مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تأویل
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مربوط به مباحث نفس که از دیرباز معرکه آرای دانشمندان اسلامی بوده، مسئله تقدم نفس بر بدن است؛ علاوه بر اینکه در این موضوع روایات فراوانی از معصومین نیز وارد شده است. صدرالمتألهین شیرازی در این مورد دیدگاه خاصی دارد. وی تقدم نفس بر بدن به نحو کثرت و انفصال را رد می کند و آن را فقط به صورت وجود نفس در مرتبه علت آن به نحو عقلانی می داند. او ظاهر آیات و روایات دال بر تقدم را نمی پذیرد و آنها را تأویل می نماید. در این نوشتار بیانات و دلایل ملاصدرا و تأویلات او از روایات مورد بازبینی قرار می گیرد، با این هدف که راهی پیدا شود تا به وسیله آن بتوان بین ظاهر روایاتی که دلالت بر وجود پیشین نفوس به نحو کثیر و منفصل دارند، با دلایل عقلی جمع کرد؛ به گونه ای که تعارض میان آنها مرتفع گردد و نیازی به عدول از ظاهر روایات نباشد.
بررسی و تحلیل تأویلات نوحی از منظر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیی الدین بن عربی، بزرگ چهره برجسته عرفان اسلامی، در طی آثار خود همواره با نگاهی ژرف به آموزه های دینی توجه کرده است. وی بر بنیاد آموزه های عرفان نظری خود، با نگرشی باطنی به تأویل و تحلیل آیات قرآن و احادیث نبوی همت گمارده و در این راستا سعی نموده است که با قرائتی نو از آموزه های دینی بنیان دستگاه فکری خود را مستحکم تر سازد. وی در اثر جاودان خود، فصوص الحکم، با تحلیل احوال بیست و هفت نبی، به تأویل آموزه های دینی موجود درباره هر نبی پرداخته و به کشف اسرار نبوت هر نبی نائل آمده است؛ وی در طی این اثر ماندگار تأویلات بسیار بدیعی درباره آیات وارده درباره حضرت نوح (ع) ارائه کرده ولی پیچیدگی و آشفتگی عبارت او در این بخش، بیشتر شارحان وی را دچار سردرگمی کرده، تا بدان جا که در پی بازسازی آرای قرآنی وی در آثار متأخر، عملاً توجهی به یافته های وی در این بخش نشده است و در پژوهش هایی که ذیل فص نوحی عرضه شده ، فقط به آموزه تشبیه و تنزیه بسنده شده است. گفتار حاضر بر آن است که از سویی به بازسازی بی پرده و صریح تأویلات وی در آیات نوحی همت گمارد و از سوی دیگر به وجوه ضعف کلامی و تأویلی آن اشاره کند.
تفسیر فرات کوفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از ویژگی های مطالعات و پژوهش های دوران معاصر در حوزه علوم اسلامی، بازنگری مواریث کهن، از سده های نخستین است. از نتایج این نوع نگاه، زدن مهر تأیید بر ریشه دار بودن هویت فکری و اعتقادی شیعه، بازشناسی خلأها و کاستی ها برای جبران و تدارک آنها و سرانجام برداشتن گامی بلند در جهت گسترش، عمق بخشیدن و غنی سازی این مطالعات در سطوح و لایه های مختلف است.
از جملهٴ این آثار در گسترهٴ علوم قرآنی و حدیثی، تفسیری است متعلق به قرن سوم و سال های آغازین قرن چهارم، با عنوان تفسیر فرات کوفی که غالب روایات آن، تأویلی (از نوع تطبیق و جری) است؛ اگرچه شمار اندکی از روایات، حاوی تفسیر باطنی یا ناظر به سبب نزول و یا برخی گزارش های تاریخی غیر مرتبط با آیات اند.
به رغم ناشناس بودن و همچنان ناشناس ماندن فرات، به استناد نوع روایاتِ مندرج در کتابش، می توان او را یک شیعهٴ زیدی با گرایش عرفانی به شمار آورد.
