مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
تأویل
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر نقش سیاسی، نظامی و اجتماعی زنان را در عصر تأویل مورد بررسی قرار می دهد. عصر تأویل پس از وفات پیامبر (ص) و انتصاب حضرت علی(ع) به امامت آغاز می شود و تا پایان غیبت صغرا ادامه داشته است. در این عصر حوادث و رویدادهای مهمّی چون بیعت زنان با ائمه معصوم(ع)، حمایت و دفاع و همچنین مخالفت عده ای از زنان با ولایت ائمه (ع) رخ داده که در این مقاله به حضور زنان در عرصه های فوق پرداخته می شود. با بررسی در متون اصلی تاریخی، شواهد و مدارک از بیعت زنان و حضور و فعالیت آنان در این رویدادها وعرصه ها ارائه شده است. این شواهد و مدارک تنها محدود به کارکرد سیاسی زنان نیست، بلکه این متون نشان می دهد که سیره ی امامان معصوم(ع) مشوّق و موافق حضور و فعالیت زنان در تمامی عرصه های اجتماعی بوده است. این حضور و فعالیت در عرصه هایی چون نظامی و جهاد تشویقی، فعالیت علمی و تبلیغی و فعالیت اقتصادی بوده که در متون دینی و تاریخی مورد اشاره قرار گرفته است. مقاله به شیوه ی توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای در صدد بررسی نقش زنان بعد از رحلت پیامبر(ص) تا پایان غیبت صغرا است.
تأویل اشراقی سهروردی از آیات پیرامون حقیقت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
در میان فلاسفه مسلمان سهروردی نخستین فیلسوف مسلمان است که با تسلط بی نظیر به آیات نورانی قرآن بسیاری از مباحث حِکمی و فلسفی را با استناد به آیات قرآنی طرح نموده است و همچنین، به تأویل آیات بر اساس مبانی حکِمی و فلسفی می پردازد. نظریه تأویل سهروردی مبتنی بر نظریه شهود و جایگاه حکیم متأله در معرفت شناسی و عالم مثال در جهان شناسی اشراقی است و زبان رمز حاکی از آن هست.
هدف این پژوهش ارائه تأویلات اشراقی سهروردی از آیات مربوط به حقیقت نفس است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از نظر سهروردی تأویل راه و روش رسیدن به باطن امور بوده و ذومراتب (تشکیکی) است و این امر به پذیرش تأویل به رأی در نزد سهروردی منتهی می گردد. بر این اساس با پذیرش تأویل به رأی، هر طالب معرفتی قادر است به میزان درجه شهودی و معرفتی خود به مرتبه ای از حقیقت دست یابد؛ لذا به تعداد نفوس بشری درک و دریافت از حقیقت واحد تکثر می یابد و این امر با وحدت حقیقت نیز سازگار است. این نحوه تأویل اشراقی آیات از ابداعات سهروردی محسوب می شود.
مفهوم شناسی جری و انطباق و باطن قرآن بر اساس روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیّت بحث باطن قرآن از آن جهت است که اوّلاً بخشی از معانی و معارف قرآن مربوط به باطن آیات است و ثانیاً جاودانگی قرآن ارتباط وثیقی با باطن قرآن دارد. موضوع باطن قرآن، از زوایای مختلفی قابل بررسی است، امّا اوّلین گام در این حیطه، شناخت چیستی باطن قرآن است که این امر، نه تنها در شناخت گستره و مراتب بطون قرآن مؤثّر است، بلکه در آگاه شدن به روش صحیح تفسیر قرآن و برخورد صحیح با روایات تفسیری، نقش مهمّی را ایفا می نماید. دانشمندان حوزه های مختلف علوم اسلامی در ادوار مختلف، تعاریف مختلفی از باطن قرآن ارائه داده اند، امّا از احادیث برمی آید که باطن قرآن، معانی و مصادیق پنهان و ناآشکار آیات است و نیز معارفی است که در بدو امر از آیات برداشت نمی شود. نوشتار حاضر بر آن است که مفهوم شناسی باطن قرآن بر اساس روایات را مورد کنکاش قرار دهد. از این تحقیق حاصل می گردد که باطن قرآن در روایات به سه گونه مطرح گردیده است: مصادیق آیات، معانی گوناگون غیر آشکار از الفاظ آیات و معانی ژرف قرآن.
