مطالب مرتبط با کلیدواژه

زیست جهان


۲۱.

تأملی در نسبت هرمنوتیک فلسفی گادامر و علوم طبیعی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک فلسفی علوم طبیعی گادامر زیست جهان هرمنوتیک علوم طبیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۵۳۴
در مورد موضع گادامر درباره علوم طبیعی چند انتقاد جدی صورت گرفته است. نخست آنکه برداشت او از علوم طبیعی پوزیتویستی است. دوم آنکه تصویری که از علم ارایه می کند، کاریکاتورگونه است و به کار امروز ما نمی آید و سوم آنکه گادامر به سرشت هرمنوتیکی علوم طبیعی بی توجهی کرده است. در این مقالله تلاش خواهد شد نشان داده شود که این انتقاد ها، برآمده از تمرکز صرف بر کتاب حقیقت و روش <strong>و</strong> ناآگاهی از رویکرد گادامر به علوم طبیعی متأثر از بحران علم هوسرلی است. در این مقالله نویسنده می کوشد با مداقه در مجموعه آثار گادامر بازسازی ای از نگاه گادامر به علوم طبیعی به دست دهد. پس در گام نخست به رویکرد گادامر به علوم طبیعی درباره شکاف زیست جهان و جهان علمی می پردازد. در گام دوم با برجسته کردن سرشت هرمنوتیکی علوم طبیعی، پیوند آن را با زیست جهان نشان می دهد؛ به بیان دیگر، در گام نخست افتراق و در گام دوم امتزاج این دو امر را نشان می دهد تا سرانجام به این نتیجه گیری برسد که زیست جهان بر جهان علم اولویت دارد و علم باید بتواند در زیست جهان جایگاه خود را بیابد. در پایان با ذکر انتقادهایی به نگاه گادامر، افق هرمنوتیک علوم طبیعی نمایان خواهد شد.
۲۲.

درک دانشجویان دانشگاه تهران از تعاملات غیررسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیست جهان دانشجو تعاملات غیررسمی پدیدارشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۰ تعداد دانلود : ۵۱۱
دانشجویان، تعاملات و ارتباطاتی فراتر از کلاس درس و نظام رسمی دانشگاه دارند که به طور غیررسمی وجود دارد و بخش زیادی از وقت دانشجویان را در طول دوران تحصیل به خود اختصاص می دهد. آنچه مهم است، درک دانشجو و فهم معانی ذهنی از تعاملات دوران دانشجویی است که کشف آن به کاهش شکاف موجود میان این قشر و مسئولان دانشگاه و آموزش عالی کمک می کند و از طریق آن می توان لایه های پنهان زندگی دانشجویان را شناخت و برمبنای آن سیاست گذاری کرد. در این مقاله خلاصه زندگی دانشجویی ادراک شده، معناشده، و تجربه شده را در خلال این تعاملات دنبال خواهیم کرد. در این راستا با ۵۲ دانشجوی دانشگاه تهران از دانشکده ها و رشته های مختلف مصاحبه عمیق پدیدارشناسی انجام شد. پس از تقلیل، کدگذاری، و تحلیل یافته های مصاحبه، به تغییر الگوی زیست دانشجو رسیدیم؛ به این معنا که دانشجو در طول تعاملات غیررسمی و گذراندن اوقات زیادی از دوران دانشجویی خود با دوستان در موارد گوناگون به تغییراتی در زیست دانشجویی خود رسیده است؛ ازجمله تغییر الگوی ارتباطات انسانی، تغییر سبک های دین داری، تغییر الگوی اوقات فراغت، افزایش توانمندی های فردی، نگرش جنسیتی، تغییر الگوهای تحصیلی، تغییر نگرش و جهان بینی، حس مثبت فردی، حمایت و تعلق خاطر گروهی، جبران، تغییر در انگیزه مشارکت اجتماعی، تغییر در فرایند اجتماعی شدن و نظام هنجاری.
۲۳.

