مطالب مرتبط با کلیدواژه

اندیشه ی انتقادی


۱.

فوکو، اندیشمندی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه قدرت اخلاق فوکو تبارشناسی اندیشه ی انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۶۴۲
در این نوشتار با بررسی آرای میشل فوکو، توانایی های انتقادی اندیشه او به نمایش گذاشته می شود. چرا که به اعتقاد نویسندگان مقاله تأکید بر روایت‌های ساخت‌گرایانه و نسبی‌گرایانه و نیز تفسیر هاید‌گری آرای فوکو مانع از نمودار شدن جنبه‌های انتقادی اندیشه‌ و به طور کلی درک پروژه‌ی فکری انتقادی او شده است. بر این اساس، استدلال اصلی مقاله این است که فوکو در جایگاهی منحصر به فرد از جریان اندیشه‌ی انتقادی قرار دارد و فارغ از محدودیت های نظریه‌ی انتقادی قبل از خود است، بی آنکه در موضع پسا انتقادی غلطیده باشد. نوآوری های فوکو در بحث های مربوط به نقد و قدرت و پرداختن وی در دوران متاخر، به سوژه و روشنگری، دستاوردهایی قابل توجه برای تفکر انتقادی به همراه داشته است؛ به گونه ای که آرای وی در دوران معاصر مبنای شکل گیری بحث های گوناگون در اندیشه های متفکرانی نظیر ژیل دلوز، جورجو آگامبن
۲.

غفلت از راهبرد بنیانی آموزش مدیریت در کشور: اندیشه ی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراشناخت اندیشه ی انتقادی موردپژوهی پیدایش و ماهیت مطالعات مدیریت راهبرد آموزش مدیریت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۴ تعداد دانلود : ۶۰۱
این مقاله با رویکردی مفهومی، با طرح مسأله ی آموزش مدیریت در دانشگاه های کشور و استفاده از تحلیل پدیدارشناختی و با هدف شناسایی مناسب ترین و اثربخش ترین راهبرد آموزش مدیریت و راه حل کاربردی برای اجرای آن، به بررسی چگونگی پیدایش و تدقیق در پیچیدگی مفهوم، چیستی و ماهیت مطالعات مدیریت می پردازد. ماحصل این بررسی با بهره گیری از چارچوب مفهومی یورگن هابرماس از طبقه بندی علوم بر اساس اهداف شناختی شان به اندیشه ی انتقادی می رسد که بنا به ماهیت دانش مدیریت آن را می توان مؤثرترین راهبرد برای کسب مهارت فراشناخت برای تدریس علوم مدیریتی معرفی کرد و هم چنین موردپژوهی را بهترین روش برای یافتن راه حل های عملی مسائل مدیریتی دانست که این هر دو در سنتِ آموزشی دانشگاه های کشور ما مورد غفلت قرار گرفته اند و تا زمانی که باوری برای گرایش در زمینه ی تدوین برنامه ی درسی و تألیف متون مبتنی بر اندیشه ی انتقادی در مدیریت و استفاده از موردپژوهی پذیرفته نشود، آموزش شاخه های مختلف مدیریت جذابیت و اثربخشی لازم را برای دانشجویان پیدا نخواهد کرد.
۳.

پیش بینی گرایش به اندیشه ی انتقادی بر اساس صلاحیت راهبری اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان اندیشه ی انتقادی راهبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۲ تعداد دانلود : ۶۴۹
پژوهش حاضر، پیش بینی و گرایش به اندیشه ی انتقادی اعضای هیأت علمی دانشگاه بر اساس صلاحیت راهبری آنان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی اعضای هیأت علمی تمام وقت دانشگاه اصفهان به تعداد 500 نفر در سال تحصیلی 93-92 بود که از میان آن ها نمونه ای مشتمل بر217 عضو هیأت علمی بر اساس جدول نمونه گیری مورگان و کرجسی و با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. در این پژوهش دو ابزار مورد استفاده قرار گرفت: الف) مقیاس گرایش به اندیشه ی انتقادی (ریکتس، 2003)،مشتملبر33گویهودربردارنده3مؤلفه یخلاقیت،بلوغشناختیواشتغال ذهنی ب) مقیاس صلاحیت راهبری مشایخ(1383) که دارای 35 گویه و 3 مؤلفه کمک و راهنمایی، تبحر و درایت علمی و روابط انسانی روایی مقیاس ها با روش تحلیل عامل به شیوه تأییدی و پایایی مقیاس ها با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که ضریب برای مقیاس گرایش به اندیشه ی انتقادی برابر با 95/0 و برای مقیاس راهبری برابر با 82/0 به دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین مؤلفه ی صلاحیت راهبری و گرایش به اندیشه ی انتقادی در بین استادان وجود داشت. از طرفی یافته ها نشان دادند که67 درصد از واریانس گرایش به اندیشه ی انتقادی به وسیله متغیرهای پیش بین قابل توضیح است که در این بین مؤلفه «کمک و راهنمایی» سهم مثبت و معناداری داشت. همچنین اعضای هیأت علمی خود را در تمامی ابعاد راهبری و اندیشه ی انتقادی پایین تر از حد مطلوب ارزیابی نمودند.
۴.

شناخت، بیناذهنیت و کنش ارتباطی: ساخت اجتماعی اندیشه هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی شناخت شناسی عقلانیت ارتباطی یورگن هابرماس اندیشه ی انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۶۳
شناخت شناسی سده ی نوزدهم که برخاسته از فلسفه ی علم و در چارچوبی اثبات گرایانه بود، در قرن بیستم با امواج فکری ناشی از اندیشه ی انتقادی و تفکر پست مدرن مواجه شد که هریک به شیوه ای متفاوت معرفت شناسی پوزیتیویسم را به چالش کشیدند. نظریه ی شناخت شناسی یورگن هابرماس که در ادامه ی اندیشه های مکتب انتقادی مطرح می شود، یکی از اساسی ترین نظریاتی است که نقش شناخت اثباتی را در جامعه به چالش می کشد و آن را عقلانی شدن به مثابه ی از دست رفتن «آزادی» و «معنا» قلمداد می کند. نقش شناخت در کنش اجتماعی و تعاملات بینا ذهنی، برای هابرماس بحثی بنیادین است. او نقد بر حوزه ی عمومی را از نقد «شناخت» آغاز می کند و با پی ریزی چارچوبی برای ابعاد «آن»، شرایط رسیدن به «تفاهم» در عمل اجتماعی و ارتباطی را ترسیم می نماید. شناختی که از یک سو بنیاد ارتباط است و از دیگر سو در گفتمان تجلی می یابد.