مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
غایت گرایی
حوزه های تخصصی:
فلسفه سیاسی، سرشتی فلسفی دارد؛ از این رو با مباحث مهمی از دیگر شاخه های فلسفه پیوند می خورد. ارتباط فلسفه سیاسی با معرفت شناسی، فلسفه اخلاق و انسان شناسی فلسفی، بیش از دیگر شاخه های فلسفه است. نوشتار حاضر با تمرکز نسبت میان فلسفه سیاسی اسلامی و معرفت شناسی، بر آن است که وجوه معرفت شناختی این فلسفه سیاسی را بکاود و نشان دهد که تنقیح و تبویب فلسفه سیاسی اسلام، متوقف بر حل چه سنخ مباحث معرفت شناختی است. در این مقاله، نخست بر ابتناء فلسفه سیاسی بر معرفت شناسی استدلال شده و آن گاه به شماری از مباحث مهم معرفت شناختی به ویژه در بُعد هنجاری و ارزشی آن که پیش نیاز فلسفه سیاسی اسلام است پرداخته شده است. مبناگرایی در برابر توجیه پراگماتیستی نظریه های سیاسی، مسئله تحقیق پذیری گزاره های دینی، معضله استنتاج باید از هست، منشا معرفت ما به قضایای اخلاقی انتخاب میان غایت گرایی و وظیفه گرایی از مباحث مهم مورد اشاره در این نوشتار است.
نظریه «برین سودگرایی» در اخلاق و تطبیق آن با نظریه سودگرایی رایج
حوزه های تخصصی:
سودگرایی اخلاقی ازجمله نظریه های غایت شناختی بسیار مهم در فلسفه اخلاق است. این نظریه از همان آغاز طرح در فلسفه اخلاق، با بحث و بررسی اندیشمندان بسیاری روبه رو شد. به نظر میرسد مبنای کارهای آدمی نیز معمولاً همین نظریه باشد. در این مقاله، با اشاره به پیشینه نظریه سودگرایی، به تعریف و ویژگیهای کلی این نظریه پرداخته و پس از اشاره به انواع آن و چگونگی محاسبه سود، برخی اشکالات آن را نیز بیان داشته ایم. آنگاه از نگاه دینی آن را بررسی نموده و با توجه به مضامین دینی به نظریه ای خواهیم رسید که آن را «برین سودگرایی» نامیده ایم. از منظر نگارنده، نظریه «برین سودگرایی»، هم از متون و مضامین دینی برمیآید و هم از اشکالات وارد بر سودگرایی، تهی است.
وظیفه گروی اخلاقی قاضی عبدالجبار معتزلی
حوزه های تخصصی:
درستی و نادرستی اعمال به نظر قاضی عبدالجبار ناشی از ذات اعمال است، یا به تعبیر خودش ناشی از وجوه و عللی است که اعمال بر آن واقع میشود. مثلاً ظلم به دلیل ظلم بودن، نادرست است و عدالت به دلیل عدالت بودن، درست. عبدالجبار وجوه و علل درست ساز و نادرست ساز عمل را به دو بخش تقسیم میکند: وجوهی که اصول محسنات و مقبحات هستند و علم به آنها ضرورتاً موجب علم به درستی و نادرستی اعمال است (مانند عدل و ظلم) و وجوهی که با علم به آنها تنها علم به درستی و نادرستی در نگاه نخستِ عمل حاصل میشود که ممکن است در شرایط عمل، به خلاف آنها حکم شود؛ مانند ضرر که در نگاه نخست، وجه نادرست ساز عمل است، ولی اگر از روی استحقاق و جزا باشد، وجه درست ساز عمل است. عبدالجبار وظیفه گرایی قاعده نگر و شهودگرایی مبناگراست.