نسبت جامعه شناسی معرفت مانهایم و پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی جامعه شناسی معرفت واقعیت بیناسوژگی زیست جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۴۰۲
جامعه شناسی معرفت که با شلر و مانهایم در اوایل قرن بیستم مطرح شد، ریشه در تحولات علوم اجتماعی قرن نوزدهم و شکل گیری جریان های مخالف کارکردگرایی و رفتارگرایی داشت. در حوزه ی فلسفه نیز هوسرل در میانه ی جریان اثبات گرایی رئالیستی و ایده آلیسم، با این بحث که معنای پدیدار از هستی جدا نیست، پدیدارشناسی را به مثابه بدیلی برای هستی شناسی و معرفت شناسی مطرح کرد و راه سومی برای شناخت جهان باز کرد. راهی که با گذر از دوگانگی ذهن و عین به منشاء شناخت و شکل گیری دانش در زیست جهان رسید و سنت فلسفی را پایه گذاری کرد که جامعه شناسی معرفت در سطح جامعه شناسانه می تواند به بهترین وجه آن را نمایندگی کند. اما از آن جا که این بخش از کار هوسرل چنانکه باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است و بسیاری پدیدارشناسی را تقدم سوژه بر ابژه در شناخت جهان می دانند آن را در مسیری کاملا متفاوت از جامعه شناسی معرفت پیدا می کنند. حال آنکه آثار مانهایم از حضور این جریان فکری و تداوم آن حکایت می کند. این مقاله با تفسیر و مقایسه ی آثار هوسرل و مانهایم، در تلاش است تا پیوندهای میان پدیدارشناسی و جامعه شناسی معرفت را بررسی کند. رویکرد هوسرل نسبت به مساله ی ذات و فرارفتن از دوگانگی سوژه و ابژه با مفهوم التفات و همچنین طرح مفهوم زیست جهان و بیناسوژگی و در نهایت تعریف واقعیت به مثابه امری اجتماعی و اعتباری سه محوری است که این مقاله حول آن شکل می گیرد. اهمیت این مقاله در شناسایی این پیوندها و بررسی این صورت ها در حوزه ی مطالعات بینارشته ای و در شکستن مرزهای سنتی دانش و توجه به فلسفه در حوزه های انضمامی تر و برقراری پیوند میان این حوزه ها تعریف می شود.
۲۴.

مسأله زیست جهان در پدیده شناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیست جهان بداهت شهود بنیادِ معنی ماقبل نظری تغییر ایدتیک آپریوری زیست جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۲ تعداد دانلود : ۶۸۱
به باور هوسرل تحت تأثیر علم گالیله ای، جهان عینیِ علم که در اندیشه انسان غربی جدید به عنوان واقعیت قلمداد می شود، جانشین زیست جهان یعنی جهان تجربه مشترک شده است. هوسرل از یک سو در مخالفت با نظر عینی بر جهان تأکید می کند که زیست جهان «بنیاد ِمعنی» تفکر علمی و حوزه بداهت های اولیه است. از سوی دیگر به نظر او نتایج علمی برای زیست جهان اعتبار دارند و به ساختار زیست جهان افزوده می شوند. ابتدا هوسرل در بستر نقادیِ علم عینی مفهوم زیست جهان را مطرح می سازد، اما با توصیف زیست جهان ذهنی- نسبی که خودش علوم را در بر می گیرد، دیگر زیست جهان نمی تواند موضوعی جزئی درون مسأله عام علوم عینی باقی بماند. از زیست جهان ذهنی- نسبی ساختارهای نامتغیر و مشترکی انتزاع می شود که آپریوری کلی زیست جهان را آشکار می سازند. بنابراین زیست جهان که در ابتدا به عنوان مسأله ای جزئی و فرعی درون مسأله عام علم عینی یعنی در نقش اساسی این علوم ظاهر می شود، در نهایت به تعبیر هوسرل، به مثابه مسأله حقیقی و کلی برای فلسفه آشکار می گردد. این نوشتار تلاش می کند که از چشم انداز تحلیل نسبت زیست جهان و علم، مفهوم زیست جهان به عنوان مسأله حقیقی و کلی را نشان دهد.
۲۵.

تحلیلی بر هویت فرهنگی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه مطالعه ای تطبیقی در خوابگاه های دولتی و خصوصی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت فرهنگی زیست جهان هویت خانوادگی هویت دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۶ تعداد دانلود : ۷۲۲
مسئله هویّت از مضامین مهمی است که در بعد فردی و بعد اجتماعی- فرهنگی می تواند ابزار گویایی برای فهم شرایط جامعه باشد. یکی از منابع تغییرات هویتی تجربه محیط های جدید زندگی است. نمونه ای از آن در مورد دختران جوانی مصداق داردکه برای ادامه تحصیل به شهری دیگر و به محیط زندگی خوابگاهی وارد می شوند. پژوهش حاضر برای شناخت چگونگی هویت فرهنگی دختران ساکن خوابگاه، با رویکرد کیفی پدیدارشناختی به انجام رسیده است. افراد نمونه از میان دختران ساکن در خوابگاه های شهر تهران به شیوه تعیین پیشینی ساختار نمونه و با لحاظ کردن دو عامل نوع خوابگاه و میزان پایبندی دینی، که در مطالعات اولیه تاثیر آنها بر موضوع مطالعه تایید شد انتخاب شدند. هویّت فرهنگی را در ابعاد خانوادگی، دینی، جنسیتی و حوابگاهی مورد مطالعه قرار داده ایم. بر اساس یافته ها در خوابگاه های دولتی، دختران مذهبی از نظر هویت فرهنگی با انسجام هویتی بیشتر و چالش های هویتی کمتری مواجه بودند و دختران غیرمذهبی دارای هویت خانوادگی کمرنگ تر وهویت خوابگاهی ضعیف تر بوده، گرایش بیشتری به هویت جنسیتی مدرن داشته و درمجموع دارای انسجام هویتی کمتری بودند. در خوابگاه های خصوصی، دختران مذهبی احساس تعلق پایینی به خوابگاه داشتند و دختران غیرمذهبی که غالبا دارای تعلقات خانوادگی نسبتا بالا و هویت خانوادگی قوی بودند افراد خوابگاه را قابل اعتماد و معاشرت نمی دانستند. این افراد رویکرد نقادانه به منابع سنتی هویت یابی پیدا کرده و سعی داشتند هویتی ورای ارزش های مسلط در جامعه ارائه دهندکه به ارزش های مدرنیته غربی نزدیک تر بود .
۲۶.

