مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
آزادی
حوزه های تخصصی:
مقوله «آزادی» از مهم ترین نیازهای بشری و از خواسته های اصلی مردم در نهضت انقلاب اسلامی ایران بوده است که در شعار «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» نمود پیدا کرد. در میان گروه های مبارز انقلابی، بی تردید گفتمان فقاهتی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) نقش کلیدی در هدایت و پیروزی انقلاب و به تبع آن، مدیریت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه در جمهوری اسلامی ایران داشته است. در این نوشتار، نگارندگان در پاسخ به این پرسش: «آزادی در گفتمان فقاهتی انقلاب اسلامی چگونه تعریف می شود؟»، به تدقیق مقوله آزادی در دیدگاه های امام خمینی(ره)، آیت الله مطهری، آیت الله بهشتی و آیت الله خامنه ای پرداخته اند. در گفتمان فقاهتی انقلاب اسلامی، آزادی در معنای ایجابی، موهبت الهی و بنیان قرآنی داشته و وسیله و ضرورتی حیاتی در راستای کمال جامعه بوده است. از این رو، آزادی های سیاسی و اجتماعی لازمه بقای نظام اجتماعی به شمار می آید. با این حال، آزادی در معنای سلبی، حدود و ثغور خود را با تفکر سکولاریستی مشخص کرده است.
نسبت عدالت اجتماعی و امنیت ملی: چارچوب نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم عدالت عمدتاً در نسبت با برابری و آزادی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مقاله در پی آن است تا نشان دهد عدالت تا چه میزان در تناظر با امنیت قرار دارد و سپس به فواید عدالت در کاهش اختلاف، استقرار نظم و ایجاد قانون در جامعه می پردازد. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله این است که چه نسبتی بین عدالت اجتماعی و امنیت ملی وجود دارد؟ منظور از نسبت گذاری ارتباط مفهومی بین این دو این است که نقاط اشتراک و افتراق آنها، اولویت عدالت یا امنیت، فواید عدالت برای امنیت ملی، جایگاه دولت در بحث عدالت و امنیت و نسبت آن با بی طرفی دولت و برابری مورد بحث قرار می گیرد. در پایان، نتایج و یافته های نظری در بندهای مختلف ارائه می گردد.
انقلاب اسلامی و ارتقاء سرمایه اجتماعی در مردم سالاری دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی مطالعه و بررسی تأثیر انقلاب اسلامی در ارتقاء ابعاد، مؤلفه ها و منابع سرمایه اجتماعی و تکامل آن به شکل و ساختار اعتماد اجتماعی، مشارکت سیاسی، مشارکت مذهبی، انسجام اجتماعی و در نتیجه، همبستگی و پیوندهای اجتماعی مبتنی بر مردم سالاری دینی در قالب جمهوری اسلامی ایران است. انقلاب اسلامی در عین حال که برخی از مؤلفه های سرمایه اجتماعی قبل از انقلاب را کم رنگ کرد، به بازتولید نوعی سرمایه اجتماعی جدید انجامید که مبتنی بر ارکان معرفتی و اجتماعی مردم سالاری دینی است. هدف از تحریر مقاله بررسی چگونگی تأثیر انقلاب اسلامی در ارتقاء سرمایه اجتماعی و شکل گیری مردم سالاری دینی در ایران است.
تحلیل و بررسی مفهوم کلامی آزادی در آیه «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های مختلفی درباره آزادی دینی وجود دارد؛ یکی از آیاتی که به آن استناد می شود، آیه «لَا إ ِکْراهَ فِی الدِّین ِ» است. با این وجود، تفسیرآزادی دینی در مفهوم «لااکراه» یکسان نیست و تعیین مصداق های متفاوت در نوع آزادی، لوازم متعدد و گاه متضاد را دربر خواهد گرفت. در این تحقیق که با تکیه بر آرای علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی می باشد، درصدد تعیین مصداق آزادی مورد نظر آیه است. از عوامل اختلاف دیدگاه ها تعدد آرا مفسران درباره شأن نزول آیه می داند. علاوه بر این، تعریف دین، تأثیر مستقیمی در تعیین مصداق آزادی مورد نظر آیه دارد. بر این اساس می توان گفت ازمیان شأن نزول های آیه، ماجرای زنانی که بچه هایشان یهودی بودند، به واقعیت نزدیک تر است و تفسیرآزادی عقیده مطلوب تر به نظر می رسد. ضمن اینکه آیه شریفه در فضای آزادی تشریعی برگرفته از آزادی تکوینی سخن می گوید.