دین و عرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برخی صاحب نظران، با تمسک به دلایلی، عرفان اسلامی را در بخشی از آموزه های معرفتی، شیوه های سلوکی، روش فهم متن دینی و حتی در خاستگاه همسو با دین اسلام نمی دانند. اما عارفان در مباحث معرفتی هم اصل شهود – به عنوان روش عرفان - را مورد تأیید دین می دانند و هم آموزه های معرفتی خود - همچون توحید، انسان کامل و معاد - را موافق با شریعت اسلام می یابند. و در بُعد عملی از یک سو جایگاه اصل سلوک در دین را تثبیت می کنند و از سوی دیگر، معیار شیوه سلوکی را نیز عدم مخالفت با شریعت معرفی می کنند. و در روش فهم متن دینی، مبتنی بر ذومراتب بودن متن وحیانی قرآن، فهم معانی باطنی قرآن را بدون توجه به ظاهر امکان پذیر نمی دانند. و در بحث خاستگاه صرف شباهت برخی آموزه ها و شیوه های عملی عرفان اسلامی با مکاتب دیگر را دلیل عدم اصالت عرفان اسلامی نمی شمارند.
بررسی تطبیقی تأویل عرفانی ابن عربی با مباحث هرمنوتیکی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
مسأله ی ما در این پژوهش، فهم هرمنوتیک عرفانی قرآن در اندیشه ی ابن عربی است. البته در عرفان ابن عربی، واژه ی هرمنوتیک وجود ندارد و اصطلاح تأویل اصطلاحی است که می تواند با واژه ی هرمنوتیک معادل باشد. پس ما می توانیم برای درک مراد عارف از هرمنوتیکِ قرآن، در باب تأویلِ عرفانی پژوهش کنیم. برای آن که بدین مسأله پاسخ دهیم، از مدخل هرمنوتیک کلاسیک، رمانتیک و فلسفی، در فهم هرمنوتیک عرفانی قرآن وارد شده ایم و با بیان تفاوت تأویل عرفانی با آن ها، بدین نتیجه رسیده ایم که هرمنوتیکِ قرآن هرمنوتیک خاصی است و کاملاً بر این هرمنوتیک ها منطبق نیست. سپس کوشیده ایم که بر مبنای منابع اصلی عرفان و با پردازش و تحلیل آن ها، درباره ی حقیقت این نوع هرمنوتیک و شاخصه های آن تحقیق به عمل آوریم. بر اساس این تحقیق، عارف تفسیر جدیدی از ظاهر قرآن و به عبارت دیگر، متن قرآن ارائه می دهد. مبنای این نگرشْ هویت جمعی و کل وار سخن خدا و ارتباط نظام مند و کل وار آن با وجود و بطون هستی است. نزد عارف، معنا مراتبی بالاتر از محسوسات دارد، که فهم عموم مردم از آن ها آسان نیست. ما سعی کرده ایم که راه های ارتباط اذهان عموم را با یافته های عارف از قرآن به دست آوریم. علاوه براین، عارف در هرمنوتیک عرفانی قرآن، مطالبی را بیان می کند که نزد اذهان، محتمل الصدق و الکذب است. ما کوشیده ایم معیارهایی عمومی برای تشخیص درست از نادرستِ تفاسیر هرمنوتیکی عارف از قرآن به دست دهیم. در برخی مواقع هم کوشیده ایم مدعیات مرتبط با هرمنوتیک عرفانی قرآن را منقح کنیم و در شکل قاعده ای کلی سامان بخشیم. روش ما در این تحقیق، عقلی است. هدف اصلی ما تحقیق در چیستی هرمنوتیک عرفانی قرآن و هدف فرعی آن توسعه ی کمی و کیفی نگرش عارف به تأویل قرآن است.