دموکراسی گفتگویی هابرماس: رابطه یا نسبت عامل ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حوزه عمومی دموکراسی گفتگویی زیست جهان کنش ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۴۵۲
دموکراسی گفتگویی، برخلاف دموکراسی های رایج، بر سه پایه ی اساسی متکی است: الف. حوزه ی زیست- جهان بازسازی شده؛ ب. زبان یا نیروی زبانی که دارای بنیانی عقلانی است و به عنوان تنها وسیله ی رسیدن به اجماع عقلانی تعریف می شود؛ و ج) مشارکت کنندگانی که همه در یک سطح مشابه «زبان» را به کار می گیرند که بطرف «اجماع» جهت گیری شده است. در حقیقت هابرماس چارچوب اثبات عقلانیت ارتباطی و امکان دستیابی به اصول عام دعوای اعتبار را که مبتنی بر استدلال برتر و بحث عقلانی و اجماع، با ویژگی شرکت آزاد از فشار و اضطرار مشارکت کنندگان و عام بودن دعاوی اعتبار می باشد، در دموکراسی گفتگویی می بیند. نهایتاً اینکه دموکراسی گفتگویی به لحاظ زمانی و مکانی در نظر هابرماس در «حوزه ی عمومی» یافت می شود.
۲۷.

آسیب شناسی ریزش دانشجو در رشته زبان و ادبیات عربی (تمایز در افق زیست جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۳۹۰
آسیب شناسی رشته های آموزشی از رسالت های تربیت یافتگان در هر سیستم آموزشی است و این مهم جز با نگرشی انتقادی و برمبنای فاصله گیری نقادانه از آن نظام دانایی محقق نمی شود. در این میان، رشته زبان و ادبیات عربی نیز از این قاعده مستثنا نیست و آسیب ها و ضعف های ساختار آموزشی آن موجب بی علاقگی و ریزش کمی و کیفی دانشجویان و تاحدودی استادان شده است. محور اصلی این نوشتار مفهوم «زیست جهان» از ادموند هوسرل، پایه گذار روش پدیدارشناسی، است. زیست جهان زندگی واقعی مشترک سوژه های انسانی است که بایستی برمبنای آن دانش انسانی صورت بندی شود و انگاره «زیست دانش» مبنا قرار گیرد. جستار زیر می کوشد تا با تکیه بر مفهوم «زیست جهان» به تحلیل و توصیف این مسئله بپردازد که آسیب ریزش دانشجویان در رشته زبان و ادبیات عربی ناشی از تمایز در افق زیست جهانی است. یعنی آگاهی، درک، و دریافت تحصیل کنندگان در این رشته با آگاهی و درک و دریافت زیست جهان معاصر وجوه تمایز و افتراق بنیادین دارد و از این روست که با آن نوع دانش، امکان ادراک، تعامل، و هم ذات پنداری با جهان واقع زندگی برای آنان مفقود می شود. از نتایج این نوشتار تبیین تمایزات اساسی میان زیست جهان حاکم بر رشته زبان و ادب عربی و زیست جهانی است که در آن زندگی می کنیم تا بدین وسیله آسیبی که در بنیاد آگاهی ریشه دارد، فهم شود و در حل آن اقدامات و اصلاحاتی انجام گیرد. ازجمله این اصلاحات گشودن افقی درراستای بینارشته ای شدن آموزش در این رشته است که مطالعات امروزین بسیار بر آن تأکید می نهد.
۲۸.