جایگاه مدرنیته سیاسی در اندیشه روحانیون موافق و مخالف مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرنیته از موضوعاتی است که می توان آن را از ابعاد گوناگون بررسی کرد و یکی از مهمترین این ابعاد، بعد سیاسی مدرنیته است. همان طور که نشان داده خواهد شد؛ اهمیت موضوع «مدرنیته سیاسی»[1] در این است که معیار مناسبی برای متمایز کردن ساختار و شرایط سیاسی جوامع و به خصوص دولت ها ارائه می کند. پرسش اساسی این است که جایگاه مؤلفه های مدرنیته سیاسی در اندیشه برخی روحانیون برجسته موافق و مخالف نهضت مشروطه چگونه بوده است؟ در این مقاله برای پاسخ به این پرسش از روش تحقیق تاریخی و روش تحلیل مفهومی استفاده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که روحانیون مخالف مشروطه به شدت با مؤلفه های مدرنیته سیاسی ضدیت ورزیدند و روحانیون مشروطه خواه هم نتوانستند به تناقض های موجود بین این مؤلفه ها و ارزش های دینی پاسخ دهند و در برخی تلفیق های خود دچار تحریف یکی به نفع دیگری شدند.
کارل یاسپرس و نگاه وجودی به علیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاشی است برای بررسی دیدگاه فلسفه وجودی یا مکتب اگزیستانسیالیسم درباره یکی از موضوعات فلسفه متعارف در عرصه وجود شناسی. این مسأله بویژه از این جهت اهمیت دارد که پیروان این مکتب، بجای پرداختن به مفاهیم کلی و انتزاعی، می کوشند به شناخت وجود انسان اصیل که در متن زندگی با مسایل گوناگون درگیر است بپردازند؛از این رو بازخوانی آرای ایشان در مباحث هستی شناختی با ارزرش می نماید. در این مقاله برای پرهیز از پراکنده گویی به سراغ کارل یاسپرس روانشناس و فیلسوف آلمانی (1883-1969) رفته ایم که پس از کرکگارد مهم ترین شخصیت در میان فیلسوفان اگزیستانسیالیسم الهی است. در میان موضوعات فراوان فلسفه یاسپرس، ابتدا تقریری از آرای وجودشناسی و انسان شناسی یاسپرس (شامل جهان ، امر متعالی، وجود تجربی انسان یا دازاین، آگاهی کلی، روح، و هستی انسانی و برخی از اوصاف اصلی وجود خاص انسانی) ارائه شده و سپس به موضوع علیت پرداخته شده که از یک سو موضوع مهمی در میان مباحث وجودشناختی در فلسفه متعارف است و از سوی دیگر با عنایت به بحث ارتباط ضروری میان علت فاعلی و معلول، و چالش تعارض با موضوع آزادی اراده و اختیار انسان، اهمیت مضاعف می یابد. یاسپرس سخنانی هم در قبول و هم در انکار علیت دارد که در پایان مقاله به راه حل هایی جهت رفع این تعارض و ایجاد سازگاری میان سخنان او اشاره شده از جمله اینکه می توانیم دیدگاه یاسپرس را مشابه نظر فیلسوفان مسلمان بدانیم و بگوییم او نیز قائل به علیت طولی است.
کاوش در مفهوم و جایگاه حق آزادی و امنیت شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزادی و امنیت شخصی پس از حق حیات در شمار دغدغه های خطیر انسان قرار می گیرند. اهمیت این دو، موجب شناسایی حق آزادی و امنیت شخصی در اسناد بین المللی و منطقه ای حقوق بشر گردیده است. حق آزادی و امنیت شخصی از قدیمی ترین و بنیادی ترین حق های بشری است که در حوزه عدالت کیفری در زمره مباحث بسیار مهم قرار دارد.