هر چند تفسیر فرات هم بسان اغلب کتاب های روایی از آسیب وضع و جعل مصون نمانده است، شمار این نوع روایات چندان فراگیر نیست. البته وجود برخی ضعف ها در لابلای روایات کتمان ناپذیر است؛ اما این موارد، از اعتبار و ارزش بسیاری دیگر از روایات آن نمی کاهد.
سخن آخر اینکه چه بسا علت فراگیر نشدن این کتاب، نه وجود برخی ضعف ها در آن، بلکه بیشتر به دلیل روایاتی است که مخاطبانی عام نداشته است و به اشارهٴ معصوم علیهم السلام می بایست مکتوم و سر به مُهر می ماند؛ جز برای اهل سرّ.
صفات خبری در اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث صفات خبری، همگام با نزول وحی پا به عرصهٴ علم کلام و تفسیر نهاده است. در فهم آیات خبری و چگونگی انتساب این صفات به خداوند، دیدگاه هایی چون تشبیه و تجسیم (اثبات بلاتأویل)، توقف و تفویض، اثبات بلاکیف، و اثبات باتأویل، به متکلمان و مفسران نسبت داده شده است. دیدگاه های فوق در مقام ارائهٴ پاسخی به این پرسش شکل گرفت که چگونه خداوند خود را متصف به صفات خبری کرده است حال آنکه لازمهٴ حمل و انتساب این صفات به خداوند، نسبت صفات غیر الهی (تشبیه، تجسیم و...) به خداوند است؟ استاد جوادی آملی در مقام پاسخ به این پرسش، قائل به نظریهٴ «اثبات با تأویل» بوده، نظریهٴ «عینیت صفات و ذات» و نظریهٴ «تنزیه» را پایهٴ تفسیر صفات خبری قرار داده اند. ایشان با ارجاع متشابهات به محکمات و تقدم عقل برهانی بر ظواهر نقلی و با بهره وری از دلالت لفظیه و تصدیقیه، صفات خبری را فهم و تفسیر می کنند.
جری و تطبیق، روشها و مبانی آن
حوزه های تخصصی:
جری و تطبیق از اقسام تأویل عرفانی است که از ویژگی جهان شمولی و جاودانگی قرآن کریم نشئت می گیرد. جری یعنی تطبیق الفاظ و آیات کلی یا جزئی قرآن بر همة موارد و مصادیقی که تا ابد بر آن الفاظ و آیات انطباق پذیر است. برخی گمان کرده اند جری و تطبیقاتی که در بسیاری از روایات شیعه و تفاسیر روایی شیعه آمده است، تفسیر انحصاری آن آیات است. برخی قرآن پژوهان نیز گمان می کنند تأویل و معانی بطونی قرآن منحصر در جری و تطبیق است. در این نوشتار ضمن پاسخ دادن به این شبهات، اقسام و انواع جری و تطبیق و نیز روش ها، مبانی و آسیب های آن بررسی شده است.
بررسی اصول و مبانی تأویل عرفانی از منظر روایات
حوزه های تخصصی:
اهل معرفت برای تفسیر کریمه های وحی از روشی ویژه بهره می برند که از آن در مجامع علمی با نام های گوناگونی همچون تفسیر عرفانی، تفسیر شهودی و تفسیر رمزی یاد می شود. تفسیر عرفانی یا همان تأویل، در کنار تفسیر ظاهری، روشی برای رسیدن به لایه های باطنی کلام وحی است. در میان نظریات گوناگونی که دربارة معنای تأویل قرآن مطرح می شود، اهل معرفت شبیه ترین نظریات را به سخنان اهل بیت دارند.
تأویل عرفانی انواعی دارد که تأویل طولی و عرضی از جملة آنهاست. هریک از این دو نوع تأویل اصول و مبانی گوناگونی دارند. اهل بیت در اثنای سخنانشان به برخی از این روش ها، اصول و مبانی تفسیر باطنی قرآن اشاره می کردند و در تفسیر و تأویل کریمه های قرآنی آنها را جاری می ساختند، لیکن گروهی از محققان به سبب آشنانبودن با اصول و مبانی تفسیر عرفانی، این نوع تفسیر را با روش و مبانی تفسیری اهل بیت مخالف می پندارند. در این نوشتار بر آن شدیم تا با بررسی برخی روایات که دربردارندة موضوع تأویل اند، و نیز تطبیق مبانی و روش های تفسیر عرفانی با مبانی و روش های تفسیری اهل بیت، این پندار را بزداییم.