زیست جهان و امکان یک علم ایدتیک در پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آپریوری زیست جهان علم کلی تحلیل ایدتیک تحویل استعلایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۶۲
زیست جهان به زمین و بنیان پدیدارهای بالفعل اشاره می کند، پیش از آن که این پدیدارها به ایدئال های حاصل از انتزاع علمی تبدیل شوند. انتولوژی زیست جهان نیز که در پی فهم ماهیت زیست جهان یا فهم زیست جهان به مثابه یک آپریوری است، به دنبال بنیاد نهادن «علم کلی» مدنظر هوسرل است. هوسرل از طرفی زیست جهان را بنیانی برای چیزها می داند که در مقابل جهانِ به لحاظ علمی حقیقی قرار دارد، از طرف دیگر به نظر او علم ابژکتیو ریشه در زیست جهان دارد. زیست جهان در وحدتی انضمامی همه شمول بوده و شامل علم، تجربه ی حملی-زبانی و تجربه ی پیشاعلمی است. «علم کلی» مورد نظر هوسرل باید بتواند ویژگی ایدتیک جهان را دریابد؛ چنین علمی باید خصلت آپریوری جهان را به مثابه چیزی بپذیرد که از طریق کلیت امکان های اساسی ساخته شده است و نه به مثابه چیزی که از طریق کثرت پدیدارهای تجربی ادراک شده است. انتولوژی زیست جهان معطوف به یک آپریوری است که معرف ساختار زیست جهان است، خصلت ایدتیک دارد و به سوی تحلیل های ایدتیک گشوده است. همین ماهیتِ موضوع علم زیست جهان است که چنین علمی را هم ممکن و هم ضروری می کند. این علم ممکن است زیرا ساخت هایی کلی بر زیست جهان حاکم هستند، و ضروری است زیرا علم زیست جهان معطوف به مسأله ی بحران معنا است که یک پژوهش نو و رادیکال را طلب می کند.
۲۹.

تنگنای زیست جهان سالمندی مطالعه کیفی بازتاب تورم اقتصادی در زندگی روزمره بازنشستگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تورم اقتصادی گرانی بازنشستگان سالمندان زیست جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۴۳۲
تورم و گرانی بر زندگی روزمره بازنشستگان به عنوان یکی از گروه های کم درآمد و آسیب پذیر فشار وارد می کند و کنش ها و تعاملات اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف ما در این مطالعه، فهم تجربه بازنشستگان از تورم اقتصادی و پیامدهای آن در زندگی روزمره آنهاست. رویکرد پژوهش، کیفی و روش اجرای آن نظریه داده بنیاد برساخت گرا است. مشارکت کنندگان را با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب و برای گردآوری داده ها با 33 نفر از بازنشستگان سازمان های مختلف مصاحبه کردیم. با استفاده از تکنیک کدگذاری نظری، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 7 مقوله ساخته شد. این مقوله ها عبارتند از: سازگاری معیشتی، کاهش توان حمایت از فرزندان، دشواری انتظارات فرزندان، فرسایش روانی، کاهش همبستگی اخلاقی، محدودسازی تعاملات و فرسایش هنجاری. مجموعه این مقوله ها که بازنمای تجربه و تفسیر سالمندان بازنشسته از تورم است، نشان داد که زیست جهان مشارکت کنندگان در ابعاد مختلف ذهنی، عاطفی، هنجاری و تعاملی، تحت تأثیر تورم قرار گرفته است و آن را در قالب تنگنا تجربه می کنند.
۳۰.

نگرشی فلسفی بر شناخت کنشگران زیست جهان (ارائه مدل هایی نو برای چگونه زیستن بوم های جغرافیایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش فلسفی زیست جهان کنشگران چگونه زیستن بوم های جغرافیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۴۷۱
نوشتار حاضر با نگرش فلسفی در پی ارائه مدل هایی نو برای چگونه زیستن ساکنان جهان است. به گونه ای که «شناخت کنشگران زیست جهان» و «چگونه زیستن» مسئله و هسته اصلی این نوشتار را می آفریند. لذا، پاسخ به این پرسش های ژرف بسیاری از کامیابی ها و ناکامی ها را در بوم های جغرافیایی نمایان خواهد ساخت. بر این بنیاد، پژوهش حاضر از نوع تحقیقات «بنیادی نظری» است و متناسب با راهبرد کیفی، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. در نتیجه هدف از سکونت انسان در این جهان، پاسخ به مسئله چگونه زیستن است. به بیان دیگر چگونه زیستن، بستگی به کُنش های ارتباطی دارد که میان (جهان نشینان، جهان اندیشان، جهان گردانان و سازندگان جهان) در بوم های جغرافیایی شکل گرفته است و برآیند آن، به زیستن یا بدزیستن خواهد بود. در نهایت، آینده زیست جهان و بشریت به دست بوم های جغرافیایی رقم زده خواهد شد که دسته سازندگان زیست جهانی را تشکیل داده اند. زیرا، به تنهایی یک گروه در کامیابی و ناکامی بوم های جغرافیایی نقش سازنده ندارند و از پیوند بین دسته ها، «اندیشه های نو» شکل خواهد گرفت که نتیجه آن، «به زیستن بوم های جغرافیایی» خواهد بود.
۳۱.