تلفیق حق آزادی شخصی و حق امنیت شخصی در اسناد حقوق بشری در قالب حق آزادی و امنیت شخصی نمود یافته است که بررسی هر این حق ها از دیدگاه کمیته حقوق بشر و سازوکار اروپایی حقوق بشر نقش بسزایی در شناسایی حدود و ثغور حق آزادی و امنیت شخصی دارد. در این مقاله، گستره مفهومی و حوزه شمول حق آزادی شخصی و حق امنیت شخصی مورد بررسی قرار گرفته و فراخور نیاز به آرای کمیته حقوق بشر و دیوان اروپایی حقوق بشر مستند گردیده و در پایان نیز به حق آزادی و امنیت شخصی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اشاره شده است.
افلاطون و راولز: عدالت در فرد یا در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم عدالت، آن گونه که در کتاب جمهوری آمده است، برای افلاطون، مفهومی انتزاعی و زاییدة ذهن است که سقراط با استفاده از روش مامایی اش می کوشد تا آن را خلق کند. در واقع، افلاطون اگرچه بحث راجع به عدالت را از منظر بیرونی آغاز می کند، امّا غرض اصلی او، بررسی تمام نمای ساختار درونی نفس انسان است و به دنبال آن بررسی طبقات اجتماعی، تا بدین وسیله ماهیت عدالت را روشن کند. در مقابل، راولز به واقعیت های جامعه نظر دارد و شرایط اقتصادی و اجتماعی کنونی جوامع برای او حائز اهمیت هستند. راولز در دو کتاب «نظریه ای دربارة عدالت» و «عدالت به مثابه انصاف»، ماهیت عدالت را با توجه به واقعیت های اقتصادی و اجتماعی جوامع مورد بررسی قرار می دهد و نگاه او به عدالت، به مراتب کمتر از نگاه افلاطون، جنبة روان شناختی دارد. در این مقاله از یک سو، مزایای مفهوم «عدالت به مثابه انصاف» راولز را با مزایای مفهوم عدالت نزد افلاطون مقایسه می کنیم و از سوی دیگر، بررسی خواهیم کرد که آیا راولز نیز مانند افلاطون به تحلیل سه جزئی از عدالت پرداخته است و یا اینکه می توان از نظریة او راجع به عدالت چنین تحلیلی را اتخاذ کرد؟
اصول فرزندپروری در سبک زندگی اهل بیت(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش عبارت بود از استخراج اصول فرزندپروری در سبک زندگی اهل بیت(ع)؛ به این منظور از روش تحلیل نظری رفتار و گفتار آنان، به عنوان الگوی رفتاری، استفاده شد؛ از جمله دستاوردهای پژوهش، عبارت است از اصولی مانند: زمینه سازی (چون تربیت پیچیده و پیوسته است، باید در هر مقطع سنی، مقدمات تربیت در مقطع بعد فراهم شود)، پیشگیری (باید به آسیب های احتمالی در فرایند تربیت و راه اجتناب از آن توجه شود)، تکریم (هر نوع اقدامی که موجب خدشه دار شدن حرمت فرزند می گردد نامطلوب است)، تدریج ( باید برنامه تربیتی به صورت گام به گام، متناسب با اقتضائات سنی، جنسیتی و... طراحی و اجرا گردد)، توجه به توانایی و ظرفیت متربی (برنامه ها باید تناسب با مراحل رشدیِ فرزندان داشته باشد)، عدم تحمیل بر کودک (والدین باید فرزندان را تا قبل از سن تمییز در انجام فعالیت های مورد علاقه و تجربه آموزی آزاد بگذارند).
شناخت مؤلفه های بنیادگرایی دینی در ایران با رویکرد بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله، مورد مطالعه و پژوهش است، اندیشه های سیاسی و اجتماعی برگرفته از آثار مستقیم چهار چهره شاخص بنیادگرایی دینی در ایران معاصر است تا بتوان بر اساس روش تحلیل تماتیک به الگویی دست یافت که بیانگر مؤلفه های نظری این طیف از اسلام گرایی سیاسی با رویکردی کاملاَ بومی باشد. در این مجال داده های متنی، مورد توصیف، سازماندهی و سپس تفسیر قرار می گیرد، به گونه ای که داده های متنی ابتدا تنظیم و سازماندهی می شوند تا مقوله های هر اندیشه به طور مجزا از داده های متنی به نظم درآمده، ظاهر شوند و بعد از تعیین مقولات مشترک، حمایت تماتیک یا موضوعی از آن ها به عمل آید. این فرآید تا اشباع تماتیک، ادامه دارد و سپس در نهایت یک الگوی تماتیک بومی از بنیادگرایی در ایران ارائه و تفسیر می شود که بیانگر مؤلفه های اندیشه های این طیف از نخبگان و کنشگران سیاسی و اجتماعی در عرصه تحولات ایران معاصر است و به این مفهوم در حوزه جامعه شناسی سیاسی ایران، معنا می بخشد.