وظیفه گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: وظیفه گرایی یکی از نظریات عمده در اخلاق هنجاری است که به دلیل تکثر نظرات وظیفه گرا تعریف واحدی از آن وجود ندارد. معمولا این نظریه در مقابل با غایتگرایی تعریف می شود یعنی نظریه ای است که ایجاد بهترین نتایج را ملاک درستی و وظیفه نمی داند. بر خلاف تصور مشهور، هدف قرار ندادن ایجاد بیشترین خوبی، ملاک وظیفه گرایی نیست. برخی معیارهای دیگر برای وظیفه گرایی ذکر شده است که به نظر ما اصالت ندارند. از جمله این که وظیفه گرایی متعهد به اصل عدالت، نظریه ای غیربهینه ساز، قاعده محور، مطلق گرا و امر محور است و واکنشی احترام آمیز به ارزشها و اشخاص دارد.روش کار: در این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی ابتدا به تبیین و توصیف تعاریف ارایه شده از وظیفه گرایی پرداخته و پس از تحلیل و نقد آنها سعی کرده ایم به تعریفی جامع از وظیفه گرایی برسیم.نتیجه گیری: وظیفه گرایی دیدگاهی است در مقابل غایت گرایی، که دو اصل مورد قبول غایت گرایی یا یکی از آندو یعنی استقلال معنای خوب از درست و تعریف درست به بیشینه سازی خوب را رد می کند. بنابراین وظیفه گرایی به نظراتی گفته می شود که درستی اعمال برای آنها مقدم بر خوبی بوده و مستقل از آن است و درست صرفا چیزی که خوب را بیشینه سازی کند نیست. ملاک درستی اعمال در نظریه های مختلف وظیفه گرایی چیزی از قبیل اصول عقلی مانند اصل تعمیم پذیری، ذات اعمال، امر الهی، قرارداد اجتماعی، اراده و انتخاب فردی یا حقوق است.
اسلام و چالش های اخلاقی معاصر( ISLAM AND CONTEMPORARY ETHICAL CHALLENGES)
حوزه های تخصصی:
این مقاله هم تحلیلی بر نظریهٴ اخلاقی نهفته در سرشت تعالیم اسلامی است و هم تأمّلی در اینکه چگونه باید تلقّی های رایج در سنّت زندهٴ تفکّر اسلامی در باب آن را با اقتضائات چالش های معاصر هماهنگ نمود. م ؤلّف به منظور تحصیل هدف اوّل، با تحلیل تعالیم اخلاقی قرآن آغاز می کند. سپس با استفاده از تمایز مفهومی"" غایت گرایانه در مقابل وظیفه گرایانه""، که در نظریهٴ اخلاقی غربی بسیار حائز اهمیّت است، به تحلیل این تعالیم می پردازد و به این نتیجه می رسد که بر اساس دیدگاه اسلامی، «فعل انسان در صورتی مقبولیّت اخلاقی پیدا می کند که آن را ""خالصة لوجه الله"" انجام دهد». از این رو، اسلام به خوبی ملاک غایت گرایانه را با ملاک وظیفه گرایانه سازگار می کند.
مؤلّف در بخش دوّم این مقاله، راهبرد هایی برای آیندهٴ تفکّر اخلاق اسلامی ارائه می کند. این راهبردها عبارتند از: ضرورت تأکید بر روح جهانی اسلام، که به وضوح در قرآن موجود است، که البتّه غالباً در سنّت اسلامی بر آن کمتر تأکید میشود؛ لزوم تفسیری اخلاقی از جهاد؛ و لزوم تمایز بخشیدن اصول بنیادی اسلامی از جنبه های سنّتی ای که مبتنی بر اوضاع و احوال خاصّ فرهنگی میباشند. علاوه بر این، مؤلّف تأکید می کند که چشم انداز انسان دوستانه و آزادی-خواهانه، که از نظر او برای آیندهٴ اخلاق اسلامی ضروری است، همیشه در سنّت شعر عرفان اسلامی وجود داشته است. او با ارائهٴ نمونه های بسیاری از این نوع شعر، استدلال می کند که سنّت عرفانی دوباره باید طلایه دار گردد. اگر به این پیشنهاد مؤلّف و سایر پیشنهادهایش جامهٴ عمل پوشانده شود، اسلام خواهد توانست تا قابلیت اش را در ایفای نقشی اساسی در تمدّن جهانی و در توسعهٴ ""اخلاق عرفی برای عصر جهانی شدن"" که بسیار مورد نیاز است، فعلیّت بخشد.