عقل و نقل در دیدگاه سید مرتضی و پی جویی رابطه آن دو در آثار او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سید مرتضی(ره) عالم بنام امامیه در قرن های چهارم و پنجم و صاحب نظر در حوزه های مختلف علوم اسلامی از قبیل فقه، اصول، کلام، حدیث و تفسیر قرآن، قائل به ترجیح وجوه عقلی در نقد و تبیین احادیث است. این مقاله ضمن بررسی جایگاه عقل و نقل نزد وی و تبیین اصول عقلانی مورد استناد او، به کشف رابطه عقل و نقل از دیدگاه این عالم عقلگرا پرداخته و نشان داده است که او از عقل برای نقد درونی نقل یاری می جوید و آن روایاتی را که با احکام بدیهی عقل در تضاد است، یا تأویل می کند و یا در صورت عدم قبول تأویل، از پذیرش آن سر باز می زند. همچنین او در مواضعی برای هریک از دو منبع معتبر معرفت دینی، یعنی نقل و عقل، نقش استقلالی قائل است و در مواردی آن دو را مؤید یکدیگر می داند و در برخی موارد نیز به تعبّد در برابر نقل قطعی حتی با وجود غرابت ذهنی آن ملتزم است.
مبانی تفسیری - کلامی علامه طباطبایی در صفات خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفات خبری خداوند متعال، از جمله مباحث کلامی و تفسیری است که در قرآن و روایات آمده است. صفات خبری آن دسته از صفات خداوند هستند که عقل بر آنها دلالت روشنی ندارد و تنها به آن سبب که در متن دینی (اعم از قرآن و حدیث ) به خداوند نسبت داده شده اند، می توان آنها را به خداوند نسبت داد. شناخت صحیح و دقیق صفات خبری و دستیابی انسان به این معرفت، به درک بهتری از باری تعالی منجر می شود. تفسیر این صفات از دیرباز مورد نزاع متکلمان بوده و بدون تردید دیدگاه های افراطی وتفریطی کلامی در این موضوع پیامدهای زیانباری را برای امت اسلامی در پی داشته که تاریخ فرقه ها و گروه های اسلامی گویای این مطلب است. آیات صفات خبری خدا از جمله آیات متشابهی است که برای فهم بشر سنگین بوده و زمینه ساز به وجود آمدن فرقه های مختلف در میان مسلمانان شده است.
درباب صفات خبری چهار شیوة کلی وجود دارد:
1. نظریه اثبات صفات خبری همراه با تشبیه؛
2. نظریه توقف و تفویض؛
3. نظریه اثبات صفات خبری با قید بدون کیفیت؛
4. نظریه تأویل.
با تبیین صفات خبری در تفسیر، می توان به این نتیجه رسید که اعتقاد به تجسیم خداوند موردپذیرش هیچ یک از آنها نیست، در این مقاله می کوشیم دیدگاه مفسر بزرگ شیعه، علامه طباطبایی را به دست آوریم؛ ایشان معتقد است با پیروی از اهل بیت و گرفتن اصل معنا با حذف لوازم، باید معنای نهایی و جدی کلام خداوند، در آیات صفات خبری را پس از در نظرگرفتن تمامی قراین، از جمله آیات تنزیه و مسائل عقلی، به دست آورد.
