مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نخبگان سیاسی
حوزه های تخصصی:
در سال های پس از انقلاب اسلامی، هویت ملی ایرانی از فرهنگ سیاسی نخبگان جمهوری اسلامی ایران تاثیر گرفته است. این تاثیر را می توان از لحاظ ایدئولوژی انقلاب بر تحکیم و تداوم هویت سرزمینی ایران در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی، تحول این ایدئولوژی از گفتمان انقلاب به گفتمان اصلاحات، وتوسعه اقتصادی و شناخت بسترهای تکوینی گفتمان مردم سالاری دینی او نیز از لحاظ تاثیر بر مشارکت توده ای و بسیج سیاسی در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی بر تحکیم و تداوم ناسیونالیسم ایرانی، تحول مفهوم مشارکت، و تاثیر رویکرد اصلاحات بر این ناسیونالیسم دید. در مقاله ، در راستای آزمون فرضیه های پیشنهادی، از مباحث مطرح نتیجه گیری به عمل آمده است
جهانی شدن و تأثیر آن بر دولت های ملی و اقتدار جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد است با بررسی زمینه تاریخی، مفروضات، چهارچوبه ها و ویژگی های نظریه جهانی شدنی و نظریه های مقابل آن و نیز تحلیل نظریه های قدرت و فرهنگ در سطح ملی و جهانی، از یک سو به ارائه تصویر روشن تری از جهانی شدن و قدرت بپردازد و از سویی دیگر نوع تعاملات و تأثیرات این دو را در سطح ملی جهانی مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
تاثیر نخبگان سیاسی دوره پهلوی اول بر جامعه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با ظهور رضا خان ، اقتدار و امنیت نسبی در کشور فراهم شد . نخبگان متجدد متوجه وی شدند . آنان بر این باور بودند که فقط توسط رضا خان می شود به اصلاحات اساسی مبادرت ورزید و او را عنصری لایق در راستای نوسازی و اصلاح اوضاع اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی می دانستند و از توجه به فراهم آوردن یک نظام ، به جای اتکاء به فرد ، غافل بودند. چنان که روی دادهای سال های بعد نشان داد ، همین نخبگان سیاسی تجدد خواه با تلاش فراوان و تشکیل احزاب و روزنامه و با استفاده از راه های قانونی ، بر اساس راه بردهای قانون اساسی ، زمینه قدرت گیری رضاخان و به سلطنت رسیدن او را مهیا ساختند . با به سلطنت رسیدن رضاشاه ، ایران به یک باره عرصه تلاش نخبگان سیاسی تجدد خواه برای نوسازی و رساندن ایران به یک سطح کیفی و کمی تجاری ، صنعتی و تحول در سطح اجتماعی شد . آن ها توانستند علاوه بر سیاست و حکومت ، تاثیرات مهمی بر جامعه نیز بگذارند ، که این تاثیرات جنبه های منفی و مثبت قابل تاملی داشت .
نقش احزاب در سیاست پس از انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
احزاب و گروه های سیاسی در تاثیرگزاری بر قدرت و ایفای نقش در عرصه سیاسی ـ اجتماعی در نظام های مردم سالار دارای جایگاه مهمی هستند. بررسی این مسئله در جمهوری اسلامی ایران و پس از سه دهه فعالیت پرفراز و نشیب احزاب ضروری به نظر می رسد. از این رو، در این نوشتار به نقش و کارکرد احزاب در چهار عنوان؛ از قبیل، دوره های آنارشیسم حزبی، انفعال و محدودیت، قاعده مندی و تثبیت، شکوفایی و افکارسازی پرداخته شده و تحلیلی از نقش آنها در سیاست ارائه شده است.
تاثیرات منطقه ای و جهانی انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
بررسی پایگاه اجتماعی هیات وزیران جمهوری اسلامی ایران (1388-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی پایگاه اجتماعی نخبگان و رجال سیاسی از جمله مباحث مهم در حوزه جامعه شناسی سیاسی است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که با مطالعه پایگاه اجتماعی رجال سیاسی می توان به ساخت قدرت سیاسی و موقعیت اجتماعی رجال و نخبگان سیاسی جامعه پی برد. از آنجایی که رجال سیاسی از نیروهای مؤثر در سیاست گذاری محسوب می شوند، این موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. از طریق مطالعه سن، جنس، تحصیلات و امتیازات علمی، شغل، منابع درآمد و ... می توان پایگاه اجتماعی افراد را مورد بررسی قرار داد.
