مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
فمینیسم لیبرال
حوزه های تخصصی:
"هدف از این مطالعه، بررسی و شناخت برخی عوامل جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و روانی موثر بر نگرش والدین نسبت به جامعه پذیری جنسیتی فرزندان می باشد. متغیر وابسته به تحقیق، نگرش والدین نسبت به جامعه پذیری جنسیتی فرزندان است که دارای ابعاد انتظارات، نقش جنسیتی، و علایق می باشد. نظریه های به کار گرفته شده در این مطالعه عبارت اند از: نظریه نگرشی فیش باین و آیزن و نظریه جامعه شناختی فمینیسم لیبرال. داده ها از طریق توزیع پرسشنامه در میان 384 زن و مرد متاهل ساکن در شهر شیراز و از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که با کنترل متغیرهای میزان تقسیم کار والدین، میزان اعتماد به نفس، بعد خانوار و میزان درآمد خانوار، تمام متغیرهای مستقل رابطه معناداری با متغیر وابسته دارند. همچنین متغیرهای مذکور حدود 38 درصد از تغییرات نگرش والدین نسبت به جامعه پذیری جنسیتی فرزندان را تبیین کردند.
"
چالش فمینیسم با مادری
حوزه های تخصصی:
برای مدتهای طولانی بحث در مورد موضوعاتی که زنان و نقشهای آنها را در جامعه متأثر میسازد، تحت تسلط افراطیون سنتی و رادیکالها بوده است. در این مباحث گروهی از فمینیستهای رادیکال «سرکوب زنان» را به موضوع مادری ربط داده و ادعا نمودهاند که رایجترین موانع بر سر راه زنان به واسطه بیولوژی تولید مثل ایجاد شده است. تندروهای سنتی نیز غالباً با تأکید بر راههای غیرواقعی زنان را محدود به نقشهای سنتی اعم از خانهداری و بچهداری مینمودند. فمینیستهای تندرو و سنتی هر دو به زنان امروزی خیانت کردهاند، آنها با قراردادن زنان در یک موقعیت محدود و تنگ ایدئولوژیکی نشان دادند که از مسائل زن امروزی غافلند و با آن فرسنگها فاصله دارند. در این مقاله موضوعات، چالشها و محدودیتها در باب مادری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و نویسنده ضمن تأکید بر این مطلب که مادری امری صرفاً بیولوژیکی نیست، بلکه مقولهای اجتماعی است؛ سعی دارد که تحلیلهای جامعهشناختی خود را در یک زمینه سیاستگزاری تفسیر کند و به این نتیجه برسد که چگونه سیاستگزاران اجتماعی میتوانند شرایط مادران را با توجه به تجربههای خاصی که از زندگی دارند، بهبود بخشند.
«پسر آدم، دختر حوا»؛ نقدی درون گفتمانی بر فمینیسم لیبرال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«زنانگی»، نقطة تفاوت گرایش های گوناگون فمینیستی است. اینکه زنانگی اصالت بیولوژیک یا ذاتی دارد یا برساختة اجتماع است، محملی برای جدال فمینیست ها با هم است. فمینیست های لیبرال، زنانگی را غیراصیل می شمارند و آن را برساخته ای اجتماعی و در خدمت نظام سرمایه داری می دانند. در عوض فمینیسم رمانتیک زنانگی را مقوله ای ارزشمند تلقی می کند و آن را نه تنها نقطة ضعفی برای زنان نمی شمارد که درصدد است جهان را نیز زنانه کند. نوشتار حاضر بر آن است تا گفتمان های دو مکتب فمینیستی (لیبرال و رمانتیک) حاکم بر فیلم «پسر آدم، دختر حوا» را استخراج نماید. نتایج این تحلیل نشان می دهد که فیلم درعین حال که بر بستر نشانه های فمینیسم لیبرال ساخته شده است، ولی به نقد رمانتیکی آن نیز می پردازد.
نقد دیدگاه فمینیسم لیبرال در زمینه برابری زن و مرد از منظر قرآن و روایات (مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیت اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات مکاتب تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
فمینیسم دارای نحله های مختلفی است که با فمینیسم لیبرال شروع شده و به فمینیسم سیاه و اکوفمینیست و پست مدرن و حتی فمینیسم اسلامی رسیده است. این نحله های مختلف، در مورد تفاوت و تساوی زن و مرد نیز دیدگاه های متفاوتی دارند. از جمله فمینیسم لیبرال بر برابری زن و مرد، فمینیسم رادیکال بر برتری زن بر مرد و فمینیسمِ پست مدرن بر تفاوت زن و مرد و ویژگی های خاص هر یک تأکید دارند. این مقاله با نگاه نقد بیرونی به بررسی مسئله برابری یا تفاوت از منظر آیات قرآن و روایات معصومان(ع) پرداخته و با تمسک به دوازده دسته دلیل نقلی، به تبیین تفاوت زن و مرد از نگاه اسلام پرداخته است.