بازخوانی احادیث جری و بطن با تأملی بر مباحث روایی المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
از بایسته های حدیث پژوهی، چگونگی طبقه بندی احادیث ذیل آیات قرآن کریم است. پیش از علامه طباطبایی، عالمان قرآن پژوه و حدیث پژوه به بیان نکاتی در باب فهم احادیث ذیل آیات پرداخته و بخشی از مباحث مربوط را بازگفته اند؛ اما هیچ یک از آنان به تفصیل و در حد و اندازه المیزان سخن نگفته اند. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده، هدف از آن ارائه تعاریفی نسبتا جامع از جری و تطبیق و باطن و تأویل با بازخوانی احادیث جری و بطن و تأملی بر مباحث روایی المیزان به منظور شناسایی احادیث بیانگر جری و باطن قرآن است. حاصل پژوهش اینکه جری عبارت است از: بیان مصداق های آیه اعم از مصداق برتر و روزآمد و غیر آن، که در زمان نزول مخفی بوده است و باطن نیز عبارت است از بیان معانی توسعه یافته فراتر از ظاهر الفاظ و عبارات آیات و نیز بیان لایه های معنایی (معانی دقیق تر و مخفی) آیات قرآن. با این تعاریف می توان برخی احادیث مندرج در تفاسیر روایی را به لحاظ نسبت آن با تفسیر قرآن، سنخ شناسی و طبقه بندی کرد.
گونه شناسی انتقادات بر تفسیر عرفانی و تحلیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر عرفانی یکی از قدیمی ترین گونه های تفسیری است. جهان بینی مخصوص عرفا و سبک خاص نگارشی ایشان موجب شده این گونه ی تفسیری در دوران مختلف و از ابعاد متنوع مورد نقد قرار بگیرد. این تنوع انتقادات ریشه یابی به جا بودن یا صحیح نبودن انتقادات را کمی دشوار می نماید به همین خاطر با گونه شناسی این انتقادات در گام اول می بایست ریشه و منشأ هر انتقادی که در این زمینه مطرح گردیده است را مشخص نمود و در گام بعدی با تحلیل هر کدام از این گونه ها اعتبار یا عدم اعتبار آن ها را تعیین کرد، تا نهایتاً امکان تصمیم گیری نهایی در زمینه داوری در مورد این انتقادات فراهم آید. مقاله پیش رو با توجه به این دو گام به بحث و بررسی انتقادهایی که تاکنون در زمینه تفسیر عرفانی ارائه شده است پرداخته و شیوه نقدی متفاوت را در مواجهه با این تفاسیر پیشنهاد می نماید.
معناداریِ بخشی از آیه یا آیات، هم در سیاق و هم خارج از سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
یکی از قرائن مهم در فهم هر آیه، توجه به سیاق آن است. مفسران آنجا که پیوستگیِ نزول آیات ثابت گردد، در حجیت سیاق و تأثیر معنائیِ آیات در یکدیگر هم داستانند. اما آنجا که پیوستگی اثبات نشود، یک آیه یا یک مجموعه ایات را مستقل از سیاق شمرده و بدون توجه به بافت، تفسیر می کنند. گذشته از این دو، مقالة حاضر به شاخة سومی پرداخته که هر دو قسم فوق را شامل می شود. این پژوهش با روش تحلیلی ثابت می کند که در پرتو تعالیم اهل بیت(ع) هر پاره و بخشی از یک آیه، می تواند فارغ از کلِ آیه، مفید معنای دیگری هم باشد؛ و نیز هر آیة مرتبط با مجموعه ای از آیات که با هم نازل شده اند، می تواند علاوه بر مفادی که در کنار مجموعة خود دارد، مفیدِ معنای مستقل دیگری هم باشد. البته در هر دو مورد، عدم تناقض معنای جدید با قرآن و سنت شرط اساسی است. این نظریه، که خود یک اصل و قاعدة تفسیری مهم است، توسط اهل بیت(ع) طراحی و آموزش داده شده، و شواهد روائیِ فراوان دارد و عرصة تازه و بدیعی را در مباحث وجوه قرآن و باطن آن می گشاید. اگرچه سازوکارهائی دارد که باید مراعات شود و لذا در همه جا و همة گزاره ها، نمی توان چنین تعمیمی داد