تقابل سیاست و اخلاق در مسأله ی «دست های آلوده»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیا برای رهبران سیاسی جایز است برای رساندن جوامع خود به منافع بزرگ و دور نگاه داشتن آنها از فجایع، عمیقترین اصول اخلاقی را نادیده انگاشته، در راستای خلاف آنها حرکت نمایند؟ با این پرسش، قصد طرح موضوعی را داریم که در میان فیلسوفان به مسألهی «دستهای آلوده» مشهور شده است. دشواریهای زیاد و مختلفی در مباحث فلسفی پیرامون این موضوع وجود دارد که انعکاس دهندهی پیچیدگی نظریّههای کلّیتر در ارتباط با سیاست و اخلاق است. همهی این مباحث به هر حال متوجّه این موضوع است که تصمیمگیری و عمل صحیح سیاسی گاهی در معارضه و مخالفت باارزشهای مسلّم اخلاقی قرار میگیرند.
مقالهی حاضر سعی بر این دارد که این دشواریها را حل نماید و موضوعات کلیدی و اصلی سیاسی که نظریّهی «دستهای آلوده» به آن دعوت میکند را از ابهام خارج کند. در آغاز مقاله متنی را از یکی از رمانهای مشهور قرن نوزده میلادی به زبان انگلیسی ذکر میکنیم و سپس ردپای عنوان دستهای آلوده را دنبال کرده، به گذشته بر می گردیم و به نامهایی چون ماکیاولی[1] میرسیم؛ هرچند که شهرت و رواج فعلی این عنوان را باید بیش تر مدیون نوشتهها و کارهای نظریّه پرداز معروف آمریکایی درعرصهی سیاست، یعنی مایکل والزر،[2] بدانیم. نظرات والزر با توجّه به کارهای دانشمندان پیش از وی، چون ماکیاولی و ماکس وبر[3] و با توجّه به تغییرات مشخّص در نگرش فکری وی، به طور مختصر مورد بحث واقع میشود. به دنبال آن، پنج مسألهای که این مقاله برای طرح آن نوشته شده را مطرح خواهیم کرد.
نخستین مسألهایکه به آن خواهیم پرداخت این است که آیا موضوع دستهای آلوده مطلبی سردرگم و قواعد آن متناقض است؟ دوم، آیا عبورکردن و نادیده گرفتن حدود و ضوابط اخلاقی به خاطر مصالح سیاسی، در چارچوب اخلاق و قوانین آن انجام میشود و یا فراتر از آن اتفاق میافتد؟ سوم، آیا فراخوان «دستهای آلوده» از هر جهت و یا حداقل در اصول، محدود به سیاست است یا این که میتواند در سایر جنبههای زندگی نیز کاربرد داشته باشد؟ این مسألهی مهمی است. چهارم، شرایطی که موجب توجیه مسألهی دستهای آلوده می شوند چه هستند؟ پنجم، علیرغم این که مسألهی دستهای آلوده با موضوع دو راهیهای اخلاقی نسبت و شباهت دارد، ولی مسأله این است که آیا این شباهتها میتواند موجب نادیده گرفتن تفاوتهای مهم گردد؟
در جریان بحث پیرامون موضوعات فوق، به مسایل مرتبط دیگری نیز خواهیم پرداخت؛ نظیر تفاوتها وشباهتهای موضوع دستهای آلوده با «واقعگرایی اخلاقی»،[4] چگونگی تمسّک به اصول «اخلاق نقش»[5] برای منطقی نشان دادن قواعد مسألهی دستهای آلوده، کشف ارتباط این موضوع با مسألهی «حدود اخلاق وظیفهگرا»[6] و تأکید بر این نکته که بیشترین انگیزه در رویآوردن به مسألهی دستهای آلوده از موضع مبهم علم اخلاق در قبال نبایدهای مطلق اخلاقی ناشی میشود؛ زیرا موضع علم اخلاق در این قسمت دارای دو بخش است؛ انکار آن ها، به همراه تعلّق خاطر انسانها در داشتن و انجام دادن برخی از آن ها.