تحلیل فرهنگی فمینیسم لیبرال در منابع آموزش زبان انگلیسی امریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های گسترش رویکرد فمینیسم لیبرال در جهان، استفاده از آموزش زبان انگلیسی است که فرهنگ انگلیسی به وسیله آن در میان زبان آموزان رواج می یابد. این تحقیق با هدف کشف نشانه های ترویج فمینیسم لیبرال در منابع آموزش زبان، با رویکردی فرهنگی، ابتدا ابعاد و مؤلفه های فمینیسم لیبرال را مشخص کرد. پس از آن، سه منبع از پرکاربرترین منابع آموزش زبان انگلیسی در ایران انتخاب شد و بخش هایی که نشانه های ترویج فمینیسم لیبرال در آنها آشکار بود، تحلیل محتوا شد. تحلیل ها براساس مؤلفه های فمینیسم لیبرال و فرهنگ ایرانی اسلامی رایج انجام شد. این تحلیل ها برای تأیید در اختیار بیست خبره قرار گرفت و پس از اصلاحات نتیجه گیری شد. نتایج حاکی از این بود که دو بعد برابری (5/35 درصد) و توانمندی (5/30 درصد) در این منابع از بیشترین فراوانی برخوردار بودند. ابعاد آزادی (5/17 درصد) و حمایت قانونی (5/13 درصد) در مرتبه سوم و چهارم قرار داشتند. آمار سایر مؤلفه ها کمتر از 5 درصد و قابل چشم پوشی بود.
بررسی انتقادی فمینیسمِ لیبرال – رادیکال و مارکسی – سوسیالیستی با الگوی فطرت گرایانه در مطالعات زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های فمینیسم لیبرال و فمینیسم مارکسیتی- سوسیالیستی، علیرغم تفاوت های بنیادی که با یکدیگر دارند اما از این لحاظ که رهایی «زن» را در گرو شبیه گردانیدن او به مرد می دانند با یکدیگر متشابهند. این دسته از نظریات فمینیستی با نادیده گرفتن استعدادهای متفاوت زنان و مردان، خواهان تشابه وضعیتی این دو جنس، در همه عرصه ها هستند. این تشابه وضعیتی، نه تنها رهایی زنان از بند محدودیت های اجتماعی را در پی ندارد بلکه موجب تحقیر جنس زن خواهد شد. فمینیست های رادیکال نیز نه تنها تفاوت های «جنسیتی» میان زن و مرد را به رسمیت نمی شناسند بلکه نافی تفاوت های «جنسی» نیز هستند. کرامت و شأن «زن» به عنوان مخلوقی الهی که بهره مند از امکانات فطری است در نظریات فمینیستی جایگاهی ندارد. الگوی فطرت محور با بهره گیری از نصّ صریح قرآن، در صدد به دست دادن تعریفی از «زن» بر می آید که از «مرد» منتزع نیست. در این الگو رابطه مکمل و اعتلای زن و مرد از استلزامات وجودی هر یک از دو جنس به شمار می آید. همچنین در الگوی فطرت محور، پویایی رابطه میان زن و مرد، بر بستر نهاد خانواده است، نهادی که مبانی وجودی اش به واسطه اشاعه ی نظریات فمینیستی به مخاطره افتاده است
بازخوانی و ارزیابی رازوری زنانه؛ کتابی مؤثر در شکل گیری موج دوم فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۱۲ (پیاپی ۸۸)
323-344
کتاب حاضر، به لحاظ اهمیت و اثرگذاری، همانند کتاب استیفای حقوق زنان ولستون کرافت و جنس دوم سیمون دوبوار است. این کتاب که تلاشی برای شناسایی «مشکل بی نام» به تعبیر فریدان است، تأثیر مهمی بر شکل گیری موج دوم فمینیسم داشته است. فریدان در این کتاب به بررسی عوامل ایجادکننده و پیامدهای «مشکل بی نام» می پردازد و سپس راه کارهایی را برای مواجهه با این مسئله بیان می دارد. عوامل ایجادکننده، هم متاثر از نظریات علمی موجود و هم فضای گفتمانی حاکم بر جامعه امریکا در دهه پنجم قرن بیستم است. در کتاب فریدان، زنان تحت نظام معنایی آن زمان، زنانگی را به عنوان مهمترین عامل هویت بخش خود دریافته بودند و با تمام قدرت به ایفای نقش های خانوادگی می پرداختند، اما مسئله مهم این بود که احساس رضایت از این وضعیت نداشتند و این برای شان مشکل بی نام را ایجاد کرده بود. در این میان راهبرد فریدان دعوت زنان به عرصه اجتماع بود. ارزیابی کتاب نشان می دهد که نگارنده این اثر به دنبال خلق فرارویتی برای حل مسایل زنان است بدون آنکه این مسئله، مسئله ای فراگیر باشد و با تمرکز بر زن طبقه متوسط شهری، راهبردی برای تمامی زنان ارائه می دهد. روش ارزیابی کتاب براساس، تحلیل همه جوانبی است که در کتاب به آن اشاره شده است.