معناشناسی تأویل و اعتبار معرفت شناختی آن در آراء ابوزید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نصر حامد ابوزید به عنوان یکی از اندیشمندان معاصر عرب و از شخصیت های مهم جریان نومعتزله، دیدگاه های خاصی را درباره فهم و تأویل متون دینی به ویژه قرآن ارائه کرده که برخی از آنها باب مجادلات فراوانی را گشوده اند. ابوزید با استفاده از تحلیل های زبان شناسانه مفهوم جدیدی از تأویل ارائه می کند و با نگاهی که به لایه های معانی متون دارد، هر نوع مفهوم گیری از آیه را داخل در تأویل می داند. او تلاش می کند نگاه رسمی عالمان دینی به متون را مورد انتقاد قرار دهد و اختلاف در نوع تأویل متون را چیزی شبیه به اختلاف در اجتهاد می داند. وی با طرح بحث تأویل و تلوین، تأویل های ایدئولوژی محور از متون دینی را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است تلوین همان قرائت مغرضانه و دخالت دادن ایدئولوژی در فهم متون است. به تعبیر دیگر، وی برای تأویل متعهد به ایدئولوژی، اعتبار و ارزش معرفت شناختی قائل نیست و معتقد است تأویل باید بدون هر گونه انقیادی انجام شود. او تأویلی را معتبر می داند که در آن نگاه ایدئولوژیک و متعصبانه دخیل نباشد.
ابوزید موضع معتزله در فهم قرآن را می ستاید و معتقد است آنان نخستین گروهی بودند که تأویل متون قرآن را با روشی درست آغاز کردند، چراکه در فهم متن، عقل را به طور مستقل به کار می گرفتند و برای عقل هیچ تعهد و وابستگی ای نسبت به شرع قائل نبودند. امروزه نیز باید با همین عقل آزاد و رها سراغ تأویل متون دینی رفت. به اعتقاد ابوزید در مواجهه با متون دینی هدف از فعالیت معرفت شناسانه به طور عام و عمل قرائت به طور خاص، کشف حقایقی از وجود است که در سطحی خارج از افق ذات شناساننده یا خواننده قرار دارد و این همان تأویل صحیح است. در این مقاله دیدگاه های وی درباره مفهوم تأویل و ارزش معرفت شناختی آن مورد بررسی قرار گرفته است.
اومبرتو اکو و بنیان نشانه شناختی تأویل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اومبرتو اکو با الهام از نگرش های زبان شناختی یلْمْسلف و تأثیرپذیری از پرس در باب وجه تفسیری نشانه، که حاصل تأملات وی در باب معناپردازی نامحدود است، کوشیده است با تکیه بر روش شناسی ساختگرا و پراگماتیسم آمریکایی نظرات بدیعی در باب چگونگی تأویل متن به دست دهد. او با طرح موضوع «بنیان های نشانه شناختی تأویل» نشان می دهد که تأویل به مثابه امری تلقی می شود که از تعامل خواننده و متن شکل می گیرد؛ به همین دلیل تأویل الزاماً در محدوده نیّت مؤلف باقی نمی ماند و از آن فراتر می رود. بر این اساس مقاله حاضر می کوشد ضمن بررسی خاستگاه های نظری اندیشه اکو، استدلال های وی را در این باره بررسی و تحلیل کند. در این بررسی مشخص می شود که تأویل اصیل[1] در برابر تأویل نابه هنجار[2]- که اساساً مستلزم خوانشی سوژه محور است- ناشی از نوعی آزادی در عین محدودیت است؛ به بیانی سرراست تر، متن بر اساس قابلیت های نشانه شناختی خود، خواننده را در مسیرهای مشخصی از جریان تأویل پیش می برد؛ مسیرهایی که می توان با مطالعه نشانه شناختی اثر آن ها را پیش بینی و تبیین کرد.