مقایسه آموزه های اخلاقی شاهنامه فردوسی و مهابهاراتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی و مهابهاراتای هندی اگر چه در نگاه نخست منظومه هایی حماسی به شمار می روند، برخلاف انتظار، گنجینه هایی بی همتا و آکنده از آموزه های اخلاقی و شایست و ناشایستها هستند و همچون آینه ای صاف و درخشان، واقعیات، اوضاع و احوال و فرهنگ زمانه ی خویش را بازتاب می دهند. امور اخلاقی و گزاره های مطرح شده در این دو اثر، طیف گسترده ای را در بر می گیرد که هم شامل اخلاقیات کلی و عمومی که در مورد تک تک افراد بشر در هر زمان و هر مکان و هر شرایطی صدق می کند و هم شامل اخلاقیات طبقات و اصناف گوناگون اجتماع می شود. در این گفتار برآنیم تا با بررسی گزاره ها و آموزه های اخلاقی این دو اثر و ارزیابی آنها با دیدگاه های رایج در علم و فلسفه ی اخلاق، به پاسخی درخور درباره ی مفهوم اخلاق از نگاه این منظومه های بزرگ و گران سنگ دست یابیم و دریابیم که اخلاق مطرح شده در آنها - از حیث مفهوم و معنا - با کدام یک از اقسام اخلاق شباهت و قرابت بیشتری دارد.
بررسی سقط جنین از دو دیدگاه وظیفه گرایانه و غایت گرایانه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برآنیم تا به مسأله ی سقط جنین بپردازیم و آن را از منظر اخلاق هنجاری نقد و ارزیابی نماییم. پرسش های اخلاقی و باید و نبایدهای زیادی پیرامون این مسأله وجود دارد؛ همان گونه که به لحاظ سیاسی و حقوقی نیز حایز اهمیت است. با استفاده از نظر یات وظیفه گرایانه و غایت گرایانه، که دو شاخه ی بزرگ نظریات اخلاق هنجاری را تشکیل می دهند، به بررسی این مسأله خواهیم پرداخت تا شاید دریچه ای به سوی حل این مسأله گشوده شود. افزون بر آن، درصدد هستیم تا با این بررسی، کارایی نظریات فوق را در برخورد با این گونه مسایل بسنجیم.
خطرهای خیرخواهی: تبیین و تحلیل اصل بیشینه سازی خیر در اخلاق هنجاری و نقد جان رالز بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، نخست، اصل «بیشینه سازی خیر» را تبیین و تحلیل می کند و سپس نقدهای گوناگون رالز را بر آن مطرح می کند. رالز نخستین فیلسوفی است که، علاوه بر طرح انتقادهای منسجم و نظام مند از این اصل، نظام جامع جایگزینی را نیز ارایه می کند. باوجوداین، آثاری که در این حوزه نوشته شده اند به ویژه آثار فارسی غالباً از یک جهتِ بسیار مهم رنجورند و آن عدم تفکیک جبهه های مختلف و گاه موازیِ رالز برای حمله به گونه های گوناگون این اصل است. این مقاله، با تفکیک نقد رالز در بخش های 5 و 6 در فصل یکم از قسمت یکم نظریه ای درباره عدالت از نقد او در بخش های 27، 28، 29 و 30 در فصل سوم از قسمت یکم آن، نشان می دهد که اولاً نقد رالز بر تفسیر مبتنی بر «بیشینه سازی سرجمع کلی خیر/فایده» با نقد او بر تفسیر مبتنی بر «بیشینه سازی میانگین خیر/فایده» متفاوت است و ثانیاً رالز از دو راه کار مختلف برای نقد این اصل استفاده می کند که یکی از آن دو مستقل از نظریه ایجابی او (عدالت انصافی) است و دیگری وابسته به آن.
معیار اخلاقی فعالیت های اقتصادی از دید آیه های اقتصادی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق هنجاری به عنوان یکی از شاخه های فلسفه اخلاق به دنبال دست یابی به ملاک های اخلاقی برای تنظیم رفتار درست و نادرست انسان است. درباره عامل های دخیل در درستی و نادرستی عموم رفتار انسان ها، دیدگاه های فضیلت گرایی که عملی را روا می دانند که برگر فته از فضیلت باشد ، نتیجه گرایی که معیار درستی عمل را خوبی نتیجه های آن می دانند و وظیفه گرایی که معیار درستی عمل را ذات عمل بیان می کنند، نه نتیجه و سرانجام وظیفه گرایی نتیجه گرا مطرح شده اند.