این مقاله با روش توصیفی و تحلیل اطلاعات مربوط به هیات وزیران از قبیل سن، جنس، شغل و ... درصدد است، پایگاه اجتماعی اعضای کابینه های جمهوری اسلامی ایران در فاصله سال های 1388- 1368 را مورد بررسی قرار داده و به نتایجی در رابطه با پایگاه اجتماعی رجال و نخبگان سیاسی در سطح هیات وزیران جمهوری اسلامی ایران دست یابد. داده های پژوهش حاکی از آن است، پایگاه اجتماعی هیات وزیران ایران در فاصله سال های 1388- 1368 متعلق به طبقه متوسط جامعه بوده است. همچنین پایگاه اجتماعی اعضای کابینه های سه رئیس جمهور ایران (هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، محمود احمدی نژاد) از لحاظ شاخص های مربوط به پایگاه اجتماعی و آمار ارقام مربوط به هر یک از این معیارها با یکدیگر دارای تفاوت بوده است.
تحلیل فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی اصلاح طلب و اصول گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش مطالعه فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا میباشد. در این پژوهش از تئوری گابریل آلموند و سیدنی وربا الهام گرفته شده است. فرضیههای این پژوهش بر اساس منطق فازی فرموله و بر درجه عضویت اصلاح طلبان و اصولگرایان در مجموعه فرهنگ سیاسی تاکید شده است. فرضیه پژوهش حاضر آن است که در زیر مجموعههای اعتماد سیاسی، احساس قدرت سیاسی و احساس امنیت سیاسی، اصولگرایان بیشتر عضو و اصلاح طلبان بیشتر غیر عضو میباشند. در زیر مجموعههای حمایت از آزادی بیان، تساهل و مدار و احترام به حقوق شهروندی اصولگرایان بیشتر غیرعضو و اصلاح طلبان بیشتر عضو میباشند. نمونههای پژوهش، اعضای احزاب و انجمنهای سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا هستند. یافته های این پژوهش نشان میدهد که اعتماد سیاسی، احساس قدرت سیاسی و احساس امنیت سیاسی اصلاح طلبان نسبت به اصولگرایان پایینتر است و حمایت از آزادی بیان، تساهل و مدارا و احترام به حقوق شهروندی در اصلاح طلبان نسبت به اصول گرایان بالاتر است.
عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس امنیت سیاسی نخبگان سیاسی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از چارچوب نظری تلفیقی تلاش کرده است تا به سئوال محوری تحت عنوان عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس امنیت سیاسی نخبگان سیاسی کشور کدامند؟ پاسخ دهد. فرضیه اصلی نیز عبارت است از«اعتماد متقابل، ارزش های مشترک، نهادمندی سیاسی و تهدیدات سیاسی باعث خودانگیختگی احساسی شده و بر احساس امنیت سیاسی نخبگان سیاسی کشور تأثیرگذار می باشند.» برای تأیید فزضیه از روش تحقیق آمیخته (کیفی و کمی) با انتخاب نمونه کل 207 نفر از نخبگان سیاسی (اعضای اصلی تشکل های سیاسی) شهر تهران استفاده شده است.
عقلانیت و سیاست گذاری خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری خارجی یکی از حوزه های مهم سیاست گذاری عمومی است. سیاست گذاری خارجی مفهومی «وابسته» و تحت تأثیر عوامل مختلفی می باشد. این مقاله به تبیین «عقلانیت» به عنوان یکی از تعیین کننده ترین عوامل مؤثر با سیاست گذاری خارجی می پردازد. از آنجا که مسئولیت سیاست گذاری خارجی با نخبگان سیاسی جامعه است، کیفیت عقلانیت آنها به سیاست گذاری های خارجی گوناگونی منجر می شود که دارای نتایج و سرنوشت های مختلف استراتژیک برای جوامع مربوطه است. تبیین وضعیت سیاست گذاری خارجی در دو کشور شوروی سابق و چین که رهبران آنها دارای کیفیت های مختلف عقلانیت هستند، موجب سرنوشت های مختلفی برای آن کشورها شده است. نتایج سیاست گذاری خارجی در کشور اتحاد شوروی سابق به فروپاشی آن و در دیگری به افزایش قدرت ملی منجر شده است که رمز این تمایز را باید در عقلانیت نخبگان سیاسی آن کشورها جستجو کرد. این امر بیش از پیش ما را به اهمیت کیفیت سیاست گذاری خارجی در افزایش قدرت ملی و یا ایجاد ضعف ها و کاستی های ساختاری و کاهش مشروعیت سیاسی رهنمون می سازد.
