارتباطی/ اجتماعی3. احساس تنهایی هیجانی/ فردی. با توجه به نتایج مصاحبه و بررسی عمیق تجارب دختران نوجوان از احساس تنهایی، به نظر می رسد آنان بیشتر از احساس تنهایی در محیط خانواده مثل احساس طرد شدن، شنیده نشدن، سرزنش شدن و همچنین عدم اعتماد خانواده به آنان رنج می برند. در ارتباطات و محیط اجتماعی، احساس عمیق برآورده نشدن نیاز به همدم، هم صحبت، همراه و حامی دارند، از احساس عدم اشتراک با دیگران رنج می برند، از برقراری ارتباط با دیگران ناتوان هستند و در جمع احساس تنهایی می کنند. همچنین به لحاظ هیجانی و فردی احساساتی چون بی اعتمادی به دیگران، نا امیدی و تسلیم شدن در برابر تنهایی را تجربه می کنند و از ابراز احساسات خود ناتوان هستند. نتیجه گیری: احساس تنهایی خانوادگی، بخش مهمی از احساس تنهایی نوجوانان دختر را شکل می دهد و پس از آن به ترتیب عامل ارتباطی/ اجتماعی و هیجانی/ فردی. با توجه به اینکه این پژوهش در بافت فرهنگی کشور ایران صورت گرفته است، به منظور پیشگیری و یا درمان احساس تنهایی نوجوانان دختر، ضروری به نظر می رسد که این مولفه ها در مداخلات درمانی و برنامه های آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
۲.

فراتحلیلی بر پژوهش های مربوط به اثربخشی برنامه های آموزش والدین بر اختلالات برونی سازی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراتحلیل برنامه آموزش والدین اختلال برونی سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۳۵۵
هدف: هدف این فراتحلیل، تعیین میزان اثربخشی برنامه های آموزش والدین بر اختلالات برونی سازی شده در کودکان بود. روش: این پژوهش با استفاده از تکنیک فراتحلیل و با یکپارچه کردن نتایج تحقیقات مختلف، اندازه اثر برنامه های آموزش والدین را مشخص می نماید. در مجموع 21 پژوهش قابل قبول از لحاظ روش شناختی انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. منابع جستجوی داده ها، پایگاه اطلاعات علمی( SID )، پایگاه مجلات تخصصی نور( Noormags )، بانک اطلاعات نشریات ایران( Magiran ) و پرتال جامع علوم انسانی( ensani.ir ) بود. تجزیه و تحلیل داده ها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA2 و شاخص g هجز انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از این فراتحلیل نشان داد که میزان تاثیر برنامه های آموزش والدین بر اختلالات برونی سازی (17/1) است(001/0> P ) که مطابق جدول کوهن اندازه اثر بزرگ ارزیابی می شود. بالاترین اندازه اثر (63/8-) است (001/0> P )که این اندازه اثر بزرگ (بالاتر 8/0) ارزیابی می شود. پایین ترین اندازه اثر نیز (07/0) است(03/0> P ) که این اندازه اثر کوچک (کمتراز 2/0) ارزیابی می شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که برنامه های آموزش والدین می تواند به عنوان روشی مناسب برای کاهش پیامدهای ناشی از اختلالات برونی سازی در مراکز درمانی و آموزشی استفاده شود.
۳.

پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و پیوند با پدر در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به اینترنت حمایت اجتماعی ادراک شده پیوند با پدر جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۹۷
مقدمه: با توجه به این که اعتیاد به اینترنت زندگی فرد را در ابعاد مختلف تحت تأثیر قرار می دهد، در میان گروه های سنی مختلف نوجوانان بنا بر جذابیت های خاص اینترنت و مقتضیات این دوره سنی، بیشتر در معرض خطر هستند. بنابراین هدف از انجام این پژوهش پیش بینی اعتیاد به اینترنت نوجوانان بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و پیوند با پدر بود. روش : در این پژوهش با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 187 دانش آموز (107 پسر و 80 دختر) از میان دانش آموزان دبیرستانی شیراز انتخاب شد و برای جمع آوری داده ها پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و پیوند با پدر پارکر در اختیار دانش آموزان قرار گرفت. داده ها با نرم افزار آماری SPSS 16 با آزمون آماری رگرسیون گام به گام و T. Test مستقل و شاخص های مرکزی و پراکندگی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که پیوند با پدر و خرده مقیاس دوستان در حمایت اجتماعی ادراک شده هیچ پیش بینی در مورد اعتیاد به اینترنت نکردند، اما خرده مقیاس خانواده (01/0 P < و 28/0- = β) و افراد مهم (01/0 P < و 19/0 = β) اعتیاد به اینترنت را پیش بینی کردند و در نهایت بنابر نتایج T. Test مستقل بین دختران و پسران در استفاده از اینترنت تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری : این پژوهش نشان داد که حمایت خانواده و افراد مهم برای پیشگیری از اعتیاد در میان نوجوانان دختر و پسر بسیار مهم است.
۴.