اصلِ «ضرورتِ در جرم انگاری» و محدودیت های وارد بر دخالت کیفری در مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مبانی و آثار اصل ضرورت در جرم انگاری، هم ضرورت جرم انگاری مصرف مواد مخدر قابل سؤال بوده و هم باید در قابلیت کنترل کیفری و توانایی حقوق کیفری در نظارت بر آن، تردید کرد. برخی بر مبنای قاعده «التعزیر لکل عمل محرم» جرم انگاری مصرف مواد مخدر را توجیه کرده اند، اما هر عمل حرامی، مشمول تعزیر نبوده و همه واکنش های تعزیری، الزاما کیفری نبوده و بلکه، تعزیرات، مجموعه ای از ابزارهای غیر حقوقی غیر کیفری و حقوقی غیر کیفری را نیز شامل می شود و نمی توان و نباید هر عمل حرامی را جرم انگاری کرد. در حقوق کیفری اسلامی، استفاده از ابزار جزایی در صورتی مناسب خواهد بود که لزوم جرم انگاری آن عمل وجود داشته و استفاده از مجازات نیز بتواند در محدود کردن آن مؤثر باشد و در همین راستا، جرم انگاری مصرف مواد مخدر، با مبانی استفاده از ابزار کیفری و قابلیت ها و محدودیت های این راهکار در فقه جزایی اسلام، همخوانی ندارد
آزادی بیان و مبانی و گسترة آن از دیدگاه فقه و حقوق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی حقوق حقوق جزا و جرم شناسی حقوق جزای اختصاصی
- حوزههای تخصصی حقوق فقه و حقوق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه عبادات اجتماعی سایر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه اجتماعی نظم و امنیت اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی آزادی عقیده وارتداد
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی حقوق بشر
یکی از آزادی های اجتماعی، «آزادی بیان» است. در این نوشتار، مبانی و گسترة آزادی بیان از دیدگاه فقه اسلامی و حقوق داخلی و بین المللی با رویکردی توصیفی و تحلیلی بررسی می شود. براساس یافته های این تحقیق، آزادی بیان از دیدگاه فقه، مبتنی بر امور متعددی همچون امر به معروف، نهی از منکر، نصیحت و خیرخواهی، مشورت، وجوب بیان حق و حرمت کتمان آن و مانند آنهاست. همچنین از دیدگاه اسلام، آزادی بیان مطلق نیست و محدود به حدود دینی متعددی همچون ارتداد، کفر و انکار ضروری دین، افترا به خداوند، تکذیب آیات الهی، استهزا و تمسخر و مانند آنهاست. در قوانین داخلی، موازین و احکام اسلامی، منافع و مصالح عمومی، به عنوان مبانی آزادی بیان مورد تأکید قرار گرفته و اهانت به مقدسات ممنوع شده است. در اسناد بین المللی، مبانی و حدود آزادی بیان، بیشتر مادی است.