تأویل گرایی در اندیشة مولوی و غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی دیدگاه غزالی و مولوی در مورد تأویل می پردازد؛ نخست معنای لغوی و اصطلاحی تأویل و موارد آن در قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته، سپس قوانین تأویل، شرایط مؤول و مسألة تأویل مجاز و غیرمجاز و تفسیر به رأی به بحث گذاشته شده و نشان داده شده است که غزالی ِبه رغم رساله هایی که در رد باطنیه و اسماعیلیه نوشته، در فهم متون متأثر از رویکرد تأویل گرایانة آن ها است. بخش سوم مقاله به دیدگاه تأویل گرای مولوی می پردازد که برمبنای آن تأویل در سه سطح تأویل آیات و احادیث، رمزها و نشانه ها و اصطلاحات عرفانی صورت گرفته است. بخش چهارم مقاله، دربارة مقایسة دیدگاه های غزالی و مولوی دربارة تأویل و قوانین آن، تأویل قرآنی و کلامی، شرایط و دلایل تأویل، تأویل مجاز و غیرمجاز و قراین تأویل است که اندیشة تأویل گرای مولوی را در تأویل های صوفیانه غزالی تاحدودی متأثر از او نشان می دهد.
سیمای تأویل در آیینة بینامتنیت کریستوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر در پی آن باشیم که ایدة بینامتنیت کریستوا را در قامت یک هرمنوتیک در نظر آوریم، می توان گفت که چنین امری از مسیر تحلیل او از سوژة مؤلف/خواننده و از سوی دیگر تحلیل او از متن می گذرد. پویایی سوژه از یک سو سوژة در فرآیند و پویایی متن از
سوی دیگر -بینامتنیت، متن زایشی و امر نشانه ای- به پویایی خوانش و در پی آن تأویل منجر خواهد شد. ثمرة این پویایی چیزی جز کنار رفتن مفاهیمی چون قطعیت معنا، اصالت، یکتایی آن نخواهد بود و تا حدود زیادی فضا برای تکثر خوانش ها باز خواهد بود. این نوشتار در اندیشة آن است تا پس از مروری بر عناصر دخیل در شکل گیری مفهوم بینامتنیت و به طور کلی منظومة فکری کریستوا، نظیر مکالمه گرایی باختین، زبان شناسی سوسوری و آراء بارت در باب متن به ترسیم سیمای این هرمنوتیک مورد اشاره بپردازد. هرمنوتیک مذکور، نه پیشنهاد نوعی روش و نه ناظر به معنایی قطعی، یگانه و مؤلف محور است؛ بلکه بر وجوه تاریخی، متکثر و برخوردار از بستر اجتماعی و سیاسی و. . . متن و معنا تأکید کرده و گونه ای فهم شناسی مبتنی بر زبان شناسی و روانشناسی ارائه می کند که کاملاً در یک فضای پساساختارگرایانه و پست مدرن طرح می شود.
رویکرد شیخ طوسی نسبت به پیشینیان در مسئله؛ روایات تأویلی در حق اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی در قرن پنجم هجری و در فضای ویژه آن روز بغداد تفسیری نگاشته که از هر حیث با تفاسیر شیعی پیش از خود متمایز است. یکی از ابعاد برجسته آن، میزان و چگونگی بهره گیری شیخ طوسی از گونه روایات تأویلی در حق اهل بیت است. جستار حاضر به طور مشخص در پی بررسی و پاسخ گویی به این مسئله است که دلیل تغییر رویکرد شیخ طوسی در این زمینه خاص نسبت به پیشینیان خود چه بوده است و به چه علت از ذکر بسیاری از روایات تأویلی که مفاهیم برخی آیات را بر اهل بیت تطبیق داده اند، اجتناب کرده و آن ها را محل توجه و نظر قرار نداده است؟ پاسخ این سؤال در گام نخست، مبانی شیخ طوسی در گزینش روایات تأویلی و در گام بعدی عامل مؤثر در تغییر این مبانی نسبت به پیشینیان را برای ما روشن خواهد ساخت.
دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلال الدین مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد از مهم ترین ارکان جهان بینی عرفانی توجه به دو ساحت «ظاهر» و «باطن» واقع است. بر این اساس، هر امر واقعی، اعم از عالم و آدم و حتی حضرت باری تعالی، دارای این دو شأن هستند. علوم ظاهری در پی شناخت ظاهر عالم هستند، اما عرفان کوشش انسان برای راه یافتن به باطن هستی است. این آموزه از ارکان اندیشه عرفانی مولانا جلال الدین بلخی و کلید فهم اندیشه ها و آثارش به ویژه شاهکار او «مثنوی معنوی» است.