زیست جهان؛ هوسرل و بازخوانی معنای فلسفه و وظیفه فیلسوف مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی ایده آلیسم استعلایی بحران زیست جهان بیناسوژگی و هوسرل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۵۶۰
فلسفه نزد هوسرل علمی کلی، بنیادی و متقن درباره جهان است. او به دنبال تأسیس پدیدارشناسی استعلایی به مثابه فلسفه ای کلی یا علمی متقن بود اما برای دست یافتن به چنین هدفی باید امکان یک معرفت ابژکتیو درباره جهان را توضیح می داد. هوسرل در کتاب بحران علوم اروپایی و پدیدارشناسی استعلایی، معنای مدنظر خود از فلسفه و وظیفه فیلسوف را در زمینه نقد علم و فلسفه مدرن و در ارتباط با بحران های فرهنگ معاصر اروپایی مطرح کرده و مفهوم بدیع زیست جهان را به عنوان ایده ای نو برای فلسفه به مثابه علم کلی معرفی می کند. این نوشتار در پی آن است که دیدگاه هوسرل درباره نسبت فلسفه با بحران های فرهنگ معاصر اروپایی را مورد ملاحظه قرار داده و به این پرسش توجه کند که آیا ایده زیست جهان قادر است پدیدارشناسی استعلایی هوسرل را به عنوان فلسفه ای بنیادین و علمی کلی معرفی کند یا نه. در این جهت مسئله امکان ابژکتیویته جهان یا به عبارت دقیق تر یک جهان بیناسوژه ای مورد توجه قرار می گیرد که در فلسفه متأخر هوسرل به صورتی مبسوط تر و نوآورانه تر مطرح شده است.
۳۲.

تحلیل مفهوم خیر عمومی و برساخت آن در اندیشه سیاسی یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیر عمومی زیست جهان کنش ارتباطی کنش خیرخواهانه یورگن هابرماس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۸ تعداد دانلود : ۷۱۷
خیر عمومی به عنوان یکی از مفاهیم اساسی در اندیشه سیاسی تاکنون به صورت مستقل بررسی نشده است. درحالی که این مفهوم در کنار مفاهیمی چون منافع عمومی، مصالح عمومی، سیاست گذاری عمومی، کالاهای عمومی و منافع مشترک و خیر مشترک، اساس و بن مایه اغلب رویکردها و جدال های مکاتب گوناگون را شکل بخشیده است. در گفتمان متداول علوم سیاسی، خیر عمومی به امکانات مادی، فرهنگی یا نهادی گفته می شود که اعضای یک جامعه در آن اشتراک منافع دارند. خیر عمومی مفهوم مهمی در فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی است، زیرا نقش مهمی در تفکر فلسفی درباره ابعاد عمومی و خصوصی زندگی اجتماعی دارد. در این مقاله ضمن بازشناسی و تحلیل مفهوم خیر عمومی و مفاهیم مرتبط با آن؛ دیدگاه های یورگن هابرماس در ارتباط با مقوله خیر عمومی بررسی شده است. هابرماس نقطه آغاز مفهوم خیر عمومی را در شکل گیری کنش ارتباطی می داند، به گونه ای که این کنش می بایست مبتنی بر سازوکار اخلاق گفت وگویی شکل بگیرد و اصل تفاهم و مفاهمه شاکله اصلی آن باشد. در این صورت می توان در یک زیست جهان و نظام کنش ارتباطی، تصور شکل گیری کنش خیرخواهانه در شهروندان را داشت که به خیرعمومی در جامعه ایده آل منجر می شود. این مقاله می کوشد به شیوه توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر کتابخانه ای مفهوم خیر عمومی را در اندیشه سیاسی یورگن هابرماس بررسی کند.
۳۳.