نقش باور به خدا در چگونگی فهم آزادی و مسئولیت اخلاقی انسان
حوزه های تخصصی:
مفهوم خدا از دغدغه های بنیادی انسان است که حتی ذهن ملحدان را نیز به خود مشغول کرده است. نقش اساسی این مفهوم و نحوه باور به وجود یا عدم وجود خدا در همه ابعاد زندگی انسان آشکار است، یعنی نگرش موحدانه یا ملحدانه نسبت به خدا است که ماهیت هستی انسان را بطور عام، و معنای آزادی و مسئولیت اخلاقی او را از بطور خاص، تعیین می کند. همچنین نحوه باور به خدای ادیان الهی یا غیرالهی نیز در تعیین معنای آزادی و مسئولیت اخلاقی انسان تاثیر گذار است، زیرا چگونگی خدای مورد باور، حدود ماهیت و افعال اخلاقی انسان را معین می سازد. در ادیان توحیدی نیز نحوه باور به ابعاد توحید، مثل توحید ذاتی، صفاتی و افعالی و نیز توحید عملی بیانگر حدود آزادی و مسئولیت اخلاقی انسان است، زیرا نوع تلقی های انسان از مراتب مختلف توحید، تعیین کننده مناسبات خدا و انسان است. علاوه بر این بایستی به نوع نگرش انسان به صفات خدا نیز توجه داشت، یعنی نحوه نسبت دادن صفات متناهی یا نامتناهی چون علم، قدرت و اراده به خدا و تعیین نوع مناسبات صفات الهی و انسانی نیز در معنای آزادی و مسئولیت اخلاقی انسان تاثیر دارند. در این زمینه، نوع تعریف صفات مزبور در چگونگی تعیین اعمال جبری و اختیار انسان دارای نقش اساسی هستند. بنابراین کلیت نگرش خداباور یا ملحدانه و ابعاد اندیشه ما درباره چگونگی خدایی که باورداریم، تعیین کننده جایگاه و ماهیت افعال ما است که آزادی و مسئولیت اخلاقی از مهم ترین آنهاست. در این مقاله موارد مذکور مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته و نتایج آنها آشکار می گردد.
تحلیل فرهنگی فمینیسم لیبرال در منابع آموزش زبان انگلیسی امریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های گسترش رویکرد فمینیسم لیبرال در جهان، استفاده از آموزش زبان انگلیسی است که فرهنگ انگلیسی به وسیله آن در میان زبان آموزان رواج می یابد. این تحقیق با هدف کشف نشانه های ترویج فمینیسم لیبرال در منابع آموزش زبان، با رویکردی فرهنگی، ابتدا ابعاد و مؤلفه های فمینیسم لیبرال را مشخص کرد. پس از آن، سه منبع از پرکاربرترین منابع آموزش زبان انگلیسی در ایران انتخاب شد و بخش هایی که نشانه های ترویج فمینیسم لیبرال در آنها آشکار بود، تحلیل محتوا شد. تحلیل ها براساس مؤلفه های فمینیسم لیبرال و فرهنگ ایرانی اسلامی رایج انجام شد. این تحلیل ها برای تأیید در اختیار بیست خبره قرار گرفت و پس از اصلاحات نتیجه گیری شد. نتایج حاکی از این بود که دو بعد برابری (5/35 درصد) و توانمندی (5/30 درصد) در این منابع از بیشترین فراوانی برخوردار بودند. ابعاد آزادی (5/17 درصد) و حمایت قانونی (5/13 درصد) در مرتبه سوم و چهارم قرار داشتند. آمار سایر مؤلفه ها کمتر از 5 درصد و قابل چشم پوشی بود.
مفهوم اگزیستانس نزد یاسپرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ فلسفه معمولاً کِیْر کِگُر را بنیان گذار فلسفه اگزیستانس می دانند. او این اصطلاح را که به معنای نحوه وجود خاص انسان است، در تقابل با اندیشه هگل وضع کرده است. با مروری کوتاه بر جدال فلسفی میان اندیشه کِیْر کِگُر و هگل سعی می شود از بعضی از ویژگی های مفهوم اگزیستانس پرده برداشته شود. بعد از این، نوبت به شرح مفهوم ""اگزیستانس"" از نگاه یاسپرس می رسد. اگزیستانس تعریف ناپذیر است و در مفهوم نمی گنجد. او معتقد است که اگرچه واقعیت اگزیستانس را نمی توان همچون وجود تجربی مستدل ساخت اما می توان به آن به مدد «نشانه» اشاره کرد. یاسپرس الفاظی همچون «اگزیستانس»، «خودبودن»، «آزادی» و سایر اصطلاحات خاصی را که درفلسفه خود به کار می برد، نشانه هایی می داند که فی نفسه معنایی مستقل ندارند وحتی در قالب نشانی برای آگاهی کلی نامفهوم باقی می مانند. میزان در رد و قبولی نشانی ها و صحت و کذب آنها خودْ بودن فرد است. اگزیستانس همواره اگزیستانس فردی است. اگزیستانس خودبودنِ اصیل انسان است که با تصمیمی آزاد و بی قید و شرط، به خود فعلیت می بخشد. اگزیستانس، زندگی صرف را همچون امکانی بالقوه همراهی می کند، امکانی که انسان یا بدان چنگ می اندازد یا از دست زدن به آن سر باز می زند.