تبیین رویکردهای قومیتی در شعارهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر همدلی و همزیستی مسالمت آمیز و برادرانه گروه های زبانی و مذهبی در ایران را به عنوان قاعده تاریخی حاکم بر مناسبات آنها با همدیگر بدانیم، در کنار آن برهه هایی نیز وجود داشته است که همزیستی میان ملت ایران دست مایه رقابت های میان نخبگان برای دستیابی به فرصت های سیاسی و اجتماعی قرار گرفته است. در این بین انتخابات به عنوان پدیده ای سیاسی- اجتماعی عرصه خوبی برای مشاهده ورود نخبگان ابزارگرا در این زمینه بوده است.روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای (کتب، نشریات، آرشیو روزنامه ها و اینترنت) گردآوری شده است. همچنین نقشه ها و نمودارهای مورد نیاز این پژوهش با استفاده از نرم افزارهای GIS و Excel تهیه شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که طلیعه داران این جریان هی چگاه نتوانسته اند اقبال اکثریت ملت را با خود در کسب رأی همراه نمایند و میزان موفقیت افراد در کارزارهای انتخاباتی نه بر پایه شعارهای قوم گرایانه بلکه بسته به توفقیق آنها در طرح مسائل و معضلات ملی است از این رو مقاله حاضر در پی بررسی این مسئله است که ورود برخی از نامزدهای ریاست جمهوری به عرصه تحریک مسائل قومی از منظر گروه های زبانی- مذهبی در ایران چه بازخوردهایی داشته و آنها چه بهره ای از این موضوع برده اند.
بررسی و تحلیل ماهیت و نقش سیاسی وزارت دربار در عصر پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اکثر مقاطع دوران حکومت پهلوی دوم، نظام سیاسی به منظومه ای بدل گشته بود که شاه در مرکزیت آن، تأثیرگذارترین عامل تولید و توزیع قدرت بود. وزیر دربار در چارچوب وظایف قانونی و گاه فراقانونی، با فراهم ساختن زمینه ی ارتباط و تعامل شاه با سایر کارگزاران سیاسی ، یکی از اصلی ترین اهرم های شاه در ایجاد و حفظ نظام مزبور بود. نقش و کارکرد اصلی وزارت دربار، در قالب کنش های وی در ایجاد ارتباط میان کارگزاران سیاسی جلوه گر بود. در این ارتباطات، وزارت دربار با مرتبط ساختن شاه با سایر رئوسِ هندسه ی سیاسی نظام، نقش قابل توجهی در شکل گیری ارتباط میان بازیگران سیاسی ایفا می نمود. به دلیل همین تماس های مستمر و ارتباطات ریشه دار میان شاه و وزیر دربار، پدیده ی جابجایی پیاپی میان متصدیانِ مناصب نخست وزیری و وزارت دربار پدید می آید. از همین روی، این نوشتار مخاطب را در درک و کسب شناختی عمیق ترِ از نظام پهلوی دوم و نظام های مشابه یاری می نماید، اهمیت و لزوم پژوهش مزبور را منعکس می سازد. بررسی منطق حاکم بر روابط وزیر دربار ، شاه و سایر کارگزاران سیاسی ضمن کمک به درکِ جایگاه بی بدیل و کار ویژه ها ی خاص وزارت دربار، کارکرد و کنش ها ی متقابل اجزای سیاسی جامعه ی پهلوی را پدیدار می سازد. بررسی تحولات عرصه ی قدرت وزرای دربار، به آشنایی با منطق توزیع و تولید قدرت و اقتدار در رژیم های مشابه منجر می شود. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی، اسنادی و با محوریت استفاده از منابع کتابخانه ای در پی تحلیل ماهیت و نقش سیاسی وزارت دربار می باشد.
خوانش شهروندان از نقض قانون توسط نخبگان:مطالعه موردی حضور دولتمردان در شبکه اجتماعی فیس بوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی خوانش شهروندان از عملکرد نخبگان سیاسی در شبکه های اجتماعی مجازی و بدست آوردن دانشی دربارة تأثیر آن بر رفتار اجتماعی شهروندان است. این تحقیق بارویکرد پژوهش کیفی و روش «نظریه مبنایی» انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه با 25 نفر زن و مرد از گروه های سنی و گرایش های سیاسی متفاوت با روش نمونه گیری نظری و استفاده از اسناد دست دوم (کامنت های صفحه فیس بوک آقای ظریف) بدست آمده اند. بر اساس یافته ها مقاومت در برابر قوانینی که آزادی های اولیه انسان ها را نقض می کنند، مقوله محوری و نقض قانون توسط قانون (تناقض قانونی)، قانون مداری، اصلاح قانون، رضایت مندی، افزایش اعتماد، افزایش مشارکت سیاسی از پیامدها و دستاوردهای خوانش شهروندان است.