بررسی تأویل در اشعار ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مذاهب، از دیرباز علاوه بر شباهت ها، تفاوت هایی با هم داشته اند که منجر به جدال بین آنها شده است. در این میان، اسماعیلیّه همانند فرقه های دیگر اسلامی، دارای اصول و فروع مشترک و بعضاً متفاوت با سایر مذاهب است. تأویل گرایی یکی از ویژگی های خاصّ اسماعیلیّه است که موجب تمایز آن، از سایر مذاهب می شود. ناصرخسرو به عنوان «حجّت» در مذهب اسماعیلی، بارها مسئلة تأویل را در متون نظم و نثر خود به کار برده است. وی معتقد است، شریعت و معارف دینی دارای ظاهر و باطن است و شریعت بدون تأویل هیچ ارزشی ندارد و مانند جسد بدون روح است. در این مقاله، ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی تأویل، بررسی، سپس به مسئلة تأویل از دیدگاه قرآن، حدیث، فلسفه، کلام، عرفان و تصوّف و هرمنوتیک پرداخته می شود. در ادامه به مبحث تأویل از دیدگاه اسماعیلیّه و به خصوص حکیم ناصرخسرو اشاره می شود.
هرمنوتیک انتولوژیک صدرایی و مسئله زبان دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مسائل اساسی زبان دین، بررسی وجه معناداری و گستره معرفت بخشی متن مقدّس است. در این ساحت، ملاصدرا ابتدا در قوس نزول، به تطبیق میان «معرفت»، «کلام» و «وجود» می پردازد تا از تطابق این سه، برای تبیین فلسفی نحوه تجلّی یافتن حقایقِ وحیانی در قالب الفاظ متن مقدّس بهره ببرد و در قوس صعود، فرایندی را برای فهم متن مقدّس ارائه داده است که بازسازی آن، الگوی هرمنوتیک انتولوژیک وی را شکل می دهد. مسئله اصلی این مقاله، تبیین وجه معناداری زبان دین و گستره شناختاری آن در الگوی هرمنوتیک صدرایی است که فهم متن مقدّس از بررسی این الگو و عوامل مؤثر در فرایند، به دست می آید. مهم ترین یافته های این پژوهش، ترسیم نقش سه گانه فرد، متن و مؤلّف در نسبت با هم در الگوی هرمنوتیکی صدرا و استفاده از این الگو در تبیین گستره شناختاری زبان دین در ساحت متن و همچنین از متن به فرامتن است. این یافته ها با محوریَت کتاب مفاتیح الغیب و شرح مبانی فلسفی لازم از حکمت متعالیّه به دست آمده است.
نظریه ای نوین در معنای ظاهر و تنزیل قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم علوم قرآن که ریشه در روایات پیامبر و اهل بیت (ع) دارد، بحث ظاهر و باطن قرآن است. تاکنون محققان زیادی به بحث درباره مقصود از باطن و تأویل قرآن و معرفی معیارهایی برای شناخت ظاهر قرآن از باطنش روی آورده اند. معمولاً محققان برای تنزیل و ظاهر قرآن، معانی روشن و تحت اللفظی قرآن، چیزهایی که قرآن درباره آن نازل شده، تفسیر و شأن نزول، تطبیق آیات قرآن بر مصادیق طبیعی و معانی دیگری نزدیک به اینها برداشت کرده اند. تدوین آثار فراوان درباره باطن قرآن حکایتگر دشواری بحث در این موضوع است. مقاله حاضر برخلاف رویه متداول میان محققان، تلاش کرده است از طریق بحث درباره مفهوم ظاهر و تنزیل قرآن، به حل مسأله تمایز میان معانی ظاهری و باطنی قرآن بپردازد. رهاورد این بحث این است که هر معنایی که نخستین مخاطبان پیامبر از آیات شریفه دریافت کرده و در ذهنشان نقش می بست، ظاهر و تنزیل قرآن بوده و هر معنای دیگری که ورای آن فضای نزول و فهم مخاطبان اولی از آیات قرآن دریافت شود، خواه در زمان رسول خدا(ص) یا بعد از آن، باطن و تأویل قرآن خواهد بود. بی شک سیاق و فضای نزول، مهم ترین قراین آگاهی از معنای ظاهر و تنزیل قرآن است.