فهم جامعه شناختی پدیده طردشدگی میان افراد دارای احساس شکست (تجربه ی زیسته ی مهاجران روستایی نسل دوم ۳۰-۴۰ ساله و متولدین تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس شکست طردشدگی تبعیض مهاجرین زیست جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۸
احساس شکست بیش تر به مثابه پدیده ا ی بالینی و روان شناسانه بررسی شده است اما توجه به جنبه های اجتماعی آن نیز دارای اهمیت است. به دنبال فهم پدیده طردشدگی، افراد دارای احساس شکست با سه معیار ادعای مراجع، تشخیص درمان گر و آزمون احساس شکست انتخاب شده و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری از میان ۶۵ نفر انجام گرفت. سوژه های تحقیق از پنج کلینیک روانشناسی در شهر تهران (مرکز منطقه ۶، شرق منطقه ۸، شمال منطقه 1، غرب منطقه ۵، جنوب منطقه۱۸) به طور هدفمند با استراتژی سهمیه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان از میان افراد 30-40 ساله در دو گروه (۱-مهاجرین نسل دوم از روستا به کلانشهر تهران، ۲-متولدین و ساکنین تهران) انتخاب شدند. در گردآوری داده ها از مصاحبه ی نیمه ساخت یافته و در تحلیل آنه ا از تحلیل تماتیک استفاده گردید . یافته ها بیانگر آن است که تجارب شکست باعث شکل گیری احساس تبعیض، طردشدگی و کاهش مشارکت اجتماعی افراد می گردد و پیامدهای ثانویه ای چون احساس ناتوانی، فشار روحی، کاهش احساس تعلق و انزوای اجتماعی را در بردارد. طرد و فرسایش سرمایه ی اجتماعی موجب حس دیگری بودن، فاصله گیری، ترس و ناتوانی برای ادغام اجتماعی می گردد. مهاجرین (به عنوان گروهی مطرود) دچار سردرگمی فرهنگی، حس بی ریشگی، بی قدرتی، تنهایی، انزوا می شوند. حس آزادی توام با تبعیض، میل به مهاجرت معکوس و مهاجرت برون مرزی، ضربات روحی، بی اعتمادی، ناامیدی و شرمساری از جمله پیامدهای احساس طردشدگی در گروه مهاجرین (افراد دارای شکست) است.
۳۵.

جدایی زیست جهان از نظام و شکل گیری جامعه نظارتی در نمایشنامه دژ اثر هاوارد بارکر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیست جهان نظام مدرنیته سراسربین عقل ابزاری دژ جامعه نظارتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۳۰۲
ظهور روشنگری در غرب با ارزش بخشیدن به عقل ابزاریِ انسان در شناخت پدیده های پیرامون خود، سلطه انسان بر جهان اطرافش را توجیه کرد و به ایجاد ساختارهای اجتماعی مدرن در جامعه غربی انجامید. از میان منتقدان مدرنیته، میشل فوکو با پیگیری چگونگی شکل گیری سوژه در تاریخ جامعه غرب به تبارشناسی روابط قدرت و تغییر شکل در روش های اِعمال قدرت می پردازد. یورگن هابرماس نیز با انتقاد از عقل ابزاری حاصل از مدرنیته راه رهایی از شیوﻩهای اِعمال قدرت نوین را در تقویت روابط میان سوژﻩهای انسانی جستجو می کند. بدین سان، هاوارد بارکر در نمایشنامه دژ جامعه ای را به تصویر می کشد که در ابتدا براساس روابط بین فردی و به صورت اشتراکی اداره ﻣیشده، سپس با بازگشت جنگجویی صلیبی و متعصب که مهندسی عقل-گرا نیز همراهیﺍش می کند به جامعهﺍی پلیسی تبدیل می شود که در آن شهروندان تحت نظارت دائم قرار می گیرند. نماد این سلطه انضباطی، ساختن دژی هراسناک است. بنابراین، پژوهش حاضر، با استفاده از دیدگاه فوکو و هابرماس درباره لزوم همراهی زیست جهان و نظام در جامعه، به واکاوی جامعه شناختی این نمایشنامه ﻣیپردازد.
۳۶.

تحلیل نظریه استثمار زیست جهان هابرماس در شکل گیری مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش قدرت زیست جهان استثمار زیست جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۴۸۴
مقدمه: مقوله قدرت (حکومت، ثروت و دین) می تواند هم بسترساز پژوهش حقیقی و هم ویرانگر و منحرف کننده دانش باشد. با تأمل در نظریه استثمار زیست جهانِ یورگن هابرماس می توان نقش و تأثیر قدرت های تمامیت خواه را بر روند جریان آزاد اطلاعات و امکان تغییر زیست جهان دانش و شکل گیری رابطه سلطه پذیر و سلطه گر را دریافت. هدف این پژوهش، تحلیل زیست جهان دانش و تأثیر استثمار زیست جهان دانش بر مدیریت کلان دانش بود. روش شناسی: رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن نظریه زمینه ای بوده است. شرکت کنندگان در پژوهش 20 نفر از اعضای هیأت علمی و متخصصان علوم اجتماعی و علم اطلاعات و دانش شناسی بودند که مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند و تجزیه وتحلیل اطلاعات بر اساس سه روش کدگذاری مورد استفاده در نظریه زمینه ای، شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار تحلیل های داده های کیفی MAXQDA10  انجام گردید. یافته ها: قدرت های تمامیت خواه با حذف، دستکاری و مانع تراشی در جریان آزاد اطلاعات و با تحریف، تخریب و دستکاری اطلاعات و همچنین با وابسته کردنِ نهادهای اطلاع رسانی در پی اثرگذاری بر تولید دانش و روند پژوهش هستند تا با اسطوره سازی و اقناع گری شهروندان، موجب آن شوند که پدیده استثمار زیست جهان دانش به واقعیت تبدیل شود. نتیجه :با اطلاع رسانی هدایت شده توسط قدرت های تمامیت خواه، مراکز اطلاع رسانی از ماهیت وجودی شان دور می گردند؛ به تبع مخدوش شدن اطلاعات، نشر اطلاعات آلوده و اطلاع رسانی هدایت شده، شاهد استثمار زیست جهان دانش و در نهایت شکل گیری مدیریت دانش سوگیرانه و پدیده توهمِ دانایی در جامعه خواهیم بود.  در این پژوهش انواع مدیریت دانش کلان مانند مدیریت دانش ارزشی؛ مدیریت دانش تخریبی؛ مدیریت دانش انحصاری؛ مدیریت تحمیل دانش آلوده و مدیریت دانش پنهانی مطرح شده است.
۳۷.