تاثیر آموزش خود _ دلسوزی شناختی بر سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود-دلسوزی شناختی سلامت روان زنان سرپرست خانوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۵۶۵
هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین تاثیر آموزش خود-دلسوزی شناختی بر سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش: روش پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش را کلّیه ی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر رشت در نیمه دوّم سال 1394 تشکیل می دادند که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه ی خود-دلسوزی شناختی دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سلامت عمومی ( GHQ ) استفاده شد. داده ها با روش آماری کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش خود-دلسوزی شناختی بر ابعاد سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار مورد تائید قرار گرفته است و زنان سرپرست خانوار گروه آزمایش نسبت به زنان سرپرست خانوار گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی و افسردگی کمتری داشتند. نتیجه گیری: به طور کلّی، یافته های پژوهش بیانگر آن است که آموزش خود-دلسوزی شناختی می تواند بر افزایش سلامت روان زنان سرپرست خانوار اثربخش باشد.
۵.

مقایسه اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی روانشناختی و افسردگی در نوجوانان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی مثبت نگر درمان شناختی رفتاری بهزیستی افسردگی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۵۳۵
هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی و افسردگی در نوجوانان با علائم افسرده بود. روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل نوجوانانی بود که در 6 ماه اول سال ۱۳۹۶ به مراکز مشاوره و روانشناسی و کلینیک های روانپزشکی در ساری مراجعه کرده بودند که از میان آنها ، 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش روان درمانی مثبت طی ۱۰ جلسه هفته ای یک جلسه ۹۰ دقیقه ای و گروه آزمایشی درمان شناختی رفتاری طی ۸ جلسه هفته ای یک جلسه ۹۰ دقیقه ای، به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. پرسشنامه افسردگی کواکس و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف پیش از آغاز درمان و پایان جلسات درمان به طور گروهی اجرا گردید. گروه کنترل نیز هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی روانشناختی تاثیر معنی دار داشته است. اما اثربخشی روان درمانی مثبت نگر در افزایش بهزیستی بیشتر از درمان شناختی رفتاری بود. همچنین در بررسی دو رویکرد درمانی بر افسردگی تفاوت معنی داری بین دو گروه مداخله و گروه گواه وجود داشت. در حالیکه هردو رویکرد درمانی به یک اندازه در کاهش افسردگی موثر بودند . نتیجه گیری: دو مدل درمانی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری به دلیل تاکید بر جنبه های مختلف روانشناختی و همچنین یکسری مولفه های مشترک درمانی در کاهش افسردگی موثر بودند. از طرفی روان درمانی مثبت نگر در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در افزایش بهزیستی موثرتر بود. بنابراین روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یکی از مداخلات بالینی مورد استفاده متخصصان و مشاوران مدارس قرار گیرد.
۶.

امنیت خانواده در سایه تعدیل قدرتطلبی بیمارگونه در زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت طلبی امنیت خانواده رویکرد ارتباط درمانی هیجانی- اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۹ تعداد دانلود : ۳۸۸
هدف: این پژوهش با هدف بررسی قدرت در رابطه زوجین انجام گرفته است. اگر چه اسلام مدیریت کلی زندگی را به مردان واگذار کرده، و هدف این مقاله ورود در حدود شرعی و عرفی در این زمینه نیست، اما گا ه [h1] قدرت طلبی زوجین حالت غیر طبیعی و بیمارگونه به خود می گیرد. سوالاتی که ذهن محقق را در گیر می کند و برآن است تا به جواب این سوالات برسد، این است که: قدرت در رابطه زوجین چگونه به وجود می آید؟ و اجتماع و یادگیری های جنسیتی اجتماعی تا چه اندازه بر زوجین تاثیر گذارند؟ و انواع قدرت در رابطه زوجی مورد تحلیل قرار می گیرد؛ این که آیا مسئله قدرت زوجین در زوج درمانی فقط یک مسئله عدالت اجتماعی و اخلاقی است یا در زوج درمانی یک مسئله مهم بالینی است؟ آیا تغییرات صورت گرفته در زوج درمانی می تواند رضایت زناشویی و سلامت روان در زوجین را ایجاد کند؟ [h2] روش: پژوهش حاضر در قالب یک طرح کیفی در مراکز مشاوره ی اصفهان و شهرکرد در سال 1395 صورت گرفت. به این منظور، از بین متخصصان خانواده، 10 نفر که دارای بیشترین اطلاعات درباره زوجین قدرت طلب بودند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه های نیمه ساختار یافته تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات گردآوری شدند. سپس این اطلاعات در کدگذاری ها تقلیل پیدا کردند و مورد تفسیر قرار گرفتند. یافته ها: در تجزیه و تحلیل داده ها دو طبقه اصلی «ویژگی های زوجین قدرت طلب و مسئولیت ناپذیر » به دست آمد. زیر طبقات ویژگی های زوجین قدرت طلب شامل «مرد سالاری، زن سالاری، زوجین اقتدار طلب، زوجین پرخاشگر و زوجین مستقل» و زیر طبقات ویژگی های زوجین مسئولیت ناپذیر شامل «زوجین هرج و مرج، زوجین بی تصمیم، زوجین منفعل مهاجم،زوجین بلاتکلیف و زوجین بی کفایت » بود. نتیجه گیری: هنگامی که قدرت متعادل توزیع شده باشد، هریک از زوجین قادر خواهند بود که با همسر خود در مسائلی که برای آنها مهم است درگیر شوند، و هر دو احساس می کنند که به صورت یکسان حق بیان ایده ها، نیاز ها و احساسات خود را دارند؛ و در نتیجه رضایت زناشویی امنیت خانواده برقرار خواهد بود . [
۷.