هدف این نوشتار، بیان دیدگاه مولوی در این زمینه است و روش آن، استخراج ابیات مربوطه از مثنوی معنوی و شرح و تفسیر آنهاست. دستاورد این تحقیق این است که از نگاه مولوی، عالم، آدم، معرفت، دین، قرآن، عمل انسان و هر حقیقت دیگری دارای ظاهر و باطن یا بطونی است و معرفت اصیل، رسیدن به آن بطون است. دین داری و دین ورزی عارفانه کشف جغرافیای باطن و زیستن در آن است.
تأویل قرآن در «فیه ما فیه» مولوی؛ حرف قرآن را ضریران معدن اند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفا با رعایت اصل «زهد» و «مراقبه» و تداوم در اعمال مربوط به آن، حالتی را تجربه می کنند که در آن عشق و محبت الهی سراپای وجودشان را فرا می گیرد و هستی مجازی شان را محو می کند و به حقیقت حق و سرّ مطلق رهنمون می سازد. آنان گاه به برداشت ها و تفاسیر مناسب ذوق و حال خویش از آیات قرآنی می پردازند که خود، آن را «استنباط» می خوانند و بر همین اساس، تفاسیری زیبا و متعالی از برخی آیات قرآنی و احادیث نبوی به دست می دهند. چنین شیوه ای در تفسیر آیات قرآن کریم مورد توجه بسیاری از عرفا بوده و به مرور زمان به صورت یک شیوه تفسیری خاص در محافل عرفانی درآمده است.
مولوی نیز بسان مشایخ بزرگ عرفانی، در آثار خود به تفسیر عرفانی آیات قرآن کریم و احادیث توجه کرده است. او در «مثنوی معنوی» و کتاب «فیه ما فیه» تفاسیر عمیقی که مناسب ذوق و تجربه عرفانی و روحانی خود اوست، از آیات قرآن کریم به دست داده که بی نظیر و تازه می نماید. در این جستار، به بررسی شیوه تفسیری مولانا در کتاب ارزشمند «فیه ما فیه» پرداخته شده است، تا از این رهگذر، دیدگاه های روحانی و عرفانی وی را درباره تفسیر آیات قرآن کریم دریابیم و نیز تفسیرها و برداشت های عرفانی او را از برخی آیات قرآنی و احادیث نبوی بیان کنیم.
تأویل از دیدگاه فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تأویل» یکی از موضوعاتی است که فیض کاشانی در تفسیر قرآن و عرفان بدان پرداخته و در فهم درست آیات و روایات و حقایق هستی، برایش نقش کلیدی قایل است. هدف این پژوهش آن است که با روش توصیفی تحلیلی به بررسی دیدگاه ایشان درباره تأویل بپردازد و مؤلفه های اصلی آن را تبیین کند. یافته ها حاکی از آن است که وی تأویل را «تعمیم معنای متبادر از لفظ و حمل لفظ بر معنای غیرمتبادر» می داند. وی با تبیین پیوند عمیق لفظ و معنا، الفاظ را دارای حقیقت و روح واحدی می داند که ممکن است به لحاظ مصداقی، شکل ها و مصادیق متعددی داشته باشند. وی از این رهگذر، پرده از سرّ اختلاف تعابیر معصومان علیهم السلام در بیان معانی آیات قرآن برمی دارد. فیض کاشانی روایات متعددی را در مقام بیان امکان تأویل در آیات قرآن و نیازمندی آیات قرآن به تأویل یادآور می شود. از برخی روایات ذکرشده، می توان تعمیم تأویل را نسبت به ظواهر قرآن برداشت کرد. وی ملاک درستی تأویل را بهره مندی آن از پشتوانه نقلی و یا ضرورت عقلی دانسته و تأویل را مختص معصومان علیهم السلام می داند.