خطرهای خیرخواهی: تبیین و تحلیل اصل بیشینه سازی خیر در اخلاق هنجاری و نقد جان رالز بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، نخست، اصل «بیشینه سازی خیر» را تبیین و تحلیل می کند و سپس نقدهای گوناگون رالز را بر آن مطرح می کند. رالز نخستین فیلسوفی است که، علاوه بر طرح انتقادهای منسجم و نظام مند از این اصل، نظام جامع جایگزینی را نیز ارایه می کند. باوجوداین، آثاری که در این حوزه نوشته شده اند به ویژه آثار فارسی غالباً از یک جهتِ بسیار مهم رنجورند و آن عدم تفکیک جبهه های مختلف و گاه موازیِ رالز برای حمله به گونه های گوناگون این اصل است. این مقاله، با تفکیک نقد رالز در بخش های 5 و 6 در فصل یکم از قسمت یکم نظریه ای درباره عدالت از نقد او در بخش های 27، 28، 29 و 30 در فصل سوم از قسمت یکم آن، نشان می دهد که اولاً نقد رالز بر تفسیر مبتنی بر «بیشینه سازی سرجمع کلی خیر/فایده» با نقد او بر تفسیر مبتنی بر «بیشینه سازی میانگین خیر/فایده» متفاوت است و ثانیاً رالز از دو راه کار مختلف برای نقد این اصل استفاده می کند که یکی از آن دو مستقل از نظریه ایجابی او (عدالت انصافی) است و دیگری وابسته به آن.
بررسی برخی پیامدهای معرفتی و سیاسی آموزه های رورتی و گادامر در باب حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، به بررسی انتقادی آموزه های رورتی و گادامر در باب حقیقت از طریق تحلیل پیامدهای نامطلوب معرفتی و سیاسی آن پرداخته می شود. رورتی حقیقت را نفی می کند و آن را صرفاً بیانگر ویژگی جمله ها می داند. اما گادامر حقیقت را نفی نمی کند و آن را به مثابه آشکارشدگی، واقعه ای می داند که از دل گفت و گو آشکار می گردد و آدمی به مقتضای سنتی که درون آن پرتاب شده است از حقیقت بهره ا ی محدود، سیال و تاریخمند می برد. با وجود اینکه آموزه های گادامر و رورتی در تفسیر و پذیرش حقیقت مختلف اند، اما با پیامدهای مشابه ای مواجه اند، و این امر درست برخلاف آن چیزی است که آن ها می خواهند: نسبی گرایی معرفتی، نفی اصالت عقل، نفی اندیشه انتقادی، امتناع اصلاح گری، امتناع گفت و گو، خشونت و به خطر انداختن آزادی عقلانی.
غرب و غرب زدگی در اندیشه دکتر داوری؛ با تکیه بر ملاحظات اخذ و اقتباس مقولات غرب جدید
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات اندیشه دکتر داوری، غرب و غرب زدگی و شرایط مواجهه و اخذ و اقتباس از غرب است. وی در نگاه کلی گرایانه خود غرب را دارای هویتی می داند که در مواجهه با آن نمی توان گزینشی عمل کرد و مثلاً چیزهایی را از آن اخذ کرد و چیزهای دیگری را طرد کرد. به نظر داوری غرب یا غربی شدن تقدیر جمعی ماست اما آن چه اهمیت دارد توجه به مبانی و اصول غرب در مواجهه با آن است. در مواجهه با این امر کلی بحث در دموکراسی، آزادی و توسعه از اهمیت محوری برخوردار است. وی دموکراسی جدید غرب را نوعی دموکراسی مجازی و البته ناگزیر می داند که مبتنی بر حق طبیعی است و اساساً داوری ما را به توجه به مبادی این دموکراسی تذکر می دهد. داوری خود را منتقد دموکراسی غربی دانسته ولی نقد خود را نه مبتنی بر مبانی ایدئولوژیک خاص بلکه ناظر به امید و امیدواری به ظهور تفکر معنوی تلقی می کند. اما آزادی نیز به نظر وی نه بی قید و شرط بلکه حقیقت و به تعبیری عبودیت است. داوری تلقی نظریه اش در باب آزادی، به عنوان نظریه ای فاشیستی را ناشی از خلط مراتب سیاست و فلسفه می داند. در باب توسعه، وی توسعه را رشد و پیشرفت علم و برقراری نظام روابط و مناسبات خاصی می داند و این نظم، نظم جهانی و واحد است و لذا همگی در نهایت به یک مقصد می رسیم که همان جهان وهمی تکنیکی است. هدف این مقاله نشان دادن این مطلب است که در اندیشه دکتر داوری غرب یک کل حاصل از ترکیب اجزایی نظیر دموکراسی، علم، آزادی، مدرنیته و ... نیست بلکه یک کل است و در مواجهه با غرب بایستی به درهم تنیدگی این مقولات به عنوان یک کل توجه داشته باشیم.