کاربرد روش تحلیل هرمنوتیک در مطالعات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک به عنوان یک روش مستقل، جایگاه ویژه ای در حوزه تفکر بشری پیدا کرده است. این روش، به ویژه در قرن بیستم، توانسته است دستاوردهای خود را به دیگر حوزه های دانش چون فلسفه، الهیات، علوم اجتماعی، فلسفه علم، و ... ارائه کند و بحث های جدیدی را در آن عرصه ها پی افکند.
هرمنوتیک به دو بخش هرمنوتیک فلسفی و هرمنوتیک روشی تقسیم شده است که عمدتاً اولی با گرایش مفسرمحور و دومی با گرایش مؤلف محور شناسایی می شود. در حوزه موضوع این مقاله مهم ترین مسائلی که وجود دارند عبارت اند از: کدام نحله از هرمنوتیک قابل استفاده در مطالعات اسلامی است؟ و آیا می توان بین روش رایج فهم متن در مطالعات اسلامی و هرمنوتیک رابطه ای برقرار کرد؟
نویسندگان این مقاله با مطرح کردن امکان برقراری رابطه میان متون دینی و هرمنوتیک قصد دارند نشان دهند چون به کارگیری هرمنوتیک فلسفی منجر به قرائت های مختلف از دین و اعتقاد به تأثیر پیش فرض ها و در نهایت نسبی گرایی می شود، برای مطالعات اسلامی مناسب نیست، ولی هرمنوتیک روشی و شیوه مؤلف محوری و متن محوری مستتر در آن با رعایت قواعد و مبانی مقبول هرمنوتیک روشی، صحیح ترین راه تفسیر متون دینی در مطالعات اسلامی است
درآمدی بر فلسفه علم وجودی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی امکان ارائه علم شناسی صدرایی در راستای مکاتبی است که در حوزه فلسفه علم نظریه پردازی کرده اند. حکمت متعالیه با الهام از آموزه های قرآن کریم و سخنان معصومین(ع) و به پشتوانه فلسفه مشاء و اشراق و همچنین عرفان و کلام اسلامی توانسته است نوآوری هایی در حوزه وجودشناسی و انسان شناسی و روش شناسی ارائه کند که چنانچه به درستی تبیین شود می تواند منجر به تولید جهان بینی شودکه به واسطه آن بتوان نظریه های علمی موجود را توجیه و تبیین کرد و حتی مبنای ایجاد نظریه های بزرگ علمی قرار داد. بررسی مفاهیمی از قبیل هرم انتولوژیک صدرایی، ماهیت علم، تأویل به مثابه یک روش، نحوه عبور از ظواهر به بواطن امور، تبیین نسبت انسان و جهان و بازتعریف مفهوم انسان و حقیقت و نسبت آن دو به ویژه براساس دو اصل حرکت جوهری و اتحاد عالم و معلوم نوعی خاص از علم شناسی را نشان داده که به کلی با منطق تک گفتاری دگماتیسم و همچنین شکاکیت ناشی از هرمنوتیک جدید متفاوت است، توجه به اصل تشکیک در وجودشناسی صدرایی و مساوقت علم با وجود و بهره مندی از تأویل به مثابه یک \""روش\"" در شناخت لایه های مختلف یک شی و حذف شکاف بین عالم و معلوم (انسان و جهان)، مجوز فهم های متعدد و مختلف از حقیقت واحد را به گونه ای فراهم می آورد که برخلاف فلسفه های علم رایج به شکاکیت و نسبیت مذموم منتهی نمی گردد
اسلام گرایی، پراگماتیسم و کنش سیاسی در مصر پساانقلابی سال های 2014- 2011 م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیزش های مردمی سال 2011م در جهان عرب، اگر چه از تونس آغاز شد اما در مصر بیشترین تأثیرها را گذاشت. این مسأله از یک سو به اهمیت این کشور در جهان عرب و خارمیانه باز می گردد و از سوی دیگر، ناشی از شکاف های مختلفی است که ساختارهای سیاسی مصر را تحت تأثیر قرار داده است. منازعات سیاسی و درگیری های خیابانی در مصر حتی پس از سقوط حکومت «حسنی مبارک» و تثبیت انقلاب 25 ژانویه 2011م این کشور نیز پایان نیافت و عرصه ی سیاسی مصر را مستعد منازعه، درگیری و خشونت کرده است.