بازتاب فمینیسم از رهگذر کارکرد اصول همکاری گرایس در نمایشنامه سالارزنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
103 - 121
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی کارکرد اصلی مهم در تحلیل گفتگو می پردازد که به فیلسوف معاصر پل گرایس تعلق دارد. او معتقد است مکالمه میان افراد، علاوه بر رد و بدل کردن اطلاعات، بر پایه همکاری میان آنها است و در همین راستا اصلی به نام «اصل همکاری» را مطرح می کند که شامل قواعدی درباره زیربافت متون است. از آنجا که اصل همکاری گرایس در رابطه با گفت وگو مطرح شده، می توان آن را در تحلیل متون نمایشی به کار برد. در این مقاله، «اصل همکاری» گرایس در نمایشنامه سالارزنان اثر کاریل چرچیل مورد کاوش قرار می گیرد و تلاش می شود که در راستای این بررسی، به رویکردهای سیاسی - فمینیستی موجود در متن پرداخته شود، چرا که بی گمان گفت وگوها بخش عمده ای از این رویکردها را نشان می دهند. هدف این مقاله این است که نشان داده شود چطور بهره گیری از رویکردهای زبان شناختی و استفاده از امکانات گفت وگو می تواند به نمایشنامه نویس در روند خلق اثر یاری رساند.
تبیین جامعه شناختی نگرش نسبت به خشونت علیه زنان در میان دانشجویان پسر دانشگاه های استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر نگرش دانشجویان نسبت به خشونت علیه زنان صورت پذیرفته است. این مطالعه با استفاده از روش پیمایش در میان ۴۰۰ نفر از دانشجویان پسر دانشگاه های دولتی استان مازندران که بر اساس شیوه ی نمونه گیری احتمالی طبقه ای انتخاب شده بودند و با استفاده از نظریه های فمینیسم لیبرال و یادگیری اجتماعی انجام شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که اغلب دانشجویان (۵/۷۲ درصد) دارای نگرش منفی، ۲/۲۶ درصد دارای نگرش میانه و ۲/۱ درصد دارای نگرش مثبت نسبت به خشونت علیه زنان بوده اند. همچنین، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که متغیر های مستقل کیفیت هنجاری ادراک شده دیگران مهم، نگرش سنتی نسبت به زنان، کیفیت عکس العمل ادراک شده دیگران مهم، پاداش های ادراک شده و انتظارات سنتی از نقش زناشویی، به ترتیب دارای بیشترین تاثیر بر متغیر وابسته پژوهش بوده اند. در حالت کلی، نتایج به دست آمده، گزاره های مربوط به نظریه های فمینیسم لیبرال و یادگیری اجتماعی را تایید می کنند و نشان می دهند که نگرش نسبت به خشونت علیه زنان، امری اجتناب ناپذیر نبوده و تحت تاثیر ساختار و ایدئولوژی حاکم بر جامعه و پیوند های اجتماعی فرد با اطرافیان و پاداش ها و تنبیه هایی ایجاد می گردد که شخص در جریان کنش هایش دریافت می کند.