مطالعه تاثیر کنش ارتباطی بر وفاق نهادی نخبگان سیاسی در جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
مساله این پژوهش عدم نهادینه شدن وفاق نهادی نخبگان سیاسی در جمهوری اسلامی ایران است. براین اساس سوال تحقیق به صورت زیر مطرح شده است: چرا وفاق نخبگان سیاسی در جمهوری اسلامی ایران نهادینه نشده است؟ براساس استدلال نظری تحقیق ، وفاق نخبگان سیاسی تابع کنش ارتباطی آنهاست. این فرضیه براساس داده های تجربی مورد ارزیابی قرار گرفته است. داده ها به روش پیمایش و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و از طریق نرم افزار SPSS و Excel برای تحلیل آماده شده اند. در باب پیامد یافته های تجربی بر تئوری این پژوهش می توان گفت برخلاف انتظار ، کنش گفتمانی باعث کاهش وفاق نخبگان سیاسی می شود. به عبارت دیگر هرچه نخبگان سیاسی با یکدیگر بیشتر درخصوص موضوعات مختلف گفتگو کنند شواهد نشان می دهد که از وفاق آنان کاسته می شود. اما وفاق نخبگان سیاسی با بعد روابطی کنش ارتباطی هم تغییری مثبت دارد؛ به گونه ای که هرچه ارتباط نخبگان سیاسی با یکدیگر بیشتر باشد، وفاق آنها نیز بیشتر خواهد بود. یافته های تجربی نشان می دهد که 12/. درصد از واریانس وفاق نخبگان سیاسی از طریق شرط علی کنش ارتباطی تبیین می شود
نقش نخبگان سیاسی در رشد و توسعه متوازن جوامع معاصر آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نقش و تأثیرات نخبگان در سه کشور ایران، ژاپن، و ترکیه بررسی شده است که در مجموع نقش نیروی انسانی و اندیشه نخبگان سیاسی و علمی در به کارگیری ظرفیت های داخلی و بین المللی به عنوان الگو و مدلی برتر نسبت به سایر عوامل می تواند درجه اهمیت آنان بر جنبه های مختلف توسعه را نشان دهد. رویکرد رهبران و نخبگان این کشورها در فراهم نمودن زمینه های رشد سیاسی، آموزشی، و اقتصادی بر اساس عوامل مرتبط با امر توسعه متوازن تجزیه و تحلیل شده است و همچنین، به ضعف و کاستی برخی از کشورهای مورد مطالعه از جمله ایران در جهت عدم حرکت متوازن به سوی توسعه فراگیر و پلورالیسم، خصوصاً در دوران پهلوی ها، از منظر تاریخی، سیاسی، و اجتماعی اشاره شده است. همچنین بر تفاوت بین رشد و توسعه از نظر تمرکز رشد بر کمیت از یک سو و توسعه از سوی دیگر تأکید شده است. روش توصیفی و تحلیلی و نیز الگوی تطبیقی با استفادة حداکثر از ظرفیت ها و مقتضیات برای شناخت هرچه بهتر پارامترهای تأثیرگذار در موضوع و اهداف تحقیق و پژوهش روش این پژوهش بوده است. نتایج نشان می دهد که نخبگان سیاسی تأثیرات مثبت و بعضاً منفی در روند رشد و توسعه متوازن جوامع مورد تحقیق داشته اند.
توسعه نیافتگی سیاسی از منظر فرهنگ سیاسی نخبگان در ایران(1384- 1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای درک و تحلیل ماهیت توسعه سیاسی، به ویژه با رویکرد مقایسه و طبقه بندی نظام های سیاسی، تمرکز بر پدیدهء فرهنگ سیاسی نخبگان بسیار مهم است. به عبارت دیگر توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی سیاسی ارتباط نزدیکی با ایدئولوژی و نگرش نحبگان سیاسی دارد، به طوری که تغییر در آنها بر روند توسعه سیاسی مؤثّر است. گرچه توان نظام سیاسی برای تحقق بخشیدن به مؤلّفه های توسعه سیاسی، بی ارتباط با فرهنگ سیاسی عامه نیست، لیکن نگرش، احساسات و شناخت نخبگان در تقویت یا تضعیف عناصر توسعه سیاسی، نقش بسیار مؤثّرتری در مقایسه با فرهنگ سیاسی عامه دارد.