عقلانیت ارتباطی در سطح جهان و همه گیری ویروس کرونا همه گیری ویروس کووید- 19 و تأثیر آن بر گسترش عقلانیت ارتباطی معطوف به جهان شهرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویروس کرونا عقلانیت ارتباطی جهان شهرگرایی زیست جهان سیستم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۲۲۹
این نوشتار به توضیح سطوح اثرگذاری همه گیری ویروسی کووید- 19، کرونا، بر گسترش عقلانیت ارتباطی در سطح می پردازد. پرسش اصلی نوشتار آن است که کرونا چه پیامدهای اجتماعی قابل توجهی را در سطح حوزه عمومی جهانی (نظام آگاهی فرا- ملی) برجای نهاده است؟ مدعای نوشتار آن است که بحران کرونا امکان گفت وگوی زیست جهان را در باب خیر عمومی در سطح فرا-ملی گسترشی بی سابقه داده است؛گفت وگویی که، در مسیر شکل بخشی به توافق های خردورزانه در حوزه عمومی جهانی، منجر به ارتقاء عقلانیت موثر جهت بسط جهان شهرگرایی گردیده است. حاصل آن که امروزه روز حوزه عمومی جهانی، توانمندتر از هر زمان دیگری در تاریخ معاصر، قادر به لحاظ به هم پیوستگی منافع بشری به گونه ای ورای معیارهای قومی، جنسی و ملی گردیده است. توجه بیش تر به مقولاتی هم چون توسعه پایدار در سطح جهان از جمله نتایج این رویکرد بوده است. روش این پژوهش تحلیلی-توصیفی است و طی آن تلاش شده است تا با مراجعه به منابع طراز نخست درکی از مراتب این تحول مهم و در حال پدیداری ارایه شود.
۳۸.

پیامدهای تئوریک خوانش بازیگران سیاسی از فضای جغرافیایی در چارچوب دیدگاه پدیدارشناسی هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازیگران سیاسی پدیدارشناسی هرمنوتیک ذهنیت زیست جهان فضای جغرافیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۲۹۲
پدیدارشناسی هرمنوتیک از جمله رویکردهایی است که در چارچوب آن نقش فرد در تفسیر و خوانش پدیده ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است. برخلاف هرمنوتیک کلاسیک، که در آن متن فعال و ذهن غیرفعال است، در پدیدارشناسی هرمنوتیک ذهن انسان و جامعه فعال است و به متن اجتماعی - فضایی معنا می دهد. در این رویکرد همچنین فضای جغرافیایی فاقد معنای کشف شدنی است و این فرد یا جامعه خوانشگر است که با ذهن سرشار از معنای خود واقعیتی را به فضا منتقل می نماید. در این راستا در مطالعه رابطه سیاست و فضای جغرافیایی لحاظ کردن قرائت بازیگر سیاسی از فرم ها و فرایندهای فضایی دارای پیامدهای تئوریک مهمی خواهد بود که بدان کمتر پرداخته شده است. در این پژوهش کوشش شده با اتکا به روش توصیفی - تحلیلی و در چارچوب پدیدارشناسی هرمنوتیک پیامدهای تئوریک خوانش «اگوی سیاسی» نسبت به فضای جغرافیایی ارائه شود. یافته های تحقیق مؤید آن است که خوانش بازیگران سیاسی از فضا عاملیت مهمی در تولید الگوهای بین الاذهانی و زیست جهان شهروندان نسبت به فضا خواهد داشت. ضمن اینکه با قرارگیری بازیگران سیاسی جدید در مصدر قدرت امکان ظهور درک متفاوتی از فضاشناسی و فضاسازی در یک قلمرو سیاسی وجود دارد و این فرایند موجب تحول مداوم در مفاهیم مورد مطالعه در جغرافیای سیاسی می شود. از این رو، به کارگیری روش های مشاهده، مصاحبه، و مراجعه به مونوگرافی های اجتماعی و روان شناختی می تواند در شناخت اثرگذاری سیاست بر فضا مورد توجه قرار گیرد.
۳۹.