با این حال، آنچه پس از انقلاب مصر مورد توجه قرار گرفت، حضور اسلام گرایان در ساختارهای قدرت بود. اگرچه اسلام سیاسی در مصر، در مقاطعی از حکومت مبارک نیز امکان کنش سیاسی یافته بود اما حضور در قدرت به صورتی که علاوه بر پارلمان، دربردارنده ی قدرت اجرایی نیز باشد، مسأله ی متفاوتی بود که زمینه را برای تأثیرگذاری اسلام سیاسی بر سرنوشت سیاسی مردم این کشور به نحوی که به همه ی روزنه های زندگی مصریان راه یابد، فراهم می سازد.
پرسش اصلی مقاله این است که مشخصه ی اصلی کنش سیاسی اسلام گرایان مصر پس از انقلاب 25 ژانویه چه می باشد؟ فرضیه ی مقاله این است که اسلام سیاسی در مصر متأثر از تحولات و فرآیندهای سیاسی مصر و ضرورت تثبیت قدرت سیاسی در رویکردهای خود به سوی «پراگماتیسم اسلامی» در حرکت است که با مفاهیمی نظیر آزادی سیاسی، فردگرایی، پارلمانتاریسم، پلورالیسم و دموکراسی پیوند می خورد. در این پژوهش تلاش خواهد شد با بررسی نحوه ی تعامل اسلام سیاسی با «متن» و «زمینه ی سیاسی» بروز یافته در تحولات اخیر مصر، استدلال خود را روشن تر سازیم.
زبان اشاره و رمزی در عرائس البیان تفسیر یا تأویل؟
حوزه های تخصصی:
مسلمانان از صدر اسلام تاکنون، برای رسیدن به درکی عمیق تر و صحیح تر از کلام خدا، دست به تفسیر قرآن زده اند و در طی این مدت، انواع گوناگون تفسیر شکل گرفته است که یکی از آن ها تفسیر عرفانی است. در میان کسانی که به این گونه از تفسیر تمایل نشان داده اند، روزبهان بقلی نامی آشنا و بحث برانگیز است که آثار قابل توجه در این زمینه خلق کرده است. در این پژوهش، مهم ترین اثر تفسیری روزبهان، یعنی عرائس البیان فی حقائق القرآن موضوع بحث و بررسی قرار داده شده است و در دو بخش به آن پرداخته می شود؛ در بخش نخست، مقاله های مستقل نوشته شده درباره تفسیر روزبهان معرفی و بررسی می شوند و در بخش دوم، با آوردن تفسیر دو آیه از قرآن کریم از کتاب عرائس و کشف الاسرار میبدی، کیفیت عملکرد دو مؤلف، براساس موازین نگارش تفسیر عرفانی مقایسه و سنجیده می شوند. یافته های پژوهش نشان داد که عرائس البیان «تفسیری عرفانی» نیست؛ بلکه کیفیت نگارش آن بیشتر به نوعی ویژه از «تأویل عرفانی» نزدیک است. به ویژه اینکه روزبهان در این اثر، تقریباً به هچ کدام از موازین نگارش تفسیر عرفانی پای بند نیست؛ به همین دلیل، موفق ترین پژوهش ها در تحلیل اثر روزبهان، پژوهش هایی است که ماهت «تأویل عرفانی» و «مکتب فکری روزبهان» را اساس بررسی های خود قرار داده اند و درنتیجه با نگاه علمی به عرائس نگریسته اند.