در این مقاله، پس از مشخص شدن مبانی نظری ""رابطه میان فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی با توسعه نیافتگی""، جایگاه و رابطهء آن با توسعه نیافتگی سیاسی در دولت های هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد بررسی می شود. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، مشخص کردن رابطهء میان فرهنگ سیاسی نخبگان در این سه دوره با توسعه نیافتگی سیاسی بر اساس الگوی نظری از قبل تعیین شده است. دستیابی به این هدف، مستلزم آزمون این فرضیه است که "" عدم تمایل نخبگان سیاسی به گسترش مشارکت و رقابت در سیاست و وجود اختلاف و شکاف در میان آنها در دولت های هاشمی، خاتمی و رفسنجانی، که بیانگر نوعی فرهنگ سیاسی تابعیتی و منازعه گرا به جای فرهنگ سیاسی مشارکتی و وفاق گراست، یکی از عوامل اصلی و جدّی توسعه نیافتگی سیاسی بوده است.""
جامعه شناسی منازعات سیاسی در ایران «انتخابات 1388»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریشه های شکل گیری منازعات سیاسی از مباحث پراهمیت در حوزه جامعه شناسی سیاسی می باشد و محققان مختلف، عوامل متعددی را در شکل گیری این منازعات مورد توجه قرار داده اند. این مقاله به دنبال آن است که با بهره گیری از رویکرد جامعه شناختی به بررسی ریشه های اجتماعی کشمکش سیاسی سال 1388 در ایران بپردازد. در این راستا در ابتدا تاثیر عواملی چون نهادمندی سیاسی، شکاف های اجتماعی و همچنین فرهنگ سیاسی نخبگان، بر شکل گیری کشمکش های سیاسی در قالبی نظری مورد بررسی قرار گرفته و سپس این عوامل در خصوص منازعه سیاسی 1388 در ایران مورد آزمون قرار می گیرند. یافته های مقاله حاکی از آن است که ضعف نهادمندی سیاسی در ایران با تأکید بر ضعف احزاب سیاسی، صورت بندی شکاف های اجتماعی در ایران عمق شکاف ها، متراکم بودن آنها، جنبه ایدئولوژیک و هویتی داشتن آنها و معطوف به دولت بودن و هم انگیختگی آنها و در نهایت فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی ایران نفش موثری در شکل گیری منازعه سیاسی 88 در ایران داشته است.
نخبگان و همگرایی منطقه ای در سازمان همکاری اقتصادی(اکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همگرایی منطقه ای یکی از الزام های ورود مناطق مختلف به جریان جهانی شدن، بعد از فروپاشی اتحاد شوروی بوده است. منطقه اکو، به خصوص کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز نیز از این امر مستثنی نبوده اند. با این حال، این منطقه با چالش هایی در زمینه همگرایی روبه رو است. در این نوشتار، سعی شده است تا با رویکردی تحلیلی_توصیفی، نقش نخبگان سیاسی منطقه ای، به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر کنش بازیگران منطقه، در بهره برداری از فرصت ها و مقابله با چالش های اکو بررسی شود. بنابراین با توجه به نظریه تصمیم گیری، به تجزیه و تحلیل نقش نخبگان سیاسی در فرایند همگرایی پرداخته می شود. سؤال اصلی این نوشتار این است که نخبگان سیاسی منطقه ای چه نقشی در فرایند همگرایی منطقه ای در اکو دارند؟ فرضیه ای که بررسی شده است این است که با توجه به ساختار سیاسی کشورهای مورد مطالعه، نقش نخبگان در تصمیم گیری ها در منطقه اکو، برجسته بوده است. در نتیجه تحول مثبت در دیدگاه نخبگان در مورد اکو، تأثیر مهمی در افزایش همگرایی اعضا و موفقیت اکو خواهد داشت.