هدف نوشتار پیش رو بررسی تطبیقی معیار اخلاقی فعالیت های انسان درباره رفتارهای اقتصادی با عنایت به آیه های اقتصادی قرآن کریم است؛ از این رو ابتدا به توضیح مختصری از نظریه های اخلاق هنجاری پرداخته؛ سپس با بررسی آیه های اقتصادی قرآن کریم در قالب گزاره های اخباری و انشایی، مصداق هایی برای هر یک از این نظریه ها بیان شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد با مصداق هایی که قرآن کریم در آیه های اقتصادی آورده، روح حاکم بر فعالیت های اقتصادی باید فضیلت گرایی به معنای داشتن حُسن فاعلی و رعایت اعتدال در امور اقتصادی قرار گیرد و باید وظیفه گرایی نتیجه گرا به معنای ملتزم بودن به دستورهای الاهی در زمینه اقتصادی و در عین حال توجه داشتن به نتیجه های سنت های اقتصادی قرآنی مد نظر فعالان اقتصادی قرار گیرد.
دو روایت از جهانشمول ی حقوق بشر: نگرشی هرمنوتیکی
حوزه های تخصصی:
جهانشمولی از مهم ترین ویژگی های حقوق بشر محسوب می شود و بحث از نسبت اصول جهانشمول حقوق بشر و زمینه های جزئی که این اصول بر آن تطبیق داده می شود از اهمیت فراوانی برخوردار است. مقاله حاضر به بحث از مبانی فلسفی و هرمنوتیکی جهانشمولی حقوق بشر اختصاص دارد و می کوشد دو قرائت از جهانشمولی را با یکدیگر مقایسه کند. تفکیک بین دو رهیافت «تکلیف گرا» و «غایت گرا» هرچند ابتدا در فلسفه اخلاق مطرح شده است، در رویکرد هرمنوتیکی معاصر به عنوان دو نگرش تفسیری متمایز مورد تفسیر مجدد قرار گرفته اند. نگرش تکلیف گرای کانت جهانشمولی حقوق بشر را برمبنایی فرمالیستی تفسیر می کند و طیف گسترده ای از روایت های مدرن از اصول جهانی حقوق بشر متأثر از این دریافت از جهانشمولی هستند که با خالی کردن اصول از هرگونه محتوای ارزشی و محلی می کوشد جهانشمولی آن را تضمین کند. مقاله از دریافتی غایت گرا از جهانشمولی حقوق بشر دفاع می کند که برگرفته از هرمنوتیک فلسفی معاصر به ویژه اندیشه های پل ریکور است. این نگرش مقدمات فلسفی مناسب را برای تعامل میان جهانشمولی حقوق بشر و محتوای فرهنگی و ارزشی جوامع مختلف فراهم ساخته و دریافتی «پرمایه» از اصول حقوق بشر عرضه می دارد.
خداگونگی اخلاقی در آیین یهود؛ مفهومی در حال دگردیسی و تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عناصر مهم در هر نظام اخلاقی، نظریة ارزش است که بر اساس آن، ملاک درستی یا نادرستی اعمال در آن نظام اخلاقی تبیین می گردد. در نظام اخلاقی یهود، نظریة ارزش از نوع غایت محور بوده که آدمی با عمل به فضایل و دوری از رذایل اخلاقی، به غایت خداگونگی دست یافته و مستحق عناوینی همچون مقدس، عادل و صدیق می گردد. این تحقیق، بر آن است که ضمن واکاوی لوازم و قلمرو مفهوم خداگونگی بر اساس منابع درون دینی، فرایند آن را بر اساس ادوار چهارگانه اخلاق یهودی تحلیل نماید. به نظر می رسد، خداگونگی در ادوار اخلاقی پیش از مدرن، جایگاه خود را به عنوان غایت در نظام اخلاقی یهود حفظ کرد. اما در دوران مدرن و با تأثیرپذیری از نظریات کانت، اخلاق یهودی در حال تبدل ماهیت از غایت گرایی به وظیفه گرایی است. با این حال، نمونه هایی از اصالت خداگونگی را می توان در این اخلاق مشاهده کرد.