«آگاهیِ تاریخی» به مثابه بنیادِ ابژکتیوِ علوم انسانی؛ (ملاحظاتی در نقد گادامر بر موضع دیلتای در باب عینی گرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۲۹۴
دیلتای کوشیده است «نقد عقل محض» کانت را به «نقد عقل تاریخی» در عرصه علوم انسانی تبدیل کند تا از قِبَل این رهیافتِ خاص، هم شأن مستقلی برای علوم انسانی تدارک و هم معنای جدیدی از ابژکتیویته را در این ساحت آشکار کند. گادامر با نقدهای خویش او را ملامت کرده و مدعی شده است دیلتای در دام ابژکتیو علمی افتاده و با سنت نوکانتی که در عصر او جریانِ غالب و شایع بوده، ناخودآگاه همراهی کرده است؛ نیز اینکه دیلتای با وجود تفکر تاریخی، در نظام فکری خویش به همه لوازم و نتایج این تفکر وفادار نبوده است.در این جستار برای اینکه بنیاد ابژکتیو علوم انسانی را در نظرگاه دیلتای نشان دهیم، از تناظر میان سه گانه «تاریخ» «جهانِ زیسته» و«هرمنوتیک» سخن گفته ایم. ادعا این است که تاریخ، بنیادِ زیست جهان و بالمآل بنیادِ هرمنوتیک است، که به موجب نسبت های انسان در این عرصه، حیات تاریخی او رقم می خورد، «تاریخ» همان «زیست جهان» است در مقام فروبستگی و «زیست جهان» همان «تاریخ» است در ساحت انفتاح و گشودگی؛ «هرمنوتیک» نیز به مثابه منطقِ این نسبت و دانشی است که این دو ساحت را از مقام «اجمال و حضور» به مقام «تفصیل و حصول» درآورده است. البته در سایه چنین نگاهی آنچه ضامن عینیت و شأن ابژکتیو علوم (انسانی) می شود نه انسان است، نه زیست جهان و نه تاریخ؛ بلکه کل این فرایند و جریانِ آگاهی است که از آن می توان به «آگاهی تاریخی» یاد کرد.
۴۰.

کار روشنفکری و جامعه مخاطره: مقایسه ای میان جامعه شناسی انتقادی میشل فوکو و یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سپهر عمومی جامعه مخاطره روشنفکران روش تطبیقی زیست جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۲۲۵
اهداف: از آغاز دوران جدید، جنبش روشنفکری، خود را به مثابه مهم ترین طبقه تولیدکنندگان فکر و محرک تأسیس نهادهای فرهنگی و سیاسی در جوامع معرفی و تثبیت نموده اند. آن ها با توجه به زمینه و زمانه خود، نوشتن را به محمل و امکانی برای واکنش جدی و مستدام به بحران ها و دیگر شقوق ازهم گسیختگی های جامعه بشری تبدیل می کنند. در نوشتار حاضر با توجه به بحران های بدخیم دامن گیر زیست جهان امروزی، ماهیت و کار روشنفکری با تمرکز بر جامعه شناسی انتقادی دو متفکر برجسته به بحث و بررسی گذاشته شده است. از این قرار پرسش اصلی آن است که جامعه دستخوش مخاطره ها در رویکرد انتقادی میشل فوکو و یورگن هابرماس چه جایگاهی دارد؟ در پاسخ به این پرسش واره نشان داده می شود که هرچند دو نظریه پرداز سویه های معرفتی متمایز و متخالف دارند اما دستگاه نظری شان پیوند وثیق با شرایط جامعه در مخاطره معاصر دارد. هدف این پژوهش بررسى انتقادى مواجهه جامعه شناسی انتقادی معاصر در دوران جوامع پساها «پساکرونا» است. روش مطالعه: مقاله با توجه به الگوی نظری «سیاست زندگی» به نگارش درآمده و روش آن تطبیقی است.یافته ها: این رویکرد با تمرکز بر مواجهه میان فوکو و هابرماس است و به منظور تبیین این فرضیه مواضع آن ها درزمینه ی هستی شناسی انتقادی زمان حال بررسی و آثار آن در نوع و شکل مواجه با بحران های فراگیر جامعه دوران «پساها» موردبررسی نقادانه قرار گرفته است. نتیجه گیری: با بررسی یافته های حاصل از اندیشه فوکو و هابرماس و سنجش منش انتقادی آن ها در جهان درگیر بحران ها و مخاطرات می توان نتیجه گرفت که کار و عمل روشنفکرى یک نوع پراتیک جمعى و مشارکتى، آن هم در بستر سپهر عمومى در جهان سرشار از مخاطرات است.