زمینه های داخلی، منطقه ای و بین المللی تبیین مداخله انگلستان در بلوچستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی ابعاد داخلی، منطقه ای و بین المللی مداخله انگلستان در مناطق بلوچ نشین ایران در ۱۹۱۶ در جریان جنگ جهانی نخست است. کتاب مهاجمان سرحد ژنرال رجینالد دایر فرمانده عملیات نظامی انگلستان در رویارویی با سرداران بلوچ ایرانی تنها شرح مفصل بجای مانده از این رویداد مهم محلی در ایران است. بااین همه روایت دایر تصویر کاملی از این رویارویی ها به دست نداده و پرسش های زیادی را درباره این رویداد و زمینه ها و پیامدهای آن بجای می گذارد. آگاهی درست از این امر تنها با کنکاش پیرامون زمینه های ملی، منطقه ای و بین المللی آن امکان پذیر است. هدف این پژوهش تلاش در جهت روشن کردن این ابعاد سه گانه زمینه های رویارویی سرداران بلوچ با انگلیسی ها و نیروهای نظامیان است. نویسنده بران است که مبارزات سرداران بلوچ ایرانی با استعمار انگلستان در چهارچوب درک رابطه و هماهنگی آن ها با نخبگان سیاسی مشروطه خواه و استقلال طلب ایران در سطح ملی، تأثیر فتواهای جهاد علیه متفقین در منطقه بر مبارزات آن ها در سطح منطقه ای و بهره گیری انگلستان از ابزار ارتباط آلمان ها با بلوچ های ایران که چندان واقعی نبود در سطح بین المللی قابل فهم است.
دموکراسی با زور و چالش های فراروی آن در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست ترویج دموکراسی در خارج، به ویژه مدل تحمیل آن از طریق زور (دموکراسی با زور) از سوی ایالات متحده آمریکا، همواره بعد از جنگ جهانی دوم در حوزة سیاست خارجی این کشور مطرح شده و در بعضی از کشورها جنبة اجرایی به خود گرفته است. این سیاست، منشأ مجادلات گسترده ای مابین صاحب نظران علوم سیاسی آمریکایی نیز بوده است. اما تحولات یک دهة اخیر در عراق نشان می دهند که این سیاست در این کشور، برخلاف خوش بینی سیاست مداران کاخ سفید، عملاً با شکست مواجه شده است. پرسش اصلی مقالة حاضر این است که موانع فراروی دموکراتیزاسیون در عراق که «مدل دموکراسی با زور» را با چالش های جدی مواجه کرده است، کدام اند؟ فرضیة مقاله بر این است که مؤلفه های چندگانه ای از قبیل تداوم ناامنی و بی ثباتی سیاسی، پایین بودن شاخص های توسعة اقتصادی و اجتماعی، ضعف فرهنگ سیاسی مدنی، حضور برجستة نخبگان و جریانات سیاسی اقتدارگرا در صحنة سیاسی و تعمیق شکاف های قومی و مذهبی همراه با مداخلات خارجی کشورهای منطقه در تشدید این بحران ها، چالش های فراروی دموکراتیزاسیون در عراق بوده و هستند. در این راستا، مقالة حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، ضمن اشاره به مجادلات محافل آکادمیک غربی در خصوص سیاست ترویج دموکراسی و مدل دموکراسی سازی با زور، به کنکاش در چالش های فراروی این سیاست در عراق از سال 2003 تا 2016 خواهد پرداخت.
«نفوذ» در مهندسی محاسبات نخبگان سیاسی و نقش آن بر تغییر «هویت» با تأکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند تصمیم گیری و سیاست ورزی دولت ها برای مقابله با تهدیدات ملی و فراملی متأثر از محاسبات نخبگان سیاسی جامعه است. محاسبات نخبگان سیاسی عاملی مهم در پیشرفت و ثبات سیاسی است که در شاخصه های توسعة سیاسی نقش بارز آن قابل مشاهده است. ازاین رو، فشار قدرت های بزرگ بر کشورهای در حال توسعه از طریق «نفوذ» در بین نخبگان داخلی و در پی آن تغییر محاسبات آنها و تبدیل آن به محاسبات «غیرخودی» با هدف تغییر هویت مستقل قدرت های نوظهور یکی از تاکتیک های تأثیرگذار قدرت های سیاسی است. بنابراین، ارزیابی هویت های مؤثر بر ساختار فکری نخبگان سیاسی و تأثیر آن بر اتخاذ تاکتیک های راهبردی، هدف پژوهش حاضر است. براین اساس، می توان نبرد محاسبات را سناریوی مهم و راهبردی نظام سلطه در مقابله با جمهوری اسلامی ایران دانست که در چند سال اخیر، در دستور کار قرار گرفته است. بدین روی، مهندسی محاسبات می تواند نقش مهمی در ثبات سیاسی از یک سو، و حفظ هویت اسلامی- ایرانی از سوی دیگر ایفا کند. مقاله حاضر به روش تحلیلی توصیفی این موضوع را پیگیری می کند.