تقابل وظیفه گرایی و غایت گرایی فایده محور در توجیه کیفر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجیه کیفر در فلسفة اخلاق معاصر تحت سیطره و نفوذ دو جریان دیرپا در ساحت اخلاق هنجاری، یعنی غایت گرایی و وظیفه گرایی است. وظیفه گرایی به نفس عمل می نگرد و درستی و نادرستی اَعمال را فارغ از پیامد های احتمالی شان، داوری کرده و در صدور احکام هنجاری نظر به غایت ندارد. توجیه کیفر در این سُنت بر پایة تقدم حق بر خیر، ایدة استحقاق و با نگاه به گذشته و عنصر مکافات صورت می گیرد. در مقابل، غایت گرایی بر نتیجه استوار است و گزاره های تکلیفی را با عنایت به پیامد رفتار آدمی تجویز می کند.غایت گرایی در خوانش فایده گرایش با تقلیل حُسن و قُبح اَعمال به فایده مرتّب بر آنها در توجیه مجازات نظر به آینده دارد. مقاله حاضر بر آن است که با اتخاذ رویکردی تجویزی در توجیه کیفر و اولویت بخشیدن به اخلاق وظیفه گرا، فایده گرایی را به مثابة یک هدف فرعی برای نظام عدالت کیفری در نظر گیرد. این دیدگاه عدالت را هدف اصلی و محوری حقوق کیفری می داند و مواردی چون پیشگیری، اصلاح و درمان را هدف ثانوی می پندارد.
بررسی فلسفه غایت گرایی در اندیشه کارل ریتر (با تأکید بر عصر روشنگری و مکتب رمانتیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافی دانان سده های هجده و نوزده میلادی، عموماً متأثر از فیزیک نیوتنی که با مرتبط کردن فیزیک با نظام تغییرات و تضعیف ضرورت غایتمندی برای تبیین پدیده های طبیعی باب نوینی برای نفی غایت شناسی به عنوان دیدگاهی فاقد موضوعیت علمی گشوده بود، تنها تفسیری مکانیکی از طبیعت پدیداری عرضه کردند و بدین سان، درک مفاد غایتمندی طبیعت در جغرافیا به شکل چشمگیری از بین رفت. کارل ریتر، جغرافی دان آلمانی، بر اساس اعتقادات مذهبی خود و با تأسی از آرای فیلسوفانی چون کانت و مکتب رمانتیسم، تحلیل های جغرافیایی مبنی بر مکانیسم را ناقص دانسته و بر آن است که چنین تحلیلی، علاوه بر اینکه علم جغرافیا را فاقد اعتبار کلی و ضروری معرفی می کند، از تبیین طبیعت به عنوان کلی هدفمند و دارای غایت ناتوان است؛ از این رو، ریتر، غایتمندی طبیعت را به عنوان یکی از مهم ترین مبادی شناخت طبیعت در جغرافیا ضروری دانسته است و تلاش می کند در عین توجه به فیزیک نیوتنی، به منظور تبیین غایتمندی طبیعت و ضرورت توجه به این اصل در جغرافیا، آن را تبیین و این اصل را احیا کند که در جغرافیای مدرن به شکلی کنار گذاشته یا تضعیف شده بود. نوشتار حاضر، نظر به نیازمندی جغرافیا به گسترش حوزه معرفتی خویش، به روش توصیفی - تحلیلی و پس از معرفی تصویر نیوتنی از طبیعت، نقش فلسفه غایت گرایی را در اندیشه کارل ریتر بررسی می کند و در پی پاسخ گویی به این سؤال است که چرا جغرافی دانی همچون کارل ریتر مطابق سایر جغرافی دانان عصر خویش برای تفسیر طبیعت، صرف اکتفا به فیزیک نیوتنی را کافی ندانسته و نظام طبیعت را نظام هدفمندی دانسته است؟
لغزش معناشناختی در نظریه های اخلاقی غایت گرا با تأکید بر نظریه اخلاقی استاد مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