آیا فایده گرایی، همان لذت گرایی است؟ بررسی دیدگاه بنتام و میل
حوزه های تخصصی:
اگر قائل به تقسیم موضوعات مربوط به فلسفه ی اخلاق، به سه شاخه ی اخلاق توصیفی؛ هنجاری یا دستوری؛ و اخلاق تحلیلی یا فرااخلاق باشیم، بی گمان نظریه ی نتیجه گرایی و وظیفه گرایی را باید زیرمجموعه ی اخلاق هنجاری یا دستوری قرار دهیم؛ زیرا مباحث آن جنبه ی مصداقی دارند و به خوب یا بد و مطلوب یا نامطلوب در امور واقع می پردازند. یکی از مهم ترین گرایشات اخلاق هنجاریِ نتیجه گرا «فایده گرایی» است که مقاله ی حاضر به آن می پردازد. در اغلب منابع فارسی، اعم از تألیف یا ترجمه، از مکتب Utilitaianism به عنوان اساس اخلاق «لذت گرایی» تعبیر و از لذت گرایی نیز لذت جسمی و جلب خوشی مراد شده است. در اینجا به واقع بین utilitaianism و hedonism خَلطی صورت گرفته است. مرام یا مکتب «فایده گرایی» می گوید نتیجه ی تمام اعمال انسان، فقط براساس اصل فایده (utility principle) ارزیابی می شود، خوبی یک فعل به میزان «نفع» یا «فایده « ای است که «لذت» و «خوشایندی» را در پی داشته باشد؛ و بدی یک فعل بستگی به میزان «درد» یا «رنجی» دارد که از آن فعل عاید می شود. مقاله در وهله ی اول، تاریخ پیدایی و تقسیمات فایده گرایی را بررسی می کند؛ سپس ویژگی دیدگاه بنتام و میل را در «فایده گرایی» شرح می دهد و به مقایسه ی دیدگاه آن دو می پردازد. در پایان اثبات می کند چگونه در نظریات بنتام و میل براساس «اصل فایده» هر عملی فقط به میزان ارتقاء خوشایندی یا تنزل ناخوشایندی برای فردِ عامل و نیز جماعتی از مردم که منافعشان در گروِ آن عمل است، تأیید (اثبات) یا تکذیب (نفی) می شود و منظور از لذت، خوشایندی یا حظّی است که از انجام آن فعل عاید فرد و جماعتی می شود و این لذت معنای مذمومی ندارد.
نقد و بررسی نظریه ی اولویت دموکراسی بر فلسفه )تقدم آزادی بر حقیقت)در اندیشة ریچارد رورتی
حوزه های تخصصی:
رورتی در صدد است تا در مقام یک درمانگر مسائل فلسفی (therapeutic philosopher) به نقد مقولات مختلف فلسفی و نقد دسته بندی های مختلف میان علوم مبادرت ورزد.او که خود را نه در مقام یک فیلسوف بلکه درمقام یک نقادادبی معرفی می کند،مدعی است که فلسفه ممکن است در برهه ای از تاریخ مفید بوده باشدولی دیگر در عصر کنونی ما کارساز نیست. لذا او از مرگ فلسفه استقبال می کند و به اولویت دموکراسی و سیاست، به مثابه علمی در خدمت اجتماع،برفلسفه،در خوشبینانه ترین حالت به مثابه کمالی شخصی(به زعم رورتی)، اذعان می کند. در این مقاله کوشش خواهیم کرد تا این ادعای رورتی را از زوایای مختلف مورد نقد و بررسی قرار دهیم.