واکاوی انتقادی ادله فمینیست های لیبرال موج دوم بر جواز سقط جنین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فمینیست هایی نظیر روبین وست، بتی فرایدن، لوکر و تامسون، با تکیه بر سه مبنای آزادی فردی زنان، حقوق فردی زن و تساوی و برابری زن و مرد، بر جواز سقط جنین استدلال کرده اند. این طیف از فمینیست ها، براساس مبانی فوق، سقط جنین را در بارداری ناخواسته مطلقاً مجاز می شمارند؛ زیرا از نظر آنان آزادی فردی زن و حق انتخاب آگاهانه او، در پذیرش نقش مادری، به عنوان یک حق فردی مهم، بسیار حائز اهمیت است. از دیدگاه ایشان، زنان باید همانند مردان از حقوق آزادی بخش برخوردار باشند. در نقد این دیدگاه، باید به تمایز قائل شدن میان بارداری حاصل از تجاوز به عنف و سایر اقسام بارداری ناخواسته اشاره کرد. به علاوه، فرار از مسئولیت پذیری به هر بهانه ای، صحیح نیست؛ افراد باید مسئولیت پیامدهای اعمالشان را بپذیرند. زمانی که آزادی و حقوق فردی مادر و حق حیات جنین با هم در تعارض باشد، اصل حفظ حیات انسانی است، و رعایت اخلاق، بر سایر اصول و خواسته ها مقدم است. در نقد تساوی و برابری فمینیستی، به بررسی تفاوت تساوی و تشابه حقوق و حق پدر در امتناع از تعهد، در صورت تساوی حقوق زن و مرد پرداخته می شود.
نقد و بررسی کتاب دو جستار درباره فلسفه سیاسی فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر ضمن مرور کتاب «دو جستار درباره فلسفه سیاسی فمینیسم» و روند کاریِ سه نویسنده آن که از نظریه پردازان فمینیستی هستند، به بررسی رویکردهای رادیکال، لیبرال و جامعه گرا در نظریه های فمیسنیتی می پردازد و در طی این بررسی،، مباحث کتاب را با نگاهی انتقادی مرور می کند. همچنین تجدیدنظرطلبی فمینیستی که در جستار دوم کتاب طرح شده است را با نمونه هایی از تجدیدنظرطلبی جهان سوم گرا و غیرغرب گرا مثلا موهانتی در هند و انلویه در مالزی مقایسه می کند. حاصل بحث اینکه نظریه فمینیستی طرح شده در جستار یکم کتاب اگرچه ادعای عبور از غرب را دارد، ولی به صورت ایدئولوژیک غربی است یعنی باور و جهان بینی اروپا- امریکایی دارد. نظریه اجتماعی جستار دوم نیز اشاره فشرده ای به ارکان فمینیسم جامعه گرا دارد، و با اینکه چندان به حوزه های اجتماعی غیرغربی نپرداخته است، زمینه طرح آن در جوامعی که ارکان جامعه مدنی در آنها قوتی دارد، فراهم است. روش انجام پژوهش، توصیفی است و در آن با استفاده از منابع کتابخانه ای به دنبال خوانش نقدگونه کتاب هستیم تا نکات مثبت و منفی آن را دریابیم. هدف این مقاله، یافتن نقاط فراز و فرود و به تعبیری درستی و نادرستی ادعاهای نویسندگان کتاب درباره زنان و زنانه نگری است.
تیپولوژی نظری مسیرها به سمت « فمنیسم های دینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب فمینیست های ایرانی، به رسم فمینیسم نارسای لیبرال، بر برهنگی مبتذلی اصرار می ورزند، که در این موقعیت فرهنگی، زنان را برای بازیچگی مناسب تر جلوه می دهد، و عملاً آن ها را از حیطه های مولد عمومی باز می دارد. فراتر از فمینیسم لیبرال، طیفی از فمینیست های سوسیالیست تا لیبرال، مساوات طلب تا تمایزخواه، دینی تا سکولار، و رادیکال تا معتدل وجود دارند. نکته این است: «ما با فمینیسم مواجه نیستیم، با فمینیسم ها مواجهیم». امروزه، پرداختن به مسائل زنان، ورود گسترده ایشان به صحنه زندگی اجتماعی که در هر حال روی داده است و امری واقع به شمار می رود، فوریت ویژه ای یافته است. واقع آن است که یکی از موانع اصلی دست یابی جنبش زنان به حداقل خواسته های بدیهی خود در طول سیصد سال مبارزه، بر می گردد به آن که التزام به علم و جدایی از ایمان، منبع اصلی مسؤولیت پذیری اخلاقی را خشکانده است، و متألهان فمینیست، در اقدامی که برای ما می تواند بسیار آموزنده باشد، با تشبث به مسیحیت در پی احیای مسؤولیت پذیری در سایه ایمان هستند. این مقاله، ملهم یک چشم انداز زیملی به روش تحقیق در علوم اجتماعی، در پی ارائه تیپ های الهام بخش برای ساخت و ساز و آینده نظریه فمینیستی است که نهایتاً هشت تیپ را پیش نهاده و در موضوع مسأله اجتماعی اخیر «اسیدپاشی عاشقانه» در ایران، ثمربخشی این تیپ سازی را آزموده است.