بررسی رابطه بین بعد ملی هویت فردی و تمایزیافتگی فردی با میانجیگری ارتباطات جمعی و چرخه هویت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمایزیافتگی فرد بعد ملی هویت هویت اجتماعی هویت قومی سنت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۴۲۱
هدف : مطالعه حاضر به هدف بررسی تاثیر بعد ملی گرایی بر میزان تمایز یافتگی فردی با واسطه گری ارتباطات جمعی و هویت اجتماعی می پردازیم. روش تحقیق: در این مطالعه از روش همبستگی، از نوع مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری این طرح شامل کلیه شهروندان بالای 15 سال مراکز استان های کشور بر اطلاعات سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 می باشد. برای تعیین جمعیت نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. حجم نمونه نهایی با توجه به محاسبات انجام شده 1300 نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته می باشد. و برای تجزیه و تحلیل نتایج از مدل تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها: براساس نتایج این مطالعه، بین بعد ملی گرایی هویت و هویت فردی در مجموع مدل، رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد، بدین معنی که هرچقدر بعد ملی گرایی هویت افزایش می یابد میزان تمایز یافتگی فردی هم افزایش پیدا می کند و برعکس. همچنین براساس نتایج حاصل از بررسی مورد نظر نشان می دهد که تمایز یافتگی هویت فردی به طور مستقیم و منفی از بعد سنت گرایی هویت با ضریب استاندارد (087/0-)، بعد ملی هویت بصورت مستقیم و منفی با ضریب استاندارد(096/0-)، متغیر بعد مذهبی هویت بصورت مستقیم و مثبت با ضریب استاندارد (166/0)، متغیر بعد قومی هویت بصورت مستقیم و مثبت با ضریب استاندارد (776/0) تاثیر می پذیرد. هویت فردی همچنین به طور غیرمستقیم و از طریق متغیرهای بعد ملی هویت، بعد مذهبی هویت و ارتباطات جمعی تحث تاثیر می باشد. نتیجه گیری: مدل ارائه شده از متغیر بعد ملی هویت، کفایت دارد، اما درباره بقیه متغیرها از جمله ارتباطات جمعی، سنت گرایی، بعد قومی هویت و بعد مذهبی هویت مدل تحقیق قابل گسترش می باشد.
۸.

اثر بخشی آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری بر نگرانی از تصویر بدنی و خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثبت نگری تاب آوری تصویر بدنی خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۳۴۷
هدف : هدف پژوهش حاضر، شناسایی اثر آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری، بر نگرانی از تصویر بدنی و خودکارآمدی اجتماعی پسران نوجوان بود. روش : این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری تحقیق، شامل همه ی دانش آموزان دبیرستانی پسر پایه ی دهم مشغول به تحصیل در منطقه ی 16 آموزش و پرورش شهر تهران بود. از میان مدارس آن منطقه، یک دبیرستان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از بین کلیه ی دانش آموزان پایه ی دهم آن دبیرستان، 30 نفر بر اساس بالاترین نمرات کسب شده در پرسشنامه ی نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران ( 2005 )، BICI انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. سپس هر دو گروه به گویه های مقیاس خودکارآمدی در موقعیت های اجتماعی اسمیت و بتز ( 2000) پاسخ دادند. گروه آزمایشی در 8 جلسه ی حدوداً 75 دقیقه ای آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری به صورت هفتگی شرکت کرد اما گروه کنترل در این مدت هیچ آموزشی دریافت نکرد. در پایان دوره، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شده و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری در کاهش نگرانی از تصویر بدنی و افزایش خودکارآمدی اجتماعی نوجوان تأثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری می تواند مداخله ای مؤثر برای بهبود نگرش به تصویر بدنی و ارتقای خودکارآمدی اجتماعی پسران نوجوان باشد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۳