لغزش معناشناختی یکی از لغزش گاه های رایج در مباحث علمی است و زمانی رخ می دهد که شخص متفکر هنگام بحث و نظریه پردازی درباره یک موضوع، از قلمروی معنایی مورد نظرش فاصله بگیرد و به وادی معنایی دیگری بیفتد. پرسش اصلی این مقاله آن است که آیا می توان گفت برخی نظریه های اخلاقی نیز دچار لغزش معناشناختی شده اند و اگر آری، این لغزش چگونه روی داده است؟ هدف این تحقیق آن است که از این منظر به بررسی نظریه های غایت گرا بپردازد و وقوع لغزش معناشناختی و چگونگی آن را در این نظریه ها واکاود. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل مفهومی استفاده شده است؛ به این صورت که با تحلیل مفهوم «ارزش»، پس از تفکیک معانی مختلفی که از آن اراده می گردد، معنای مورد نظر در مباحث فلسفه اخلاق تعیین شده و سپس مطابقت یا عدم مطابقت نظریه های غایت گرا با این معنا بررسی گردیده است. با بررسی های به عمل آمده این نتیجه به دست آمد که نظریه های غایت گرا در فلسفه اخلاق و به طورخاص نظریه استاد مصباح یزدی در معرض چنین اشکالی هستند. در نظریه ایشان با نادیده گرفتن معنای ارزش اخلاقی، به جای آنکه از واقعیت داشتن ارزش اخلاقی اَعمال دفاع شود، از واقعی بودن ارزش ابزاری آنها برای رسیدن به نتایج مطلوب دفاع شده است.
رهیافت مؤلف گرا در تفسیر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق عمومی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
۴۹-۷۰
حوزه های تخصصی:
در تعیین معنای متون – از جمله متون حقوقی و قانون اساسی- سه رهیافت عمده ی مؤلف گرا، متن گرا و مفسرگرا قابل شناسایی اند. در این میان، مؤلف گرایی دیدگاهی است که قرن ها در اغلب نظام های حقوقی، نظریه ی مسلط تفسیری بوده و همچنان نیز در بسیاری از نظام های حقوقی – مانند ایران و آمریکا- کم وبیش مورد توجه است. معنای قانون اساسی در نظریه ی مؤلف گرا از مقاصد و منویات قانونگذار برمی خیزد. این نظریه در اصول فقه شیعه و همین طور نگاه اعضای شورای نگهبان به عنوان نظریه ی صحیح و رسمی تفسیر پذیرفته شده است. شاخه های گوناگونی چون قصدگرایی، غایت گرایی و تسلیم گرایی همه در اعتبار دادن به مقصود مؤلف مشترک اند و در مقام ارزیابی، کم و بیش نقاط مثبت و منفی این نظریه را دارند. پژوهش حاضر با بررسی شماری از منابع حقوق اساسی و نظریه های اندیشمندان علم اصول و فلسفه ی حقوق در پی معرفی دیدگاه تفسیری مؤلف گرا در تفسیر قانون اساسی با بیان گوشه ای از تاریخچه، ماهیت و اقسام آن و تأثیری است که بر نظام حقوقی کشور گذاشته است. ارزیابی این مقدمات، ایرادات جدی زبانی و غیرزبانی نظریه ی مؤلف محور را روشن می سازد.
چرا نگاه نتیجه گرایانه به فعل مستلزم سلب عنوان اخلاقی از آن نخواهد شد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۸۶
79 - 102
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر مسئله غایتمندی و نتیجه گرایی اخلاقی را می کاود. به نظر برخی متفکران، این نگاه مستلزم سلب عنوان اخلاقی از فعل شده است و لذا معتقدند در صورتی فعل، عنوان اخلاقی پیدا می کند که فارغ از نتیجه و غایت آن صرفاً به عنوان یک وظیفه انجام شود. اما به نظر نگارنده، نگاه نتیجه گرایانه به انجام فعل اخلاقی، مستلزم سلب عنوان اخلاقی از آن نخواهد شد و از طرفی مشوق و محرّک انجام فعل اخلاقی می شود. در نگاه اسلامی وجود چنین مشوق هایی نه تنها منعی ندارد، بلکه مورد تأکید و سفارش هم می باشد.