قصه های قرآنی و رویکردهای زبان دینی در تحلیل آنها (با تأکید بر قصه خلقت حضرت آدم علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازوکار گفتاری قرآن و دلالت های زبانی آن همواره از بحث های پرجاذبه و چالش برانگیز در میان مفسّران از یک سو، و متکلمان و سایر دین پژوهان از سوی دیگر بوده است. این بحث واجد مباحث مهمی است؛ از جمله اینکه آیا جملات و گزاره های قرآن همه ناظر به حقیقت است؟ اگر برخی تعابیر قرآنی مجازگونه، نمادین و تمثیلی است، آیا این مجازها تحویل پذیر به واقع و حقیقت است، یا خیر؟ در پاسخ به این پرسش ها، به ویژه در حوزه داستان های قرآنی، دو رویکرد عمده وجود دارد: دسته اول دیدگاه های غیرواقع گراست که تفاسیر و برداشت هایی را از قصه های قرآنی ارائه می نماید مبنی بر اینکه این داستان ها را از محتوای واقعی، که مدلول ظاهری الفاظ و کلمات آنهاست، تهی می نماید. دسته دوم شامل آرائی است که مضامین داستان های قرآن را حاکی از حوادث و رویدادهای رخ داده می داند.
در این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی، در ذیلِ دسته اول، پنج دیدگاه و در ذیل دسته دوم، دو دیدگاه بررسی و نقد شده است.
جغرافیای عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جغرافیای عرفانی با سه نوع اصطلاح جغرافیایی روبرو هستیم. یکسری مقولاتی که در جغرافیای طبیعی ما بإزای خارجی دارند مثل جهات چهارگانه، نام شهرها، اقالیم و ممالک که البته در جغرافیای عرفانی تأویل پذیرند و نقش نمادین و رمزگونه به خود گرفته اند. دسته دوم مقولاتی جغرافیایی که منشأ قرآنی دارند همانند قاف، عرش، کعبه، طور و مجمع البحرین که آن ها نیز بر مشرب عرفا تفسیر و تأویل می شوند. دسته سوم که فقط در جغرافیای انتزاعی سخن از آن ها رفته، نه در طبیعت و نه در قرآن یافت می شود، بلکه سخن از مکان هایی است که ساخته ذهن خلّاق عارفان است. برخی از این مکان ها ریشه در آموزه های اسلامی دارد و برخی از حکمت خسروانی ایرانی سرچشمه گرفته است. در این جغرافیا عالم بالا، جهانی سراسر نور و لطیف تر از جهان ماده است. عالم مثال فضایی است میانه عالم روح و عالم ماده بین ملکوت و ناسوت که روح و جسم پدیده ها و موجودات در این برزخ به هم متصل می شود. از این رو عالم مثال مظهر تمامیت، کلیت و جمع اضداد است. در این مقاله با تکیه بر تحقیقات عرفان پژوهان، جغرافیای عرفانی در سه محور جغرافیای عرفانی طبیعی، جغرافیای عرفانی قرآنی و جغرافیای عرفانی انتزاعی در آثار و اندیشه عرفای بزرگ ایرانی و اسلامی بررسی گردیده است.
تأویل در مقالات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأویل و معنا و قلمروهای مرتبط با آن در مقالات شمس تبریزی از جمله موضوع هایی است که با همة اهمیّت و کارکردی که در حیطة پژوهش های عرفانی و به ویژه مولوی شناسی و نیز شناخت احوال و افعال شمس تبریزی دارد، هنوز چنان که باید مورد تدفیق و تحقیق قرار نگرفته است. شمس از آنجا که ذاتاً شخص و شخصیّتی درون بین و رمزگرا دارد، به مسألة تأویل توجّه بسیار نشان داده است و تقریباً در سراسر مقالات، تأویل را در تمام ساحت ها پیشِ چشم داشته است و از آن در جهت بسط و تحکیم افکار خویش سود برده است. این قلمرو تأویلی گرچه از ریزترین نکته های لغوی و اشیاء ملموس و مادّی تا مهم ترین مباحث معرفتی و مسایل کلامی و اجتماعی را در بر می گیرد، امّا هدف اصلی و اَولی در این مقاله با نگاهی به شیوه های رویکرد هرمنوتیک معاصر طبقه بندی و تحلیل نگره های تأویلی شمس تبریزی در باب آیات و روایات است و بازکرد نوع نگاه ویژه ای که او غالباً برخلاف جمهورعرفا و مفسّران از این دو مقوله به عمل می آورد و بعضاً نکته هایی بسیار بدیع و ممتاز و دیگرگون وعمدتاً انسان گرایانه و مردم محور از بطن آنها استخراج می نماید که در جای خود نیازمند نگاهی جدّی و جدید و تبیین ژرف و همه جانبه است.