روش تأویل در ترجمه متون مقدس: خودآگاهی بر واقعیت معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون مقدس دارای سطوح مختلف معنایی اند بگونه ای که سطح بالایی از خودآگاهی برای درک واقعیت وجودیشان لازم است. از طرفی هایدگر نیز قائل به سطوح مختلفی از وجود است که می توانند خودآگاه و سطح فهم موجود را تحت تأثیر قرار دهند. بنابرین با نظر هایدگر می توان نوعی تحلیل هرمنوتیکی از سطوح معنایی متون مقدس ارائه داد. از طرفی هانری کربن معتقد است که تأویل نوعی روش هرمنوتیک برای فهم معناست. می توان گفت که این نوع فهم با منطق تقابل و تضاد که توسط لوپاسکو تبیین شده در ارتباط است و بواسطه آن می توان توضیح داد که چگونه لایه های معنایی متفاوت و متضاد از یک متن حاصل می آیند و حتی منجر به ظهور معنای پنهان متن می گردند. همچنین بواسطه مفهوم عالم مثال، سطوح شناخت انسان قابل تبیین و بررسی اند: با تکیه بر تصاویر عالم مثال و نمادهای آن به شهودی از وجود و معنا، تأویل، می توان رسید. لذا در این تحقیق ارتباط این مفاهیم وعوالم حضور تبیین و اثبات گردیده اند.
بررسی تأویل و سطوح مختلف آن در حدیقة سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأویل از ویژگی های مشترک زبان قرآن و متون عرفانی است. در این مقاله با تمرکز بر تأویلات حدیقة سنایی، تقسیم بندی های متنوعی برای تأویل ارائه می گردد. تأویل های حدیقه را می توان در دو گروه کلی تأویل مستقیم و غیرمستقیم بررسی کرد. همچنین این تأویل ها با توجه به اقتضای حال مخاطب، گوینده و متن به سه نوع مخاطب محور، گوینده محور و متن محور تقسیم می شود. در بررسی سطح باطنی تأویل های حدیقه می توان دریافت گاه این سطوح، چندلایه و تودرتوست. به همین سبب از مبحثی با عنوان سطوح مختلف تأویل یاد می شود. تمثیل در حدیقه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. سنایی بیشتر در قالب تأویل مستقیم، معنای باطنی (تأویلی) بسیاری از تمثیل های حدیقه را بیان کرده است اما گاه وسعت معنایی تمثیل به گونه ای است که خواننده نیز می تواند با توجه به اقتضای متن و حال خود سطوح دیگری از تأویل را ارائه کند. بررسی تأویلات حدیقه از منظر علم معانی و با توجه به مقتضای حال، همچنین بررسی سطوح مختلف تأویل از اهداف و نوآوری های این پژوهش است. تأویل آیات الهی، تأویل داستانهای پیامبران، احادیث و سخنان بزرگان، مفاهیم و اصطلاحات عرفانی، نکات اخلاقی، برجسته ترین موضوعات تأویلی در حدیقه است.
چیستی و چرایی تأویل نصوص دینی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم درست منابع و نصوص دینی، دغدغه اساسی و همیشگی پژوهشگران اسلامی بوده و هست و از گذشته تا کنون، آنها روش های خاصی را برای فهم صحیح نصوص دینی به کار برده اند. یکی از روش های مهم در این زمینه، «تأویل» است. غزالی در دو دوره فکری خود، دو گونه مواجهه با مسئله تأویل دارد. در دوره اول، مانند غالب متفکران اسلامی، تأویل را ناظر به معنای بعید از لفظ می داند و صرفاً آیات متشابه را تأویل پذیر می شمارد؛ اما او در دوره پایانی عمر خویش، با پذیرش رویکرد عرفانی، تأویل را ناظر به امر حقیقی و خارجی پنداشته، همه آیات قرآن، اعم از محکم و متشابه، را تأویل پذیر می داند. در روش شناسی فهم متن از منظر غزالی متأخر، به این نکته پی می بریم که او با ارائه روی آوردی خاص در تأویل توانسته است الگوی نوینی ارائه دهد تا دیگران نیز براساس آن بتوانند در این مسیر گام بردارند و به فهم روشمند از نصوص دینی نائل آیند. از الگوی پژوهشی او در فهم متن، متفکرانی مانند ابن عربی، ملاصدرا و فیض کاشانی بهره برده اند. در این تحقیق، علاوه بر تبیین الگوی یادشده با رویکرد تحلیلی، به ضرورت، اهمیت و چرایی به کارگیری این روش از منظر غزالی پرداخته می شود.