اخلاق کانتی از منظراستاد شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانت بر اساس فلسفه نقادی خود و با تکیه بر عقل عملی، به نظامی اخلاقی دست یازید که فلسفه اخلاق او را از جهاتی از دیگر فلسفه های اخلاق متمایز می گرداند. تکیه بر عقل عملی و نادیده گرفتن عقل نظری، وظیفه گرایی، صورت گرایی، اطلاق گرایی، تفکیک میان سعادت و کمال، تأکید بر حسن فاعلی، تقدم اخلاق بر دین، برخی از و یژگی های اخلاق کانتی است. استاد شهید مطهری ضمن تبیین و تحلیل دقیق فلسفه اخلاق کانت، با استفاده از نظام اخلاقی اسلام، به بررسی و نقد آن پرداخته است. ما در این مقاله ابتدا مختصری از اصول و مسائل محوری فلسفه اخلاق کانت را تبیین کرده و سپس از منظر شهید مطهری آن را بررسی و نقد می کنیم.
قرآن و غایت گرایی اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که قرآن کریم چگونه مخاطبان خود را به رعایت الزامات اخلاقی فراخوانده و نظریه هنجاری خود را بر چه پایه ای قرار داده است؟ نویسنده به روش کیفی، با توصیف و تحلیل مفاهیم اخلاقی قرآن به نتایج زیر دست یافته است. قرآن کریم برای ترغیب مخاطبان به زندگی اخلاقی، بر نتایج فعل اخلاقی تأکید کرده است؛ نتایج یادشده در قالب واژگانی مانند سعادت، فوز، فلاح، نجات، لذت، امنیت، بشارت، آرامش، رنج، تشویش، انذار، و شرح و بسط زندگی بهشتیان و دوزخیان، آموزه های قرآنی پرشماری را به خود اختصاص داده است که بازگوکننده سازگاری فی الجمله اخلاق قرآنی با نظریه های غایت گراست. غایت گرایی با انسان شناسی قرآنی و اسلوب های تربیت اخلاقی قرآن سازگار است. غایت گرا بودن نظام اخلاقی قرآن، به مفهوم انکار ارزشِ فضیلت و مسئولیت اخلاقی نیست؛ در شماری از آیات، قرآن رفتارهایی را که با انگیزه انجام وظیفه اخلاقی انجام می گیرد یا منشأ آنها فضیلت انسانی است، می ستاید. قرآن مخاطبان خود را به فضیلت محوری و تکلیف مداری تشویق می کند و آن را دو راهبرد مؤثر در تربیت اخلاقی می داند؛ اما عام ترین پاسخ قرآن، برای توجیه همه الزامات اخلاقی، غایت فعل اخلاقی است؛ نه فضیلت انسانی و نه وظیفه اخلاقی.
تحلیل معیار ارزش بر مبنای اندیشه اخلاقی شهید صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
131 - 155
حوزه های تخصصی:
معیار سنجش ارزش های اخلاقی اگرچه از سوی متفکران مسلمان به طور مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است اما می توان براساس مبانی فکری هریک از آنها این معیارها را استنباط کرد. شهید سید محمد باقر صدر نیز از جمله اندیشمندان مسلمان است که با بررسی آرای وی می توان معیاری برای سنجش ارزش های اخلاقی معرفی کرد. شهید صدر در بررسی حسن و قبح افعال، ضمن تعرّض به اقوال و آرایی که در اندیشه اسلامی مطرح بوده و همچنین با در نظر گرفتن احتمالات ممکن دیگر در باب معیار خوبی و بدی، انواع ممکنِ نظریه های غایت گرایانه را نقد نموده و با پذیرش عقل عملی و مطلق دیدن مدرکات آن، وظیفه گرایی قاعده نگر محسوب می شود؛ لکن در عین حال، غایتی به نام رضوان الهی را نیز همتراز با معیار وظیفه گرایانه قبول داشته و موارد نقصان و خطای عقل عملی را از این طریق، قابل جبران می بیند. از این رو یافته این پژوهش آن است که از دیدگاه صدر، نه وظیفه گرایی به نحو مطلق قابل قبول است و نه غایت گرایی مطلق، بلکه ترکیبی از وظیفه گرایی و غایت گرایی مورد نظر او بوده است؛ به تعبیری صدر یک وظیفه گرای خدا گرا است که بر اخلاق فضیلت نیز تأکید دارد.