چیستی محکم و متشابه از نگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستی محکم و متشابه، پرسشی است همزاد قرآن کریم که قرآن پژوهان از دیرزمان در پی یافتن پاسخی مناسب برای آن بوده اند. در این میان، علّامه طباطبائی از جمله کسانی است که به شایستگی از عهده این مهم برآمده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به نقل و نقد دیدگاه مرحوم علّامه می پردازد و هدف آن، بررسی آراء و نظریات علّامه در عرصه احکام و تشابه و تحلیل آن است. مرحوم علّامه معتقد است: متشابه به معنی چند مدلولی مشتبهِ با یکدیگر که مراد واقعی در آن نهان است وجود دارد. علّامه با تأسیس اصل مخلوط شدن نزولات غیبی و آسمانی بعد از فرود به زمین با ناخالصی ها، وجود تشابه در قرآن را امری طبیعی می داند و تعیین مراد واقعی در متشابه را بر عهده آیات محکم که متقن و مستحکم است و ویژگی ام الکتابی دارد می گذارد. به باور علّامه، این دیدگاه برخاسته از تدبر در قرآن و برگرفته از مکتب تفسیری اهل بیت علیهم السلام است.
تحلیل و نقد دیدگاه مفسران درباره آیه «أ َنَّا نَأ ْتِی الأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أ َطْرافِها»، بررسی حل تعارض آیات ذکرِ ناظر به آرامش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران درباره آیه «أ َنَّا نَأ ْتِی الأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أ َطْرافِها» دیدگاه های متفاوتی را بیان نموده اند؛ چنان که مقصود از «ارض» سرزمین کفار مکه، سرزمین عموم کفار، اهل زمین، زمین و اهل آن دانسته شده است و درباره مقصود از «نقصان ارض» مواردی از جمله: فتح حوالی مکّه توسط پیامبر و یارانش، فتح سرزمین کفار توسط مسلمانان، مرگ علما و بهترین ساکنان زمین، از بین رفتن برکت زمین، بیضوی بودن زمین، کاستن از سرزمین جسم انسان به هنگام پیری، مرگ اهل معرفت، سکوت زبانِ حق در دوره ای از زمان، کاهش اوصاف ناپسند سرزمین روحانی انسان، هلاکت کافران و ظالمان تکذیب کننده پیامبران، کاسته شدن از نیرو و ثروت اهل باطل بیان شده است. از این رو تلاش برای نزدیک کردن دیدگاه ها و رسیدن به برداشتی استوارتر در این زمینه ضروری است. نظریه مختار دراین باره، پذیرش معنای تنزیلی «تهدید مشرکان و تبشیر مسلمانان» است؛ چنانکه این معنا با پذیرش دیدگاه «مرگ علما و بهترین ساکنان زمین» به عنوان معنایی تأویلی یا بطنی از آیه، منافات ندارد.
مطالعه تطبیقی آیه هفتم سوره آل عمران، از دیدگاه آیات - علامه طباطبایی، جوادی آملی و ملکی میانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیة هفتم سورة آل عمران به مبحث مهمی از مباحث علوم قرآنی اشاره دارد و مفسران غالباً در ذیل آن به بررسی محکم و متشابه می پردازند. آیة الله جوادی هم در تفسیر تسنیم بدان پرداخته است. و آراء و افکار خود را که غالبا وامدار المیزان است مطرح نموده و به شرح و بسط هایی پرداخته که این امر در برخی موارد، سبب بروز تضادهایی درون متنی شده است. در ادامه به بررسی دیدگاه های ایشان پرداخته تضاد های درونی آن را بیان نموده و آراء ایشان را با دیدی منصفانه توصیف و تحلیل می نماییم.